مطالب مرتبط با کلیدواژه
۷۲۱.
۷۲۲.
۷۲۳.
۷۲۴.
۷۲۵.
۷۲۶.
۷۲۷.
۷۲۸.
۷۲۹.
۷۳۰.
۷۳۱.
۷۳۲.
۷۳۳.
۷۳۴.
۷۳۵.
۷۳۶.
۷۳۷.
۷۳۸.
۷۳۹.
۷۴۰.
آینده پژوهی
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
187 - 210
پژوهش حاضر، مبتنی بر دانش آینده پژوهی و بر اساس یکی از الگوهای مهم این دانش، به دنبال توسعه مدیریت پیشگیری از جرم در محیط عملیاتی آینده انجام شد. محیط یادشده در عرصه های اجتماعی، فناورانه، اقتصادی، بوم شناسی، سیاسی و ارزش ها، درحال دگرگونی است؛ بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که «روندهای فناورانه مدیریت پیشگیری از جرم کدام اند» و از این نظر، پژوهش کاربردی است و براساس روش شناسی کیفی انجام پذیرفته است. مشارکت کنندگان پژوهش، خبرگان و صاحب نظران حوزه مدیریت پیشگیری از جرایم بوده اند و ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. روش تحلیل داده ها در پژوهش حاضر، روش تحلیل مضمون است و یافته های پژوهش نشان می دهد که رشد شتابان فناوری و سرعت بالای تغییرات در این محیط و قابلیت به کارگیری آن در جرایم متعدد باعث متحول شدن بیشتر فرآیندها و محصولات متداول موجود می شود و عرصه نوینی را برای نوآوری های فناورانه پدید می آورد که به نوبه خود، در حوزه پیشگیری از جرم نیز مؤثر خواهند بود. ازجمله مهم ترین نتایج پژوهش حاضر این است که طراحی ساختار مناسب برای مدیریت پیشگیری از جرم، تا حد بسیار زیادی در گرو در اختیارداشتن بصیرت ها و بینش های جدید و درخور توسط راهبران و برنامه ریزان است و روندهای فناورانه کمک می کند که این بصیرت حاصل شود.
آینده پژوهی تنش و بحران آب در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: آب به عنوان یکی از مؤلفه های مؤثر بر بحران های سیاسی و امنیتی داخل کشورها، روابط بین دولت ها و یکی از چالش های مهم قرن حاضر به شمار می رود. بحران کمبود آب در سطح جهانی و منطقه ای، تمایلات سیاسی و اقتصادی خاصی را در مناسبات بین المللی شکل داده است. این موضوع و پیامدهای آن، در مناسبات بین المللی ایران با کشورهای همسایه تأثیر به سزایی خواهد داشت و به نقش مدیریت منابع آب اهمیت ویژه ای می بخشد؛ از این رو، مدیریت منابع آب نقش مهمی را در کاهش تنش آب و شکل گیری امنیت پایدار در مناطق مختلف جغرافیایی ایران ایفا خواهدکرد.روش: پژوهش حاضر با رویکرد آینده پژوهی و به روش توصیفی به دنبال تحلیل شاخص های بحران آب (بارش، آب زیرزمینی و سطحی) بااستفاده از داده های ماهانه بارش، پیزومتری و هیدرومتری در محدوده فلات مرکزی ایران است. نقشه پهنه بندی سطوح بحران براساس داده های فضایی ایستگاه ها، در نرم افزار جی. آی. اس تهیه و پس از آن، نقشه وضعیت تنش و ناآرامی در سطح مناطق مختلف حوضه فلات مرکزی برای ده سال آینده ایران تهیه شد.یافته ها: شاخص های تحلیل آب در حوضه آبریز فلات مرکزی پایین تر از حد معمول و در سطوح بحرانی، دسته بندی می شوند. نشانه های بحران با تنش و ناآرامی های چند سال اخیر در استان های یزد و اصفهان آغاز شده و پیش بینی روند بلندمدت ده سال آینده در نرم افزار درینک نشان دهنده کاهش مساحت تنش سطح 2 از 55 درصد به 46 درصد در10 سال آینده و افزایش مساحت تنش سطح 3 از 12 درصد به 20 درصد در ده سال آینده است و دامنه ناآرامی و تنش از استان های اصفهان و یزد به استان های تهران و البرز کشیده خواهد شد.نتایج: تنش منابع آب در سناریوی ده سال آینده حوضه آبریز فلات مرکزی نشان از گسترش مساحت مناطق با سطوح تنش شدید و خیلی شدید دارد و این یعنی در10 سال آینده بر پایه سناریو شبیه سازی تغییر اقلیم، وضعیت مدیریت منابع آب بحرانی تر خواهد بود و گسترش تنش از سطوح با تنش پایین تر به سمت سطوح با تنش شدید پیش خواهدرفت و این مناطق (استان های تهران و البرز) به لحاظ شرب، کشاورزی و صنعت دچار تنش آبی می شوند.
بازشناسی انتقادی و طراحی مدل تعدیل یافته از روش تحلیل لایه ای علی در مطالعات برنامه ریزی شهری و منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ماهیت پیچیده تصاویر ذهنی آینده ساخت و بازساخت فضایی شهرها و مناطق کلانشهری و پیچیدگی های وضع موجود، اجتناب از نگاه اثبات گرایانه و تک لایه ای به مطالعات شهری-منطقه ای از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مطالعه چشم اندازسازی در برنامه ریزی شهری و منطقه ای وخلق آینده های بدیل را مستلزم انتخاب هوشمندانه و اصلاح شده ای از روش های آینده پژوهی می داند. تحلیل لایه ای علی یکی از مهمترین روش های آینده پژوهی و در ذیل پارادایم انتقادی معرفی شده است. این روش به مثابه بسیاری از روش ها با خلأها و محدودیت هایی همراه بوده و نیازمند تحلیل نقادانه و تعدیل است. روش این پژوهش مرور انتقادی بوده و نتایج نشان می دهد که برخی مبانی پارادایمی، فرض های بنیادین، ارکان روش، ویژگی های کلی و روش شناسی تحلیل لایه ای علی مورد نقد هستند. مهمترین نقد وارده آن است که این مدل، هنوز به لحاظ خاستگاه فلسفی با ابهاماتی مواجه و کوچ پارادایمی به پارادایم انتقادی صورت نگرفته است. برهمین اساس، پیشنهاد شد تعداد لایه های مدل به 3 لایه و رویکرد لایه نخست از علمی-تجربی به رویکرد تفسیری تغییر کند. رویکرد لایه دوم به پس کاوی با هدف شناسایی مکانیزم های آشکار و نهان، و در نهایت ساختارشکنی و انتقاد با هدف چشم اندازسازی جهت خلق آینده های بدیل مبنای عملکردی لایه سوم قرار گیرد. جهت کاربست مدل در برنامه ریزی شهری و منطقه ای، دستگاه تحلیلی اقتصاد سیاسی فضا بر این مدل سوار شده و همچنین امکان شناسایی ساختارها و مکانیزم های پنهان، ارائه مدل پارادایمی و سناریوهای خلق آینده های بدیل فراهم آمده است.
آینده علوم انسانی اسلامی در ایران؛ تحقیقی مبتنی بر تحلیل روند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سند الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت آمده است که تا سال 1444 ایران به کشور پیشتاز در تولید علوم انسانی اسلامی تبدیل خواهد شد. در دهه های گذشته بحث های گسترده ای در ارتباط با معنا، امکان، ضرورت و چگونگی دست یابی به علوم انسانی اسلامی انجام گرفته و مراکز متعدد فرهنگی، آموزشی، پژوهشی و سیاستگذاری تأسیس گردیده تا این هدف را محقق سازند. با وجود این، تا کنون تحقیقی در ارتباط با آینده این ایده به انجام نرسیده است. پرسش محوری این مقاله آن است که آیا پیشتازی ایران در تولید علوم انسانی اسلامی تا سال 1444 ممکن است؟ در این راستا پس از نقد پیش بینی های بی آینده بودن ایده علوم انسانی اسلامی به دو شیوه پیشینی و مستقل از شواهد تاریخی و پسینی و مبتنی بر شواهد تاریخی، با بهره-گیری از روش تحلیل روند، نشان داده می شود که ایده علوم انسانی اسلامی، ایده ای رو به رشد و در نتیجه آینده دار است؛ هر چند اگر این فرایند مطابق با روند دهه های گذشته پیش برود، دست یابی به افق تصریح شده در سند الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت در سال 1444 دور از انتظار است. در پایان با بهره گیری از نظر نخبگان این حوزه، برخی از عواملی که می-تواند در سرعت بخشیدن به این روند تأثیرگذار باشد، معرفی شده است.
آینده پژوهی توسعه آموزش هوشمند با در نظر گرفتن نقش فناوری های نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
176 - 194
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: تمرکز ما در این پژوهش بر هوش مصنوعی و اینترنت اشیاء است. این دو، مجموعه ای از فناوری هایی هستند که ضمن تمایز آفرینی به سرعت در حال گسترش می باشند و جنبه های مختلف مربوط به آموزش را به طور اساسی تغییر می دهند. بنابراین هدف از انجام این پژوهش شناسایی سناریوهای توسعه آموزش مبتنی بر درک صحیح از تغییرات در روند توسعه فناوری در سطح بین المللی است.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نظر روش از نوع آمیخته اکتشافی است. بدین ترتیب ابتدا در گام اول با روش کیفی مرور ادبیات پژوهش پیشران ها شناسایی و در گام دوم با روش کمّی آزمون دوجمله ای تأیید شدند، سپس در گام سوم با روش دیمتل به تحلیل پیشران ها پرداخته شد. در نهایت پس از شناسایی عدم قطعیت های کلیدی، در گام چهارم با استفاده از روش تحلیل متوازن تأثیر متقابل، سناریوها استخراج و سپس تدوین گردیدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های خبره سنجی برای روش های آزمون دوجمله ای، دیمتل و تحلیل متوازن تأثیر متقابل است. بدین ترتیب جامعه نظری در گام های دوم الی چهارم پژوهش را خبرگان آگاه به موضوع پژوهش به تعداد 20 نفر از طریق نمونه گیری هدفمند تشکیل می دهد.
یافته ها: ما نهایتاً توانستیم 16 پیشران تأثیرگذار را شناسایی کنیم و بر مبنای حالت های تأثیرگذاری آنها که آینده را متأثر می سازد به تدوین سه سناریو محتمل بپردازیم.
بحث و نتیجه گیری: نتایج ما تأکید می کند که تحقیقات هوش مصنوعی تأثیر قابل توجهی بر ساختار آموزشی دارد. جنبه های مهم رشد هوش مصنوعی بر آموزش شامل صنعت آموزش خصوصی قوی و علاقه فزاینده بین المللی است. این مطالعه بر اساس رهنمودهای تحقیقاتی مبتنی بر شواهد، دستور کار روشنگری را برای آینده ارائه می دهد که به محققان آینده، هوش مصنوعی برای شناسایی مسائل تحقیقاتی معاصر و توسعه تحقیقات تأثیرگذار برای حل مشکلات پیچیده اجتماعی کمک می کند.
.
شناسایی راهکارهای توسعه آینده پژوهی در نظام آموزش عالی کشور با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: امروزه آینده پژوهی در آموزش عالی به عنوان یکی از پیش نیازهای اصلی سیاست گذاری و برنامه ریزی بلندمدت نظام دانشگاهی ضروری شده است. لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی راهکارهای توسعه رشته آینده پژوهی از دیدگاه صاحب نظران بود.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و با رویکرد کیفی انجام شده است. گروه هدف پژوهش حاضر نیز صاحب نظران و متخصّصان حوزه آینده پژوهی در کشور بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی 12 نفر از صاحب نظران این حوزه به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و مصاحبه، نیمه ساختاریافته انجام گرفت و اشباع نظری حاصل گردید. جهت تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل مضمون استفاده شد.
یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از مصاحبه، مجموع کدهای آزاد استخراج شده از محتوای مصاحبهها 76 کد بود که در 12 مفهوم مشابه، طبقهبندی و در نهایت 12 راهکار بر اساس دیدگاه صاحبنظران برای توسعه رشته آیندهپژوهی در دانشگاههای کشور شناسایی شد که عبارتند از: گفتمانسازی ضرورت آیندهپژوهی در کشور؛ تهیه بستههای آموزشی آیندهپژوهی؛ حمایت از پژوهشهای نظری در حوزه آیندهپژوهی؛ تقویت فعالیتهای بینرشتهای در دانشگاهها؛ سیاستگذاری در سطح وزارتخانه؛ عملیاتی کردن آیندهپژوهی در دانشگاهها؛ درک ضرورت آیندهپژوهی در نهادهای حاکمیتی؛ اصلاح و بازنگری سرفصلهای درسی رشته؛ تثبت جایگاه آیندهپژوهی در سازمآن ها و پروژهها؛ بهرهگیری از تجارب موفق دانشگاههای برتر جهان؛ فراهمسازی فرصتهای اشتغال؛ نهادینهکردن فرهنگ و تفکر آیندهپژوهی در دانشگاه.
بحث و نتیجه گیری: یافتههای این پژوهش میتواند در سیاستگذاریهای کلان آموزش عالی در راستای توسعه رشته آیندهپژوهی مورد استفاده قرار گیرد.
تبیین نقش مکان های سوم در ارتقاء کیفیت محیط شهری(مطالعه موردی: مناطق هشتگانه شهر اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
اندیشه های نو در علوم جغرافیایی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶
91 - 116
حوزه های تخصصی:
مکانهای سوم به مثابه تجلی گاه فرهنگ، هویت وتمدن، بستری مطلوب برای دستیابی به دیدگاهی جامع نسبت به کیفیت محیط های شهری و کیفیت زندگی شهروندان به شمار می روند. هدف از این پژوهش تبیین نقش مکانهای سوم شهری در ارتقاء کیفیت محیطی شهر اهواز است. این پژوهش با رویکردی کمَی، به شیوه پیمایشی و با اتکا بر مطالعات کتابخانهای- اسنادی و روش دلفی هدفمند برای شناسایی شاخصهای مفهومی، در سال 1402 در شهر اهواز انجام شد. جامعه آماری اول کلیه شهروندان اهوازی 885000 نفر در سال 1395 میباشند، که به وسیله فرمول کوکران تعداد 390 نفر به عنوان حجم نمونه و به صورت تصادفی به وسیله پرسشنامه محقق ساخته مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمونهای ANOVA، تحلیل رگرسیون، T تک نمونهای، تحلیل اثرات متقاطع و... استفاده شد. جامعه آماری دوم 100 نفر متخصص و کارشناس از میان مدیران مسئولین و فعالان مدیریت شهری میباشند، که تعداد 30 نفر به عنوان حجم نمونه به وسیله پرسشنامه هدفمند و از طریق روش گلوله برفی انتخاب شدند. پژوهش حاضر با بهرهگیری از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع و با استفاده از برنامه MICMAC به تحلیل مؤلفههای مکانهای سوم و کیفیت محیطی شهر اهواز پرداخت. با استفاده از روش دلفی 55 مؤلفه و در 10 بعد، به عنوان شاخصهای مکان سوم و کیفیت محیط استخراج شدند. پس از بررسی چگونگی و میزان اثرگذاری ۵۵ عامل یادشده، ۱۱ عامل کلیدی که بیشترین نقش را در وضعیت آینده کیفیت محیطی شهر اهواز داشتند، انتخاب شدند. یافتهها نشان میدهد، تمامی 10 شاخص بررسی شده بالاتر از میانگین مبنا (3) بودند. همچنین در مدل رگرسیونی مشخص شد، متغیرهای پیشبین حدود (741/0= R2) از واریانس متغیر ملاک (کیفیت محیط) را تبیین میکنند. و منطقه 6 (میانگین 08/4) برتری بیشتری نسبت به سایر مناطق 8 گانه اهواز از لحاظ کیفیت محیطی داشت. کیفیت محیط و میزان رضایت شهروندان اهوازی از مکانهای سوم شهری با توجه به فرهنگ بومی ساکنین این شهر، ارتباطی تنگاتنگ با وضعیت مکانهای سوم این شهر (با بار عاملی0/722) دارد.
نقش معادن سیلیس شهرستان ابهر بر تبیین مؤلفه های اقتصاد مقاومتی بارویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
177 - 198
حوزه های تخصصی:
سیاست های ابلاغی اقتصاد مقاومتی همانند تکانه ای است که می تواند بر همه بخش های اقتصادی تأثیرگذار باشد. اقتصاد مقاومتی به عنوان یکی از مهم ترین مسائل پیش روی کشور در پی مقاوم سازی، بحران زدایی و ترمیم ساختارها و نهادهای فرسوده و ناکارآمد اقتصادی کشور جهت تعیین وضعیت های محتمل آینده مطرح می شود. یکی از عمده ترین راهکارهای تحقق این اقتصاد توجه به بخش معدن و بهره برداری از موادمعدنی است. منابع معدنی سیلیس نقش چشم گیری در پویایی اقتصاد کشور داشته و با سرمایه گذاری صحیح در بهره برداری از این منابع، امکان کسب ارزش افزوده مناسب در بخش های مختلف اقتصادی وجود دارد. به همین منظور هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش معادن سیلیس بر تبیین مؤلفه های اقتصاد مقاومتی با رویکرد آینده پژوهی است. در این پژوهش برای پاسخ گویی به سؤالات پژوهش از تکنیک دلفی استفاده شد. نمونه گیری با توجه به تعداد خبرگان (۱۳ نفر) حوزه صنعت و معدن، نمونه در دسترس بوده است. در ابتدا مؤلفه هایی به کمک مستندات سازمانی و خبرگان شناسایی و استخراج شد. مؤلفه های اصلی استخراج شده در این پژوهش عبارتند از: انعطاف پذیری اقتصادی، اقتصاد دانش بنیان، ارزش کارکردی، توسعه پایدار، دیپلماسی اقتصادی که با کمک روش تحلیل سلسله شبکه (ANP) اولویت بندی شدند و بر اساس تکنیک دیمتل به بررسی شدت تأثیر و تأثر فاکتورهای مورد بررسی با رویکرد آینده پژوهی پرداخته شد. نتایج این تحلیل، نشان داد خبرگان اقتصاد دانش بنیان، توسعه پایدار و سپس ارزش کارکردی را به عنوان مهم ترین نقش های معادن سیلیس و بهره وری از موادمعدنی آن در حوزه صنعت و معدن پیش بینی کردند و از میان معیارهای فرعی نیز شتاب دهی به طرح های توسعه ای، زایش سرمایه و دارایی، فرصت های تجاری و رقابت در اقتصاد جهانی به عنوان اولویت دارترین فاکتورهای اثرگذار پیش بینی شدند. نتایج پژوهش حاضر را می توان در تبیین رویکردهای اقتصاد مقاومتی مورد استفاده قرار داد؛ به گونه ای که مطابق نتایج پژوهش، طراحی مدل نقش بهره برداری از معادن سیلیس می تواند به عنوان راهکاری در جهت دستیابی به آینده مطلوب سازمان صمت کشور و دستیابی به اقتصاد مقاومتی را سبب ساز باشد.
ارائه سناریوهای آینده تاب آوری شهری در برابر مخاطره سیل (مورد مطالعه: شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق کوهستانی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
153 - 174
حوزه های تخصصی:
سیل به عنوان یکی از مخاطرات طبیعی می تواند باعث خسارات بسیاری برای شهرها و جوامع شود. شهر خرم آباد نیز یکی از شهرهایی است که در معرض این مخاطره قرار دارد. لذا هدف پژوهش حاضر واکاوی سناریوهای تاب آوری شهر خرم آباد در برابر مخاطره سیل جهت ارائه راهکارهایی برای آینده است. این پژوهش کاربردی و به لحاظ روش انجام توصیفی-تحلیلی و اکتشافی است. گردآوری داده های پژوهش به روش اسنادی-پیمایشی مبتنی بر تکنیک دلفی می باشد. حجم نمونه جهت شناسایی پیشران های کلیدی 44 نفر تعیین شد، برای تدوین سناریوها حجم نمونه 10 نفر تعیین شد و روش نمونه گیری، گلوله برفی می باشد. در این پژوهش پیشران کلیدی در زمینه تاب آوری شهر خرم آباد در برابر سیل با استفاده از نرم افزار میک مک استخراج گردید و با استفاده از سناریو ویزارد به بررسی توصیف گرها پرداخته شد و ارزش سازگاری سناریوهای تاب آوری شهر خرم آباد در برابر سیل تعیین شد. 10 پیشران کلیدی و 36 وضعیت احتمالی با استفاده از نظر متخصصان و خروجی نرم افزار میک مک برای آینده تاب آوری شهر خرم آباد در برابر سیل تعیین گردید و پرسشنامه ماتریس تأثیرات متقابل طراحی و برای متخصصین ارسال گردید. نتایج حاصل از نرم افزار سناریو ویزارد نشان داد که عوامل کلیدی عملکرد نهادها، ظرفیت ارتباطی، حکمروایی، زیرساخت اینترنت و رونق ساخت وساز در سناریوها دارای بیشترین ارزش سازگاری در آینده تاب آوری شهر خرم آباد در برابر سیل می باشند
شناسایی پیشران های کلیدی موثر بر آینده تغییر اقلیم و تاب آوری شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بزرگ ترین چالش های قرن حاضر، پدیده تغییر اقلیم می باشد. افزایش تعداد و شدت بروز بلایای طبیعی تحت تأثیر تغییر اقلیم منجر به پیامدهای ناگوار در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در شهرها شده است. از طرفی دیگر، در دهه های اخیر، تلاش های جهانی و دیدگاه های مختلفی برای کاهش عواقب مخرب تغییرات اقلیمی ارائه شده است. یکی از مهم ترین راهکارها در مقابله با این مسائل، رویکرد تاب آوری شهری در پاسخ به تغییرات اقلیمی است که تحت عنوان تاب آوری اقلیمی مطرح می باشد. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی، ازنظر روش ترکیبی و ازنظر ماهیت بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی، است. با توجه به ماهیت این پژوهش، از روش تحلیل ساختاری، MIC MAC و دلفی بهره گرفته شده است. برای تکمیل پرسشنامه ها از روش گلوله برفی استفاده شد که درنهایت تعداد 80پرسشنامه الکترونیکی با پاسخ صحیح به دست آمد. یافته های پژوهش نشان می دهد تفاوت عددی تأثیرگذاری و تأثیرپذیری ابعاد زیست محیطی در مقایسه با ابعاد دیگر قابل توجه تر می باشد. بالاترین رتبه های اثرگذاری غیرمستقیم به متغیرهای ناحیه اول به خصوص تأمین آب آشامیدنی و غذای سالم و توجه به افزایش فضاهای باز شهری مربوط است. در حالت کلی از میان 66 متغیر بررسی شده این پژوهش،30 متغیر به عنوان متغیرهای کلیدی مؤثر برتاب آوری شهر اصفهان انتخاب شده است. همچنین فقط متغیر اعتبارات در این تحقیق، نقش متغیر راهبردی را به دست آورد و نحوه پراکنش متغیرها در محورهای تأثیرگذاری - تأثیرپذیری مستقیم و غیرمستقیم، نشان از ناپایداری سیستم دارد. درنهایت، می توان نتیجه گیری کرد که جهت هرگونه برنامه ریزی در راستای تاب آوری شهر اصفهان در برابر تغییرات اقلیمی، باید به نقش کلیدی و اساسی این متغیرها و عوامل توجه نمود.
شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی مؤثر بر وضعیت تحقق شهر شاد با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: کلان شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
93 - 109
حوزه های تخصصی:
گسترش شهرنشینی و رشد شتاب زده شهرها و تغییر الگوهای زندگی به سمت مدرنیته شدن، مشکلاتی را برای شهرها به وجود آورده طوری که شهر به مثابه موجودی زنده، شادابی و سرزندگی خود را از دست داده است؛ بنابراین با توجه به آشفتگی و تغییرات پرشتاب و مداوم و ظهور مسائل جدید در سال های اخیر، تجدیدنظر در رویکردهای کلانِ مدیریتی بیش ازپیش مورد نیاز است. آینده پژوهی به عنوان رویکردی نوین برای ساختن آینده مطلوب، فرآیندی است که منجر به نتیجه پایدار عمل برنامه ریزی می شود. در این راستا پژوهش حاضر، با بهره گیری از رویکرد آینده پژوهی به شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر و بررسی میزان و چگونگی تأثیرگذاری این عوامل بر یکدیگر و بر وضعیت تحقق شهر شاد در کلان شهر کرمانشاه می پردازد. پژوهش حاضر با بهره گیری از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع که یکی از روش های متداول و مورد پذیرش آینده پژوهی است و با استفاده از نرم افزار میک مک به تحلیل متغیرهای شهر شاد در کلان شهر کرمانشاه پرداخته است. بدین منظور ابتدا با مطالعه اسناد فرادست تمامی عوامل دخیل در تحقق و شکوفای شهر شاد مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و با استفاده از روش دلفی 23 متغیر به عنوان متغیرهای اولیه اثرگذار بر شهر شاد استخراج شدند، در ادامه تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل اثرات متقابل/ساختاری به وسیله نرم افزار Micmac صورت گرفته است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که کلان شهر کرمانشاه با توجه به پراکندگی متغیرها دارای سیستمی ناپایدار است و در صفحه پراکندگی پنج دسته (متغیرهای تأثیرگذار، دووجهی، تنظیمی، تأثیرپذیر و مستقل) قابل شناسایی هستند. در نهایت از میان 23 متغیر شناسایی شده، پس از بررسی میزان و چگونگی تأثیرگذاری این متغیرها بر هم دیگر و بر وضعیت آینده کلان شهر کرمانشاه با روش های مستقیم و غیرمستقیم، 10 عامل کلیدی (توزیع عادلانه امکانات و خدمات شهری و امکان دسترسی متعادل برای استفاده کنندگان از فضا، وجود فضاهای مناسب جهت گذراندن اوقات فراغت، تجهیزات مبلمان شهری (سطل زباله، نیمکت، جدول، سایبان ایستگاه ها و ...)، ایجاد مکان های جمعی به منظور جشن و شادی و رویدادهای شادی آفرین، استفاده از نورپردازی شبانه، برخورداری از فضا و فروشگاه های مختلف با عرضه کالاهای متنوع) و ...که بیشترین نقش را در تحقق شهر شاد در آینده کلان شهر کرمانشاه دارند، انتخاب شدند.
آینده ثبات سیاسی ایران تحت تأثیر ناآرامی های اجتماعی 1401
منبع:
انقلاب پژوهی سال ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
267 - 296
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین دغدغه های عمومی و حرفه ای در خصوص اعتراضات فراگیر پائیز ،1401 آینده این تحولات و کیفیت اثرگذاری آن بر ثبات سیاسی و تغییرات بنیادین سیاسی کشور است. بر این اساس سؤال اصلی مقاله حاضر آن است که آینده نظم سیاسی مستقر در ایران، تحت تأثیر تحولات سیاسی-اجتماعی رخ داده پس از فوت مرحوم مهسا امینی، در افق میان مدت چگونه است؟ برای این منظور با استفاده از مجموعه نظریات موجود در حوزه انقلاب های اجتماعی ونیز با عطف توجه به شرایط مکانی و زمانی خاص ایران و تحولات میدانی در ماه های پس از بروز ناآرامی های اجتماعی، پیشران ها (عوامل و زمینه های) بروز تحولات حقوقی- سیاسی بنیادین در سه حوزه جامعه، حکومت و شرایط بین المللی شناسایی تقسیم شدند. رویکرد این مطالعه آینده پژوهی و راهبرد روش شناختی آن «پسنگری» بوده و داده های آن از طریق مراجعه به خبرگان (جامعه شناسی و محققان مطالعات راهبردی) گردآوری شده است. برای اجرای تکنیک پسنگری، یک سناریوی مشخص که متضمن تغییرات اساسی در ساختار و محتوای نظام سیاسی است به عنوان وضعیت مورد مطالعه که دارای «بیشترین پیامد و کمترین احتمال» است، در نظر گرفته شده، سپس 43 پیشران مستخرج از نظریه های رایج در ادبیات جامعه شناسی انقلاب، اعتراضات و جنبش های اجتماعی به نظر آنان رسید تا در خصوص اهمیت آنها برای پیش بینی تحقق سناریوی مورد نظر، میزان تحقق آن در شرایط کنونی (1401) و احتمال تحقق، ارتقاء و تعمیق آن در افق 1404 اعلام نظر نمایند. نتایج کلی حاکی از آن است که بخش محدودی از پیشران ها در آینده به احتمال محقق خواهد شد؛ اما این به معنی عملی شدن سناریوی مورد نظر نیست. به طور مشخص به دلیل انسجام، اراده و توانایی نظام سیاسی (و علیرغم شکل گیری تحولات اجتماعی) امکان تحقق سناریو تغییر بنیادین در افق میان مدت وجود ندارد.
الزامات معماری ناجای آینده در افق تمدن نوین اسلامی
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۲ بهار ۱۳۹۶ شماره ۳
7 - 29
حوزه های تخصصی:
این تحقیق یک مقاله آینده پژوهانه است و به بررسی الزامات معماری ناجای آینده در افق تمدن نوین اسلامی می پردازد. بنابراین اطلاعات این تحقیق می تواند مورد استفاده برنامه ریزانِ استراتژیک در ناجا و دست اندرکاران بخش های اطلاعاتی و امنیتی کشور قرار گیرد. مسئله تحقیق این است که الزامات معماری ناجا در تمدن نوین اسلامی به درستی شناخته نشده و لازم است بررسی بیشتری در این زمینه انجام شود. اهمیت تحقیق نیز بدان علت است که شناخت این الزامات کمک می کند تا معماری ناجا در آینده، متناسب با تمدنِ در حال شکل گیری اسلامی باشد. هدف از انجام این تحقیق به دست آوردن معرفتی قابل اتکا و سودمند برای ناجاست که بر اساس آن بتوان با معماری بهتر این سازمان، با آمادگی بیشتری به استقبال آینده رفت. در این رابطه مهم ترین سؤال هایی که تحقیق در جست وجوی پاسخگویی بدان هاست، عبارت اند از: تصور کلی از تمدن نوین اسلامی چیست؟ الزامات معماری ناجای آینده در افق تمدن نوین اسلامی کدام اند؟ در تحقیق پیش رو از چند روش استفاده شده است که عبارت اند از: 1. روش بررسی اسناد و مدارک علمی با رویکرد زمینه ای؛ 2. روش تحلیل محتوا با هر دو رویکرد ژرفانگر و پهنانگر. روش به کاررفته برای تحلیل مباحث در این تحقیق «تکیه بر موضوعات نظری» با هدف دستیابی به دیدگاه های جدید و ژرف نگری در موضوعات مرتبط با سازمان ناجا بوده و گرد آوری اطلاعات، به روش کتابخانه ای انجام شده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که معماری ناجای آینده منطبق با تمدن نوین اسلامی، الزاماتی دارد که ناجا نمی تواند به این الزامات بی توجه باشد؛ زیرا بی توجهی به این الزامات به معنای توفیق نیافتن در پیاده سازی معماری نوین متناسب با تمدن نوین اسلامی خواهد بود. اهم این الزامات عبارت اند از: الزامات حوزه ساختار و استراتژی، الزامات حوزه فناوری (تکنولوژی)، الزامات حوزه فرهنگی و منابع انسانی، الزامات حوزه خدمات و اقتصاد و الزامات حوزه سیاست و قوانین.
آینده پژوهی سرمایه انسانی در نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۳ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۸
171 - 187
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگویی به منظور شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر آینده منابع انسانی در ناجا انجام گرفته و از روش تحلیل تأثیرات متقاطع به منظور شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی استفاده شده است. داده های تحقیق با کمک مصاحبه با فرماندهان و مدیران و خبرگان ناجا در حوزه سرمایه انسانی جمع آوری و تجزیه و تحلیل با استفاده از نرم افزار میک مک انجام شده است. نتایج به دست آمده از روش تحلیل تأثیرات متقابل حاکی از آن است که چهار عامل کلیدیِ استفاده از فناوری های جدید به جای نیروی انسانی، توسعه تبادل الکترونیکی، سرعت گستره تغییرات در جامعه و تأثیر آن بر فرهنگ جامعه و سیطره فضای الکترونیکی و استفاده از فناوری های جدید از میان شانزده عامل شناسایی شده در مصاحبه، بیشترین تأثیر را بر آینده سرمایه انسانی در نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران خواهند داشت. این عوامل به عنوان عوامل اصلی در سناریونویسی به کار می روند. مجموعه وضعیت های محتمل این عوامل به شکل شفاف مسیرهای سیاست گذاری را برای فرماندهان و مدیران ناجا مشخص می کند. به منظور سناریونگاری در این مرحله، از خبرگان نظرخواهی شد و در نهایت با جمع بندی آنها وضعیت های محتمل برای چهار عامل یادشده تعریف شد. وضعیت محتمل برای هر عامل شبیه سایر عوامل بود و طیفی از وضعیت های نامطلوب تا مطلوب را پوشش می داد. با تحلیل های انجام شده توسط نرم افزار سناریوی ویزارد، 2 سناریوی قوی و 16 سناریوی باورکردنی بر اساس 12 وضعیت محتمل مربوط به 4 پیشران کلیدی استخراج شد.
واکاوی آینده پژوهانه تهدیدات زیست محیطی جمهوری اسلامی ایران در افق 1415(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
131 - 161
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف واکاوی آینده پژوهانه تهدیدات زیست محیطی جمهوری اسلامی ایران در افق 1415 به روش توصیفی تحلیلی و به صورت موردی زمینه ای انجام شد. شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و با تشکیل شاخص های خبرگی بود که طی آن، 40 عامل مؤثر در حوزه تهدیدات زیست محیطی شناسایی شد؛ سپس با رتبه بندی و تعیین ارزش آنها، درنهایت، 10 عامل اثرگذار با نمره بالاتر از میانگین به عنوان مهم ترین متغیرهای اثرگذار تعیین گردید که با استفاده از نرم افزار Mic-Mac و به کارگیری روش تحلیل ماتریس اثر متقابل تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که افزایش شهرنشینی و توسعه صنعتی بیشترین اثرگذاری را بر موضوع پژوهش دارد و بعد از آن، مؤلفه های مسائل اقتصادی(عدم اختصاص منابع پایدار جهت مدیریت بنیادین مسائل زیست محیطی)، عدم وجود قوانین بین المللی بازدارنده(درخصوص نحوه استفاده از رودخانه های مرزی مشترک)، انتشار آلاینده ها و گازهای گلخانه ای، تغییرات اقلیمی و سیاست های ناصحیح هیدروپلیتیکی بیشترین اثرگذاری را به خود اختصاص داده اند.
آینده پژوهی و تبیین نقش و جایگاه دانشگاه های سازمانی در افق علمی ایران 1414
توجه به آموزش عالی از ضروریات دستیابی به چشم اندازهای پیشرفت کشور می باشد.این امر مهم بایستی نزد سیاست گذاران از اهمیت بسیار بالایی برخوردار باشد. طراحی چشم انداز ها و افق های آینده نگارانه در جهت دستیابی به آینده مطلوب، از ضروریاتی است که در طول دهه های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. دانشگاه های سازمانی به عنوان نهادی واسط برای حذف فاصله موجود میان دانشگاه و جوامع هدف شکل گرفته اند.این دانشگاه ها نیز با توجه به راهبردهای آموزشی و توسعه ای کارکنان، ارتقا فرهنگ سازمانی و یکپارچه ساختن فرصت های یادگیری مستمر و کارآمد و ...، بایستی با استراتژی های دراز مدت و ترسیم افق در برنامه ها، فعالیت ها و منابع، رشد کمی و کیفی در روند دستیابی به اهداف را مدنظر قرار دهد. در این پژوهش تلاش خواهیم کرد با بررسی جایگاه دانشگاه های سازمانی و تبیین نقش آن، آینده پژوهی در افق علمی 1414 ایران ارائه نماییم.
شایسته سالاری و مشارکت مردم در ایران افق 1414
آینده نگری و پیش بینی در خصوص تحولات آینده نقدپذیر و سخت است. با این وجود، می توان بر پایه آمار، اسناد و شواهد علمی، نسبت به مشارکت مردم در فراینده جمهوریت تحلیل و تجزیه کرد و نتایج آن را به جامعه ارائه نمود. زیرا در نظام های مردم سالار، آنچه حکومت ها انجام می دهند، قابل تجزیه و تحلیل است و مهم ترین رقیب دستگاه های اجرایی و نظارتی، واقعیت های ملموس و عمل کردها هستند؛ نه گفتمان های حاکمیت. یعنی مردم روزانه و به عینه آنچه انجام گرفته، از قبیل نقاط قوت و ضعف، را مشاهده می کنند و در بحث و جدال ها مصداق سازی می نمایند، خصوصاً به دلیل جو رسانه ای اکثریت برخط و به روزهستند، لذا باید عملکردها خروجی داشته باشد. پژوهش حاضر از نوع کیفی و با رویکرد توصیفی – تحلیلی است که با روش کتابخانه ای انجام شده است. تایج نشان می دهد چنان که مسئولین در سلیقه های مختلف معتقد به کارکرد نیروهای داخلی باشند و شایسته سالاری را مبتنی بر نیروهای جوان و با تجربه قرار دهند و عدالت عمومی را بر پایه آموزهای قرآن، نهج البلاغه و رهنمودهای امامین انقلاب قرار دهند، مشارکت مردم در افق یاد شده به یک طراز مقبول رشد می کند و جمهوریت و اسلامیت نظام تأمین می شود.
آینده پژوهی و رهیافت الگوی مطلوب سیاسی بر مبنای ادراکات معرفتی
از آنجا که انسان مدنی بالطبع است، نیازمند الگوی مطلوب سیاسی جهت دستیابی به بهترین نوع حکومت در راستای سعادت بشر می باشد. ناخت مبانی اندیشه سیاسی دینی برپایه عقل و آموزه های وحیانی از ضرورت های بی بدیل جهت پایه گذاری و تشکیل الگوی مطلوب سیاسی است. در میان مبانی نظام فکری، معرفت شناسی، از دیرباز در میان جستارهای بنیادین اندیشه های بشری مطرح بوده و باعث نمایان سازی غایت قصوایی است که همانا ارائه کننده مسیرهای نیل به شناخت و یقین است مهمترین مباحث آن در رابطه با منابع و ابزار آن می باشد که توسط حکیمان مسلمان عنوان شده و آن را شامل ادراکات حسی، خیال، وهم، عقل، شهود و وحی می دانند که اشتراکات ظاهری با ابزار معرفت شناسی فلسفه غرب داشته اما در عمل تفاوت های زیادی با یکدیگر دارند. این نوشتار در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که با درنظر داشت مباحث آینده پژوهی، توجه به ادراکات معرفتی چگونه می تواند در حوزه سیاست، رها از امیال انسانی به فکر و عمل سیاسی دست یازد؟ از این رو بحث را در رابطه با تنها دو منبع معرفتی عقل و وحی، که بن مایه و طریقت های معرفت هستند، پی گرفته خواهد شد. روش مورد استفاده در پژوهش توصیف، تحلیل متن و محتوا و استنباط و استناد خواهد بود.
آینده پژوهی نگرش جوانان دهه ی 80 در زمینه ی آزادی، اقتصاد، فرهنگ (نمونه ی موردی، شهر شیراز)
هدف از این مقاله انتقال نتایج مطالعات علمی و تجربی نویسنده در راستای آینده پژوهی بوده است به طوری که نگارنده نتایجی که از مطالعات میدانی خود و هم چنین تجربیاتی که در کلاس درس دانشگاه با دانشجویان داشته است را در این نوشته مطرح کرده است. و با مطرح کردن فضای حال جامعه راهکارهایی برای حل مسائل امروزه در آینده داده است. جامعه مورد مطالعه جوانان شهر شیراز و نمونه آماری آن 18 تا 29 سال یا به عبارتی دهه 80 هستند. چارچوب نظری مورد استفاده در این پژوهش برگرفته از اندیشه های وندل بل می باشد. نتایج حاصل از مطالعات انجام شده نشان می دهد که جوانان خواستار آزادی فکر و بیان، بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی هستند. همچنین علاقه بسیار زیادی به میهن خود دارند و اعتقاد آنها به فرهنگ ایرانی–اسلامی در سطح مطلوبی قرار دارد. بنابراین با ایجاد سیاست های درست برای بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی می توان امیدوار بود که در آینده شاهد بهبود اوضاع باشیم و جوانان هنجارها و ارزش-های مورد نظر جامعه را بیشتر رعایت کنند.
الزامات حکمرانی در جنگ ترکیبی با رویکرد آینده پژوهی ایران افق 1404
جمهوری اسلامی ایران در قرن بیست ویکم با شکل جدیدی از جنگ که در ادبیات نظامی به نام جنگ هیبریدی یا ترکیبی معروف است دست وپنجه نرم می کند. بنابراین الزامات حکمرانی در جنگ ترکیبی بایستی در سیاست گذاری کلان کشورها در اولویت قرارگیرد. این پژوهش با رویکرد شناخت شناسانه الزامات حکمرانی در جنگ ترکیبی با رویکرد آینده پژوهی افق1404 را مورد بررسی قرارداده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که سلطه گری آمریکا از زمان جنگ دوم جهانی تا کنون برای سلطه در جهان، در برابر کشورهایی که حاضر به پذیرش سلطه آن نشده اند، باشیوه های مختلفی هم چون استفاده از سلاح هسته ای، جنگ شناختی، انقلاب رنگی، حمله نظامی، تحریم، شبکه سازی اجتماعی و جنگ ترکیبی برخورد کرده است. در همین راستا این پژوهش به منظور ایجاد الگویی برای دستیابی به حکمرانی در جنگ ترکیبی تدوین شد. ضمن دقت در حفظ انسجام و اقتدار نیروهای مسلح، بایستی این اطمینان ایجاد شود که جمهوری اسلامی ناتوان از برخورد با توطئه ها و فتنه گری آمریکا و متحدانش نیست، اما همه ی راه حل های مواجهه با فتنه ها، توطئه های ناشی از نبرد ترکیبی، سرکوب نیست؛ زیرا بخش عمده آشوب های داخلی، ماهیتی فتنه-گون و روانی دارد و بایستی پرده ها کنار رود تا آن گاه خود مردم بساط آشوب ها و توطئه ها را جمع کنند؛ بنابراین استکبارستیزی ملت ایران، سیاست و نگاهی مستحکم و منطقی بوده و بایستی تداوم داشته باشد.