مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۳.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
بهداشت روان
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی وضعیت بهداشت روان معلمان مدارس استثنایی با توجه به رضایت زناشویی و جو سازمانی بود. جامعه ی آماری 84 نفر از معلمان مدارس استثنایی شهرستان یزد بودند که از طریق روش سرشماری۷۰ نفر از معلمان مدارس استثنایی انتخاب شدند. ابزار پژوهش سه پرسشنامه ی سلامت روان (GHQ)، رضایت زناشویی (Enrich) و جو سازمانی بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. نتایج تحلیل آماری نشان داد که بین جو سازمانی و رضایت زناشویی با بهداشت روان در سطح 05/0 p< رابطه ای مثبت و معنادار وجود دارد و همچنین از ابعاد جو سازمانی و رضایت زناشویی به ترتیب رفتار مشمول، ارتباط زناشویی، رابطه ی جنسی، رفتار حمایتی و جهت گیری مذهبی بیش ترین تأثیر را بر میزان بهداشت روان معلمان استثنایی داشته اند. با توجه به یافته های حاصل از این تحقیق به نظر می رسد ایجاد جوی مثبت در مدارس استثنایی و آموزش مهارت ها و راهبردهایی درزمینه ی زندگی زناشویی سطح بهداشت روان معلمان مدارس استثنایی ارتقاء یابد...
بررسی جامعه شناختی حاشیه نشینی و تأثیر آن بر بهداشت روان حاشیه نشینان (مطالعه موردی ارزنان ودارک) زینبیه اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش مقاله حاضر، بررسی جامعه شناختی حاشیه نشینی و تأثیر آن بر بهداشت روان در مناطق ارزنان و دارک زینبیه اصفهان است. به این منظور با بهره گیری از آرای صاحب نظرانی مانند: زیمل، اسکار لوئیس، رابرت پارک و استونکویست به بررسی زندگی حاشیه نشینی و جهت سنجش بهداشت روان؛ از آرای صاحب نظرانی مانند: مازلو، جانسون، لوین و روی استفاده شده است. روش تحقیق به صورت پیمایشی، تکنیک جمع آوری اطلاعات پرسشنامه وبعضاً مصاحبه بوده است.جامعه آماری شامل افراد 65-15 ساله در مناطق ارزنان و دارک زینبیه اصفهان است که از بین آنان با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. آلفای کرونباخ ارتباط اجتماعی0.80، بهدا شت روان 0.69 و پیوندهای اجتماعی 0.61 بود. یافته های تحقیق نشان داد که متغیرهای جنس، سن تأثیری بر روی بهداشت روان حاشیه نشینان نداشته اند و متغیرهای تحصیلات، وضعیت تأهل، وضعیت شغلی و محل تولد تأثیر مثبت و معنی داری برروی بهداشت روان حاشیه نشینان داشته اند. ارتباط اجتماعی با 0.58درصد بیشترین رابطه را با میزان بهداشت روان حاشیه نشینان داشته است. سپس حقوق اجتماعی با 0.28درصد و پیوند اجتماعی با 0.31درصد قرار می گیرند. 49 درصد واریانس متغیر وابسته؛ یعنی بهداشت روان حاشیه نشینان توسط این مدل تبیین شده است و این نشانگر برازش خوب مدل است.
بررسی نقش اعتکاف در بهزیستی روان شناختی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از مهم ترین مسائل اساسی کشورهای جهان، تأمین سلامت و بهزیستی روانی افراد است. این پژوهش با هدف بررسی نقش اعتکاف در بهزیستی روان شناختی دانشجویان شرکت کننده در مراسم اعتکاف اجرا شد. روش: به منظور اجرای پژوهش، از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاههای تهران بودند که از بین آنها دو دانشگاه به صورت در دسترس انتخاب شدند و سپس از میان دانشجویان شرکت کننده در مراسم اعتکاف، 140 دانشجو (70 دختر و 70 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و با استفاده از مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف(1980) یک بار قبل از شروع مراسم اعتکاف و یک بار پس از پایان اعتکاف، به همراه گروه کنترل مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: 1. بهزیستی روان شناختی دانشجویان معتکف، بعد از اتمام مراسم اعتکاف نسبت به قبل از آن بیشتر بود. 2. بهزیستی روان شناختی دانشجویان معتکف، بیشتر از دانشجویان عادی بود. نتیجه گیری: ارزیابی و شناخت ابعاد بهزیستی روان شناختی و ارتباط آن با دین و ساختارهای مذهبی، به خصوص اعتکاف، روزه و عفو و تأیید این نتایج در تحقیقات مختلف می تواند راهکارهای اساسی را در تأمین بهداشت روانی جامعه به همراه داشته باشد.
رابطه مهارت های زندگی و تعارضات زناشویی با بهداشت روانی در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: خانواده بنیادی ترین تشکل اجتماعی است واصلی ترین جزء اجتماعی است. دستیابی به جامعه سالم در گرو سلامت خانواده وتحقق خانواده سالم مشروط به برخورداری افراد آن از سلامت روانی وداشتن ارتباط مطلوب بایکدیگر است، هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه مهارت های زندگی و تعارضات زناشویی با بهداشت روانی(استرس، اضطراب و افسردگی) در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره کلانتری های کرمانشاه بود. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افرادی بود که برای حل و فصل مسائل خانوادگی به مراکز مشاوره سطح کرمانشاه مراجعه کرده بودند. از میان آنها 180 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند، برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های مهارتهای زندگی، تعارضات زناشویی و مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس(DASS) استفاده شد. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری میانگین، انحراف استاندارد، همبستگی ورگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان دادکه بین مهارتهای خودآگاهی، ارتباط انسانی وروابط بین فردی وافسردگی واضطراب همبستگی منفی معناداری وجود دارد و بین تعارضات زناشویی با استرس، افسردگی و اضطراب رابطه مثبت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: از نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که مهارتهای زندگی در بهداشت روانی موثراست و تعارضات زناشویی عامل افزایش استرس، اضطراب و افسردگی در بین زوجین است#,
مؤلفه های سلامت و بهداشتِ روان خانواده در روایت های رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال اول تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
155-179
حوزه های تخصصی:
مفهوم بهداشت روان که با ایجاد آگاهی درباره عوامل معنوی و مادی مؤثر در سلامت فکر و اعتدال رفتار و کردار، تحرک و پیشرفت معنوی و مادی انسان را در همه زمینه ها فراهم می کند، از مفاهیمی است که در حوزه تعامل اعضای خانواده اهمیت خاصی دارد. مقاله حاضر در راستای تبیین الگوی رفتاری رضوی در تأمین سلامت روان خانواده، روایت های منتسب به امام رضا (ع) را بررسی نموده است. راهکارهای رفتاری در روایت های رضوی که در زمره عناصر تأمین کننده سلامت روانی خانواده قرار می گیرد، به ابعاد مختلف تعامل های خانوادگی توجه دارد. در زمینه انتخاب همسر به عنوان زیربنای بهداشت خانواده، امام رضا (ع) بر معیارهایی چون: توجه به زمان ازدواج، مشورت و ایمان تأکید کرده است. پس از شکل گیری کانون خانواده نیز رعایت توصیه های حضرت در زمینه موضوع هایی از قبیل: تأمین نیاز جنسی، توسعه اقتصادی، تقویت گرایش های اخلاقی در تعامل میان زوجین، بهداشت روانی خانواده را در پی خواهد داشت.
تاریخچه انستیتو روانپزشکی تهران ( بخش سوم- به روایت دکتر جعفر بوالهری)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف انستیتو روانپزشکی تهران به هدایت دکتر ایرج سیاسی و دکتر احمد محیط از سال های ۱۳۵۴ برنامه ریزی و در سال ۱۳۵۶ راه اندازی شد تا بتواند تحولی در آموزش، پژوهش و خدمات سلامت روان، اعتیاد و توانبخشی ایجاد کند. این گزارش در نظر دارد مستندات و روند شکل گیری و پیشرفت این انستیتو و برنامه های کشوری آن را ارائه کند. مواد و روش ها این گزارش در ادامه دو گزارش منتشرشده پیشین به صورت مصاحبه انفرادی، مرور مستندات و اسناد و مقالات انجام شده است. دکتر شهره محسنی روانپزشک، مصاحبه را ضبط، پیاده سازی و ویرایش کرده است. آنگاه نگارنده گزارش، آن را بازنگری و منابع علمی مرتبط را به آن اضافه کرده است. یافته ها انستیتو روانپزشکی تهران با هدف تمرکززدایی در خدمات روانپزشکی، روانشناسی بالینی و سلامت روان در جامعه تشکیل شد و موجب تحول مراقبت بیمارستانی و تمرکززدایی از بیمارستان های بزرگ شد؛ برنامه بهداشت روان در کشور را پایه ریزی و اجرایی کرد و با پژوهش و تربیت نیروی انسانی متخصص و نیز ادغام بهداشت روان در مراقبت های اولیه، خدمات ارزنده ای در این زمینه ارائه داد. نتیجه گیری تاریخ معاصر بهداشت روان و پیشگیری از اعتیاد، تمرکززدایی از بیمارستان های بزرگ روانی و نیز پیشگیری و مراقبت بهداشت روان در نظام سلامت را مدیون انستیتو روانپزشکی تهران است که در دهه اخیر نام دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان را به خود گرفته است.
جایگاه عفو در دین اسلام و رابطه آن با سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم آذر ۱۳۹۷ شماره ۹ (پیاپی ۳۰)
213-228
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدفعفو یکی از فضایل اخلاقی است که در دین مقدس اسلام بر اهمیت آن تاکید شده است و در سالیان اخیر پژوهشگران وجود رابطه بین عفو و سلامت روان را در پژوهش های متعددی مورد بررسی قرار داده اند. در این مطالعه سعی در بررسی مفهوم عفو و سلامت روان و ارتباط آن دو می گردد. روشبرای انجام این مقاله از روش تحلیل محتوا و مطالعه ی کتابخانه ای (اسنادی) استفاده شد. بدین منظور مقالات موجود در این حوزه براساس آموزه های اسلامی، مفاهیم و مضامین مرتبط با سلامت روان مورد شناسایی، توصیف و تحلیل قرار گرفت. ابتدا به توضیح اجمالی مفهوم عفو و سلامت روان پرداخته شده، سپس رابطه این دو به لحاظ نظری تبیین گردیده و جمع بندی نظرات در نتیجه گیری بیان شده است. یافته هابررسی پژوهش ها و مقاله های انجام شده بیانگر آن بود که عفو می تواند رابطه ای مستقیم و مثبت با سلامت روان داشته باشد. نتیجه گیریبه طور کلی نتایج بیانگر آن است که، استفاده از مولفه های دینی همچون عفو می تواند بر افزایش سلامت روان افراد موثر باشد. همچنین افرادی که دارای اعتقادات قوی تری هستند و بیشتر از مولفه های دینی در زندگی بهره می برند، از آرامش بیشتری برخوردارند. این بحث می تواند به عنوان مقدّمه ای برای پژوهش های میدانی و تجربی مورد استفاده واقع شود.
بررسی رابطه رهبری هوشمند و بهداشت روانی دبیران با تعدیل گری مدیریت استرس شغلی در مدارس متوسطه دوم شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین رهبری هوشمند (هوش فرهنگی، هوش عاطفی، هوش اجتماعی، هوش معنوی، هوش سازمانی) و بهداشت روانی دبیران مدارس با تعدیل گری مدیریت استرس شغلی (شیوه های سازگاری متمرکز بر مسأله، شیوه های سازگاری متمرکز بر هیجان و حمایت اجتماعی) است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه آماری پژوهش شامل تعداد 302 نفر از دبیران مدارس متوسطه دوم شهرخرم آباد بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری عبارت از سه فرم پرسشنامه رهبری هوشمند، پرسشنامه سلامت روانی کامئو (1992) و پرسشنامه مدیریت استرس شغلی بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که رهبری هوشمند با سلامت روانی دبیران مدارس رابطه معنی داری دارد؛ این رابطه به ویژه هنگامی که متغیر تعدیل گر مدیرت استرس شغلی وارد معادله می شد از استحکام بیشتری برخوردار بود. به عبارت دیگر هنگامی که استرس شغلی مدیریت می شد؛ رابطه رهبری هوشمند با سلامت روانی دبیران افزایش بیشتری می یافت.
آگاهی، نگرش و رضایت مندی مراجعان و کارکنان زیرپوشش برنامه ادغام خدمات بهداشت روان در PHC: مرور نظام مند بررسی های 20 سال اخیر ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر مرور نظام مند بررسی های 20 سال اخیر ایران در زمینه آگاهی، نگرش و رضایت مندی کارکنان و جمعیت عمومی از برنامه ادغام خدمات بهداشت روان در PHC بود. روش : بانک داده های داخلی و خارجی به روش جست وجوی الکترونیک بررسی شد. همچنین با روش های جست وجوی دستی، جست وجو بر پایه فهرست منابع و تماس های شخصی پژوهش های انجام شده در این زمینه گرد آوری و بررسی شد. با بررسی متن کامل پژوهش های انتخاب شده، 11 پژوهش مربوط به آگاهی و نگرش و یک پژوهش مربوط به رضایت مندی وارد بررسی حاضر شدند. یافته ها : نمونه مورد بررسی در بیشتر این پژوهش ها بهورز یا جمعیت عمومی بود و درباره دیگر گروه ها بررسی کمی انجام شده است. بیشتر بررسی های انجام شده نشان گر بالاتر از حد متوسط بودن آگاهی گروه های مورد بررسی بود. یافته های تنها پژوهش مربوط به رضایت مندی نیز به ترتیب بیان گر رضایت نسبی، رضایت زیاد و رضایت کم جمعیت عمومی از شیوه برخورد و ارایه خدمات، صرفه زمانی و اقتصادی و پیامدهای درمانی بود. نتیجه گیری : به نظر می رسد آگاهی و نگرش کارکنان و جمعیت عمومی در بیشتر موارد در حد متوسط یا بالاتر است، که این موضوع می تواند متأثر از اجرای برنامه ادغام باشد. اگرچه برای بررسی دقیق تر این موضوع لازم است پژوهش های تجربی مرتبط به صورت جداگانه انجام شوند.
برخی از چالش های بهداشت روان و اعتیاد در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
پیرو فراخوان مسئولان محترم مجله روان پزشکی و روان شناسی بالینی ایران برای نظرخواهی از صاحب نظران حوزه سلامت روان در مورد « چالش های پیش روی بهداشت روان و پیش گیری از سوءمصرف مواد در ایران »، نخستین نشست علمی «بررسی چالش های سلامت روان و نظام سلامت روان در مراقبت های بهداشتی اولیه کشور» در سال روز ولادت امام حسن مجتبی (ع)، برابر با چهارم شهریور سال 1389 هجری شمسی به دعوت انجمن علمی روان پزشکان ایران، در محل دفتر مطالعات اسلامی انستیتو روان پزشکی تهران برگزار شد. متن حاضر برداشتی از مهم ترین چالش های پیش روی بهداشت روان است که در آن نشست ارائه شد، چالش هایی که اگر به درستی به آن پرداخته نشود، تأثیر آن در توقف روند روبه رشد بهبود سلامت روان کشور دور از انتظار نخواهد بود. امید است این نوشتار آغازی باشد تا صاحب نظران با بررسی همه جانبه و ژرف چالش های موجود و نقد کارایی نظام سلامت در حوزه سلامت روان و اعتیاد، راه را برای حفظ و بهبود سلامت روان جامعه هموار سازند. به هر میزان موضوع های مهم اجتماعی مانند سلامت روان و اعتیاد مورد نقد علمی، اگرچه بی رحمانه، قرار گیرد، جامعه از فواید آن در قالب اصلاح سیاست ها و عملکردها و کاهش خطاها بهره مند خواهد شد. 1- نگاه نادرست و نگرش نه چندان منطقی مردم، متخصصان و سیاست گذاران سیاسی و بهداشتی به مقوله سلامت روان امروزه اهمیت سلامت روان و تأثیر جدی آن بر بخش های دیگر سلامت (جسمی، اجتماعی و معنوی) انکارپذیر نیست. جدا از تعریف سلامت، با توجه به ارتباط نزدیک این بخش از سلامت با بهداشت عمومی و عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت (پرینس 1 و همکاران، 2007) می توان گفت بدون سلامت روان، دست یابی به بخش های دیگر سلامت امکان ناپذیر است (ریبا 2 ، 2010). رنجوری و در معرض آسیب بودن 5 درصد (450 میلیون نفر) مردم جهان (سازمان جهانی بهداشت، 1995) و 21درصد از جمعیت کشورمان (نوربالا، عاطف وحید، باقری یزدی و یاسمی، 2002) از یکی از ناهنجاری های روان پزشکی، مقوله بهداشت روان را به عنوان یک اولویت قطعی و اصلی و نه در حد تعارف های معمول در جهان و ایران اجتناب ناپذیر کرده است. ایران در اصلاح نگرش های نادرست به مقوله اختلال های روان پزشکی و مشکل اعتیاد، نه تنها در میان عموم مردم، بلکه در میان سیاست مداران و مدیران ارشد، گام های بزرگی برداشته است، به طوری که امروزه هیچ مسئولی هر چند در حد شعار اهمیت سلامت روان را نادیده نمی گیرد. ولی با نگاه به آینده باید گفت هنوز راه های نرفته زیادی در پیش رو است و لازم است گام های اساسی و بنیادی تری برداشته شود. 2- نامناسب بودن ساختار وکمبود اعتبار مالی ایران یکی از کشورهای پیشرو در ایجاد و گسترش ساختار سلامت روان، به خصوص در زمینه ارتباط ساختارهای کشوری سلامت روان و اعتیاد در وزارت بهداشت با الگوی ادغام سلامت روان در مراقبت بهداشتی اولیه 3 ( PHC ) بوده است، به گونه ای که نخستین برنامه ملی بهداشت روان کشور در سال 1365 تدوین شد، که هدف آن ادغام برنامه بهداشت روان در نظام مراقبت های اولیه بود (رحیمی موقر و همکاران، 2008). ضعف در ساختار مناسب و تعریف شده برای اطمینان از اجرایی شدن برنامه های سلامت روان در سطح کشوری، استانی و شهرستانی مشکلاتی را برای کشورهای منطقه ایجاد کرده است، به طوری که در مدیترانه شرقی تنها 12 کشور در حوزه سلامت روان و از میان آنها تنها چهار کشور برای مداخله های روان شناختی در موارد اضطراری و بحران های طبیعی برنامه و سیاست مشخص دارند (یاسمی و همکاران، 2001). بررسی چهار دوره تاریخ روان پزشکی و بهداشت روان در کشور، از نگهداری رقت بار بیماران در دارالمجانین (پیش از سال 1320) تا تشکیل نخستین اداره بهداشت روان و آغاز فعالیت های پژوهشی در حوزه سلامت روان (سال های 1320 تا 1350)، الگوی خدمات بهداشت روان جامعه نگر و ارتقای ساختار بهداشت روان به اداره کل با وظایف جدی آموزشی- پژوهشی و برنامه ریزی کلان بهداشت روان و ایجاد بیمارستان ها و مراکز جدید درمانی (دهه پنجاه) نشان گر روند روبه رشدی است. با این وجود، روند کار مورد رضایت کارشناسان این حوزه نیست، هم چنان که تصمیم گیری های اتخاذ شده برای نزول شأن سازمانی دفتر سلامت روانی- اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت با روند یادشده هم خوانی ندارد. برخلاف تلاش های مدیریت کلان وزارت بهداشت در دولت نهم مبنی بر حفظ و ارتقای ساختار دفتر مذکور، حداقل در حد اداره کل با مأموریت فعالیت در سه زمینه سلامت روانی، سلامت اجتماعی و اعتیاد، نزول جایگاه دفتر به مشاور معاون وزیر را می توان نگاه نادرست و کارشناسی نشده به بهداشت روان در کشور تفسیر کرد. شکاف درمانی 1 برای ناهنجاری های روانی در تمام کشورها بسیار زیاد است؛ شکافی عمیق میان شیوع بیماری های روان پزشکی از یک س
نهال بهداشت روان به ثمر نمی رسد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
نمودار تشکیلاتی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به احتمال زیاد با هدف کوچک سازی دولت دگرگون شد. در تشکیلات جدید، معاونت سلامت این وزارت خانه دوباره در الگوی ساختاری پیشین، یعنی دو معاونت بهداشت و درمان تعریف شد، با این تفاوت که برخی از زیر مجموعه های پیشین این دو معاونت با تغییر نام در بخش های گوناگون پراکنده و از پوشش معاونت اصلی خارج شدند. در جریان این تغییرهای پرشتاب و چه بسا کارشناسی نشده ی سازمانی، متأسفانه دفتر سلامت روانی- اجتماعی و اعتیاد استقلال خود را از دست داد. در سال های اخیر به دلیل اهمیت و گسترش هشداربرانگیز مشکلاتی مانند نابسامانی های روانی و آسیب های اجتماعی و اعتیاد، دفتر سلامت روانی- اجتماعی به صورت تشکیلاتی مستقل اداره می شد، ولی اکنون این دفترِ مستقل از حالت مجموعه ای رو به گسترش به زیر مجموعه ای کوچک و حاشیه ای تبدیل شده است. البته برای نخستین بار نیست که به دلیل سیاست گذاری های نادرست با بازگشت به نقطه صفر مواجه می شویم! در شرایطی که سازمان بهداشت جهانی افسردگی را مهم ترین بیماری در چند سال آینده اعلام و ستاد مبارزه با مواد مخدر بر لزوم ایجاد ساختار سازمانی مجزا و مشخص در دانشگاه های علوم پزشکی سراسر کشور تأکید کرده است، ازهم گسستگی دفتر سلامت روانِ وزارت بهداشت رویدادی پرسش برانگیز و شگفت آور است که به هیچ وجه با برنامه ریزی های وزیر و معاون پیشین این وزارت خانه در مورد فعالیت مستقل حوزه های سازمانی سلامت روان و پیشگیری و درمان سوء مصرف مواد هماهنگی ندارد. بدیهی است پیامدهای منفی این ناهماهنگی ها در سطح فراگیر، گریبان گیر دانشگاه های علوم پزشکی خواهد شد که گروه مستقل سلامت روانی- اجتماعی و اعتیاد را راه اندازی کرده اند. تغییر نمودار تشکیلاتی وزارت بهداشت بار دیگر بر پایبند نبودن ما به برنامه ریزی های درازمدت مهر تأیید می زند، که با تغییر یک مقام ارشد در یک سازمان، بیشتر برنامه ها و حتی سمت های اداری آن سازمان به هم ریخته و از ابتدا بازتعریف می شود! این تغییر نشان داد حرف و ادعای مسئولان و سیاست گذاران چقدر با عمل فاصله دارد. فعالان سلامت روان در سایه استقلالی که به دست آورده بودند، با برنامه ریزی و تلاش های مستمر خویش کوشیدند تا این نکته را جا بیندازند که اختلال های روان پزشکی به ویژه افسردگی و اعتیاد را نمی توان مانند دیابت، افزایش فشارخون، هیپوتیروئیدی، فنیل کتونوری و... تنها یک شاخه مهم از بیماری های غیرواگیر درنظر گرفت. تلاش آنها برای ضرورتی بود که احساس می شد: «تعریف دفتر جداگانه برای سلامت روانی و اجتماعی!» و برای جامه عمل پوشاندن به این باور که «نمی توان بخش سلامت روان را یک بخش وابسته، در حاشیه دیگر بیماری ها و گروه های بهداشتی در نظر گرفت!» دفتر سلامت روانی- اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت در سایه استقلال نسبی و سپس کاملی که به دست آورد، در دو سه سال اخیر بسیاری از موضوع های به حال خود رهاشده، دست ناخورده و ناپیموده (از جمله برنامه پیش گیری از خودکشی، تدوین قانون همه جانبه سلامت روان، تأمین سلامت روان در بحران و بلایا، برقراری تعامل میان دو سامانه سلامت روان و رسانه، آموزش برنامه مهارت های زندگی و فرزندپروری، مقابله با کودک آزاری، درمان اعتیاد با متادون و...) را مورد توجه قرار داد. اداره سلامت اجتماعی را بنیان نهاد و فعال کرد؛ به مستندسازی تجربه ها توجه کرد (مانند تدوین و انتشار راهنمای درمان بیماری های روان پزشکی بزرگسالان، قانون همه جانبه سلامت روان، راهنمای بیان اخبار خودکشی در رسانه ها، راهنمای تجویز شوک درمانی و...)؛ شاخص های جدید تعریف کرد؛ به ایده های نو میدان داد و زمینه ایده پردازی در گستره های گوناگون را فراهم آورد... ولی... از کف رفتن استقلال این دفتر بسیاری از فعالان حوزه های علوم روان شناختی و رفتاری (روان پزشکان، روان شناسان، مددکاران اجتماعی و...) را نسبت به اجرایی شدن برنامه های ازپیش تعریف شده دلسرد کرد و زایمان جنین تراریخته سلامت روان را برای هزار و یکمین بار به عقب انداخت! جنین ناقص الخلقه ای که به نظر نمی رسد حتی با سزارین هم به دنیا بیاید! به احتمال نزدیک به یقین، سی سال، شصت سال و شاید صد سال دیگر هم وزیر بهداشت هم چنان از اهمیت بهداشت روانی مردم سخن بگوید و بر ادغام برنامه های سلامت روان در سامانه سلامت تأکید نماید، ادغامی که نه اکنون و نه آن زمان اتفاق نخواهد افتاد!!!
آموزش روان پزشکی در بهداشت روان: گزارش یک تجربه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های پیش روی بیشتر کشورها بهداشت و سلامت است. در بیشتر کشورها تعداد کارکنان بهداشتی کم و توزیع آن ها نامناسب است، این مشکل در کشورهای فقیرتر شدیدتر است، زیرا هم منابع کمتر است و هم منابع موجود بیشتر در مناطق شهری متمرکز شده اند (چها 1 ، وارن 2 و مندرسون 3 ، 2010). برای مثال با وجود معیار دست کم 5/2 نفر کارمند سلامت 4 به ازای هر 1000 نفر جمعیت (چن 5 و همکاران، 2004)، در کشوری مانند نپال تعداد پزشکان به جمعیت عمومی در شهرها 1 به 1000 و در روستاها 1 به 41000 نفر است (باترورث 6 ، هایز 7 و نیوپان 8 ، 2008)، یا در هند 74% پزشکان در شهرها کار می کنند که فقط 24% جمعیت هند را دربر می گیرند (بیسواس 9 ، سرکار 10 ، اوماکنت 11 ، سینگسیت 12 و هند 13 ، 2007)، در عراق نیز به ازای هر 300هزار نفر یک روان پزشک وجود دارد (سادیک 14 ، برادلی 15 ، ال حسون 16 و جنکینز 17 ، 2010). برای حل شدن این مشکلات برنامه مراقبت های بهداشتی اولیه طراحی و به دنبال آن ادغام بهداشت روان در این برنامه ها انجام شد. انجام این پروژه در کنیا که از فقیرترین کشورهای دنیاست، پیامدهای مفیدی داشت (جنکینز و همکاران، 2010). در کشور ما نیز ادغام بهداشت روان در مراقبت های بهداشتی اولیه از راهبردهای اصلی برنامه سلامت روان است (محیط، شاه محمدی و بوالهری، 1998)، که هدف آن ایجاد یک سامانه هرمی ارجاع است، که در قاعده آن داوطلبان بخش سلامت قرار دارند (شریفی، 2009). روان پزشکی جامعه نگر که در برابر روان پزشکی بیمارستانی به وجود آمد، بر ارایه خدمات به وسیله گروه های روان پزشکی دربرگیرنده روان پزشک، روان شناس، مددکار، روان پرستار و گاه پزشک عمومی تأکید می کند. این موضوع در آموزش دستیاران تخصصی نیز در نظر گرفته شده است، به صورتی که در برنامه آموزشی دستیاران، برنامه ای سه ماهه برای آشنایی هر چه بیشتر با این حوزه تدوین شده است. در یکی از این برنامه ها دستیاران روان پزشکی در اردیبهشت ماه سال 1390 برای آشنایی با سطوح گوناگون برنامه مراقبت های بهداشتی اولیه که برنامه سلامت روان نیز در آن ادغام شده بود، به شهرستان ساوجبلاغ در استان البرز سفر کردند، که گزارش آن بدین شرح است: پیش از حرکت، هیچ ذهنیت خاصی وجود نداشت. پس از حدود 45 دقیقه به شبکه بهداشت شهرستان ساوجبلاغ استان البرز رسیدیم. هماهنگ با برنامه نزد خانم یکه فلاح رفتیم، که از پشتکار و علاقه زیاد او به کار، بسیار شنیده بودیم. وقتی در مورد کارش صحبت می کرد، لذت در تمام وجودش احساس می شد. هنگام صحبت از برنامه هایی که به صورت آزمایشی 18 از سوی انستیتو یا سازمان جهانی بهداشت 19 ( WHO ) در مرکز آن ها در حال انجام بود، برق شادی و غرور در چشمانش می رخشید. او آن قدر گرم و صمیمی برخورد می کرد که گویی سال هاست ما را می شناسد، هیچ بیگانگی در حضور وی احساس نمی شد. برنامه ای که برای ما درنظر گرفته بود، دعوت از رابطان بهداشت سلامت روان بود. با رابطان بهداشت در مواردی مانند تنظیم خانواده و بهداشت مادر و کودک آشنا بودیم، ولی نخستین بار بود که با رابطان بهداشت در حوزه سلامت روان برخورد داشتیم. حدود 30 نفر خانم که پس از آموزش، به عنوان رابط در این حوزه کار می کردند. کار آنان تشویق افراد برای مراجعه به روان پزشک یا مشاور بود. آنان تعریف می کردند که هنگام تشویق افراد برای مراجعه به روان پزشک یا مشاور با برخورد تند آن ها مواجه می شوند، ولی با این وجود، کم نبودند رابطانی که موفق شده بودند تعداد زیادی را به مراجعه راضی کنند. به یاد گفته استادم افتادم که می گفت «زمانی کارشناسان WHO برای بازدید از اجرای برنامه مراقبت سلامت اولیه 1 ( PHC ) به ایران آمده بودند، پس از دیدن نمودار سازمانی پرسیده بودند پس جای مردم کجاست؟ تمام این برنامه که دولتی است»، و حالا در جواب آنان می توانستیم بگوییم این هم مردم عاشق ما! به دلیل محدودیت وقت، این جلسه خیلی سریع به پایان رسید. پس از آن راهی یک مرکز بهداشت شهری شدیم که روان پزشک نیز در آن جا مستقر بود (سطح سوم تخصصی بهداشت روان در شبکه شهرستان)، قرار شد در آنجا چند بیمار را ویزیت کنیم. اگر تا کنون به دلیل وابستگی دانشگاه محل تحصیل به انستیتو روان پزشکی، می توانستیم به جز بیماران اسکیزوفرنیا 2 و دوقطبی 3 بیمارستانی، مراجعان دیگری نیز داشته باشیم، در این جا می توانستیم بیماران متفاوت دیگری را نیز ببینیم. برخلاف بیماران انستیتو که بیشتر سواد و حمایت خانوادگی بالا دارند، در این جا دختری را می دیدی که از پدر معتادش می گفت، زنی که گریه می کرد و از کتک زدن های شوهرش می نالید... چه پاسخی به او می دادیم که با تمام وجود می خواست یاریش دهیم تا داستان سبز رویش را دوباره زمزمه نماید؟ آیا می شد او را تنها با دارو به خانه فرستاد؟ آیا یک س
بهداشت روان صنعتی در یک کارخانه: گزارش موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه دستیاران پزشکی محیطی- شغلی 1 در دوره آموزشی دستیاری، در مورد بیماری های مرتبط با محیط کار آموزش می بینند و ازجمله مهم ترین این دوره های آموزشی، آموزش یک ماهه در بخش روانپزشکی است. مقاله حاضر با تأکید بر اهمیت بهداشت صنعتی 2 ، گزارشی است از بازدید از کارخانه نیک کالا. در این کارخانه سعی می شود بهداشت روان صنعتی به صورت علمی، با هدایت انستیتو روانپزشکی تهران و کمک انجمن ارتقای بهداشت روان 3 یا «ابر» تأمین شود. تاریخچه از سال 1974 میلادی، کشورهای عضو سازمان جهانی بهداشت 4 (WHO) به عوامل روانی- اجتماعی مؤثر در امر سلامت توجه بیشتری کردند. در آن تاریخ WHO به مدیرکل این سازمان مأموریت داد که به منظور بررسی نقش عوامل روانی- اجتماعی و ارایه پیشنهادهایی برای تقویت فعالیت های سازمان در این زمینه، برخی برنامه های میان رشته ای را سازمان دهی کند (البطوی 5 ، کالیمو 6 و کوپر 7 ، 1987). از جمله این برنامه های میان رشته ای می توان به همکاری میان متخصصان روانپزشکی و متخصصان پزشکی کار، برای تأمین بهداشت روان صنعتی در محیط های کاری اشاره کرد. امروزه نقش عوامل روانی- اجتماعی در ایجاد بیماری ها و پیرو آن در امر پیش گیری و تأمین سلامت بسیار جدی است. این عوامل به دلیل اثرگذاری بر سلامت کلی جمعیت شاغل، در علوم بهداشتی به طور عام و در بهداشت صنعتی به طور خاص نقش اساسی دارند. متأسفانه شناسایی و مهار عوامل روانی- اجتماعی محیط کار که آثاری ناخوشایند بر سلامت دارند، در همه دنیا از سوی مسئولان بهداشت شغلی، کمتر مورد توجه قرار گرفته است،گرچه به تدریج توجه به این موضوع افزایش می یابد. گزارش بازدید ازکارخانه نیک کالا کارخانه نیک کالا یک کارخانه خصوصی تولید بخاری های گازسوز است. سلامت جسمانی و روانی کارکنان این کارخانه برای مدیریت آن بسیار مهم است و این امر از شعارها و تابلوهای نصب شده روی دیوارها (برای نمونه «فکر کن» یا «خوشبختی یعنی تسلیم نشدن در برابر بدبختی») آشکار است. انجمن ارتقای بهداشت روان (ابر) در این کارخانه از سال 1387 درباره بهداشت روان کارکنان فعالیت می کند و یک روانپزشک از سوی این انجمن، به صورت هفتگی در کارخانه حضور دارد. ابر انجمن غیردولتی و مستقلی است که با هدف ارتقای سلامت روان از وزارت کشور مجوز گرفته است. از جمله فعالیت های این انجمن، راه اندازی درمانگاه روانپزشکی، مشاوره و بهداشت روان، مشاوره فردی و گروهی برای کارکنان و خانواده های آنان، برگزاری کارگاه های گوناگون در زمینه بهداشت روان، تنظیم بروشور برای آموزش غیرحضوری کارکنان و خانواده های ایشان و تلاش برای کاهش مصرف سیگار و مواد مخدر در میان کارکنان است. در این کارخانه شیفت کاری 8 وجود ندارد. ساعت کار ثابت و از 7:45 تا 16:30 است. یافته های پژوهشی نشان داده است شیفت کاری باعث ایجاد مشکلات جسمانی و روانی گوناگونی مانند فشار خون بالا، مشکلات گوارشی و اعتیاد به مواد مخدر می شود (روزنشتاک 1 ، کولن 2 ، برودکین 3 و ردلیچ 4 ، 2005). بنابراین مشکلات یادشده در این کارخانه می تواند نسبت به دیگر محیط های صنعتی کمتر باشد. اقداماتی مانند دادن پاداش و بن کارگری، دو هفته مرخصی سالانه در مردادماه و دو هفته در نوروز، افزون بر مرخصی استحقاقی، سرویس رفت و برگشت برای کارکنان و خانواده ها برای شرکت در کارگاه های بهداشت روان و... نیز می توانند در ارتقای سلامت روان کارکنان کارخانه مؤثر باشند. به گفته روان پزشک کارخانه، بیشتر کارکنان از فضای کارخانه راضی هستند؛ البته درصدکمی از نارضایتی در محیط های کاری طبیعی است، زیرا اگرچه شخصیت نقش چندانی در رضایت شغلی ندارد، در افراد با شخصیت ناراضی ممکن است نارضایتی شغلی نیز وجود داشته باشد (فارنهام 5 ، پتریدس 6 ، جکسون 7 وکوتر 8 ، 2002). آمار اعتیاد به مواد مخدر در این کارخانه بسیار پایین است و برای کاهش آن تلاش های زیادی شده است؛ برای نمونه در این کارخانه اعتیاد نوعی بیماری در نظر گرفته می شود، بنابراین افراد معتاد اخراج نمی شوند، بلکه برای درمان ارجاع می شوند. موهر 9 ، هی 10 و لنکستر 11 (2005) بر این باورند که مشاوره روانپزشکی (فردی و گروهی)، پرداخت پاداش برای ترک سیگار و درمان دارویی برای کاهش اعتیاد به نیکوتین، در سازمان های صنعتی کارآمد است. فعالیت باارزش دیگر در این کارخانه، سرند و بررسی استرس و رضایت مندی کارکنان است؛ پرسش نامه های مربوط نیز در پرونده ها موجود است. ابتدای تشکیل درمانگاه در این کارخانه، مراجعه کارکنان وخانواده ایشان به روانپزشک کم و همراه با پنهان کاری و نگرانی بوده است، ولی با بالارفتن آگاهی و تغییر نگرش آنها در این مورد که مراجعه به روانپزشک، لزوماً به معنی بیماری روانی نیست، در حال حاضر مراجعه به روان پزشک بسیار زیاد شده است، به طوری که بی
مرور نظام مند پژوهش های انجام شده در زمینه ادغام خدمات بهداشت روان در مراقبت های بهداشتی اولیه در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر مرور بررسی های انجام شده در ایران در مورد برنامه ادغام خدمات بهداشت روان در مراقبت های بهداشتی اولیه ( PHC )، طی سال های 1367 تا 1386 است. روش : جست وجوی الکترونیک، جست وجوی دستی، جست وجو در فهرست منابع و تماس با اشخاص صاحب نظر انجام و بانک های اطلاعاتی Pubmed ، IranDoc ، SID ، IranPsych ، Embase ، PsycINFO و Iranmedex جست وجو شد. در مجموع، از تعداد 156 چکیده پژوهش به دست آمده، 26 گزارش و پژوهش مرتبط با برنامه ادغام خدمات بهداشت روان در PHC انتخاب شد. یافته ها : گزارش های مستند بیانگر آن است که در طول 20 سال گسترش تدریجی برنامه، 6/54 درصد جمعیت کشور (2/95 درصد جمعیت روستایی و 6/36 درصد جمعیت شهری) زیر پوشش این برنامه قرار گرفته اند. میزان کل بیماریابی بهورزان در زمان بررسی 7/14-3/4 نفر در هزار نفر جمعیت بود. نُه بررسی انجام شده درباره سنجش آگاهی و نگرش بهورزان و افراد جامعه، حاکی از افزایش مطلوب در این متغیر بود. نتیجه گیری : اجراء برنامه ادغام خدمات بهداشت روان در PHC در مناطق روستایی و شهرهای کوچک با موفقیت همراه بوده، اما جوابگوی جمعیت کلان شهری و شهرهای بزرگ کشور نیست. بنابراین تجدیدنظر در این برنامه ضرورت دارد.
نقش سبک های هویت و معنای زندگی در بهداشت روانی دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین نقش سبک های هویت و معنای زندگی در بهداشت روانی دانشجویان بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی بهبهان به تعداد 308 نفر در 4 رشته روان شناسی، حقوق، زمین شناسی و علوم، و صنایع غذایی بود. از میان آن ها 152 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسش نامه سبک های هویت برزونسکی (1989)، سلامت عمومی گلدبرگ (1972) و معنای زندگی کرامباف و ماهولیک (1969) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد رابطه بین سبک هویت اطلاعاتی با افسردگی و معنای زندگی با بهداشت روان معنی دار و رابطه چندگانه معنی داری بین معنای زندگی و سبک هویت هنجاری با بهداشت روان برقرار است و این متغیرها به ترتیب، بیشترین سهم را در پیش بینی بهداشت روان دانشجویان دختر دارند. نتیجه گیری: از آن جا که داشتن هدف و معنی در زندگی و از طرفی برخورداری از سبک هویت مناسب منجر به افزایش بهداشت روان می شود؛ بنابراین افراد می توانند با استفاده از آموزش های مناسب و یافتن هدف و معنی در زندگی و متعاقب آن احساس شادمانی بیشتر، به زندگی موفقیت آمیزی دست یابند. هم چنین با توجه به این که سبک هویت و به عبارتی روشی که فرد از آن طریق به تمام جنبه های فیزیکی، روانی، اجتماعی و ذهنی خود معنی می بخشد از اهمیت چشم گیری برخوردار است؛ لازم است اولیای تربیتی بستری شایسته برای رشد فردی و اجتماعی جوانان فراهم آورند، و زمینه ساز رشد هویت، ابراز وجود سالم و افزایش بهداشت روان در آن ها شوند
بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و خودکارآمدی با مؤلفه های سلامت عمومی در بین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۶۳
67-80
حوزه های تخصصی:
پایش بهداشت روانی و تعیین کننده های آن در بین دانشجویان، برای توسعه و همچنین برنامه های پیشگیری و ارتقای سطح سلامت افراد ضروری است، این مطاالعه با هدف بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و خودکارآمدی با مولفه های بهداشت روان در بین دانشجویان انجام شد. این پژوهش از نوع همبستگی می باشد، جامعه آماری را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد واحد رودهن تشکیل داده و نمونه مورد مطالعه شامل 150 نفر از دانشجویان که بصورت روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند می باشد، جهت جمع آوری داده ها در این پژوهش از مقیاس کوتاه ارزیابی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی ، پرسشنامه خود کارآمدی عمومی شوارتز و جروسلم و مقیاس بهداشت روان گلدبرگ استفاده شد ، داده های بدست آمده از پرسشنامه ها با آزمون همبستگی پیرسون و نرم افزار 22 SPSS تجزیه و تحلیل گردید، نتایج بدست آمده نشان داد که بین کیفیت زندگی و خودکارآمدی با بهداشت روانی در دانشجویان رابطه معناداری وجود دارد.(001/23 F= و 01/ 0 p < ) . این یافته نشان می دهد که با افزایش کیفیت زندگی و خودکارآمدی در دانشجویان مؤلفه های بهداشت روان نیز در آنان افزایش می یابد. کلید واژه: کیفیت زندگی ، خودکارآمدی ، بهداشت روانی
اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی برصمیمیت و بهداشت روان زوجین شرکت کننده درکلاس های مشاوره پیش از ازدواج
منبع:
زن و فرهنگ سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
87-99
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر صمیمیت و بهداشت روان زوجین شرکت کننده در کلاس های مشاوره پیش از ازدواج شهرستان اهواز بود. نمونه آماری شامل 40 نفر از جامعه مذکور بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. طرح پژوهش تجربی میدانی از نوع پیش آزمون و پس آزمون باگروه کنترل بود. ابزار پژوهش شامل مقیاس روابط صمیمی با همسر واکر و تامپسون (1983) و پرسشنامه بهداشت روان گلدبرگ و هیپر (1979) بود. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مهارت های ارتباطی قرار گرفتند، اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از ،تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکوا) و تحلیل کوواریانس تک متغیری(آنکوا) استفاده شد. نتایج نشان داد مهارت های ارتباطی بر افزایش صمیمیت و بهداشت روان زوجین اثر بخش است.
بررسی اثربخشی آموزش مدیریت هیجان به شیوه مشاوره گروهی الیس بر بهداشت روان و عملکرد ورزشی بانوان تیم ملی دوچرخه سواری ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف،از این تحقیق بررسی اثربخشی آموزش مدیریت هیجان به شیوه مشاوره گروهی الیس بر بهداشت روان و عملکرد ورزشی بانوان تیم ملی دوچرخه سواری ایران بوده است. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی، پیش آزمون – پس آزمون و جامعه آماری این تحقیق، شامل تمامی بانوان دوچرخه سوار بود که در حدود 700 نفر را شامل می شد؛ از بین بانوان دوچرخه سوار تیم ملی در اردو که برای شرکت در مسابقات دبی برگزیده شده بودند، با تأکید بر مفروضه تحقیقات نیمه آزمایشی، یک گروه آزمایش 15 نفری و یک گروه کنترل 15 نفری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری تحقیق حاضر، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی چندوجهی مینه سوتا (MMPI-2RF) بود و برگه ثبت رکوردهای دوچرخه سواران جهت بررسی عملکرد استفاده شد. مدل آماری، تحلیل کواریانس بود که با حذف اثر پیش آزمون، اثربخشی آموزش مدیریت هیجان بر بهداشت روان و عملکرد ورزشی بانوان تیم ملی دوچرخه سواری ایران مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که: آموزش مدیریت هیجان منجر به کاهش نمرات گروه آزمایش در شاخص های نارسایی هیجانی/ درونی سازی، نارسایی در تفکر ضعف روحیه، شکایات جسمانی، هیجانات مثبت پایین، عقاید آزار دیدن، فعال بودن بسیار بالا و هیجانات مختل کننده شد.