مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
دریاچه ارومیه
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۱۷
49 - 63
حوزه های تخصصی:
اندازه گیری پارامترهای فیزیکی آب از جمله دمای سطح آب و عمق آب با استفاده از روش های معمولی نیازمند صرف هزینه و زمان زیادی می باشد. در سال های اخیر، فناوری سنجش از دور به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای محاسبه دمای سطح آب و عمق آب، روند رو به رشدی در مطالعات مربوط به دریاها داشته است. از این رو، هدف پژوهش حاضر محاسبه دمای سطح آب و عمق آب و بررسی ارتباط بین این دو در دریاچه ارومیه واقع در کشور ایران و وان واقع در کشور ترکیه می باشد. بدین منظور، در ابتدا تصاویر ماهواره لندست 8 سال 2018 برای مناطق مورد مطالعه تهیه شدند. تصحیح اتمسفری با استفاده از روش فلش (FLAASH)بر روی تصاویر اعمال شد. سپس دمای سطح زمین با استفاده از روش الگو ریتم پنجره مجزاء برای هر دو منطقه مورد مطالعه محاسبه شد. در نهایت با اعمال ضریب گسیل مندی آب(0.98)برروی دمای سطح زمین، دمای سطح آب به دست آمد. برای محاسبه عمق نسبی آب نیز روش استامپ مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از محاسبات مربوط به ارزیابی صحت نتایج بیانگر مقادیر 1.2 ،1.2،1.1 RMSE برای محاسبه دمای سطح آب به ترتیب برای ایستگاه های قالقاچی، مالک اشتر و اشکوهمچنین مقادیر 1.5،1.6 و 1.67 برای محاسبه عمق آب به ترتیب برای ایستگاه های قالقاچی، مالک اشتر و اشکو می باشد. همچنین نتایج حاصل از بررسی ضریب همبستگی به دست آمده بین دمای سطح آب با عمق نسبی آب (0.24- برای دریاچه ارومیه) و( 0.52- برای دریاچه وان) نشانگر وجود رابطه معکوس بین عمق آب و دمای سطح آب است، به طوری که با افزایش عمق، دمای سطح آب کاهش یافته و کاهش عمق آب، افزایش دمای سطح آب و در نتیجه افزایش تبخیر و تعرق را در پی دارد.
پایش روند بیابان زایی در محدوده پیرامونی دریاچه ارومیه (2000- 2018)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پایش روند بیابان زایی در محدوده پیرامونی دریاچه ارومیه در بازه زمانی 2000 تا 2018 میلادی انجام شده است. برای رسیدن به این هدف، نخست هفت فریم از تصاویر سنتینل-2 مربوط به سال 2018 و سه فریم از تصاویر ماهواره لندست 5 مربوط به سال 2000 میلادی با استفاده از نرم افزار QGIS و ENVI 5.3 پیش پردازش و پردازش، و شاخص های معرف بیابان زایی در قالب زوج شاخص های طیفی آلبدو – شاخص پوشش گیاهی تفاضلی نرمال شده، میزان سبزینگی- ضریب روشنایی و میزان رطوبت– ضریب روشنایی استخراج شد. در مرحله بعد روابط آماری موجود بین زوج شاخص های یادشده بررسی شد. براساس نتایج حاصل، زوج شاخص های میزان سبزینگی– ضریب روشنایی و میزان رطوبت– ضریب روشنایی، با کسب همبستگی منفی به مثابه زوج شاخص های معرف بیابان زایی انتخاب و نقشه شدت خطر بیابان زایی برمبنای آنها تهیه شد. برای صحت سنجی نتایج به دست آمده، الگوریتم بیشترین درجه شباهت به کار رفت. الگوریتم یادشده با کسب درجه صحت 96/91 و ضریب کاپای 95/0 برای سال 2000 میلادی، درجه صحت 25/91 و ضریب کاپای 89/0 در سال 2018 نشان دهنده انطباق مناسب نتایج کسب شده با واقعیت های زمینی است. برای پایش روند وقوع پدیده بیابان زایی، تغییر مساحت کلاس های خطر بیابان زایی در محدوده مطالعه شده بررسی شد. براساس نتایج به دست آمده، مساحت کلاس های خطر شدید ( 01/5 درصد)، نسبتاً شدید ( 47/11 درصد) و متوسط (12/6 درصد) رشد مثبت و مساحت کلاس های خطر ضعیف (17/9 درصد) و بدون بیابان زایی ( 43/13 درصد) رشد منفی دارد؛ بنابراین روند افزایشی درصد مساحت کلاس های خطر شدید، نسبتاً شدید، متوسط و کاهش مساحت کلاس های خطر ضعیف و بدون خطر بیابان زایی نشان دهنده روند صعودی وقوع بیابان زایی در محدوده مطالعه شده است. معیار آب زیرزمینی، اقلیم و درصد پوشش گیاهی، مهم ترین عوامل مؤثر در وقوع بیابان زایی در محدوده مطالعه شده است.
تعیین پتانسیل وقوع چشمه آب زیرزمینی با استفاده از روش حداکثر آنتروپی، GIS و RS با تأکید بر شاخص جدید توپوگرافیکی هیدرولوژیکی HAND (مطالعه موردی: حوزه آبخیز دریاچه ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق تعیین مناطق دارای پتانسیل حضور چشمه آب زیرزمینی و اولویت بندی عوامل مؤثر در آن، با استفاده از روش حداکثر آنتروپی (مدل MaxEnt)، سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور است. در تحقیق حاضر، از چهارده شاخص تأثیرگذار در پتانسیل آب زیرزمینی شامل شاخص های توپوگرافیکی، زمین شناسی، اقلیمی، هیدرولوژیکی و کاربری اراضی و همچنین، شاخص جدید ارتفاع از سطح نزدیک ترین زهکش (HAND) استفاده شده است. ابتدا، شاخص ها به دو بخش شاخص های توپوگرافیکی و سایر عوامل شامل زمین شناسی، اقلیمی، هیدرولوژیکی و کاربری اراضی تقسیم شدند و نقشه پتانسیل آب زیرزمینی براساس آنها تهیه شد. سپس، از تلفیق شاخص ها، نقشه نهایی پتانسیل آب زیرزمینی به دست آمد. از مجموع 2547 چشمه، با استفاده از روش فاصله ماهالانوبیس، 60% به منزله داده های آزمون و 40% به منزله داده های اعتبارسنجی طبقه بندی شدند. نتایج نشان داد که به ترتیب، براساس شاخص های توپوگرافیکی، سایر عوامل و تلفیق تمامی شاخص ها 38.5%، 27.4% و 34.7% حوزه دارای پتانسیل آب زیرزمینی است. همچنین، طبق نمودار جکنایف لایه های ارتفاع، کاربری اراضی، شیب، موقعیت شیب نسبی، شاخص HAND و لیتولوژی به ترتیب مهم ترین عوامل مؤثر در پتانسیل چشمه آب زیرزمینی بودند. سطح زیر منحنی (AUC) براساس نمودار ROC نشان دهنده دقت 83%، 83% و 85% (خیلی خوب) در مرحله آموزش و 82%، 81% و 84% (خیلی خوب) در مرحله اعتبارسنجی، مطابق با شاخص های توپوگرافیکی، سایر عوامل و تلفیق تمامی شاخص ها بود. با توجه به اینکه شاخص HAND جزء شاخص های تأثیرگذار در آب زیرزمینی محسوب می شود؛ نقش تعیین کننده و مهمی در تعیین مناطق دارای پتانسیل چشمه آب زیرزمینی دارد.
تاب آوری معیشت روستایی (موردپژوهی روستاهای پیرامون دریاچه ارومیه در محدوده شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۷
1 - 15
حوزه های تخصصی:
طی دو دهه اخیر روستاهای پیرامون دریاچه ارومیه بعلت کاهش سطح آب دریاچه و محدودیت برداشت آب کشاورزی دچار تغییر و تحول اساسی هم از نظر درآمد کشاورزی و هم از نظر ساختار جمعیت شده اند. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر تاب آوری معیشت روستایی در این ناحیه بوده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و براساس روش، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، 2101 خانوارهای روستاهای پیرامون دریاچه ارومیه در محدوده شهرستان ارومیه است . حجم نمونه 363 خانوار است که با انتساب متناسب با جمعیت هر روستا و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آنها به تأیید پانلی از متخصصان رسید و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ (820.) در حد مطلوب تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مقایسه میانگین با آزمون T-Test و تحلیل عاملی اکتشافی (EFA) در نرم افزار SPSS.22 انجام شد. نرمال بودن داده ها و تعیین نوع آزمون آماری با آزمون کلموگوروف- اسمیرنوف مشخص شد و رابطه بین تاب آوری معیشتی و سرمایه های معیشتی با ضریب همبستگی اسپرمن به دست آمد. نتایج نشان داد که نُه مولفه (3 مولفه در بُعد اقتصادی، 2 مولفه در بُعد اجتماعی، 2مولفه در بُعد کالبدی و محیطی و 2 مولفه در بُعد نهادی- سازمانی) اثرگذار هستند. میانگین مطلوبیت عددی عوامل تاب آوری معیشت در جامعه هدف مورد مطالعه نشان می دهد که عامل اقتصادی در رتبه اول (4.18)؛ عامل کالبدی- محیطی در رتبه دوم (4.11)؛عامل نهادی- سازمانی در رتبه سوم (3.93)؛ و عامل اجتماعی در رتبه چهارم (3.87)، قرار دارند.
تحلیل ادراک کشاورزان حوضه آبریز دریاچه ارومیه از خشک سالی و اثرات آن (مورد مطالعه: شهرستان میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
957 - 976
حوزه های تخصصی:
تأثیرات اجتماعی، بیولوژیکی ، و اقتصادی خشک سالی ها بستگی به آمادگی کشاورزان برای پاسخ به آن دارد و اقدامات کشاورزان تحت تأثیر چگونگی ادراک آنان از خشک سالی است . ادراک کشاورزان از خشک سالی، عامل مهمی در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های مدیریت منابع آب ذکر شده است. بنابراین ، این پژوهش کیفی با هدف تحلیل ادراک کشاورزان حوضه آبریز دریاچه ارومیه (شهرستان میاندوآب) از خشک سالی و اثر ها و پیامدهای آن انجام گرفت. جامعه موردمطالعه کشاورزان حوضه آبریز زرینه رود و سیمینه رود بودند ؛ نمونه گیری به صورت هدفمند ملاک محور و با استفاده از روش گلوله برفی انجام گرفت. اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه های عمیق فردی و بحث های گروهی متمرکز با کشاورزان گردآوری شد و تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از تحلیل محتوای جهت دار و نرم افزار مکس کیودا انجام گرفت. نتایج نشان داد بیشتر کشاورزان خشک سالی را پدیده ای اقلیمی می دانند ؛ هرچند که عده ای نیز آن را ناشی از خشم و غضب خداوند، رفتارهای مخرب برخی کشاورزان ، و سوء مدیریت مسئولان می دانند. کشاورزان افزایش نگرانی از آینده، تشدید خشک سالی و کم آبی ، و افزایش اثر های مخرب خشک سالی را انتظار دارند . هزینه کردن پس اندازها، استفاده از آبیاری پیشرفته، کشت گیاهان جای گزین و سازگار با خشک سالی، ذخیره سازی و بهینه سازی مصرف آب، دست روی دست گذاشتن، توکل به خدا و کمک گرفتن از نهادهای مذهبی، و مهاجرت به شهر از جمله کارهایی است که برای مقابله با خشک سالی یا کاهش اثر های آن انجام می دهند. نتایج این مطالعه می تواند به اجرای مداخلات مناسب برای افزایش تاب آوری کشاورزان در برابر خشک سالی کمک کند.
سنجش ظرفیت سازگاری سکونتگاه های روستایی پیرامون دریاچه ارومیه (مورد مطالعه: شهرستان میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه برای سازگار شدن با استرس های واقعی یا مورد انتظار و برای مقابله با پیامدها و بحران های طبیعی (خشکسالی، سیل، زلزله و غیره) توجه به ظرفیت سازگاری سکونتگاه های انسانی به ویژه در مناطق روستایی، از اهمیت بی بدیلی برخوردار است. بنابراین، هدف از این مقاله بررسی و سنجش میزان ظرفیت سازگاری نواحی روستایی نسبت به خشکیدن دریاچه ارومیه در شهرستان میاندوآب است. این پژوهش کاربردی و از لحاظ روش توصیفی – تحلیلی و برای جمع آوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. 15 درصد از روستاهای این شهرستان با استفاده از سه معیار تعداد خانوار روستایی، توزیع جغرافیایی و موقعیت طبیعی به عنوان جامعه آماری انتخاب و سپس از این میان این روستاها با استفاده از فرمول کوکران تعداد 330 خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی تک نمونه ای، مدل تصمیم گیری کوپراس، تحلیل خوشه ای و آماره مورن I در نرم افزار GIS بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد، 10 درصد روستاها (سه روستای گل سلیمان آباد، تازه کند حاصل قوبی و حاجی حسن) با ظرفیت سازگاری بالا، 67/6 درصد در سطح سازگاری متوسط، 33/13 درصد در سطح سازگاری پایین و 67/66 درصد روستاها که 20 روستای نمونه را شامل می شود، در وضعیت خیلی پایین از نظر ظرفیت سازگاری نسبت به خشکیدن دریاچه ارومیه قرار گرفتند. در ضمن الگوی فضایی شاخص های ظرفیت سازگاری در شهرستان میاندوآب بر اساس آماره مورن I از الگوی تصادفی پیروی می کند و روستاهای که دسترسی به منابع آب و سرمایه کافی و دسترسی سریع به شهر میاندوآب دارند از میزان ظرفیت سازگاری بالاتری برخوردار هستند و در کل میزان ظرفیت سازگاری روستاهای مورد مطالعه در سطح متوسط به پایین قرار دارد. امروزه برای سازگار شدن با استرس های واقعی یا مورد انتظار و برای مقابله با پیامدها و بحران های طبیعی (خشکسالی، سیل، زلزله و غیره) توجه به ظرفیت سازگاری سکونتگاه های انسانی به ویژه در مناطق روستایی، از اهمیت بی بدیلی برخوردار است. بنابراین، هدف از این مقاله بررسی و سنجش میزان ظرفیت سازگاری نواحی روستایی نسبت به خشکیدن دریاچه ارومیه در شهرستان میاندوآب است. این پژوهش کاربردی و از لحاظ روش توصیفی – تحلیلی و برای جمع آوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. 15 درصد از روستاهای این شهرستان با استفاده از سه معیار تعداد خانوار روستایی، توزیع جغرافیایی و موقعیت طبیعی به عنوان جامعه آماری انتخاب و سپس از این میان این روستاها با استفاده از فرمول کوکران تعداد 330 خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی تک نمونه ای، مدل تصمیم گیری کوپراس، تحلیل خوشه ای و آماره مورن I در نرم افزار GIS بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد، 10 درصد روستاها (سه روستای گل سلیمان آباد، تازه کند حاصل قوبی و حاجی حسن) با ظرفیت سازگاری بالا، 67/6 درصد در سطح سازگاری متوسط، 33/13 درصد در سطح سازگاری پایین و 67/66 درصد روستاها که 20 روستای نمونه را شامل می شود، در وضعیت خیلی پایین از نظر ظرفیت سازگاری نسبت به خشکیدن دریاچه ارومیه قرار گرفتند. در ضمن الگوی فضایی شاخص های ظرفیت سازگاری در شهرستان میاندوآب بر اساس آماره مورن I از الگوی تصادفی پیروی می کند و روستاهای که دسترسی به منابع آب و سرمایه کافی و دسترسی سریع به شهر میاندوآب دارند از میزان ظرفیت سازگاری بالاتری برخوردار هستند و در کل میزان ظرفیت سازگاری روستاهای مورد مطالعه در سطح متوسط به پایین قرار دارد.
واکاوی جزیره گرمایی رویه زمین در شهرهای ارومیه و تبریز و ارتباط آن با وردش های پهنه آبی دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
415 - 430
حوزه های تخصصی:
پایش مکانی و زمانی جزیره گرمایی شهری با داده های دورسنجی رو به افزایش است و یکی از مهم ترین دلایل آن ارائه اطلاعات مکانی بیشتر از دمای شهرها نسبت به داده های زمینی است. هدف از این پژوهش واکاوی اثر نوع پوشش زمین در منطقه خارج از شهر بر جزیره گرمایی شهری است. به این منظور ، از دمای رویه زمین مودیس در چهار برداشت روزانه برای برآورد شدت جزیره گرمایی شهرهای تبریز و ارومیه بهره گرفته شده است. به منظور بررسی اثر نوع پوشش حومه شهر بر شدت جزیره گرمایی، گونه های غالب پوشش زمین در اطراف این دو شهر جداگانه کندوکاو شد. همچنین ، بررسی وردش های زمانی گستره دریاچه ارومیه و ارتباط آن با شدت جزیر ه گرمایی از دیگر اهداف این پژوهش است. یافته ها نشان داد نوع پوشش حومه اثر چشم گیری د ر شدت جزیره گرمایی و سرمایی رویه دارد. هر کدام از دو شهر مورد واکاوی با توجه به نوع و تراکم پوشش اطراف آن رفتار متفاوتی را ، به ویژه در وردش های درون سالانه جزیره گرمایی ، نشان می دهند. تغییر نوع پوشش حومه بر جزیره گرمایی ارومیه اثر بیشتری نسبت به تبریز دارد. این شرایط در پیوند با تغییرات گستره دریاچه ارومیه نیز در شهر ارومیه چشم گیرتر است. یافته ها همچنین گویای این است که افت وخیز بیشتر دمای رویه زمین نسبت به دمای هوا جزیره گرمایی شدیدتری را نیز برای شهرها به دست می دهد.
تأثیر بحران آبی دریاچه ارومیه بر امنیت عمومی استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
123 - 154
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تبیین علل مؤثر بر خشکی دریاچه ارومیه و تهدیدهای ناشی از آن و اتخاذ راهکارها و تمهیدات مناسب برای برون رفت از این شرایط با پرسش اصلی «خشک شدن دریاچه ارومیه تا چه میزان بر امنیت عمومی استان آذربایجان شرقی تأثیر دارد؟»، است. این پژوهش از نظر نوع، کاربردی؛ از نظر روش، توصیفی و از نظر تکنیک گردآوری داده ها، پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از: ۱) فرماندهان و جانشینان انتظامی شهرستان های ساحلی دریاچه ارومیه، رؤسای پلیس پیشگیری شهرستان های ساحلی، رؤسای مرکز فوریت های پلیسی (۱۱۰) و پلیس آگاهی شهرستان های ساحلی و استان آذربایجان شرقی، با حداقل (۵) سال سابقه کار (۳۰) نفر؛ ۲) رؤسا، جانشینان، معاونان پلیس پیشگیری و تجسس کلانتری های تابعه شهرستان های ساحلی (۱۰۷) نفر که در مجموع (۱۰۲) نفر با استفاده از جدول «گرجی سی مورگان» به عنوان حجم نمونه تعیین شد. داده ها از طریق پرسش نامه محقق ساخت روا و پایا (آلفای کرونباخ) جمع آوری و برای تجزیه وتحلیل آن ها از آزمون های آماری «تی- تست» استفاده شده است. برای ارزیابی میزان شاخص ها، مقایسه میانگین متغیر کمی با مقدار ثابت «تی تست» انجام شد و از آزمون برابری میانگین ها، برای نمونه استفاده شده است.نتایج پژوهش نشان داد اضافه برداشت از منابع آبی دریاچه ارومیه طی سال های گذشته پیامدهای محیطی و اقتصادی نامطلوبی را به دنبال داشته است. مهاجرت های دسته جمعی علاوه بر اینکه تعادل جمعیتی استان آذربایجان شرقی را به هم می زند، چالش های امنیتی متعددی هم در پی دارد.در صورت ادامه این روند، ضمن اینکه مشکلات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی برای منطقه ایجاد می کند، وقایعی همچون کاهش مشارکت سیاسی، شکل گیری اعتراض ها و تنش های منطقه ای بر سر منابع آب، جابه جایی های جمعیتی، کاهش مشروعیت نظام و همچنین کاهش کارآیی نیروهای امنیتی و انتظامی در منطقه و در نتیجه منجر به شکل گیری بحران های امنیتی در این استان خواهد شد.
بررسی صحت و سقم تحلیل تطبیقی دو دریاچه ارومیه و وان «طرح یک موضوع»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همجواری دو دریاچه ارومیه و وان و تشدید تغییرات سطح تراز آبی دریاچه ارومیه نسبت به دریاچه وان، سبب شده است که در بسیاری از بررسی ها، با فرض مشابهت دانستن ویژگی های طبیعی دو دریاچه، عامل انسانی را به عنوان مهم ترین عامل در رخداد کاهش تراز آبی دریاچه ارومیه دانسته شود. در این پژوهش، تلاش شده است تفاوت های طبیعی دو دریاچه فوق الذکر که به عنوان مهم ترین عامل در بقا و یا زوال دو دریاچه ارومیه و وان در عصر تغییر اقلیم شده است، پرداخته شود. بدین منظور در ابتدا به بررسی وضعیت پهنه آبی دو دریاچه فوق الذکر پرداخته و سپس جهت بررسی وضعیت دمایی و نم نسبی در سطح هر دو دریاچه، از پایگاه داده ای ECMWF به تفکیک فصول سال طی یک دوره آماری 39 ساله(2017 1979) استفاده شده است. بررسی ها نشان می دهد در فصول مختلف سال دمای هوا در سطح دریاچه وان بین 2 تا 4 درجه سانتی گراد کمتر از دریاچه ارومیه و نم نسبی آن به استثنای فصل زمستان، 2 تا 6 درصد بیشتر است. همچنین تفاوت های زیادی به لحاظ عمق، حجم آب، شیب کف بستر، بارش، تبخیر، رواناب ورودی و توپوگرافی در اطراف دو دریاچه وجود دارد؛ به طوری که عمق متوسط دریاچه وان در حدود 29 برابر عمق متوسط دریاچه ارومیه و حجم متوسط آب دریاچه وان بیش از 100 برابر حجم آب دریاچه ارومیه است.
اثرات زیست محیطی جاده شهید کلانتری بر دریاچه ارومیه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال دوم تابستان ۱۳۸۴ شماره ۲ (پیاپی ۶)
51 - 62
حوزه های تخصصی:
وجود دریاچه ارومیه در حد فاصل استان های آذربایجان شرقی و غربی به عنوان یکی از نادرترین زیستگاه های دنیا، منظره های زیبا و بدیع ایجاد نموده است . در صورت ایجاد یک راه مناسب و فراهم نمودن شرایط لازم از طریق احداث جاده روی دریاچه، این دریاچه و منطقه اطراف آن را می توان به یکی از قطب های گردشگری ملی و بین المللی تبدیل نمود. در عین حال، ایجاد جاده روی دریاچه ارومیه می تواند به آسان کردن تردد میان مراکز دو استان مهم نقش بسیار تاثیرگذار در پیشرفت این مناطق ایفا نماید . از طرف دیگراحداث این جاده برروی دریاچه، طبعاً با این منافع ملی و بین المللی، اثرات منفی بسیاری بر دریاچه ای با ویژگی های بوم شناختی حساس و بسیار شکننده و نیز بر مسائل اقتصادی و اجتماعی منطقه خواهد گذاشت . بنابراین، مطالعه عمیق تر اثرات زیست محیطی احداث این جاده روی این اکوسیستم ویژه و منحصر به فرد که حساسیت های ملی و بین المللی نیز دارد، ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد. در این پژوهش سعی گردیده است اثرات زیست محیطی مهم احداث جاده شهید کلانتری بر حوزه دریاچه و در مقابل اثرات خود حوزه دریاچه ارومیه بر احداث جاده شهید کلانتری مورد تحلیل قرار بگیرد.
عواقب زیست محیطی کاهش سطح آب دریاچه ارومیه و راهکارهای نجات آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال دهم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
81 - 96
حوزه های تخصصی:
قرار گرفتن ایران در در نقطه تلاقی آسیا، آفریقا و اروپا وتنوع اقلیمی باعث تنوع زیستی غنی ایران شده است. در پی تخریب زیست بوم های طبیعی که حاصل از توسعه روزافزون شهرنشینی، آلودگی های صنعتی، زباله ها و پسماند ها، چرای بی رویه، جنگل زدایی، بیابان زایی و فرسایش خاک است، به طرز نگران کننده ای آسیب دیده است. به دلیل فعالیت های مخرب انسانی بحران آب در ایران، گواه دیگری بر مشکلات محیط زیستی کشور است. هدف از این تحقیق بررسی عواقب ناشی از کاهش سطح آب دریاچه ارومیه و درنهایت ارائه راهکارهای نجات آن می باشد.این تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی بوده و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسناد و مدارک معتبر انجام شده و با استفاده از روش فرا تحلیلی تجزیه و تحلیل های لازم صورت گرفته است. نتایج مطالعات و بررسیها نشان می دهد، این دریاچه درطی ۱۳ سال گذشته ۶ متر کاهش سطح داشته است. اختصاص 90 درصد منابع آبی منطقه به بخش کشاورزی، اجرای برنامه های رشد و توسعه منطقه ای بدون توجه به بنیان های جغرافیایی، بهره برداری زیاد از آب رودخانه ها برای آبرسانی به شهرها، روستاها، رشد سریع جمعیت منطقه، ضعف مدیریت منابع آب و نیز عدم سازگاری الگوهای کشت با کم و کیف منابع آب،تبخیر زیاد در پی گرم شدن هوا و برداشت غیرمجاز از آب های زیرزمینی در پی حفر چاه از دلایل خشک شدن این دریاچه می باشند. بروز خشکی دریاچه ارومیه نمودی از عدم وجود برنامه ریزی، امکان سنجی و آینده نگری در انجام پروژه های عمرانی در این منطقه بوده است.
تاریخچه نوسانات سطح آب دریاچه ارومیه در پلیوستوسن پایانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
23 - 38
حوزه های تخصصی:
نوسانات سطح آب دریاچه ارومیه و تاریخچه تحولات آن از جمله موضوعاتی است که سال ها مورد بحث محققان علوم زمین بوده است. با وجود مطالعاتی که در گذشته در رابطه با تحولات دیرینه این دریاچه انجام گرفته است، ولی اطلاعات دقیقی در رابطه با تاریخ نگاری نوسانات سطح آب دریاچه ارومیه و ارتباط آن با رویدادهای زمین شناسی در این منطقه در دسترس نیست. نظریات ارائه شده در رابطه با سن نوسانات سطح آب دریاچه مبتنی بر تعیین سن نسبی و مقایسه آن با سایر دریاچه های کشورهای مجاور یا شواهد رسوبی در رسوبات کواترنری سایر نقاط ایران است. از این رو انجام پژوهشی که بر مبنای روش های آزمایشگاهی رهیافتی جدید در زمینه تاریخچه نوسانات سطح آب این دریاچه ارئه دهد امری ضروری است. این پژوهش با هدف بررسی تحولات فضایی و زمانی نوسانات دیرینه دریاچه ارومیه از طریق پژوهش خطوط ساحلی قدیمی و پادگانه های دریاچه ای ارومیه با تأکید بر استفاده از داده های تعیین سن پادگانه های دریاچه ای صورت گرفته است. تعیین سن شش پادگانه دریاچه ای ارومیه به روش کربن 14 انجام گرفت. نتایج تعیین سن نشان می دهد ، سن خطوط ساحلی شناسایی شده مربوط به به پلیوستوسن پایانی بوده و در محدوده زمانی 54 تا 35 هزار سال قبل قرار گرفته است و نظریاتی را که در رابطه با اختصاص این خطوط ساحلی قدیمی به دوره های گونر، میندل و ریس مطرح می شود، اصلاح می نماید. علاوه برآن از لحاظ زمانی نوسانات سطح آب دریاچه ارومیه با نوسانات سطح آب دریاچه های زریوار و همچنین دریای مرده همبستگی های نشان می دهد که بیانگر ارتباط زمانی نوسانات سطح آب این دریاچه ها بایکدیگر در دوره پلیوستوسن و صحت نتایج به دست آمده است.
اثرات خشک شدن دریاچه ارومیه بر گردشگری روستایی (مورد مطالعه، روستاها و بنادر ساحلی ارومیه)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۳ بهار ۱۳۹۵ شماره ۴
17 - 29
حوزه های تخصصی:
منابع آبی اعم از دریاها، دریاچه ها، رودخانه ها، آبشارها و تالاب ها از جمله مقاصد اصلی گردشگری در جهان است. این مقاله به تحلیل اثرات خشک شدن آب دریاچه ارومیه بر جاذبه های گردشگری و صنعت گردشگری در منطقه می پردازد. تحقیق حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی است. برای جمع آوری اطلاعات از روشهای اسنادی و میدانی) پرسش نامه، مصاحبه و مشاهده( استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق مردم محلی، گردشگران و کارشناسان را شامل می شود. تعداد 220 نفر به عنوان نمونه از مردم محلی، 40 نفر از گردشگران و 15 نفر از کارشناسان در این تحقیق مورد سوال قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان می دهد از نظر هر سه گروه آماری در اثر خشک شدن دریاچه ارومیه جاذبه های گردشگری دریاچه و سواحل آن زیان بسیاری دیده اند. به طوری که تعداد زیادی از جاذب هها از بین رفته و تعداد محدود باقی مانده نیز با شرایط بحرانی مواجه هستند. تسهیلات و امکانات ایجاد شده در سواحل دریاچه بلا استفاده مانده و هر روز در حال تخریب و نابودی هستند. تعداد گردشگران به طور قابل ملاحظه ای کاهش یافته و این امر نیز، سبب از بین رفتن مشاغل مرتبط با گردشگری، کاهش درآمد مردم محلی و همچنین پدیده مهاجرت شده است. با توجه به یافته های تحقیق بهترین و تنها راه مقابله با مسائل و مشکلات ب هوجود آمده، حل بحران کم آبی دریاچه ارومیه و احیای دریاچه که یکی از مقاصد اصلی گردشگری منطقه است تا صنعت گردشگری بتواند جان تازه ای بیابد و منجر به توسعه منطقه در همه ابعاد شود.
تحلیل فضایی تاثیر شاخص های عدالت توزیعی بر تاب آوری مناطق روستایی در برابر خشکسالی (مطالعه موردی: مناطق روستایی غرب دریاچه ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
127 - 150
حوزه های تخصصی:
تحلیل الگوهای فضایی تاب آوری و بررسی روابط فضایی بین تاب آوری و عوامل تأثیرگذار از جمله عدالت توزیعی بسیار ضروری خواهد بود، زیرا باعث درک بهتر وضعیت تاب آوری و مدیریت بهینه خدمات توزیعی خواهد شد. لذا، هدف از مطالعه حاضر، که از نوع توصیفی تحلیل است، بررسی عدالت توزیعی و تأثیر آن بر سطح تاب آوری روستاهای غرب دریاچه ارومیه در زمینه خشکسالی است. جامعه آماری مطالعه حاضر تمامی روستاهای واقع در محدوده 10 کیلومتری از ساحل دریاچه ارومیه بوده، که جهت مطالعه 53 روستا و در نهایت با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای تصادفی 380 خانوار جهت مطالعه انتخاب شد. ابزار جمع آوری پرسشنامه محقق ساخته ای بود که روایی آن به صورت صوری و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. در این پژوهش، عوامل تأثیرگذار (شاخص های عدالت توزیعی) بر سطح تاب آوری روستاهای مورد مطالعه با روش رگرسیون وزنی جغرافیایی ( GWR ) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج رگرسیون GWR نشان داد که متغیرهای وارد شده به مدل 8/47 درصد متغیر وابسته را تبیین می کنند. همچنین، نتایج مدل رگرسیون ( OLS ) نشان داد که شاخص های زیربنایی، بازرگانی خدماتی و اقتصادی دارای بیشترین تأثیرگذاری بر سطح تاب آوری در روستاهای مورد مطالعه در زمینه خشکسالی هستند.
اثر ریزگرد نمکی ناشی از خشک شدن دریاچه ارومیه بر سه گونه زراعی راهبردی آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۱
65 - 84
حوزه های تخصصی:
پدیده گردوغبار یا ریزگرد یکی از مخاطرات طبیعی مناطق خشک و نیمه خشک از جمله کشور ایران است. زمانیکه این معضل با خشک شدن بزرگترین دریاچه شور خاورمیانه (دریاچه ارومیه) مصادف شود، بروز طوفان گردوغبارنمکی امری اجتناب ناپذیر خواهد بود که این اتفاق اثرات عمیقی بر جوامع انسانی، جانوران و گیاهان محیط خواهد گذاشت. از سوی دیگر کشاورزی و رشد و عملکرد گیاهان زراعی نیز بشدت متاثر از رسوب ریزگرد بر سطح برگ است. از اینرو به منظور بررسی تاثیر ریزگرد بر رشد و برخی ویژگی های فیزیولوژیک سه محصول زراعی مهم منطقه آذربایجان یعنی گندم تک لپه (Triticum aestivum L.) C3، ذرت تک لپه (Zea mays L.) C4 و نخود دولپه (Cicer arietinum L.) آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارها شامل دو سطح ریزگرد (صفر و 10گرم ریزگرد بر مترمربع) بود. اعمال تیمار ریزگرد به مدت 3 روز تاثیر معنی داری بر رشد گندم نداشت. ذرت با افزایش رشد و نخود با کاهش رشد بخش هوایی به این آلودگی محیطی پاسخ داد. محتوای رنگدانه های فتوسنتزی در برگ های نخود کاهش، در گندم افزایش و در ذرت ثابت ماند. ریزگرد محتوی قند ذرت و نخود را افزایش داد. همچنین قرار گرفتن در معرص ریزگرد تاثیر چندانی بر محتوای پروتئین کل گندم و ذرت نداشت در حالی که محتوی پروتئین نخود کاهش معنی دار و واضحی را نشان داد. تغییرات پارامترهای مختلف گونه های گیاهی مورد مطالعه می تواند به عنوان یک سازگاری برای محافظت از گیاهان در برابر تنش ریزگرد محسوب شود. به نظر می رسد ذرت و گندم مقاومت بیشتری دارند ولی نخود با کاهش رشد مواجه می شود. انتخاب گونه زراعی مناسب برای کشت در مناطقی که سالانه مقدار زیادی ریزگرد نمکی را پذیراست، می تواند به عنوان یکی از راهکارهای مهم برای کاهش اثرات سوء ریزگرد بر اقتصاد کشاورزی باشد.
بررسی چرایی عدم پذیرش فناوری آبیاری قطرهای توسط کشاورزان در شهرستان سلماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری سال ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
141 - 168
حوزه های تخصصی:
با توجه به کمآبی فزاینده در دنیا، لازم است روشهای کشاورزی به منظور افزایش بهرهوری اصلاح شود. با این حال به نظر میرسد در مناطقی که با معضل کمآبی دستوپنجه نرم میکنند، مشکلاتی وجود دارد که مانع از پذیرش فناوریهای نوین توسط کشاورزان میشود. برای بررسی این مشکل، فناوری آبیاری قطرهای در شهرستان سلماس از منطقهی دریاچهی ارومیه مورد واکاوی قرار گرفته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که ناآگاهی، ذهنیت دولتی، خوانش عدم صرفهی اقتصادی، سیاستگذاری و پیادهسازی نامناسب دولت، بیاعتمادی به دولت، خوانش ناکارآیی فناوری، تجربهی ناموفق همکاران، عدم رغبت به پیشقدمی و عدم احساس مسئولیت اجتماعی در قبال مصرف صیانتی دلایل عام عدم پذیرش فناوری آبیاری قطرهای بین کشاورزان سلماس است. همچنین برای مناطق شرق سلماس، ناهماهنگی ارگانهای دولتی یکی از دلایل تأثیرگذار تلقی میشود. مردم جنوب سلماس دارای احساس ناامنی ناشی از اختلاط قومیاند و مردم غرب سلماس به دلیل احساس نیاز کمتر، تمایل به حفظ زیبایی و دستنخوردگی طبیعی زمین دارند و علاقهای به استفاده از آبیاری قطرهای ندارند.
تحلیل فضایی تاب آوری معیشت نواحی روستایی (مورد پژوهی: روستاهای پیرامون دریاچه ارومیه،شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تحلیل فضایی تاب آوری معیشت روستاهای پیرامون دریاچه ارومیه با توجه به شاخص های موثر می باشد تا سطح فضایی برخورداری روستاها به لحاظ تاب آوری روستاها مشخص گردد، پژوهش از نوع کاربردی و از نظر روش و ماهیت توصیفی -تحلیلی بوده،جامعه آماری روستاهای پیرامون دریاچه ارومیه می باشد که به منظور تحلیل کمی داده ها از تکنیک چندمعیاره تاپسیس براساس وزن دهی متخصصان به شاخص ها و معیارها استفاده شد. در بررسی جداگانه هر یک از ابعاد تاب آوری معیشت نتایج گویای این بود که در بُعد اقتصادی(12روستا دارای سطح تاب آوری نامناسب،3روستا تاب آوری متوسط و 3روستا دارای تاب آوری مناسب)، در بُعد اجتماعی(2روستا تاب آوری متوسط،8روستا تاب آوری مناسب و 8 روستا تاب آوری نامناسب )؛در بُعد کالبدی-فیزیکی(10روستا تاب آوری نامناسب،2روستا تاب آوری متوسط و 6روستا تاب آوری مناسب)،و در بُعد محیطی-اکولوژیکی(14روستا تاب آوری مناسب،1روستا تاب آوری متوسط و 3روستا دارای تاب آوری نامناسب)هستند. در کل در ابعاد اقتصادی (3505.)، و کالبدی(3945.) سطح تاب آوری ضعیف ، و در ابعاد اجتماعی(4675.)، و محیطی-اکولوژیکی(5332.) در سطح متوسط از تاب آوری معیشت می باشند؛ بنابراین می توان این گونه استنتاج نمود که شاخص های مختلف تاب آوری تأثیرات متفاوتی بر میزان تاب آوری روستاهای پیرامون دریاچه ارومیه داشته اند و با تغییرات وضعیت این شاخص ها در سطوح مختلف وضعیت تاب آوری نیز تغییر خواهد نمود و شاهد تاب آوری متفاوتی در منطقه خواهیم بود.
بررسی موانع تنوع بخشی فعالیت های اقتصادی روستاهای پیرامون دریاچه ارومیه (نمونه مورد مطالعه: دهستان مرحمت آباد جنوبی شهرستان میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنوع شالوده و اساس ثبات و پایداری هر سیستمی است و هراندازه سیستمی متنوع تر گردد، پایداری و پویایی آن در طول زمان ومکان حفظ می گردد. شناخت موانع تنوع بخشی اقتصاد روستایی یکی از رویکردهایی است که در جهت تحقق توسعه پایدار روستایی مطرح شده است. هدف در این تحقیق بررسی موانع تنوع بخشی به اقتصاد روستایی از ابعاد طبیعی، زیر ساختی نهادی، اقتصادی و اجتماعی در دهستان مرحمت آباد جنوبی پرداخته شده است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی است. به منظورجمع آوری اطلاعات ازمطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی (مشاهده ،مصاحبه وپرسشنامه) در محدوده مورد مطالعه استفاده شده است. قلمرو مکانی این تحقیق دهستان مرحمت آباد جنوبی شهرستان میاندوآب است. این دهستان دارای19 روستا و 3363 خانوار بوده است. تعداد353 خانوار از طریق فرمول اصلاح شده کوکران به عنوان حجم نمونه تحقیق انتخاب شد . جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون T استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از دیدگاه روستاییان منطقه از لحاظ موانع تنوع بخشی اقتصاد روستایی، عوامل نهادی مدیریتی مانند عدم دسترسی روستاییان به وام ها و منابع مالی، نبود یا نامناسب بودن خدمات مالی و عدم سرمایه گذاری بخش دولتی و خصوصی، نسبت به سایرعوامل تأثیر بیشتری را در ایجاد موانع تنوع بخشی به فعالیت های اقتصادی روستاهای منطقه را داشته است. لذا تأمین منابع مالی، ارائه آموزش های مهارتی، حذف موانع اداری و قانونی می تواند در تنوع بخشی اقتصادی نواحی روستایی منطقه در فعالیتهای غیر زراعی بسیار مؤثر باشد .
تحلیل روایی نخبگان علمی و سیاسی از بحران دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حفاظت از منابع آب، به دلیل اینکه از جنس کنترل و اصلاح فرایندها در چرخه هیدرولوژیکی است، ذاتاً فرایندی اجتماعی و سیاسی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی روایت نخبگان علمی و سیاسی درگیر در مسئله بحران دریاچه ارومیه در تلاش است، با عبور از زوایای آشکار مسئله، به ابعاد کلانی که به حکمرانی و اقتصاد سیاسی آب پیوند خورده، بپردازد. بدین منظور با تعداد 23 نفر از نخبگان علمی و سیاسی مطلع از حوضه دریاچه ارومیه مصاحبه عمیق صورت گرفته سپس با استفاده از تحلیل تماتیک، به استخراج، طبقه بندی و مقوله سازی داده ها پرداختیم. از مجموع 26 کد اولیه استخراج شده، 7 مقوله "مهندسی سازی امر اجتماعی"، "رویکرد سیاستگذاری جزیره ای"، "کوچک سازی دایره مسئولیتها"، "قوانین ناقص و ناقض"، "آب، ابزار مشروعیت"، "راندمان طلبی تخریبی" و "اقتصاد رانتی و توسعه نمایی" به عنوان عوامل ایجاد و تداوم بحران آب در حوضه دریاچه ارومیه شناسایی شدند. یافته های این پژوهش نشان می دهد سه عامل "فروکاست گرایی نظری-عملی"، "لابیرنت بوروکراتیک" و "توسعه سرطانی" را می توان به عنوان ویژگی های اصلی نظام تصمیم سازی-عملیاتی که بحران دریاچه ارومیه را ایجاد، تداوم و تشدید ساخته شناسایی کرد. برآیند پژوهش حاضر نشان می دهد احیاء دریاچه ارومیه نیازمند بازنگری اساسی در نظام حقوقی- مدیریتیِ آب می باشد.
بررسی روند تغییرات کاربری حاشیه شرق دریاچه ارومیه با تاکید بر شوری خاک به روش شی گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸۲
83 - 93
حوزه های تخصصی:
خشک شدن دریاچه ارومیه تاثیر فراونی بر محیط اطراف خود دارد. شوری خاک حاشیه دریاچه، افزایش ریزگردهای نمکی و کاهش کشاورزی معمول در این منطقه از جمله اثرات این خشکی است. با برنامه ریزی صحیح و مطالعات گسترده می توان کمبودهای ایجاد شده را به فرصت تبدیل کرد و از آن حداکثر بهره را برد. در پژوهش حاضر با استفاده از تصاویر مربوط به لندست 5 و 8 تغییرات ایجاد شده در نوع کاربری ها و پوشش گیاهی منطقه از سال 2000 تا 2016 مورد بررسی قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل تصاویر با استفاده از روش های شی گرا صورت گرفته است و میزان شوری خاک با استفاده از شاخص های شوری و طی سال های 2000 تا 2016 محاسبه شده است. تغییرات کاربری به روش شی گرا در نرم افزار Ecognation به دست آمده و محاسبات مربوط به میزان تغییرات با استفاده از نرم افزار Arc map و Excel انجام گرفته است. مطالعه بر روی 4 دوره 2000، 2006 و 2010 که تصاویر لندست 5 می باشند و تصویر نهایی که مربوط به لندست 8 بوده و سال 2016 می باشد. تصاویر مربوط به هر سال ابتدا ب روش شی گرا به 9 طبقه آب، شوره زار، نمک جدید، مراتع و مراتع ضعیف، شهر، زراعت، زمین بایر و باغ طبقه بندی شده است. پس از طبقه بندی میزان تغییرات طی این سال ها به دست آمده است. نتایج نشان دهنده کاهش 25.43درصدی میزان آب و افزایش 21.03 درصدی شوره زارها طی سال های 2000 تا 2016 می باشد.