مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
شاهنامه بایسنقری
حوزه های تخصصی:
در این مقاله شاهنامه بایسنقری که به عنوان یکی از مهمترین آثار نگارگری ایرانی به حساب می آید برگزیده شده است تا با یکی از ابعاد مطالعات آیکونوگرافی یعنی استحاله، مورد بررسی قرار گیرد. آیکونوگرافی یکی از روش های مطالعات هنری است که توسط پژوهشگر آلمانی یعنی اروین پانفسکی به اوج خود رسید. این روش آثار هنری را با توجه به ساحت های مختلف تمدنی از جمله فلسفه، تاریخ، مذهب، علم، سیاست و... که اثر در آن خلق شده بررسی می کند و با جنبه های متفاوتی آثار هنری را مورد بررسی قرار می دهد. اما مفهوم استحاله به عنوان یکی از جنبه های مطالعات آیکونوگرافیک، به استمرار مضامین و نقشمایه ها اشاره دارد. این نوشتار با قراردادن تصاویری از ادوار مختلف، نشان می دهد که هنرمند خالق نگاره های شاهنامه بایسنقری، برای خلق مضامین مورد نظر خود به اقتباس عناصر فرمی و مضمونی براساس الگوهای گذشته و در حال حیات پرداخته است. این عناصر در گذر زمان علاوه بر استمرار، دستخوش دگرگونی و تغییر نیز بوده اند و این جریان تا قرن حاضر نیز ادامه داشته است.
مقایسه نگاره«کشته شدن ارجاسب در رویین دژ به دست اسفندیار» با دیگر نگاره های شاهنامه بایسنقری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان کتب مصور فارسی، شاهنامه فردوسی و به طوراخص «شاهنامه بایسنقری»، از جایگاه ویژه ای برخوردار است، ظهورمکتب هرات تیموری درعصردرخشان هنراسلامی، آن را ملزم به پیروی از ارزش های اصیل آن نموده است؛ جهت پیگیری این مسئله دراین نوشتارنگاره ی«کشته شدن ارجاسب دررویین دژبه دست اسفندیار»انتخاب شده و درپی طرح این پرسش کلی که نگاره ی یاد شده به لحاظ ساختاری چه تفاوت هایی با سایرنگاره های شاهنامه بایسنقری دارد؟ لذا نویسنده به روش تحلیل زیباشناسانه و تطبیق با مبادی حکمت هنراسلامی به بررسی و تحلیل نگاره مذکور پرداخته و تفاوت های ساختاری آن با سایر نگاره های شاهنامه بایسنقری را مورد مطالعه قرار داده است. و نتیجه آن که: نگاره مذکور از حیث وضعیت و ماهیت عناصر، دارای حرکت و جنبشی صعودی و حرکتی کمال گرا منطبق براصول حکمت هنراسلامی است، همچنین کثرت اجزای تشکیل دهنده در راستای ایجاد وحدت بصری، به درج اصل وحدت درکثرت نایل آمده است. جنبش و حرکت موجود دراین نگاره، عدم تقارن و نمایش هم زمان چندین فضا در کنارهم از بارز ترین تفاوت های این نگاره با سایر نگاره های شاهنامه بایسنقری بوده و شاید بتوان آن را پایه گذار مکاتب بهزاد و تبریز صفوی دانست.
زیبایی شناسی گیاه در شاهنامه بایسنقری
منبع:
هنر و تمدن شرق سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۸
29 - 42
حوزه های تخصصی:
در عالم هنر قوانینی وجود دارد که به راحتی بیان نمی شوند. برای یافتن این قوانین می بایست به محصولات آن هنر مراجعه کرد و بعد بررسی آنها، به کشف قواعد ثابت در آن آثار پرداخت. در ضمن، از آنجا که هنرهای هر سرزمین در زیر مجموعه فرهنگ مردم آن سرزمین قرار می گیرد، پس تاثیر و تاثر آنها بر هم اجتناب ناپذیر است. پس می توان پس از کشف قواعدی ثابت در هنری خاص، به این نتیجه رسید که خالق آن هنر، با آن قواعد زندگی کرده و دنیا را آن گونه می دیده است. در نوشتار حاضر تلاش شده است تا با بررسی کمی عناصر گیاهی موجود در مینیاتور ایرانی، به قانونمندی موجود، دست پیدا کنیم. به جهت وسعت هر دو پارامتر موجود در تحقیق، گیاه و مینیاتور، و همچنین قابلیت نقد پذیری موضوع، به تحدید هر دو پارامتر پرداخته شد. در حیطه عناصر گیاهی، با توجه به تکثر گیاهان پوششی از آنها چشم پوشی شد. در مورد مینیاتور هم به شاهنامه بایسنقری اکتفا شده است. دلیل آن نیز، وجود تعداد محدودی مینیاتور در یک کتاب خاص، با موضوع خاص و در دوره زمانی خاص است. در نهایت این گونه قلمداد می شود که انسان ایرانی طبیعت را مقدس می داشته و این موضوع در تمام شئون زندگی ایرانیان به چشم می خورد. از جمله حضور طبیعت در هنر ایرانی امری اجتناب ناپذیر است. هنر مینیاتور به عنوان یکی از هنرهای مهم ایرانی، به وضوح جایگاه طبیعت در بین ایرانیان، در طول زمان را به تصویر می کشد. معدود مینیاتوری پیدا می شود که اثری از طبیعت در آن نباشد. یکی از عناصر مهم طبیعت در این مینیاتورها، انواع گیاهان است، گیاهانی که گاهی تقدس پیدا کرده و ارزش خاصی بین ایرانیان دارد.
بررسی تطبیقی تذهیب آثار ادبی دوره تیموری و صفوی (شاهنامه بایسنقری و شاهنامه شاه تهماسبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
41 - 54
حوزه های تخصصی:
نقوش تزیینی از اواخر قرن هفتم ه.ق. توسط نگارگران ایرانی به شکل متفاوتی در کتب ادبی مصور به کار رفت. این شیوه جدید تذهیب طی قرن نهم ه.ق. تحت تأثیر تیموریان به تدریج فراگیر شد. تذهیب به کار رفته در مهمترین نسخ ادبی قرن نهم و دهم شاهنامه بایسنقری و شاه تهماسب نیز نشانگر پیوندهای هنر کتاب آرایی میان دو دوره است و وجوه ممیزه آنها زمینه خوبی برای مطالعه ایجاد می کند. در این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای، به روش توصیفی- تطبیقی به مقایسه و تطبیق دو اثر پرداخته شد و هدف از انجام آن بررسی و تطبیق تذهیب های دو شاهنامه از دو دوره تیموری و صفوی است. اینکه چگونه مذهبان صفوی با اساس قرار دادن دستاوردهای تیموریان تحول بی نظیری در ایجاد تنوع و تکامل هر چه بیشتر نقوش در تلاش هستند. بررسی ها نشان می دهد که در تذهیب شاهنامه بایسنقری نقوش ختایی و اسلیمی در قاب های جداگانه بکار رفته اند و نقوش اسلیمی در حاشیه نقش قالب گونه دارد. رنگ غالب لاجورد و طلایی می باشد. در تذهیب شاهنامه شاه تهماسبی نقوش ختایی و اسلیمی از تنوع بیشتری برخوردار شد و نقوش ختایی و اسلیمی در کنار هم و همراه با پیچش های منظم به کار رفته اند. رنگ غالب در این اثر نیز لاجوردی و طلایی است و کاربرد رنگ هایی مانند قرمز و سیاه افزایش یافته است. تزیینات درون متنی در مقایسه با شاهنامه بایسنقری جزییات بیشتری داشته و جدول کشی آن مفصل تر است. بطور کلی تذهیب های شاهنامه شاه تهماسبی با وجود متأثر بودن از دوره های قبل از نقوش ظریف تر و قالب های متنوع تر برخوردار است.
تاثیر پیمان های شاهنامه در انتقال اندیشه ایرانشهری به دوره اسلامی ( با تاکید بر تصاویر شاهنامه بایسنقری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
7 - 19
حوزه های تخصصی:
تداوم اندیشه ی ایرانشهری در گذار به دوره ی اسلامی عامل اساسی در تداوم تاریخ و فرهنگ ایران به شمار می رود. این اندیشه به رغم تحول و گسستی که در ظاهر حاکمیت بر ایران پیدا شد، برعکس ادبیات (دوقرن سکوت)، بدون ایستایی، جریان داشته است تا جایی که در گذاری از تاریخ سیاسی این سرزمین اندیشه ی انتقال یافته ی باستانی ایرانشهری، تداوم بخش «وحدت ملی» و شالوده ی استواری بر تصمیمات سیاسیون بوده است. دستاورد این تصمیمات در آثار نوشتاری و در مضمون«سیاست نامه نویسی» ظهور می کند. از آنجایی که سیر تاریخ سیاست نویسی در ایران نوشته نشده است لذا اهمیت این جریان و معنای آن برای فهم تاریخ سیاسی و بهره مندی از این اندیشه در سیاستگذاری ها مغفول مانده است. «شاهنامه ی فردوسی» نوشته ای بی نظیر در ادبیات جهانی به شمار می رود که توانسته در پیوند با خدای نامه های باستانی و اندیشه ی سیاسی ایرانشهری بازتابی از منابع مرتبط سیاسی دوره ی باستان را در گنجینه ی ارزشمند خود جای دهد. منابعی که به دست حکیم ابوالقاسم فردوسی رسیده است و او این تجربه را چون کاخی بلند در مضمون سیاست نامه به نظم درآورده است. در این میان باید گفت: واکاوی نقش شاهنامه فردوسی در انتقال اندیشه های ایرانشهری به دوره اسلامی و کانال های تأثیرگذاری آن حائز اهمیت است. شاهنامه بایسنقری از آثار فاخر دوره اسلامی که به با تکیه بر شاهنامه خلق شده است. این پژوهش به دنبال واکاوی دیدگاه سیاسی فردوسی با پردازش به«پیمان» واکاوی و«تضمین» به عنوان یک قابلیت، در اجرایی شدن پیمان در شاهنامه است و در نهایت تأثیر ویژگی های پیمان ها در نگاره های شاهنامه بایسنقری مطالعه شده است. اهداف پژوهش 1.تبیین نقش پیمان های شاهنامه فردوسی در انتقال اندیشه های ایرانشهری به دوره اسلامی 2.اهمیت نگاره های شاهنامه باسینقری در انتقال اندیشه های ایرانشهری به دوره اسلامی سؤالات پژوهش 1.آیا پیمان ها شاهنامه فردوسی در انتقال اندیشه ایرانشهری به دوره اسلامی نقش داشته است؟ 2. نگاره های شاهنامه بایسنقری چه نقشی در انتقال اندیشه های ایرانشهری به دوره اسلامی داشته است؟
معرفی ویژگی های ساختاری تذهیب مکتب هرات براساس شاهنامه بایسنقری
منبع:
رهپویه هنر/ هنرهای تجسمی دوره اول زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱
57 - 67
حوزه های تخصصی:
شاهنامه بایسنقری یکی از زیباترین و منحصربفردترین نسخ موجود در موزه های ایران از عهد تیموری است که علیرغم مطالعات بسیاری که بر روی آن صورت گرفته، هنوز هم از جهات بسیاری قابل پژوهش می باشد. علاوه بر 22 نگاره ای که در این شاهنامه مصور شده است، تذهیب های آن نیز به شکل بسیار زیبایی خود نمایی می کند، ولی تاکنون تحلیل جامعی بر روی آن ها صورت نگرفته است. لذا این مقاله، معرفی ویژگی های ساختاری تذهیب مکتب هرات(دوره تیموری- بایسنقری) را هدف بنیادی خود قرار داد. ماهیت این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات مورد نیاز به روش اسنادی جمع آوری، در مواردی نیز متکی به روش میدانی، مشاهده مستقیم و مصاحبه بود. در نهایت تحلیل داده ها براساس شکل، رنگ، ترکیب بندی، و ساختار کلی تذهیب های نسخه شاهنامه بایسنقری انجام شده و نتایج بدست آمده از این پژوهش حاکی از آن بود که تذهیب های مکتب هرات بیشتر در قالب هندسی و با طرح اسلیمی و ختایی در دو زمینه کاملاً جدا از هم نقش شده و اسلیمی ها دارای اهمیت بیشتر و ختایی ها از حضور کمرنگ تری برخوردار بوده اند و هر دو در یک زمینه تک رنگ خودنمایی می کنند، و این در حالی است که کل صفحات نسخه از نظم و هماهنگی خاصی پیروی نموده اند.
تطبیق عنصر نوشتار و تصویر در شاهنامه بایسنقری کاخ موزه گلستان با تکیه بر رویکرد بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
71 - 86
حوزه های تخصصی:
شاهنامه بایسنقری یکی از زیباترین و ارزشمندترین متون مصوری است که در ارتباط با شاهنامه فردوسی خلق شده است. نظریه بیامتنیت نظریه ای است که در چند دهه گذشته، ساختار و روش نگرش به متون را با تمرکز بر ارتباطات آ نها با یکدیگر دگرگون ساخته و ژرفا و قدرت بخشیده است. در این پژوهش که از نوع توصیفی و تحلیلی است با تکیه بر رویکرد بینامتنیت به قرائت تصاویر منتخبی از شاهنامه بایسنقری به عنوان بیش متن و تطبیق و سنجش ارتباط آن ها با اشعار مرتبط هریک در سروده فردوسی به عنوان پیش متن پرداخته شده است. در پایان با تحلیل کیفی تعامل تصاویر و متن اشعار، سعی شده است میزان و نوع تطابق و تفاو تها و مهم ترین علل آن ها مطرح گردد. در بررسی انجام شده به ویژگی های تصویری، مانند طراحی و رنگ و ساختار، به جزییات و عناصر و پدیده های موجود در تصویر و نوع صحن هپردازی و به فضای کلی نگاره و تأثیر نهایی آن از منظر مخاطب توجه شده است. نتایج حاصل شده هرچند گویای درجه بالایی از تلاش سفار شدهندگان درباری و نگارگران برای وفاداری به سروده های فردوسی است اما در پار های از جزییات و صحن هپرداز یها، دخال تها و تغییر و تبدیل هایی قابل مشاهده است که ریشه عمده آن به تلاش خلاقانه هنرمندان و پیروی از میثا قهای سبک نگارگری تیموری و گرایش شاهانه حاکمان به فضاسازی های مجلل و پر زینت و چش منواز بازم یگردد.
مطالعه تطبیقی مضامین نگاره های شاهنامه بایسنقری و آثاری از نگارگری حماسی معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۷
60 - 73
حوزه های تخصصی:
یکی از منابع اصلی نقاشی ایرانی کتب ادبی بوده و از همه انواع ادبی مانند غنایی، حماسی، مذهبی و... در آثار نقاشی به کار گرفته شده است. از آن جا ادبیات حماسی و به ویژه شاهنامه فردوسی که به شرح دلاوری پادشاهان و قهرمانان ملی و ه مچنین مردم ایران پرداخته، بیش از انواع دیگر ادبی مورد توجه بوده است و در دوره های مختلف، هنرمندان ایرانی از مضامین این کتاب ارزشمند که یکی از ارکان اصلی ادبیات ایران را تشکیل م یدهد بهره برده اند؛ اما مواجهه هنرمندان با این اثر در هر دوره متفاوت بوده است که این پژوهش به بررسی این مواجهه پرداخته است. موارد مورد مطالعه در این پژوهش شاهنامه بایسنقری از نگارگری قدیم ایران و تطبیق نگاره های آن از لحاظ محتوایی و مضامین ادبی با آثاری از هنرمندان معاصر ایران می باشد. پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی و با رویکردی تطبیقی به انجام رسیده است و هدف اصلی آن چگونگی مواجهه نگارگری قدیم و معاصر ایران با مضامین شاهنامه فردوسی به عنوان پایه اصلی ادبیات حماسی ایران است. پژوهش حاضر ضمن بررسی وجوه شباهت و تمایز این مواجهه، به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که علل و عوامل وجود این تفاوت ها و تغییرات چیست؟ از نتایج این پژوهش می توان به وابستگی بیشتر نگارگری قدیم به متن، مرکزیت قرار گرفتن پادشاهان و اعمال آن ها، پرداختن به جزییات اشاره کرد. در دوران معاصر از آن جا که طیف مخاطبین گسترده شده است، در آثار هم از وابستگی صرف به متن کاسته شده است و مخاطب جایگاه ویژه ای یافته است؛ ه مچنین از پرداختن به جزییات کاسته شده و موضوع اصلی را غالباً پهلوانان ملی و اعمال پهلوانی آ نها تشکیل م یدهد.
پژوهشی بر آرایه های هندسی موجود در نگاره های شاهنامه بایسنقری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۷
74 - 86
حوزه های تخصصی:
یکی از وجوه شاخص هنرهای اسلامی، کاربرد تزیینات است. حضور آرایه های تزیینی برای منقش ساختن سطوح، ب هویژه در نگارگری دوره تیموری متداول بوده است. از نسخ مصور مشهور دوره تیموری، می توان به شاهنامه بایسنقری 1 اشاره کرد. این نسخه، سرشار از نقوش تزیینی هندسی است. این مقاله باهدف شناخت گره های هندسی نگاره های شاهنامه بایسنقری، بررسی نحوه کاربرد آن ها در بخش های مختلف از حیث نوع، روش اجرا، رنگ و محل به کارگیری این تزیینات انجام شده است. گردآوری داد هها با استناد به منابع مکتوب، صورت گرفته است که به روش توصیفی )تحلیلی( به بررسی داده های ب هدست آمده از نمونه های مطالعاتی م یپردازد. بر این اساس پرسش های زیر مطرح است: - گر ههای هندسی موجود در نگاره های شاهنامه بایسنقری چه ویژگ یهایی دارند؟ - شیوه کاربرد گر ههای هندسی در نگاره های شاهنامه بایسنقری چگونه است؟ نتایج حاصل از بررسی نگاره های شاهنامه بایسنقری، نشان می دهد که کاربرد تزیینات و گره های هندسی در قالب های هشت « ،» پیلی شمسه دار « ،» هشت منتظم « آجرکاری و کاشی کاری نمود بیشتری داشته و عمده گره های مورداستفاده، شامل است که گر ههایی بر پایه عدد مبنای هشت هستند. این گر هها غالباً در سطوح ایوان، کف و » شمسه و بازوبندی « و » و صابونک دیوارهای بنا و در قالب گر هچینی چوبی ب هعنوان حفاظ در و پنجره استفاده شده است. کاربرد نقوش تزیینی و استفاده از سطوح منقش با تزیینات و نگاره های هندسی، منجر به افزایش شکوه تصویری نگاره های شاهنامه بایسنقری شده است.
پیشه نگاری در هنر ایران (بررسی پیشه های بازنمایی شده در نگاره پادشاهی جمشید از مجموعه شاهنامه بایسنقری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۷
142 - 150
حوزه های تخصصی:
مطالعه آثار و دست ساخته های متنوع در ایران، ما را به این نتیجه رهنمون می سازد که بسیاری از حِرف و فنون سنتی ایران از پیشین های کهن در این سرزمین برخوردار می باشند؛ اما امروزه به دلایل گوناگون کمتر اطلاعاتِ مکتوب و دقیقی از فناوری و شیوه های تولید این محصولات در گذشته در دسترس می باشد؛ به همین دلیل استفاده از اسناد و منابع غیر مستقیم، گاه اطلاعات مفیدی را در این زمینه به دست م یدهد. در این میان نگارگری ایرانی جدا از جنب ههای فرمی و زیبایی شناختی آن، بارها توسط پژوهشگران به عنوان یک منبع اطلاعاتی و آگاهی بخش مورد استناد قرار گرفته است که به عنوان نمونه م یتوان به بازشناسی طرح و رنگ بسیاری از زیراندارها، نوع پوشش و البسه و تزیینات و متعلقات معماری در دوره های مختلف اشاره کرد. در این مقاله با هدف بازشناسی فنون و ابزارهای مرتبط با بعضی حِرف رایج در گذشته این سرزمین، به ویژه در دوران تیموری، مورد مطالعه قرار گرفته » پادشاهی جمشید هفتصد ساله بود « از مجموعه شاهنامه بایسنقری مربوط به سال 833 هجری، نگاره و پیشه های نمایش داده شده در آن به همراه ابزارها و فناوری های مرتبط با هرحرفه مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی می باشد و اطلاعات مورد نیاز از طریق منابع کتابخانه ای و اسنادی (تصاویر نگاره ها) گردآوری شده است.
مقایسه تطبیقی آیین سوگواری در سه نگاره از شاهنامه دموت با تک نگاره شاهنامه بایسنقری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با نگاهی به آداب و رسوم رایج در ایران، می توان دریافت که سوگواری همراه با مراسم عزاداری، همواره در کنار جشن ها و سرور ایرانیان بوده و نزد آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. این آیین که ریشه در سنن کهن این سرزمین دارد، در متون متعددی، موضوع حکایات و روایات قرار گرفته است. شاهنامه فردوسی، از جمله متونی است که روایات سوگ در آن بیان شده و در برخی از نسخ مصور آن، نگاره هایی با همین مضمون مصور شده اند. بنابراین، هدف از این پژوهش، دست یابی و مطابقت شیوه تصویرگری مجالس سوگ در نگاره های منتخب شاهنامه دموت و شاهنامه بایسنقری در دوره ایلخانی و تیموری است و با توجه به این پرسش که؛ بر اساس شیوه تصویرگری نگاره های مرتبط با آیین سوگواری، چه تفاوت و شباهت هایی بین مراسم سوگواری در دوره ایلخانی و دوره تیموری وجود دارند؟ در آن، نگاره های منتخب شاهنامه دموت و شاهنامه بایسنقری از لحاظ ترکیب بندی، شخصیت پردازی و تنالیته های رنگی، مورد تحلیل قرار گرفته اند. این پژوهش، به شیوه تحلیلی- توصیفی بر پایه تطبیق داده ها انجام گرفته است و نتایج به دست آمده از آن، نشانگر این هستند که آیین سوگواری در نگاره های منتخب از شاهنامه دموت و بایسنقری، در فضایی کاملاً متفاوت تصویر شده است؛ زیرا در دوره ایلخانی و تیموری، در بیان موضوع سوگ، از شیوه های متفاوتی استفاده شده که ریشه در فرهنگ و عقاید حاکم بر هر دوره دارند. بنابراین، در نگاره های منتخب از شاهنامه دموت و بایسنقری، تنها در موضوع سوگ، وجه اشتراک وجود داشته و در مواردی مانند ترکیب بندی، رنگ گذاری و حالات چهره و حرکات سوگواران، شباهت و اشتراکی در آنها دیده نمی شود.
مطالعه تطبیقی تزئینات معماری در نگاره های شاهنامه بایسنقری و هفت اورنگ ابراهیم میرزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه بایسنقری و هفت اورنگ ابراهیم میرزا، دو اثر شاخص هنر نگارگری ایرانی بوده که در منطقه خراسان بزرگ در فاصله تاریخی بیش از یک قرن ولی تقریباً در یک حوزه جغرافیایی، تصویرگری شده اند. با توجه به اینکه تزئینات بناها در گذر زمان فرسوده شده و از بین رفته، نسخ مصور حاوی ابنیه می توانند به عنوان سندی تصویری برای شناسایی تزئینات وابسته به معماری در یک منطقه جغرافیایی باشند. پرسش هایی که مطرح شده، اینها هستند که معماری و عناصر تزئینی آن در نگاره های مورد بحث، چه جایگاهی دارند؟ چه شباهت ها و تفاوت هایی در ترسیم تزئینات معماری این دو نسخه وجود دارند؟ هدف از این تحقیق، تطبیق تزئینات معماری در دو نسخه شاخص نگارگری در منطقه خراسان با فاصله بیش از یک قرن است. این پژوهش، به روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی انجام شده و شیوه یافته اندوزی، کتابخانه ای بوده است. شش نگاره از ۲۲ نگاره شاهنامه بایسنقری و ۱۲ نگاره از ۲۸ نگاره هفت اورنگ که دارای بنای معماری بوده، به روش انتخابی و هدفمند برگزیده شدند. نتایج نشان می دهند که اهمیت بناهای معماری در شاهنامه بایسنقری بیشتر است و تمام صفحه، به تصویرسازی بنا اختصاص داده شده، اما در نگاره های هفت اورنگ اغلب، بنا بخشی از تصویر بوده و در ترکیب با عوامل طبیعت شکل گرفته است. کتیبه های شاهنامه بایسنقری، عنصری اصلی از معماری بنا محسوب می شوند، اما در هفت اورنگ، ساختاری ساده داشته و بیشتر جنبه تزئینی دارند. تنوع تصویری و نقوش هندسی و گیاهی رنگارنگ در هفت اورنگ، بیشتر به چشم می آیند. در هفت اورنگ، نقاشی های دیواری جایگاه مهم تری داشته اند، اما در شاهنامه بایسنقری، نقاشی دیواری بسیار کم رنگ جلوه کرده است.
واکاوی و برجسته سازی صفات و شخصیت زن از نگاه فردوسی و انعکاس آن در شاهنامه بایسنقری (دو نگاره زال و رودابه و دیدار اردشیر و گلنار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
235 - 259
حوزه های تخصصی:
ادبیّات هر قوم و نژادی، بیانگر نگرش آنان نسبت به شخصیّت ها و مقوله های فردی و اجتماعی است. ادبیات داستانی یکی از شاخه های مهم ادبیات در ایران است که مطالعه آن نقش مهمی در بازشناسی عناصر و دیدگاه های فرهنگی دارد. شخصیّت های داستانی از طریق انتساب خصیصه های فردی، اجتماعی، فرهنگی و ... در یک متن ادبی معرفی می شوند. در این بین، دیدگاه های متفاوتی نسبت به شخصیّت زنان در روایات داستانی و شعری ادبیّات کهن ایران دیده می شود. بررسی نقش زنان در اغلب داستان های مشهور حماسی، نقش آفرینی و بازتاب سیمای متفاوت آنان در داستان ها، در شمار بحث هایی است که همیشه مورد مناقشه اهل فن و تحقیق بوده است. یکی از منابع ادبی که به این موضوع توجّه داشته است، شاهنامه بایسنقری است که نسخه کهن نگاره دار شاهنامه فردوسی از دوره تیموری؛ سده نهم هجری قمری و در قالب نوآوری های مکتب نگارگری هرات (خراسان) می باشد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای درصدد است که به جنبه های مختلف شخصیّت و صفات زنان از جمله: عشق و شیفتگی، زیبایی و دلفریبی، پادشاهی و مملکت داری، ازدواج و همسرداری، عفاف و پوشیدگی، خیانت و بی وفایی در طول دو نگاره «زال و رودابه» و «دیدار اردشیر و گلنار» در شاهنامه بایسنقری که مبتنی بر تحلیل باشد، بپردازد. نتایج این پژوهش بیانگر این است که حضور نگاره های زنان در شاهنامه بایسنقری لطافت خاصّی به این اثر بخشیده و زنانی که فردوسی به توصیف آن ها در شاهنامه پرداخته است، نسبت به زنان عصر خود دارای ویژگی های منحصر به فردتری هستند. اهداف پژوهش: 1. واکاوی صفات و شخصیّت زن از نگاه فردوسی. 2. شناسایی مصداق های بارز شخصیّت و صفات زنان در نگاره های شاهنامه بایسنقری. سؤالات پژوهش: 1. فردوسی چه مواردی از صفات و شخصیّت زن را در داستان های شاهنامه نشان داده است؟ 2. صفات و شخصیّت زن از نگاه فردوسی در نگاره های شاهنامه بایسنقری چگونه انعکاس یافته است؟
تبیین فرایند ادراک بصری در نگارگری با رویکرد به نظریه روان شناسی گشتالت (مطالعه موردی: سه نگاره از مکتب هرات شاهنامه بایسنقری)
منبع:
فردوس هنر سال دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵
62 - 87
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: گشتالت یک نظریه روان شناسی است که چگونگی ادراک بصری توسط مغز انسان را توضیح می دهد. در حقیقت ذهن در نگاه نخست به جای درک جزءبه جزء یک تصویر در صدد است که یک کلیت از آن ارائه دهد. قوانین پراگنانس از اصول گشتالت و ادراک دیداری است که یکی از بهترین شیوه های مطالعاتی برای پژوهش حوزه کتاب آرایی است. قانون پراگنانس از هشت اصل برخوردار است که می توان از آن در هنر نگارگری بهره برد. هنر نگارگری یکی از بهترین تصویرگری-هایی است که قابلیتهای بصری و روان شناختی هوشمندی را می توان مورد بررسی قرار داد. هدف مقاله: پژوهش پیش رو ضمن معرفی قابلیتهای روان شناسی گشتالت در تحلیل عناصر تصویری، به بررسی سه نگاره منتخب از نگارگری مکتب هرات از شاهنامه بایسنقری پرداخته و سپس چگونگی ادراک و شناخت الگوهای بصری در اجزاء نگاره ها را با بهره گیری از قوانین گشتالت مورد تشریح قرار می دهد. روش پژوهش/سؤالات پژوهش: شیوه مطالعاتی پژوهش به صورت توصیفی - تحلیلی بوده و اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی گردآوری شده است. این پژوهش در جهت پاسخ به دو سؤال اساسی انجام یافته است: قوانین و اصول ادراک بصری روان شناسان گشتالت، تا چه میزان در تحلیل عناصر بصری موجود در نگاره های منتخب می تواند کاربرد داشته باشد؟ عملکرد قوانین پراگنانس در نگاره های منتخب از مکتب هرات چگونه است؟ نتیجه گیری: استنتاج پژوهش حاضر از نظریه گشتالت بیان می کند که این نگره، درباره ادراک دیداری، معنای الگوی بصری و چگونگی عمل ارگانیسم انسان در دیدن و سازماندهی بصری، نتایج ارزنده ای ارائه کرده است که باعث دریافت دقیق ویژگی-های شناختی در ساختار فرمی نگاره ها می گردد.
مطالعه تطبیقی نگاره پادشاهی جمشید و تصویر دربار او در شاهنامه بایسنقری و شاه طهماسبی از منظر شمایل شناسی اروین پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شخصیت های مهم و افسانه ای شاهنامه فردوسی، جمشید است. جمشید شاه و جزئیات حکومت او در برخی نگاره های دونسخه به تصویر درآمده است. نگاره پادشاهی جمشید در شاهنامه بایسنقری و نگاره دربار جمشید در شاهنامه طهماسبی هردو بازنمایی تصویری پادشاهی جمشید و عملکردهای او است. اهمیت موضوع در هر دو نگاره ضرورت انجام پژوهش حاضر را ایجاب کرده و هدف پژوهش، شناسایی چگونگی بازنمایی شخصیت جمشید در شاهنامه بایسنقری و طهماسبی و نیز شناخت وجوه اشتراک و افتراق ویژگی های جمشید و نوع تصویرسازی صحنه ها در دو نگاره می باشد. بنابراین دو پرسش مطرح شده است: 1- شخصیت جمشید در دو نگاره پادشاهی جمشید و دربار جمشید در شاهنامه های بایسنقری و طهماسبی چگونه و با چه ویژگی هایی بازنمایی شده است؟ 2- چه عوامل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی باعث شده جزئیات بیشتر و دقیق تری در نگاره شاهنامه شاه طهماسب نسبت به شاهنامه ی بایسنقری اعمال شود؟ شایان ذکر است پژوهش پیش رو با جست وجو در منابع کتابخانه ای و مشاهده دو نمونه نگاره، به شیوه توصیفی- تحلیلی- تطبیقی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد نگاره شاهنامه طهماسبی نسبت به نگاره شاهنامه بایسنقری جزئیات دقیق تری از حکومت جمشید را ارائه کرده و حکومت جمشیدشاه مقتدرانه تر، پرتجمل تر و به صورت عناصر تصویری بیشتر و مفصل تر بازنمایی شده به طوری که تعداد عناصر انسانی در نگاره بایسنقری 15 نفر و در نگاره طهماسبی 28 نفر به همراه تصویر دو دیو می باشد.
چگونگی روند ترکیب بندی در نگاره های ایرانی؛ مورد پژوهشی: (نگاره «بازی شطرنج بوزرجمهر و سفیر هند» از نسخه خطی شاهنامه بایسنقری)(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه تقریباً تردیدی نیست که نگاره های ایرانی با استفاده از پیش نمونه ها ترکیب می شده اند. با این حال، این پرسش اساسی که ترکیب این پیش نمونه ها بر اساس چه ضوابطی صورت می گرفته، قابل طرح است. مقاله پیش رو با استفاده از روش توصیفی تحلیلی موردی تلاش می کند تا با تکیه بر مشاهده دقیق مجلس بیست ویکم شاهنامه بایسنقری یعنی «بازی شطرنج بوزرجمهر و سفیر هند»، چگونگی روند ترکیب عناصر و اجزاء را در نگاره های ایرانی بکاود. در این پژوهش، ضمن طرح مهم ترین نظریه ها درباره چگونگی این روند، سرانجام مشاهده می شود که اگرچه هیچ یک از این آراء به تنهایی نمی توانند از عهده توجیه آن در نگاره یاد شده بر آیند، اما ترکیبی از این نظریه ها می تواند این روند را در نگاره پیش گفته بازسازی و تبیین کند.
خوانش باغ ایرانی در مینیاتور، با تأکید بر مینیاتورهای شاهنامه بایسنقری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۹
6 - 19
حوزه های تخصصی:
باغسازی ایرانی، می تواند به مثابه نمود هنری تلقی شود. باغسازی هنری است که در فرهنگ و تاریخ ایران زمین اهمیت فوق العاده ای داشته است. این هنر پیش از ورود اسلام به ایران شکل گرفته و پس ورود اسلام، نه تنها متوقف نشده است بلکه مسیر رشد و تعالی خود را در طول زمان طی کرده و به بلوغ رسیده است. باغسازی ایرانی در سایر هنرهای این سرزمین به گونه های مختلفی بروز پیدا کرده است. در این پژوهش تلاش شده است تا با بررسی بروز باغسازی ایرانی در مینیاتور ایرانی، خوانش هنرمند نگارگر از باغ ایرانی به دست آید. برای نیل به این مهم، مینیاتورهای شاهنامه بایسنقری به عنوان مورد مطالعه، انتخاب شده اند. دلیل این انتخاب ارتباط تنگاتنگ این مینیاتورها با شاهنامه فردوسی، تصویرگری آن ها در یک بازه زمانی مشخص و محدود، وحدت رویه ترسیم آن ها و در دسترس بودن این مجموعه بوده است. پس از مطالعه و بررسی مینیاتورهای این مجموعه نتایج جالب توجهی به دست آمد که نمایانگر خوانش هنرمند نگارگر ایرانی از باغ ایرانی است. او برداشت خاص خود را از باغ را داشته است. توجه هنرمند نگارگر به جزئیات و اتمسفر کلی باغ از خصوصیات این خوانش است. در واقع می توان این گونه گفت که باغ ایرانی، گزینش عناصر طبیعت بوده است و مینیاتور، گزینش عناصر باغ است.
مرگ طلبی در جدال خیر و شر و مقایسۀ آن با مرگ طلبی عاشقانه و عارفانه بر اساس دو نگاره از دو مرحلۀ پیشین و پسین مکتب هرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی یک نگاه خاص به مرگ یعنی «مرگ طلبی» است که اغلب خاستگاه آن آرمان های سیاسی حکومت هاست و علاوه بر تأثیرگذاری بر هنرمندان در آثار آن ها نیز بازتاب یافته است. مراد از مرگ طلبی، نگاهی است که انسان برای متحقق کردن هدفی والا یا رسیدن به امری پربها بدون هیچ بیمی مرگ را طلب می کند. این انسان در زندگی اش نه تنها از مرگ نمی هراسد، بلکه در جست و جوی آن است. در این مقاله ابتدا کلیاتی درباره انواع نگاه به مرگ ارائه شده است. سپس بر اساس روش توصیفی- تحلیلی مرگ طلبی از دو منظر بررسی و مقایسه شده است: نخست جدال بین نمادهای خیر و شر با تمرکز بر نگاره « کشته شدن دیو سپید به دست رستم » از شاهنامه بایسنقری ، و دوم مرگ طلبی با رویکرد عاشقانه و عارفانه بر اساس نگاره « مرگ فرهاد » اثر کمال الدین بهزاد از خمسه نظامی. همچنین، علاوه بر مقایسه نگاه به مرگ در این دو رویکرد، کوشیده شد که این نگاره ها به همراه اشعار و مضامین نظری و بصری شان تحلیل و مقایسه شوند؛ تا در نهایت تفاوت ها و شباهت های این دو الگو از نگاه به مرگ، در دو اثر برجسته در زمان خودش مشخص شوند. در پایان مشخص می شود که آرمان های سیاسی حکومت ها هم، در شکل گیری نگاه به مرگ بسیار مؤثر است و این امر به نوعی در آثار برخی هنرمندان به مثابه بخشی از روح زمان شان بازتاب می یابد.
نگاهی به عناصر تاثیرگذار در شکل گیری نگاره ایرانی؛ مطالعه موردی: نگاره زاری بر مرگ رستم در شاهنامه بایسنقری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۹ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
47 - 54
حوزه های تخصصی:
در پدیدآیی نگاره ها، همانند تمام آثار فرهنگی دیگر، ساخت ها، زیرساخت ها و روساخت های مختلفی دخیل اند. از آنجا که این سه اصطلاح برخاسته از ایدئولوژی های مدرن هستند، قصد پژوهش گران، لزوما ًدرک اینها از طریق رمزگشایی اثر فرهنگی نیست، بلکه نگاهی طبقه بندی شده تر، روشن تر و عینی تر است. در این نوشته سعی شده تا از طریق مطالعه عوامل ایجادکننده اثر فرهنگی، پاسخی مقتضی به شرایط دوگانه تقابل فرمی و مضمونی داده شود. الگوهای مضمونی(کلیشه ها/ شمایل ها)، الگوهای فرمی(سنن فرمی/ سبک ها)، حامی، شرایط اجتماعی- اقتصادی- سیاسی- مذهبی، بافت بنیادین، هنرمند(چه کار گروهی چه اثر دست یک شخص) و مخاطب، 7 عامل کلیدی در مطالعه نگاره ها (حداقل در این مطالعه موردی) می باشند. در اینجا با مطالعه موردی نگاره زاری فرامرز بر تابوت رستم و عمویش زواره، سعی در جا یابی هر یک از این عوامل شده است. با توجه به این عوامل، ساخت نگاره مورد نظر تحلیل شده و هدف آن از طریق مطالعه دو سطح صریح و ضمنی اعاده مطلب تحلیل شده است. روش پژوهش در اینجا مطالعه ای کیفی براساس عناصر بصری موجود در تصاویر است و اینکه هر عنصر چه جایگاهی در طبقه بندی مورد نظر دارد. نتیجه حاصل از پژوهش این است که تک اثر مورد پژوهش بر مبنای طبقه بندی مضمونی/ فرمی و شناخت ساحت های دلالی مضمونی جبرگرایانه (تسلیم در برابر امر الهی) دارد.
گواه نظام شبکه ای در ترکیب بندی نگاره های نسخه خطی شاهنامه بایسنقری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۰ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
39 - 47
حوزه های تخصصی:
امروزه تقریباً تردیدی وجود ندارد که نگاره های ایرانی را با استفاده از پیش نمونه ها ترکیب می کرده اند؛ اما این پرسش اساسی که ترکیب این پیش نمونه ها بر اساس چه اصول و ضوابطی صورت می گرفته، همچنان بی پاسخ مانده است. به گمان شماری از پژوهشگران، ترکیب نگاره های ایرانی، بر اساس قانون خاصی صورت نگرفته است و از قاعده چینش دست آزاد تبعیت می کند. این در حالی است که برخی پژوهش های اخیر، نظام شبکه ای را مسئول ترکیب بندی در نگاره های ایرانی می دانند؛ ساختاری که می توان آن را به سادگی از تقسیم طول و عرض کادر اثر به بخش های مساوی به دست آورد. مقاله پیش رو که با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی موردی و با استفاده از شیوه کمی نگاشته شده است، تلاش می کند با تحلیل بصری چهار مجلس از نگاره های 22گانه شاهنامه بایسنقری، یعنی مجالس «دیدار زال و رودابه»، «نبرد گودرز با پیران»، «گریستن فرامرز بر تابوت رستم» و «نبرد کیخسرو با افراسیاب به همراه سپاهیان»، نشان دهد نظام شبکه ای، بنیان طراحی و تنظیم نگاره های نسخه خطی شاهنامه بایسنقری بوده است. از دیگر سو، مشاهده خواهد شد که این ساختار، گاه به تبعیت از شیوه جدول بندی و مسطرکشی قالب متن، زمانی با توجه به چارچوب صفحه و گاه بر اساس نظام درونی اثر، طراحی و تنظیم شده است.