مرگ طلبی در جدال خیر و شر و مقایسۀ آن با مرگ طلبی عاشقانه و عارفانه بر اساس دو نگاره از دو مرحلۀ پیشین و پسین مکتب هرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی یک نگاه خاص به مرگ یعنی «مرگ طلبی» است که اغلب خاستگاه آن آرمان های سیاسی حکومت هاست و علاوه بر تأثیرگذاری بر هنرمندان در آثار آن ها نیز بازتاب یافته است. مراد از مرگ طلبی، نگاهی است که انسان برای متحقق کردن هدفی والا یا رسیدن به امری پربها بدون هیچ بیمی مرگ را طلب می کند. این انسان در زندگی اش نه تنها از مرگ نمی هراسد، بلکه در جست و جوی آن است. در این مقاله ابتدا کلیاتی درباره انواع نگاه به مرگ ارائه شده است. سپس بر اساس روش توصیفی- تحلیلی مرگ طلبی از دو منظر بررسی و مقایسه شده است: نخست جدال بین نمادهای خیر و شر با تمرکز بر نگاره « کشته شدن دیو سپید به دست رستم » از شاهنامه بایسنقری ، و دوم مرگ طلبی با رویکرد عاشقانه و عارفانه بر اساس نگاره « مرگ فرهاد » اثر کمال الدین بهزاد از خمسه نظامی. همچنین، علاوه بر مقایسه نگاه به مرگ در این دو رویکرد، کوشیده شد که این نگاره ها به همراه اشعار و مضامین نظری و بصری شان تحلیل و مقایسه شوند؛ تا در نهایت تفاوت ها و شباهت های این دو الگو از نگاه به مرگ، در دو اثر برجسته در زمان خودش مشخص شوند. در پایان مشخص می شود که آرمان های سیاسی حکومت ها هم، در شکل گیری نگاه به مرگ بسیار مؤثر است و این امر به نوعی در آثار برخی هنرمندان به مثابه بخشی از روح زمان شان بازتاب می یابد.