مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
سهم بازار
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
59 - 74
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی ارتباط بین ساختار سرمایه و جایگاه رقابتی در بازار محصول، تحت رقابتهای کورنات و برتراند در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور، جایگاه رقابتی در بازار با تأکید خاص بر سهم بازار و ساختار سرمایه با تأکید خاص بر اهرم مالی (بهعنوان معیاری برای سنجش ساختار سرمایه)، مورد ارزیابی قرار گرفتند. شرکتها با استفاده از معیار استراتژی رقابت، به شرکتهای با رقابت کورنات و برتراند تفکیک شدند. تحقیق حاضر به بررسی این موضوع میپردازد که آیا نوع رقابت شرکتها (کورنات یا برتراند) بر رابطه بین سهم بازار و اهرم مالی اثرگذار است یا خیر. نمونه آماری پژوهش شامل 131 شرکت در دوره زمانی 1387 تا 1391 است. برای آزمون فرضیهها، از مدلهای رگرسیونی در قالب معادلات همزمان، استفاده شد. نتایج نشان میدهد که صرفنظر از نوع رقابت شرکتها، ساختار سرمایه بر جایگاه رقابتی بازار بهطور منفی اثر گذاشته و تاثیرپذیری ساختار سرمایه از جایگاه رقابتی بازار نیز بهطور منفی است.
بررسی میزان تأثیر بکارگیری رسانه های اجتماعی بر عملکرد شرکت در صنعت ساختمان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مدل سازی تاثیر بکارگیری شبکه های اجتماعی بر عملکرد شرکت در صنعت ساختمان صورت گرفته است. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی و برحسب گردآوری اطلاعات، توصیفی است. همچنین براساس اطلاعات گردآوری شده از شرکت های فعال در صنعت ساختمان مستقر در ایران میزان تأثیر شبکه های اجتماعی بر عملکرد کسب و کار را می سنجد. از این رو، نظرات 67 نفر از افراد فعال در صنعت ساختمان که به صورت تصادفی انتخاب شده اند، در قالب پرسش نامه گردآوری شد. با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری نیز، ارتباط میان شبکه های اجتماعی با عملکرد کسب وکار استخراج شد. به طورخلاصه بر اساس نتایج به دست آمده، رابطه معناداری میان استفاده از شبکه های اجتماعی با عملکرد کسب وکار وجود دارد و آگاه سازی به عنوان مهم ترین عامل استفاده از شبکه های اجتماعی شناسایی شد، و پس از آن به ترتیب مدیریت ارتباط با مشتری، اشتراک گذاری تجارب و تامین مصرف کنندگان در رتبه های بعدی اهمیت قرار گرفتند و اما عامل تحقیقات بازار در تحلیل معادلات ساختاری این پژوهش حذف گردید. در میان سنجه های عملکرد شرکت، مهمترین سنجه برای بررسی عملکرد شرکت، سود شرکت بوده است.
تاثیر نوآوری برسهم بازار شرکت های داروسازی بورس اوراق بهادار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۵۰)
23 - 38
حوزه های تخصصی:
امروزه صنعت دارو به عنوان یکی از صنایع راهبردی، دانش محور و نرخ نوآوری بالا در میان کشورها مطرح است. در صنایع فناور محور، موفقیت شرکت ها وابسته به توانایی آنها در ارائه نوآوری های جدید و مستمر به بازار است. نوآوری از یک سو با ایجاد تنوع در تعداد داروهای جدید، افزایش بازدهی و حاشیه سود می تواند باعث افزایش سهم بازار و از سوی دیگر با افزایش هزینه و عدم اطمینان در تابع تقاضای محصول موجب کاهش سهم بازار شود. لذا در این پژوهشبه دنبال بررسی رابطه بین نوآوری در شرکت های صنعت داروسازی فعال پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار و سهم بازاربه عنوان یک متغیر ساختاری طی سال های 1390 تا 1395 هستیم. با استفاده از روش حذف سیستماتیک از جامعه آماری تحقیق، 9 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد متغیرهای مستقل نوآوری، نسبت بدهی و نرخ ارز تاثیر منفی ولی نسبت های نقدینگی، بدهی به ارزش ویژه و متغیر اندازه تاثیر مثبت و معنی دار بر متغیر وابسته یعنیسهم بازار دارند.
بررسی عوامل مؤثر بر تفاوت نرخ سود بانکی در شبکه بانک های دولتی
منبع:
اقتصاد مالی سال ۲ تابستان ۱۳۸۷ شماره ۳
92-110
حوزه های تخصصی:
میزان تفاوت نرخ سود بانکی در نظام بانکی هر کشوری به منزله درجه کارایی آن نظام است.این نرخ از تفاوت بین نرخ سود دریافتی از تسهیلات و نرخ سود پرداختی به سپرده گذاران به دست می آید.هدف اصلی این پژوهش اندازه گیری میزان تفاوت نرخ سود بانکی و ارزیابی عوامل موثر بر تغییرات ان است.این بررسی با استفاده از دو الگوی تجزیه حسابداری و الگوی اقتصاد سنجی انجام شده است.الگوی حسابداری با تجزیه عناصر تشکیل دهنده تفاوت نرخ سود بانکی نشان می دهد در سالهای (1386-81) میانگین این نرخ برای بانکهای دولیت برابر 5.97 درصد و بیشترین سهم آن (بیشتر از 4.7 درصد )متعلق به سه جز است که شامل مبالغ مسدودی بابت سپرده قانونی هزینه های عملیاتی و هزینه مطالبات مشکوک الوصول می باشد. برای اندازه گیری اثرات متغیرهای مختلف بر روی تغیییرات تفاوت نرخ سود بانکی با استفاده از الگوی اقتصاد سنجی ،متغیرهای مستقل را به سه گروه درون بانکی،صنعت بانکداری و اقتصاد کلان تقسیم کرده و با استفاده از روش حداقل مربعات معمولی(OLS)و داده های فصلی به بررسی اثرات هر یک از این عوامل بر روی متغیر وابسته پرداخته ایم.نتایج الگوی برآورد شده نشان میدهد تفاوت نرخ سود بانکی در بانکهای دولتی (به استثنای پست بانک)در دوره 1386-81 به طور متوسط از 16.6 درصد به 5.36 درصد کاهش یافته است.از میان متغیرهای بانکی،نسبت سپرده دیداری به کل سپرده ها و نسبت تسهیلات غیر جاری بیشترین تاثیر را بر تغییرات این نرخ داشته اند.ضرایب به دستت امده برای متغیرهای کلان اقتصادی مانند نرخ تورم،شاخص عمق مالی و نرخ ارز نشان میدهد بانکهای دولتی به تغییرات انها حساس بوده و عکس العمل نشان میدهند.همچنین به منظور بررسی اثرات حضور بانکهای غیر دولتی به شبکه بانکی کشور از سال 1381 و میزان تاثیر ورود انها بر روی تفاوت نرخ سود بانکی از شاخص تمرکر هرفیندال-هرشمن استفاده کرده ایم.ضریب به دست امده برای این شاخص نشان میدهد که صنعت بانکداری ایران کماکان در انحصار بخش دولتی بوده ولی این شرایط در حال تغییر است و حرکت به سمت کاهش انحصار و تغییر ساختار فعلی است.
بررسی تأثیر تحول دیجیتال بر روی سهم بازار با نقش میانجیگرانه ی ارزش برند (مطالعه ی موردی شرکت بیمه البرز)
حوزه های تخصصی:
با وجود اهمیت بالای تحول دیجیتال در ارزش برند شرکت ها و همچنین ایجاد مزیت رقابتی برای آن ها، این نقش تا حد زیادی در ادبیات موضوع تحقیق و همچنین در فضای کسب و کار کشور مغفول مانده است. به نظر می رسد که هنوز، میزان تاثیر تحول دیجیتال بر روی ابعاد مختلف کسب و کار شرکت های تولیدی و خدماتی روشن نشده است. از این رو، در این تحقیق به بررسی تاثیر تحول دیجیتال بر روی سهم بازار با در نظر گرفتن نقش میانجیگرانه ی ارزش برند پرداخته شده است. پژوهش حاضر از لحاظ روش، توصیفی - همبستگی بوده و از لحاظ هدف، در زمره ی تحقیقات کاربردی قرار می گیرد. همچنین از منظر روش جمع آوری داده ها، تحقیق حاضر از رویکرد پیمایشی بهره برده است و داده ها توسط پرسشنامه جمع آوری گردید. جامعه آماری تحقیق کلیه ی کارکنان در شرکت بیمه البرز در شهر تهران بودند و برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران جامعه ی محدود استفاده شد. در نهایت نرمال بودن متغیرها با آزمون کولموگروف – اسمیرنوف بررسی شدند و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی و مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مجذورات جزئی و نرم افزار SMART – PLS استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد ارزش برند میتواند نقش میانجی در تاثیر تحول دیجیتال بر روی سهم بازار در صنعت بیمه کشور ایفا نماید.
انتقال اثر نرخ ارز بر قیمت داخلی بازار خودرو ایران با تأکید بر تأثیر سهم واردات از بازار داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اقتصادی دوره ۵۱ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۴)
205 - 228
حوزه های تخصصی:
نرخ ارز به عنوان یکی از متغیرهای کلیدی اقتصاد، نقش اساسی در تعیین قیمت های داخلی دارد. ازاین رو آگاهی از چگونگی روابط تجربی بین نرخ ارز و قیمت های داخلی حائز اهمیت است و عوامل مؤثر بر این رابطه از جمله سهم واردات به کشور، می تواند مسئولان اقتصادی را در سیاستگذاری یاری کند.
با توجه به اهمیت نرخ ارز بر قیمت داخلی، در این مطالعه به بررسی انتقال اثر نرخ ارز بر قیمت داخلی با تأکید بر تأثیر سهم واردات در بازار داخلی پرداخته می شود. در این زمینه، مورد مطالعه؛ بازار خودرو ایران است و تأثیر سهم بازار واردات بر درجه انتقال نرخ ارز روی قیمت داخلی خودرو طی دوره 1361-1390 با استفاده از روش های سری زمانی پرداخته می شود.
در این مطالعه برای بررسی اثرگذاری درجه انتقال نرخ ارز از تکنیک اقتصادسنجی هم انباشتگی جوهانسن - جوسیلیوس استفاده شد. نتایج مطالعه حاکی از وجود رابطه معنا دار بین سهم بازار و درجه انتقال نرخ ارز بر قیمت های داخلی است، یعنی با افزایش سهم واردات، درجه انتقال نرخ ارز بر قیمت های داخلی کاهش می یابد.
طبقه بندی JEL : L62,F31,C32, L11
تأثیر فضای کسب وکار بر سهم بازار کشورهای منتخب از صادرات غیرنفتیِ جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
1 - 24
حوزه های تخصصی:
توسعه صادرات غیرنفتی در گرو رشد بخش خصوصی و رشد بخش خصوصی در گرو واگذاری دارایی ها و شرکت های دولتی به بخش خصوصی (خصوصی سازی) و رفع موانع فعالیت بخش خصوصی (بهبود فضای کسب وکار) است. لکن، شواهد تجربی نشان داده خصوصی سازی بدون بهبود فضای کسب وکار به نتیجه نمی رسد. از این رو، اقتصاددانان بر ارحجیت بهبود فضای کسب وکار نسبت به خصوصی سازی تأکید دارند. در همین راستا، تحقیق حاضر سعی نمود تأثیر فضای کسب وکار بر سهم بازار کشورهای منتخب صادرکننده نفت از صادرات غیرنفتی جهان را طی دوره 2019-2008 بررسی نماید. به همین منظور، مدل تحقیق با استفاده از داده های تابلویی و به روش گشتاورهای تعمیم یافته برآورد گردید. نتایج نشان داد، تأثیر تعداد مجوزهای صادرات، متوسط زمان صادرات و متوسط هزینه صادرات به عنوان شاخص های جایگزین فضای کسب وکار بر سهم بازار صادرات غیرنفتی کشورهای منتخب منفی و معنی دار است. به این معنا که با کاهش تعداد مجوزهای صادرات، متوسط زمان صادرات و متوسط هزینه صادرات، بر سهم بازار کشورهای منتخب از صادرات غیرنفتی جهان افزوده شده است. همچنین، تأثیر متغیرهای کنترلی تولید سرانه، نرخ ارز واقعی و درجه باز بودن اقتصاد بر سهم بازار صادرات غیرنفتی کشورهای منتخب مثبت و معنی دار است.
بررسی و رتبه بندی عوامل موثر بر میزان نفوذ در بازار دارو (مورد مطالعه: داروهای تایید شده در جهت درمان بیماری کرونا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۰۴
105 - 126
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی و رتبه بندی عوامل موثر بر میزان نفوذ در بازار دارو است. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با به کارگیری روش داده بنیاد صورت گرفته است. روش اجرای این پژوهش در بخش کیفی با انجام مصاحبه نیمه ساختار یافته از نمونه انتخاب شده پرداخته شده است. جامعه آماری کلیه دکترهای داروساز و همچنین کلیه اساتید گروه اقتصاد و مدیریت در سال 1400 بودند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و با روش اشباع نظری از میان آنها 14 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. انتخاب نمونه طبق فرایند گلوله برفی پیش رفت و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه داشت. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی این پژوهش استفاده از روش کدکذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی و ملزومات انجام هر یک از این مراحل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای قسمت رتبه بندی عوامل از مقیاس زوجی با تکنیک AHP استفاده شده است. با توجه به شرایط کنونی بازار هیچ شرکتی نمی تواند همزمان روی هشت مقوله اصلی تمرکز کند بنابراین با استفاده از رتبه بندی این مقولات راحت تر می توانند وارد بازار دارو شده و اقدامات لازم را انجام دهند. با توجه به مشخص شدن عوامل موثر بر میزان نفوذ در بازار دارو باید گفت شرط لازم برای ماندگاری شرکت های داروساز در بازار کنونی توجه به این هشت عامل هست که در قسمت یافته های پژوهش ذکر شده است. این یافته ها قادر خواهند بود تا یک ابزار برای مدیران ارشد شرکت ها در آماده سازی یک برنامه استراتژیک مناسب فراهم کنند.
بررسی ساختار بازار تسلیحات نظامی جنوب غرب آسیا و درس هایی برای صنعت دفاعی ایران
منبع:
اقتصاد دفاع و توسعه پایدار سال ۲ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶
53 - 72
حوزه های تخصصی:
ادوات و تسلیحات نظامی از مشخصه های قدرت نظامی و قدرت نظامی از ملزومات اساسی اقتدار و امنیت سیاسی و اقتصادی هر کشور مستقل است. هر کشوری برای تأمین امنیت اقتدار و منافع ملی خود اقدام به تأمین سلاح کرده و در میادین مختلف به نمایش اقتدار می پردازد؛ اما تأمین سلاح، به ویژه در منطقه جنوب غربی آسیا، به شکل گیری بازاری منجر شده است که داغ بودن آن، منافع گروه ها و اشخاصی را تأمین می کند که تنش نظامی و سیاسی در منطقه را در راستای منافع خود یافته اند. در این پژوهش پس از مطالعه صنعت دفاع و شناخت ساختار کلی بازار جهانی دفاع، با بررسی ساختار بازار تسلیحات نظامی خاورمیانه با استفاده از شاخص های CR، هرفیندال و رزنبلوت، به بررسی قدرت بازاری بالقوه عرضه کنندگان و موانع ورود طبیعی و استراتژیک بازار و خواستگاه ایجاد آنها پرداخته شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد ساختار انحصاری حاکم بر بازار تسلیحات نظامی خاورمیانه، نه در نتیجه صرفه های ناشی از مقیاس تولید که بلکه متأثر از نهادها و زیرساخت های حاکم بر ساختار بازار و همچنین ناشی از سیاست ها و روابط بین الملل دولت ها و قدرت های منطقه، شکل گرفته است. همچنین انتظار می رود در آینده کشورها یا کمپانی های سازنده سلاحِ فاقد مزیت های رقابتی، جایگاهی در این بازار نداشته باشند. در حال حاضر بیشترین واردات سلاح در منطقه از مبدأ ایالات متحده آمریکا بوده و تحرکات اقتصادی-سیاسی خبر از احتمال پر رنگ تر شدن حضور چین در آینده ی این بازار می دهد.
رابطه تأثیر نوآوری بر سهم بازار در صنایع نساجی، چرم و پوشاک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اقتصادی کاربردی ایران سال ۱ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱
63 - 97
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی اثر نوآوری بر سهم بازار در صنایع نساجی، چرم و پوشاک ایران (کدهای 4 رقمی) است. مطابق ادبیات سازمان و اقتصاد صنعتی، رابطه بین نوآوری و سهم بازار به صورت غیرخطی و به صورت U معکوس است. این رابطه در ادبیات به فرضیه شومپیتر معروف شده است. در این مقاله تلاش شده است با استفاده از داده های مربوط به کارگاه های صنعتی 10 نفر کارکن و بیشتر نساجی، چرم و پوشاک ایران با کد چهار رقمی طی سالهای 1374-1386 فرضیه شومپیتر به بوته آزمون گذارده شود. برای این منظور از روش غیرخطی LSTR (روش رگرسیونی انتقال ملایم لجستیک) برای تخمین مدل استفاده شده است. نتایج این مطالعه حاکی از وجود رابطه غیرخطی بین نوآوری و سهم بازار در صنایع نساجی، چرم و پوشاک ایران است. تشویق و حمایت دولت از فعالیت های نوآورانه در صنایع نساجی، چرم و پوشاک ایران، به منظور ارتقاء سهم بازار بنگاه های فعال در صنایع مذکور، مهمترین توصیه سیاستی این مطالعه است. علاوه بر این، غیرخطی بودن رابطه بین سهم بازار و نوآوری در صنایع نساجی، چرم و پوشاک ایران بیان گر آن است که حد بهینه ای از هزینه های تحقیق و توسعه وجود دارد که سهم بازار صنایع مذکور را حداکثر می کند.
تاثیر سرمایه اجتماعی و روابط مشتری بر عملکرد استراتژیک با درنظر داشتن نقش عدم اطمینان تکنولوژیکی(مورد مطالعه:شرکت کاله)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۹
53 - 62
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی یک دارایی ارزشمند برای شرکتهایی است که از منابع قابل دسترسی که از طریق روابط خریدار و عرضه کننده بدست می آید، حاصل می شود. بسیاری از مطالعات، مقیاس های شناختی، ارتباطی و ساختاری سرمایه اجتماعی را بر برخی از شاخص های عملکرد بررسی کرده اند.اما کمتر مطالعه ای به بررسی تاثیر عدم اطمینان تکنولوژی به عنوان متغیر میانجی پرداخته است. این پژوهش، از نظر هدف در زمره پژوهش های کاربردی قرار می گیرد و از نظر نحوه گردآوری داده ها، تحقیقی توصیفی پیمایشی است. جامعه مورد بررسی در این تحقیق شامل کارکنان شرکت کاله می باشد. پرسشنامه استاندارد در بین 375 نفر از کارکنان به صورت در دسترس توزیع شده است. داده های گردآوری شده از طریق نرم افزار Smart-PLS مورد تحلیل قرار گرفتند و با کمک مدلسازی معادلات ساختاری فرضیه های تحقیق بررسی شدند. نتایج بدست آمده از تحقیق نشان داد، سرمایه شناختی، سرمایه رابطه ای، سرمایه ساختاری و روابط مشتری بر عملکرد استراتژیک شرکت کاله تاثیر مثبت و معناداری دارد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر رشد و توسعه سهم بازار بانک رفاه کارگران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال سوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
169 - 190
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر رشد و توسعه سهم بازار بانک رفاه کارگران انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی - توسعه ای و از نظر نحوه اجرا، از نوع پژوهش های آمیخته است. جامعه آماری در بخش کیفی این تحقیق شامل ۵۰ نفر از مدیران شعب بانک رفاه کارگران استان فارس و بوشهر است. نمونه آماری با استفاده از روش گلوله برفی مشتمل بر 25 نفر از مدیران شعب انتخاب شده است. جامعه آماری در بخش کمّی شامل ۶۰۰ نفر از کارکنان و مدیران رده میانی بانک رفاه کارگران فارس و بوشهر است که از میان آنها ۲۳۴ نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های کمّی در این تحقیق از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. یافته های تحلیل تم با استفاده از مدل تاپسیس نشان داد بهره گیری از سیاست های مدیریت ارتباط با مشتریان (نیازسنجی، پاسخگویی، رضایتمندی و وفاداری) با ضریب نزدیکی 842/0 بیشترین تأثیرگذاری را در افزایش سهم بازار بانک رفاه کارگران داشته و خدمات حمایتی و تسهیلاتی بانک رفاه کارگران با ضریب نزدیکی 444/0 در آخرین جایگاه قرار گرفته است. یافته های تحلیل مسیر نشان داد متغیرهای جذب مشتریان با میزان 504/0 و بانکداری الکترونیک با میزان 449/0 دارای بیشترین تأثیر در توسعه سهم بازار بانک رفاه کارگران بوده اند. برابر بررسی های صورت گرفته در رابطه با روند برنامه ریزی به منظور افزایش بهره وری بانک رفاه کارگران در محیط رقابتی، ضعف ها و تهدیدات با ضرایب 41/9 و 36/8 بیشترین مقدار و نقاط قوت و فرصت ها با ضرایب 13/7 و 54/6 کمترین مقدار را به خود اختصاص داده اند که راهبردهایی در این خصوص ارائه شده است.
ارزیابی تاثیر بانکداری الکترونیکی بر روی سودآوری بانک سپه ( مطالعه موردی استان آذربایجان شرقی )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۹
31 - 51
حوزه های تخصصی:
اولین سودی که بانک ها از ارائه خدمات بانکداری الکترونیکی می برند نام تجاری بهتر (برند) و توانایی پاسخگویی بهتر به خواسته های مشتریانش هست. بانک هایی که چنین سرویس هایی را ارائه می دهند به عنوان رهبران پیاده سازی تکنولوژی در فضای کسب و کار شناخته می شوند. هدف اصلی این رهبران به حداکثر رساندن سود برای صاحبان و ذینفعان می باشد. از دیدگاه بانک ها، بانکداری الکترونیکی یعنی معاملات بسیار کم هزینه در مقایسه با بانکداری سنتی است. لذا در این پژوهش به بررسی تاثیر بانکداری الکترونیکی بر سودآوری بانک های سپه در استان آذربایجان شرقی پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است. در این تحقیق برای آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیون خطی چند متغیره و برای تحلیل داده ها از روش تلفیقی (پنل دیتا) و بازه زمانی 1383 تا 1393 استفاده شده است. متغیر وابسته مورد استفاده در این تحقیق بازدهی دارایی است که از نسبت سود بانک به دارایی های بانک حاصل شده است و معیاری برای سودآوری و تلاش مدیران بانک ها در سودآوری است. متغیرهای توضیحی نیز عبارت است از دستگاه های خودپرداز که معیار اصلی بانکداری الکترونیکی است، کارت های اعتباری، دستگاههای رمزساز و سهم بازار که از نسبت سپرده های بانک به کل سپرده های بانک های منتخب حاصل شده است. نتایج تحقیق حاکی از این است که دستگاه های خودپرداز و سهم بازار اثر مثبت و کارت های اعتباری صادر شده از سوی بانک سپه اثر منفی بر سودآوری بانک سپه در استان آذربایجان شرقی می گذارد