مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۲۱.
۵۲۲.
۵۲۳.
۵۲۴.
۵۲۵.
۵۲۶.
۵۲۷.
معرفت شناسی
منبع:
آیین حکمت سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۱
6 - 23
حوزههای تخصصی:
با توجه به تفاوت مفهوم وجود و حقیقت وجود و با عنایت به اینکه اصالت با حقیقت وجود است، در این مقاله با تکیه بر روش تحلیلی به دنبال آن هستیم ارزش معرفت شناختی «مفهوم وجود» در حکایت از حقیقت وجود را منقح کنیم. ملاصدرا و تابعان ایشان بر این باورند که حقیقت وجود به دلیل عینی و خارجی بودن نمی تواند به ذهن بیاید؛ لذا حقیقت وجود نمی تواند با مفهوم وجود درک شود و تنها راه شناخت آن شهود است. هرچند این سخن درباره شناخت ذات و کنه وجود صحیح است، اما چنین نیست که مفهوم وجود توانایی حکایت از تحقق و هستی اشیا را نداشته باشد. دلیل این مطلب آن است که اولاً در حکایت، اتحاد هستی شناختی بین حاکی و محکی شرط نیست؛ ثانیاً مفهوم وجود از علم حضوری گرفته می شود، پس مفهوم وجود به امری شهودی تکیه می کند و توانایی حکایت از واقع را دارد؛ ثالثاً ناتوانی مفهوم وجود در حکایت از حقیقت وجود موجب پدیدآمدن اشکال معرفت شناختی می شود. درنتیجه مفهوم وجود وقتی در قضیه ذکر شود، توانایی حکایت از هلیه بسیطه را دارد، اگرچه شناخت «ما حقیقیه» و کنه اشیا از طریق آن میسور نباشد.
اهمیت روش آموزش محور دانش منطق و معرفت شناسی نوصدرایی برای تعریف اصطلاحات علمی؛ موردپژوهی تعریف اصطلاح «تکنولوژی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۰
437 - 464
حوزههای تخصصی:
هدف: جامعه دانشگاهیان پدیده تکنولوژی با این مسئله مزمن مواجه هستند که از تکنولوژی تعریف دقیق، جامع و واحدی نشده است و حتی برخی شان دستیابی به چنین تعریفی را غیرممکن یا بی فایده دانسته اند. هدف این پژوهش انتخاب راهی برای حل این مسئله و تولید دانش جدید در مبحث تعریف تکنولوژی است. برای دست یابی به این هدف از این مسئله سه پرسش مطرح شد: پرسش اصلی: «آیا می توان به تعریف دقیق، جامع و واحدی از تکنولوژی دست یافت؟». پرسش های فرعی: 1) «دانش منطق چگونه نواقص تعاریف قبلی و فعلی تکنولوژی را کشف و ارزیابی می کند ؟» 2) «دانش منطق چگونه به تعریف دقیق، جامع و واحدی از تکنولوژی دست می یابد؟».روش: ابتدا با پیمایش های اینترنتی پژوهش های مناسب انتخاب شدند. سپس تعاریف مختلف تکنولوژی با قواعد تعریف در دانش منطق و معرفت شناسی اسلامی شیعی اثنی عشری نوصدرایی و استدلال قیاسی، ارزیابی و ارزشیابی شده و پاسخ ها معلوم گردید. در آخر تعریف جدیدی ارائه شد که فاقد نواقص تعاریف قبلی و منطبق با ضوابط دانش مذکور است.یافته ها: اثبات شد که امکان رسیدن به تعریف دقیق، جامع و واحد تکنولوژی از راه مبناگرایی وجود دارد.نتیجه گیری: این یافته ها می توانند در رفتار نگرشی، اجتماعی، آموزشی و یادگیری تمام ذی نفعان تکنولوژی پس از فهمیدن این نکته که پدیده تکنولوژی چیزی جدای از وجود خود انسان نیست، تغییرات مثبتی در جهت وحدت گرایی و بهره برداری های مثبت، ایجاد کند.
چیستی و انواع جهل در ساختار معرفت شناسی حکمت متعالیه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۱
135 - 154
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، با روش توصیفی-تحلیلی، به تبیین ماهیت جهل و انواع آن در آثار ملاصدرا پرداخته شده است. اخیراً، در میان مباحث معرفت شناختی فلسفه معاصر، مبحث جهل شناسی اهمیت بسیاری یافته و به عنوانِ مسئله ای مستقل مورد توجه قرار گرفته است. گاهی از جهل در معنای (1) فقدان علم و گاه در معنای (2) فقدان باور حقیقی و گاه در معنای (3) فقدان علم یا باور حقیقی یاد می شود. دیدگاه ملاصدرا درباره نسبت میان علم با تصور و تصدیق نشان می دهد که، از دیدگاه وی، نمی توان جهل را به فقدان علم (تصور) یا فقدان باور (تصدیق) محدود نمود. او گاهی مسئله جهل را در چارچوب موانع شناخت مطرح نموده است. ملاصدرا، در یک دسته بندی، برای جهل سه معنا در نظر می گیرد: (1) جهل بسیط، (2) جهل مرکب و (3) جهل درمقابلِ عقل. در نظام فکری ملاصدرا، درمقابلِ «باور صادق موجه» انواعی از جهل وجود دارد: (الف) باور کاذب یا اعتقاد به اموری خلاف واقع؛ (ب) باور صادق غیرموجه مانند اعتقادات درست تقلیدی و فاقد دلیل موجه؛ (ج) کفر، عدم تصدیق و انکار باور صادق موجه ازرویِ تعصب، لجاجت و کتمان حق. (د) تعلیق حکم درموردِ باوری صادق در حالت شک و تردید؛ (ﻫ) بی توجهی (غفلت) سبک نسبت به باور صادق که با انتباه رفع شود؛ (و) بی توجهی (غفلت) سنگین نسبت به باور صادق که با انتباه رفع نشود (جهل عمیق)؛ (ز) فقدان استعداد و توانایی توجه، درک و تصدیق باوری صادق (جهل کامل). براساسِ آموزه حکمت متعالیه درخصوصِ تشکیک، می توان انواع جهل را سطوح و مراتب مختلف جهل شدید و ضعیف تلقی نمود.
رویکردی تحلیلی بر نقش خودشناسی در خودسازی بر مبنای نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از موارد مهمی که در آموزه های دینی بر آن تأکید شده، خودشناسی است. از نگاه معرفتی، انسان با قابلیتهای متعددی که خداوند به او عطا کرده، بر بسیاری از موجودات برتری دارد. در آموزه های امام علی(ع) به شناخت انسان از ابعاد مختلف هستی شناختی، معرفت شناختی، عمل شناختی و زبان شناختی توجه شده است. امام علی(ع) به عنوان عالم ربّانی، آگاه به ابعاد وجودی انسان بوده و درباره این آفرینش الهی، مطالب مهمی را مطرح کرده است که توجه به آنها، به خودشناسی و خودسازی کمک می کند. روش: پژوهشِ حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، رهاوردهای خودشناسی در خودسازی را از منظر امام علی(ع)، تحلیل و بررسی کرده و رویکرد امام علی(ع) به اهمیت خودشناسی در زندگی را تبیین کرده است. یافته ها و نتیجه گیری: از منظر امام علی(ع)، خودشناسی به شکل صحیح، نقش مؤثری در خودسازی و رهنمون سازی انسان به سعادت و کمال دارد. افزایش معرفت به خداوند تبارک و تعالی، تحقق بندگی انسان برای خداوند، آخرت محوری و رهایی از دنیامحوری، شکوفایی عقل، رشد فضایل اخلاقی و ترک رذایل اخلاقی، از مهم ترین نتایج خودشناسی صحیح اند.
بازنمایی سویه های تئوری صدق ابن طباطبا، در دو بافتار معرفت شناسی و زیبایی شناسی؛ با تکیه بر کتاب "عیار الشعر"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۲۶
24 - 1
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی و به منظور ارائه نوشتاری جامع در منظومه اندیشه فلسفی و ادبی ابن طباطبا، سویه های تئوری صدق را در مهم ترین اثر دوران ساز او، یعنی کتاب "عیار الشعر"، در دو بافتار معرفت شناختی و زیبایی شناختی، بازنمایی و تحلیل کند؛ بنابراین، ابتدا به جهت روشن شدن جغرافیای موضوع، مبانی نظری معرفت شناسی، تئوری ها و رویکردهای صدق را بازاندیشی می کند؛ سپس سویه های هنری، اخلاقی، تاریخی و تصویری صدق را در منظومه معرفتی ابن طباطبا، با عنایت به تفکیک دو بافتار معرفت شناسی و زیبایی شناسی مورد تحلیل و واکاوی قرار می دهد. رهاورد پایانی این جستار بیانگر این است که از نظرگاه معرفت شناختی؛ نظریه شناخت ابن طباطبا، با نظریه کلاسیک حوزه معرفت شناسی؛ یعنی تئوری مطابقت صدق همسویی و همگرایی دارد؛ ازاین رو، موجّه، معرفت بخش و واقع نما است و صلاحیت داوری گزاره ها را نیز دارا است؛ اما ازآنجایی که اثر هنری فربه تر از آن است که تنها در ترازوی سنجش صدق و کذب پذیر معرفت شناختی بگنجد؛ بلکه سنجه زیبایی شناختی نیز باید آن را محک زند؛ نظریه شناخت ابن طباطبا از نظرگاه زیبایی شناختی نمی تواند چندان معرفت بخش، واقع نما و دارای عینیت باشد؛ در نتیجه صلاحیت داوری گزاره های ادبی را که ذاتاً منطق گریز و آشنازدا است، نیز ندارد.
مبانی معرفت شناختی نظریه قرارداد اجتماعی جان لاک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
213 - 189
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تأمل در مبانی معرفت شناختی نظریه قرارداد اجتماعی جان لاک، به منظور نسبت سنجی میان نگرش معرفت شناسی لاک با اندیشه سیاسی وی است. بدین منظور ابتدا نظام معرفت شناسی لاک شرح داده شده و متذکر شدیم که لاک در معرفت شناسی به بحث از منشأ تصورات، رد تصورات فطری، اقسام معرفت، ابزارهای معرفت و امکان یا امتناع معرفت پرداخته است. پس از آن، ضمن شرحی مختصر از نظریه قرارداد اجتماعی و تأکید بر ابتنای این نظریه بر رضایت عامه، رابطه این نظریه با مبانی معرفت شناختی لاک مورد بحث قرار گرفت.از نسبت سنجی میان این دو مقوله نتایج ذیل حاصل شد؛ اولاً تصور مرکب قرارداد اجتماعی، همانند سایر تصورات دارای منشأ تجربی است؛ ثانیاً لاک علم به قرارداد اجتماعی را در زمره «نسبت/اضافه» از روابط چهارگانه متصور میان تصورات دانسته است؛ ثالثاً رد تصورات فطری نه تنها از حیث معرفت شناسی، بلکه از حیث سیاسی واجد اهمیت و از مقدمات تأسیس دولت براساس قرارداد اجتماعی محسوب می شود؛ رابعاً معرفت نسبت به امر سیاسی به صورت عام و نظریه قرارداد اجتماعی به صورت خاص در زمره علوم برهانی شمرده می شود و امکان کسب معرفت در آن وجود دارد؛ خامساً عقل به عنوان مبنا و وحیِ نقلی به عنوان مؤید، مهم ترین ابزارهای کسب معرفت هستند. بنابراین باید گفت نسبت نظریه قرارداد اجتماعی با مبنای معرفت شناسی جان لاک، علی رغم برخی قبض و بسط ها، رابطه ای ابتنایی است.
زمان، کوانتوم و نظریه روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
103 - 129
حوزههای تخصصی:
دو تفسیر متفاوت از زمان، در معرفت شناسی کوانتوم قابل بازشناسی است: در تفسیر جریان اصلی کوانتوم، مهم ترین بازتاب هستی شناسی برای نظریه روابط بین الملل، رئالیسم زدایی است و در تفاسیر جهان های موازی، نظریه ریسمان و تعبیر هولوگرافی، بازگشت اخلاق و معنویت بازتولید می شوند. به زعم طرفداران مکتب کپنهاگ، پدیده به مثابه تابعی از زمان نگریسته می شود. از آزمایش دو شکاف یانگ، اصل عدم قطعیت، مستفاد می شود. این ویژگی سبب شد تا نظریاتی چون رئالیسم که تفسیری نیوتونی از زمان دارند و تأکید بر اصولی نظیر دولت محوری و خودیاری داشته، فاقد ارزش تلقی شوند. در تعبیر جهان های موازی اورت، واقعیت، متشکل از جهان های متعدد است که منعکس کننده انشعاب پیوسته جهان، به جهان های واقعی است که با هم قابل رویت نیستند. در نظریه ریسمان، با اتصال صفحه فضا-زمان، کرمچاله بوجود می آید. در کرمچاله ها، در زمانی کوتاه دوردست ها قابل دسترسی اند. در تعبیر هولوگرافیک، این طرز فکر در مورد اطلاعات سیاه چاله را نظریه ی ریسمان، پشتیبانی می کند. در این تعابیر ویژگی هایی نظیر کل گرایی و مکمل بودن، پیامدهای اخلاقی در سیاست خارجی، در پی دارد. همچنین، عوامل غیر مادی نظیر مذهب نقش مهمی در تحولات جهانی پیدا می کنند.