مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
بازیابی اطلاعات
حوزههای تخصصی:
هدف: ارائه الگوی نمایه سازی تصاویربراساس موتورهای جستجودربازیابی تصاویر نمایه شده مبتنی برمتن و مبتنی بر محتوا روش شناسی: ازنظرهدف،کاربردی ونوع پژوهش توصیفی- همبستگی است.جامعه آماری شامل کارشناسان شاغل در دفاتر روزنامه های سراسری کشور درشهرتهران بوده که به پنج موتور جستجو اشراف داشته اند.باآزمون گرجسی-مورگان ازمیان 200 نفربه صورت نمونه گیری تصادفی ساده131نفر انتخاب شدند. گردآوری داده ها جهت طراحی مؤلفه ها توسط پرسشنامه پژوهشگرساخته با20 گویه به روش اسنادی است. ضریب روایی کیفی محتوای پرسشنامه بالاتر از78/0 و شاخص روایی محتوا بالاتراز79/0 است. پایایی پرسشنامه نیزبراساس ضریب آلفای کرونباخ برابربا936/0 سنجیده شد. یافته ها:در تحلیلی عاملی اکتشافی 20 گویه موردبررسی در چهار عامل با بارهای عاملی نمایه سازی متنی (با دامنه بار عاملی بین 51/0 تا 76/0)، نمایه سازی تصویری (با دامنه بار عاملی بین 59/0 تا 74/0)، نمایه سازی محتوایی (با دامنه بار عاملی بین 57/0 تا 78/0) و اثربخشی (با دامنه بار عاملی بین 53/0 تا 85/0) بارگذاری شدند. نتیجه گیری: عامل درونی 1(نمایه سازی متنی) با میانگین بار عاملی 79/0 بیشترین نقش را در ساخت عامل بیرونی یا مقیاس کلی ایفا می نماید و این در حالی است که عامل درونی 2 (نمایه سازی تصویری) با میانگین بار عاملی 74/0، دومین مؤلفه بااهمیت در ساخت عامل بیرونی کلی بوده و پس ازآن عامل درونی3 (نمایه سازی محتوایی) با میانگین بار عاملی 72/0 قرار داشته است؛ و درنهایت عامل درونی 4 (اثربخشی) با بار عاملی 69/0 کمترین نقش را در ساخت عامل کلی دارا بوده است. شاخص های برازش مدل از قبیل کای دو نسبی و شاخص های مقتصد، برازش را کاملاً مناسب نشان داده بودند. درنتیجه مدل به دست آمده برازش نسبتاً خوبی به داده ها دارد.
توسعه سیستم پیشنهاددهنده بر مبنای استدلال نمونه محور برای نمایه سازی مستندات علمی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استخراج کلیدواژه یکی از مهمترین قدم های فرآیند نمایه سازی مستندات است. کلیدواژه ها توصیفگرهای مفهومی هستند که می توانند در جستجو و بازیابی اطلاعات و نیز اشاعه آنها بکارگرفته شوند. در پایگاه های دربردارنده اسناد علمی مانند پایگاه علمی گنج پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران، کلیدواژه ها نقش مهمتری دارند و تخصیص کلیدواژه های تخصصی چالش برانگیزتر است چرا که این پایگاه ها دربرگیرنده اسناد تخصصی با حوزه های علمی مختلفی هستند. فرآیند نمایه-سازی دستی بسیار زمان بر است و با توجه به افزایش حجم تولید و ثبت مستندات علمی، نیاز است که این فرایند با سرعت بیشتری صورت گیرد. لذا استفاده از روش های ماشینی هوشمند برای پیشنهاد و تخصیص کلیدواژه ضروری است. تحلیل آماری و معنایی اسناد و استفاده از روش های یادگیری ماشین از جمله روش های پرکاربرد در بسیاری از پایگاه های اطلاعات علمی دنیا است. بر همین اساس، در این پژوهش روشی برای پیشنهاد کلیدواژه به مستندات علمی فارسی بر مبنای روش های هوشمند پردازش متن و یادگیری ماشین ارائه شده است. این روش بر مبنای سیستم های پیشنهاددهنده و استدلال نمونه محور است که براساس آن، مجموعه ای از کلیدواژه های مرتبط با یک سند به نمایه ساز پیشنهاد می شود تا او سریعتر بتواند کلیدواژه های مناسب را انتخاب کند. به بیانی دیگر، ابتدا اسناد مشابه با سند جدید براساس روش های TFIDFو روش های بازنمایی کلمه-به-بردار، بازیابی شده و سپس کلیدواژه های کاندید از بین اسناد مشابه براساس یک تابع رتبه بندی انتخاب می شوند. روش پیشنهادی بر مجموعه ای از اسناد پایگاه گنج در سه حوزه فنی و مهندسی، هنر و ادبیات، و علوم انسانی، پیاده سازی و نتایج آن با معیارهایی نظیر دقت، فراخوانی و نظرات متخصصین ارزیابی شده است.
بررسی اثربخشی عناصر روش شناختی در رتبه بندی نتایج بر اساس تلفیق ربط و اعتبار روش شناختی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پزشکیِ مبتنی بر شواهد، هدف متخصصان بالینی دستیابی به اطلاعات مرتبط و معتبر برای اتخاذ تصمیم بالینی مناسب است. بنابراین، در سامانه های بازیابی اطلاعات برای پاسخگویی به نیازهای اطلاعاتی متخصصان سلامت، دسترسی به مدارک مرتبط کفایت نمی کند و اعتبار روش شناختی آنها نیز بایستی مد نظر قرار گیرد. پژوهش حاضر از روش شبه آزمایشی پیش آزمون–پس آزمون تک گروهی به منظور دستیابی به اهداف پژوهش بهره می برد. جامعه پژوهش را کلیه مقالات کارآزمایی بالینی موجود در پایگاه «کاکرین» تا پایان سال 2018، میلادی تشکیل داد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در بین متغیرهای پژوهش، کلماتی نظر «داور» به همراه چکیده بیشترین تأثیر را بر رتبه بندی داشت. این نتایج نشان داد که نظر داور «کاکرین» می تواند ابزاری مناسب برای استفاده در سامانه های رتبه بندی بر اساس ربط و اعتبار باشد. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که امکان رتبه بندی اعتبار روش شناختی و تلفیق آن با ربط با استفاده از عناصر درون و برون متنی مقالات وجود دارد. این پژوهش به تمایز انواع واژگان به کاررفته در متن مقالات علمی و تأثیر آن بر بهبود رتبه بندی بر پایه ربط و اعتبار روش شناختی پرداخت. در سامانه های بازیابی مبتنی بر زبان طبیعی، بیشتر بر کلیت متن تأکید بوده و به سهم انواع واژگان در تبیین ربط مقالات کمتر توجه شده است. یافته های این پژوهش بار دیگر، تفاوت انواع واژگان در تبیین ربط و اعتبار روش شناختی را برجسته نمود و لزوم تعیین مجموعه واژگان هدف در انواع جست وجوها را آشکار ساخت.
بررسی تطبیقی نرم افزارهای مدیریت محتوایی موسیقی ازنظر ویژگی های بازیابی اطلاعات در محیط وب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تطبیقی نرم افزارهای شناسایی موسیقی ازنظر قابلیت های بازیابی اطلاعات موسیقیایی انجام پذیرفت.روش: این پژوهش ازنظر نوع توصیفی کاربردی و ازنظر روش انجام پژوهش پیمایشی- ارزشیابی است که با سیاهه وارسی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 180 قطعه موسیقی در دو بخش موسیقی ایرانی و موسیقی بین الملل بود. موسیقی ایرانی در چهار قالب سنتی، پاپ، ارکسترال و محلی و هرکدام از این چهار قالب از دو جهت با کلام و بی کلام. موسیقی بین الملل در چهار قالب کلاسیک، پاپ، الکترونیک و نیوایج بررسی شد. ابزار گردآوری اطلاعات، سیاهه وارسی محقّق ساخته بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی ویلکاکسون و فریدمن مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش نرم افزار شازم در 5 مؤلفه مورد بررسی (سرعت پاسخگویی، دقت در بازیابی قطعات موسیقی، عنوان، گزینه مشابه و عکس آلبوم) در انواع قالب های موسیقی ایرانی و بین الملل با کسب 36 امتیاز به همراه نرم افزار سوندهوند در رتبه اول قرار گرفتند و نرم افزار نواهنگ با 26 امتیاز در رتبه آخر قرار گرفت. ازنظر امکانات و قابلیت جست وجو و استانداردهای بازیابی اطلاعات، هر پنج نرم افزار عملکرد یکسانی داشتند. نرم افزار شازم در هر دو نوع موسیقی ایرانی و بین الملل و در اکثر قالب های موسیقی با کلام و بی کلام نسبت به سایر نرم افزارها عملکرد بهتری داشته است. همچنین نتایج نشان داد موسیقی بی کلام در مقایسه با موسیقی با کلام ضعیف تر بوده است.نتیجه گیری: به دلیل بالا رفتن حجم تولیدات موسیقی، اعم از با کلام و بی کلام و نبود اطلاعات کتابشناختی و محتوایی درست و دقیق، لزوم توجه به نرم افزارهای این حوزه امری ضروری است. همچنین استفاده از نرم افزارهای شناسایی و بازیابی اطلاعات موسیقیایی مبتنی بر محتوای فارسی و توجه به آن ها، نیازمند توجّه جدی است.
دسترس پذیری و کاربردپذیری رابط های کاربری نظام های بازیابی اطلاعات کتابخانه ای از دید کاربران با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: میزان دسترس پذیری وبگاه های کتابخانه ای بر اساس شاخص های استخراجی کنسرسیوم وب جهانگستر و میزان کاربردپذیری این وبگاه ها بر اساس تجربه کاربران با آسیب بینایی ارزیابی می شود.روش شناسی: پژوهش از نوع کاربردی و با روش ارزیابانه با ابزار سیاهه ارزیابی و آزمون رسمی کاربردپذیری انجام گرفت. ابتدا وبگاه های کتابخانه ای بر اساس چک لیست شاخص های دسترس پذیری ارزیابی شد و سپس از طریق مشاهده اکتشافی کاربران با آسیب بینایی با تعریف وظایف واقعی (3 وظیفه) در وبگاه های کتابخانه ای، وضعیت کاربردپذیری آن ها بررسی شد. رابط های کاربری سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران؛ کتابخانه آستان قدس رضوی؛ کتابخانه مجلس شورای اسلامی و کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران مورد مطالعه قرار گرفتند. 33 نفر از کاربران با آسیب بینایی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شد. با ضریب آلفای کرونباخ (0/87) پایایی و با استفاده از بررسی محتوایی، روایی آن ها تأیید شد.یافته ها: وبگاه ها بر اساس شاخص های دسترس پذیری تا حدود زیادی دسترس پذیر هستند، اما سهولت استفاده ندارند. کاربران کمی در استفاده از وبگاه ها بدون کمک می توانستند پیمایش کنند و برخی از کاربران ناموفق در تکمیل وظیفه بودند. بازخورد دریافت شده از کاربران درباره ابعاد کاربردپذیری نشان داد برخی از کاربران سهولت استفاده از وبگاه ها را در حد مطلوب و برخی دیگر آن را نامناسب بیان کردند. حدود یک سوم کاربران از عملکرد خود در استفاده از وبگاه ها ناراضی بودند و زمان صرف شده برای پیشبرد وظیفه را نامطلوب ارزیابی کردند.نتیجه گیری: طراحی بینایی محور و ساختارهای پیچیده، نظام های بازیابی اطلاعات کتابخانه ای را برای جویندگان اطلاعات با آسیب بینایی غیرکاربردپذیر می کند.
نظریه پرتفوی مدرن و کاربردهای آن در بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه پرتفوی یکی از نظریه های حوزه مالی است که توسط «هری مارکویتز» ارائه شده است. این نظریه بیان می کند که سرمایه گذاران برای کاهش ریسک سرمایه گذاری، اقدام به متنوع سازی سبد سهام خود نمایند. این پژوهش با هدف بررسی کاربردهای نظریه پرتفوی در بازیابی اطلاعات و دانش انجام گرفته و از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش از نوع پژوهش های کیفی است. در پژوهش حاضر با استفاده از شیوه تحلیل محتوا و تحلیل متن، مفاهیم اصلی نظریه مدرن پرتفوی استخراج شد. در گام بعد بر اساس شیوه ارزیابی و مقایسه، کارکردهای نظریه مدرن پرتفوی در بازیابی اطلاعات و حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی شناسایی و تعیین شدند. سرانجام، تعداد 12 نفر از متخصصان حوزه مدیریت دانش، بازیابی اطلاعات و دانش، نمایه سازی، فهرست نویسی، نظام های اطلاعاتی و کتابداران به عنوان پنل خبرگان انتخاب شده و طی 7 جلسه و با انجام مصاحبه، استفاده از پرسشنامه، و برگزاری جلسات انفرادی و گروهی کارکردهای تئوری مدرن پرتفوی استخراج شدند.
نتایج پژوهش نشان داد که نظریه مدرن پرتفوی در فرایند بازیابی اطلاعات تأثیرگذار است و می تواند بر 5 گروه پدیدآورندگان، نمایه سازان، کاربران نظام اطلاعاتی، نظام اطلاعاتی و کتابداران، تأثیرگذار بوده و در بهبود فرایند بازیابی تأثیر مثبت داشته باشد. نتایج پژوهش نشان داد که نظریه پرتفوی بر گروه های تأثیرگذار در فرایند بازیابی تأثیرگذار هستند و می توانند در بهبود عملکرد نظام بازیابی اطلاعات نقش داشته باشند. از مهم ترین کاربردهای نظریه پرتفوی می توان به کاربرد آن در رتبه بندی مدارک بازیابی شده، افزایش ارتباط میان مدارک بازیابی شده، بازیافت نادرست، افزایش درصد بازیابی اطلاعات، ایجاد امکان جست وجوی معنایی، افزایش جامعیت و دسته بندی اطلاعات بر اساس حوزه های موضوعی اشاره کرد. پژوهش حاضر می تواند سرآغازی بر بررسی کاربردهای دیگر نظریه پرتفوی در بازیابی اطلاعات باشد و امکان انجام بررسی های دقیق تر در این زمینه را فراهم سازد.
مجموعه داده چندسطحی فارسی برای بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۸)
1109 - 1137
حوزههای تخصصی:
هر سامانه بازیابی اطلاعات وظیفه دارد با دریافت یک پُرسه، اسناد مرتبط با آن پُرسه را بازیابی کند. این بازیابی از میان مجموعه ای بزرگ از هزاران تا میلیون ها سند انجام می شود. در سال های اخیر، پژوهش های زیادی برای توسعه سامانه های بازیابی اطلاعات با استفاده از مدل های زبان انجام شده است؛ اما در این زمینه، پژوهشی برای زبان فارسی یافت نشد. یکی از علت های اصلی این امر، نبودِ یک مجموعه داده فارسی مناسب برای آموزش مدل های زبان است. در این پژوهش، ابتدا یک مجموعه داده بازیابی اطلاعات فارسی ارائه شده و پس از آن، روش هایی برای غنی سازی این مجموعه داده مورد بحث قرار گرفته است. این غنی سازی با کمک چندسطحی کردن ارتباط میان پُرسه و سند انجام می شود؛ به نحوی که مجموعه داده جدید می تواند رابطه بین پُرسه و سند را به جای دو سطح (کاملاً نامرتبط، کاملاً مرتبط) در چهار سطح (نامرتبط، مرتبط، بسیار مرتبط، و کاملاً مرتبط) نشان دهد. مجموعه داده ایجادشده PersianMLIR نام دارد. آزمایش ها بیانگر بهبود عملکرد سامانه، هم برای زبان فارسی و هم برای زبان انگلیسی است و این میزان بهبود برای زبان فارسی 87/1 درصد است.
واکاوی رفتار اطلاعاتی کاربران از منظر گزینشی بودن اطلاعات بر پایه نظریه پردازش اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مغز ما تنها اطلاعاتی را دریافت می کند که علاقه مند و قادر به دیدن و شنیدن آن هاست و از طرفی تنها بخشی از اطلاعات ورودی در ساختار دانشی ما قرار خواهند گرفت. رفتار درواقع حاصل یادگیری است، به عبارتی یادگیری تغییر در رفتار است؛ و رفت ار اطلاعات ی مجموعه فعالیت های ی اس ت ک ه ی ک ف رد ب رای رف ع نی از اطلاعات ی خ ود انج ام می ده د. این جستار سعی دارد تا با بررسی متون و پژوهش های علمی صورت گرفته در این حوزه با رویکردی مروری ، نگاهی گذرا بر فرایند جریان اطلاعات در ذهن آدمی بر پایه نظریه پردازش اطلاعات داشته باشد تا بتواند دیدی کلی در اختیار متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی در جهت بررسی برخی موضوعات پراهمیت در این حوزه جهت کار پژوهشی قرار دهد. جهت روشن تر شدن این فرایند ابتدا به بررسی نظریه پردازش اطلاعات پرداخته و در ادامه بر پایه این نظریه به بررسی ورود داده از طریق حواس به مغز انسان، خطاها و سوگیری های شناختی در گزینش و پردازش اطلاعات، حافظه و محدودیت های آن در ثبت اطلاعات و یادگیری و تأثیرات آن در رفتار اطلاعاتی پرداخته است. یافته ها نشان از آن دارد که نوعی رویکرد گزینشی و تقلیلی در تمامی این مراحل در مغز اتفاق می افتد که جا دارد این محدودیت ها در پژوهش های آتی و طراحی نظام های بازیابی اطلاعات مدنظر قرار گیرند.
ارزیابی اضطراب اطلاع یابی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اضطراب اطلاع یابی حالتی است که به دلیل زیادی اطلاعات یا عدم معنای درست اطلاعات به وجود می آید که می تواند نقش نامطلوبی بر توانایی افراد در کاوش اطلاعات و رفع نیازهای اطلاعاتی آن ها داشته باشد. لذا، هدف اصلی این پژوهش شناسایی وضعیت اضطراب اطلاع یابی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان است.روش: این پژوهش به روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه موردبررسی در این پژوهش، دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان شامل 3862 نفر است. حجم نمونه برای پژوهش بر اساس جدول مورگان تعداد 350 نفر است. روش نمونه گیری طبقه ای جهت انتخاب نمونه آماری مورداستفاده قرار گرفت. از پرسشنامه سنجش اضطراب اطلاع یابی عرفان منش، آبریزه و کریم برای گردآوری داده ها استفاده شد. این پرسشنامه با تأکید بر 6 مؤلفه اصلی اضطراب اطلاع یابی یعنی موانع مربوط به منابع اطلاعاتی؛ موانع مربوط به رایانه و اینترنت؛ موانع مربوط به کتابخانه؛ موانع مربوط به جست وجوی اطلاعات؛ موانع مربوط به مسائل فنی و موانع مربوط به موضوع تدوین شد. برای بررسی تفاوت میانگین و پاسخ به پرسش های پژوهش از آزمون تی تک جمله ای و فریدمن استفاده شده است.یافته ها: با توجه به مقدار آزمون کای اسکوئر که برابر با (290/244) و مقدار معناداری که برابر با (000/0) و کوچک تر از سطح معناداری است، درنتیجه، می توان بیان کرد که میانگین شش مؤلفه اضطراب اطلاع یابی تفاوت معنا داری دارد. همچنین تفاوت معناداری در مؤلفه ها بر اساس یافته های به دست آمده، نشان می دهد عامل «موانع مربوط به منابع اطلاعاتی» بیشترین تأثیر و موانع مربوط به «جست وجوی اطلاعات» کمترین تأثیر را بر اضطراب اطلاع یابی گذاشته است.نتیجه گیری: نتایج به دست آمده با آگاهی از اهمیت هر یک از مؤلفه ها نشان می دهد که میزان اضطراب اطلاع یابی در میان دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه آزاد اسلامی کرمان از حد متوسط تفاوت معناداری دارد و در حد بالاست. عامل «موانع مربوط به منابع اطلاعاتی» در این پژوهش نقش مهمی دارد و لازم است تا برنامه ریزی مناسب برای بهره گیری بهتر از آن ها انجام شود. دانشجویان برای انجام پاره ای از فعالیت های خود ممکن است با نگرانی، ترس و دلهره روبرو شوند. آن ها ممکن است درزمینه ی چگونگی استفاده از منابع اطلاعاتی، استفاده از کتابخانه، بهره گیری از رایانه و اینترنت، جست وجوی پاره ای از اطلاعات، شیوه های انتخاب موضوع و یا حتی بسیاری از مسائل فنی با ترس و نگرانی روبرو شوند. آموزش مهارت های کاوش اطلاعات، در دسترس قرار دادن منابع اطلاعاتی به صورت مستقیم، تقویت توانایی بازیابی اطلاعات، آموزش سواد اطلاعاتی و تعامل مناسب کتابداران با کاربران از زمره راهکارهای کاهش اضطراب است.
نحو و معنا: روندها و گرایش های پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
205 - 250
حوزههای تخصصی:
در فضایی که توسعه هوش مصنوعی و تسهیل تعامل بین انسان و ماشین به طور فزاینده موردتوجه است، چالش های زبانی به عنوان نقاطی مهم در این مسیر بیش ازپیش خودنمایی می کنند. نقش مهم زبان در انتقال و بازیابی اطلاعات را نمی توان فارغ از نحو و معنای آن بررسی نمود. تبیین و تشریح پژوهش های این حوزه از ابعاد کمی و کیفی و درک گرایش های پژوهشگران می تواند گام مهمی در درک اهمیت نحو و معنا در ساختارهای ارتباطی در محیط های نوین جستجو و بازیابی اطلاعات باشد. بر همین اساس این مطالعه که از نوع توصیفی - تحلیلی است، با هدف تحلیل کیفی و کمی مطالعات حوزه نحو و معنا در بازیابی اطلاعات انجام شده است. به منظور انجام این پژوهش از روش مرور نظام مند آویارد استفاده شد. تحلیل مطالعات این حوزه نشان داد که این مطالعات بر سه محور اصلی نحو و معنا در ارتباط با سازمان دهی اطلاعات، بازیابی اطلاعات و جستجوی اطلاعات تمرکز دارند. درمجموع تحلیل مطالعات منتخب نشان می دهد پرداختن به بحث نحو و معنا در ارتباط با سازمان دهی اطلاعات و همچنین تبیین و واکاوی وجوه نظری نحو و معنا در بازیابی اطلاعات از مواردی است که نیاز به پژوهش بیشتر، خصوصاً مطالعات بین رشته ای بیشتر از سوی پژوهشگران حوزه های زبان شناسی، علم اطلاعات و علوم رایانه دارد. نتایج پژوهش حاضر می تواند رهنمودهایی برای متخصصان حوزه های مختلفی داشته باشد که به نوعی با ذخیره و بازیابی اطلاعات سروکار دارند. به علاوه محورهای شناسایی شده و روش ها و رویکردهای به کار رفته و شکاف های پژوهشی شناسایی شده راهگشای پژوهشگران در انجام مطالعات آتی است.
تدوین و اعتباریابی مقیاس کاربردپذیری روابط معنایی در بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اگر یک نظام بازیابی اطلاعات برای واسط ه ای کاربری خود، طراحی مناسبی داشته باشد، حوادث و اتفاقات ناخواسته و همچنین زمان مورد نیاز برای یادگیری نحوه کار با نظام کاهش می یابد و به افزایش کاربردپذیری منجر می شود. بنابراین، یافتن شیوه هایی که به توسعه بهتر بازیابی اطلاعات منجر شود، حائز اهمیت فراوانی است. پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی مقیاس کاربردپذیری روابط معنایی در بازیابی اطلاعات انجام شده است.روش پژوهش: برای انجام این پژوهش، از روش ترکیبی با طرح اکتشافی مدل توسعه ابزار استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش در بخش کمی، کلیه کتابداران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های علوم پزشکی کشور با جامعه آماری 280 نفر بود که با استناد به فرمول کوکران 163 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در بخش کیفی حجم نمونه شامل 15 نفر از متخصصین کتابداری و اطلاع رسانی مشغول به خدمت در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی کشور بود که به روش غیراحتمالی هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی و پایایی ابزار پژوهش در هر دو بخش کیفی و کمی بررسی و مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش داده بنیاد و در بخش کمی از روش تحلیل عامل تأییدی استفاده گردید و داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS 22 و PLS 3.8 تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: نتایج بخش کیفی و کمی پژوهش نشان داد که ابزار تدوین شده جهت کاربردپذیری روابط معنایی در بازیابی اطلاعات از پنج مؤلفه (وجود ابهام معنایی، سیستم های جستجوی معنایی، ابهامات ماشینی، تدوین راهبرد در سیستم های بازیابی اطلاعات و بهره گیری از فرایندهای کیفیت بخشی) با 30 گویه تشکیل شده است که با توجه به نتایج تحلیل عاملی، بیشترین بار عاملی مربوط به مؤلفه تدوین راهبرد در سیستم های بازیابی اطلاعات بود که در 6 گویه تدوین گردید و کمترین بار عاملی مربوط به مؤلفه بهره گیری از فرایندهای کیفیت بخشی بود که در 4 گویه تدوین گردید. بیشترین ضریب پایایی ترکیبی مربوط به مؤلفه ابهام معنایی و کمترین ضریب پایایی ترکیبی مربوط به مؤلفه تدوین استراتژی در سیستم های بازیابی اطلاعات بود. همچنین، نتایج تحلیل عامل تأییدی نشان داد که ابزار تدوین شده پژوهش از برازش بسیار مطلوبی برخوردار است.نتیجه گیری: پرسشنامه طراحی شده در این مطالعه می تواند به عنوان ابزار مناسبی برای سنجش کاربردپذیری روابط معنایی در بازیابی اطلاعات در کتابخانه ها مورد استفاده قرار گیرد.
مطالعه تطبیقی قابلیت های بازیابی اطلاعات و بررسی میزان به کارگیری هوش مصنوعی در فرایند بازیابی اطلاعات در نرم افزارهای کتابخانه ای ثنا و آذرسا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بهره مندی از هوش مصنوعی در نرم افزارهای کتابخانه ای مصداقی از همگامی با فناوری های نوظهور اطلاعاتی است که فرایندهای بازیابی اطلاعات را تسهیل و تسریع می کند؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر مطالعه تطبیقی عملکرد نرم افزارهای کتابخانه ای ثنا و آذرسا و میزان به کارگیری هوش مصنوعی در فرایند بازیابی اطلاعات در نرم افزارهای مذکور بود.روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی است، از روش توصیفی با رویکرد تحلیل محتوا و از فن دلفی فازی برای تأیید شاخصه ها و معیارهای کاربرد هوش مصنوعی در فرایند بازیابی اطلاعات در نرم افزارهای کتابخانه ای موردمطالعه استفاده شده است، ابزار پژوهش سیاهه وارسی شامل 6 ویژگی اصلی برای ارزیابی قابلیت های نرم افزارها و 82 معیار مقایسه ای است. روایی ابزار سیاهه پژوهش با استفاده از نظرات و مشاوره افراد متخصص و ذی صلاح که با نرم افزارهای مذکور کارکرده اند، سنجیده شده است.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد در بررسی قابلیت جست وجو در فیلدهای مختلف نرم افزار کتابخانه ای ثنا 95/9% و نرم افزار کتابخانه ای آذرسا 97/7% و در بررسی قابلیت فرمول های جست وجو نرم افزار ثنا 70/8% و نرم افزار آذرسا 95/8%، در بررسی قابلیت امکانات جست وجو نرم افزار ثنا 61/9% و نرم افزار آذرسا 83/3% و در بررسی نمایش نتایج جست وجو نرم افزار کتابخانه ای ثنا 100% و نرم افزار کتابخانه ای آذرسا 86/8%، همچنین در بررسی قابلیت مربوط به امکانات کمکی نرم افزار کتابخانه ای ثنا 92/8% و نرم افزار کتابخانه ای آذرسا 90/4% و درنهایت در بررسی میزان بهره مندی نرم افزارها از هوش مصنوعی در فرایند بازیابی اطلاعات نرم افزار کتابخانه ای ثنا 36/7% و نرم افزار کتابخانه ای آذرسا 28/2% را کسب کردند.نتیجه گیری: نرم افزار کتابخانه ای ثنا از شرکت پیام مشرق با کسب 509 امتیاز از مجموع امتیازات قابلیت های نرم افزار در فرایند بازیابی اطلاعات در جایگاه دوم و پس از نرم افزار آذرسا از شرکت پارس آذرخش با مجموع امتیاز 538، قرار گرفت، تفاوت امتیازات دو نرم افزار چشم گیر نیست و نشان از قوت و ضعف در عملکرد برخی از مقیاس های مطرح شده دارد، اما در بررسی میزان بهره مندی از هوش مصنوعی در فرایند بازیابی اطلاعات، هر دو نرم افزار امتیاز قابل قبولی کسب نکردند که علی رغم اهمیت بسیار بالای استفاده از هوش مصنوعی، نشان از ضعف در به کارگیری این قابلیت در فرایند بازیابی اطلاعات در دو نرم افزار کتابخانه ای موردمطالعه دارد.