مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
انقلاب صنعتی چهارم
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
160-141
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر الگویی که برای رقابت پذیری شرکت های منتخب دانش بنیان در انقلاب صنعتی چهارم ارائه شده است، می پردازد. 23 مؤلفه شناسایی و در شش عامل شرایط علّی، زمینه ای، مداخله گر، پدیده محوری، راهبردها، اقدام ها و پیامدها دسته بندی شد. با استفاده از این مؤلفه ها، پرسشنامه ای برای تعیین وضعیت موجود شرکت های منتخب دانش بنیان ایران طراحی و تعداد 127 پرسشنامه تکمیل شده قابل استناد از 197 شرکت دانش بنیان تولیدی نوع یک در حوزه برق و الکترونیک، لیزر و فوتونیک در سطح کشور جمع آوری شد تا وضعیت کنونی مؤلفه های مدل بررسی شود. داده ها با نرم افزار SPSS و PLS تحلیل شد. در تحلیل انجام شده مقدار ضرایب بارهای عاملی مؤلفه ها از 4/0 بیشتر است که نشان از مناسب بودن این مدل دارد. آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی نیز بیشتر از 7/0 است که نشان از پایایی مناسب مدل است. روایی سازه، روایی همگرا و روایی واگرا نیز نتیجه مطلوبی داشت. نتایج نشان داد که تمام مؤلفه ها در مدل ارائه شده برای رقابت پذیری شرکت های منتخب دانش بنیان در انقلاب صنعتی چهارم نقش داشته و وضعیت کنونی تمام عوامل به جز عامل علّی که در وضعیت متوسط قرار دارد، در وضعیت مطلوب می باشند.
ارائه الگوی استراتژی های توسعه منابع انسانی در عصر انقلاب صنعتی چهارم در شرکت های شیمیایی مستقر در شهرک های صنعتی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
177 - 202
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هداف شناسایی و ارائه الگوی استراتژی های توسعه منابع انسانی در عصر انقلاب صنعتی چهارم در شرکت های شیمیایی مستقر در شهرک های صنعتی شهر اهواز تدوین شده است. با بهره گیری از روش پژوهش آمیخته (طرح توصیفی متوالی) و روش جمع آوری داده های مثلثی یعنی تحلیل اسناد شرکت ها، پرسشنامه و مصاحبه نیمه باز این مطالعه اجرا شده است. در بخش کمی با بهره گیری از دو پرسشنامه «نوآوری کارآفرینانه» و «یاددهی و یادگیری سازمانی (آموزش)» و در بخش کیفی با روش داده بنیاد الگوی پارادایمی توسعه منابع انسانی در شرکت های شیمیایی استخراج گردید. نتایج بدست آمده نشان داده که میانگین نوآوری کارآفرینانه 3 از 5 و میانگین توسعه یاددهی یادگیری سازمانی (آموزش) نیز 3 از 5 بوده است. همچنین عوامل علّی (میل به توسعه طلبی فردی شاغلین)، شرایط زمینه ای (وضعیت اقتصادی و تورمی اقتصاد و شرایط مالی و هزینه ای شرکت ها)، شرایط مداخله گر (توانمندی و مهارتهای کارکنان)، راهبردهای توسعه منابع انسانی (طراحی نظام راهبردی توسعه منابع انسانی شرکت) و پیامدها (انطباق نیروی کار با نیازهای روز فناوری) شناسایی شدند.
واکاوی نابرابری های آموزشی در پرتو تحولات انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف کنکاشی در مبانی نظری و تجربی نابرابری های اموزشی در پرتو تحولات انقلاب های صنعتی بویژه انقلاب صنعتی چهارم تدوین شده است. با بهره گیری از روش فراتحلیل کیفی مبانی نظری و زیرساخت های تحولات ناشی از چهار انقلاب صنعتی بررسی شده است. آنگاه تاثیرات انقلاب ها و بالاخص انقلاب صنعتی چهارم بر نابرابری های آموزشی در سه محور اصلی یعنی: دسترسی یا برخورداری از آموزش؛ منابع در اختیار نظام آموزشی؛ و از نظر عملکرد نظام آموزشی بررسی گردید. نتایج نشان داد : بر اساس مبانی نظری نابرابری اقتصادی (کوزنتس)، نظریه اجتماعی یا مکتب تضاد و رقابت (مارکس و مکتب فرانکفورت)، نظریه فرهنگی (بوردیو) و نظریه نابرابری آموزشی (راولز) می توان بیان داشت مسئله نابرابری موجود در نظام آموزشی در سه محور اصلی دسترسی، منابع و عملکرد نظام آموزشی مستمرا در حال گسترش است. انقلاب صنعتی اول تا سوم موجب افزایش عمق کمی و کیفی نابرابری های آموزشی بویژه در کشورهای در حال رشد و یا با رشد پایین در سه زمینه اصلی دسترسی، منابع و عملکرد نظام آموزشی شده است. انقلاب صنعتی چهارم با بروز فرصت هایی مانند درهم آمیزی فناوری ها بر پایه سامانه های فیزیکی سایبری و تحول دیجیتال همزمان با برقراری ارتباط میان انسان و ماشین تاثیرات مثبت، منفی و مشروطی بر دسترسی، منابع و عملکرد نظام آموزشی و نابرابری های آموزشی دارد.
واکاوی استانداردهای آموزشی بخش صنعت سازمان آموزش فنی و حرفه ای ایران در پرتو انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
119 - 148
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف کاوش و ارزیابی این سؤال انجام شده که چگونه می توان از ظرفیت ها و استعدادهای انقلاب صنعتی چهارم برای، تدوین و توسعه استانداردهای آموزشی بخش صنعت سازمان آموزش فنی و حرفه ای بهره برداری شود؟ برای بررسی اهداف این پژوهش از روش تحقیق اکتشافی استفاده شده است. درانجام این روش از روش فراترکیب در بخش کیفی (اسناد و مدارک علمی) و روش توصیفی کمی(پرسشنامه محقق ساخته) اطلاعات مورد نیاز از اسناد، گزارش ها و مقالات علمی چاپ شده مرتبط با انقلاب صنعتی چهارم، مهارت و استانداردهای آموزشی فنی و در مجلات معتبر انگلیسی و فارسی و سازمان آموزش فنی و حرفه ای و شرکت شهرک های صنعتی خوزستان جمع آوری گردید. نتایج پژوهش نشان داد: نخست: مهارت های دیجیتالی، تحلیل داده، امنیت سایبری، حل مسئله، خلاقیت، ارتباطات، همکاری انرژی و فناوری انرژی تجدیدپدیر در انقلاب صنعتی چهارم در اولویت آموزش و یادگیری هستند. دوم شرکت های مستقر در شرکت شهرک های صنعتی اهواز در سطح مبتدی این انقلاب قرار دارند و درصد بسیار اندکی از دوره های آموزشی در این زمینه طراحی و اجرا شده است. سوم، استانداردهای آموزشی سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور و استان خوزستان در راستای تحولات مهارتی و استانداردهای صنعتی نوین بازنگری و بازطراحی نشده است. در نتیجه ضرورت بازمهندسی استانداردهای آموزشی بخش صنعت در پرتو تحولات انقلاب صنعتی در آموزش فنی و حرفه ای و نیازهای آموزشی شرکت های صنعتی احساس و عدم توجه به آن می تواند قدرت رقابت پذیری و کارایی و اثربخشی صنایع را با تهدید مواجه سازد.
طراحی و مدل سازی تحول دیجیتال مبتنی بر انقلاب صنعتی نسل چهارم در صنعت خودروسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
148 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و مدل سازی تحول دیجیتال، مبتنی بر انقلاب صنعتی نسل چهارم، در شرکت ایران خودرو انجام شده است. در این راستا، به این پرسش اصلی پرداخته می شود که عوامل مؤثر بر طراحی و مدل سازی تحول دیجیتال، مبتنی بر انقلاب صنعتی نسل چهارم، در شرکت ایران خودرو کدام اند و الگوی روابط علّی میان آن ها چگونه است؟
روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی توسعه ای، از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی و از نظر شیوه تحلیل داده ها، آمیخته است. جامعه مشارکت کنندگان در بخش کیفی، خبرگان، سیاست گذاران، دانشگاهیان، مدیران شرکت های دانش بنیان و مدیران باسابقه شرکت ایران خودرو بودند. نمونه گیری به روش هدفمند بود و پس از مصاحبه با ۱۵ نفر، اشباع نظری حاصل شد. جامعه آماری بخش کمّی نیز، کارشناسان شرکت ایران خودرو بود که با فرمول کوکران، حجم نمونه ۱۷۲ نفر برآورد شد. با روش نمونه گیری تصادفی ساده، حجم نمونه مورد نیاز تأمین شد. برای گردآوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. مقوله های زیربنایی تحول دیجیتال در شرکت ایران خودرو با روش گراندد تئوری شناسایی شد و مدل نهایی با روش حداقل مربعات جزئی اعتبارسنجی شد. تحلیل داده های کیفی به کمک نرم افزار مکس کیودا و بخش کمّی به کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام گرفت.
یافته ها: برای تبیین مدل تحول دیجیتال، مبتنی بر انقلاب صنعتی نسل چهارم در شرکت ایران خودرو، مصاحبه های تخصصی نیمه ساختاریافته با اساتید بازاریابی و مدیران شرکت ایران خودرو صورت گرفت. در این مرحله، پیش از شروع مصاحبه، ۶ سؤال باز در نظر گرفته شد و در طول فرایند مصاحبه نیز مطابق پیش بینی، سؤال های جدیدی نیز مطرح شد. برای آشنایی با ژرفنا و گستره محتوایی داده ها، به بازخوانی مکرر داده ها و خواندن داده ها به صورت فعال (جست وجوی معانی و الگوها) اقدام شد. نتایج مصاحبه ها با روش گراندد تئوری، مبتنی بر نظریه اشتراوس و کوربین، شامل کدگذاری های باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. در مرحله کدگذاری باز، ابتدا ۲۵۶ کد شناسایی شد که کدهای تکراری حذف و کدهای مترادف تلفیق شدند و در نهایت ۵۸ کد باز شناسایی شد. در مرحله کدگذاری محوری، این ۵۸ کد، در قالب ۱۰ طبقه دسته بندی شد و در مرحله کدگذاری انتخابی، این ۱۰ طبقه در ۶ طبقه اصلی دسته بندی شدند. در فرایند نظریه پردازی داده بنیاد، پس از گردآوری داده ها، تجزیه وتحلیل و تفسیر آن ها، نوبت به ارائه مدل، نتیجه گیری و جمع بندی پژوهش رسید. با بررسی وضعیت موجود، داده های به دست آمده در ۶ مقوله اصلی طبقه بندی شدند. با نظر اساتید و کارشناسان امر، از کلیه شاخص های به دست آمده از تحلیل کیفی محتوای مصاحبه ها، تعداد ۵۸ شاخص، جهت تبیین مدل تحول دیجیتال مبتنی بر انقلاب صنعتی نسل چهارم در شرکت ایران خودرو به کار گرفته شد.
نتیجه گیری: براساس مدل پارادایمی پژوهش مشخص شد که زیرساخت های دیجیتال، رهبری دیجیتال، منابع انسانی دیجیتال و بازاریابی دیجیتال، بر تحول دیجیتال در شرکت ایران خودرو تأثیر می گذارند. انقلاب صنعتی چهارم بستر لازم را فراهم می آورد و رقابت پذیری شرکت ایران خودرو نقش مداخله گر را ایفا می کند. در نهایت، راهبرد دیجیتال شرکت ایران خودرو، به عملکرد مالی و غیرمالی شرکت ایران خودرو منجر می شود.
ارائه یک مدل جامع برای سنجش آمادگی کشورها در مواجهه با انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۲
159 - 188
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، تعیین جایگاه کشورها به لحاظ آمادگی کشورها در مواجهه با انقلاب صنعتی چهارم است. این پژوهش سعی دارد با استفاده از الگوریتم های هوش مصنوعی، شامل خوشه بندی و طبقه بندی، مدلی آینده پژوهانه را ارائه دهد که بتواند حرکت کشورها به سمت فناوری های صنعت 4.0 را پیش بینی کند.
روش شناسی: در این پژوهش از الگوریتم خوشه بندی چگالی سریع (FDC) برای تقسیم کشورها به خوشه های مجزا و سپس از الگوریتم های kNN و SVM برای مدل سازی و پیش بینی حرکت کشورها به دیگر دسته ها استفاده شده است. هم چنین از الگوریتم های هوش جمعی برای بهینه سازی عملکرد الگوریتم ها بهره گرفته شده است.
یافته ها و نتایج: تشکیل یک شاخص ترکیبی برای دسته بندی کشورها و پیش بینی حرکت آن ها به سمت صنعت 4.0 از دستاوردهای این پژوهش است. در این پژوهش، کشورها بر اساس میزان آمادگی در مواجهه با انقلاب صنعتی چهارم، به سه خوشه بالغ، در حال رشد و کمتر بالغ افراز گردیده و ویژگی ها و روند حرکتی هر خوشه تبیین شد. بهینه سازی الگوریتم های kNN و SVM باعث بهبود عملکرد آن ها نسبت به سایر الگوریتم ها انجام شد.
نتیجه گیری: عملکرد بهتر شاخص ترکیبی پیشنهادی نسبت به الگوریتم های مشابه دیگر، نشان از اثربخشی روش پیشنهادی در پیش بینی حرکت کشورها به سمت فناوری های صنعت 4.0 دارد. با شناسایی خوشه ایران و رتبه کل و رتبه در هر یک از زیرشاخص ها، الگوی حرکتی ایران و پیشنهادات برای ارتقا ارائه شد. موضوعی که می تواند ضمن ارتقای آمادگی فناوری محور کشور به ارتقای قدرت و جایگاه ایران اسلامی در حوزه های مختلف از جمله حوزه دفاع و امنیت ملی یاری رساند
مدلسازی شایستگی های نیروی کار در صنایع تولیدی انقلاب صنعتی چهارم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
انقلاب صنعتی چهارم چالش جدیدی را برای افراد به عنوان نیروی کار ایجاد کرده است، زیرا فناوری های جدید به مهارت ها و شایستگی های جدید نیاز دارند. بر همین اساس هدف این پژوهش مدلسازی شایستگی های نیروی کار در صنایع تولیدی انقلاب صنعتی چهارم، روش تحقیق آن توصیفی- مدلسازی و جامعه آماری آن شامل دو بخش خبرگان و مدیران شرکت های تولیدی در استان آذربایجان شرقی می باشد. در این پژوهش 17 نفر از خبرگان در بخش اول مشارکت داشته و 175 نفر از مدیران شرکت-های تولیدی بزرگ در بخش دوم پژوهش به پرسشنامه ها پاسخ داده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل داده ها از مدلسازی ساختاری- تفسیری و مدلسازی مسیری- ساختاری بر اساس رویکرد حداقل مربعات جزئی بهره گرفته می شود. یافته های نشان می دهد که مدل شایستگی های نسل چهارم نیروی کار در صنایع تولیدی در پنج سطح قرار می گیرد. شایستگی مهارت های فکری بیشترین تأثیر گذاری و مهارت های فنی بیشترین تأثیرپذیری را در مدل شایستگی های نیروی کار در صنایع تولیدی دارند. آزمون مدل تدوین شده در بین شرکت ها نشان دهنده روایی و پایایی مناسب مدل تبیین شده است. بررسی ضرایب مسیر نشان دهنده تأیید روابط مستقیم و غیر مستقیم مولفه های اصلی شایستگی های نسل چهارم نیروی کار و تأیید معنی داری این روابط در شرکت-های تولیدی می باشد.
نقش منابع انسانی در استقرار فناوری های صنعت 4.0 و هوشمندسازی صنایع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
187 - 225
حوزههای تخصصی:
امروزه هوشمندسازی و استفاده از فناوری های صنعت 4.0 به دلیل مزایای مختلفی همچون ردیابی مواد اولیه و محصولات تولید شده، کاهش هزینه ها و ... مورد توجه بسیاری از صنایع قرار گرفته است. یکی از مهم ترین عوامل در تسهیل استقرار صنعت 4.0، منابع انسانی است. هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش منابع انسانی بر استقرار صنعت 4.0 در صنعت فولاد یزد است. با استفاده از ادبیات پژوهش، 13 عامل مرتبط با منابع انسانی اثرگذار بر استقرار صنعت 4.0 شناسایی شده است. در ادامه با استفاده از رویکرد دلفی فازی و انتخاب 17 نفر از اساتید دانشگاهی و مدیران صنعت فولاد یزد با روش نمونه گیری گلوله برفی و نظرخواهی از آنان، سه عامل توانایی یادگیری مستمر، تحلیل داده و هوش تجاری و امنیت و حفظ حریم خصوصی مورد تأیید قرار نگرفتند. همچنین بر اساس خواست نویسندگان پژوهش از خبرگان مرتبط با اضافه کردن عوامل مرتبط بر اثرگذار بر استقرار صنعت 4.0، سه عامل آزادی عمل در انجام کار، زمان کافی برای انجام کار و نوآوری و خلاقیت معرفی شد. در نهایت با استفاده از رویکرد دیماتل فازی روابط علی- معلولی میان عوامل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که همکاری و تعامل به عنوان مهم ترین عامل استقرار صنعت 4.0 در صنعت فولاد یزد است. سودمندی درک شده و جذب نیروی ماهر به عنوان اثرگذارترین عامل و نوآوری و خلاقیت و یادگیری و توانمندسازی به عنوان اثرپذیرترین عوامل بر استقرار صنعت 4.0 شناخته شده اند.
موردپژوهی توسعه تجارت الکترونیک کشورهای پیشرو در عصر اقتصاد دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۱۲۸
27 - 50
حوزههای تخصصی:
ظهور فناوری های نوپدید عصر اقتصاد دیجیتال بر سرعت توسعه تجارت الکترونیک در جهان افزوده و به عاملی برای رقابت پذیری در مسیر رشد این بخش بدل شده است. از این منظر بررسی اسناد بالادستی به منظور شناسایی عوامل کلیدی پیشران رشد تجارت الکترونیک کشور های پیشرو در عصر اقتصاد دیجیتال، می تواند به یافتن راه کار های سیاستی مؤثرتری برای ایران کمک نماید. بر این مبنا در مطالعه حاضر نخست به بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهش پرداخته شد و سپس بررسی نظام مند 16 سند توسع های حوزه تجارت الکترونیک از چهار کشور پیشگام منتخب انجام شد. پس از انتخاب و بررسی اسناد، تحلیل محتوای کیفی اسناد به روش کدگذاری انجام شده و به شناسایی چهار پیشران اساسی برای توسعه زیرساخت های دیجیتال و پنج پیشران برای توسعه تجارت الکترونیک منجر شد. پیشران های کلیدی زیل توسعه زیرساخت دیجیتال عبارتند از: توسعه و تقویت زیرساخت اتصال دیجیتال داده، زیرساخت ذخیره سازی و پردازش داده ها، زیرساخت دستگاه ها و ترمینال داده، زیرساخت خدمات دیجیتال و اپلیکیشن ها. پنج پیشران کلیدی شناسایی شده در زیل توسعه تجارت الکترونیک نیز مشتمل بر تقویت انطباق دیجیتال با فناوری های نوپدید، توسعه فضای کسب وکار های دیجیتال، تسهیل گری قانونی و حقوقی، صادرات گرایی و همکاری های بین المللی و توسعه تجارت الکترونیک پایدار با رعایت مسئولیت اجتماعی و حفاظت از محیط زیست می باشند. سپس بر اساس یافته های موجود و با کمک نرم افزار های پاژک و گفی نقشه شناختی فازی اسناد کشور های منتخب بررسی و تحلیل شد. بر اساس نتایج مشخص شد که پیشران توسعه و تقویت زیرساخت اتصال دیجیتال داده بیشترین اثرگذاری و اثرپذیری را نشان می دهد. نهایتاً پیشنهادات کاربردی نیز برای سیاست گذاری در ایران ارائه گردید.
شناسایی شایستگی های کلیدی مدیریتی در عصر انقلاب صنعتی چهارم با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
1 - 23
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی شایستگی های کلیدی مدیریتی در عصر انقلاب صنعتی چهارم با رویکرد فراترکیب می باشد.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای؛ از لحاظ ماهیت و سبک تحلیل مؤلفه ها، جزء پژوهش های کیفی و براساس جمع آوری داده ها، اسنادی است. از منظر روش انجام پژوهش، تحلیلی- توصیفی است و مؤلفه های پژوهش با استفاده از روش کیفی فراترکیب هفت مرحله ای ساندلوسکی و باروسو جمع آوری و تحلیل شده اند. به منظور شناسایی شایستگی های کلیدی مدیریتی در عصر انقلاب صنعتی چهارم، پژوهشگران به جستجوی سیستماتیک پژوهش های انجام شده مربوط به این عوامل در شش پایگاه علمی ساینس دایرکت، امرالد، وایلی، سیج، تیلور اند فرانسیس، اشپرینگر و همچنین پایگاه استنادی اسکوپوس بین سال های 2010 تا 2024 پرداختند. در بررسی های اولیه، تعداد 107 منبع یافت شد که پس از طی مراحل غربال گری و اعتبارسنجی و بهره گیری از ابزار CASP در نهایت 18 مقاله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای بررسی کیفیت یا پایایی شاخص ها از ضریب کاپا در نرم افزار SPSS استفاده شده است که در پژوهش حاضر برابر با 86/0 است که نشان دهنده پایایی مناسب شاخص های این پژوهش می باشد.
یافته ها: براساس یافته های پژوهش، شایستگی های کلیدی مدیریتی در عصر انقلاب صنعتی چهارم شش شایستگی اصلی شامل؛ شایستگی های فردی، اجتماعی، روش شناختی، حرفه ای، فنی و مدیریتی، و 225 شایستگی فرعی می باشد.
بحث و نتیجه گیری: مدیرانی که در عصر انقلاب صنعتی چهارم کار می کنند، برای موفقیت به شایستگی های متفاوتی نیاز دارند و مدل شایستگی های شناسایی شده، می تواند مبنایی را برای انتخاب و انتصاب، ارزیابی عملکرد، آموزش و توانمندسازی مدیران فراهم نماید.
تحلیل شناختی توسعه شایستگی های نیروی انسانی در راستای انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
173 - 209
حوزههای تخصصی:
هم اکنون جهان در عصر انقلاب صنعتی چهارم به سر می برد، اگرچه این عصر به سبب پیشرفت های تکنولوژیکی فرصت های بسیاری را برای بنگاه ها و سازمان ها فراهم می کند، اما با این وجود چالش های زیادی را نیز با خود به همراه دارد. یکی از این چالش ها نیاز به مجموعه شایستگی ها و مهارت های جدیدی است که به سبب تحول ماهیت مشاغل از طریق دیجتالی شدن در صنعت 4.0 رخ می دهد. بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی شایستگی های مورد نیاز نیروی انسانی در صنعت 4.0 و ارائه نقشه راه ارتقاء این شایستگی ها در راستای انقلاب صنعتی می باشد. در همین راستا در پژوهش حاضر ابتدا با بررسی ادبیات و مرور پیشینه پژوهش شایستگی های صنعت 4.0 و اقدامات و کارکردهای لازم جهت ارتقاء این شایستگی ها استخراج گردید. سپس با استفاده از روش تاپسیس فازی شایستگی های استخراج شده اولویت بندی و در نهایت روابط بین اقدامات جهت ارتقاء شایستگی ها با استفاده از روش نقشه شناختی فازی شهودی تبیین شد. یافته های بدست آمده حاکی از آن است که شاخص تمایل مدیران و مالکان بنگاه ها برای حرکت به سمت هوشمندسازی و ایجاد کارخانه های هوشمند نسبت به سایر اقدامات از مرکزیت بیشتری برخوردار است، که در نتیجه می بایست توجه بیشتری به آن نمود. همچنین در اولویت بندی شایستگی ها مشخص شد که شایستگی مشتری مداری دارای بالاترین اولویت می باشد.
طراحی الگوی شایستگی های نیروی کار صنایع تولیدی در انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
201 - 222
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: با وجود تحولات ناشی از فناوری ها در فرآیندهای کاری، دگرگونی دیجیتال مستلزم بهره گیری از مهارت های انسانی برای تضمین قابلیت استفاده و کارایی فناوری های دیجیتال است. در این راستا، بازار کار نیز نیازمند انطباق با تقاضاهای جدید مرتبط با این تغییرات است. انقلاب صنعتی چهارم تأثیر چشمگیری بر نیروی کار داشته و موجب دگرگونی های اساسی در پروفایل های شغلی شده است. بر همین اساس، این پژوهش با هدف طراحی الگوی شایستگی های نیروی کار در انقلاب صنعتی چهارم و آزمون آن در شرکت های تولیدی بزرگ استان آذربایجان شرقی انجام شده است.
روش ها: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، در حوزه پژوهش های کاربردی-توسعه ای قراردارد و روش تحقیق آمیخته اکتشافی (کیفی- کمی) بوده است که در بخش کیفی بر اساس روش داده بنیاد و استفاده از نرم افزار NVivo، سازه و اجزاء الگوی شایستگی های نیروی کار در صنایع تولیدی مشخص شده است. همچنین در بخش کمی از معادلات ساختاری استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کیفی، خبرگان دانشگاهی و مدیران صنعتی بودند و در بخش کمی، مدیران بخش صنعتی که تعداد ایشان 302 نفر بوده است، نمونه گیری در بخش کیفی به صورت اشباع نظری انجام گرفته و هفده فرد خبره در مصاحبه ها شرکت نموده اند. در بخش کمی با استفاده از قاعده سرانگشتی 90 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند، قلمرو مکانی تحقیق صنایع تولیدی بزرگ استان آذربایجان شرقی و قلمرو زمانی آن سال 1401 بوده است. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه بر اساس یافته های بخش کیفی بوده و برای تجزیه و تحلیل یافته های کیفی از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمی از معادلات ساختاری استفاده شده است.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهند که شرایط علی، زمینه ای و مداخله ای به طور مستقیم بر طراحی الگوی شایستگی های نیروی کار در انقلاب صنعتی چهارم تأثیرگذار هستند. در شرایط علی، عواملی مانند پویایی محیط فناوری و نیاز به مهارت های جدید، نیروی کار را به سمت یادگیری و به روزرسانی مداوم مهارت ها سوق می دهند. از سوی دیگر، شرایط زمینه ای شامل پشتیبانی فرهنگی و سرمایه گذاری در زیرساخت ها به تقویت فرآیند یادگیری و توسعه شایستگی ها کمک می کند. همچنین، مداخلات مدیریتی و برنامه های آموزشی به عنوان شرایط مداخله ای، می توانند به افزایش توانمندی های نیروی کار در زمینه های فنی و اجتماعی کمک کنند. این شرایط به واسطه ارتقاء عملکرد سازمانی و بهبود کیفیت کار، به تحقق اهداف سازمانی و افزایش رضایت شغلی منجر می شوند. در نهایت، این یافته ها بر لزوم اتخاذ راهکارهای مناسب برای بهبود مستمر شایستگی های نیروی کار تأکید می کنند تا سازمان ها بتوانند در دنیای رقابتی امروز به موفقیت دست یابند، نتایج حاصل از بخش کمی پژوهش بیانگر آن بود که شرایط علی بر مقوله اصلی و مقوله اصلی بر راهبردها و راهبردها بر پیامدها تأثیر مثبت و معناداری دارد. شرایط مداخله گر بر راهبردها و درنهایت شرایط زمینه ای بر راهبردها تأثیر مثبت و معناداری دارد.
نتیجه گیری: نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان می دهند که برای طراحی الگوی شایستگی نیروی کار در دوران انقلاب صنعتی چهارم، نیاز به شناسایی مهارت های کلیدی است که شامل تسلط بر فناوری های نوین، مهارت های اجتماعی و همکاری، سازگاری و انعطاف پذیری، و تفکر انتقادی و خلاق می شود. این شایستگی ها در افزایش توانمندی های نیروی کار و پاسخ گویی به چالش های جدید محیط کار حیاتی هستند. همچنین، پژوهش به ضرورت زیرساخت های حمایتی فرهنگی و دولتی برای پیاده سازی موفق این الگو اشاره دارد و تأکید می کند که آموزش های منسجم و برنامه های توسعه ای باید برای ارتقاء مهارت های کارمندان به کار گرفته شوند. در نهایت، این الگوی شایستگی به سازمان ها کمک می کند تا بهره وری را افزایش دهند، کیفیت کار را بهبود بخشند و رضایت شغلی و نگهداری استعدادها را تقویت کنند.
شناسایی و اولویت بندی پیشران های «ساخت و ساز چهار» در ایران برای افق زمان بیست ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
159 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف: نفوذ جریان نوپدید انقلاب صنعتی چهارم در صنعت قدیمی ساخت وساز باعث شده است که جریان انقلابی تازه ای در این عرصه شکل بگیرد که طی چند سال اخیر با عنوان «ساخت و ساز چهار» به دنیای علم و فناوری معرفی شده است. منظور از این پدیده نوین، کاربرد فناوری های متعلق به رویکرد صنعت چهار در صنعت ساختمان است. سؤال اصلی در این مطالعه آن است که پیشران ها و زمینه های تأثیرگذار بر شکل گیری پدیده ساخت و ساز چهار در کشور ایران کدامند و از آن میان، کدام ها اهمیت و اولویت بیشتری دارند.
روش: برای یافتن پاسخ علمی به این پرسش، پژوهشی توسعه ای، کیفی و توصیفی طراحی شد که در گام نخست آن، فهرستی اولیه از پیشران های احتمالی این پدیده به استناد سوابق پژوهشی و گزارش های علمی معتبر تنظیم گردید و سپس با تشکیل نشست خبرگان، این فهرست بر اساس مقتضیات بومی جامعه ایرانی مورد پالایش قرار گرفت. در مرحله دوم، این مطالعه که با هدف اولویت بندی این پیشران ها اجرا شد، با مشارکت تعدادی از خبرگان، ضمن اجرای دو دور از تکنیک دلفی، این عوامل و زمینه ها در سه سطح اولویت بندی شدند.
یافته ها: دو پیشران «همکاری های علمی کشور با جهان پیشرفته» و «پیشرفت های فناورانه در عرصه های نوین» به عنوان اولویت اول انتخاب شدند، پنج پیشران به عنوان اولویت دوم و هشت پیشران در اولویت سوم قرار گرفتند.
نتیجه گیری: یافته های این تحقیق می تواند برای ترسیم نقشه راه پیوستن کشورمان به جریان جدید ساخت و ساز چهار مورد استفاده قرار گیرد و برنامه های راهبردی و عملیاتی به منظور موفقیت صنعت ساختمان کشور در این عرصه را هدایت کند.