هاجر سلیمانی زاده

هاجر سلیمانی زاده

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

تحلیل کارکرد فناوری فراجهان در نگهداشت و جذب دانش با استفاده از رویکرد تلفیقی مدل سازی ساختاری تفسیری و معادلات ساختاری (مورد مطالعه: صنعت برق کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت دانش نگهداشت دانش جذب دانش فناوری متاورس هوش مصنوعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۳۱
با توجه به اهمیت مدیریت دانش در بهبود عملکرد صنایع مختلف از جمله صنعت برق در زمینه-هایی همچون کاهش خطرات ایمنی، استفاده از سیستم های پیچیده و ...، نگهداشت و جذب دانش به منظور ارتقاء سطح مهارت کارکنان ضروری است. هدف از انجام این پژوهش بررسی چگونگی کارکرد فناوری فراجهان در نگهداشت و جذب دانش در صنعت برق کشور است. به منظور انجام پژوهش حاضر در ابتدا 12 دستاورد حاصل از کارکرد فناوری فراجهان با مرور پیشینه پژوهش شناسایی و به تأیید خبرگان و مدیران صنعت برق کشور رسید. در ادامه با استفاده از روش نمونه-گیری قضاوتی و نظرخواهی از 15 نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیران صنعت برق کشور، نحوه ارتباط میان دستاوردهای حاصل از کارکرد فناوری فراجهان شناسایی و مدل مفهومی چگونگی کارکرد فناوری فراجهان در نگهداشت و جذب دانش در صنعت برق کشور با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری ارائه شد. مدل سازی ساختاری تفسیری دارای کاستی هایی از جمله اتکاء به شهود و قضاوت شرکت کنندگان است. این مشکل اعتبار رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری را تحت تأثیر قرار می دهد. برای حل این مشکل و به منظور اعتبارسنجی مدل ارائه شده حاصل از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری، از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 350 پرسشنامه میان کارکنان و مدیران صنعت برق کشور توزیع و تعداد 307 پرسشنامه بازگشت داده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که فناوری فراجهان از طریق قابلیت هایی همچون هوش مصنوعی محیطی، شبیه سازی، پردازش زبان طبیعی، استفاده از شبکه های اجتماعی، تحلیل داده ها، سازماندهی دانش، همکاری، به اشتراک گذاری دانش، دسترسی به منابع گسترده، آموزش تعاملی، ذخیره سازی دانش و به روز رسانی دانش در نگهداشت و جذب دانش نقش اساسی دارد.
۲.

ارائه مدلی جهت مدیریت منابع در زنجیره تأمین پایدار در صنایع منتخب با رویکرد تطبیقی روش های K-میانگین، تحلیل مؤلفه های اصلی و جنگل های تصادفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت منابع مدیریت زنجیره تأمین پایدار صنایع تولیدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۸ تعداد دانلود : ۲۰۶
مدیریت منابع از مهمترین عوامل پایداری محیط زیست می باشد. مدیریت بر منابع، به دلیل کمیاب بودن آن ها در تولید، توجه خاص مبتنی بر اصول علمی را می طلبند. صنایع تولیدی از جمله بزرگترین مراکز مصرف منابع به ویژه منابع طبیعی محسوب می شوند. بنابراین نیاز است صنایع مختلف در بهره برداری از این منابع جهت رفع نیازهایشان به اصول توسعه ی پایدار متعهد باشند. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر ارائه ی مدلی جهت مدیریت منابع در زنجیره تامین پایدار در صنایع مختلف می باشد. بدین منظور ابتدا بر اساس مطالعات پیشین و نظر خبرگان شاخص های مدیریت منابع در زنجیره تامین پایدار شناسایی شده و سپس به کمک تطبیق سه روش K-میانگین، تحلیل مولفه های اصلی و جنگل های تصادفی مدلی جهت تعیین میزان اهمیت شاخص ها در صنایع مختلف، بر پایه ی پرسشنامه های تکمیل شده، ارائه گردید. نتایج نشان می دهد شاخص های مدیریت محیط زیست و همکاری های بین بخشی در صنعت خودروسازی با اهمیت ترین شاخص ها می باشند. در صنعت کاشی و سرامیک شاخص های مسائل اجتماعی و شاخص مدیریت منابع انسانی از اهمیت بالایی برخوردار هستند. همچنین در صنعت فولاد، شاخص های مسائل اجتماعی و مدیریت محیط زیست به عنوان با اهمیت ترین شاخص ها شناسایی شدند. در صنعت مواد غذایی شاخص های مدیریت کیفیت، همکاری های بین بخشی و مدیریت منابع انسانی از اهمیت بالایی برخوردار هستند. به علاوه، در صنعت نساجی شاخص مدیریت کیفیت به عنوان با اهمیت ترین شاخص شناخته شد. نتایج به دست آمده از صنایع مختلف پیشنهادات کاربردی جهت اولویت بندی فعالیت های بهبود و بهره وری از منابع در راستای پایداری فراهم می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان