مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
سوگیری توجه
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه سوگیری توجه (نسبت به چهره های خشمگین، شاد و اشیا) در افراد مبتلا به هراس اجتماعی و افراد بهنجار بود.
روش: گروه مبتلا به هراس اجتماعی هشت نفر بودند که با استفاده از مقیاس غربالگری هراس اجتماعی و مصاحبه بالینی انتخاب و با 12 نفر از گروه شاهد، در متغیرهای سن، جنسیت و سطح تحصیلات همتا شدند. سپس، آزمون رایانه ای «پروب دات تصویری» با استفاده از تصاویر واقعی چهره در دو گروه اجرا شد.
یافته ها: نتایج که با روش تکرار سنجش مختلط و آزمون تعقیبی LSD تحلیل شد، حاکی از آن بود که افراد مبتلا به هراس اجتماعی، در مقایسه با گروه شاهد، اجتناب خود را از چهره های خشمگین نشان می دهند.
مقایسه پردازش انتخابی اطلاعات مربوط به تهدید در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب منتشر و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
حوزه های تخصصی:
"این پژوهش از نوع پژوهشهای علی ـ مقایسهای است که با هدف مقایسه پردازش انتخابی اطلاعات و نقش توجه آگاهانه در این فرایند در اختلالهای اضطرابی صورت گرفته است. بدین منظور سه گروه 15 نفری از آزمودنیها شامل گروه افراد بهنجار (بهصورت تصادفی نظاممند از بین همراهان بیماران انتخاب شدند)، گروه بیماران مبتلا به اختلال اضطراب منتشر (GAD) و گروه بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) از بین بیماران مراجعهکننده به مراکز درمانی روانشناسی و مطبهای خصوصی روانپزشکی در شهر نیشابور بهصورت تصادفی انتخاب شدند و سپس در یک موقعیت آزمایشی با آزمون استروپ و آزمون بازشناسی مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که سوگیری توجه بیماران مبتلا به اختلال اضطراب منتشر در مقایسه با دو گروه دیگر، به سمت نشانههای تهدید بدنی و اجتماعی است (P<0/01). در حالی که سوگیری توجه بیماران مبتلا به اختلال PTSD فقط به سمت نشانههای تهدید مربوط به PTSD است و این محرکها را به طور انتخابی پردازش میکنند (P<0/01). یکی دیگر از یافتههای پژوهش این بود که علیرغم پردازش بیشتر نشانههای تهدید بدنی و اجتماعی در گروه مبتلا به GAD و نیز نشانههای تهدید مربوط به PTSD در گروه مبتلا به PTSD، از نظر یادآوری این نشانهها بعد از آزمایش بین سه گروه تفاوت معناداری وجود نداشت (P>0/05).
"
مقایسه سوگیری توجه نسبت به چهره های هیجانی در بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی، اضطراب منتشر و افراد عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
در دو دهه اخیر انبوهی از پژوهشهای بالینی انجام شده تا به فهم زیربناهای اصلی اختلال اضطراب اجتماعی کمکنمایند. نقش شناخت در ایجاد و تداوم بیماریهای اضطرابی، از دیرباز در کانون توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه سوگیری توجه نسبت به چهرههای هیجانی در مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی با بیماران مبتلا به اضطراب منتشر و افراد عادی انجام شد.
روش: این مطالعه علی- مقایسهای روی 15 نفر بیمار اضطراب اجتماعی، ١٠ نفر بیمار اضطراب منتشر و 2٠ نفر از افراد عادی که بهروش نمونهگیری در دسترس از بین مراجعان مراکز و درمانگاههای روانپزشکی شهر شیراز در سال 1388 انجام شد. آزمودنیها چهرهها را با الگوی تکلیف کامپیوتری در دو حالت هیجانی مثبت و منفی از بین چهرههای خنثی شناسایی نمودند. دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر با نرمافزار SPSS 17 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: مبتلایان به اضطراب اجتماعی در مقایسه با افراد عادی، در تشخیص چهرههای مثبت روگردانی بیشتر و در تشخیص چهرههای منفی سوگیری بیشتری نشان دادند. تعداد چهرههای ارایهشده برحسب نوع چهره، تفاوتهای معنیداری در تمایز بین نوع چهرهها و زمان واکنش ایجاد نمود.
نتیجهگیری: مبتلایان به اضطراب اجتماعی چهرههای حاوی لبخند را بهعنوان محرکتهدیدکننده تفسیر نموده و از آنها اجتناب میکنند، بنابراین بهعنوان راهکاری اجتنابی، محل صحیح چهرههای منفی را در مقایسه با چهرههای مثبت، بیشتر تشخیص می دهند.
نقص توجه در اختلال وسواس- بی اختیاری: تعیین واژه های فارسی مرتبط با وسواس و سوگیری توجه به آن ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سوگیری توجه به تخصیص افتراقی توجه به سوی محرک تهدید کننده نسبت به محرک خنثی اشاره دارد. هدف از مطالعه حاضر تعیین واژه های فارسی مرتبط با وسواس و مقایسه سوگیری توجه در افراد مبتلا به اختلال وسواس- بی اختیاری و همتایان عادی آن ها بود.
مواد و روش ها: طرح تحقیق پژوهش حاضر از نوع مورد- شاهد بوده، که در آن 46 بیمار مبتلا به اختلال وسواس- بی اختیاری با 46 فرد سالم با دامنه سنی 19 تا 41 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابتدا 265 واژه مبتنی بر ادبیات پژوهشی مربوط به اختلال وسواس- بی اختیاری انتخاب شد و سپس توسط 30 بیمار مبتلا به وسواس- بی اختیاری بر اساس بار تهدیدکنندگی، از صفر تا 10 درجه بندی شد. سپس 40 واژه دارای بیش ترین نمره، برای گنجاندن در تکلیف Stroop هیجانی انتخاب شد. زمان واکنش و همچنین تعداد پاسخ های درست و غلط در آزمون Stroop هیجانی با استفاده از آزمون t مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: دو گروه در زمان واکنش، تفاوت معنی دار داشتند (05/0 < P). همچنین تعداد پاسخ های درست در گروه افراد سالم به طور معنی داری بیشتر از گروه بیمار بود (01/0 < P).
نتیجه گیری: نتایج حاکی از نقصان در کارکردهای توجهی بیماران مبتلا به اختلال وسواس- بی اختیاری نسبت به واژه های مرتبط با وسواس بود. تعیین واژه های فارسی مرتبط با وسواس امکان انجام پژوهش های کنترل شده تر را فراهم آورده، می تواند زمینه ساز به وجود آمدن آزمون های عصب شناختی و تشخیصی کارآمد در حوزه اختلال وسواس- بی اختیاری باشد.
رابطه بین برون گرایی- درون گرایی و سوگیری توجه به چهره های هیجانی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین بعد شخصیتی برون گرایی- درون گرایی نوجوانان و پردازش اطلاعات چهره های هیجانی شاد و خشمگین طرحواره ای پرداخته است. 51 نفر دانش آموز دختر و پسر 11 تا 15 ساله شامل 24 نفر برون گرا و 27 نفر درون گرا براساس نمره هایشان در بعد شخصیتی برون گرایی- درون گرایی پرسشنامه شخصیت نوجوانان آیزنک ( JEPQ ) و انجام یک مصاحبه بالینی نیمه ساختار یافته به عنوان نمونه برگزیده شدند و سپس تکلیف رایانه ای دات-پروب اصلاح شده تصویری بر روی آن ها اجرا گردید. از تحلیل رگرسیون و آزمون T برای تحلیل نتایج استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که بعد شخصیتی برون گرایی- درون گرایی پیش بینی کننده سوگیری توجه نسبت به چهره هیجانی شاد است؛ به طوری که با افزایش میزان برون گرایی در نوجوانان گوش به زنگی توجهی آن ها نسبت به چهره شاد افزایش پیدا می کند (0001 /0= P ). نتایج این پژوهش نشان داد که شخصیت به صورت نظام داری بر ادراک افراد از چهره های هیجانی دیگران تأثیر گذار است و صفت برون گرایی با پردازش اطلاعات هیجانی خوشایند مرتبط است.
مقایسه سوگیری توجه نسبت به مواد افیونی در افراد وابسته و ترک کرده در بین مراجعین به کلینیکهای درمانی و اعضای انجمن های معتادان گمنام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسهی سوگیری توجه نسبت به محرکهای وسوسه انگیز مربوط به مواد افیونی در بین گروه کنترل، ترک کرده و وابسته به مواد انجام شد. طول مدت مصرف و ترک نیز مورد توجه قرار گرفت. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه آماری مورد نظر در این پژوهش عبارت بود از کلیه افراد وابسته به مواد که به نوعی به ادارات بهزیستی، کلینیکهای ترک اعتیاد سرپایی، مراکز تولد دوباره و انجمن معتادان گمنام استان آذربایجان شرقی مراجعه میکردند. در این تحقیق پنج گروه شرکت کننده، شامل افراد وابسته به مواد افیونی (که به دو گروه دارای مصرف طولانی و افراد دارای مصرف کوتاه تقسیم میشدند)، افراد ترک کرده (که به دو گروه دارای ترک طولانی و افراد دارای ترک کوتاه بودند) وگروه گواه میشد. در مجموع، در این تحقیق 103 نفر مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه های نمونه از نظر سن، سواد، و جنس مشابه بودند. برای سنجش سوگیری توجه نسبت به محرکهای وسوسه انگیز مربوط به مواد افیونی، از آزمون بازشناسی کلمات استفاده شد که در این آزمون سه خرده آزمون اصلی و یک آزمون بازشناسی وجود داشت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که در سوگیری توجه نسبت به محرکهای مواد افیونی در گروه گواه و مصرف کننده های خفیف و شدید و همچنین افراد ترک کرده با فاصله زمانی کوتاه مدت تفاوت وجود داشت. همچنین، گروه کنترل دارای وسوسه و سوگیری توجه کمتری نسبت به گروه های دیگر بودند. در نهایت، افرادی که دارای مصرف خفیف هستند در مقایسه با گروه کنترل احساس تهدید بیشتری میکردند. نتیجه گیری: یافته های این تحقیق تلویحات کاربردی دارند و میتواند مورد توجه متخصصان در امر درمان اعتیاد قرار گیرد.
بررسی تفاوتهای سوگیری توجه، عملکرد اجرایی و زمان واکنش در مصرفکنندگان آمفتامین در مقایسه با افراد غیرمصرفکننده مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: اعتیاد به موادمخدر برحسب نوع ماده مصرفی دارای عوارض و اثرات مختلف است. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف مقایسه عملکردهای عصب-روان شناختی در بین مصرفکنندگان شیشه با افراد عادی انجام شده است. روش: پژوهش از نوع علّی-مقایسه ای است که روی دوگروه افراد سوء مصرف کننده مواد و افراد عادی انجام شده است. جامعه آماری کلیه مصرفکنندگان مواد مخدر شهر بهارستان اصفهان بود. گروه مصرفکننده مواد شامل 33 نفر مصرفکننده شیشه بودند که از بین افراد مراجعه کننده به مرکز درمان اعتیاد بهارستان به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. گروه مقایسه شامل 39 نفر از افراد عادی بود که از لحاظ سن، جنس و تحصیلات با گروه اول همتا سازی شدند. افراد هر دو گروه توسط مدیر فنی مرکز و با استفاده از تست های تشخیصی ادراکی مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات ازآزمون کارت های ویسکانسین، دستگاه کرونسکوپ (زمان واکنش) در سه وضعیت ساده، تشخیصی و انتخابی وسوگیری توجه (آزمون استروپ) استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که مصرفکنندگان شیشه در مقایسه با افراد عادی از لحاظ تعداد خطا تفاوت معناداری دارند، ولی از لحاظ خطا، درجاماندگی درآزمون ویسکانسین تفاوت معناداری باهم ندارند. در زمینه زمان واکنش نیز یافته ها نشان داد که مصرفکنندگان شیشه کمترین زمان واکنش و بیشترین میزان خطا را در هر سه حالت داشتند، اما در کوشش به شکل ساده بین دو گروه تفاوتی مشاهده نشد. به عبارت دیگر، دوگروه در کوشش به شکل انتخابی و تشخیصی در زمان و تعداد خطا ها با یکدیگر تفاوت معناداری نشان دادند. همچنین، دو گروه در سوگیری توجه (آزمون استروپ) از لحاظ تعداد خطا با یکدیگر تفاوتی نداشتند، ولی از لحاظ زمان، بین مصرفکنندگان شیشه و افراد سالم تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: میتوان گفت مصرف شیشه میتواند شرایط متفاوتی را از لحاظ عملکردهای شناختی- عصبی در افراد ایجاد کند. شناسایی و فهم این عوامل میتواند علاوه بر کمک به درک بهتر مشکل، به ارایه راهکارهای مختلف درمانی منجر شود.
بررسی سوگیری توجه، سبک های خوردن، و نمایه توده بدنی در افراد رژیم گیرنده و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بر اساس اعلام سازمان بهداشت جهانی، چاقی و اضافه وزن یکی از معضلاتی است که سلامت جمعیت بسیاری از کشورهای جهان، ازجمله ایران را تهدید می کند. بررسی مطالعات پیشین نشان می دهد که عوامل شناختی، به ویژه سوگیری توجه، نقشی مهمی در ناکامی کسانی که به منظور کاهش وزن، تحت رژیم درمانی قرار می گیرند، ایفا می کند. همچنین، نتایج پژوهش های صورت گرفته حاکی از آن است که سبک خوردن افراد، عامل مهمی در پیش بینی میزان موفقیت آنها در رسیدن به هدف کاهش وزن است. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط عوامل فوق در جامعه ایرانی است. روش: در پژوهش حاضر رابطه بین سوگیری توجه، سبک های خوردن، و تعامل این دو در کسانی که تحت رژیم کاهش وزن بودند (34 نفر) و در افراد عادی (35 نفر) مورد بررسی قرار گرفت؛ این افراد واجد ملاک های پر اشتهایی روانی و بی اشتهایی روانی نبودند. برای سنجش سوگیری توجه از نسخه تطبیق یافته آزمون استروپ هیجانی و برای سنجش سبک خوردن غالب از پرسشنامه عادات خوردن داچ استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری حاکی از آن بود که سوگیری توجه خوراکی و نمایه توده بدنی در رژیم گیرندگان، بیش از افراد عادی است. همچنین، اغلب افرادی که رژیم غذایی داشتند، در مقیاس های خوردن بازداری شده و خوردن هیجانی نمرات بالاتری را نسبت به گروه غیر رژیم گیرندگان کسب کردند. نتیجه گیری: رژیم گرفتن می تواند با افزایش سوگیری توجه و غلبه سبک خوردن بازداری شده و هیجانی همراه باشد. این عوامل در چارچوب نظریه انگیزشی می توانند شکست در رِژیم درمانی را تبیین کنند.
تأثیرآموزش مهارت های زندگی برکاهش سوگیری توجه نسبت به محرک های تحریک کننده مواد افیونی در بین افراد ترک کرده اعتیاد
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تأثیر آموزش مهارت های زندگی درکاهش سوگیری توجه نسبت به محرک های وسوسه انگیز مربوط به مواد افیونی در بین افراد ترک کرده انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه آماری مورد نظر در این پژوهش، کلیه افراد ترک کرده اعتیاد بودند که به موسسات و کلینیک های ترک اعتیاد سرپایی، و انجمن معتادان گمنام استان آذربایجان شرقی مراجعه می کردند. نمونه این تحقیق 27 نفر از این مراجعه کنندگان بودند که در طی پاییز و زمستان 1390 مورد مطالعه قرار گرفتند. آزمودنی های دو گروه گواه و آزمایش از نظر سن، سواد، و جنس (تنها مردان) همتا بودند. در این پژوهش از بازشناسی کلمات استفاده شد که در این آزمون سه خرده آزمون اصلی و یک آزمون بازشناسی وجود داشت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های زندگی در گروه آزمایش، سوگیری توجه کمتری به مواد نسبت به گروه گواه داشتند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های زندگی در گروه آزمایش، سوگیری توجه کمتری به مواد نسبت به گروه کنترل داشتند.
مقایسه ی سوگیری توجه به جلوه های هیجانی چهره ای در مبتلایان به اضطراب اجتماعی و گروه سالم غیرمضطرب با فن آوری ردیاب چشمی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افراد از طریق پردازش اطلاعات اجتماعی، درباره ی دنیای اجتماعی اطلاعات کسب می کنند. شیوه ی توجه و تفسیر افراد درباره ی اطلاعات، اثری واضح بر نتیجه گیری آن ها از تعاملات اجتماعی شان دارد. این اطلاعات به شکل های متنوعی شامل رفتارهای غیرکلامی، نشانه های عروضی در کلام و جلوه های هیجانی چهره ای حاصل می شود. این مطالعه به منظور بررسی و مقایسه ی سوگیری توجه به جلوه های هیجانی در مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی و افراد غیرمضطرب، از دستگاه ردیاب چشمی استفاده کرده است. روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش، تمام دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی در دامنه ی سنی 30-18 سال مراجعه کننده در نیمه ی دوم 1390 و نیمه ی اول 1391 به کلینیک دانشکده ی روان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد و جامعه ی بهنجار، دانشجویان غیرمضطرب 30-18 ساله ی دانشگاه فردوسی مشهد بودند. آزمودنی ها 30 فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی و 30 فرد غیرمضطرب بودند. آزمودنی ها پرسش نامه های جمعیت شناختی، هراس اجتماعی و افسردگی بک را تکمیل کردند و توسط تکلیف دات پروب برای اندازه گیری توجه دیداری به جلوه های هیجانی چهره ای پویا با استفاده از دستگاه ردیاب چشمی مدل SMI RED250 آزمون شدند. اطلاعات با آزمون های تحلیل واریانس و تحلیل تی با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه ی 16 تحلیل گردید.
یافته ها: افراد مضطرب اجتماعی نسبت به گروه غیرمضطرب، به طور معنی داری گوش به زنگی سریع تری به جلوه های چهره ای تهدیدکننده دارند (05/0P<). آزمودنی های مضطرب اجتماعی نسبت به گروه غیرمضطرب در 500 میلی ثانیه ی اول ارایه ی محرک ها، اجتناب بیشتری از جلوه های تهدیدکننده نشان دادند و در سرتاسر دوره ی ارایه ی محرک ها (3000 میلی ثانیه) به نشانه های تهدید اجتماعی، مدت زمان بیشتری توجه می کنند.
نتیجه گیری: افراد با اختلال اضطراب اجتماعی مفروضه های منفی درباره ی این که چگونه افراد، آن ها را می بینند شکل می دهند که باعث توجه خاصی به نشانه های محیطی تهدیدآمیز می شود.
اثر هشیاری بر مهار و سوگیری توجه به محرک های مرتبط با مواد در افراد مصرف کننده هروئین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: اعتیاد بر عملکردهای شناختی مختلفی از جمله توجه تاثیر دارد. بررسی اثر هشیاری بر مهار و سوگیری توجه به محرک های مرتبط با مواد در افراد مصرف کننده هروئین و همتایان سالم هدف تحقیق حاضر است. روش: این پژوهش از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه آماری آن تمامی افراد وابسته به مواد افیونی شهر ابهر بود. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 60 نفر افراد مصرف کننده هروئین انتخاب و60 نفر از افراد سالم که از نظر سن و جنس با گروه مصرف کننده همتا شده بود، به عنوان گروه مقایسه انتخاب شد. آزمون های عصب شناختی دات پروب و استروپ اجرا شد. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که در آزمون دات پروب بین دو گروه تفاوت وجود داشت و گروه بهنجار عملکرد بهتری داشتند. در آزمون استروپ نیز محرک های مواد چه به صورت هشیار و چه ناهشیار ارائه شوند، شناسایی شده و نسبت به آن ها در افراد مصرف کننده سوگیری دیده می شود. نتیجه گیری: با توجه به اثرات مخرب اعتیاد بر توانایی شناختی می بایستی در درمان مبتلایان به مشکلات شناختی آن ها توجه شود.
مقایسه بازشناسی هیجان چهره در بیماران مبتلا به اضطراب اجتماعی در مقایسه با افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به دیدگاه دی رویتر و بروسکوت (1995) افراد مبتلا به اختلال هراس اجتماعی هنگام روبرو شدن با موقعیت اجتماعی، ابتدا نسبت به نشانه های تهدید آمیز گوش به زنگ می باشند و پس از تشخیص این نشانه ها از آن اجتناب می کنند. در راستای این نظریه هدف از پژوهش حاضر از یک طرف بررسی بازشناسی هیجان در چهره در افراد مبتلا به اختلال هراس اجتماعی در مقایسه با افراد بهنجار و از طرف دیگر مقایسه بازشناسی هیجان در دو گروه از افراد مبتلا به اختلال هراس اجتماعی با ارائه محرک های هیجانی در زمان های متفاوت است.
حجم نمونه بالغ بر 45 نفر است که شامل 30 نفر از افراد مبتلا به اختلال هراس اجتماعی و 15 فرد به عنوان گروه بهنجار می باشد، 30 فرد مبتلا به هراس اجتماعی به دوگروه تقسیم شدند، بدین صورتکه 15 نفر از آنها در معرض 500 میلی ثانیه ای محرک هیجانی و 15 نفر باقیمانده نیز در معرض 5/2 ثانیه ای محرک های هیجانی قرار گرفتند.
نتایج حاکی از آن بود دو گروه از افراد مبتلا به هراس اجتماعی ، تنها در هیجان خنثی و تنفر با هم تفاوت معناداری داشتند به گونه ای که در هر دو هیجان افراد که در معرض ارائه 500 میلی ثانیه محرک های بازشناسی قرار داشتند عملکرد ضعیف تری نشان دادند.
بنابراین نمی توان اجتناب از بازشناسی هیجان های منفی در این گروه از افراد را با توجه به دیدگاه دی رویتر و بروسکوت (1995)، توجیه کرد.
رابطه بین سوگیری های شناختی و وسوسه در افراد مبتلا به وابستگی به مواد افیونی: نقش تعدیل کنندگی خصوصیات شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بر اساس تحقیقات اخیر، سوگیری در پردازش اطلاعات و ارتباط آن با سایر فاکتورها مثل وسوسه و خصوصیات شخصیتی نقش مهمی را در سبب شناسی و نگهداری اختلالات وابستگی به مواد بازی می کنند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کنندگی خصوصیات شخصیت بر رابطه بین سوگیری های شناختی و وسوسه است. روش: به این منظور 100 نفر از افراد مذکر وابسته به مواد افیونی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده های پژوهش با اجرای آزمایه های پروب دات، حافظه بازشناسی، تکمیل کلمات ناتمام، پرسشنامه عقاید وسوسه انگیز و مقیاس پنج عاملی شخصیت نئو جمع آوری گردید. داده های پژوهش با تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که برخی از خصوصیات شخصیتی می توانند نقش تعدیل کنندگی را در رابطه بین وسوسه و سوگیری توجه و حافظه ضمنی بازی کنند، اما این ویژگی ها اثری در رابطه بین وسوسه و سوگیری حافظه آشکار نداشتند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن بود که پردازش های شناختی خودکارمثل توجه و حافظه ضمنی، پردازش های پایین به بالا هستند و تحت تأثیر خصوصیات شخصیت فرد قرار می گیرند، در حالی که پردازش های شناختی آگاهانه مثل حافظه آشکار، پردازش بالا به پایین هستند و تحت تأثیر ادراک فرد قرار می گیرند.
مقایسه سوگیری توجه نسبت به چهره های هیجانی در نوجوانان دارای اضطراب خصلتی- حالتی بالا و پایین
حوزه های تخصصی:
شواهد نشان می دهند که افراد مضطرب به طور ترجیحی بهمحرک های تهدیدآمیز توجه کرده و محرک های مبهم دارای بار هیجانی را به طور تهدیدآمیز تفسیر می کنند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی سوگیری توجه نسبت به چهره های هیجانی(شاد،خشمگین و خنثی) در نوجوانان دختر با اضطراب خصلتی-حالتی بالا و پایین است. 60 نوجوان دختر 16 تا 18 ساله با اضطراب خصلتی-حالتی بالا (30=n) و اضطراب خصلتی-حالتی پایین (30=n)، با استفاده از پرسشنامه اضطراب صفت-حالت اسپیلبرگر انتخاب شدند. برای ارزیابی پردازش انتخابی توجه آزمایه پروب دات جفت تصویری مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری هایمکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد کهتعامل بین اضطراب خصلتی-حالتی ونمرات سوگیری توجه تنها برای چهره های خشمگین معنادار استو برای دیگر چهره های هیجانی(شاد و خنثی) معنی دار نیست. این مطالعه نشان دادکه نوجوانان بااضطراب خصلتی- حالتی بالا گوش به زنگیقابل توجهی نسبت به چهره های خشمگین نشان می دهند، در حالی که نوجوانان با اضطراب خصلتی– حالتی پایین اجتناب قابل توجهی نسبت به همان چهره نشان می دهند.
مقایسه سوگیری توجه و سبک های پردازش هیجانی در دانشجویان دختر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، مبتلا به بدریخت انگاری و غیرمبتلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های روان شناختی ادعا می کند سوگیری توجه و تحریف در پردازش هیجانی از عوامل تداوم دهنده بسیاری از اختلالات روانی است از این میان اختلال اضطراب فراگیر و اختلال بدریخت انگاری دو نمونه از اختلالات هیجانی شایع هستند که بخش عظیمی از افراد جامعه از آن رنج می برند. هدف پژوهش حاضر مقایسه سوگیری توجه و سبک های پردازش هیجانی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، مبتلا به بدریخت انگاری و غیرمبتلا بود. این پژوهش با استفاده از روش علی مقایسه ای مورد بررسی قرار گرفت. نمونه ی مورد پژوهش شامل 300 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه های دولتی شهر تهران بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه اضطراب بک، پرسشنامه بدریخت انگاری ییل-براون، پرسشنامه پردازش هیجانی باکر و آزمون نرم افزاری دات پروب بود. یافته های پژوهش حاضر نشان داد افراد دارای اختلال اضطراب فراگیر در مقایسه با افراد دارای بدریخت انگاری و غیرمبتلا، سوگیری توجه منفی تری دارند (05/0>P). به علاوه افراد مبتلا به بدریخت انگاری هنگام ادراک محرک ها تحت تأثیر سوگیری توجه نیستند (05/0>P). همچنین افراد مبتلا به اضطراب و افراد مبتلا به بدریخت انگاری در مقایسه با افراد غیر مبتلا بیشتر از سبک های پردازش هیجانی ناکارآمد مزاحمت، سرکوبی، عدم کنترل و تجزیه استفاده می کنند (05/0>P). از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت، توان بخشی و اصلاح سوگیری توجه در تشخیص و درمان اختلال اضطراب فراگیر موثر است. همچنین اصلاح سبک های ناکارآمد پردازش هیجانی در درمان اختلال اضطراب فراگیر و اختلال بدریخت انگاری مفید است.
تأثیر برنامه اصلاح سوگیری توجه بر تغییرمیزان سوگیری توجه زنان چاق نسبت به نشانه های مواد غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی مقدار اثر بخشی کاربرد آزمایه رایانه ای پروب دات، برای اصلاح سوگیری توجه زنان چاق، نسبت به محرک های مربوط به مواد غذایی است. روش: در این پژوهش تعداد 35 نفر از زنان چاق در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. مقدار سوگیری آزمودنی ها نسبت به محرک های مواد غذایی با کاربرد آزمایه پروب دات در پیش آزمون و پس آزمون سنجیده شد. در بخش مداخله، گروه آزمایش، آزمایه اصلاح سوگیری توجه و گروه کنترل پلاسیبو دریافت کردند. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان دادند که از راه آزمایه اصلاح سوگیری توجه می توان سوگیری توجه در زنان چاق نسبت به محرک های مربوط به مواد غذایی را کاهش داد و از این راه به بهبود آنان کمک کرد.
نقش پردازش های شناختی در موفقیت یا شکست رژیم گیرندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه چاقی به یکی از چالش های مهم سلامت در سراسر جهان تبدیل شده است و هر ساله مبالغ هنگفتی صرف پیشگیری و درمان آن می شود. تغییر سبک زندگی با هدف افزایش فعالیت بدنی و پیروی از رژیم غذایی مناسب، رایج ترین درمان چاقی است. اما بسیاری از رژیم گیرندگان در این مسیر ناموفق هستند و نمی توانند برنامه درمانی خود را تا انتها طی کنند. در این پژوهش، نقش پردازش های شناختی در موفقیت یا شکست رژیم گیرندگان مورد مطالعه قرار گرفته است. نمونه مورد مطالعه شامل دو گروه رژیم گیرندگان موفق (42 = N) و رژیم گیرندگان ناموفق (45 = N) با دامنه سنی 18 تا 40 سال بودند. سوگیری توجه به وسیله آزمون نقطه یابی، تداعی مثبت ضمنی (یا سوگیری حافظه) به وسیله نسخه تعدیل شده آزمون تداعی ضمنی، و گنجایش حافظه کاری به وسیله آزمون ان-بک مورد سنجش قرار گرفت. مقایسه دو گروه در متغیرهای سنجیده شده نشان داد که در رژیم گیرندگان ناموفق، نمایه توده بدنی و سوگیری توجه نسبت به خوراکی های پرکالری (69/0 = d) به طور معناداری از رژیم گیرندگان موفق بالاتر بود اما تداعی های ضمنی و گنجایش حافظه کاری، تفاوت معناداری را نشان نداد. این نتایج، همخوان با نتایج مطالعات قبلی است که نشان داد سوگیری توجه نسبت به خوراکی های پرکالری می تواند در شکست رژیم گیرندگان نقش ایفا کند. نتایج در چارچوب مدل پردازش دوگانه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.امروزه چاقی به یکی از چالش های مهم سلامت در سراسر جهان تبدیل شده است و هر ساله مبالغ هنگفتی صرف پیشگیری و درمان آن می شود. تغییر سبک زندگی با هدف افزایش فعالیت بدنی و پیروی از رژیم غذایی مناسب، رایج ترین درمان چاقی است. اما بسیاری از رژیم گیرندگان در این مسیر ناموفق هستند و نمی توانند برنامه درمانی خود را تا انتها طی کنند. در این پژوهش، نقش پردازش های شناختی در موفقیت یا شکست رژیم گیرندگان مورد مطالعه قرار گرفته است. نمونه مورد مطالعه شامل دو گروه رژیم گیرندگان موفق (42 = N) و رژیم گیرندگان ناموفق (45 = N) با دامنه سنی 18 تا 40 سال بودند. سوگیری توجه به وسیله آزمون نقطه یابی، تداعی مثبت ضمنی (یا سوگیری حافظه) به وسیله نسخه تعدیل شده آزمون تداعی ضمنی، و گنجایش حافظه کاری به وسیله آزمون ان-بک مورد سنجش قرار گرفت. مقایسه دو گروه در متغیرهای سنجیده شده نشان داد که رژیم گیرندگان ناموفق نمایه توده بدنی بیشتری داشتند. همچنین سوگیری توجه نسبت به خوراکی های پرکالری (0/69 = d) و ترجیح خوراکی های پرکالری (1/06 = d) در آنها به طور معناداری از رژیم گیرندگان موفق بالاتر بود، اما تداعی های ضمنی و گنجایش حافظه کاری، تفاوت معناداری را نشان نداد. این نتایج، همخوان با نتایج مطالعات قبلی است که نشان داد سوگیری توجه نسبت به خوراکی های پرکالری می تواند در شکست رژیم گیرندگان نقش ایفا کند. نتایج در چارچوب مدل پردازش دوگانه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
اثربخشی نوروفیدبک بر روی ولع مصرف و سوگیری توجه به محرک های مرتبط با مواد در افراد سوءمصرف کننده مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: اعتیاد به مواد مخدر به خاطر دشواری در رسیدن به درمان پایدار و نرخ عود بالا علیرغم انجام سم زدایی و مداخلات دارویی و روان شناختی، از موضوعات مهم سلامت به شمار می رود. هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی نوروفیدبک بر میزان ولع مصرف و سوگیری توجه به محرک های مرتبط با مواد در سوءمصرف کنندگان مواد بود. روش: این پژوهش یک مطالعه شبه آزمایشی همراه با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه به همراه پیش آزمون و پس آزمون بود. تعداد40 بیمار وابسته به مواد افیونی مراجعه کننده به مراکز متادون درمانی به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و پس از پاسخ دهی به پرسش نامه های ولع مصرف مواد و آزمون مکانیزم توجه انتخابی استروپ، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) جای گرفتند. ابزارهای به کار رفته در این پژوهش پرسش نامه ولع مصرف فرانکن (2003) و آزمون استروپ بود. جلسات درمانی نوروفیدبک شامل 20 جلسه بود که هر جلسه به مدت 30 دقیقه اجرا شد. سپس هر دو گروه بار دیگر به پرسش نامه های فوق پاسخ دادند. یافته ها: تحلیل داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کواریانس نشان داد که در میانگین گروه های آزمایش و گواه در میزان ولع مصرف مواد و سوگیری توجه در مرحله پس آزمون تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به نظر می رسد که نوروفیدبک می تواند موجب کاهش ولع مصرف و سوگیری توجه به نشانه های مواد در سوءمصرف کنندگان مواد شود. لذا به درمان گران پیشنهاد می شود از نوروفیدبک به عنوان یک روش مداخله برای درمان افراد معتاد استفاده شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر باورهای غیرمنطقی و سوگیری توجه نسبت به محرک ها با بار هیجانی منفی، در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر باورهای غیرمنطقی و سوگیری توجه نسبت به محرک ها با بار هیجانی منفی، در دختران نوجوان انجام گرفته است. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دختران پایه دوم دبیرستان شهر قم که در سال تحصیلی 95-94 مشغول به تحصیل بوده اند تشکیل داد. حجم نمونه نهایی این پژوهش 40 نفر از دختران با باورهای غیرمنطقی بالا بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) گمارش شدند. ابزار پژوهش، مقیاس باورهای غیرمنطقی جونز و آزمون پروب دات بود. بسته درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد که توسط هیس، استروسال و ویلسون (1999) ساخته شده است، در قالب 6 جلسه (هفتگی) 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره (آنکوا) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر باورهای غیرمنطقی دختران نوجوان اثربخش نیست (05/0
نقش فعالیت بدنی در سوگیری توجه به تصاویر تیپ بدنی و نارضایتی از تصویر بدنی در بانوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سوگیری توجه به تصاویر بدنی می تواند با نارضایتی از تصویر همراه گردد و باتوجه به نقش تسهیل کننده ورزش بر سلامت بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش فعالیت بدنی در سوگیری توجه به تصاویر تیپ بدنی و نارضایتی از تصویر بدنی در بانوان می باشد. روش: طرح پژوهش حاضر به روش علّی مقایسه ای و همبستگی انجام گرفت. بدین منظور در 130 بانو شرکت کننده در فعالیت های ورزشی (65 نفر) و بدون مشارکت ورزشی (65 نفر که با گروه فعال همگن گردیده بودند) سوگیری توجه و نارضایتی از تصویر بدنی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایه دات پروب برای بررسی سوگیری توجه و پرسشنامه چندبعدی خود بدن برای بررسی نارضایتی از تصویر بدنی مورد استفاده قرار گرفت. برای بررسی ارتباط بین نمرات حاصل از سوگیری توجه و نارضایتی از تصویر بدنی از ضریب همبستگی پیرسون و برای بررسی نقش فعالیت بدنی و برای مقایسه این متغیرها در دو گروه فعال و غیرفعال آزمون تی مستقل استفاده شد. یافته ها: بررسی نتایج نشان داد که سوگیری توجه به تصاویر تیپ بدنی با نارضایتی از تصویربدنی به صورت مستقیم و معنادار بوده و تفاوت معناداری در نارضایتی از تصویر بدنی و سوگیری توجه دو گروه وجود دارد به طوری که افراد فعال نارضایتی از تصویر بدنی کمتری نسبت به دیگر گروه داشتند و ارزیابی بهتر بدن و تصویر بدنی مثبت تر اجزای بدن در گروه فعال می باشد. نتیجه گیری: به نظر می رسد معیارهای غیر واقعی زیبایی و تناسب اندام و انتظارات افراد از بدن خود و دیگران با داشتن فعالیت ورزشی و بدنی مناسب می تواند تغییر یابد.