هدف: اعتیاد به موادمخدر برحسب نوع ماده مصرفی دارای عوارض و اثرات مختلف است. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف مقایسه عملکردهای عصب-روان شناختی در بین مصرفکنندگان شیشه با افراد عادی انجام شده است. روش: پژوهش از نوع علّی-مقایسه ای است که روی دوگروه افراد سوء مصرف کننده مواد و افراد عادی انجام شده است. جامعه آماری کلیه مصرفکنندگان مواد مخدر شهر بهارستان اصفهان بود. گروه مصرفکننده مواد شامل 33 نفر مصرفکننده شیشه بودند که از بین افراد مراجعه کننده به مرکز درمان اعتیاد بهارستان به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. گروه مقایسه شامل 39 نفر از افراد عادی بود که از لحاظ سن، جنس و تحصیلات با گروه اول همتا سازی شدند. افراد هر دو گروه توسط مدیر فنی مرکز و با استفاده از تست های تشخیصی ادراکی مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات ازآزمون کارت های ویسکانسین، دستگاه کرونسکوپ (زمان واکنش) در سه وضعیت ساده، تشخیصی و انتخابی وسوگیری توجه (آزمون استروپ) استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که مصرفکنندگان شیشه در مقایسه با افراد عادی از لحاظ تعداد خطا تفاوت معناداری دارند، ولی از لحاظ خطا، درجاماندگی درآزمون ویسکانسین تفاوت معناداری باهم ندارند. در زمینه زمان واکنش نیز یافته ها نشان داد که مصرفکنندگان شیشه کمترین زمان واکنش و بیشترین میزان خطا را در هر سه حالت داشتند، اما در کوشش به شکل ساده بین دو گروه تفاوتی مشاهده نشد. به عبارت دیگر، دوگروه در کوشش به شکل انتخابی و تشخیصی در زمان و تعداد خطا ها با یکدیگر تفاوت معناداری نشان دادند. همچنین، دو گروه در سوگیری توجه (آزمون استروپ) از لحاظ تعداد خطا با یکدیگر تفاوتی نداشتند، ولی از لحاظ زمان، بین مصرفکنندگان شیشه و افراد سالم تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: میتوان گفت مصرف شیشه میتواند شرایط متفاوتی را از لحاظ عملکردهای شناختی- عصبی در افراد ایجاد کند. شناسایی و فهم این عوامل میتواند علاوه بر کمک به درک بهتر مشکل، به ارایه راهکارهای مختلف درمانی منجر شود.