۱.
کلیدواژهها:
اثربخشی سوء مصرف مواد نگرش فراتحلیل برنامه پیشگیری
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه های پیشگیری از سوء مصرف مواد در تغییر نگرش دانش آموزان و عوامل موثر بر آن است. روش: برای این منظور، با استفاده از روش فراتحلیل، مطالعاتی که به ارزیابی برنامه های پیشگیری پرداخته بودند، گردآوری شدند. برای گردآوری مطالعات از کلید واژه های مرتبط استفاده شده و جستجو در سایت ها و پایان نامه های تحصیلات تکمیلی دانشگاه ها صورت پذیرفت و مطالعاتی که با معیارهای ورود به فراتحلیل همخوانی داشتند گزینش شدند و اطلاعات مورد نظر برای آزمون فرضیه ها با پرسشنامه معکوسی که توسط نویسندگان تهیه شده بود، استخراج شد. از 20 مطالعه گزینش شده، آماره های مناسب برای محاسبه اندازه اثر و اطلاعات مورد نیاز دیگر ثبت شده و با نرم افزار2CMA به محاسبه اندازه اثرها و تجزیه و تحلیل اقدام شد. یافته ها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که در مجموع برنامه های پیشگیری از سوء مصرف مواد در تغییر نگرش دانش آموزان نسبت به سوء مصرف مواد موفق بوده است. مقدار اندازه اثر تلفیق شده (608/0=d) بوده و به لحاظ آماری نیز معنادار است. از آنجاییکه این مقدار در دامنه ای بین 6/0 تا 7/0 قرار دارد، طبق دسته بندی کوهن متوسط ارزیابی میشود. همچنین، نتایج نشان میدهد متغیرهایی نظیر داشتن مبنای نظری، رویکرد تعاملی در ارایه برنامه، شدّت برنامه، استفاده از راهبردهای آموزشی متنوع در ارایه، استفاده از آموزش دهندگان همتا به لحاظ آماری تاثیر معناداری بر اثربخشی برنامه پیشگیری داشته و برنامه های اثربخش تری را در تغییر نگرش دانش آموزان پدید آورده است. نتیجه گیری: برای دستیابی به برنامه های اثربخش تر در تغییر نگرش دانش آموزان بایستی متغیرهای فوق را در تدوین و اجرای برنامه ها مد نظر قرار داد.
۲.
کلیدواژهها:
سوگیری توجه وابستگی به مواد تهدید اجتماعی عود مجدد
هدف: این پژوهش با هدف مقایسهی سوگیری توجه نسبت به محرکهای وسوسه انگیز مربوط به مواد افیونی در بین گروه کنترل، ترک کرده و وابسته به مواد انجام شد. طول مدت مصرف و ترک نیز مورد توجه قرار گرفت. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه آماری مورد نظر در این پژوهش عبارت بود از کلیه افراد وابسته به مواد که به نوعی به ادارات بهزیستی، کلینیکهای ترک اعتیاد سرپایی، مراکز تولد دوباره و انجمن معتادان گمنام استان آذربایجان شرقی مراجعه میکردند. در این تحقیق پنج گروه شرکت کننده، شامل افراد وابسته به مواد افیونی (که به دو گروه دارای مصرف طولانی و افراد دارای مصرف کوتاه تقسیم میشدند)، افراد ترک کرده (که به دو گروه دارای ترک طولانی و افراد دارای ترک کوتاه بودند) وگروه گواه میشد. در مجموع، در این تحقیق 103 نفر مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه های نمونه از نظر سن، سواد، و جنس مشابه بودند. برای سنجش سوگیری توجه نسبت به محرکهای وسوسه انگیز مربوط به مواد افیونی، از آزمون بازشناسی کلمات استفاده شد که در این آزمون سه خرده آزمون اصلی و یک آزمون بازشناسی وجود داشت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که در سوگیری توجه نسبت به محرکهای مواد افیونی در گروه گواه و مصرف کننده های خفیف و شدید و همچنین افراد ترک کرده با فاصله زمانی کوتاه مدت تفاوت وجود داشت. همچنین، گروه کنترل دارای وسوسه و سوگیری توجه کمتری نسبت به گروه های دیگر بودند. در نهایت، افرادی که دارای مصرف خفیف هستند در مقایسه با گروه کنترل احساس تهدید بیشتری میکردند. نتیجه گیری: یافته های این تحقیق تلویحات کاربردی دارند و میتواند مورد توجه متخصصان در امر درمان اعتیاد قرار گیرد.
۳.
کلیدواژهها:
ویژگی های شخصیتی اعتیاد مکانیسم های دفاعی
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه مکانیسم های دفاعی و ویژگیهای شخصیتی افراد معتاد و عادی شهر همدان بود. روش: در این مطالعه علی- مقایسه ای تعداد 70 نفر معتاد با میانگین سنی 81/9±39/37 و دامنه سنی 23 تا 58 از کلینیکهای ترک اعتیاد شهر همدان در پاییز 1390 به روش در دسترس و تعداد 70 نفر از بستگان این افراد که از لحاظ متغیر های جمعیت شناختی تا حد امکان با آنها همتا بودند به عنوان گروه مقایسه انتخاب شدند. از هر دو گروه خواسته شد تا به پرسشنامه سبکهای دفاعی و پرسشنامه شخصیتی آیزنک پاسخ دهند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات افراد معتاد نسبت به گروه عادی در متغیر های سبکهای دفاعی رشد نایافته، روان آزردگی و ویژگیهای شخصیتی روان رنجوری و برون گرایی بیشتر و در متغیر سبکهای دفاعی رشد یافته کمتر بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این تحقیق میتوان گفت بین افراد معتاد و عادی در سبکهای دفاعی و ویژگیهای شخصیتی تفاوت معنادار وجود دارد.
۴.
کلیدواژهها:
سوگیری توجه زمان واکنش عملکرد اجرایی آمفتامین
هدف: اعتیاد به موادمخدر برحسب نوع ماده مصرفی دارای عوارض و اثرات مختلف است. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف مقایسه عملکردهای عصب-روان شناختی در بین مصرفکنندگان شیشه با افراد عادی انجام شده است. روش: پژوهش از نوع علّی-مقایسه ای است که روی دوگروه افراد سوء مصرف کننده مواد و افراد عادی انجام شده است. جامعه آماری کلیه مصرفکنندگان مواد مخدر شهر بهارستان اصفهان بود. گروه مصرفکننده مواد شامل 33 نفر مصرفکننده شیشه بودند که از بین افراد مراجعه کننده به مرکز درمان اعتیاد بهارستان به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. گروه مقایسه شامل 39 نفر از افراد عادی بود که از لحاظ سن، جنس و تحصیلات با گروه اول همتا سازی شدند. افراد هر دو گروه توسط مدیر فنی مرکز و با استفاده از تست های تشخیصی ادراکی مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات ازآزمون کارت های ویسکانسین، دستگاه کرونسکوپ (زمان واکنش) در سه وضعیت ساده، تشخیصی و انتخابی وسوگیری توجه (آزمون استروپ) استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که مصرفکنندگان شیشه در مقایسه با افراد عادی از لحاظ تعداد خطا تفاوت معناداری دارند، ولی از لحاظ خطا، درجاماندگی درآزمون ویسکانسین تفاوت معناداری باهم ندارند. در زمینه زمان واکنش نیز یافته ها نشان داد که مصرفکنندگان شیشه کمترین زمان واکنش و بیشترین میزان خطا را در هر سه حالت داشتند، اما در کوشش به شکل ساده بین دو گروه تفاوتی مشاهده نشد. به عبارت دیگر، دوگروه در کوشش به شکل انتخابی و تشخیصی در زمان و تعداد خطا ها با یکدیگر تفاوت معناداری نشان دادند. همچنین، دو گروه در سوگیری توجه (آزمون استروپ) از لحاظ تعداد خطا با یکدیگر تفاوتی نداشتند، ولی از لحاظ زمان، بین مصرفکنندگان شیشه و افراد سالم تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: میتوان گفت مصرف شیشه میتواند شرایط متفاوتی را از لحاظ عملکردهای شناختی- عصبی در افراد ایجاد کند. شناسایی و فهم این عوامل میتواند علاوه بر کمک به درک بهتر مشکل، به ارایه راهکارهای مختلف درمانی منجر شود.
۵.
کلیدواژهها:
مصرف مواد دانشجو بندرعباس شیوع شناسی
هدف: سوء مصرف مواد یکی از مهم ترین مشکلات و بیماریهای قرن حاضر است که نگرانی وسیعی را در سطح جهان ایجاد کرده است و حل مسأله اعتیاد در میان جمعیت جوان و قشر تحصیلکرده جوامع از اهمیت بیشتری برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان شیوع مصرف مواد (تریاک، مشروبات الکلی، سیگار و قلیان) در دانشجویان دانشگاه آزاد بندرعباس انجام پذیرفت. روش: این مطالعه به شیوه مقطعی انجام گرفت. آزمودنیها شامل 310 دانشجو بوده که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و از پرسشنامه شیوع شناسی مصرف مواد برای جمع آوری اطلاعات استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان میدهد که سن شروع مصرف مواد 22 تا 25 سالگی است. مصرف سیگار، قلیان، مشروبات الکلی و تریاک در بین دانشجویان پسر بیشتر از دختر است و این تفاوت ها از لحاظ آماری براساس آزمون خی دو معنا دار هستند. نتیجه گیری: جنسیت، سابقه مصرف مواد در اعضاء خانواده و دوستان از عوامل خطرساز در مصرف مواد تلقی میشوند.
۶.
کلیدواژهها:
وابستگی زمان واکنش تریاک کریستال
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه زمان واکنش ساده، انتخابی و تمییزی در افراد وابسته به مواد و افراد غیروابسته انجام شده است. روش: در این مطالعه علّی-مقایسه ای، جامعه آماری شامل 425 نفر مرد مراجعه کننده به یکی از مراکز بازتوانی شهر تبریز بود. این افراد به دلیل وابستگی به تریاک یا کریستال به این مراکز مراجعه کرده و از این میان به روش نمونه گیری تصادفی ساده 16 نفر وابسته به تریاک، 16 نفر وابسته به کریستال و 16 نفر نیز به عنوان گروه مقایسه از بین جمعیّت عمومی (بدون سابقه وابستگی) انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطّلاعات را پرسشنامه پذیرش معتادین خودمعرّف و دستگاه آزمایشگاهی تحت عنوان دستگاه «زمان واکنش سنج» تشکیل دادند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین سه گروه افراد غیروابسته (بهنجار) و وابستگان به تریاک و کریستال، از نظر زمان واکنش ساده، زمان واکنش انتخابی و زمان واکنش به محرک شنیداری تفاوت معنا داری وجود دارد. اما از نظر زمان واکنش تمییزی و زمان واکنش به محرک دیداری تفاوت معنا دار وجود ندارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، زمان واکنش افراد وابسته به تریاک و کریستال نسبت به افراد غیروابسته (بهنجار) کندتر است.