مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
زمان واکنش
حوزه های تخصصی:
سؤال اصلی این تحقیق واقعیت روان شناختی پیچیدگی بازنمودی زمان دستوری نسبی در فارسی است؛ یعنی چگونگی ادراک شنیداری انواع مختلف زمان های دستوری نسبی فارسی. در اینجا روش تصمیم گیری واژگانی بیناحسی به کار رفته است تا نحوه پردازش جملات حاوی انواع زمان های دستوری نسبی با برنامه نرم افزاری انداز گیری زمان واکنش به هزارم ثانیه ( dmdx ) بررسی شود. چارچوب نظری مبتنی بر رمزگان چندبخشی/ چندگانه موردنظر شاپیرو ( 1990 ) در روان شناسی زبان و طبقه بندی زمانی موردنظر کامری ( 1985 ) در زبان شناسی است. متغیر مستقل نوع زمان دستوری و متغیر وابسته زمان واکنش آزمودنی ها به محرک دیداری است. آزمودنی ها 25 نفر دانشجوی 18 تا 30 ساله در دو گروه مرد و زن بوده اند. نتیجه آزمون اول نشان می دهد که جملات ساده حاوی زمان دستوری نسبی بی زمان (مصدر) دیر تر از انواع دیگر (حال کامل، گذشته کامل و التزامی) پردازش می شوند. تبیینِ یافته حاضر این است که مصادر از آنجا که بی نشان ترین صورت فعلی هستند و فاقد وجه، زمان، شخص و شمار هستند شمول معنایی بیشتری دارند و دیرتر پردازش می شوند. نتیجه آزمون دوم نشان می دهد که زمان پردازش جملات مرکب حاوی زمان های نسبی مختلف تفاوت معنی دار با هم ندارد. به عبارت دیگر، با مرکب شدن نوع جمله تفاوت های معنی داری که در آزمون (1) قابل مشاهده بود ازبین رفته است. این نکته نشان می دهد که متغیر نوع جمله نسبت به متغیر زمان دستوری فعل تأثیر بیشتری بر بار شناختی ذهن دارد. در این دو آزمون متغیر جنسیت آزمودنی ها بی اثر شناخته شده است. یافته ها را می توان در آموزش زبان فارسی، تدوین کتاب و تهیه مواد آموزشی مدنظر قرار داد.
تأثیر تمرینات عملکردی و بازی ویدئویی فعال بر دورۀ بی پاسخی روان شناختی زنان سالمند: با پیگیری دو ماهه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۹
95 - 112
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، بررسی اثربخشی تمرینات عملکردی و بازی ویدئویی فعال بر دوره بی پاسخی روان شناختی در زنان سالمند بود. به این منظور، 36 زن سالمند سالم با میانگین سنی 66 سال انتخاب شدند که در دو گروه تجربی و یک گروه کنترل جای گرفتند. گروه های تجربی به مدت شش هفته در مداخله مربوط به هر گروه شرکت کردند. گروه کنترل نیز در طول اجرای تحقیق، به فعالیت های عادی روزمره خود می پرداختند. از همه شرکت کنندگان قبل و بعد از انجام مداخله، آزمون های مربوط با استفاده از نرم افزار دوره بی پاسخی روان شناختی با فاصله زمانی کوتاه و طولانی بین دو محرک، به عنوان پیش و پس آزمون و همچنین بعد از گذشت دو ماه، آزمون پیگیری به عمل آمد. نتایج آزمون تحلیل واریانس مرکب نشان داد هر دو روش مداخله باعث بهبود معنا دار دوره بی پاسخی روان شناختی شدند که در فاصله زمانی کوتاه تفاوت معناداری بین دو روش مداخله وجود نداشت، اما در فاصله زمانی طولانی تفاوت به نفع گروه بازی ویدئویی فعال بود. در آزمون پیگیری در متغیر دوره بی پاسخی با فاصله زمانی کوتاه تفاوت معنا داری بین گروه ها وجود نداشت اما در متغیر دوره بی پاسخی با فاصله طولانی گروه بازی ویدئویی فعال افت معنا داری از خود نشان دادند، در حالی که تمرینات عملکردی افت معنا داری نداشت. لذا می توان نتیجه گیری کرد بازی ویدئویی فعال نسبت به تمرینات عملکردی سبب بهبود بهتر متغیر دوره بی پاسخی روان شناختی می شود ولی اثر تمرینات عملکردی ماندگارتر است.
بررسی تحول توانایی های مرتبط با توجه در کودکان پیش دبستانی و دبستانی با رشد طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اهمیت پرداختن به سیر تحول شناختی کودکان و نقش آن در یادگیری و به تبع زندگی آینده کودکان امری کتمان ناپذیر است. هدف از پژوهش حاضر بررسی سیر تحولی توانایی های مرتبط با توجه در کودکان پیش دبستانی و دبستانی با تحول طبیعی بود. روش کار: پژوهش حاضر، توصیفی_تحلیلی و از نوع مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی در مدارس منطقه ۱، ۲ و ۳ تهران در سال تحصیلی 13۹۸-۱۳۹۷ بودند که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای 410 کودک انتخاب گردید. بدین ترتیب که ابتدا از مراکز پیش دبستانی و دبستانی مناطق شهر تهران به شکل تصادفی ۳ منطقه و سپس از میان این سه منطقه 3 مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شدند. سپس از هر مدرسه در هر مقطع 2 کلاس به صورت تصادفی برگزیده شد. برای سنجش توانایی های مرتبط با توجه از آزمون N-Back استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی به وسیله SPSS-22 استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد توانایی های مرتبط با توجه در کودکان با رشد طبیعی، با افزایش سن، بهبود پیدا می کند. همچنین نتایج حاصل از آزمون تعقیبی نشان می دهد گروه های سنی بالاتر به طور معناداری دقت بالاتر و زمان واکنش کمتری نسبت به گروه های سنی پایین تر نشان می دهند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، توانایی های توجهی در دانش آموزان نقش مهمی در بهبود ارتباطات اجتماعی و عملکرد تحصیلی آنها دارد. از این رو بررسی و تقویت آن در سنین دبستانی در حدود 4 تا 8 سالگی و حتی تا سن 12 سالگی که تحول قطعه های پیشانی کامل می گردد، نقش مهمی در موفقیت تحصیلی دارد.
اثربخشی تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای بر زمان واکنش و عملکرد فوتبالیست های نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای از قشر حرکتی بر زمان واکنش و عملکرد فوتبالیست های ماهر است.
روش پژوهش: تحقیق حاضر از نوع مطالعات نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون است. جامعه آماری پژوهش فوتبالیست های ماهر مرد استان تهران در سال 1401 بودند که 36 تن از آنها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه تحریک قشر حرکتی اولیه (12 نفر)، تحریک ساختگی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) تقسیم شدند. مداخله تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بدین صورت بود که در تحریک قشر حرکتی اولیه الکترودها در آند C3 و کاتد Fp 2 قرار می گیرند. برای بررسی و تجزیه وتحلیل فرضیه های تحقیق، از آزمون تی همبسته و تحلیل کوواریانس به همراه آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نرم افزار اس پی اس اس نسخه 22 جهت تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد میانگین زمان واکنش پس از تحریک الکتریکی در گروه tDCS قشر حرکتی از 58/71 ± 25/354 به 72/63 ± 41/256 هزارم ثانیه کاهش و میانگین عملکرد از 14/6 ± 00/46 به 83/5 ± 41/68 افزایش یافته است که با توجه به سطح معنا داری 05/0 تفاوت معنا دار در زمان واکنش و عملکرد قابل مشاهده است (05/0 P <).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تحریک الکتریکی از قشر حرکتی اولیه بر زمان واکنش و عملکرد فوتبالیست های ماهر مؤثر است. از آنجا که پژوهش حاضر روی فوتبالیست های ماهر انجام گرفته است، پیشنهاد می شود تا حد امکان در تعمیم نتایج به فوتبالیست ها و ورزشکاران مبتدی احتیاط شود.
تأثیر تمرینات بینایی محور بر ریسک فاکتورهای روان شناختی مؤثر بر سقوط سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
169 - 187
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تأثیر تمرینات بینایی محور بر ریسک فاکتورهای روان شناختی سقوط سالمندان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل و ازلحاظ هدف کاربردی بود. کلیه سالمندان شهر تهران بودند. نمونه آماری با مراجعه به مراکز نگهداری سالمندان و بهزیستی و فهرستی از سالمندان (بالای 60 سال) شهر تهران تهیه شد و کسانی که در دسترس بودند و تمایل به شرکت در پژوهش رادارند به صورت هدفمند و در دسترس در دو گروه 15 نفری تجربی و گروه کنترل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که در هر دو متغیر زمان واکنش و حافظه گروه تمرین عملکرد بهتری را نسبت به گروه گواه در پس آزمون به دست آورد (05/0=P). نتیجه گیری: با توجه به مناسب بودن تمرینات بینایی برای افراد سالمند، پیشنهاد می شود از این تمرینات در برنامه های ورزشی برای بهبود حافظه و زمان واکنش افراد سالمند استفاده شود.
تدوین و اعتباریابی برنامه توانبخشی عصب روانشناختی و اثربخشی آن بر زمان واکنش، بازشناسی اشکال و حافظه دیداری- فضایی نوجوانان پسر اتیستیک با عملکرد بالا
حوزه های تخصصی:
مقدمه: علائم بالینی اختلال طیف اتیسم متنوع و شامل مشکلات عصب- تحولی و ناتوانی هوشی است و نقص در عملکردهای شناختی و حافظه یکی از اساسی ترین حوزه های چالش برانگیز این افراد است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی برنامه توانبخشی عصب روانشناختی و اثربخشی آن بر زمان واکنش، بازشناسی اشکال و حافظه دیداری- فضایی نوجوانان پسر اتیستیک با عملکرد بالا انجام شد. روش: پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و جلسه پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری دانش آموزان پسر مبتلا به اتیسم مدارس استثنایی شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ بود، از این جامعه تعداد ۳۰ نفر با نمونه گیری در دسترس به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش ۱۰ جلسه یک ساعته به مدت یک ماه و نیم مداخله دریافت نمودند و در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری از نرم افزارهای شناختی سینا استفاده شد. جهت مقایسه نمرات تغییر بین دو گروه از آزمون t مستقل و جهت بررسی پایداری اثربخشی مداخله، تحلیل واریانس اندازه های تکراری استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد مقادیر متغیرهای زمان واکنش ساده (t(۲۸)=۳/۱۶, P=۰/۰۰۴, d=۰/۸۳) و زمان واکنش انتخابی (t(۲۸)=۸/۱۱, P<۰/۰۰۱, d=۰/۷۶) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مراحل پس آزمون و پیگیری به طور قابل ملاحظه ای کاهش یافته است؛ در حالی که مقادیر متغیرهای بازشناسی اشکال (t(۲۸)=۱۰/۶۷, P<۰/۰۰۱, d=۰/۸۹۳) و حافظه دیداری- فضایی (t(۲۸)=۱۰/۹۰, P<۰/۰۰۱, d=۰/۸۸۴) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مراحل پس آزمون و پیگیری به طور قابل ملاحظه ای افزایش یافته است. نتیجه گیری: تمرینات شناختی رایانه محور در بهبود عملکرد شناختی و حافظه افراد اتیستیک مؤثر است و اگر این تمرینات با مداخلات حسی و حرکتی همراه باشد نتایج بهتر و پایدارتری خواهد داشت.
اثربخشی توانبخشی شناختی بر بهبود زمان واکنش، برنامه ریزی و بازداری از پاسخ در بیماران دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی بر بهبود زمان واکنش، برنامه ریزی و بازداری از پاسخ در بیماران دوقطبی صورت گرفت. این پژوهش باتوجه به هدف، کاربردی و با توجه به شیوه جمع آوری داده ها از نوع طرح های نیمه آزمایشی با پیش آزمون -پس آزمون و گروه کنترل نابرابر بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی مراجعه کننده ب ه متخصصان روانپزشکی، درمانگاه ها و مراکز تخصصی خدمات روان پزشکی شهر تبریز در سال 1401 (مهرماه تا اسفندماه) بود که از این جامعه، نمونه ای به تعداد 40 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (20 نفر در هر گروه) به تصادف جایگزین شدند. جهت اندازه-گیری متغیرها، از مقیاس سنجش مانیای یانگ، آزمون دیداری عملکرد پیوسته (CPT-V)، دستگاه کرونسکوپ (زمان واکنش)، آزمون برج لندن استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 6 جلسه، فنون توانبخشی شناختی را دریافت نمود و برای گروه کنترل هیچ مداخله ای اعمال نشد. در نهایت، مرحله پس آزمون به مرحله اجرا گذارده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که توان بخشی شناختی بر بهبود زمان واکنش، برنامه ریزی و بازداری از پاسخ در بیماران دوقطبی اثربخش است. مبتنی بر یافته ها می توان بیان داشت که در بهبود توانایی های شناختی بیماران دوقطبی، به کارگیری مداخلات توان بخشی می تواند زمینه ساز شرایط مساعد برای سایر مداخلات درمانی باشد.
اثر دو روش تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای مغز (tDCS) و ناهمزمانی محرک- پاسخ ها بر سازگاری عقب گرد در شرایط خستگیِ ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر دو روش tDCS آندی و کاتدی مغز و ناهمزمانی محرک- پاسخ ها بر سازگاری عقب گرد در شرایط خستگیِ ذهنی حاد بود.روش پژوهش: شرکت کنندگان 39 پسر (20 تا 24 سال) بودند. ابزارها شامل برگه رضایت آگاهانه، پرسشنامه دست برتری ادینبورگ، ابزار زمان واکنش دوگانه، نرم افزار استروپ، پرسش نامه مقیاس آنالوگ دیداری (VAS-F) و دستگاه تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای (tDCS) بود. شرکت کنندگان در پیش آزمون در دو شرایط غیرخستگی و خستگی ذهنی با ابزار زمان واکنش دوگانه آزمون شدند. آزمون ها شامل دو محرک-پاسخ دیداری سه انتخابی (حروف و رنگ) با ده SOAs مختلف بود. سپس افراد به صورت تصادفی در سه گروه تحریک آندال، کاتدال و شم قرار گرفتند مداخله شامل چهار جلسه متوالی 20 دقیقه تحریک tDCS بر روی ناحیه DLPFCبود. یک روز و 4 روز پس از آخرین جلسه تحریک، آزمون ها تکرار شد. برای تحلیل استنباطی، از تحلیل واریانس مرکب و آنووای یکراهه در سطح معناداری 0/05 استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که بین SOAs مختلف در زمان پاسخ به محرک اول که نمایشی از سازگاری عقب گرد است، تفاوت وجود دارد و در فواصل پایین، زمان پاسخ به محرک اول کمتر است. همچنین بین زمان پاسخ به محرک اول در فواصل بین محرکی پایین بین شرایط خستگی و غیرخستگی تفاوت وجود دارد. با این حال، اثرگذاری tDCS کاتدی و آندی بر RT1 بسیار اندک بود. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان داد که حداقل برخی از جنبه های مرکزی مربوط به پاسخ می تواند به صورت موازی پردازش شود. خستگی نیز بر این پردازش موازی تأثیر دارد.
اثر بازی های واقعیت مجازی با و بدون تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای بر عملکرد شناختی دختران نوجوان کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
107 - 128
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر باز ی های واقعیت مجازی با و بدون تحریک آنودال جریان مستقیم فراجمجمه ای یکطرفه بر عملکرد شناختی دختران نوجوان کم تحرک اجرا گردید. بدین منظور، 36 دختر نوجوان براساس معیارهای ورود، به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس به تعداد مساوی در سه گروه کنترل، واقعیت مجازی+ تحریک آنودال و واقعیت مجازی + تحریک شم قرار گرفتند. مداخله به مدت 12 جلسه (3 جلسه در هفته) اجرا گردید. ابتدا تحریک شم یا آنودال به مدت 20 دقیقه با شدت 2 میلی آمپر بر روی DLPFC و M1 بصورت همزمان اعمال گردید. سپس تمرینات واقعیت مجازی به مدت 1 ساعت اجرا شد. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای ارزیابی عملکرد شناختی از آزمون های ان-بک ، نرم افزار زمان واکنش و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی استفاد شد. از آزمون آماری تحلیل واریانس مرکب در سطح معنا داری 05/0 و نرم افزار SPSS23 استفاده گردید. نتایج نشان داد عملکرد شناختی در گروه تحریک آنودال نسبت به دو گروه دیگر در مرحله پس آزمون و پیگردی برتری داشت (0.5>p). درواقع واقعیت مجازی همراه با تحریک آنودال به صورت دو موضعی اثرات بیشتر و ماندگارتری بر عملکرد شناختی دختران نوجوان کم تحرک دارد.
زبان اول یا دوم؟ گزینش زبانی دوزبانه ها به هنگام پردازش هیجان شادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوزبانگی بر بسیاری از فرایندهای شناختی و هیجانی تأثیرگذار است و پژوهش ها نشان داده اند که حالات برانگیختگی هیجانی نیز، زبان و مشخصاً گزینش زبانی را تحت تأثیر قرار می دهند. این پژوهش شبه تجربی با هدف بررسی گزینش زبانی دوزبانه های ترکی فارسی در پردازش هیجان شادی صورت گرفت. بدین منظور، ۲۰ فردِ دوزبانه متوالی ترکی فارسی (میانگین سنی ۲۶ سال) را از میان دانشجویان دانشگاه های تهران به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب کردیم. از شرکت کنندگان خواسته شد پس از تکمیل پرسش نامه های تاریخچه زبانی، سلامت عمومی، برتری دست و خلق سنجی، با شرکت در آزمون کامپیوتری طراحی شده جهت القای شادی، معناداری واژه های ترکی، فارسی و ناواژه ها را مشخص کنند. طبق بررسی عملکرد افراد در آزمون از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، این نتیجه حاصل شد که در موقعیت القای هیجان شادی در مقایسه با موقعیت عادی، افراد از لحاظ آماری به طور معناداری زمان بیشتری را صرف پاسخ به این کردند که آیا واژه نمایان شده در یکی از زبان های آن ها معنای مشخصی دارد یا خیر. همچنین، در ارتباط با مقایسه هر دو زبان به صورت مجزا در هر دو موقعیت، نتایج مقایسه زوجی نشان داد که زمان واکنش افراد به واژه های ترکی در موقعیت القای هیجان شادی به طور معناداری طولانی تر بود (05/0Ps<). درنتیجه، می توان گفت که افراد دوزبانه ترکی فارسی در موقعیت هیجانی و مشخصاً هیجان شادی، درگیری بیشتری با زبان اول دارند و زبان ترکی بار هیجانی و تداعی های هیجانی بیشتر و عمیق تری برای آن ها دارد، و درگیری هیجانی آن ها در زبان مادری شان بیش از زبان دومشان است.