مطالب مرتبط با کلیدواژه

کازانتزاکیس


۱.

از مسیح ، تا یسوع ( بررسی و مقایسه آخرین وسوسه مسیح و یسوع ابن الانسان )(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جبران مسیح (عیسی، یسوع) کازانتزاکیس آخرین وسوسه مسیح یسوع پسر انسان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۹
تحلیل شخصیّت تاریخی و اساطیری مسیح، پس از رنسانس، وارد مرحله جدیدی شده است که این نگاه تازه، به بخشهای مختلف علوم و تمدن، از جمله ادبیّات، سرایت کرده است. دو اثر ادبی مهم، از دو نویسنده معاصر، آخرین وسوسه مسیح، از نیکوس کازانتزاکیس، نویسنده یونانی (1873- 1957 م.)، و یسوع ابن الانسان، از جبران خلیل جبران، نویسنده لبنانی (1883-1931م.) از جمله آثاری هستند که در ادامه همین دیدگاههای تازه، سعی کرده اند تصویر متفاوتی از شخصیّت این پیامبر بزرگ را، به یاری ادبیّات ترسیم کنند. در این جستار، ضمن مقدّمه ای درباره تاریخچه تغییر نگاه بشر نسبت به حقیقت وجودی مسیح ، به بررسی تطبیقی دو اثر ذکر شده و مقایسه اندیشه های دو نویسنده در این آثار پرداخته شده است.
۲.

نقد کازانتزاکیس بر اخلاق مسیحی با تکیه بر مؤلفه های عشق، آزادی و عدالت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق مسیحی مسیح عشق عدالت آزادی مبارزه کازانتزاکیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۲۵۳
اخلاق مسیحی از زمان شکل گیری تا کنون تحولات و فراز و نشیب های گوناگونی را از سر گذرانده است. در دوسده اخیر نقدهایی از سوی اندیشمندان، فلاسفه و الاهی دانان غربی به کتاب مقدس و آموزه های آن، شخصیت تاریخی عیسی مسیح، رفتار و عملکرد کلیسا و رهبران آن در قرون میانه، صورت گرفته است. نیکوس کازانتزاکیس، در نوشته های خود، به نقد مسیحیت نهادینه، سیمای ترسیم شده از عیسی مسیح در کتاب مقدس و آموزه های مربوط به او و رهبانیت مسیحی پرداخته است. وی با تکیه بر مؤلفه هایی چون عشق، آزادی و عدالت، مسیحی را ترسیم می کند تا الگوی فراروی بشر در دوران مدرنی باشد که دچار بحران اخلاقی و معنوی است. کازانتزاکیس به نقد مسیحیتی می پردازد که کلیسا و کشیشان با آموزه های جبرگرایانه در صدد توجیه اخلاق منحط جامعه، شکاف فقیر و غنی و سلطه ستمگران و زورگویان بر جامعه است. او رهبانیت مسیحی را تهی از روح خلاقانه ای می داند که انسان امروز را از زمین جدا کرده، ولی او را به آسمان نمی رساند. این پژوهش برآن است که نقدهای کازانتزاکیس بر اخلاق مسیحی را با روش توصیف و تحلیل داده ها در برخی آثار او عرضه نماید.
۳.

بررسی تطبیقی مفهوم «خودشناسی» در اندیشه های مولوی و کازانتزاکیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودشناسی شناخت نفس مولوی کازانتزاکیس مطالعۀ تطبیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۱۱۱
بر اساس آموزه های عرفانی، خودشناسی، یکی از مهم ترین موضوعات عرفانی تلقی و در بسیاری از طریقت های عرفانی با شناخت نفس و معرفت حق قرین دانسته شده است، به گونه ای که عارفان از بین راه های خداشناسی، به خودشناسی اهمیت بیشتری می دهند. به همین علت در تحقیق حاضر موضوع از منظر دو حکیم و در دو سرزمین بررسی و تطبیق شده است. هدف مقالۀ حاضر، مطالعۀ مفهوم «خودشناسی» در نظام فکری و اندیشگی مولوی و کازانتزاکیس است. مسئله ای که در این زمینه مطرح می شود، آن است که خودشناسی و نحوۀ دستیابی به آن نزد مولانا و کازانتزاکیس چه هم سانی ها و تفاوت هایی دارد؟ روش این پژوهش کیفی بوده و از تحلیل و توصیف داده های مربوط به این دو ادیب استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد، مولوی و کازانتزاکیس راه رسیدن به خودشناسی را در ریاضت، فقر و صبر می دانستند. وجه مشترک شناخت «خود» از نظر مولوی و کازانتزاکیس روبروسازی مستقیم شخص با فطرت الهی، تربیت عقل و آگاهی از پدیده های طبیعی است و بیشتر بر معرفت شهودی تأکید دارد و با تربیت سالک عارف به فناءفی الله می رسد که نتیجۀ آن خودشناسی فردی است.