الهام نجارپور محمدآبادی

الهام نجارپور محمدآبادی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

مروری بر اعتیاد از دیدگاه روان تحلیلی؛ از تثبیت در مرحله دهانی تا بدتنظیمی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتیاد روانکاوی کلاسیک روانکاوی معاصر اختلالات شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۶ تعداد دانلود : ۱۷۱۰
اعتیاد یک بیماری مزمن و عودکننده است که همواره مورد توجه دیدگاه های مختلف روان شناختی بوده است. نظریه های روان تحلیلی برای درمان های مدرن اعتیاد، بنیادین هستند. همان طور که در ساختار و فرایند این نظریات، تغییراتی را در گذر زمان شاهد هستیم، آنها در تبیین مفهوم اعتیاد هم دچار تغییراتی شده اند. طبق نظریات کلاسیک، سوءمصرف مواد معادل خودارضایی و مکانیزمی دفاعی در مقابل تکانه های اضطرابی یا تظاهری از پسرفت دهانی (وابستگی) است . همچنین از دیدگاه نظریه پردازان روابط موضوعی، مواد، موضوع دارای اهمیتی بالا برای فرد معتاد است. فرمول بندی های روان تحلیلی جدید نیز مصرف مواد را بازتاب اعمال مختل ایگو معرفی می کنند. روش پژوهش حاضر از نوع مروری است و هدف این است که اعتیاد را از دیدگاه های مختلف روان تحلیلی همچون رویکرد روانکاوی کلاسیک، روانشناسی روابط موضوعی، روانشناسی خود، روانکاوی ارتباطی و روان درمانی روان پویشی کوتاه مدت مورد بررسی قرار دهد. طبق تحقیقات انجام شده در رابطه با وجود انواع اختلالات شخصیت در افراد دچار سوءمصرف مواد، این افراد نیازمند درمان های تخصصی همچون درمان های روان تحلیلی هستند که بر روی سازه های شخصیت کار می کنند. با این وجود، تحقیقات مربوط به این حیطه درمانی در رابطه با اعتیاد محدود هستند. عدم توجه به این موضوع می تواند از دلایل شکست بسیاری از تلاش ها در رابطه با درمان سوءمصرف مواد باشد. بنابراین می توان گفت ادبیات پژوهشی اعتیاد نیازمند افزایش به کارگیری و بررسی این رویکرد درمانی است. همچنین امید است که در مراکز درمانی اعتیاد، استفاده بهتر و بیشتری از یافته های جدید در این حیطه در راستای کمک به این قشر صورت گیرد.
۲.

اثربخشی روان درمانی کوتاه مدّت روابط موضوعی بر کاهش حسّاسیّت بین فردی، گوش بزنگی بین فردی و نیاز به تأیید افرادِ دارای نشانگان شخصیّت اجتنابی: پژوهش تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روان درمانی کوتاه مدت روابط موضوعی حساسیت بین فردی گوش بزنگی بین فردی نیاز به تأیید نشانگان شخصیت اجتنابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۱ تعداد دانلود : ۵۲۰
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی روان درمانی کوتاه مدّت روابط موضوعی بر کاهش حسّاسیّت بین فردی، گوش بزنگی بین فردی و نیاز به تأیید افراد دارای نشانگان شخصیّت اجتنابی است. این پژوهش، از نوع تک آزمودنی A-B با طرح خطّ پایه چندگانه و پیگیریِ یک ماهه می باشد. جامعه آماری، کلّیه افراد 18 تا 30 ساله بودند که در بازه زمانی اسفند 1394 و فروردین 1395 پس از دیدن اطّلاعیه ها، به کلینیک روان شناختی دانشکده علوم تربیتی و روان شناسیِ دانشگاه فردوسی مشهد مراجعه کردند. روش نمونه گیری، هدفمند بود. در مجموع از 34 نفری که به کلینیک مراجعه کردند، سه نفر نشانگان شخصیّت اجتنابی داشتند، که با استفاده از پرسشنامه چندمحوری بالینی میلون و مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات شخصیّت، انتخاب شدند. شرکت کنندگان، در موقعیّت های خطّ پایه، جلسات پنجم، دهم، شانزدهم و یک ماه بعد از مداخله به پرسشنامه حسّاسیّت بین فردی (IPSM) پاسخ دادند. روان درمانی کوتاه مدّت روابط موضوعی نیز طیّ 16 جلسه اجرا گردید. تحلیل داده ها به روش تحلیل دیداری نمودار، اندازه اثر، درصد داده های همپوش و غیرهمپوش انجام شد. نتایج بیانگر این بود که روان درمانی کوتاه مدّت روابط موضوعی، به طور معناداری حسّاسیّت بین فردی، گوش بزنگی بین فردی و نیاز به تأیید را در شرکت کنندگان، در پایان درمان و پیگیری کاهش داد. براین اساس می توان گفت که روان درمانی کوتاه مدّت روابط موضوعی در کاهش علائم افراد دارای نشانگان شخصیّت اجتنابی مؤثّر است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان