مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
حافظه فعال
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخش آموزش مداخله روان شناسی بر ارتقاء عملکرد کارکردهای اجرایی (انعطاف پذیری، بازداری و حافظه فعال) دانشجویان دانشگاه آزاد تبریز بود. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر دانشجویان دانشکده روانشناسی دانشگاه آزاد تبریز بودند که تعداد 40 نفر از این افراد به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند آنگاه از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد. مداخله روان شناسی مثبت گرا طی 10 جلسه 90 دقیقه ای بر روی شرکت کنندگان گروه آزمایش انجام شد، درحالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. بعد از اتمام جلسات آموزشی گروه آزمایشی، از افراد هر دو گروه مجدداً پس آزمون گرفته شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی، آزمون سنجش ظرفیت حافظه فعال و تست کامپیوتری استروپ استفاده شد. داده های پژوهش با روش تحلیل کوواریانس آنالیز شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مداخله روان شناسی مثبت گرا بر ارتقاء عملکرد کارکردهای اجرایی (انعطاف پذیری، بازداری و حافظه فعال) دانشجویان اثربخش است. درنتیجه می توان از روش آموزش مداخله روان شناسی مثبت گرا به عنوان روشی کارآمد برای ارتقاء عملکرد کارکردهای اجرایی استفاده نمود.
اثربخشی مداخلات آموزشی شناختی، رایانه ای حافظه فعال بر توجه، کنترل پاسخ و مؤلفه مجری مرکزی حافظه فعال در دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
173 - 186
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخله آموزشی شناختی رایانه محور حافظه فعال بر توجه و بازداری پاسخ و مؤلفه مجری مرکزی کودکان دارای اختلال یادگیری خاص انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون پیگیری است. تعداد 27 نفر دانش آموز 8 تا 12 ساله دچار اختلال یادگیری خاص به شکل تصادفی در دسترس از مراکز اختلالات یادگیری خاص شهرستان های تهران (شهریار و رباط کریم)انتخاب گردیدند. این 27 نفر در سه گروه بر اساس مؤلفه های حلقه واج شناختی و لوح دیداری فضایی آزمون حافبک و فرم ارزیابی اختلال یادگیری خاص (LDES) همتا و گروه بندی شدند. سپس با استفاده از آزمون IVA و مؤلفه مجری مرکزی آزمون حاف بک پیش آزمون به عمل آمد. پس از 18 جلسه 50 دقیقه ای مداخله شناختی رایانه ای بر روی 27 نفر، مجدداً پس آزمون انجام شد و پس از گذشت سه ماه آزمون پیگیری انجام گردید. برای تحلیل داده ها از آماره های توصیفی و تحلیل واریانس اندازه های مکرر استفاده شد. یافته ها:نتایج نشان داد که بین سه گروه در پیش آزمون و پس آزمون و آزمون پیگیری در حوزه های توجه، بازداری پاسخ و مؤلفه مجری مرکزی تفاوت معنادار ایجاد شده است. نتیجه گیری: بنابراین مداخله آموزشی شناختی رایانه محور باعث افزایش توجه، بازداری پاسخ و مؤلفه مجری مرکزی حافظه فعال در کودکان دارای اختلال یادگیری خاص شده است.
اثربخشی بازی درمانی گروهی شناختی رفتاری و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز بر کارکردهای اجرایی حافظه فعال و بازداری پاسخ کودکان دارای اختلال بیش فعالی- نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال چهارم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۴)
73 - 90
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی بازی درمانی شناختی رفتاری) CBPT )و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز) (tDCS بر کارکردهای اجرایی حافظه فعال و بازداری پاسخ کودکان دارای اختلال بیش فعالی- نقص توجه) (ADHD انجام گرفت.روش: در این مطالعه شبه آزمایشی دارای پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل ، 49 پسر ADHD 6 تا 11 ساله به روش نمونه گیری در دسترس از دو مدرسه شهرستان اسلامشهرانتخاب شدند.سپس توسط تستهای هوش استنفورد و کانرز والدین،13 نفر بدلیل نداشتن ملاکهای ورود حذف گردیدند.36 پسر باقیمانده به طور تصادفی در گروههای مداخله و کنترل( هر گروه 12 نفر)قرار گرفتند. سپس آزمونهای ان بک جهت سنجش حافظه فعال و برو – نرو جهت سنجش بازداری پاسخ قبل و بعد از مداخلات صورت گرفت. مداخله ها شامل CBPT به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای و tDCS شامل 10 جلسه 10 دقیقه ای با شدت 1 میلی آمپربود .داده ها با به کار گیری نرم افزار spssنسخه 23 تحلیل شدند.یافته ها: پس از حذف اثر پیش آزمون مشخص گردید در نمرات حافظه فعال، بین گروه های مداخله و کنترل تفاوت معنی دار وجود نداشت همچنین درCBPT در هیچ یک از نمره های بازداری پاسخ نسبت به گروه کنترل تفاوت معنا داری نداشت. لیکن tDCS در نمرات« دقت اجرا و سرعت اجرا » ، با گروه کنترل تفاوت معنی دار داشتند.نتیجه گیری:روش CBPT در بهبود حافظه فعال و بازداری پاسخ مؤثرنیست و روش tDCS ، تنها در بهبود بازداری پاسخ مؤثر است.
تأثیر تمرینات ادراکی - حرکتی پاریاد بر حافظه فعال کودکان با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره پنجم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۶)
102-114
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از راهکارهای اساسی در بهبود مشکلات حافظه فعال کودکان با اختلال یادگیری خاص، انجام فعالیت بدنی هدف دار است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر تمرینات ادراکی- حرکتی پاریاد بر حافظه فعال کودکان با اختلال یادگیری خاص بود. روش: پژوهش حاضر، از نوع نیمه تجربی و از حیث هدف، کاربردی، با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. در این مطالعه، تعداد 24 نفر از کودکان پسر 9-7 سال مبتلا به اختلال یادگیری خاص شهر مشهد در سال تحصیلی 1397-1396 انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه تجربی و گواه جایدهی شدند. گروه تجربی، به مدت 20 جلسه، هر جلسه 30 دقیقه و با تکرار پنج روز در هفته تمرینات ادراکی- حرکتی پاریاد را انجام دادند. گروه گواه نیز در طی این دوره به فعالیت های عادی روزمره خود پرداختند. تغییرات در حافظه فعال آزمودنی ها، قبل و بعد از دوره تمرین، به وسیله آزمون ان بک سنجیده شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها : نتایج تحقیق نشان داد که تمرینات ادراکی- حرکتی پاریاد موجب بهبود حافظه فعال در گروه تجربی می شود.؛ تمامی این تغییرات در مقایسه با گروه گواه معنادار بود (0/05 p< ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که تمرینات ادراکی- حرکتی پاریادبا تأثیر بر مناطق مغزی مربوط به حافظه فعال در کودکان مبتلا به اختلال یادگیری خاص، باعث بهبود این نوع حافظه در آنها می شود.
نقش کارکرد های اجرایی حافظه فعال دیداری-فضایی و بازداری پاسخ در عملکرد توانش های ذهنی تئوری ذهن درکودکان7 تا 12سال مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
125 - 142
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی رابطه کارکرد های اجرایی بازداری پاسخ و حافظه کاری با سطح رشد تئوری ذهن دانش آموزان ابتدایی است. روش: روش پژوهش حاضر همبستگی است. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان عادی دبستانی شهر مشهد است که در سال تحصیلی 96-95 در مدارس شهرستان مشهد مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل 180 نفر بود. که به شیوه همتاسازی بر اساس سن، جنسیت و پایه تحصیلی به صورت تصادفی خوشه ای از مدارس عادی شهر مشهد انتخاب شدند. بزارهای گردآوری داده ها در این پژوهش عبارت بودند از فرم 38 سؤالی نظریه ذهن موریس و همکاران، آزمون استروپ و حافظه کاری وکسلر. داده ها با روش همبستگی برای فرضیات پژوهشی و رگرسیون خطی برای سؤال پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند برای بررسی توان پیش بینی توانش های نظریه ذهن از طریق متغیرهای مستقل پژوهش و تبیین واریانس تئوری ذهن از تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که روابط مثبت و معنی داری بین کارکردهای اجرایی بازداری پاسخ و حافظه کاری با سطح رشد نظریه ذهن وجود دارد. همچنین بازداری پاسخ و حافظه کاری توانایی پیش بینی سطح رشد تئوری ذهن را دارند. نتایج نشان داد که از میان کارکردهای اجرایی، متغیر حافظه کاری سهم بیشتری در پیش بینی توانش های نظریه ذهن دارد. نتیجه گیری: به طور کلی کنش های اجرایی به خصوص حافظه کاری و بازداری پاسخ نقش تعیین کننده ای در پیش بینی و تحول توانمندی های ذهنی انسان من جمله توانش های نظری ذهن دارند. بهبود این کنش ها منجر به درک شناخت بیشتر اجتماعی در انسان می شود. بنابراین توجه به ظرفیت و کارآیی حافظه کاری یادگیرندگان بر کارآمدی فرآیند آموزش و طراحی مواد آموزشی که هدف نهایی همه آن ها ایجاد، گسترش یا تسهیل عملکردهای شناختی است، اثرات مثبت می گذارد.
آموزش حافظه فعال بر بازداری و عملکرد خواندن دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری خاص (نارساخوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال چهارم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۵)
123 - 142
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش حافظه فعال بر بازداری و عملکرد خواندن دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری نارساخوان صورت گرفت. روش: روش این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل ۳۷۲ دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خواندن پایه سوم، چهارم و پنجم ابتدایی ارجاع داده شده از سوی مدارس به مرکز ناتوانی یادگیری آموزش و پرورش شهر بوشهر بود که از بین آن ها به روش نمونه گیری در دسترس، ۷۵ نفر که ویژگی های لازم از نظر ملاک های ورود را داشتند فهرست و سپس ۴۰ دانش آموز پس از تشخیص ناتوانی یادگیری خواندن توسط روان شناس های مرکز ناتوانی یادگیری آموزش و پرورش شهر بوشهر و همچنین مصاحبه بالینی ساختاریافته، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل در هر گروه ۲۰ نفر گمارش شدند. ابزارهای سنجش شامل چک لیست نشانگان نارساخوانی، مصاحبه بالینی ساختاریافته، مقیاس هوش تجدیدنظر شده وکسلر کودکان، آزمون خواندن و نارساخوانی نما و آزمون استروپ بود. گروه آزمایش تحت آموزش حافظه فعال، طی ۱۸ جلسه ۴۵ دقیقه ای قرار گرفت و گروه کنترل، هیچگونه درمانی دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. آموزش حافظه فعال در گروه آزمایش موجب افزایش نمرات بازداری (03/0= P) و عملکرد خواندن (۰1/0= P) شده است و این تاثیر در مرحله پیگیری دو ماهه پایدار ماند (۰۰۱/0˂ P).نتیجه گیری: با توجه به یافته های بدست آمده از مطالعه حاضر می توان نتیجه گیری کرد که آموزش حافظه کاری می تواند به عنوان یک روش مداخله ای در بازداری و بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان با ناتوانی یادگیری نارساخوانی استفاده شود.
اثربخشی مداخله توانبخشی شناختی رایانه محور بر بهبود حافظه فعال بیماران مبتلا به سکته مغزی در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال پنجم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
163 - 178
حوزه های تخصصی:
مقدمه:امروزه سکته مغزی از شایع ترین بیماری های نورولوژیک ناتوان کننده در جهان است.بروز عوارض شناختی یکی از مشکلات شایع در افراد مبتلا به سکته مغزی است.از این رو این مطالعه با هدف بررسی تاثیر توانبخشی شناختی رایانه محور بر عملکرد حافظه فعال بیماران مبتلا به سکته مغزی انجام گرفت.روش: مطالعه حاضر یک پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. در این پژوهش30 بیمار 30 تا 65 ساله مبتلا به سکته مغزی که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند،به صورت تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل تقسیم شدند.افراد گروه آزمایش، با استفاده از نرم افزار توانبخشی شناختی Captain’s Log،21 جلسه آموزش دیدند و افراد گروه کنترل در آن دوره هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند.در این پژوهش آزمون حافظه فعال وکسلر(مقیاس حافظه عددی)و آزمون حافظه کاری فضایی کمبریج در پیش آزمون و پس آزمون به کار رفت.یافته ها:نتایج تحلیل انکوا حاکی از آن است که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات حافظه فعال گروه آزمایش و گروه کنترل در پس آزمون وجود دارد.نتیجه گیری:یافته ها نشان داد که توانبخشی شناختی رایانه محور،حافظه فعال مبتلایان به سکته مغزی را بهبود می بخشد و می توان از آن به عنوان روش موثر و مفیدی برای بهبود عملکرد حافظه این گونه بیماران سود جست.
نقش حافظه فعال در اختلال یادگیری: با تمرکز بر اختلال خواندن و مرور پژوهش هایی در این حیطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم خرداد ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
101-112
حوزه های تخصصی:
خواندن مهم ترین و پیچیده ترین فعالیت آموزشی کودکان در سال های آغازین مدرسه است و زیربنای همه انواع یادگیری است. اختلال خواندن شایع ترین نوع اختلال یادگیری است. نقص و اختلاف چشمگیر حافظه فعال در افراد مبتلا به اختلال خواندن در پژوهش های مختلف به اثبات رسیده است. حافظه فعال یکی از فرایندهای شناختی مهم است که زیربنای تفکر و یادگیری می باشد و نقشی حساس در یادگیری خواندن و ریاضیات کودکان ایفا می کند. تحقیقات در مورد کودکان با اختلال یادگیری نشان می دهد که نقایص در حافظه فعال مرتبط با ناتوانی های خواندن، نوشتن و ریاضیات است. لذا به منظور طراحی مداخلات اثربخش برای این گروه از کودکان، در کنار فعالیت های متمرکز بر مهارت های خواندن، فراهم نمودن فرصت هایی برای تقویت حافظه فعال نیز ضروری به نظر می رسد.
اهمیت حافظه فعال در کارآمدی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم خرداد ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
133-146
حوزه های تخصصی:
نقش و اهمیت حافظه در پیشرفت تحصیلی و کار آمدی دانش آموزان انکارناپذیر است. در مطالعات مربوط به حافظه، مدل حافظه فعال مورد نظر بدلی و همکاران(2000) مدلی چندمولفه ای با تاکید بر حافظه کوتاه مدت و بلندمدت با نگاهی پردازشی است. این نگاه اخیر، جایگاه حافظه را در عملکرد تحصیلی پررنگ تر ساخته است. چرا که با یادگیری سه گانه های مهم آموزشی(خواندن، نوشتن و ریاضیات) پیوندی ناگسستنی دارد. حافظه فعال بالذات دارای محدودیت هایی است که فضا، زمان و تلاش از این دست هستند. در این مقاله در ابتدا با نگاه تاریخی به مطالعات حافظه پرداخته شده است. در ادامه مدل حافظه فعال چندمولفه ای مطرح گردیده است. نقش و اهمیت آن در پیشرفت تحصیلی موضوع بعدی است. در نهایت و در ارتباط با محدودیت های ذاتی حافظه فعال راهکارهایی متناسب با عناصر برنامه درسی (محتوا، روش های تدریس، روش های ارزشیابی) ارایه شده است.
مقایسه اثربخشی دارودرمانی و توانبخشی شناختی بر حافظه فعال کودکان مبتلا به اختلال ADHD شهر اهواز
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال نقص توجه بیش فعالی اختلال عصبی- تحولی است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی دارودرمانی و توانبخشی شناختی بر حافظه فعال کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی شهر اهواز اجرا گردید. روش: نمونه پژوهش شامل ۴۵ نفر (دو گروه ۱۵ نفره آزمایش و یک گروه ۱۵ نفره کنترل) از دانش آموزان مبتلا به اختلال بیش فعالی بود که به صورت نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. روش پژوهش پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود و جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های آزمون فراخنای ارقام مستقیم استفاده شد. یافته ها: برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی بنفرونی و نرم افزار اس پی اس اس استفاده شد. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان داد که توانبخشی شناختی تأثیر متفاوتی به نسبت دارودرمانی بر حافظه فعال کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی دارد. به عبارتی دیگر تأثیر توانبخشی شناختی بر حافظه فعال دارای تأثیرات بیشتری نسبت به درمان دارویی است که این تأثیرگذاری در مرحله پیگیری ۱/۵ ماهه تداوم داشت. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت درمان کودکان دارای نقص توجه- بیش فعالی به وسیله توانبخشی شناختی دارای تأثیرات بیشتر و بهتری برای درمان کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی است.
اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه بر نیمرخ حافظه فعال و حافظه آینده نگر دانش آموزان کم شنوا
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کم شنوایی بر ابعاد مختلف زندگی تأثیر می گذارد درحالی که استفاده از برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه با نتایج مطلوبی همراه است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه بر نیمرخ حافظه فعال و حافظه آینده نگر دانش آموزان کم شنوا انجام شد. روش: پژوهش حاضر، یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. در این پژوهش ۲۴ پسر کم شنوا که به روش در دسترس از مدارس شهرکرد انتخاب شده بودند، شرکت داشتند. آزمودنی ها به دو گروه ۱۲ نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش، برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه را در ۱۰ جلسه دریافت کردند، در حالی که به گروه کنترل این آموزش ارائه نشد. ابزارهای پژوهش مجموعه آزمون حافظه فعال برای کودکان و پرسشنامه حافظه آینده نگر گذشته نگر بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه بر نیمرخ حافظه فعال و حافظه آینده نگر آزمودنی ها تأثیر معناداری داشت (۰/۰۰۰۱ P< ). نتیجه گیری: از برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه می توان برای بهبود حافظه فعال و حافظه آینده نگر دانش آموزان کم شنوا بهره برد و برنامه ریزی برای استفاده از این برنامه برای آن ها اهمیت ویژه ای دارد.
مقایسه نیمرخ عصب - روان شناختی دانش آموزان تیزهوش و بااستعداد کم آموز و موفق در درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال پنجم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۷)
59 - 88
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی پدیده کم آموزی دانش آموزان تیزهوش در حیطه ریاضی و مقایسه نیمرخ مهارت های عصب روان شناختی این دانش آموزان در گروه هایی با سطوح مختلف پیشرفت انجام شد. روش : روش این پژوهش علی - مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مدارس استعدادهای درخشان مقطع متوسطه اول شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 36 نفر دانش آموز دختر و پسر انتخاب شدند و از نظر مهارت های عصب روان شناختی مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از آزمون های آنلاین دسته بندی کارت ویسکانسین، آزمون تکلیف بلوک های کرسی و آزمون تکلیف زمان واکنش دیاری-لیوالد استفاده شد. داده ها با روش تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. یافته ها :نتایج پژوهش حاکی از تفاوت معنادار مهارت های عصب روان شناختی بین گروه ها در متغیرهای حافظه فعال دیداری - فضایی، تکلیف زمان واکنش انتخابی و کارکردهای اجرایی بود. نتیجه گیری :با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت دانش آموزان تیزهوش کم آموز نسبت به دانش آموزان تیزهوش با پیشرفت مورد انتظار، نارسایی های مهارت های عصب روان شناختی بیشتری را تجربه می کنند. بنابراین، در کنار توجه به عوامل شخصیتی و محیطی، ارزیابی مهارت های عصب روان شناختی و کاربست رویکردهای مداخله ای عصب روان شناختی متناسب جهت پیشگیری از بروز کم آموزی در تیزهوشان پیشنهاد می گردد.
فراتحلیل بررسی اثربخشی مداخلات حافظه فعال در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه_بیش فعالی و مقایسه حافظه فعال آن ها با کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال پنجم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۷)
141 - 160
حوزه های تخصصی:
مقدمه : اختلال نارسایی توجه_بیش فعالی یکی از شایع ترین اختلالات مزمن رشدی است که همواره مورد توجه پژوهشگران و درمانگران قرار داشته است. تاکنون پژوهش های متعددی به منظور ارزیابی و نیز بهبود مشکلات شناختی از جمله عملکرد حافظه فعال در کودکان مبتلا به این اختلال انجام شده است. هدف پژوهش حاضر جمع آوری و ترکیب نتایج این پژوهش ها و محاسبه اندازه اثر آن ها با استفاده از الگوی پژوهشی فراتحلیل به منظور دستیابی به دیدی جامع تر در زمینه میزان تفاوت بین حافظه فعال کودکان مبتلا به نارسایی توجه/بیش فعالی با کودکان سالم و نیز میزان اثربخشی مداخلات انجام شده بر روی آن است. روش: از بین پژوهش های متعدد انجام شده در این زمینه، 23 پژوهش (10 مقایسه و 13 مداخله) که از لحاظ روش شناختی مورد قبول بودند، انتخاب شدند و فراتحلیل بر روی آن ها انجام گرفت. ابزار این پژوهش چک لیست فراتحلیل بود. یافته ها: یافته های فراتحلیل نشان دادند که اندازه اثر مقایسه حافظه فعال در کودکان مبتلا به نارسایی توجه_بیش فعالی با کودکان عادی 21/1 (001/0>p) و اندازه اثر مداخلات مختلف بر حافظه فعال این کودکان 87/1 (001/0>p)است. نتیجه گیری: طبق جدول کوهن هر دو اندازه اثر به دست آمده در این پژوهش در حد بالاست و این تاییدکننده وجود تفاوت بین حافظه فعال کودکان مبتلا به نارسایی توجه_بیش فعالی با کودکان سالم و نیز نشان دهنده موثر بودن مداخلات انجام شده در این زمینه است.
عملکرد کودکان با اختلال یادگیری در حافظه کاری: نقش دو زبانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر کارکرد حافظه فعال در کودکان دوزبانه، تک زبانه و کودکان مبتلا به اختلال یادگیری بود. طرح پژوهش از نوع علی مقایسه ای بود. شرکت کنندگان 60 فرد تک زبانه، 34 فرد مبتلا به اختلال یادگیری و 62 فرد دو زبانه بودند. که مقیاس هوش وکسلر کودکان و آزمون وکسلر کودکان پیش دبستانی را تکمیل کردند. داده ها با مدل تحلیل واریانس تک متغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین کودکان دوزبانه، تک زبانه و کودکان مبتلا به اختلال یادگیری در نمرات حافظه فعال تفاوت معنی داری وجود دارد. به گونه ای که کودکان دو زبانه از کودکان تک زبانه و اختلال یادگیری عملکرد بهتری در زمینه حافظه فعال داشتند. یادگیری زبان دوم با کارکردهای حافظه قویتری همراه است. هدف پژوهش حاضر کارکرد حافظه فعال در کودکان دوزبانه، تک زبانه و کودکان مبتلا به اختلال یادگیری بود. طرح پژوهش از نوع علی مقایسه ای بود. شرکت کنندگان 60 فرد تک زبانه، 34 فرد مبتلا به اختلال یادگیری و 62 فرد دو زبانه بودند. که مقیاس هوش وکسلر کودکان و آزمون وکسلر کودکان پیش دبستانی را تکمیل کردند. داده ها با مدل تحلیل واریانس تک متغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین کودکان دوزبانه، تک زبانه و کودکان مبتلا به اختلال یادگیری در نمرات حافظه فعال تفاوت معنی داری وجود دارد. به گونه ای که کودکان دو زبانه از کودکان تک زبانه و اختلال یادگیری عملکرد بهتری در زمینه حافظه فعال داشتند. یادگیری زبان دوم با کارکردهای حافظه قویتری همراه است.
تأثیر کلاس های UCMAS بر ارتقای چیرگی شناختی، سرعت پردازش و حافظه فعال کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف مقایسه چیرگی شناختی، حافظه فعال و سرعت پردازش دانش آموزان شرکت کننده در کلاسهای آموزش یوسی مس و افراد غیر شرکت کننده انجام شد. این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود که دو گروه تحت آموزش یوسی مس و افراد آموزش ندیده را مقایسه می کرد. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه دانش آموزان مقطع دوم تا ششم دبستان شهرستان بندرعباس بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 60 نفر از دانش آموزان پسر تحت آموزش یوسی مس و 60 نفر از افرادی که هیچ آموزشی در زمینه یوسی مس دریافت نکردند بودند، مورد مقایسه قرار گرفتند. تمام شرکت کنندگان توسط چهار خرده مقیاس آزمون هوش وکسلر کودکان شامل آزمون رمزنویسی، آزمون نمادیابی، توالی حرف- عدد و آزمون فراخنای حافظه ارقام مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج نشاد داد که سطح چیرگی شناختی، سرعت پردازش و در نتیجه حافظه فعال دانش آموزانِ تحت آموزش یوسی مس نسبت به دانش آموزان عادی بالاتر است. معنای ضمنی پژوهش حاضر این است که شرکت در کلاس های یوسی مس بر توسعه فرایندهای شناختی اثرگذار است و بهتر است در راستای فراگیرتر شدن این برنامه اقداماتی صورت گردد.
تأثیر آموزش حافظه فعال بر برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص (نارساخوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
101 - 120
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش حافظه فعال بر برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری نارساخوان صورت گرفت. روش: این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل 380 دانش آموز با اختلال یادگیری خواندن پایه سوم، چهارم و پنجم ابتدایی ارجاع داده شده از سوی مدارس به مرکز اختلال یادگیری آموزش و پرورش بوشهر بود که از بین آن ها به روش نمونه گیری در دسترس، 62 نفر که ویژگی های لازم از نظر ملاک های ورود را داشتند فهرست و سپس ۴۰ دانش آموز پس از تشخیص اختلال یادگیری خواندن، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه در هر گروه ۲۰ نفر گمارش شدند. ابزارهای سنجش شامل چک لیست نشانگان نارساخوانی، مصاحبه بالینی ساختاریافته، مقیاس هوش تجدیدنظر شده وکسلر کودکان، آزمون برج لندن و آزمون ویسکانسین بود. گروه آزمایش تحت آموزش حافظه فعال، طی ۱۸ جلسه ۴۵ دقیقه ای قرار گرفت و گروه گواه، هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش حافظه فعال بر برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان نارساخوان اثر داشته(۰۰۱/0˂ P) و این تاثیر در مرحله پیگیری دو ماهه پایدار ماند(۰۰۱/0˂ P). نتیجه گیری: در مجموع می توان بیان کرد که از آموزش حافظه کاری می توان به عنوان مداخله کاربردی و موثر به خصوص برای بهبود برنامه ریزی و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان نارساخوان استفاده گردد.
اثربخشی برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حافظه بر مشکلات رفتاری و حافظه فعال دانش آموزان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: آسیب شنوایی تمام جنبه های زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد، در حالی که استفاده از برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حافظه با نتایج مؤثری همراه است. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حافظه بر مشکلات رفتاری و حافظه فعال دانش آموزان با آسیب شنوایی بود. روش کار: این پژوهش، یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون و گروه کنترل بود. در این پژوهش 26 دختر با آسیب شنوایی که به روش نمونه گیری در دسترس از مدارس شهر اصفهان انتخاب شده بودند، شرکت داشتند. آزمودنی ها به دو گروه 13 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش، برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حافظه را در 10 جلسه دریافت کردند، در حالی که به گروه کنترل این آموزش ارائه نگردید. ابزارهای پژوهش، آزمون مشکلات رفتاری (2001) و مجموعه آزمون حافظه فعال برای کودکان (1396) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حافظه بر مشکلات رفتاری و حافظه فعال آزمودنی ها تاثیر معناداری داشت (0001/0 P< ). نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حافظه، مشکلات رفتاری و حافظه فعال دانش آموزان با آسیب شنوایی را بهبود بخشید. بنابراین، می توان از این برنامه به منظور بهبود مشکلات رفتاری و حافظه فعال چنین دانش آموزانی بهره برد و برنامه ریزی برای استفاده از برنامه توان بخشی شناختی مبتنی بر حافظه برای آنها اهمیت ویژه ای دارد.
اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه محور در ارتقاء کارکردهای اجرایی کودکان: مروری نظام دار بر پژوهش های داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: برنامه های رایانه ای به عنوان ابزاری برای توانبخشی و ارتقاء کارکردهای اجرایی در کودکان به عنوان یک رویکرد نوآورانه حائز اهمیت می باشد . با این وجود نتایج متناقضی درباره اثربخشی این نتایج وجود دارد. هدف از پژوهش حاضر برسی نظامدار پژوهش های تجربی انجام شده می باشد. روش پژوهش: این پژوهش، یک مطالعه نظامند است که در آن تمامی مقالات چاپ شده در بازه زمانی فروردین 1390 تا پایان اسفند 1397مورد بررسی قرار گرفته اند. به منظور یافتن مقالات جستجوی اینترنتی در پایگاه های داخلی SID , magiran و پایگاه های خارجی Google scholar , PubMed و با کلید واژه های فارسی و انگلیسی صورت گرفت. 145 مقاله چاپ شده به زبان فارسی و انگلیسی بازیابی شد که در نهایت به دلیل تعداد کم مقالات لاتین در این بازه زمانی صرفا به مرور مقالات فارسی که ۲۳ مقاله مرتبط شناخته شد و مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: غالب پژوهش های داخلی بدون در نظر گرفتن تفاوت های زبانی و ترجمه و انطباق تکالیف به زبان فارسی صرفا از نسخه انگلیسی استفاده کرده اند، همچنین تمرکز بر طیف محدودی از کارکردهای شناختی و عدم اجرای آزمون های پیگیری و مطالعات طولی از جمله عوامل مهمی است که کمتر مطالعه داخلی به آن پرداخته است. علاوه بر این تاثیر توانبخشی شناختی در فعالیت های روزمره و یادگیری کلامی دانش آموزان یا همان انتقال دور مورد غفلت قرار گرفته است. نتیجه گیری و بحث: در مجموع بازتوانی شناختی رایانه ای به عنوان یک درمان مکمل جهت بازتوانی شناختی مبتنی بر رایانه با ایجاد محیط جذاب آموزشی و فضاهای متنوع می تواند به عنوان یک درمان مکمل در کنار سایر مداخلات روانی آموزشی و آموزش مستقیم تاثیرات مثبتی بر کارکردهای اجرایی کودکان داشته باشد. به عبارت دیگر می توان گفت همراه ساختن تکالیف رایانه محور کارکردهای اجرایی همراه با آموزش جبرانی مستقیم و انفرادی می تواند اثربخشی بیشتری داشته باشد و خود این موضوع مستلزم طراحی و ساخت تکالیفی می باشد که در بخش محرکات زبانی از زبان فارسی استفاده شده باشد.
اثربخشی مداخله شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی بر حافظه فعال در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
125 - 146
حوزه های تخصصی:
بیماری مالتیپل اسکلروزیس (MS) بیماری سنین جوانی است. از میان مشکلاتی که افراد مبتلا، با آن روبه رو هستند می توان به مشکلات شناختی اشاره کرد. اغلب اختلالات شناختی در بیماران MS مربوط به حافظه فعال و حفظ توجه می باشد. درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی (MiCBT) یکی از رویکردهای روان درمانگرانه غیر دارویی است. وجود درمانی غیر دارویی در کنار دارودرمانی، ضروری به نظر می رسد. این پژوهش به منظور بررسی تاثیر مداخله به روش MiCBT بر عملکرد حافظه فعال از طریق تعدادی از خرده آزمون های پکیج PCAP و آزمون هوش وکسلر بزرگسالان بر بیماران بزرگسال مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس و افراد سالم انجام شده است. پژوهش حاضر جز پژوهش های نیمه تجربی است. جامعه در پژوهش حاضر شامل بیماران مراجعه کننده به انجمن ام اس کرمان با ضریب ناتوانی 3 تا 6 و افراد سالم از همراهان این بیماران بودند. 28 نفر بیمار و 28 نفر سالم با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، سپس به طور تصادفی به دو گروه مداخله MiCBT (14 نفر) و دو گروه کنترل (14 نفر) تقسیم شدند. داده های پیش و پس از مداخله به کمک روش های آماری توصیفی و استنباطی در محیط نرم افزار آماری SPSS تحلیل شدند. نتایج تحلیل اندازه گیری مکرر، نشان دهنده تاثیر مثبت مداخله MiCBT بر بهبود حافظه فعال بیماران MS و افراد سالم بوده است (P≤0.05). به عبارت دیگر نتایج تحلیل اندازه گیری مکرر، افزایش معناداری در حافظه فعال بیماران ام اس و افراد سالم در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل نشان داد. بنابراین مداخله شناختی رفتاری تلفیق شده با ذهن آگاهی MiCBT به عنوان یک درمان مناسب در بهبود حافظه فعال پیشنهاد می شود
نقش اهداف پیشرفت، حافظه فعال و سبک های یادگیری شناختی (وابسته به زمینه، ناوابسته به زمینه) در پیش بینی پیشرفت ریاضی دانش آموزان پایه هفتم متوسطه اول شهر مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال دهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۴
31-44
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش اهداف پیشرفت، حافظه فعال و سبکهای شناختی در پیش بینی پیشرفت ریاضی بود. بدین منظور از بین تمامی دانش آموزان پایه هفتم دبیرستانهای منطقه دو شهر مشهد تعداد 264نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به سه پرسشنامه سبک های شناختی وابسته به زمینه و ناوابسته به زمینه، پرسشنامه جهت گیری هدفی میدگلی و همکاران (1998) و پرسشنامه حافظه فعال پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شده. نتایج نشان داد که میان سبک های شناختی، اهداف پیشرفت و حافظه فعال با پیشرفت ریاضی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و حافظه فعال بیشترین سهم را در پیش بینی پیشرفت ریاضی دارد. دانش آموزانی که سبک شناختی ناوابسته به زمینه دارند، میزان فراخنای حافظه فعال بیشتری را گزارش کرده اند. دانش آموزان با سبک شناختی ناوابسته به زمینه نمره ی اهداف تبحری بیشتری دارند. دانش آموزان با سبک شناختی وابسته به زمینه نمره ی اهداف اجتنابی بیشتری دارند. اهداف تبحری با حافظه فعال رابطه معنادار دارد. بین میزان فراخنای حافظه فعال و نمره هدف رویکردی ارتباط معناداری در جهت مستقیم وجود دارد. بین میزان فراخنای حافظه فعال و نمره هدف اجتنابی ارتباط معناداری در جهت معکوس وجود دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد که پیشرفت تحصیلی ریاضی از طریق اهداف پیشرفت، سبک شناختی و حافظه فعال قابل پیش بینی است ولی نتایج تحلیل رگرسیون همزمان مشخص کرد که سهم فراخنای حافظه فعال پیش از اهداف پیشرفت وسبک شناختی است.