مدیریت بدن به معنای نظارت و دستکاری مستمر ویژگیهای ظاهری و مرئی بدن است که به کمک معرفهای کنترل وزن (از طریق ورزش، رژیم غذایی و دارو)، دستکاری پزشکی (جراحی بینی و پلاستیک) و میزان اهمیت دادن به مراقبتهای بهداشتی و آرایشی (استحمام روزانه، آرایش مو، آرایش یا اصلاح صورت، استفاده از عطر و ادوکلن و دئودورانت زیر بغل، آرایش ناخن و لنز رنگی برای خانمها)، به شاخصی اساسی تبدیل شده است.
سرمایه ی فرهنگی، به عنوان یکی از مفاهیم کلیدی در جامعه شناسی معاصر، از اهمیت خاصی برخوردار است. سرمایه ی فرهنگی به تمرکز و انباشت انواع مختلف کالاهای ملموس فرهنگی و نیز قدرت و توانایی در اختیار گرفتن این کالاها و همچنین، استعداد و ظرفیت فرد در شناخت و کاربرد این وسایل گفته میشود. از نظر بوردیو، سرمایه فرهنگی به سه بعد سرمایه ی فرهنگی درونی شده، سرمایه ی فرهنگی عینی و سرمایه ی فرهنگی نهادینه شده، قابل تفکیک است. در این پژوهش با بهرهگیری از نظریه ی «بوردیو» و «گیدنز» به بررسی تجربی فرضیه ی رابطه ی بین سرمایه ی فرهنگی و مدیریت بدن پرداخته شده است. این تحقیق به صورت پیمایشی و با ابزار پرسشنامه با حجم نمونه ی 402 نفر از جوانان (دختر و پسر) 15-29 ساله ی ساکن در شهر گیلان غرب انجام شد. نمونهها با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. نتایج پژوهش با استفاده از آمارههای توصیفی و استنباطی نشان میدهد که میانگین سرمایه فرهنگی (3.37 از 5) بیشتر از میانگین مدیریت بدن (2.82 از 5) است. این اعداد بیانگر آن است که میزان مدیریت بدن و سرمایه ی فرهنگی در جامعه ی مورد مطالعه در حد متوسط است. مقایسه ی ضرایب همبستگی نشان میدهد که سرمایه ی فرهنگی در بین دختران (335/0) بیش از پسران (298/0) است. همچنین، نتیجه ی رگرسیون خطی چند متغیره ی متغیرهای مستقل با مدیریت بدن (دختران و پسران) نشان میدهد که از میان متغیرهای مستقل (سرمایه ی فرهنگی تجسم یافته، عینیت یافته و نهادینه شده) در مدل رگرسیونی بین پسران، تنها متغیر سرمایه ی فرهنگی عینیت یافته در مدل نهایی باقی مانده است. مقایسه ی بتاها نشان می دهد که میزان تاثیرگذاری متغیر سرمایه ی فرهنگی عینیت یافته (294/0) است، اما در رگرسیون خطی چند متغیره ی دختران، سرمایه ی فرهنگی عینیت یافته و تجسم یافته با ضرایب بتای (202/0 و 164/0)، به ترتیب، قویترین و ضعیفترین رابطه را با متغیر وابسته ی مدیریت بدن دختران نشان می دهد.