مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
نوواقع گرایی
حوزههای تخصصی:
در میان انبوه نظریات روابط بین الملل که نشان دهنده رشد نظری این رشته از مطالعات سیاسی می باشد، نئورئالیسم به گونه ای مسلط در این عرصه ظاهر شده است. این نظریه به عنوان اولین الگوی مهم در تبیین رفتار قدرت های بزرگ مدعی است که کنش دولتها متکی بر انگیزه های مادی و ساختاری نظام بین الملل بوده و رفتار آن ها بیانگر موقعیتشان در نظام میباشد. در این چهار چوب منافع و استراتژی دولتها متکی بر محاسباتی است که از جایگاه آن ها در نظام ناشی می شود، به همین خاطر دولت ها می کوشند تا حداقل موقعیت نسبی خود را در این نظام حفظ کنند. رئالیسم تهاجمی یک نظریه ساختاری و بخشی از مکتب نوواقع گرایی است که برای نخستین بار توسط جان مرشایمر مطرح شد. این نظریه نیز با توجه به مبنای واقع گرایی خود مدعیست که آشوب زده بودن نظام جهانی باعث رفتار تهاجمی دولت ها در سیاست بین الملل است. در این مقاله به بررسی واقع گرایی و نوواقع گرایی و اصول و مبانی واقع گرایی تهاجمی می پردازیم.
نقد رئالیسم ساختاری با مداقه در سیاست خارجی و واقع گرایی ساختاری
نظریه واقع گرایی پس از جنگ جهانی دوم به عنوان اندیشه مسلط در روابط بین الملل جایگاه ویژه ای یافت و توجه پژوهشگران روابط بین الملل را به خود معطوف داشت. اما با ظهور انقلاب رفتاری در حوزه روابط بین الملل و چالشی روش شناسانه بر واقع گرایی در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۹۰ و سپس چالش هستی شناسانه مکتب وابستگی متقابل بر واقع گرایی در دهه ۱۹۷۰، این نظریه با مشکلات عمده ای روبرو شد و تا حدودی به حاشیه رفت و به بازسازی خود مشغول شد. در سال ۱۹۷۹ کنت والتز" نظریه پرداز مشهور واقع گرا با نگارش کتاب نظریه سیاست بین الملل، واقع گرایی را از انزوا خارج ساخته و نظریه نوواقع گرایی یا واقع گرایی ساختاری را عرضه کرد. در واقع نظریه نوواقع گرایی که محصول چالش نظریه رفتاری و نظریه وابستگی متقابل است به رغم انتقاداتی که از منظرهای گوناگون بر آن شده است، توانسته است هژمونی خود را در روابط بین الملل همچنان حفظ نماید.
چشم انداز صلح خاورمیانه در سایه عادی سازی روابط اسرائیل و جهان عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
45 - 64
حوزههای تخصصی:
مناقشه اسرائیل- فلسطین که ریشه های آن دست کم به بیش از یک قرن پیش باز می گردد از بغرنج ترین بحران های بین المللی است که دهه ها منطقه حساس خاورمیانه را درگیر تنش ساخته است. تلاش های فراوانی در راستای دستیابی به صلح جامع بین طرفین مناقشه از سوی افراد، نهادها و کشورهای مختلف انجام گرفته که تاکنون به نتیجه غایی منتج نشده است. با توجه به اینکه مناقشه اسرائیل فلسطین به عنوان یکی از محرک های اصلی تهدید امنیتی و همینطور ظهور و بروز تروریسم در خاورمیانه و جهان قلمداد می گردد، این مقاله تلاش می کند تا با بهره گیری از نظریه نو واقعگرایی و استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و منابع کتابخانه ای به واکاوی این مناقشه دیرپا پرداخته و نیز به این سوال پاسخ گوید که چرا اسرائیل و اعراب در مسیر عادی سازی روابط با یکدیگر قرار گرفته اند. مسئله ای که نقطه عطف مهمی در مناسبات طرفین محسوب و شرایط جدیدی را در منطقه رقم زده تا جایی که از شکل گیری خاورمیانه جدید سخن به میان آمده است. نگرانی های امنیتی مشترک اسرائیل با برخی کشورهای عرب و همینطور پیشبُرد بهتر منافع ملی را می توان به عنوان نقطه ثقل این چرایی عنوان نمود که موجبات اعتلای روابط اسرائیل و اعراب را فراهم آورده است. در این مقاله علاوه بر بررسی دیدگاه های متفاوت طرفین درگیر راجع به امنیت، نقش برجسته ایالات متحده در باب این مناقشه نیز به تصویر کشیده شده است.
تبیین بازتولید منازعه جمهوری اسلامی ایران وآمریکا در جنوب غرب آسیا در عصر پسابرجام؛ بازگشت به نوواقع گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از بازگشت دو طرف منازعه هسته ای ایران و کشورهای 1+5 به مذاکرات هسته ای و انعقاد توافق بین المللی برجام، انتظار می رفت این مدل بتواند به عنوان الگویی برای حل و فصل مسالمت آمیز موضوع های اختلافی دیگر استفاده شود؛ اما تحولات پسابرجام، امیدها برای تسری این مدل به پرونده های مناقشه آمیز دیگر را کاهش داد. برخلاف تصور برخی از تحلیلگران، ایران نه تنها در صدر تهدیدهای امنیتی مورد شناسایی آمریکا و متحدان سنتی اش در منطقه باقی مانده؛ بلکه با ورود بازیگران فرامنطقه ای، بر شدت موازنه سازی در منطقه نیز افزوده شده است. تئوری نوواقع گرایی گرچه به تنهایی نمی تواند درک درستی از تحولات خاورمیانه ارائه نماید؛ لیکن همچنان از قدرت تبیین ساده تر و پیش بینی واقعی تر تحولات آینده برخوردار است. در مقاله حاضر سعی می شود با بهره گیری از تئوری نوواقع گرایی، این سؤال که «علل بازتولید منازعه ایران وآمریکا در خاورمیانه در عصر پسابرجام چیست؟»؛ پاسخ داده شود. مفروض اصلی مقاله این است که به دلیل استمرار توازن قوا در خاورمیانه، شاهد تشدید رقابت های امنیتی و بازتولید ناامنی در منطقه، با هدف برهم زدن توازن فعلی خواهیم بود. همکاری ایران با کشورهای1+5، نتوانسته است از تشدید منازعات درخاورمیانه جلوگیری کند؛ ازهمین رو، به نظر می رسد تسری مسیر طی شده به دیگر موضوع های مورد اختلاف برای جمهوری اسلامی ایران، رفتاری پرهزینه خواهد بود.
طرح نورد استریم 2 و منافع آلمان، روسیه، اتحادیه اروپا و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح نورد استریم 2 تا پیش از اقدام های روسیه در فوریه 2022 در اوکراین به موضوع چالش برانگیزی در اتحادیه اروپا و آمریکا تبدیل شده بود. به طوری که تأثیر این طرح بر امنیت و منافع برخی از اعضای اتحادیه اروپا و آمریکا سبب دودستگی در میان اعضای اتحادیه اروپا شده بود. همچنین روابط میان آلمان و آمریکا را با چالش روبه رو کرده بود. از این رو، در این نوشتار می خواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که علت حمایت آلمان و روسیه و همچنین مخالفت برخی از اعضای اتحادیه اروپا و آمریکا با طرح نورد استریم 2 چیست؟ در پاسخ این فرضیه مطرح است که علت حمایت و مخالفت این کشورها با این طرح تأثیرهایی است که این طرح می تواند بر امنیت و منافع ملی این کشورها داشته باشد. برای پاسخ گویی به این پرسش و آزمون فرضیه از روش کیفی مطالعه موردی چندگانه بهره می گیریم. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای است و با رویکردی توصیفی تحلیلی در بستر مفهومی نظریه نوواقع گرایی آن ها را تجزیه وتحلیل می کنیم. برمبنای آزمون فرضیه، تأمین امنیت انرژی، ارتقای مرکزیت آلمان در حوزه انرژی، تثبیت موقعیت سیاسی و اقتصادی آلمان در روسیه، تنوع سازی در سیاست انتقال انرژی، درآمد هنگفت صادرات گاز و قراردادن ابزاری قدرتمند در اختیار روسیه، وابستگی بیشتر اتحادیه اروپا به انرژی روسیه، استفاده ابزاری روسیه از این طرح و تأثیر این طرح بر منافع اقتصادی و هدف های آمریکا در برابر روسیه از مهم ترین دلایل حمایت آلمان و روسیه و مخالفت آمریکا، لهستان، استونی، لئونی و لیتوانی با این طرح بوده است.
قابلیت بازدارندگی هسته ای ایران از چشم انداز نوواقع گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره سوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۷)
207 - 237
با پایان جنگ سرد، تسلیحات هسته ای به عنوان عامل بازدارنده و مهار کننده جنگ مطرح شدند. دستیابی به چنین فناوری موجب تحول نیروی نظامی و تضمینی برای سیاست امنیتی دولت ها است. در این راستا جمهوری اسلامی ایران نیز با توجه به تجربه های عینی بدست آمده از جنگ تحمیلی عراق و افزایش تهدیدات منطقه ای و همچنین از جانب قدرت های بزرگ و نحوه موضع گیری آنان در قبال موجودیت نظام جمهوری اسلامی ایران، سعی داشته تا از توان و قدرت تکنولوژیکی هسته ای برخوردار شود. کسب دانش صلح آمیز هسته ای توسط ایران و پیش بینی دیگر موفقیت های آن، نقش مهمی را در تغییر توازن قدرت در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه به سود این کشور داشته است. البته نئورئالیسم به عنوان پارادایم غالب در روابط بین الملل تعریف خاصی از امنیت و تهدیدات امنیتی در نظام بین الملل دارد با توجه به همین تعریف خاص، بازدارندگی هسته ای جایگاهی ویژه در این رهیافت دارد از همین رو فهم این مطلب ضروری است که چگونه فناوری هسته ای ضمانت های امنیتی برای ایران را ایجاد می کند و ثبات و امنیت ملی کشور را ارتقا می دهد.
مقایسه رویکرد سه نسل پارادایم واقع گرایی نسبت به نظام بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۸)
165 - 200
گرایش های مختلف پارادایم واقع گرایی هر یک مبتنی بر مبانی فرانظری و نظری خود رهیافت متفاوتی را نسبت به نظام بین الملل منعکس می نمایند. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که کدام یک از سه نسل پارادایم واقع گرایی از توان تبیینی جامع و دقیق تری در خصوص نظام بین الملل برخوردار است؟ پژوهش پیش رو بر این فرضیه استوار است که نظریه واقع گرایی نوکلاسیک به مثابه نسل سوم پارادایم واقع گرایی در مقایسه با دو نسل اول و دوم دارای توان تبیینی جامع و دقیق تری است. این پژوهش با استفاده از روش تبیینی ماهیت و اجزای نظام بین الملل را در قالب چهار مفهوم آنارشی، دولت، قدرت و موازنه قوا از منظر سه نسل پارادایم واقع گرایی شامل واقع گرایی کلاسیک، نوواقع گرایی و واقع گرایی نوکلاسیک مورد مقایسه قرار داده. طبق نتایج به دست آمده واقع گرایی نوکلاسیک به واسطه ترکیب سطوح تحلیل خرد و کلان و بهره گیری از متغیرهای مداخله گر و عوامل انگاره ای با واقعیت های حاکم بر نظام بین المللی سازگاری بیشتری دارد و به تبع تبیین جامع و دقیق تری نسبت به نظام بین الملل ارائه می نماید و واقع گرایی نوکلاسیک در عین حفظ مبانی بنیادی پارادایم واقع گرایی نسبت به دو نسل متقدم واقع گرایی از توان تبیینی بالاتری برخوردار است.
بررسی روند عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل ( ۲۰۱۱ -۲۰۲۰)
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
79 - 103
حوزههای تخصصی:
به دنبال فروپاشی امپراتوری عثمانی و تأسیس اسرائیل، بحران منطقه ای خاورمیانه به اوج خود رسید و مناقشه عربی-اسرائیل به یکی از مسائل اصلی خاورمیانه تبدیل شد. با این حال، برخی کشورهای عربی تحت تأثیر عوامل مختلفی همچون ناسیونالیسم عربی، بحران های داخلی و منطقه ای، توازن قوا در منطقه، مسائل هویتی، وقوع انقلاب اسلامی ایران، شکل گیری ناآرامی های عربی از سال ۲۰۱۱ و در نهایت توافق هسته ای ایران با کشورهای ۱+۵ موسوم به برجام، همواره مواضع مختلفی مقابل اسرائیل داشته اند که نشئت گرفته از منافع ملی آن هاست. با توجه به مناقشه بنیادینی که از زمان تشکیل اسرائیل در سال ۱۹۴۸ میان اعراب و اسرائیل وجود داشته است، عادی سازی روابط آن ها، از همان پیمان صلح مصر و اسرائیل در سال ۱۹۷۸، اهمیت یافته است. این مسئله زمانی مورد توجه بیشتر قرار گرفت که تنها طی چند ماه عربستان سعودی، امارات، بحرین، سودان و مراکش اقدام به عادی سازی روابط با اسرائیل کردند. سؤال اصلی این است که «چرا اسرائیل و کشورهای عربی، به رغم اختلافات، به عادی سازی روابط پرداخته اند؟» در این پژوهش از روش تحلیلی-تبیینی برای پاسخ گویی به این سؤال و از منابع کتابخانه ای نیز برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد این دولت ها با توجه به وجود تهدید مشترک و منافع مشترک به عادی سازی روابط روی آورده اند؛ در واقع این اقدام آن ها ذیل نظریه نوواقع گرایی تبیین می شود. این دولت ها تحت تأثیر مجموعه ای از عوامل داخلی، منطقه ای، بین المللی با محوریت منافع ملی و همچنین تلاش دونالد ترامپ در راستای طرح به اصطلاح «صلح خاورمیانه» اقدام به عادی سازی روابط با یکدیگر کرده اند و به منظور تأمین بهتر منافع ملی خود به سمت همکاری پیش رفته اند.
واقع گرایی نوکلاسیک: از سیاست بین الملل تا سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۷ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۷
659 - 678
حوزههای تخصصی:
واقع گرایی نوکلاسیک با قرار دادن سرشت آنارشیک نظام بین الملل به عنوان نقطه عزیمت خود، با وجود تلاش مداوم تکمیلی (سازا) برای توضیح آنامولی های نوواقع گرایی، اغلب از منظر زمینه های معرفت شناختی، متدولوژی و نظری از سوی غیرواقع گرایان مورد انتقاد قرار گرفته است. واقع گرایی نوکلاسیک، تلفیقی از واقع گرایی کلاسیک و نوواقع گرایی است (سطح واحد سیستمیک). این نظریه در واکنش به ضد تقلیل گرایی بیش از اندازه نوواقع گرایی ارائه شد. چون نوواقع گرایی یک نظریه سیاست بین الملل است که تنها به تبیین نتایج بین المللی ناشی از کنش و واکنش کشورها می پردازد. نوواقع گرایی به مثابه یک نظریه سیاست بین الملل به تبیین و تحلیل رفتار کشورهای منفرد نپرداخته و آن را به نظریه سیاست خارجی وامی گذارد. از این رو واقع گرایی نوکلاسیک ضمن این که مفروضه های نوواقع گرایی را رد نکرده، درصدد تخصیص و اصلاح آن است تا منطبق بر روش لاکاتوشی، برنامه تحقیقی مفیدتری برای توصیف، تبیین و پیش بینی رفتار و سیاست خارجی کشورهای مشخص را ارائه دهد. در این مقاله به بررسی ظرفیت های این نظریه برای تبیین و توضیح راهبرد کشورها در حوزه سیاست بین الملل و سیاست خارجی پرداخته می شود.
اهداف عربستان سعودی از توسعه فناوری های فضایی، موشکی و پهپادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۰)
39 - 66
حوزههای تخصصی:
پادشاهی عربستان تلاش برای دستیابی به فناوری های فضایی، موشکی و پهپادی را از دهه های گذشته مورد توجه قرار داد و امروزه با جلب حمایت و کسب فناوری از قدرت های بزرگ خصوصاً آمریکا، روسیه، چین و فرانسه و همچنین ایجاد سازوکارها و نهادهای داخلی، تلاش برای بومی سازی و سرهم بندی (مونتاژ)، مشارکت در سازمان های بین المللی و نیز میزبانی و حضور در رویدادهای منطقه ای و جهانی؛ توسعه این فناوری ها را با جدیت دنبال می کند. این پژوهش با روش تحلیلی-تبیینی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، این پرسش را در نظر دارد که «چرا عربستان سعودی توسعه فناوری های فضایی، موشکی و پهپادی را در پیش گرفته و قدرت های بزرگ چه نقشی در تحقق این هدف دارند؟» در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که هدف اصلی عربستان از توسعه فناوری های فضایی، موشکی و پهپادی حفظ و ارتقای قدرت بازدارندگی و تأمین امنیت است. در ذیل این هدف کلان، ارتقاء تسلیحات تهاجمی و تدافعی، بهره مندی از تجهیزات مدرن اطلاعاتی و ارتباطاتی، دستیابی به اهرم فشار در رقابت های منطقه ای و جهانی، کسب دستاورد در جنگ یمن، ایجاد تنوع در روابط سیاسی-نظامی، اصلاح چهره و وجهه بین المللی، استفاده از پیوندها و همپوشانی های موجود میان این سه فناوری و دستیابی به برخی دیگر از کارکردهای صلح آمیز و جنگاورانه؛ از دیگر اهداف این کشور است.
بررسی سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا بر امنیت منطقه ای در غرب آسیا 2022-2001
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
54-85
حوزههای تخصصی:
پس از یازده سپتامبر 2001 راهبرد جدیدی در عرصه ی سیاست خارجی آمریکا ظهور یافت که به نوعی نویددهنده عصر جدیدی در نظام بین الملل بوده است. در این دوره سردمداران و رهبران آمریکا فرصت مناسبی را به دست آوردند تا از رهگذر آن بتوانند در راستای دفاع از منافع خود، پیشبرد اهداف استراتژیک و شکل دهی هژمونی آمریکا برجهان، راهبرد حمله پیش دستانه و جنگ پیشگیرانه را در پیش گیرند. در همین راستا سیاست خارجی مداخله گرایانه آمریکا بر کشورهایی چون عراق، سوریه و سرزمین اشغالی موجب شد تا امنیت این کشورها تحت مؤلفه قدرت خارجی نیز قرار بگیرد. در این پژوهش به صورت مؤکد بر سیاست خارجی آمریکا در غرب آسیا از 2001 تا 2022 موردبررسی قرار خواهد گرفت؛ و در پی پاسخ به این پرسش است که سیاست خارجی آمریکا چه تأثیری بر امنیت منطقه غرب آسیا به ویژه بر عراق، سوریه و سرزمین اشغالی گذاشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که بروز و وجود تنش یکی از سیاست های آمریکا برای نفوذ و مداخله بوده و از همین رو تأثیر این سیاست بر عراق، سوریه و سرزمین اشغالی توأم با ناامنی بوده است
نقش یابی قدرت های فرامنطقه ای در جنگ عراق علیه ایران، مبتنی بر نظریه رئالیسم
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۷
89 - 108
حوزههای تخصصی:
موقعیت جغرافیایی، سابقه تمدنی، مذهب تشیع و نیز اکتشاف نفت در قرن اخیر جایگاه ویژه ای را در جهان برای ایران ایجاد نمود. در دوران پهلوی با نفوذ گسترده قدرت های فرا منطقه ای، حکومت ایران به عنوان ژاندارم منطقه و متحد استراتژیک غرب به رهبری ایالات متحده شد. با وقوع انقلاب اسلامی، استکبار جهانی که منافع استراتژیک خود در منطقه را در معرض خطر می دید، از طریق نفوذ، تحریم، تهدید، کودتا، تحریکات قومی و در نهایت جنگ تحمیلی در راستای شکست انقلاب و اعاده نظم پیشین بر آمد. گسترش دامنه جنگ نیز زمینه ساز نقش های هر چه بیشتر قدرت های فرا منطقه ای و فشار بر ایران برای پایان دادن به جنگ شد. لذا چگونگی این نقش ها در جنگ و همچنین دلایل آنها در این تحقیق مورد بررسی قرار خواهد گرفت. یکی از بهترین نظریه هایی که می تواند شرایط حاکم بر نظام منطقه ای و ساختار نظام بین الملل را در شرایط جنگ عراق علیه ایران بعد از انقلاب را تشریح نماید، نظریه نوواقع گرایی می باشد، که در این تحقیق از آن استفاده شده است.
تحولات انرژی جهانی: هند و رویکرد آن به خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
111 - 141
حوزههای تخصصی:
انرژی مهم ترین نیاز هر کشور در جهان توسعه یافته ی امروز است. قدرت های نوظهور همچون هند، جهت ادامه ی مسیر توسعه خود، نیاز فراوانی به انرژی دارند. منطقه خلیج فارس سرشار از نفت و گاز است که توجه ها را به سوی خود جلب کرده است. سوال پژوهش حاضر این است که هند چگونه میان شرکای متعدد انرژی خود در خلیج فارس توازنی مبتنی بر ثبات و حفظ وضع موجود برقرار می کند؟ با تکیه بر رویکرد نوواقعگرایی و مؤلفه های آن، در پاسخ این فرضیه مطرح می گردد که هند، به منظور تداوم و بقای خود به عنوان یک قدرت نوظهور اقتصادی، استمرار رابطه با کشورهای حوزه خلیج فارس را جزء اصول اصلی دیپلماسی خود قرار داده است. روش پژوهش کیفی-توصیفی بوده و هدف پژوهش، فهم چگونگی برقراری توازن مبتنی بر ثبات و حفظ وضع موجود از سوی هند میان شرکای متعدد انرژی خود در خلیج فارس می-باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که هند، فعلا در پی دستیابی به قدرت هژمونیک در خلیج فارس نیست، بلکه به دنبال هموارتر و کم هزینه تر کردن مسیر توسعه ی خودش است.
تأثیر بحران آب بر روابط ایران، ترکیه و عراق از منظر نو واقع گرایی (2023- 2000)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۴)
151 - 177
حوزههای تخصصی:
دسترسی به منابع آب، جهت حفظ اکوسیستم، تنوع زیستی، امنیت غذایی و توسعه پایدار، ضروری است. بنابراین با بحران آب، رقابت میان دولت ها پدید می آید و باعث ایجاد معضل امنیتی می شود و از آنجایی که کسی نمی تواند مطمئن باشد که دیگران از منابع آب به روشی پایدار استفاده خواهند کرد، همه شروع به انجام پروژه های تأمین آب برای خود خواهند کرد. بدین ترتیب، بحران آب منجر به واکنش های اقتصادی، اجتماعی و امنیتی می شود. پرسشی که پژوهش حاضر طرح می کند این است «چگونه می توان تأثیر بحران آب بر مناسبات ایران، ترکیه و عراق در سال های 2023- 2000 را تحلیل کرد؟» و این فرضیه طرح می شود که «ترکیه بدون توجه به کشورهای پایین دست، تلاش دارد تا از طریق نوعی هیدروهژمونی و با کنترل منابع آبی بالادست، بتواند این کشورها را به سیاست های خود در این زمینه وابسته نماید. در مقابل، ایران و عراق نیز تلاش خواهند کرد تا با همکاری و شکل دادن به نوعی موازنه، آثار ناشی از بحران آب را مدیریت نمایند». این پژوهش از رویکرد نوواقع گرایی بهره می گیرد زیرا از این منظر، روابط متغیرهای پژوهش را بهتر می توان تحلیل کرد. پژوهش حاضر از روشی توصیفی- تحلیلی بهره می گیرد و با رجوع به منابع کتابخانه ای و اینترنتی و نشریات تخصصی، داده های پژوهش فراهم آمده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ترکیه با سیاست های آبی خود، به یک بازیگر هژمون در حوضه آبی مشترک تبدیل شده است و عراق و ایران را با چالش هایی جدی در مسائل زیست محیطی- امنیتی مواجه کرده است.
تحریم های اقتصادی ایالات متحده و تعاملات ژئواکونومیک ایران و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
117 - 142
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی آثار تحریم های ایالات متحده بر ایران و چین، به دنبال پاسخ به این پرسش است که تحریم های آمریکا، چه تأثیری بر همکاری های دو جانبه تجاری - مالی ایران و چین داشته است؟ پاسخ موقتی مطرح شده این است که تحریم های نفتی - مالی ایالات متحده بر ایران، منجر به افزایش تجارت خارجی ایران به ویژه در حوزه انرژی با چین شده است و بالعکس تحریم های تجاری ایالات متحده بر چین، منجر به کاهش سرمایه گذاری و تجارت خارجی آن با ایران شده است. یافته های پژوهش با کاربست دو نظریه ترکیبی نوواقع گرایی و دیپلماسی تحریم، بیانگر آن است که جمهوری اسلامی ایران و چین، با رویکردی واقع گرایانه با توسعه تعاملات اقتصادی دوجانبه خود، درصدد ایجاد موازنه قدرت، از طریق افزایش میزان دستاوردهای نسبی اقتصادی در برابر ایالات متحده بوده اند. بنابراین، جمهوری اسلامی برای دور زدن تحریم ها و افزایش دستاوردهای اقتصادی در نظام تجاری بین المللی، از چین به صورت یک شریک مطمئن در نظام بین المللی بهره برده است و دولت چین نیز با پیروی اندک از تحریم های ایالات متحده علیه ایران، احتمالاً از آن به عنوان یک برگ برنده در معادلات آینده خاورمیانه بهره خواهد برد. شیوه گردآوری اطلاعات و داده ها کتابخانه ای- اسنادی و روش پژوهش نیز توصیفی - تحلیلی است.
تجزیه وتحلیل تطبیقی سیاست خارجی روسیه و ایران در قبال ایالات متحده آمریکا از سال 2011 تا 2020(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران و روسیه به عنوان دو عنصر تأثیرگذار در نظام بین المللی فعلی، به دنبال افزایش نقش و جایگاه خود در نظام بین الملل هستند. آمریکا هم به عنوان یک ابرقدرت پس از جنگ جهانی دوم، با سقوط شوروی، نفوذ خود را به صورت گسترده در سطح جهان افزایش داده است. این کشور به عنوان یک قدرت جهانی، با هدف دستیابی به منافع بیشتر و ترویج فرآیندهای جهانی مطابق با اهداف و نیازهای خود، در مناطق و زمینه های گوناگونی از نفوذ و حضور برخوردار است. ناحیه خاورمیانه و خلیج فارس به عنوان یکی از نقاط کلیدی جلب توجه آمریکا بوده است. ایران، با موقعیت ژئوپلیتیک و استراتژیک مهم در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه، تأثیرگذارترین نقش را در تعامل با آمریکا، به عنوان یک قدرت فراتر از منطقه، داشته است. در این حین، مشاهده می شود که در مقابل تنش ها و سیاست های تعارضی بین ایران و آمریکا، روسیه سعی در تعامل و همکاری در مراحل مختلف با آمریکا داشته است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و نیز باهدف اصلی «تجزیه وتحلیل تطبیقی سیاست خارجی روسیه و ایران در قبال آمریکا از سال 2011 تا 2020» به نگارش درآمده است. سؤال اصلی پژوهش این است که سیاست خارجی کشورهای ایران و روسیه به طور مقایسه ای در قبال آمریکا از سال 2011 تا 2020 چگونه بوده است؟ نتایج و یافته های پژوهش نشان می دهد که روسیه نسبت به ایران سیاست خارجی متعادل تر در قبال آمریکا دارد و درجایی که منافعش ایجاب کند حاضر به تعامل و همکاری با آمریکا می باشد اما ایران سیاست خارجی تهاجمی در مقابل این کشور داشته و مشکل این دو کشور را حل نشدنی می داند.