مطالب مرتبط با کلیدواژه

مالتیپل اسکلروزیس


۲۱.

اثربخشی توانبخشی شناختی با استفاده از نرم افزارکاپیتان لاگ بر کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانبخشی شناختی مهارت های عصب روانشناختی نرم افزار کاپیتان لاگ کارکردهای اجرایی مالتیپل اسکلروزیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۲۵۲
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی با استفاده از نرم افزارکاپیتان لاگ در بر کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش بررسی: پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی است که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه ی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس در سطح شهر اصفهان در سال ۱۳۹۹ بودند که از میان آنها، ۳۴ نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند و به طور مساوی، در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 17 نفر) قرار گرفتند. سپس در فرایند اجرا، گروه آزمایش طی ۱۶ جلسه ی ۶۰ دقیقه ای، به مدت ۴ هفته، تحت مداخله با آموزش تمرین های مبتنی بر مهارت های عصب روان شناختی در نرم افزار کاپیتان لاگ قرار گرفت و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. لازم به ذکر است که داده ها به کمک پرسشنامه کارکردهای اجرایی نجاتی (1392) جمع آوری شد و سپس، به منظور تجزیه و تحلیل آنها، از تحلیل کواریانس تک متغیره و چندمتغیره در نرم افزار SPSS-21 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که تمرین های مبتنی بر مهارت های عصب روان شناختی در نرم افزار کاپیتان لاگ اثر معناداری بر کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس داشت (0.01p<). نتیجه گیری: تمرین های مبتنی بر مهارت های عصب روان شناختی در نرم افزار کاپیتان لاگ باعث بهبود کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس شد.
۲۲.

پیش بینی سخت رویی، تاب آوری و تمایزیافتگی خود بر اساس راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس در شهرستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۲۲
مقدمه: بیماری مالتیپل اسکلروزیس روی بهزیستی روان شناختی بیماران تأثیر منفی دارد و از طرفی راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان به منظور پیشگیری از مشکلات روان شناختی حائز اهمیت می باشند. لذا این مطالعه با هدف تعیین پیش بینی عوامل روان شناختی از جمله سخت رویی، تاب آوری و تمایزیافتگی خود بر اساس راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی_تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس ساکن در شهرستان همدان در سال 1399 بود که بر اساس آمار اخذ شده از انجمن MS همدان تعداد آنها 3050 نفر بود. بر اساس جدول مورگان 341 نفر از آنان به شیوه نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه سخت رویی Kobasa و همکاران، پرسشنامه تاب آوری Connor و Davidson، پرسشنامه تجدید نظر شده خودتمایزیافتگی Skowron و Schmittو پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان Garnefski و همکاران بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-23 و از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد بین نظم جویی شناختی هیجان با سخت رویی (392/0r=)، تاب آوری (165/0r=) و تمایزیافتگی خود (23/0r=) در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس رابطه مستقیم و معناداری وجود داشت (001/0P<). همچنین بر اساس نتایج آزمون رگرسیون عوامل سخت رویی، تاب آوری و تمایزیافتگی خود به صورت معناداری توانایی پیش بینی سطح نظم جویی شناختی هیجان در مبتلایان به مالتیپل اسکلروزیس را دارند (001/0P<). نتیجه گیری: استفاده بیماران مالتیپل اسکلروزیس از نظم جویی شناختی هیجان منجر به بهبود سخت رویی، تاب آوری و تمایزیافتگی خود در آنان می شود. لذا به مراقبان سلامت توصیه می شود به دنبال آموزش و تقویت نظم جویی شناختی هیجان در این بیماران باشند تا سخت رویی، تاب آوری و تمایزیافتگی خود را در آنان برای مقابله با شرایط سخت بیماری افزایش دهند.
۲۳.

اثربخشی درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت بر انعطاف پذیری روان شناختی و آشفتگی روان شناختی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت انعطاف پذیری روان شناختی آشفتگی روان شناختی مالتیپل اسکلروزیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۲۵۱
اهداف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت بر انعطاف پذیری روان شناختی و آشفتگی روان شناختی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس انجام شد. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر، آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس عضو انجمن ام اس خوزستان بود. از میان افراد واجد شرایط در مرحله اول 50 نفر و در مرحله دوم 32 نفر به صورت تصادفی انتخاب شد و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (16 نفر که به 2 گروه 8 نفره تقسیم شدند) و گروه کنترل (16 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 10 جلسه تحت درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت قرار گرفتند. شرکت کنندگان به پرسش نامه وضعیت گشودگی و درگیری و مقیاس آشفتگی روان شناختی پاسخ دادند. داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکووا) و نرم افزار SPSS نسخه 24 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بین گروه آزمایش و کنترل از نظر انعطاف پذیری روان شناختی و آشفتگی روان شناختیِ در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنا داری وجود دارد (0/001>P). نتیجه گیری: گروه درمانی پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت بر افزایش انعطاف پذیری روان شناختی و کاهش آشفتگی روان شناختیِ بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس اثربخش است.
۲۴.

اثر محیط غنی سازی شده حرکتی و دو نوع تمرین اجباری بر سطوح پروتئین آیریزین و BDNF هیپوکامپ موش های ماده مبتلا به ام اس تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مالتیپل اسکلروزیس تمرینات اختیاری تمرینات اجباری زندگی در محیط غنی سازی شده حرکتی هیپوکامپ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۹۳
فرآیندهای تخریب عصبی نقش مهمی در پیشرفت بیماری ام اس دارند. تمرین ورزشی مناسب و زندگی در محیط غنی سازی شده حرکتی (EE) می تواند از طریق ترشح برخی فاکتورهای رشد عصبی در هیپوکامپ ازجمله آیریزین وفاکتور نوتروفیک مشتق از مغر (BDNF) باعث بهبود و یا جلوگیری از پیشرفت بیماری شود. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر ۴ هفته تمرین مقاومتی و هوازی و EE بر سطوح پروتئین آیریزین و BDNF هیپوکامپ در موش های ماده C57BL6 مبتلا به آنسفالومیلیت خودایمنی تجربی (EAE) بود. تعداد 50 سر موش ماده (سن 8 هفته، میانگین وزن 2± 18 گرم) به صورت تصادفی به پنج گروه مساوی (10 سر موش در هر گروه) تقسیم شدند: 1- کنترل سالم، 2-کنترل + EAE، 3-فعالیت مقاومتی + EAE،4- فعالیت هوازی + EAE و 5- EE + EAE. هفته اول و دوم سازگاری با محیط و سپس القای EAE انجام شد. گروه های تمرین 5 روز در هفته روزی نیم ساعت به مدت 4 هفته تمرین کردند و گروه EE به قفس تجهیز شده خود منتقل شد. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی موش ها بی هوش و سپس تشریح و بافت برداری انجام شد. برای سنجش میزان پروتئین ها از روش الایزا و برای تعیین تفاوت میان متغیرهای پژوهش از آزمون تحلیل واریانس و آزمون تعیبی توکی استفاده شد. تمامی تحلیل ها در سطح معنی داری 05/0 و با نرم افزار SPSS22 انجام شد. بیان پروتئین BDNF هیپوکامپ در هر سه گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل EAE افزایش یافت. این افزایش در گروه EE و تمرین مقاومتی هم نسبت به گروه کنترل EAE و هم نسبت به گروه تمرین شنا معنادار بود. همچنین بیان پروتئین آیریزین هیپوکامپ در هر سه گروه تمرین نسبت به گروه کنترل EAE افزایش داشت که این افزایش در گروه های EE و تمرین مقاومتی معنادار بود همچنین بیان آیریزین در گروه EE نسبت به دو گروه تمرین هوازی شنا و تمرین مقاومتی افزایش بیشتری داشت که این افزایش نسبت به گروه تمرین هوازی شنا معنادار بود. به نظر می رسد فعالیت ورزشی از هر دو نوع اختیاری و اجباری می تواند با مکانیسم اثر متفاوت، موجب افزایش ترشح فاکتورهای رشد عصبی ازجمله آیریزین و BDNF و درنتیجه کمک به بهبود و پیشگیری از پیشرفت بیماری ام اس شود.
۲۵.

ارائه مدل آشفتگی روان شناختی بر اساس خودمراقبتی و تاب آوری روانی با نقش میانجی گری خودشفقتی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آشفتگی روان شناختی خودمراقبتی تاب آوری روانی خودشفقتی مالتیپل اسکلروزیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۲۴
هدف پژوهش حاضر، الگویابی ساختاری آشفتگی روان شناختی بر اساس خودمراقبتی و تاب آوری روانی با نقش میانجی گری خودشفقتی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس بود. پژوهش از نوع کاربردی و روش پژوهش همبستگی به شیوه مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس عضو انجمن ام اس اصفهان در فصل پاییز سال 1401 بود. از بین جامعه آماری 320 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه آشفتگی روان شناختی (کسلر و همکاران، 2002)، پرسشنامه خودمراقبتی (گالینا و همکاران، 2015)، پرسشنامه تاب آوری روانی (کانر و دیودیسون، 2003) و پرسشنامه خودشفقتی (نف، 2003) بودند. نتایج نشان داد که خودمراقبتی بر خودشفقتی (05/0 p<، 614/0 = β) و آشفتگی روان شناختی (05/0 p<، 478/0- = β) بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس دارای اثر مستقیم معنادار بوده و توانسته به ترتیب 7/37 و 8/22 درصد از واریانس این متغیرها را تبیین کند. همچنین تاب آوری روانی بر خودشفقتی (05/0 p<، 545/0 = β) و آشفتگی روان شناختی (05/0 p<، 536/0- = β) بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس دارای اثر مستقیم معنادار بوده و توانسته به ترتیب 7/29 و 7/28 درصد از واریانس این متغیرها را تبیین کند. در نهایت خودشفقتی بر آشفتگی روان شناختی (05/0 p<، 44/0- = β) بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس دارای اثر مستقیم معنادار بوده و توانسته 3/19 درصد از واریانس این متغیر را تبیین کرده و در رابطه بین خودمراقبتی و تاب آوری روانی با آشفتگی روان شناختی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس نیز نقش میانجی معنادار ایفا کند (05/0 p<). ب
۲۶.

اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر فراهیجان، ذهن آگاهی و سرمایه های عاطفی زنان با بیماری مالتیپل اسکلروزیس اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فراهیجان ذهن آگاهی سرمایه های عاطفی درمان متمرکز بر هیجان مالتیپل اسکلروزیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۳۵
مقدمه: این پژوهش با هدف اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر فراهیجان، ذهن آگاهی و سرمایه های عاطفی زنان با بیماری مالتیپل اسکلروزیس اصفهان انجام پذیرفت. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، شامل زنان دارای بیماری مالتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به بیمارستان شریعتی شهر اصفهان در سال 1402 بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر از زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس که مایل به همکاری بودند، بر اساس ملاک های ورود به پژوهش انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایشی و کنترل گمارده شدند(15 نفر هر گروه). داده ها با پرسشنامه های فراهیجان میتمانسگروبر(2009)، پنج وجهی ذهن آگاهی بائر(2006) و سرمایه هیجانی گل پرور(1395) جمع آوری شدند. روش درمان متمرکز بر هیجان براساس پروتکل گرینبرگ و گلدمن (2019) در 12 جلسه به مدت 60 دقیقه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری و نرم افزار SPSS 24 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان متمرکز بر هیجان به طور معناداری بر فراهیجان، ذهن آگاهی و سرمایه عاطفی افراد گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل اثربخش بود(001/0>p). همچنین نتایج حاکی از اثربخش بودن درمان متمرکز بر هیجان بر مولفه های فراهیجان، ذهن آگاهی و سرمیه های عاطفی داشت(001/0>p). نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که درمان متمرکز بر هیجان بر بهبود فراهیجانی مثبت، ذهن آگاهی و سرمایه های عاطفی در بیماری مالتیپل اسکلروزیس اصفهان موثر است. بنابراین، استفاده از این رویکرد جهت افزایش فراهیجان مثبت، ذهن آگاهی و سرمایه عاطفی پیشنهاد می گردد.
۲۷.

تاب آوری زنان مبتلا به ام اس: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ام اس تاب آوری زنان مالتیپل اسکلروزیس مرور نظام مند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۱۶
مقدمه: تاب آوری افراد مبتلا به ام اس در سطح پایینی قرار دارد. توجه ویژه به ارتقا تاب آوری در سال های اخیر به عنوان مکمل درمانی، پژوهش های متعددی را به سوی خود جلب کرده است. نبود پژوهش مروری و جمع بندی این نیاز پژوهشی را ایجاد کرد لذا این پژوهش به بررسی عوامل تاثیر گذار بر تاب آوری زنان مبتلا به بیماری ام اس می پردازد. روش: این پژوهش از نوع مروری و جست وجوی نظام مند است. کلیه مقالات مرتبط با تاب آوری زنان ایرانی مبتلا به بیماری ام اس در ده سال گذشته در شش پایگاه داده ایی فارسی با کلید واژه های تاب آوری، زنان، ام اس، مالتیپل اسکلروزیس جستجو شد. با توجه به معیار های ورود و خروج، 18مقاله مرتبط وارد پژوهش شد. یافته ها: موقعیت جغرافیایی پژوهش ها در 9 استان و تمرکز مطالعاتی در این حوزه در سال های 1399 و 1401 است که نشان اهمیت موضوع تاب آوری در سال های اخیر است. بیش ترین روش پژوهش استفاده شده، نیمه آزمایشی است. با بررسی مقالات، عوامل تاب آوری به 7 دسته که شامل راهبرد های کنترل ذهن، پذیرش و شفقت، بهزیستی روان ، معنا درمانی، ورزش درمانی، معنویت درمانی و بخشودگی تقسیم بندی شدند. نتیجه گیری: شناخت عوامل موثر تاب آوری زنان می تواند به بهبود خدمات حمایتی بیماری مزمن کمک کند. در ادامه پیشنهادهای متناسبی نیز در سه سطح رویکردی (ایجاد پژوهش های بین رشته ایی)، پژوهشی (بهره گیری از روش های کیفی و ترکیبی) و ساختاری ارائه شده اند.
۲۸.

عدم تحمل ابهام و درد مزمن در مبتلایانِ مالتیپل اسکلروزیس:اجتناب شناختی، جهت گیری منفی به مشکل، باورهای مثبت به نگرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اجتناب شناختی باورهای مثبت نسبت به نگرانی جهت گیری منفی نسبت به مشکل درد مزمن مالتیپل اسکلروزیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۷
هدف: این پژوهش با هدف آزمون نقش میانجیگر اجتناب شناختی، جهت گیری منفی نسبت به مشکل و باور های مثبت نسبت به نگرانی در رابطه عدم تحمل ابهام و درد مزمن در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس انجام شد.روش: در این پژوهش هبستگی، ۳۵۰ بیمار (۱۹۴ مرد و ۱۵۶ زن) از بین مراجعه کنندگان به مرکز تصویربرداری کوثر و انجمن ام اس ایران، واقع در شهر تهران، به کمک روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به مقیاس عدم تحمل ابهام (فرستون و همکاران، ۱۹۹۴)، پرسشنامه باور های فراشناخت (ولز و کارتارایت هاتون، ۲۰۰۴)، پرسشنامه جهت گیری منفی نسبت به مشکل (رابی چاوود و دوگاس، ۲۰۰۵)، پرسشنامه اجتناب شناختی (سکستون و دوگاس، ۲۰۰۴) و نسخه کوتاه سیاهه درد (کلیلند، ۱۹۸۹)، پاسخ دادند.یافته ها: نتایج روش آماری تحلیل مسیر نشان داد که مدل واسطه مندی نسبی اجتناب شناختی، جهت گیری منفی نسبت به مشکل و باور های مثبت نسبت به نگرانی در رابطه عدم تحمل ابهام و درد مزمن در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس با داده ها برازش مطلوبی داشت.نتیجه گیری: در مجموع، نتایج موافق با مواضعِ مدل های شناختی آسیب شناسی روانی در بافتارِ پیش بینیِ درد مزمن به کمکِ عدم تحمل ابهام در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس، از نقش سازوکار های علّی چندگانه اجتناب شناختی، جهت گیری منفی نسبت به مشکل و باور های مثبت نسبت به نگرانی، حمایت کرد.