مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
الکتروانسفالوگرافی
حوزه های تخصصی:
تعادل فیزیکی یکی از عوامل مهم در فعالیت های روزانه و ورزشی است. تعادل پویا به توانایی حفظ توازن در نیروهای وارد بر بدن در ورزش بسیار حائز اهمیت است و افزایش آن عملکرد حرکتی و ورزشی را بهبود می بخشد. هدف این تحقیق تعیین آثار تمرینات نوروفیدبک بر تعادل پویای مردان جوان است. بیست وچهار دانشجوی کارشناسی تربیت بدنی پسر داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند و در یک طرح دوسوکور شامل گروه کنترل و تجربی سازماندهی شدند. شرکت کننده ها در گروه تجربی در تمرینات نوروفیدبک شامل بازداری امواج مغزی4 -7 هرتز و تقویت امواج 15-18 هرتز در نقاط (01,02) در ناحیه خلفی مغز به مدت 10 جلسه و هر جلسه سی دقیقه شرکت کردند. گروه کنترل در همان شرایط قرار گرفتند، اما فقط امواج ضبط شده تمرینات گروه تجربی را به عنوان تمرین مشاهده کردند. آزمون ثبت امواج مغزی و تعادل پویا در مرحله پیش از تمرین ، جلسات پنجم و دهم از هر دو گروه به عمل آمد. نتایج آزمون ها نشان داد د میزان تعادل گروه تجربی در جلسه پنجم و پس آزمون به صورت معناداری افزایش یافته بود. یافته های تحقیق نشان می دهد تمرینات نوروفیدبک می تواند تعادل پویای مردان جوان را بهبود بخشد. پیشنهاد می شود از این تمرینات برای افزایش تعادل پویای ورزشکاران استفاده شود.
بررسی اثر ضربان های دوگوشی بر افراد معتاد با استفاده از سیگنال مغزی (EEG)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در این پژوهش با بررسی تأثیر ضربان دوگوشی بر افراد معتاد، استفاده از این تکنولوژی به عنوان کمک درمان در ترک پایدار اعتیاد امکان سنجی شده است. روش : جامعه آماری از 15 نفر مرد معتاد بستری در کلینیک ترک اعتیاد، تشکیل شده بود که زیر نظر پزشک معالج و با استفاده از آزمون شخصیت آیزنک و آزمون ادرار انتخاب شدند. به 10 نفر علاوه بر درمان عادی، در سه جلسه تحریک کنترل شده ضربان دوگوشی اعمال و 5 نفر به عنوان شاهد فقط درمان عادی را پیگیری کرده اند. از شرکت کنندگان آزمون دوپامین از نمونه ادرار، ثبت سیگنال مغزی و پرسش نامه خلق وخوی برامز اخذ شد. یافته ها: اعمال ضربان دوگوشی کنترل شده باعث کاهش عصبانیت، تنش، سردرگمی، افزایش سرزندگی، تمایل به ادامه درمان و دریافت بهبودی در افراد معتاد شد. نتیجه گیری: به کارگیری ضربان دوگوشی کنترل شده در کنار سایر فعالیت های مورداستفاده در فرایند درمان اعتیاد به عنوان روشی بدون عوارض جانبی، می تواند باعث تسریع و تثبیت درمان در افراد شود.
مدل سازی اتصالات نواحی مختلف مغز افراد مبتلا به اوتیسم با استفاده از شبکه های عصبی سلولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : اوتیسم از جمله بیماری های نافذ رشد در دوران کودکی است که در ارتباطات، درک و شناخت افراد اختلال ایجاد می کند. مطالعاتی که در مورد اتصالات نواحی مغز افراد انجام شده، حاکی از آن است که در اتصالات مغز افراد مبتلا به اوتیسم، نابهنجاری هایی وجود دارد.هدف استخراج و مطالعه ی اطلاعات مربوط به بیماری های نوروفیزیولوژیک، به منظور مشخص کردن دقیق نواحی دچار اختلالات مغزی با استفاده از پردازش سیگنال های الکتروانسفالوگرافی. روش : در این مقاله، با استفاده از ویژگی های استخراج شده از سیگنال های ثبت شده ی کودکان سالم و مبتلا به اوتیسم ( شامل تبدیل ویولت، آنتروپی و انرژی )، مدلی مبتنی بر کارکرد مغز این کودکان ارائه شده که قادر است سازمان دهی و اتصالات نواحی مغزی آنها را نمایش دهد. این مدل که با استفاده از شبکه های عصبی سلولی طراحی شده، کارکرد مغز را نشان می دهد. یافته ها : نتایج نشان می دهند که اتصالات درون ناحیه ای نیم کره ی چپ مغز کودکان مبتلا به اوتیسم با کودکان سالم تفاوت هایی دارد که این تفاوت در نواحی F3 ، P7 ، AF3 ، AF4 و O1 معنادار است. همچنین ارتباط کم نواحی لوب پیشانی و گیجگاهی با ناحیه ی لوب مرکزی و تعاملات کمتر نواحی همسایه نیز کاملا" مشهود است. نتیجه گیری: نتایج کمی به دست آمده، برخی فرضیات بیان شده در مورد مبتلایان به اوتیسم را تأیید می کند که یکی از این فرضیات این است که علیرغم سالم بودن اجزای مختلف مغز این افراد، نحوه ی تعامل و اتصالات مغزی آنها تفاوت دارد.
تاثیر تمرکز توجه درونی و بیرونی بر تغییرات الکتروانسفالوگرافی در مهارت پرتاب دارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال سوم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
115 - 130
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از اجرای تحقیق حاضر تعیین تأثیر تمرکز درونی و بیرونی توجه بر تغییرات الکتروانسفالوگرافی در مهارت پرتاپ دارت بود. روش: 14 نفر (6 زن و 8 مرد؛ میانگین سنی: 15/23 سال) از دانشجویان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. شرکت کنندگان به منظور حذف اثر ترتیب استفاده از راهبرد توجهی به روش موازنه متقابل به طور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند، گروه اول، ابتدا پرتاب دارت را با رویکرد توجهی درونی و سپس بیرونی انجام دادند و گروه دوم، رویکرد تمرکز توجه درونی را پس از تمرکز توجه بیرونی استفاده کردند (7 دسته کوشش سه تایی). امواج مغزی شرکت کنندگان در سه حالت چشم باز (استراحت)، اجرای مهارت با دستورالعمل های تمرکز توجه درونی و بیرونی توسط دستگاه الکتروانسفالوگرافی ثبت گردید و توسط نرم افزار نروگاید به داده های کمی تبدیل شد و از بین کانال های مذکور، فعالیت امواج آلفا و بتا در نواحی مرکزی و آهیانه ای جهت تجزیه و تحلیل انتخاب شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس در اندازه های تکراری نشان داد که لگاریتم توان مطلق موج آلفا در منطقه C4 در وضعیت تمرکز توجه بیرونی و در دو منطقه P3 و P4 در وضعیت تمرکز توجه درونی و بیرونی کاهش معناداری را نسبت به وضعیت استراحت نشان دادند، در حالیکه بین لگاریتم توان مطلق موج آلفا در وضعیت تمرکز توجه درونی و بیرونی تفاوت معناداری وجود نداشت. در نهایت اینکه، لگاریتم توان مطلق موج بتا در وضعیت تمرکز توجه درونی در منطقه P4 به طور معناداری بیشتر از وضعیت تمرکز توجه بیرونی بود. افزایش توان موج بتا در منطقه P4 در تمرکز توجه درونی نشان دهنده تمرکز بیشتر بر حرکات بدن در حین اجراست که از برتری راهبرد تمرکز توجه درونی در افراد مبتدی حمایت می کند.
تاثیر مسئولیت اجتماعی برند بر روی حافظه مصرف کنندگان با تحلیل امواج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : بر اساس شواهد علمی مبنی بر این که احساسات در فرایندهای شناختی و رفتاری غالب هستند . احساسات باید در تبلیغات مورد توجه قرار گیرند زیرا تبلیغات مسئولیت اجتماعی برند برای سازمان ها می تواند پتانسیلی احساسی برای ارتقاء و یک استراتژی رقابتی تلقی گردد . روش کار : روش تحقیق از نوع اکتشافی _ آزمایشگاهی بود . از ابزار الکتروانسفالوگرافی برای ثبت سیگنال های مغزی از طریق دستگاه EEG EPOC+14 Electrode wireless استفاده گردید و پس از پاک سازی سیگنال ها با استفاده از نرم افزار Emotiv 3D Brain Visualizer ، شدت باند فرکانسی و موقعیت آن استخراج گردید . جامعه آماری تحقیق را دو گروه 25 نفره (آزمایش و کنترل) تشکیل دادند که محرک در قالب تبلیغ برای گروه کنترل با ماهیت اجتماعی و برای گروه گواه با ماهیت کاملا اقتصادی ارایه شد. یافته ها : تحلیل سه بعدی مغز با توجه به تولید امواج مغزی نشان داد که بصورت معناداری گروه کنترل با توجه به ماهیت محرک شدت فرکانس بالا را در موج تتا داشته اند که نتایج تجزیه و تحلیل واریانس نیز این معناداری را تایید می کند . نتیجه گیری : نتایج نشان داد مسئولیت اجتماعی برند می تواند با توجه به تاثیر آن بر روی مغز بر روی یادآوری یک برند موثر باشد . این یافته تحقیقات گذشته را مبنی بر اینکه باند فرکانسی تتا در صورت وجود می تواند بر روی حافظه تاثیر بگذارد را تایید می کند.
تأثیر مشاهده الگوی زنده و ویدئویی بر فعال سازی نورون های آینه ای در مهارت روپایی فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال پنجم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۷)
109 - 122
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر،تعیین تأثیر مشاهده الگوی زنده و ویدئویی بر فعال سازی نورون های آینه ای در مهارت روپایی فوتبال بود. روش: 24 شرکت کننده در المپیادهای دانش آموزی به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کرده و به صورت تصادفی و جفت شده در دو گروه مشاهده الگوی زنده و ویدئویی قرارگرفتند. امواج مغزی در حالت استراحت، مشاهده الگوی زنده و ویدیوئی با استفاده از دستگاه الکتروانسفالوگرافی ثبت گردید. سرکوب ریتم میو، به عنوان شاخصی از فعالیت نورون های آینه ای، به صورت نسبت توان مطلق موج آلفا هنگام مشاهده الگوی زنده و ویدئویی به توان مطلق موج آلفا درحالت استراحت محاسبه شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین سرکوب ریتم میو دوگروه مشاهده الگوی زنده و ویدئویی در مناطق 3 C، 4 C و C Z تفاوت معناداری وجود ندارد، همچنین توان مطلق موج آلفا در حالت مشاهده نسبت به استراحت در هر سه منطقه عصبی سرکوب معناداری داشته است. نتیجه گیری: باتوجه به فعال سازی نورون های آینه ای در هر دو الگو، پیشنهاد می شود مربیان در صورت محدودیت در استفاده از الگوی زنده، در آموزش مهارت روپایی فوتبال از نمایش ویدیوئی به جای الگوی زنده استفاده کنند.
اثر حاد توانمندسازی پس فعالی با تحریک فراجمجمه ای با نویز تصادفی بر برخی متغیر های الکتروفیزیولوژیک و عملکردی در مردان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۴
31-54
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثرهای ترکیب توانمندسازی پس فعالی ( PAP ) و تحریک فراجمجمه ای و نویز تصادفی ( tRNS )، بر حداکثر فعالیت عضلات در آزمون MVIC و انتگرال الکترومیوگرافی در آزمون نگه داشتن پای راست در حالت باز روی دستگاه بدن سازی بود. در این مطالعه، 10 دانشجوی ورزشکار از رشته های کشتی، دوومیدانی و والیبال با میانگین سنی 1/29 سال به صورت داوطلبانه شرکت کردند. آن ها در چهار جلسه مجزا و با فاصله 24 ساعت، یکی از چهار پروتکل گرم کردن معمول و دریافت tRNS ساختگی (گروه کنترل)، گرم کردن معمول و دریافت tRNS ، گرم کردن معمول و اجرای یک نوبت حرکت جلو پا با پای راست روی دستگاه بدن سازی و گرم کردن معمول و دریافت tRNS به همراه اجرای یک نوبت حرکت جلو پا با پای راست روی دستگاه بدن سازی را اجرا کردند. درهنگام اجرای آزمون ها، هم زمان سطوح فعالیت امواج مغزی و عضلات پهن خارجی، راست رانی و پهن داخلی پای راست، به ترتیب با استفاده از الکتروانسفالوگرافی و الکترومیوگرافی ثبت شدند. نتایج نشان دهنده افزایش معنادار توان مطلق امواج مغزی تنها در کانال Cz در هر سه روز پس آزمون نسبت به پیش آزمون در هر دو آزمون MVIC ( P = 0.001 ) و نگه داشتن پای راست در حالت باز روی دستگاه بدن سازی ( P = 0.001 ) بود. مقادیر حداکثر فعالیت عضلات هدف در آزمون MVIC و مقادیر IEMG عضلات هدف در آزمون نگه داشتن پای راست در حالت باز روی دستگاه بدن سازی، حاکی از افزایش معنادار در هر سه روز پس آزمون نسبت به پیش آزمون در هر سه عضلات هدف بود ( P = 0.001 ). مدت زمان نگه داشتن پای راست در حالت باز روی دستگاه بدن سازی، به صورت چشمگیری در هر سه روز پس آزمون نسبت به پیش آزمون افزایش یافت ( P = 0.001 ). به نظر می رسد به کارگیری tRNS ، PAP و ترکیب این دو با یکدیگر پس از گرم کردن نسبت به گرم کردن به تنهایی، سبب افزایش فعالیت مغزی، حداکثر فعالیت عضله، انتگرال الکترومیوگرافی و مدت زمان نگه داشتن پای راست در دو آزمون نام برده می شود که دراین میان، ترکیب tRNS و PAP به مراتب دارای اثرهای هم افزایی در مقایسه با این دو روش به تنهایی است.
بررسی عصبی - روان شناختی صحه گذاری ورزشکاران مشهور در تصمیم به خرید محصولات ورزشی و غیرورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی صحه گذاری ورزشکاران مشهور در تصمیم به خرید محصولات ورزشی و غیرورزشی بود. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش یک پژوهش نیمه تجربی است. جامعه آماری تحقیق افراد محدوده سنی 30 تا 40 سال بودند که تعداد 30 نفر داوطلب (15 مرد و 15 زن) به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردیدند. به منظور تهیه ابزار تحقیق تصاویر متناسب با دو استراتژی تناسب بین محصول و صحه گذار و عدم تناسب بین محصول و صحه گذار تهیه و روایی تصاویر توسط 10 نفر از متخصصان بازاریابی ورزشی تأیید شد. از دستگاه الکتروآنسفالوگرافی Enobio، 20 کاناله ساخت کشور اسپانیا برای ثبت امواج، پرسش نامه برای سنجش تصمیم به خرید و شکل های خودارزیابی SAM برای سنجش انگیختگی استفاده شد. با نگرش به نقش لوب فرونتال در توجه، موج آلفا و بتا در این ناحیه از مغز توسط کانال های F3، F4 و FZ بررسی شد. به منظور استخراج امواج از داده های الکتروآنسفالوگرافی کمی از نرم افزار Matlab 2013 b، با نوشتن کدهای مورد نیاز و جهت تجزیه وتحلیل دادها با روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون فریدمن و رگرسیون لجستیک، از نرم افزار اس پی اس اس22 استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان تغییرات توان امواج آلفا و بتا در استراتژی تناسب بین محصول و صحه گذار بیشتر از استراتژی عدم تناسب بین محصول و صحه گذار است و استراتژی تناسب بین محصول و صحه گذار این ناحیه از مغز را بیشتر از استراتژی عدم تناسب بین محصول و صحه گذار درگیر می نماید. لذا بازاریابان و محققین می توانند با رعایت این نکته در استراتژی های ترویجی خود زمینه اثربخشی بیشتر فعالیت های ترویجی خود را فراهم آورند.
مشخصات الکتروانسفالوگرافی زیرگروه های کودکان با نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : اختلال بیش فعالی/نقص توجه به عنوان یک اختلال عصب تحولی شامل سه زیر گروه نقص توجه، بیش فعالی/تکانشگری و ترکیبی است که با توجه به تفاوت در سبب شناسی و نشانه شناسی اختلال ناهمگنی را شکل می دهد. هدف این مطالعه بررسی مشخصات الکتروانسفالوگرافی در زیر گروه های اختلال بیش فعالی/نقص توجه بود. روش کار: آزمودنی های این مطالعه را 61 پسر مبتلا به اختلال بیش فعالی/نقص توجه (زیر گروه نقص توجه : 25 نفر؛ زیر گروه بیش فعالی/تکانشگری: 14 نفر؛ ترکیبی از دو زیر گروه: 22 نفر) و 43 کودک عادی که به لحاظ سن و هوش با یکدیگر همتا شده بودند، تشکلیل دادند. آزمودنی ها به وسیله سیاهه رفتاری کودکان و الکتروانسفالوگرافی (دلتا: 1 تا 4 هرتز، تتا: 4 تا 8 هرتز، آلفا: 8 تا 12 هرتز، و بتا 12 تا 30 هرتز) در حالت چشم بسته مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی دو راهه و به وسیله مدل افزایشی و با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نسبت تتا/بتا در همه زیر گروه های اختلال بیش فعالی/نقص توجه به ویژه زیر گروه نقص توجه در مقایسه با کودکان عادی بالاتر بود. به علاوه در زیر گروه نقص توجه، فعالیت تتا بالاتر و فعالیت بتا پایین تر بود. هیچ تفاوت معناداری بین گروه ها در فعالیت دلتا و آلفا مشاهده نشد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، نشان گرهای الکتروانسفالوگرافی زیر گروه نقص توجه را بهتر تشخیص می دهند که این می تواند در چارچوب مدل تاخیر بلوغ سیستم اعصاب مرکزی تبیین گردد.
بازاریابی عصبی: بررسی اثر رنگ بر امواج مغزی در ناحیه فرونتال با تأکید بر نقش جنسیت (مورد مطالعه: بشقاب های میناکاری شده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر محرک رنگ بشقاب های میناکاری شده بر تغییرات توان باند فرکانسی تتا، آلفا و بتای امواج مغزی با تأکید بر عامل جنسیت به عنوان یک متغیر جمعیت شناختی منتخب بود تا به این سؤال پاسخ داده شود که فعالیت بیوالکتریک قشر مغز تحت تأثیر عنصر رنگ در یک کالای تجملی فرهنگی مانند بشقاب میناکاری شده در مقایسه بین دو جنس زن و مرد چگونه تغییر می کند. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و با طرح نیمه تجربی انجام شده است. به این منظور الکتروانسفالوگرافی در دو ناحیه F 3 و F 4 طی مشاهده ویدئوی تجاری مربوط به بشقاب میناکاری شده در چهار رنگ آبی، زرد، سبز و قرمز در دو گروه مردان و زنان ثبت شد. داده ها با استفاده از سامانه بایوفیدبک 2000 شرکت شفرد اتریش در حین نمایش ویدئوی تجاری ثبت شد. پردازش داده های EEG با استفاده از نرم افزار متلب 2018 و مقایسه آماری با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 20 با روش آزمون تحلیل واریانس چندعاملی انجام شد . نتایج نشان داد که عامل رنگ اثر معناداری بر توان باند فرکانسی تتا، آلفا و بتا ندارد. برخلاف آن اثر جنسیت معنادار بود و الگوی الکتروانسفالوگرافی مغز شرکت کنندگان فارغ از رنگ در دو جنس زن و مرد متفاوت بود، به طوری که توان عادی شده الکتروانسفالوگرافی زنان در تمامی رنگ ها بیشتر از مردها مشاهده شد. بنابراین رنگ درباره کالای تجملی فرهنگی نتوانست اثر متفاوتی بر الگوی الکترو ا نسفالوگراف ناحیه فرونتال گروه زنان و مردان بگذارد، اما قشر مغزی زنان زمان پردازش رنگ های مختلف نسبت به مردان فعال تر عمل کرد.
اثر فعالیت بدنی با سطوح متفاوت بار شناختی بر امواج مغزی قشر سینگولیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رفتار حرکتی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
17-36
حوزه های تخصصی:
فعالیت های بدنی و شناختی اثرهای مثبتی بر عملکردهای شناختی دارند، اما به ندرت در ترکیب با یکدیگر استفاده شده اند؛ ازاین رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر فعالیت بدنی با سطوح متفاوت بار شناختی بر امواج مغزی قشر سینگولیت انجام شد. در این پژوهش نیمه تجربی، 30 دانشجوی دختر کم تحرک با متوسط سنی 92/1 ± 63/22 سال به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و براساس جایگزینی تصادفی در سه گروه 10 نفره (فعالیت بدنی بدون بار شناختی، فعالیت بدنی با بار شناختی و کنترل) قرار گرفتند. نمونه های دو گروه تجربی به مدت 16 جلسه در برنامه تمرینی مخصوص به گروه خود قرار گرفتند، اما گروه کنترل به فعالیت روزانه خود پرداختند. قبل و بعد از برنامه تمرینی، امواج مغزی با استفاده از دستگاه EEG در حالت استراحت و با چشمان باز ثبت شد و داده های نواحی Fz، Cz و Pz در امواج مغزی دلتا، تتا، آلفا و بتا با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری 05/0 تحلیل شد.نتایج نشان داد که موج مغزی دلتا در ناحیه Fz کاهش یافت و موج مغزی آلفا در ناحیه Pz از نظر آماری افزایش معناداری در شرکت کنندگان هر دو گروه آزمایش داشت، اما تفاوت معناداری بین اثرگذاری فعالیت بدنی با و بدون بار شناختی بر امواج مغزی قشر سینگولیت مشاهده نشد. براساس یافته های این مطالعه، بهره گیری از هر نوع فعالیت بدنی (با و بدون بار شناختی)، احتمالاً بتواند شرایط تحریک نورون ها را در سطح قشر سینگولیت مغز فراهم آورد و باعث ایجاد سازگاری هایی در دستگاه عصبی شود.
طبقه بندی تصور حرکت دست راست و چپ با استفاده از روش های یادگیری عمیق از روی سیگنال های الکتروانسفالوگرافی و طیف سنجی مادون قرمز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در این مقاله یک واسط مغز و رایانه برای طبقه بندی تصور حرکت دست راست و چپ با استفاده از روش یادگیری عمیق از روی سیگنال های مغزی ارائه شده است. واسط مغز و رایانه به منظور دستیابی به یک راه ارتباطی بین مغز و یک دستگاه خارجی برای بیمارانی مانند اسکلروز جانبی آمیوتروفیک طراحی می شود به گونه ای که کاربر بدون هیچ گونه استفاده از اندام های بدن و با استفاده از مغز خود دستگاه بیرونی از جمله یک ویلچر را کنترل کند.روش کار: سیگنال الکتروانسفالوگرافی و طیف سنجی نور مادون قرمز از 29 فرد سالم ثبت شد و پیش پردازش سیگنال ها به منظور حذف نویز انجام گرفت. سپس سیگنال ها به صورت جداگانه و به صورت ترکیبی به تصاویر دو بعدی زمان فرکانس اسکیلوگرام با استفاده از تبدیل موجک پیوسته تبدیل شدند و تصاویر هر ناحیه از مغز به صورت جداگانه و ترکیبی به شبکه عصبی کانولوشنی از پیش آموزش دیده ResNet 18 برای استخراج ویژگی و طبقه بندی وارد شدند.یافته ها: نتایج به دست آمده از شبکه عصبی کانولوشنی از پیش آموزش دیده ResNet18 برای تصاویر اسکیلوگرام در نواحی Frontal-Central, Central-Parietal مغز برای سیگنال الکتروانسفالوگرافی 88 درصد، برای تصاویر اسکیلوگرام سیگنال طیف سنجی نور مادون قرمز 85 درصد و برای مجموع تصاویر اسکیلوگرام، دقت 90 درصد به دست آمد.نتیجه گیری: ترکیب تصاویر اسکیلوگرام سیگنال های مغزی و روش یادگیری عمیق استفاده شده منجر به بهبود دقت طبقه بندی تصور حرکت دست راست و چپ نسبت به مطالعات گذشته شد.
مقایسه اختلاف بین اطلاعات متقابل الکترودهای الکتروانسفالوگرام در اسکیزوفرنی: یک مسئله طبقه بندی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ارزیابی الکتروانسفالوگرام بیماران اسکیزوفرنی موضوع بسیاری از تحقیقات اخیر بوده است. با این حال، تشخیص دقیق اسکیزوفرنی با استفاده از الکتروانسفالوگرام همواره یک بحث چالش برانگیز است. هدف: این مقاله با هدف بررسی اختلاف اطلاعات بین یک کانال مغزی و سایر الکترودها در دو گروه از بیماران اسکیزوفرنی و افراد سالم انجام شد. همچنین، قابلیت ویژگی های استخراجی در مسئله تفکیک دو گروه بررسی شد. روش : در مطالعه تحلیلی مشاهده ای حاضر، از ۱۹ کانال الکتروانسفالوگرام ۱۴ بیمار اسکیزوفرنی (۷ مرد با میانگین سنی ۳/۳ ± ۲۷/۹ سال و ۷ زن با میانگین سنی ۴/۱ ± ۲۸/۳ سال) که در انستیتوی روانپزشکی و مغز و اعصاب در ورشو لهستان بستری بودند، استفاده شد. به علاوه، داده های ۱۴ فرد سالم (۷ مرد و ۷ زن با میانگین سنی به ترتیب ۲/۹ ± ۲۶/۸ و ۳/۴ ± ۲۸/۷ سال) به عنوان گروه کنترلی تحلیل شد. پتانسیل اطلاعات متقابل و اطلاعات متقابل کوشی- شوارتز بین هر الکترود الکتروانسفالوگرام و تمام الکترودهای دیگر محاسبه شد. با استفاده از دو استراتژی، عملکرد ماشین بردار پشتیبان مورد بررسی قرار گرفت: (۱) اطلاعات متقابل یک کانال الکتروانسفالوگرام با کانال های دیگر و (۲) ترکیب اطلاعات متقابل تمام کانال های مغزی. یافته ها: نتایج نشان داد که با استفاده از اطلاعات متقابل بین کانال های الکتروانسفالوگرام، صحت تشخیص تا ۱۰۰ ٪ افزایش می یابد. برای هر دو شاخص، اطلاعات متقابل میان کانال O۲ با سایر کانال ها بالاترین عملکرد طبقه بندی را ارائه داد. نتیجه گیری: این نتایج سیستم پیشنهادی را به عنوان یک سیستم برتر در مقایسه با پیشرفته ترین ابزارهای تشخیص اسکیزوفرنی الکتروانسفالوگرام معرفی می کند.
واکنش های مغزی هواداران در پاسخ به مسئولیت اجتماعی ورزشکاران مشهور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هواداران ورزشی همواره بخش مهمی از موفیقت صنعت فوتبال هر کشوری می باشند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی واکنش های مغزی هواداران در پاسخ به فعالیت های مسئولیت اجتماعی ورزشکاران مشهور و متعاقب آن رفتارهای حامی جامعه آنان بود. روش کار: با استفاده از ابزار بازاریابی عصبی (الکتروآنسفالوگرافی) و از طریق یک طرح نیمه تجربی به ارزیابی واکنش های مغزی هواداران نسبت به فعالیت های مسئولیت اجتماعی یک ورزشکار مشهور پرداخته شد. یافته ها: یافته های الکتروآنسفالوگرافی مغز ۲۹ مشارکت کننده در پژوهش نشان داد مسئولیت اجتماعی ورزشکار مشهور می تواند واکنش های مغزی متفاوتی در مقایسه با ورزشکار غیرمشهور در هواداران ایجاد کند و قشر کمربندی خلفی مغز آزمودنی ها در واکنش به فعالیت های مسئولیت اجتماعی ورزشکار مشهور بیشترین فعالیت را دارا بود. همچنین فعالیت های مسئولیت اجتماعی ورزشکار مشهور، تمایل به رفتارهای حامی جامعه از سوی مشارکت کنندگان پژوهش را افزایش می دهد (۰۰۱/۰=P). این موضوع در هنگام تفکیک جنسیتی مشارکت کنندگان، تنها در مشارکت کنندگان زن معنادار بود (۰۰۱/۰=P). نتیجه گیری: مدیران بازاریابی و همچنین ورزشکاران حرفه ای می توانند از طریق یافته عصبی پژوهش های بازاریابی عصبی به کشف راهبردهای بازاریابی نوین، ارتباطات بازاریابی، تبلیغات، محصولات و خدمات جدید بپردازند و آنها را با توجه به نیازهای مشتریان طراحی کنند.
نقش آگهی های تبلیغاتی مرتبط با ورزش در پارک در تغییرات امواج مغزی افراد با استفاده از QEEG(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۵۵)
1197 - 1213
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی نقش انواع آگهی های تبلیغاتی منطقی و هیجانی مرتبط با ورزش در پارک در تغییرات امواج مغزی افراد با استفاده از الکتروانسفالوگرافی کمی بود. تحقیق حاضر، کاربردی و نیمه تجربی بود. جامعه آماری تحقیق شهروندان شهر اصفهان بودند که تاکنون برای فعالیت ورزشی به پارک ها مراجعه نکرده اند. افراد 25 تا 35 ساله و تعداد 24 نفر (12 زن و 12 مرد) به عنوان نمونه انتخاب شدند. امواج مغزی افراد در دو مرحله پیش آزمون (مشاهده صفحه سفید) و پس آزمون (مشاهده تصاویر منطقی و هیجانی) ثبت شد. از QEEG برای ثبت و کدنویسی امواج مغزی، و به منظور تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (ویلکاکسون) با نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد امواج مغزی افراد در مرحله پس آزمون (مشاهده تصاویر منطقی و هیجانی) نسبت به مرحله پیش آزمون (مشاهده صفحه سفید) کاهش یافت، که این کاهش هنگام مشاهده تصاویر هیجانی بیشتر بود. از آنجا که کاهش امواج آلفا نشان دهنده افزایش توجه و بار شناختی است، به متولیان امر ورزش همگانی و به خصوص ورزش در پارک های شهر اصفهان پیشنهاد می شود به منظور تهییج شهروندان به ورزش و فعالیت بدنی در پارک ها از جاذبه های تبلیغاتی، به ویژه جاذبه های هیجانی، استفاده کنند.
بررسی میزان خودکارشدگی در پردازش نحوی در زبان فارسی: شواهدی از داده های الکتروانسفالگرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
261 - 288
حوزه های تخصصی:
زبان یک توانایی شناختی است که از نظامی خلاق و زایا به نام نحو برخوردار است. نحو به موجب تولید بی-نهایت جمله حائز اهمیت ویژه ای در زبان است و تصور می شود انسان به صورت خودکار و بدون هوشیاری به تولید و درک جملات می پردازد. با توجه به اهمیت این مسئله، پژوهش حاضر میزان خودکارشدگی پردازش نحوی در زبان فارسی را بررسی می کند. برای این منظور، از ثبت پتانسیل های مرتبط با رخداد (ERP) توسط الکتروانسفالوگرافی که تفکیک پذیری زمانی برحسب هزارم ثانیه دارد، استفاده شده است. این پژوهش با اجرای یک آزمایش در محل آزمایشگاه ملی نقشه برداری مغز ایران و با حمایت مالی ستاد توسعه علوم و فناوری های شناختی بر روی سخنگویان فارسی زبان انجام شده است. در این آزمون با به کارگیری پارادایم چشمک زدن توجهی در یک تکلیف پردازش زبانی در قالب بافت های نحوی کوتاه و محدود، به بررسی میزان خودکارشدگی پردازش این بافت ها به کمک ثبت ERP با تعداد 22 داوطلب (10 نفر خانم و 12 نفر آقا؛ با میانگین سنی 8/23 سال) پرداختیم. تجزیه و تحلیل سیگنال های به دست آمده با استفاده از نرم افزار EEGlab در برنامه متلب انجام شد. نتایج آزمون نشان داد که پردازش نحوی فرایندی خودکار نبوده بلکه یک فرایند کنترل شده ذهنی است و به صورت هوشیارانه انجام می گیرد.
بازشناسی حالات هیجانی با استفاده از شبکه عصبی کانولوشنال فازی مبتنی بر الکتروانسفالوگرافی در باندهای مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: احساسات پدیده های متغیر با زمانی هستند که به عنوان پاسخی به محرک ها ایجاد می شوند. در راستای تشخیص احساس به صورت پیوسته می توان از پاسخ سیگنال های مغزی و حالت های چهره به محرک ویدیویی استفاده کرد. به این صورت که مجموعه ای از فیلم های محرک برای بینندگان به نمایش گذاشته می شود و همزمان سیگنال های مغزی و حالت های چهره آنها به طور پیوسته ضبط می گردد و سطح ظرفیت آنها (احساسات منفی تا مثبت) ثبت می شود. روش کار: هدف از این پژوهش، شناخت احساسات انسانی با استفاده از تحلیل سیگنال های الکتروانسفالوگرافی بود. در این مطالعه، برای تشخیص احساسات با استفاده از شبکه عصبی کانولوشنال فازی که ویژگی های بهینه و موثر را خود از سیگنال الکتروانسفالوگرافی انتخاب می کند جهت تشخیص و بازشناسی حالات هیجانی افراد مختلف ارائه می شود. در روش پیشنهادی ابتدا سیگنال الکتروانسفالوگرافی به باندهای مختلف آلفا، بتا و گاما تجزیه شده و سپس عمل تشخیص هوشمند انجام خواهد شد. یافته ها: نتایج آزمایشات نشان می دهد که حالت آرامش و خستگی در باند آلفا بهتر و به ترتیب با دقت 2/94 درصد و 8/78 درصد بازشناسی می شود. در باند گاما شادی بهتر و با دقت 2/92 درصد شناسایی می شود و در نهایت در باند بتا، ترس با دقت 3/92 درصد بازشناسی خواهد شد. نتیجه گیری: دیده می شود که مدل پیشنهادی با استفاده از شبکه عصبی کانولوشنال از دقت بالایی در بازشناسی احساسات برخوردار است همچنین استفاده از منطق فازی در روش پیشنهادی دقت بازشناسی را در کلیه باندها بالا برده است.
نقشه جای نواختی فضای واکه ای در قشر شنوایی مغز(مقاله علمی وزارت علوم)
ویژه سپاری مراحل مختلف فرآیند پردازش داده های صوتی و به خصوص ادراک واجی یکی از موضوعات پژوهشی بحث برانگیز در حوزه مطالعات زبانشناسی عصبی بوده است. در این میان دو ناحیه از قشر شنوایی یعنی قشر شنوایی اولیه و شکنج گیجگاهی فوقانی به عنوان محل پردازش های حسی و پردازش های مقدماتی شناختی اهمیت ویژه ای دارند. هدف پژوهش حاضر کشف همبسته های مکانی پردازش واکه های موجود در نظام واکه ای زبان فارسی و بهره برداری از آنها جهت پرده برداشتن از محتوای فرآیند پردازشی صوتی در هر یک از این دو ناحیه از قشر شنوایی مغز است. در این مطالعه از 18 نفر از گویشوران زبان فارسی خواسته شد تا به توالی هایی از واکه های ساده زبان فارسی با ترتیب تصادفی گوش کنند و همزمان پاسخ دستگاه عصبی آنان به شنیدن این واکه ها با استفاده از روش الکتروانسفالوگرافی ثبت شد. سپس پتانسیل های وابسته به رخداد متناظر با پردازش هر واکه در قشر شنوایی اولیه مغز آنان با استفاده از روش دوقطبی های جریان معادل منشایابی و رابطه مختصات منشا هر یک از واکه های مذکور در دستگاهی سه بعدی از یک سو با مشخصات طیفی صوت شناختی و از سوی دیگر با ارزش های دو مشخصه انتزاعی واجی «محل تولید» و «ارتفاع زبان» سنجیده شد. بررسی و تحلیل نتایج به دست آمده از این آزمایش نشان می دهد برخلاف تحلیل های سابق، قشر شنوایی اولیه مغز به پردازش حسی اختصاص ندارد و بخشی از فرآیند پردازش شناختی مبتنی بر مشخصه های انتزاعی تولیدی در همین ناحیه و قبل از انتقال بار پردازشی به شکنج گیجگاهی فوقانی آغاز می شود.
اثربخشی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز بر توجه و الگوی الکتروانسفالوگرافی کودکان دارای اختلال نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز بر توجه و الگوی الکتروانسفالوگرافی کودکان دارای اختلال نقص توجه بود. جامعه آماری در این مطالعه، کل کودکان دارای اختلال نقص توجه در شهر شیراز بود. نمونه آماری شامل 24 کودک در محدوده سنی 8 تا 11 سال بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از مراکز مشاوره شهر شیراز انتخاب شدند. سپس در دو گروه 12 نفری گواه و 12 نفری آزمایشی به صورت تصادفی قرار گرفتند. در گروه آزمایشی، الکترود آند روی ناحیه FP1 و الکترود کاتد روی کتف دست راست قرار گرفت و به وسیله کش بر روی سر محکم شد. در هر جلسه، جریان الکتریکی به طور مستقیم، با شدت 1 میلی آمپر به مدت 30 دقیقه برای هر آزمودنی انجام گرفت. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی، آزمون اثر استروپ و دستگاه ثبت الکتروانسفالوگرافی بود. تعداد جلسات تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز در گروه آزمایشی، 10 جلسه در طول سه هفته بود. پس از اتمام جلسات مداخله، به منظور اجرای پس آزمون، مجدداً ثبت EEG و آزمون استروپ برای هر دو گروه گواه و آزمایشی اجرا شد. سپس هر دو گروه از نظر میزان توجه انتخابی و الگوی الکتروانسفالوگرافی، با یکدیگر مقایسه شدند. داده های آماری از طریق تحلیل کوورایانس در سطح 01/0p< مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتیجه مقایسه پیش آزمون و پس آزمون نشان داد که اثر تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز (tDCS) در گروه آزمایشی معنی دار است. لذا به نظر می رسد که تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز بر بهبود توجه انتخابی و کاهش نسبت تتا/ بتا در ناحیه CZ کودکان دارای اختلال نقص توجه تأثیرگذار است.
بررسی فیزیکی و بیولوژیکی مواد مختلف در سجده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
ازآنجایی که سجده بهترین وضعیت تخلیه میدان های الکترواستاتیک از بدن است؛ هدف این مطالعه بررسی خاصیت مغناطیسی و الکتریکی سه ماده خاک، مقوا و پارچه و در ادامه بررسی فعالیت مغزی در زمان سجده بر این سه ماده مختلف است. روش کار: روش این پژوهش از نوع مقطعی است. نمونه پژوهش ده نفر (چهار زن و شش مرد) از افراد سالم بین 20-40 سال بود که داوطلبانه در این طرح شرکت کردند. در قسمت اول بررسی فیزیکی مواد مختلف از دستگاه مغناطیس سنج نمونه ارتعاشی برای بررسی میزان نفوذپذیری مغناطیسی و دستگاه اندازه گیری رسانایی الکتریکی به روش دونقطه ای برای بررسی میزان رسانایی سه نمونه خاک، مقوا و پارچه استفاده شد. در قسمت دوم امواج مغزی ده فرد سالم در وضعیت نشسته؛ سجده بر خاک (مهر)، مقوا و موکت با شرایط یکسان ثبت و قدرت نسبی باندهای فرکانسی بررسی شد. مقدار P نیز بعد از محاسبه میزان کشف اشتباه مداخله کانال ها و باندها بر هم در نظر گرفته شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج قسمت اول نشان داده است که مقوا نسبت به پارچه و پارچه نسبت به خاک نفوذپذیری بیشتری از لحاظ مغناطیسی و به همین ترتیب رسانایی الکتریکی کمتری داشت. در قسمت دوم نتایج نشان داده است که مقوا و خاک موجب افزایش معناداری در قدرت نسبی باند آلفا 1 در مناطق پیشانی و مرکزی نسبت به حالت نشسته شد؛ در حالی که مقدار این شاخص در سجده بر موکت اختلاف معناداری با حالت نشسته نداشت. سجده بر موکت موجب افزایش معنادار قدرت نسبی باند گاما 1 نسبت به نشسته شد؛ درحالی که در سجده بر خاک به ویژه مقوا این تفاوت به میزان کمتری دیده شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت سجده بر مقوا تشدیدکننده و سجده بر موکت تخفیف دهنده تأثیرات سجده بر خاک است.