تازه های علوم شناختی

تازه های علوم شناختی

تازه های علوم شناختی سال بیستم تابستان 1397 شماره 2 (پیاپی 78) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بررسی تأثیر نوروفیدبک آلفا/تتا و بیوفیدبک تغییرپذیری ریتم قلب بر خلاقیت شناختی و هیجانی کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوروفیدبک آلفا/تتا بیوفیدبک تغییرپذیری ریتم قلب خلاقیت شناختی خلاقیت هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۱ تعداد دانلود : ۴۷۲
مقدمه: برای افزایش خلاقیت صدها راه وجود دارد، اما روش های جدید باید مبتنی بر آموزش غیرمستقیم و متناسب با سرگرمی های به روز کودکان و نوجوانان باشد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر نوروفیدبک آلفا/تتا و بیوفیدبک تغییرپذیری ریتم قلب (HRV) بر خلاقیت هیجانی و شناختی کودکان دبستانی شهر اصفهان است. روش: نمونه ی پژوهش 90 کودک هفت تا 12 ساله (51 دختر و 39 پسر) بودند که هم داوطلب شرکت در جلسات بودند و هم ملاک های ورود به پژوهش را داشتند. آزمودنی ها به صورت تصادفی در پنج گروه آزمایشی (بیوفیدبک تغییرپذیری ریتم قلب، نوروفیدبک آلفا در مکان های Pz, P3, P4, P4-P3 ) و گروه گواه قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). برای اندازه گیری سازه های مورد نظر، فرم والد آزمون های خلاقیت هیجانی آوریل (1999) و فرم تصویری خلاقیت شناختی تورنس (1962) در سه مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اجرا و آزمون هوش ریون و فرم والد سیاهه ی نشانه های مرضی کودکان نیز پاسخ داده شد. گروه های بیوفیدبک تغییرپذیری ریتم قلب و نوروفیدبک، آموزش را در 15 جلسه ی 45 دقیقه ای و سه بار در هفته به صورت انفرادی دریافت کردند. فرض پژوهش این بود که بیوفیدبک تغییرپذیری ریتم قلب و نوروفیدبک آلفا/تتا می تواند خلاقیت هیجانی و شناختی کودکان دبستانی در مراحل پس آزمون و پیگیری را افزایش دهد. یافته ها: داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه های تکراری تحلیل شدند و نتایج نشان دادند که آموزش نوروفیدبک آلفا/تتا در مکان های P3 و Pz و بیوفیدبک تغییرپذیری ریتم قلب توانسته اند در هر دو مرحله ی پس آزمون و پیگیری، خلاقیت شناختی و هیجانی را افزایش دهند (0/05و 0/01 > P ) . نوروفیدبک P Z بر خلاقیت شناختی و بیوفیدبک تغییرپذیری ریتم قلب بر خلاقیت هیجانی اثر بیشتری داشته اند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، از این روش ها می توان برای افزایش خلاقیت شناختی و هیجانی استفاده کرد.
۲.

مدل سازی اتصالات نواحی مختلف مغز افراد مبتلا به اوتیسم با استفاده از شبکه های عصبی سلولی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الکتروانسفالوگرافی اوتیسم شبکه عصبی سلولی تبدیل ویولت ایموتیو ایپک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۸ تعداد دانلود : ۳۴۴
مقدمه : اوتیسم از جمله بیماری های نافذ رشد در دوران کودکی است که در ارتباطات، درک و شناخت افراد اختلال ایجاد می کند. مطالعاتی که در مورد اتصالات نواحی مغز افراد انجام شده، حاکی از آن است که در اتصالات مغز افراد مبتلا به اوتیسم، نابهنجاری هایی وجود دارد.هدف استخراج و مطالعه ی اطلاعات مربوط به بیماری های نوروفیزیولوژیک، به منظور مشخص کردن دقیق نواحی دچار اختلالات مغزی با استفاده از پردازش سیگنال های الکتروانسفالوگرافی. روش : در این مقاله، با استفاده از ویژگی های استخراج شده از سیگنال های ثبت شده ی کودکان سالم و مبتلا به اوتیسم ( شامل تبدیل ویولت، آنتروپی و انرژی )، مدلی مبتنی بر کارکرد مغز این کودکان ارائه شده که قادر است سازمان دهی و اتصالات نواحی مغزی آنها را نمایش دهد. این مدل که با استفاده از شبکه های عصبی سلولی طراحی شده، کارکرد مغز را نشان می دهد. یافته ها : نتایج نشان می دهند که اتصالات درون ناحیه ای نیم کره ی چپ مغز کودکان مبتلا به اوتیسم با کودکان سالم تفاوت هایی دارد که این تفاوت در نواحی F3 ، P7 ، AF3 ، AF4 و O1 معنادار است. همچنین ارتباط کم نواحی لوب پیشانی و گیجگاهی با ناحیه ی لوب مرکزی و تعاملات کمتر نواحی همسایه نیز کاملا" مشهود است. نتیجه گیری: نتایج کمی به دست آمده، برخی فرضیات بیان شده در مورد مبتلایان به اوتیسم را تأیید می کند که یکی از این فرضیات این است که علیرغم سالم بودن اجزای مختلف مغز این افراد، نحوه ی تعامل و اتصالات مغزی آنها تفاوت دارد.
۳.

به کارگیری تئوری تعقیب بینایی یاربوس در تبلیغات و اثر آن بر حافظه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تبلیغات تئوری یاربوس حافظه ردیاب چشم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۷ تعداد دانلود : ۴۰۴
مقدمه : مطالعات نشان داده اند که حرکات چشم بر حافظه تأثیر دارد و مسیر بصری می تواند پنجره ای از ذهن را به روی محققان بازاریابی و علوم شناختی باز کند. هدف در این مطالعه با توجه به ضرورت بررسی روان شناسی دیدن، با استفاده از تئوری تعقیب بینایی یاربوس در خصوص یک تبلیغ چاپی و به موازات آن دست کاری این تبلیغ برای آزمایش، مسیر بصری عمودی و افقی حافظه ی 20 نفر و تأثیر آن از طریق "به یادآوری پس از دو هفته" با استفاده از دستگاه ردیاب چشم صحنه بررسی شد. روش: برای اجرای پژوهش به 10 آزمودنی تبلیغ اصلی و به 10 نفر دیگر تبلیغ دست کاری شده ارائه شد. یافته ها در قالب پردازش تصویر با شاخص های نقشه ها ی حرارتی، ساکاد و فیکسیشن و ایهام، با استفاده از ردیاب چشم تولید و روی داده های کمی ردیاب چشم از طریق نرم افزار مینی تب 17 تحلیل واریانس شدند. نتیجه گیری : نتایج نشان دادند که ساکادهای عمودی در به یادآوری برند تبلیغ مؤثرتر از ساکادهای افقی اند. این یافته ی مهم؛ یعنی وجود ارتباط بین متوسط طول ساکاد و زمان فیکسیشن با حافظه، می تواند یک شاخص جدید در تبلیغات را مطرح کند.
۴.

مقایسه ی حافظه ی بازشناسی چهره های دارای هیجانات مثبت و منفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حافظه ی بازشناسی چهره هیجان مثبت چهره هیجان منفی چهره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۱ تعداد دانلود : ۳۶۰
مقدمه : تأثیر هیجانات مختلف چهره (اعم از خوشحالی، ناراحتی، ترس و خشم...) بر حافظه ی بازشناسی چهره، در چندین مطالعه بررسی شده است. ازآنجا که یافته های این پژوهش ها در تناقض با یکدیگرند، این مطالعه برای ارزیابی تأثیر هیجانات چهره بر حافظه ی بازشناسی چهره طراحی شده است. روش : در این پژوهش، 45 فرد سالم (23 مرد و 22 زن) با حافظه ی طبیعی که در محدوده ی سنی 18 تا 35 سال قرار داشتند، شرکت کردند. برای ارزیابی حافظه ی چهره ی هیجانی شرکت کنندگان، با استفاده از چهره های خوشحال، خنثا و غمگین، یک تکلیف طراحی شد. داده ها به کمک نرم افزار متلب (2015b) استخراج و برای تحلیل آماری به نرم افزار SPSS16.0 منتقل شدند. برای مقایسه ی هیجان های مختلف، درصد پاسخ درست و زمان پاسخ های درست و نادرست در هر هیجان محاسبه و برای بررسی تفاوت های آنها از آزمون تحلیل واریانس مکرر استفاده شد. یافته ها : تفاوت حافظه ی بازشناسی چهره در سه هیجان چهره معنادار است، به طوری که چهره های دارای هیجان مثبت (خوشحال) در مقایسه با هیجان منفی (غمگین) و خنثا کمتر به یاد آورده می شوند (05/0 < p). از حیث زمان پاسخ های درست، بین سه هیجان تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری : چهره های غمگین و خنثا بهتر از چهره ی خوشحال به یاد آورده می شوند.
۵.

بررسی ویژگی های منظر شهری از دیدگاه کودکان با توجه به رویکرد شهردوست دار کودک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کودک شهر منظر شهری شهر دوستدار کودک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۵ تعداد دانلود : ۵۴۲
مقدمه: با توسعه ی روزافزون شهرهای کوچک و بزرگ و فقدان فضاهای شهری مطلوب، سازگار کردن این فضاها با نیاز کاربران، مورد توجّه کارشناسان قرارگرفته است. فضاهای شهری در پاسخ گویی به نیازهای اجتماعی و فردی کودکان و نوجوانان شهر، نقش منحصر به فردی دارند. این الزام سبب شده تا شهرهای دوست دار کودک مورد توجّه برنامه ریزان شهری قرار گیرد. پروژه های دوست دار کودک به طور عمده در راستای شکل دادن و یا تغییر محیط پیرامون کودکان، به دنبال ایجاد فرصتی برای آنها هستند.هدف پژوهش حاضر، ارزیابی مؤلفه های منظر شهری و اهمیت هریک از آنها از دیدگاه کودکان است. روش: روش تحقیق این مقاله ی کاربردی، توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و بررسی های میدانی است. برای جمع آوری آرای کودکان، از روش های مشارکتی مانند نقّاشی، انشانویسی و مصاحبه استفاده شد. جامعه ی مورد مطالعه ی این تحقیق، منطقه ی دو شهرداری قزوین بود که در آن 130 کودک از چهار مدرسه ی ابتدایی دخترانه و پسرانه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی نظام دار به عنوان جامعه ی نمونه انتخاب شدند. اطلاعات به دست آمده از این کودکان به کمک نرم افزار MAZQDA تجزیه وتحلیل و کدگذاری شد. یافته ها: یافته های این تحقیق مشخص کرد که مؤلفه های "فرم و ریخت شناسی" ، "ادراک عمومی و بصری" و "هویت مکان" بیشترین اهمیّت را برای طراحی منظر شهری از نظر کودکان دارند. نتیجه گیری: توجه به شاخص های «شهر دوست دار کودک» در ارتباط با محیط های دوست دار کودک که با اهداف مشارکت کودکان و توجه به نیازهای آنها همگام است می تواند علاوه بر فراهم آوردن محیطی منطبق بر خواسته های کودکان، با تخصیص نقش اجتماعی برای کودکان، باعث افزایش آگاهی های اجتماعی و توسعه مشارکت واقعی و خلاق در جامعه گردد.
۶.

بررسی نظریه ساختارگرایی با تاکید بر مسئله وحدت اشیاء از جمله انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختارگرایی کاسلیکی ارسطو وحدت صورت صورت گرایی ادربرگ کونز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۵ تعداد دانلود : ۵۱۵
مقدمه : تبیین وحدت اشیاء از جمله انسان. روش : استفاده از تحلیل مفهومی و استدلال فلسفی جهت بررسی نظریه ساختارگرایی و خوانش کاسلیکی از صورت گرایی ارسطویی. یافته ها : در این مقاله نشان داده ام که برخلاف دیدگاه کاسلیکی اولا وحدت اشیاء از جمله انسان نیازمند هر دو فرض ارسطو (تقسیم ناپذیری و نیازمندی شیء به عامل واحد) است ثانیا صورت را نمی توان به ساختار فروکاهید. برای این کار ابتدا دیدگاه کاسلیکی را بیان کردیم که طبق آن اگر صورت را جزء اشیاء بدانیم و همچنان از دو فرض ارسطو پیروی کنیم همچنان با اشکال تسلسل روبرو خواهیم بود لذا به نظر وی ناچاریم که از دو فرض ارسطو دست برداریم. وی با این کار راه را برای نظریه ساختارگرایی باز می کند. ما نشان داده ایم که استدلال های کاسلیکی در جهت انکار این دو فرض قابل دفاع نیست. نتیجه گیری : نظریه ساختارگرایی به طور عام و دیدگاه کاسلیکی به طور خاص تفسیر درستی از صورت ارائه نمی کند.
۷.

ارایه و ارزیابی مدل تأثیر رشد زبان، بر عملکرد اجتماعی کودکان دچار آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کودکان با آسیب شنوایی رشد زبان عملکرد اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۰ تعداد دانلود : ۵۶۷
مقدمه: آسیب شنوایی پایدار دوره ی کودکی که باعث بروز مشکلات زبانی و گفتاری می شود، تا حد زیادی درهمان اوایل کودکی خود را نشان می دهد. پژوهش های گذشته، رابطه ی قطعی بین مهارت های زبانی و عملکرد اجتماعی کودکان را نشان می دهند.هدف این مطالعه، ارایه و ارزیابی مدل تأثیر رشد زبان بر کارکرد اجتماعی کودکان دچار آسیب شنوایی است. روش: برای سنجش رشد زبان و عملکرد اجتماعی، آزمون رشد زبان-3 (3- TOLD) و ارزیابی مهارت های اجتماعی کودکان خردسال ماتسون در شهر شیراز روی 120 کودک دچار آسیب شنوایی اجرا و برای تحلیل داده ها در نرم افزار - Amos ، از مدل معادله ی ساختاری استفاده شد. یافته ها: تأثیر سطح رشد زبان بر رفتارهای اجتماعی، مستقیم و معنادار است و 35 درصد تغییرات عملکرد اجتماعی، با رشد زبان پیش بینی می شود. نتیجه گیری: رشد زبان نقش مهمی در عملکرد اجتماعی کودکان دچار آسیب شنوایی دارد.
۸.

هنجارهای طبقاتی ماده های کلامی زبان فارسی در 51 طبقه: بازتولید و گسترش هنجارهای کانتیکت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنجارهای شاخص واژگان فارسی حافظه ی معنایی شاخصیت هنجارهای کانتیکت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷ تعداد دانلود : ۲۱۰
مقدمه: بر اساس دیدگاه تالوینگ، حافظه ی معنایی، یکی از انواع حافظه است و به توانایی بازیابی مفاهیم و واژگان معنایی اطلاق می شود. یکی از ابزارهای رایج برای بررسی حافظه ی معنایی، هنجارهای مربوط به سلسله مراتب مصادیق تولیدشده برای مفاهیم مفروض است.تاکنون پژوهش های بسیاری در زبان های گوناگون، به جز فارسی، با هدف آماده کردن هنجارهای طبقات مفهومی، به این موضوع پرداخته اند. از این رو مطالعه ی حاضر، به استخراج هنجارهای طبقاتی دانشجویان ایرانی اختصاص یافت. روش: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی و جامعه ی هدف همه ی دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه های کشور بود. نمونه ی مورد بررسی، 200 نفر از دانشجویان دانشگاه های پنج منطقه ی جغرافیایی کشور بود که به شکل نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش اصلی بتیگ و مونتاگ (1969)، یعنی ارائه ی محرک های مفهومی با فواصل 30 ثانیه ای استفاده شد. یافته ها: پس از حذف پاسخ های مخدوش، مصادیق تولیدشده ی معتبر 165 مشارکت کننده برای 51 مفهوم برگرفته از مطالعات اولیه ی بتیگ و مونتاگ تحلیل شدند. آن گاه شاخص های توان، رتبه و مجموع پاسخ های تولیدشده برای هر یک از مصادیق، به اضافه ی شاخص های درصدی برای مجموع تعداد هر یک از مصادیق به همراه درصد پاسخ های ارائه شده (به عنوان اولین پاسخ برای مصادیق تولیدی هر مفهوم) استخراج شدند. نتیجه گیری: از هنجارهای طبقاتی به دست آمده، می توان به عنوان ابزاری مفید برای مطالعات حافظه ی معنایی در حوزه های مختلف علمی استفاده کرد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۶