مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
باورهای انگیزشی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی استفاده از نقشه مفهومی در تدریس درس علوم تجربی بر یادگیری دانش آموزان است. روش پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، با گروه آزمایش و گواه انجام شده است. بدین منظور تعداد 76 نفر از دانش آموزان دختر دوره ابتدایی پایه ششم منطقه 19 تهران در سال تحصیلی 1393-94 به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. داده ها با برگزاری سه مرحله پیش آزمون، دو مرحله آزمون عملکردی و یک مرحله پس آزمون نهایی برای سنجش یادگیری و همچنین ثبت مشاهدات کلاسی جمع آوری شده است. برای بررسی روایی آزمون ها، محتوای آنها با هدف اصلی درس تطبیق داده شده و سؤالات با نظر 2 نفر از معلمان باسابقه و کارشناسان گروه های آموزشی دوره ابتدایی اداره آموزش و پرورش منطقه 19 تهران، هم به لحاظ ظاهر و هم به لحاظ محتوایی بررسی شد. با توجه به تشریحی بودن سؤالات آزمون، برای بررسی پایایی آزمون ها از روش پایایی مصححان استفاده شد. گروه آزمایش با استفاده از نقشه مفهومی و گروه گواه بدون دریافت مداخله و به روش سنتی، هر کدام 15جلسه 45 دقیقه ای و به مدت 5 ماه آموزش دیده اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری توصیفی و استنباطی تحلیل کوواریانس استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین میزان یادگیری دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد و استفاده از نقشه مفهومی در تدریس بیش از روش سنتی موجب یادگیری دانش آموزان در درس علوم تجربی شده است.
بررسی دیدگاه دبیران درباره موانع کاربست یافته های پژوهشی در آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه دبیران درباره موانع کاربست یافته های پژوهشی در آموزش وپرورش است. روش پژوهشْ توصیفی تحلیلی است؛ به این صورت که در بخش اول، با تحلیل اسنادی، موانع کاربست یافته های پژوهشی استخراج شده و در بخش دوم، با روش پیمایشی، دیدگاه دبیران درباره موانع کاربست یافته های پژوهشی بررسی شد. در بخش اول، جامعه آماری شامل متون نظری و پژوهشی مرتبط با موانع کاربست یافته های پژوهشی است و در بخش دوم، جامعه آماری شامل همه دبیران دوره دوم متوسطه در استان کهگیلویه و بویراحمد در سال 1394 است که با استفاده از فرمول له وی و لمی شو[1] تعداد 298 نفر نمونه برآورد و برای نمونه گیری از روش خوشه ای چندمرحله ای استفاده شده است. ابزار پژوهش، در بخش اول، جدول تحلیل محتوا و در بخش دوم، پرسش نامه محقق ساخته مبتنی بر موانع استخراجی بوده که روایی و پایایی آن تأیید شده است. در یافته های تحلیل اسنادی، موانع مدیریتی ساختاری، اقتصادی مالی، فرهنگی اجتماعی، ارتباطی اطلاع رسانی و انگیزشی انسانی شناسایی و در بررسی میدانی مشخص شد که همه موانع استخراجی در سطح 05/0 از کاربست یافته های پژوهشی در آموزش وپرورش جلوگیری می کند. <br clear="all" /> [1]. Levy and Lemeshow
مدل یابی باورهای انگیزشی بر اساس سیستم فعال سازی و بازداری رفتاری با میانجی گری شخصیت تاریک در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه : باورهای انگیزشی، دسته ای از معیارهای شخصی و اجتماعی است که افراد برای انجام دادن یا پرهیز از کاری به آن مراجعه می کنند. از دید روانشناسان و دست اندرکاران امر تعلیم و تربیت، باورهای انگیزشی یک مفهوم کلیدی است و برای توضیح مفهوم سطوح مختلف عملکرد به کار می رود. هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی باورهای انگیزشی بر اساس سیستم فعال سازی و بازداری رفتاری با میانجی گری شخصیت تاریک صورت گرفت. روش: این پژوهش به روش توصیفی-همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان رشته علوم انسانی مقطع دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 1621 نفر بود که از بین آن ها تعداد 770 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شد. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های باورهای انگیزشی پنتریچ و همکاران (1991)، سیستم فعال سازی و بازداری رفتاری کارور و وایت (1994) و شخصیت تاریک جانسون و وبستر (2010) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری معادلات ساختاری در سطح معناداری 05/0 و از طریق نرم افزارهای Spss 22 و Pls 3 تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد سیستم بازداری رفتاری با نقش میانجی شخصیت تاریک دارای اثر منفی و معنی داری بر باورهای انگیزشی داشت (754/6 = P ،100/0-= β ). همچنین سیستم فعال سازی رفتاری با نقش میانجی شخصیت تاریک دارای اثر مثبت و معنی داری بر باورهای انگیزشی داشت (060/6 = P ،122/0= β ). نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت برای مدل یابی باورهای انگیزشی می توان سیستم فعال سازی و بازداری رفتاری با میانجی گری شخصیت تاریک در دانشجویان را مورد مطالعه قرار داد.
پیش بینی خودتنظیمی یادگیری بر اساس باورهای انگیزشی، باورهای هوشی، و ادراک دانش آموزان مدارس تیزهوشان از جوّ کلاس درس: نقش میانجی خودکارآمدپنداری و اهداف پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هشتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
۱۷۴-۱۵۵
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: خودتنظیمی یادگیری نقش بسیار مهمی در فرایندهای آموزش و یادگیری دانش آموزان دارد که خودکارآمدپنداری تحصیلی و اهداف پیشرفت از عوامل مؤثر در توسعه این توانایی هستند. بدین ترتیب هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل پیش بینی خودتنظیمی یادگیری بر اساس باورهای انگیزشی، باورهای هوشی، و ادراک از جوّ کلاس با در نظر گرفتن نقش میانجی خودکارآمدپنداری و اهداف پیشرفت در دانش آموزان مدارس تیزهوشان بود. روش: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی دانش آموزان مدارس تیزهوشان پایه دوم متوسطه در شهر تهران در سال تحصیلی 1399 بودند که تعداد 400 نفر بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه خودکارآمدپنداری عمومی (شرر و همکاران، 1982)، مقیاس خودتنظیمی یادگیری و باورهای انگیزشی (پینتریچ و همکاران، 1990)، پرسشنامه ادراک از جوّ کلاس (رووی، 2002)، مقیاس باورهای هوشی (عبدالفتاح و ییتس، 2006)، و پرسشنامه اهداف پیشرفت (میگلی و همکاران، 1988) بودند. داده های گردآوری شده با روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس نتایج، بین متغیرهای اهداف پیشرفت، خودکارآمدپنداری، باورهای هوشی، باورهای انگیزشی، و ادراک از جوّ کلاس با خودتنظیمی یادگیری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (0/01>P). یافته ها همچنین نقش میانجی گر خودکارآمدپنداری در رابطه بین باورهای انگیزشی و ادراک از جوّ کلاس با خودتنظیمی یادگیری و نقش میانجی گر اهداف پیشرفت در رابطه بین باورهای انگیزشی با خودتنظیمی یادگیری را مورد تأیید قرار داد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد شاخص های برازش مدل پژوهش در وضعیت مطلوبی قرار دارد. همچنین متغیر باورهای انگیزشی بر متغیر خودتنظیمی یادگیری، هم اثر مستقیم و هم اثر غیرمستقیم معنا داری دارد.
مدل یابی روابط ساختاری کمک طلبی تحصیلی دانش آموزان بر اساس خودتعیین گری و شکفتگی: نقش میانجی مشارکت تحصیلی و باورهای انگیزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در عصر حاضر کیفیت و کمیت تحصیل، نقش مهمی در آینده فرد ایفا می کند و از جمله راهبردهای یادگیری مؤثر و مناسب، کمک طلبی یا جست و جوی کمک تحصیلی از دیگران است. هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل ساختاری کمک طلبی تحصیلی بر اساس خودتعیین گری و شکفتگی با نقش میانجی مشارکت تحصیلی و باورهای انگیزشی دانش آموزان بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بود که 454 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شرکت کردند. افراد نمونه به پرسش نامه های کمک طلبی رایان و پنتریچ (1997)، نیازهای اساسی خودتعیین گری ایلاردی، لئون، کیسر و رایان (1993)، مقیاس شکفتگی داینر و همکاران (2008)، مقیاس مشارکت تحصیلی شوفلی و بکر (2006)، و پرسشنامه باورهای انگیزشی پنتریچ و همکاران (1991)، پاسخ دادند. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، داده های استخراج شده با استفاده از الگوسازی معادلات ساختاری بررسی و تحلیل شدند. یافته ها: برآیندها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. نتایج بین خودتعیین گری، شکفتگی، مشارکت تحصیلی و باورهای انگیزشی با کمک طلبی رابطه معنادار نشان دادند (0/01> P) و همچنین نتایج آزمون بوت استراپ نشان داد اثر غیرمستقیم خودتعیین گری بر کمک طلبی از طریق باورهای انگیزشی 0/147 و اثر غیرمستقیم شکفتگی بر کمک طلبی از طریق باورهای انگیزشی 0/139 است که در سطح 0/01 معنا دار است. نتیجه گیری: نتایج نشان دادند که خودتعیین گری و شکفتگی به طور مستقیم بر کمک طلبی دانش آموزان مؤثر هستند و اثر غیرمستقیم خودتعیین گری و شکفتگی از طریق باورهای انگیزشی به ارتقا رفتار کمک طلبی در دانش آموزان کمک می کند.
تاثیر روش تدریس همتایان برمیزان باورهای انگیزشی و میزان یادگیری درس هدیه های آسمان دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر فراهان در سال تحصیلی 99- 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به ضرورت بهبود فرایند یادگیری و آموزش و ایجاد انگیزه در فراگیران از طریق به کارگیری روش های تدریس نوین و مشارکتی، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش از طریق همتایان بر میزان باورهای انگیزشی و یادگیری درس پیامهای آسمان دانش آموزان پایه ششم ابتدایی در سال تحصیلی 99-1398 انجام شد. روش: در پژوهش حاضر از روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر فراهان بود و نمونه شامل 35 نفر از دانش آموزان این پایه بود که به شیوه تصادفی به دو گروه (کنترل) و (آزمایش) تقسیم شدند. گروه کنترل به روش سخنرانی به همراه پرسش و پاسخ و گروه آزمایش به روش همتایان آموزش دیدند. داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس و نسخه 24 نرم افزار spss تحلیل شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات نیز آزمون معلم ساخته و پرسشنامه باورهای انگیزشی پنتریج وهمکاران بود. یافته ها : با توجه به نتایج تحلیل آماری، آموزش از طریق همتایان بر میزان باورهای انگیزشی و یادگیری دانش آموزان تأثیر معنی داری داشته است (p<0/05). دانش آموزان گروه آزمایش توانستند در متغیرهای یادگیری و باورهای انگیزشی نمرات بالاتری نسبت به گروه کنترل به دست آورند. نتیجه گیری : می توان نتیجه گرفت آموزش از طریق همتایان میزان باورهای انگیزشی و یادگیری دانش آموزان را به صورت چشمگیری افزایش داده است. بنابراین این روش در صورت کاربرد صحیح می تواند دانش آموزان را به یادگیری بیشتر و بهتر ترغیب کند.
روابط ساختاری باورهای فراشناختی و انگیزشی با اهمال کاری دانشجویان براساس نقش واسطه ای راهبردهای یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (اسفند) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۸
۲۲۲۴-۲۲۱۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: براساس نظریه شناختی - رفتاری؛ مشخص شده است که ساختارهای شناختی مانند باورهای زیربنایی بر مؤلفه های پردازش اطلاعات، رمزگردانی و فرآیندهای شناختی دیگر تأثیر می گذارد. ازاین رو، اهمال کاری تحصیلی رفتاری است که می تواند به دنبال باورها و ساختارهای شناختی مانند باورهای فراشناختی و باورهای انگیزشی ایجاد شود و همچنین می تواند تحت تأثیر فرآیندهای شناختی مانند راهبردهای یادگیری قرار گیرد. هدف: به بررسی روابط ساختاری باورهای فراشناختی و انگیزشی با اهمال کاری دانشجویان براساس نقش واسطه ای راهبردهای یادگیری پرداخته شد. روش: برای رسیدن به این هدف از روش همبستگی در قالب مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. از بین جامعه آماری دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه های کرمان (27670 نفر جامعه آماری کل) 400 نفر دانشجو جهت پاسخ گویی به مقیاس های باورهای فراشناختی نسبت به اهمال کاری فرینی و همکاران (2009)، باورهای انگیزشی پنتریچ و دی گروت (1990)، راهبردهای یادگیری وین اشتاین و پالمر (2002) و اهمال کاری تحصیلی مک کلوسکی (2012) به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند. همچنین، داده ها از طریق روش مدل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها: باورهای فراشناختی هم به صورت مستقیم (0/0001 =, p 0/57 =β) و هم به غیرمستقیم (0/009=, p 0/17 =β) از طریق راهبردهای یادگیری بر اهمال کاری تحصیلی اثر مثبت و معنادار دارد. همچنین، مشخص شد که باورهای انگیزشی صرفاً به صورت غیرمستقیم (0/01 =, p 0/41- =β) از طریق راهبردهای یادگیری بر اهمال کاری تحصیلی اثر منفی و معنادار دارد. نتیجه گیری: براساس نظریه شناختی - رفتاری می توان مطرح کرد که باورهای فراشناختی و باورهای انگیزشی به عنوان باورهای زیربنایی بر پردازش اطلاعات به عنوان فرآیندهای شناختی اثر می گذارد و زمینه را برای پیامدهای رفتاری مختلف فراهم می کند. به عبارت دیگر، رفتارهای ناکارآمد بر طبق نظریه شناختی - رفتاری از طریق باورها و افکار ناکارآمد و پردازش اطلاعات معیوب ایجاد می شود.
نقش ادراکات کلاسی درعملکرد تحصیلی با میانجی گری جهت گیری هدف و باورهای انگیزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر ، بررسی نقش ادراکات کلاسی در پیشرفت تحصیلی دانشجویان با نقش میانجی باورهای انگیزشی وجهت گیری هدف بودروش شناسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی وطرح آن نیز همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. بدین منظور 403 نفر از دانشجویان دانشگاه فرهنگیان مشهد با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند وجهت جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه ادراکات کلاسی جنتری و دیگران(2002) ، جهت گیری هدف الیوت و مک گری گور (2001) و راهبردهای انگیزشی یادگیری پینتریچ و دیگران(1991) استفاده گردید. ارتباط متغیر ها از طریق مدل یابی معادلات ساختاری آزمون شد . یافته ها: نتایج نشان دادکه ادراکات کلاسی، پیش بینی کننده مثبت جهت گیری هدف، باورهای انگیزشی و عملکرد تحصیلی دانشجویان بود. همچنین جهت گیری هدف و باورهای انگیزشی پیش بینی کننده مثبت عملکردتحصیلی بودند.نتیجه گیری: نهایتا نتایج پژوهش تایید کننده نقش معنی دار میانجی جهت گیری هدف و باورهای انگیزشی در رابطه ادراکات کلاسی و عملکرد تحصیلی بود .
نقش واسطه ای باورهای انگیزشی در رابطه خودراهبری در یادگیری با کمک طلبی تحصیلی در دانش آموزان دختر دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمک طلبی تحصیلی به عنوان یک راهبرد یادگیری عمل می کند که توانایی های روان شناختی و انگیزشی دانش آموزان را ارتقاء می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای باورهای انگیزشی در رابطه خودراهبری در یادگیری با کمک طلبی تحصیلی در دانش آموزان دختر انجام گردید. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر دبیرستانی منطقه 18 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. همچنین 256 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های خود راهبری در یادگیری- (SDLQ) (فیشر و همکاران، 2001)، باورهای انگیزشی- (MSLQ) (پینتریچ و دی گروث، 1990) و کمک طلبی تحصیلی- (HSQ) (ریان و پینتریچ، 1997) پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار Spss 22 و Lisrel 8.8 استفاده شد. شاخص های برازش نشان دهنده برازش قابل قبول داده ها با مدل اصلاح شده بود. نتایج نشان داد که خودراهبری در یادگیری به صورت مستقیم توانست کمک طلبی تحصیلی در دانش آموزان دختر را پیش بینی کند (01/0 p<)، همچنین خودراهبری در یادگیری به صورت غیرمستقیم و باز طریق باورهای انگیزشی نیز توانست کمک طلبی تحصیلی در دانش آموزان دختر را پیش بینی نماید (01/0 p<). از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که راهبردهای خودراهبری در یادگیری و باورهای انگیزشی می توانند نقش مهمی در به کارگیری مهارت کمک طلبی تحصیلی در دانش آموزان داشته باشند. همچنین توجه به برنامه ریزی آموزشی با هدف ارتقاء این راهبردها در راستای درک و کنترل یادگیری، کسب تصمیمات کارآمد در مواجهه با مشکلات تحصیلی و پیشرفت در فرایند یادگیری دانش آموزان حائز اهمیت است.
تحلیل نگرش، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و باورهای انگیزشی دانش آموزان دوره ابتدایی در درس ریاضی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تحلیل نگرش، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و باورهای انگیزشی دانش آموزان ششم ابتدایی در درس ریاضی، شهر بندرلنگه انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانش آموزان پسر و دختر ششم ابتدایی در سال تحصیلی 99-1400، مجموعاً 800 نفر (475 نفر پسر و 325 دختر) بودند، می باشد. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 250 نفر تعیین شد. برای انتخاب نمونه مورد نیاز، روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای مورداستفاده قرار گرفت. ابزار تحقیق شامل دو پرسشنامه محقق ساخته که یکی برای راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، باورهای انگیزشی و دیگری برای نگرش ریاضی بود، استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل آماری داده های تحقیقی در سطح توصیفی از همبستگی پیرسون و در سطح استنباطی از آزمون های رگرسیون چند متغیره و t دو نمونه مستقل، استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد، بین نگرش دانش آموزان در خصوص یادگیری ریاضی و راهبرد یادگیری خودتنظیمی و باورهای انگیزشی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (P<0/01). همچنین پاسخ های دانش آموزان در حیطه نگرش به یادگیری ریاضی، شناختی، فراشناختی، جهت گیری به هدف و اضطراب با توجه به جنسیت تفاوت معناداری وجود ندارد اما بین پاسخ های خودکارآمدی و ارزش گذاری درونی تفاوت وجود دارد.
ارائه مدل ساختاری کمک طلبی بر اساس خودتعیین گری، خودشفقت ورزی و شکفتگی با نقش میانجی درگیری تحصیلی و باورهای انگیزشی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
315 - 334
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله، مدل ساختاری کمک طلبی بر اساس خودتعیین گری، خودشفقت ورزی و شکفتگی با نقش میانجی درگیری تحصیلی و باورهای انگیزشی دانش آموزان بود. روش پژوهش همبستگی با تکنیک مدلیابی معادلات ساختاری بود. از جامعه آماری دانش آموزان دختر متوسطه2 تهران، به حجم 539 دانش آموز، با نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به ابزار های پژوهش پاسخ دادند. در این پژوهش از پرسشنامه های کمک طلبی رایان و پنتریچ، درگیری تحصیلی شوفلی و بکر، باورهای انگیزشی پنتریچ و همکاران، خودشفقت ورزی نف، خودتعیین گری ایلاردی و همکاران، و شکفتگی داینر و همکاران استفاده شد. داده ها با SPSS23 وAMOS23 تجزیه و تحلیل و یافته ها نشان دادند بین خودتعیین گری، شکفتگی، درگیری تحصیلی و باورهای انگیزشی با کمک طلبی رابطه معنادار وجوددارد. بین خودشفقت ورزی و کمک طلبی رابطه وجود نداشت. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد درگیری تحصیلی و باورهای انگیزشی نقش میانجی گری کامل را در پیش بینی کمک طلبی براساس خودتعیین گری دارند. از نتایج این پژوهش ظرفیت کاربست آن در آموزش های همه جانبه در تعلیم و تربیت است.
اثربخشی مداخله مثبت نگر بر باورهای انگیزشی دانش آموزان دارای افت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل و مشکلات نظام های آموزشی، افت تحصیلی است که آثار ناگواری از لحاظ مالی و نگرشی بر نظام آموزشی، خانواده و دانش آموزان به جای می گذارد؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله مثبت نگر بر باورهای انگیزشی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دارای افت عملکرد تحصیلی انجام شد. طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه شامل 30 نفر از دانش آموزان پسر دارای افت تحصیلی مدارس شهر دزفول در سال تحصیلی 1399-1398 بودند که با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش مداخله آموزشی را طی دو ماه و نیم در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. پرسشنامه استفاده شده، راهبردهای خودانگیخته یادگیری بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها نشان دادند بین گروههای آزمایش و کنترل ازنظر باورهای انگیزشی تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر، مداخله مثبت نگر باعث افزایش خودکارآمدی و ارزش گذاری درونی و کاهش اضطراب امتحان در مراحل پس آزمون و پیگیری شد. منطبق با یافته های پژوهش حاضر، مداخله مثبت نگر به عنوان یک روش کارا برای افزایش خودکارآمدی، ارزش گذاری درونی و کاهش اضطراب امتحان که همگی از زیرمؤلفه های باورهای انگیزشی هستند، در دانش آموزان دارای افت تحصیلی پیشنهاد می شود.
پیش بینی رابطه نوع انگیزش والدین دانش آموزان با مشارکت آن ها در آموزش فرزندان بر اساس مدل هور- دمسی و ساندلر(مقاله علمی وزارت علوم)
در تحقیق حاضر، رابطه نوع انگیزش والدین با مشارکت آن ها در آموزش فرزندان پیش بینی شد. جامعه آماری تحقیق، والدین دانش آموزان مدرسه نمونه دولتی دخترانه دوره متوسطه دوم در ارومیه بوده که به تعداد ۳۰۶ نفر است. حجم نمونه آماری طبق فرمول کوکران ۱۷۰ نفر محاسبه شد. ابزار مورد استفاده در تحقیق، نسخه تکمیل شده پرسشنامه ECLS- Kبود که در سال ۲۰۰۵ توسط هور- دمسی و ساندلر و همکاران توسعه یافته است. روایی ابزار توسط صاحبنظران و محقّقان این حوزه تأیید شد. پایایی ابزار نیز به روش آلفای کرونباخ (۷۸ / ۰= α) محاسبه شد که در حد قابل قبول بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد از بین مؤلفه های انگیزشی والدین همچون باورهای انگیزشی (خودکارآمدی و ساخت و ساز نقش) ادراک والدین از دعوت نامه های دریافتی (دعوت نامه مدرسه، دعوت نامه معلم و دعوت نامه (درخواست کمک) دانش آموزان) و ادراک درباره زمینه زندگی (مهارت- دانش و انرژی- وقت) عامل دعوت و درخواست دانش آموزان قوی ترین متغیّر در پیش بینی و تبیین مشارکت والدین است. بنابراین، به نظر می رسد استفاده از دعوت نامه مختص دانش آموزان که از مهم ترین پیش بین های مشارکت والدین است باید بیش از پیش مد نظر برنامه ریزان قرار گیرد.
علاقه اجتماعی و سرمایه روانشناختی در نوجوانان: نقش واسطه ای باورهای انگیزشی
زمینه و هدف: یکی از اهداف و وظایف مهم آموزش و پرورش ایجاد زمینه ای برای رشد همه جانبه فرد و تربیت انسان های سالم، کارآمد و مسئول برای ایفای نقش در زندگی فردی و اجتماعی است؛ لذا این پژوهش با هدف، علاقه اجتماعی و سرمایه روانشناختی در نوجوانان با نقش واسطه ای باورهای انگیزشی انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه (دختر و پسر) در شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند، که از میان آن ها، تعداد 400 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای علاقه اجتماعی (سهامی، 2011)، سرمایه روانشناختی (مک گی، 2011)، و باورهای انگیزشی (پینتریچ و همکاران، 1991) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-V23 و Amos-V8.8 استفاده گردید. همچنین به منظور پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. یافته ها: همچنین نتایج نشان داد که اثر مستقیم سرمایه روانشناختی بر علاقه اجتماعی نوجوانان تایید می شود. اثر مستقیم سرمایه روانشناختی بر باورهای انگیزشی نوجوانان تایید می شود. اثر مستقیم باورهای انگیزشی بر علاقه اجتماعی نوجوانان مورد تأیید بوده است. نتیجه گیری: همچنین نتایج نشان داد که اثر غیرمستقیم سرمایه روانشناختی بر علاقه اجتماعی نوجوانان به واسطه باورهای انگیزشی مورد تأیید بوده است. لذا توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.
اثربخشی آموزش فراشناخت بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری
زمینه و هدف: به جرأت می توان یادگیری را بنیادی ترین فرایندی دانست که در نتیجه ی آن، موجودی ناتوان و درمانده در طی زمان و در تعامل و رشد جسمی، به فردی تحول یافته می رسد که توانایی های شناختی و قدرت اندیشه او حد و مرزی نمی شناسد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش فراشناخت بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری بوده است. روش پژوهش: روش تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر موقعیت میدانی و از نظر روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و انتساب تصادفی بوده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمام دانش آموزان ابتدایی 10 تا 13 سال دارای اختلال یادگیری خواندن، نوشتن و ریاضی شهرستان جویبار در سال تحصیلی 1400-1399 بوده است. نمونه گیری به صورت هدفمند و 30 نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه انتخاب شدند و سپس با گمارش تصادفی، 15 نفر به گروه آزمایش (مربوط به آموزش فراشناخت)، و 15 نفر به گروه کنترل تخصیص داده شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه یک ساعته به صورت هفتگی تحت آموزش فراشناخت براساس مدل کوزیاک (2001) قرار گرفتند؛ در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکر د. همچنین پرسشنامه باورهای انگیزشی هارتر (1981)، و پرسشنامه یادگیری خودتنظیمی ریان و کانل (1989) در مرحله پیش آزمون، و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت . در نهایت، داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره و آزمون تعقیبی بونفرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش فراشناخت بر باورهای انگیزشی (31/12= F ؛ 002/0= P ) و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (35/17= F ؛ 001/0= P ) دانش آموزان تاثیر دارد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش فراشناخت بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان موثر است و می توان از این آموزش در جهت کاهش مشکلات روانشناختی دانش آموزان بهره برد.
بررسی رابطه باورهای انگیزشی با سازگاری تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه باورهای انگیزشی با سازگاری تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه اجرا گردید. این پژوهش از نوع کاربردی است که با طرح پژوهشی همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر لاهیجان که در مراکز آموزشی این شهر در سال تحصیلی 1397-1398مشغول به تحصیل بوده اند. که ازتعداد 1400 نفر دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و با استفاده از جدول مورگان تعداد 300 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش سیاهه باورهای انگیزشی پنتریچ و همکاران (1991)، سیاهه استاندارد سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک (1984) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری همبستگی پیرسون به کمک نرم افزار spss انجام گردید. نتایج نشان داد که بین باورهای انگیزشی با سازگاری تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد و یافته ها نشان داد که بین باورهای انگیزشی با سازگاری تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه رابطه مثبت و معنادار وجود دارد هم چنین بعد از بررسی رگرسیون مشخص شد برخی از باورهای انگیزشی توان پیش بینی سازگاری تحصیلی را دارد.
نقش میانجی سواد اطلاعاتی در رابطه باورهای انگیزشی با آمادگی یادگیری الکترونیکی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر (به خصوص در دوره ی پاندومی کرونا و آموزش مجازی) یادگیری الکترونیکی توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب نموده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه باورهای انگیزشی و آمادگی یادگیری الکترونیکی با میانجی گری سواد اطلاعاتی انجام شد. روش پژوهش توصیفی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان یزد بود که از بین آنها تعداد 277 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای درصدی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سواد اطلاعاتی نیک پور و همکاران (1390)، باورهای انگیزشی پنتریچ و همکاران (1991) و آمادگی ورودی یادگیرنده به دوره های الکترونیکی سراجی و یارمحمدی واصل (1389) استفاده شد. داده های پژوهش در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و نرم افزار معادلات ساختاری PLS تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین باورهای انگیزشی و آمادگی یادگیری الکترونیکی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (05/0> p). همچنین سواد اطلاعاتی در رابطه بین باورهای انگیزشی و آمادگی یادگیری الکترونیکی نقش میانجی ایفا می کند. نتایج به دست آمده نشان داد افزایش انگیزه دانشجویان در محیط آموزشی تحت وب، توانمندی آنها را در کسب مهارت های سواد اطلاعاتی افزایش داده و در نهایت باعث افزایش میزان آمادگی آنها برای یادگیری الکترونیکی می شود. از این رو پیشنهاد می شود کارگاه های آموزشی در جهت تقویت باورهای انگیزشی و نیز افزایش مهارت های سوادآموزی دانشجویان به منظور افزایش میزان آمادگی یادگیری الکترونیکی آنها برگزار گردد.
بررسی رابطه کمال گرایی و سازگاری هیجانی با نقش واسطه باورهای انگیزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۱ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
412-427
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه کمال گرایی و سازگاری هیجانی با نقش واسطه باورهای انگیزشی در دانش آموزان دبیرستانی است. بدین منظور نمونهای به حجم 341 نفر از دانش آموزان دبیرستانی متشکل از 141پسر و200 دختر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و بهوسیله پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری پینتریچ و دیگروت(1999)، کمالگرایی فراست(1990) و پرسشنامه سازگاری سینها و سینک(1993) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های با استفاده از روش تحلیل مسیر تحلیل شد. نتایج نشان داد که ابعاد نظم و استانداردهای شخصی و شک و نگرانی هم به صورت مستقیم و هم باواسطه اضطراب امتحان، سازگاری هیجانی را پیش بینی می کنند.درمجموع نتایج نشان داد اثر کمال گرایی بر سازگاری هیجانی از مسیر اضطراب امتحان می گذرد. بر اساس یافته ها میتوان بیان نمود برای افزایش سازگاری هیجانی بایستی با مداخلاتی سطح اضطراب امتحان دانش آموزان را کاهش داد.
اثر باورهای انگیزشی و تعلل ورزی بر خودتنظیمی با نقش واسطه ای کمک طلبی در مورد دانش آموزان دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
519 - 529
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای کمک طلبی در رابطه ی بین خودتنظیمی با تعلل ورزی و باورهای انگیزشی انجام شد. تعداد 300 نفر از دانش آموزان دختر وپسر دوره ی اول متوسطه (هفتم, هشتم, نهم) شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و به مقیاس های خودتنظیمی تحصیلی بوفارد (1995), کمک طلبی ریان و پنتریچ (1997), تعلل ورزی تاکمن (1998) و راهبردهای انگیزشیMSLQ (1990) پاسخ دادند. روش پژوهش حاضر در طرح های توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل مسیر قرار گرفت. یافته ها نشان داد, باورهای انگیزشی بر کمک طلبی و خودتنظیمی و کمک طلبی بر خودتنظیمی اثر مثبت معنادار و تعلل ورزی بر خودتنظیمی و کمک طلبی و باورهای انگیزشی اثر منفی معنادار دارد. همچنین کمک طلبی در رابطه ی بین خودتنظیمی و تعلل ورزی و باورهای انگیزشی نقش واسطه ای ایفا می کند. براساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت تعلل ورزی و باورهای انگیزشی به واسطه ی کمک طلبی می توانند خودتنظیمی را در دانش آموزان دستخوش تحول سازند. لذا می توان این پژوهش را در سطح خانواده هم بررسی کرد تا بتوان به عوامل موثر بر خودتنظیمی در درون خانواده هم نیز پی برد.
رابطه باورهای انگیزشی با هوش موفق: نقش واسطه ای درگیری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه باورهای انگیزشی با هوش موفق با میانجی گری درگیری تحصیلی بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر شیراز در سال 1402-1401 تشکیل دادند که از میان آنها 545 نفر به روش خوشه ای چند مرحله ای بعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه راهبردهای انگیزشی (MSLQ، پنتریچ و دی گروت، 1990)، پرسشنامه هوش موفق (SIQ، استرنبرگ و گریگورنکو، 2002)، پرسشنامه درگیری تحصیلی (AES، ریو و تسنگ، 2011). یافته ها نشان دهنده برازش مطلوب داده ها با الگوی پیشنهادی پژوهش بود. باورهای انگیزشی و هوش موفق رابطه مستقیم داشتند و بین باورهای انگیزشی و درگیری تحصیلی و بین درگیری تحصیلی با هوش موفق رابطه مثبت وجود داشت (001/0> P). همچنین درگیری تحصیلی ارتباط بین باورهای انگیزشی با هوش موفق را میانجی گری می کند (001/0> P). نتایج پژوهش نشان می دهد که باورهای انگیزشی و درگیری تحصیلی نقش کلیدی در هوش موفق دارند و لزوم توجه به این عوامل در برنامه های آموزش و پرورش ضروری است.