مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
درمان شناختی رفتاری
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افزایش رضایت از زندگی، کاهش اضطراب و استرس در دانش آموزان تیزهوش از اهمیت بالایی برخوردار است. بدین منظور می توان روش های درمانی مختلفی را به کار برد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر رضایت از زندگی، اضطراب آینده و استرس ادراک شده در دانش آموزان تیزهوش بود.
روش کار: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و مرحله پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل یکی از دبیرستان های دخترانه استعدادهای درخشان فرزانگان متوسطه اول و متوسطه دوم در سال تحصیلی 1402-1401 در مازندران بود که تعداد آنها 187 نفر بود. تعداد 30 نفر بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه آزمایش و گروه گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. دانش آموزان، پرسشنامه رضایت از زندگی، اضطراب آینده و استرس ادراک شده را در سه نوبت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان شناختی رفتاری بر اساس پروتکل Mahasneh (۲۰۲۲) دریافت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از روش تحلیل اندازه گیری مکرر و با نرم افزار SPSS-22 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری در گروه آزمایش، باعث افزایش رضایت از زندگی در پس آزمون و مرحله پیگیری نسبت به پیش آزمون شده است (0/05>P). همچنین میانگین نمرات اضطراب آینده و استرس ادراک شده در پیش آزمون به نسبت به پس آزمون و مرحله پیگیری در گروه آزمایش، کاهش یافت (0/05>P).
نتیجه گیری: درمان شناختی رفتاری در دانش آموزان تیزهوش، با افزایش رضایت از زندگی، کاهش اضطراب آینده و استرس ادراک شده همراه بود. نتایج این پژوهش می تواند به سازمان های آموزشی کمک کند تا از طریق گنجاندن مفاهیم مداخله شناختی رفتاری در کتب درسی دانش آموزان تیز هوش منجر به بهبود سلامت روان شناختی آنان گردد.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر تحمل پریشانی و تاب آوری در زنان دارای همسر زندانی وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
267 - 288
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر تحمل پریشانی و تاب آوری زنان دارای همسر زندانی وابسته به مواد بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه زنان دارای همسر زندانی وابسته به مواد تحت پوشش انجمن حمایت از زندانیان شهر تهران در سال 1402 بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه مقیاس تحمل آشفتگی و مقیاس تاب آوری را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. درمان شناختی رفتاری در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی دو جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و درمان شناختی رفتاری باعث افزایش تحمل آشفتگی و تاب آوری در زنان دارای همسر زندانی وابسته به مواد شد. نتیجه گیری: براساس یافته ها، درمان شناختی رفتاری می تواند در زمینه بهبود تحمل آشفتگی و تاب آوری زنان دارای همسر زندانی وابسته به مواد، مورد استفاده مشاوران و درمانگران خانواده قرار گیرد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر الگوی آنلاین هیمبرگ بر نشخوار خشم و ناگویی هیجانی در دانش آموزان پسر ۱۲ ساله دارای علائم افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
149 - 158
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر الگوی آنلاین هیمبرگ بر نشخوار خشم و ناگویی هیجانی در دانش آموزان پسر ۱۲ ساله دارای علائم افسردگی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پسر دارای نشانه های افسردگی ششم ابتدایی شهرستان رباط کریم به تعداد 700 نفر در سال تحصیلی 1401-1400 بود. که از بین آنان تعداد نفر، 15 نفر در گروه گواه و 15 در گروه آزمایش از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگذاری شدند. جهت جمع آوری داده ها نشخوار خشم سوخودولسکی و همکاران (ARS، 2001) و ناگویی هیجانی تورنتو (TAS، 2007) و پروتکل شناختی رفتاری آنلاین هیمبرگ و بکر (2002 و 2010) طی 12 جلسه 90 دقیقه ای به صورت آنلاین استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین میانگین پس آزمون نشخوار خشم و ناگویی هیجان در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود داشت. (۰۱/0>P). علاوه بر این نتایج نشان داد که این مداخله توانسته تأثیر خود را در طول زمان نیز به شکل معناداری حفظ نماید (۰۱/0>P). درنتیجه درمان شناختی رفتاری با بهره گیری از فنونی همانند گواه افکار و احساسات و هیجانات می تواند به عنوان رویکردی مؤثر برای کاهش نشخوار خشم و ناگویی هیجانی مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر اضطراب اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
161 - 170
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر اضطراب اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره ابتدایی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1401-1400 در مدارس منطقه 6 آموزش و پرورش شهر تهران بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها مقیاس اضطراب اجتماعی (lsas-sr) لیبوویتز (1987) و پرسشنامه عملکرد تحصیلی (EPT) فام و تیلور (1999) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون تفاوت معناداری (05/0>p)، بین پس آزمون گروه آزمایش و گواه در اضطراب اجتماعی و عملکرد تحصیلی وجود داشت. بنابراین می توان گفت روش شناختی-رفتاری یکی از روش های مؤثر در ارتقای عملکرد تحصیلی و کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان دوره ابتدایی است.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری، طب سنتی و پزشکی نوین در درمان اضطراب کرونا
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری، طب سنتی و پزشکی نوین در درمان اضطراب کرونا انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ نوع داده کمی و به لحاظ روش گرداوری داده ها نیمه آزمایشی که طرح مورداستفاده در این پژوهش طرح پیش آزمون-پس آزمون چند گروهی (سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل) بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مبتلایان به کرونا، بستری در بیمارستان مسیح دانشوری شهر تهران در سال 1401 بود. حجم نمونه شامل 60 نفر از بیماران بود که با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند و روش نمونه گیری هدفمند بود. ابزار گردآوری داده ها مقیاس اضطراب کرونا ویروس (CDAS) علی پور و همکاران (1398) بود. به منظور محاسبه روایی از روایی محتوایی و برای محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن ابزار پژوهش بود. روش تجزیه وتحلیل داده ها در بخش اول آمار توصیفی شامل میانگین، انحراف معیار، چولگی و کشیدگی برای توصیف متغیرها و همچنین درصد، فراوانی، جدول و نمودار برای توصیف ویژگی های جمعیت شناختی بود و در بخش دوم به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره با نرم افزار Spss-V23 استفاده شد. یافته ها نشان داد که درمان های شناختی رفتاری، طب سنتی و پزشکی نوین در درمان اضطراب کرونا اثربخش بود؛ همچنین یافته ها نشان داد که در میان این مداخله ها درمان شناختی رفتاری بیشتر از طب سنتی و طب سنتی بیشتر از طب پزشکی نوین در درمان اضطراب کرونا اثربخش بود.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر خودشناسی انسجامی و تنظیم هیجانی در زنان باتجربه روابط فرا زناشویی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر خودشناسی انسجامی و تنظیم هیجانی در زنان باتجربه روابط فرا زناشویی شهر تهران در سال 1402 بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان باتجربه رابطه فرا زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقه ای مداخله روان درمانی گروهی شناختی رفتاری را دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار اندازه گیری مورداستفاده در پژوهش، پرسشنامه انسجام درونی (کیمیایی و همکاران، 1392) و پرسشنامه تنظیم هیجانی (گارنفسکی و کرایج، 2006) بود. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار SPSS-V22 در دو بخش توصیفی و استنباطی (کوواریانس) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که درمان شناختی رفتاری باعث افزایش خودشناسی انسجامی در زنان باتجربه روابط فرا زناشویی شده است، همچنین نتایج نشان داد که درمان شناختی رفتاری باعث افزایش تنظیم هیجانی در زنان باتجربه روابط فرا زناشویی شده است. بنابراین می توان گفت که روان درمانی گروهی شناختی رفتاری روشی مؤثر به منظور بهبود خودشناسی انسجامی و تنظیم هیجانی در زنان باتجربه روابط فرا زناشویی است.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و پذیرش و تعهد بر اختلال بی خوابی در میان سالان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (خرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
641 - 658
حوزه های تخصصی:
زمینه: خواب یکی از مهم ترین فرآیندهای روانی فیزیولوژیکی برای عملکرد مغز و سلامت روان است که سلامت انسان را کنترل می کند. کیفیت خواب در جامعه میان سالان ضرورت دارد و مشکلات خواب در این جامعه به عنوان یک عامل خطر اصلی برای مشکلات سلامت روانی و جسمی شناخته می شوند. تاکنون اثربخشی درمان های مختلفی بر بهبود کیفیت خواب میان سالان انجام شده است ولی مطالعه ای به بررسی مقایسه ای درمان شناختی رفتاری و پذیرش و تعهد نپرداخته است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و پذیرش و تعهد بر بهبود اختلال بی خوابی در میان سالان انجام شد.
روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مردان و زنان میان سال مبتلا به اختلال بی خوابی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر همدان در سال 1401 بود که به صورت نمونه گیری هدفمند 60 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در 3 گروه 20 نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) درمان شناختی رفتاری، درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و گروه گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه اختلال بی خوابی (همائی مجاز و همکاران، 1402) بود. گروه های آزمایش به مدت 9 جلسه 75 دقیقه ای تحت درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند و گروه گواه درمان معمول را دریافت کرد. پروتکل درمانی (کارنی و ادینجر، 2014) برای گروه شناختی رفتاری و پروتکل درمانی اکت (گای میدوز، 2014) برای گروه پذیرش و تعهد اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با نرم افزار SPSS نسخه ۲3 صورت گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد که بعد از مداخله، هر دو روش درمان در مقایسه با گروه گواه باعث بهبود اختلال بی خوابی شدند و نتایج درمان در دوره پیگیری نیز حفظ شد (001/0 p<)؛ اما درمان پذیرش و تعهد در مقایسه با درمان شناختی رفتاری بر بهبود اختلال بی خوابی میان سالان تأثیر بیشتری داشت (001/0 p<).
نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش می توان گفت درمان شناختی رفتاری و پذیرش و تعهد در کنار سایر روش های درمانی، روش مداخله ای مناسبی برای بهبود اختلال بی خوابی میان سالان است و روانشناسان، مشاوران بالینی و درمانگران می توانند برای کاهش مشکلات بیماران دچار اختلال بی خوابی با برگزاری کارگاه های روانشناختی مانند درمان شناختی رفتاری بی خوابی و درمان پذیرش و تعهد بی خوابی به عنوان درمان های راحت، در دسترس و کم هزینه برای کمک به این افراد اقدام کنند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی–رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایت های مولانا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رشد پس از آسیب در مادران دارای کودک فلج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1397 - 1416
حوزه های تخصصی:
زمینه: اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رشد پس از آسیب مورد توجه پژوهشگران بوده و با توجه به اهمیت کاربست این دو روش در بافت کشور ایران، تشخیص درمان کارآمد تر در کاهش رشد پس از آسیب از اهمیت برخوردار است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایت های مولانا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رشد پس از آسیب در مادران دارای کودک فلج مغزی انجام شد.
روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای کودک مبتلا به فلج مغزی مراجعه کننده به مرکز توان بخشی بیمارستان فوق تخصصی فلج مغزی نورافشار و مرکز توان بخشی کارگران زعفرانیه شهر تهران در سال 1401 بودند که از میان آن ها 39 نفر با روش نمونه گیری داوطلبانه و براساس ملاک های ورود و خروج انتخاب و به روش تصادفی در 2 گروه آزمایش و 1 گروه گواه (هر گروه 13 نفر) گمارش شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه رشد پس از آسیب (تدسکی و کالهون، 1996) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS-23 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی-رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایت های مولانا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در افزایش رشد پس از آسیب و مؤلفه های آن در آزمودنی ها در مرحله پس آزمون و پیگیری اثربخش بودند (0/01 >p). و درمان شناختی-رفتاری با استفاده از تمثیل ها و حکایت های مولانا در مقایسه با مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رشد پس از آسیب اثربخشی بالاتری نشان داد
(0/05 >p).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش محتوای درمان شناختی رفتاری مبتنی بر آثار مولانا به دلیل نزدیکی با جو روانی مادرانِ دارای کودک فلج مغزی اثربخشی بیشتری بر ارتقاء رشد پس از آسیب دارد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و مصاحبه انگیزشی بر پیروی از درمان در سالمندان مبتلا به دیابت مقیم در منزل و خانه سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (مهر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
1637 - 1652
حوزه های تخصصی:
زمینه: ناتوانی در پیروی از درمان، یک مشکل بهداشتی عمومی و ویژه در درمان سالمندان مبتلا به دیابت است. بر اساس پیشینه، درمان شناختی رفتاری و مصاحبه انگیزشی هر کدام بر پیروی از درمان مؤثر است، اما در زمینه کاربرد این درمان ها و مقایسه آن ها در پیروی از درمان در جامعه مورد تحقیق شکاف پژوهشی وجود دارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر درمان شناختی رفتاری و مصاحبه انگیزشی بر پیروی از درمان سالمندان مبتلا به دیابت مقیم در خانه سالمندان و مقیم در منزل به اجرا در آمد.
روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه همراه با پیگیری بود، جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی سالمندان دیابتی مقیم در منزل و مقیم در خانه های سالمندان شهر تهران در سال 1400 بود و تعداد آن ها برابر با 15234 نفر بود. روش نمونه گیری به صورت در دسترس و شامل 75 نفر انتخاب شده و در 5 گروه 15 نفره، (60 نفر در 4 گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه) جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل؛ پرسشنامه پیروی از درمان (سید فاطمی،1970)، پروتکل های درمان شناختی رفتاری (یونک و همکاران، 2011) و مصاحبه انگیزشی (میلر و رولینک، 2019) بود. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون بون فرونی و برنامه SPSS تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان دادکه دو شیوه مداخله درمان شناختی رفتاری و مصاحبه انگیزشی بر نمرات پیروی از درمان در پس آزمون اثر معنی دار داشت. اثر گروه با توجه به سطوح زمان اندازه گیری متفاوت بود. مداخله آزمایشی منجر به تغییراتی در گروه آزمایش شده که 47/0 کل تغییرات ناشی از عمل آزمایشی بوده است (01/0 p<). با توجه به اینکه میانگین گروه مصاحبه انگیزشی از درمان شناختی رفتاری بیشتر بود، مصاحبه انگیزشی در افزایش پیروی از درمان سالمندان مبتلا به دیابت مقیم در خانه سالمندان و مقیم در منزل مؤثرتر بود.
نتیجه گیری: با هر دو درمان شناختی رفتاری و مصاحبه انگیزشی، می توان پیروی از درمان را در سالمندان مبتلا به دیابت مقیم در خانه سالمندان و مقیم در منزل بهبود داد. یافته های مذکور می تواند برای انتخاب نوع درمان، یاریگر درمانگران باشد.
اثربخشی آموزش درمان شناختی _ رفتاری بر دلزدگی زناشویی در زوجین متقاضی طلاق شهر فیروزآباد
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تأثیر آموزش درمان شناختی _ رفتاری بر دلزدگی زناشویی در زوجین متقاضی طلاق شهر فیروزآباد انجام شد. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه زوجین متقاضی طلاق در سه ماهه اول سال 1400 بود که به مشاوره قبل طلاق ارجاع داده می شوند را تشکیل داد. نمونه پژوهش از میان مراجعان به مرکز مشاوره دادگستری شهر فیروزآباد انتخاب شد. روش نمونه گیری به شیوه در دسترس بود و به منظور اجرای پژوهش 30 نفر در 2 گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) به صورت هدفمند یا مبتنی بر هدف قرار گرفت. سپس در پایان مداخله، پس آزمون از گروه آزمایش و گروه کنترل با استفاده از دلزدگی زناشویی پاینز (1996) سنجش صورت گرفت و داده ها جمع آوری شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که گروه آزمایش پس از دریافت مداخله کاهش دلزدگی زناشویی را تأیید کرده بودند. یعنی درمان شناختی رفتاری بر دلزدگی زناشویی در زوجین متقاضی طلاق شهر فیروزآباد تاثیر معنی داری دارد.
بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نشخوار فکری، انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی
حوزه های تخصصی:
افسردگی اساسی اختلال روانی ناتوان کننده ای است که به عنوان یکی از اختلالات شایع روانپزشکی مطرح شده است. روش های درمانی متعددی برای کمک به افراد دارای این اختلال طراحی شده است که یکی از آنها درمان شناختی رفتاری می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نشخوارفکری، انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پژوهش پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر بیماران مبتلا به افسردگی اساسی مراجعه کننده به مرکز مشاوره همراز در شهرستان مشکین شهر در سال 1401 بود. نمونه مورد مطالعه 30 بیمار مبتلا به افسردگی اساسی است که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به روش تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه گمارده شدند. ابزارهای گردآوری داده ها پرسشنامه نشخوارفکری (هوکسما و مارو، 1991)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و واندروال، 2010) و پرسشنامه تنظیم هیجان (گراس و جان، 2003) بود. برای گروه آزمایش، درمان شناختی رفتاری بر اساس پروتکل درمانی بک (1399) در 8 جلسه 45 دقیقه ای، هفته ای دو بار برگزار شد. بیماران گروه کنترل تا پایان مرحله پس آزمون هیچ مداخله روانشناختی دریافت نکردند. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معنی داری بین میزان نشخوارفکری، انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجان دو گروه پس از اعمال مداخله درمان شناختی رفتاری به وجود آمد (01/0>P). در نتیجه، درمان شناختی رفتاری می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر در کاهش نشخوارفکری، افزایش انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی تاثیر درمان پذیرش و تعهد و درمان شناختی ، برافسردگی و کیفیت زندگی مبتلایان بدرد کمر مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
97 - 113
حوزه های تخصصی:
اهداف : در میان دردها ی مزمن ، کمر درد مزمن یکی از فراگیر ترین انواع درد است . در این تحقیق مقایسه اثر بخشی درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در بیماران مبتلا به کمر درد مزمن بر افسردگی و کیفیت زندگی مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش: تحقیق حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون ، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه شاهد است. جامعه آماری متشکل از بیماران نظامی دارای کمر درد مزمن در شهر تهران بود. جمعیت نمونه تحقیق شامل ۴۵ ( هرگروه۱۵ نفر) نفربه روش تصادفی هدفمند انتخاب و در گروه ها قرار داده شده اند. مداخله درمانی برای گروه اول درمان شناختی رفتاری و برای گروه دوم درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بود و برای گروه کنترل هیچ آموزشی در نظر گرفته نشد. پرسشنامه های اطلاعات جمعیت شناختی ، افسردگی و کیفیت زندگی استفاده شد. داده ها بر اساس آمار توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها : در دو گروه آزمایشی میانگین (انحراف معیار) در پس آزمون و پیگیری افسردگی کاهش یافت و کیفیت زندگی افزایش یافت اما در گروه گواه میانگین (انحراف معیار) در پس آزمون و در پیگیری تفاوت نداشت.نتیجه گیری : درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش در کاهش افسردگی و افزایش کیفیت زندگی اثربخش بوده اند اما تفاوت معنی داری بین این دو روش مشاهده نشد (P>0/05) بررسی در مرحله پیگیری نیز ماندگار بود. اما بین دو روش آزمایشی با گروه گواه تفاوت معنا دار بود( (P<0/001).
مقایسه اثربخشی مداخله تلفیقی درمان طرحواره و ذهن آگاهی با طرحواره درمانی و مداخله شناختی رفتاری بر علائم وسواس در زنان دارای نشانگان وسواس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
153 - 166
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف، مقایسه اثربخشی مداخله تلفیقی درمان طرحواره و ذهن آگاهی با طرحواره درمانی و مداخله شناختی رفتاری بر علائم وسواس در زنان دارای نشانگان وسواس انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با گروه پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان مبتلا به اختلال وسواس مراجعه کننده به کلینیک (ندای آگاهی و ذهن پویا) شهر تهران در پاییز و زمستان 1400 بود که با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 60 نفر انتخاب و به طور تصادفی به 3 گروه مداخله به روش مدل تلیفی درمان طرحواره و ذهن آگاهی، طرحواره درمانی و مداخله شناختی رفتاری و 1 گروه کنترل، تقسیم شدند. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه وسواس اجباری (ییل براون، 1989) انجام پذیرفت و از آزمون تحلیل واریانس اندازه های تکرار شده با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد که روش (درمان های مداخله تلفیقی درمان طرحواره و ذهن آگاهی، طرحواره درمانی و مداخله شناختی رفتاری در مقایسه با گروه کنترل) بر نمرات افکار وسواسی تاثیر داشته اند. همچنین نتایج نشان می دهد در مؤلفه رفتارهای اجباری مداخله تلفیقی درمان طرحواره و ذهن آگاهی در مقایسه با طرحواره درمانی و مداخله شناختی رفتاری تاثیر بیشتری داشته است. همچنین هر سه گروه درمانی در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنادار دارند. این نتایج بیانگر مزایای احتمالی ترکیب درمان طرحواره با تکنیک های ذهن آگاهی برای دستیابی به نتایج درمانی بهتر در زنان دارای نشانگان وسواس می باشد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و طرحواره درمانی بر تنظیم هیجانی و تاب آوری مادران دارای کودکان با اختلال بیش فعالی/کمبود توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و طرحواره درمانی بر تنظیم هیجانی و تاب آوری مادران دارای کودکان با اختلال بیش فعالی/کمبود توجه انجام شد. روش و مواد: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دارای کودکان بیش فعالی-نقص توجه 3 تا 7 ساله شهر تهران در سال 1402 تشکیل دادند، که از بین آن ها، 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش درمان شناختی رفتاری به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای و گروه آزمایش طرحواره درمانی 12 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه تنظیم هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006) و تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت بین طرحواره درمانی و گروه درمان شناختی رفتاری در سطح 05/0 برای مؤلفه های تمرکز مجدد مثبت وارزیابی مجدد مثبت معنی دار می باشد بنابراین با توجه به میانگین های مرحله پس آزمون می توان گفت روش طرحواره درمانی تاثیر معنادار بیشتری بر تغییر مؤلفه های تمرکز مجدد مثبت و ارزیابی مجدد مثبت نسبت به گروه درمان شناختی رفتاری داشته است. همچنین نتایج نشان داد تفاوت بین طرحواره درمانی و درمان شناختی رفتاری در سطح 05/0 برای تاب آوری معنی دار می باشد بنابراین با توجه به میانگین های مرحله پس آزمون می توان گفت طرحواره درمانی نسبت به گروه درمان شناختی رفتاری تاثیر معنادار بیشتری بر تغییر تاب آوری داشته است. همچنین پژوهش حاضر نشان داد که درمان شناختی رفتاری و طرحواره درمانی در مرحله پیگیری می تواند باعث بهبود متغیرهای پژوهش در مادران دارای کودکان با اختلال بیش فعالی/کمبود توجه شود. نتیجه گیری: این مطالعه تاثیر قابل توجه طرحواره درمانی بر درمان شناختی رفتاری در بهبود تنظیم هیجانی و تاب آوری در مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/کمبود توجه را نشان می دهد. یافته ها نشان می دهد که هر دو روش درمانی مفید هستند، اما طرحواره درمانی بهبود بیشتری در متغیرهای اندازه گیری شده دارد که در طول زمان نیز پایدار می ماند.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی با محوریت مدیریت خشم بر افکار خودکشی در دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
179 - 188
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی با محوریت مدیریت خشم بر افکار خودکشی در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهرستان چابهار می باشد. روش شناسی: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهرستان چابهار در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ بود. نمونه ای به حجم ۳۰ نفر از دانش آموزان پسر که در پرسشنامه افکار خودکشی بک (۲۰۰۴) نمرات بالاتری کسب کرده بودند، به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (هر کدام ۱۵ نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت ده جلسه تحت آموزش درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی با محوریت مدیریت خشم قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه افکار خودکشی بک (۲۰۰۴) استفاده شد و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس و نرم افزار SPSS 22 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که میانگین نمرات افکار خودکشی در دانش آموزان گروه آزمایش در مرحله پس آزمون نسبت به گروه گواه تفاوت معناداری داشت (p < 0.01). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی با محوریت مدیریت خشم می تواند در کاهش افکار خودکشی دانش آموزان مؤثر باشد.
مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر طرحواره ظاهر در زنان چاق فاقد رژیم تغذیه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر طرحواره ظاهر در زنان چاق فاقد رژیم تغذیه بود.
روش: طرح پژوهشی شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان با شاخص توده بدنی بالای 30 مراجعه کننده به کلینیک تغذیه و درمان چاقی نور در شهر ری در سال 1400 بود. حجم نمونه شامل 45 نفر (30 نفر گروه های آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه جایدهی شدند. برای گروه آزمایش اول، درمان شناختی رفتاری و برای گروه آزمایش دوم، درمان گروهی پذیرش و تعهد اجرا شد در حالیکه گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه طرحواره ظاهری (کش،ملنیک و هاربوسکی، 2004) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گبری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو درمان بر کاهش طرحواره ظاهر، زنان چاق فاقد رژیم تغذیه اثر داشته اند (001/0P<) و تغییر نمرات در مرحله پیگیری پایدار بود
نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده می توان نتیجه گرفت که گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب بهبود طرحواره ظاهر در زنان چاق فاقد رژیم تغذیه می شود.
مقایسه تنظیم رغبت بر اساس آموزه زهد اسلامی و درمان شناختی رفتاری بر افزایش سلامت عمومی
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال اول زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱
110 - 135
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی کارآمدی الگوی تنظیم رغبت در اسلام (مبتنی بر مفهوم زهد) به عنوان الگویی شناختی- هیجانی برای افزایش سلامت روان در مقایسه با درمان شناختی- رفتاری بود. الگوی تنظیم رغبت در قالب پروتکل برای مداخله بالینی طراحی شد. نمونه آماری از میان مراجعان به دو مرکز درمانی مرکز مشاوره مؤسسه امام خمینی و دانشگاه قرآن و حدیث انتخاب شدند. نمونه از میان افرادی انتخاب شدند که بر اساس مصاحبه بالینی (DSM5)، اضطراب تعمیم یافته داشتند. برای پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، از پرسش نامه سلامت عمومیGHQ استفاده شد. مراجعان، به دو گروه تقسیم شدند. گروه های کاربندی پروتکل درمانی خود را طی هشت هفته دریافت کردند و با گروه کنترل مقایسه شدند. مقایسه سه گروه از طریق مدل آماری کواریانس و اندازه های مکرر تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که گروه تنظیم رغبت در مقایسه با گروه شناختی- رفتاری و گروه کنترل، در افزایش سلامت عمومی تأثیر بیشتری داشت.
اثر درمان شناختی رفتاری بر علائم اختلال نقص توجه و بیش فعالی در مردان مبتلا به اختلال مصرف مواد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلالات مصرف مواد یکی از علل اصلی عوارض و مرگ ومیر در سراسر جهان است. بااین حال اطلاعات کمی در مورد اثربخشی درمان برای بیماران مبتلابه هر دو بیماری وجود دارد. همچنین درمان دارویی استاندارد عمدتاً پیامدهای منفی را نشان داده است. این پژوهش باهدف تعیین اثر درمان شناختی رفتاری بر علائم اختلال نقص توجه و بیش فعالی در مردان مبتلابه اختلال مصرف مواد بود. مواد و روش ها: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح تحقیق پیش آزمون پس آزمون با گروه های تجربی و گواه می باشد. جامعه آماری تحقیق را افراد مبتلابه اختلال مصرف مواد با نشانه های اختلال نقص توجه و بیش فعالی مراجعه کننده به کلینیک های منطقه 10 شهر تهران تشکیل دادند. روش نمونه گیری هدفمند بوده که بر اساس معیارهای ورود به تحقیق 30 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از فرم مشخصات بالینی فردی، مصاحبه بالینی ساختاریافته (SCID-V)، پرسشنامه مقیاس خود گزارشی اختلال نارسایی توجه و فزون کنشی بزرگ سالان وکسلر و همکاران (ASRS)، استفاده شد. در این پژوهش تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش انجام گرفت، بخش اول اختصاص به یافته های توصیفی داشت که در این بخش شاخص هایی نظیر میانگین، انحراف معیار، درصد و فراوانی استفاده شد. بخش دوم مربوط به یافته های استنباطی بود که در این قسمت تحلیل کوواریانس تک متغیره در داده های کمی استفاده شد در برنامه آماری SPSS نسخه 26 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که پس از کنترل اثر پیش آزمون، تفاوت نمره های پیش آزمون- پس آزمون دو گروه برای متغیرهای نقص توجه و فزون کنشی معنادار است و میانگین نمره های گروه آزمایش در متغیر نقص توجه و فزون کنشی نیز به طور معناداری کمتر از گروه کنترل است (05/0>P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نقص توجه و فزون کنشی مردان مبتلابه اختلال مصرف مواد می باشد.
مقایسه اثربخشی روان درمانی انگیزشی و درمان شناختی-رفتاری بر خود ناتوان سازی تحصیلی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
329 - 340
حوزه های تخصصی:
هدف: خود ناتوان سازی تحصیلی نقش مهمی در سایر متغیرهای تحصیلی دارد. بنابراین، هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی روان درمانی انگیزشی و درمان شناختی رفتاری بر خودناتوان سازی تحصیلی در نوجوانان بود.روش شناسی: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آن همه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر قاین در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 45 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی جایگزین شدند. هر یک از گروه های آزمایش به تفکیک 10 جلسه 90 دقیقه ای با روش های روان درمانی انگیزشی و درمان شناختی رفتاری آموزش دیدند و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش ماند. ابزار پژوهش پرسشنامه خودناتوان سازی تحصیلی شوینگر و استینسمر-پلستر (2011) بود که در مراحل پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و آزمون تی مستقل در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که هر دو روش روان درمانی انگیزشی و درمان شناختی رفتاری باعث کاهش خودناتوان سازی تحصیلی در نوجوانان شدند و اثربخشی روان درمانی انگیزشی در مقایسه با درمان شناختی رفتاری در کاهش خودناتوان سازی تحصیلی در نوجوانان بیشتر بود (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه بهره گیری از هر دو روش مداخله روان درمانی انگیزشی و درمان شناختی رفتاری به ویژه روش روان درمانی انگیزشی در کاهش خودناتوان سازی تحصیلی ضروری است. بنابراین، مشاوران و روانشناسان می توانند از روش روان درمانی انگیزشی در کنار سایر روش های موثر جهت کاهش خودناتوان سازی تحصیلی استفاده نمایند.