مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
درمان شناختی رفتاری
حوزه های تخصصی:
مقدمه:مشکلات کنشهای جنسی یکی از عوارض روانشناختی هیسترکتومی است که می تواند تهدیدی برای زنگی مشترک باشد. هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثر بخشی درمان شناختی رفتاری بر اختلالات جنسی متعاقب هیسترکتومی در زنان مراجعه کننده به بیمارستان بعثت سنندج می باشد. مواد و روشها: این پژوهش مداخله ای از نوع قبل و بعد با گروه کنترل و آزمایش بود. جامعه آماری شامل زنان که در طی یک سال در بیمارستان بعثت سنندج تحت عمل جراحی هیسترکتومی قرار گرفته بودند.تعداد نمونه 60 نفر بوده و30 نفر از آنان به صورت تصادفی به عنوان گروه کنترل و 30 نفر به عنوان گروه آزمایش مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین بعد از درمان شناختی انجام شده ابزار اندازه گیری پرسشنامه FSFI جهت بررسی عملکرد جنسی زنان استفاده شد. یافته ها:نتایج نشان داد که آموزش CBT تاثیر معنی داری p<_0001 بر نقص عملکرد جنسی داشته است. نتیجه گیری: نتایج نشان داذ که درمان شناختی رفتاری بر میزان رضایت مندی جنسی زنان تاثیر مثبت داشت. اما در میزان درد جنسی تاثیری نداشت.
مقایسه کارآمدی درمان فراشناختی و درمان شناختی-رفتاری در کاهش باورهای فراشناختی، باورهای آمیختگی، علایم توقف و باورهای کنترل/خطر در بیماران وسواس شست شو
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به ماهیت پیچیده و نشانگان متنوع اختلال وسواسی- اجباری، درمان های متفاوتی برای این اختلال استفاده می شود. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه کارآمدی دو درمان شناختی- رفتاری و فراشناختی در کاهش باورهای فراشناختی، آمیختگی، نشانگان توقف درونی و باورهای کنترل/خطر بود. روش: به این منظور 6 بیمار زن مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری از نوع شست وشو بر اساس معیار تشخیصی و آماری SCID انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه درمان فراشناختی و شناختی- رفتاری قرار گرفتند. بیماران هر دو گروه به مدت 12 جلسه یک ساعته درمان های مربوط به خود را دریافت نمودند . ابزارهای پژوهش شامل سیاهه وسواسی - اجباری ( OCI-R )، پرسشنامه نشانه های توقف، ابزار آمیختگی فکر و پرسشنامه باورهای فراشناختی در چهار نوبت پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری اولیه و ثانویه توسط بیماران تکمیل شد و داده ها به دو صورت انفرادی و گروهی تحلیل گردید. در تحلیل انفرادی از شکل ها، تحلیل دیداری و اندازه اثر و در تحلیل گروهی داده ها از تحلیل واریانس با یک عامل بین گروهی (گروه های درمانی) و یک عامل درونی (زمان آزمون ها) استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان فراشناختی در کاهش باورهای فراشناختی، باورهای آمیختگی و نشانه های توقف درونی مؤثرتر از درمان شناختی رفتاری عمل کرده است و درمان شناختی رفتاری در کاهش باورهای کنترل/خطر قوی تر از درمان فراشناختی عمل می کند. نتیجه گیری: با توجه به این نتایج به نظر می رسد درمان فراشناختی درمجموع برای کاهش نشانگان وسواسی مناسب تر باشد. بااین حال، نتیجه گیری قطعی در مورد کارآمدی این درمان ها نیازمند مطالعات بیشتری است .
مقایسه اثر بخشی درمان شناختی رفتاری و درمان پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجانی و خودکارامدی زنان مبتلا به اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثر بخشی درمان شناختی رفتاری و درمان پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجانی و خودکارامدی زنان مبتلا به اضطراب اجتماعی شهر تهران بود. این پژوهش از نوع آزمایشی و طرح پیش آزمون پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل همراه با پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری حدود 1000 زن 35 25 ساله دارای اضطراب اجتماعی است که در سال 96 1395 به خانه های سلامت شهر تهران مراجعه کرده بودند. از طریق نمونه گیری خوشه ای و با توجه به نمره برش پرسشنامه ها، ملاکهای ورود و خروج و مصاحبه ساختاریافته به منظور تشخیص قطعی اضطراب اجتماعی، تعداد 45 زن انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه (درمان شناختی رفتاری، درمان پذیرش و تعهد و کنترل) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش عبارت است از مصاحبه ساختار یافته، سیاهه اضطراب اجتماعی کانور (2000)، پرسشنامه تنظیم هیجانی (2001) و پرسشنامه خودکارامدی شرر (1982). هر یک از گروه های آزمایش دوازده جلسه تحت درمان شناختی رفتاری و درمان پذیرش و تعهد قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد هر دو درمان در بهبود تنظیم هیجانی و خودکارامدی موثر بوده است (p<0/01)؛ ولی درمان پذیرش و تعهد در مقایسه با درمان شناختی رفتاری در افزایش تنظیم هیجانی و خودکارامدی در پس آزمون و پیگیری برتری داشته است (p<0/01)؛ بنابراین درمان پذیرش و تعهد در بهبود مشکلات روانشناختی زنان و هم چنین ارتقای سلامت روان آنان کمک بسزایی کرده است.
مقایسه اثربخشی دو درمان شناختی رفتاری و تعاملی مادر-کودک بر میزان اضطراب کودکان دارای مادر تحت درمان متادون(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف اضطراب از رایج ترین اختلالات دوران کودکی به شمار می آید. الگوهای تعاملی جدید نقش بسزایی در درمان کودک مضطرب ایفا می کند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی میزان اثربخشی دو روش درمان شناختی رفتاری مبتنی بر کودک و رویکرد تعاملی مادر کودک بر شاخص اضطراب کودکان دارای مادر تحت درمان متادون صورت پذیرفت. مواد و روش ها بدین منظور و در قالب طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری شش ماهه از میان خانواده های دو والد دارای مادر تحت درمان متادون مراجعه کننده به دو کلینیک درمان متادون در تهران، هفتاد و پنج مادر و کودک به گونه ای هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه درمان شناختی رفتاری کودک، درمان تعاملی مادر کودک و گروه کنترل قرار گرفتند. این درمان ها به مدت هشت جلسه هفتگی به دو گروه آزمایش ارائه شد و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. سطح اضطراب کودکان در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با مقیاس اضطراب اسپنس ارزیابی شد و داده های حاصل با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 19 و به کمک آزمون های کای اسکوئر، تی مستقل و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نتایج نشان داد هر دو درمان مذکور در پس آزمون نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر شاخص اضطراب اعمال کردند (0/001 >P )، اما بین اثربخشی دو درمان مذکور تفاوت معناداری مشاهده نشد (0/65 ). همچنین اثربخشی درمان های مذکور تا مرحله پیگیری حفظ نشد (0/05 ). نتیجه گیری یافته های مذکور گویای سودمندی درمان های شناختی رفتاری بر نشانگان اضطراب در کودکان است. این یافته ها ضمن یاری رساندن در تبیین سبب شناسی نشانگان اضطراب در کودکان، می تواند در طرح ریزی مداخلات پیشگیرانه امیدبخش باشد؛ هر چند مطالعات کنترل شده بیشتری در این زمینه نیاز است.
درمان شناختی- رفتاری بر وضوح خودپنداره، افسردگی، اضطراب و استرس، و عزت نفس در دانشجویان دارای نشانگان ضربه عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
131 - 146
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر وضوح خودپنداره، افسردگی، اضطراب و استرس، و عزت نفس در دانشجویان دارای نشانگان ضربه عشق بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق دانشجویان دختر و پسر دانشگاه خلیج فارس بودند. نمونه تحقیق 30 دانشجوی مبتلا به نشانگان ضربه عشق بود که به شیوه تصادفی ساده از بین 47 دانشجوی دارای نشانگان ضربه عشق انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. بمنظور سنجش متغیرها از پرسشنامه ضربه عشق راس، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس ((DASS-21، پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ و مقیاس وضوح خودپنداره کمپل و همکاران استفاده شد. گروه آزمایش، در 11 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله گروهی درمان شناختی-رفتاری قرار گرفت و گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در متغیر افسردگی، استرس و عزت نفس وجود دارد. اما در وضوح خودپنداره تفاوت معناداری مشاهده نشد. این تحقیق نشان داد که درمان شناختی رفتاری می تواند درمان مناسبی برای کاهش مشکلات هیجانی و بهبود عزت نفس در افراد دچار نشانگان ضربه عشق باشد.
اثر بخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی با محوریت مدیریت خشم بر مهار خشم دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره پنجم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۷)
159-168
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: خشم در کودکان و نوجوانان یکی از هیجانات شایع و مخرب است که باعث بروز مشکلات شناختی و رفتاری گوناگونی در آنان می شود و تهدیدی برای سلامت روان کودکان و نوجوانان است. هدف پژوهش حاضر تأثیر درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی با محوریت مدیریت خشم بر مهار خشم دانش آموزان پسر بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه انجام شد. نم ونه مورد مطالعه شامل 30 نفر از دانش آموزان پسر10 تا 14 ساله شهر چابهار در سال تحصیلی 96-97 بود که در پرسشنامه بیان حالت – صفت خشم اسپیلبرگر (1999)، نمرات بالاتری کسب کرده بودند. این افراد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی با محوریت مدیریت خشم قرار گرفتند و گروه گواه در این فاصله، هیچ گونه آموزشی را دریافت نکرد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی با محوریت مدیریت خشم بر مؤلفه های مهار خشم، اثربخشی معناداری دارد؛ بدین معنا که میانگین نمرات گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به گروه گواه به طور معناداری کاهش پیدا کرده است (0/01 p< ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی به خاطر تأکید ویژه ای که بر تجربه و برون ریزی مستقیم هیجان ها دارد، می تواند باعث مهار و کاهش مؤلفه های خشم شود.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی رفتاری بر علائم اختلال خوردن در بیماران 16-23 سال مبتلا به پر اشتهای روانی با توجه به پیوند والدینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلالات خوردن از بیماری های روانی مزمن و رو به رشد است. یکی از انواع فرعی اختلال خوردن پر اشتهای روانی است که به موجب آن، فرد بین رژیم گرفتن افراطی و پرخوری شدید در نوسان است. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی و رفتاری بر علائم اختلال خوردن در بیماران پر اشتهای روانی با توجه به پیوند والدینی بوده است. روش کار و مواد این پژوهش بدین شرحند: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل بیماران دارای اختلال خوردن مراجعه کننده به مراکز مشاوره و کلینیک های روان درمانی درمانی شهر تهران است که در رده سنی 16 الی 23 سال قرار دارند. تعداد بیماران دارای پرونده پزشکی 72 نفر بوده است. بعد از غربالگری، تعداد 39 بیمار با توجه به تشخیص روانپزشک و ملاک های تشخیصی و آماری اختلالات روانی به روش در دسترس انتخاب شدند. بیماران در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل با توجّه به سن و تعداد رفتار جبرانی نامناسب در هفته همتاسازی شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه (1- پیوند والدینی 2- سیاهه اختلال خوردن و 3- طرحواره های یانگ) و مصاحبه تشخیصی بر اساس ملاک های تشخیص اختلال خوردن و تشخیص روان پزشک بود. یافته های این پژوهش از این قرارند: طرحواره درمانی نسبت به درمان شناختی رفتاری در کاهش علائم اختلال خوردن در بیماران دارای پیوند بیش حمایت گر نسبت به مراقبت کم در مؤلّفه نارضایتی از بدن دارای اثربخشی و ماندگاری بیشتری بوده است. (05/0 > 001/0: p ; 430/0= f ) . نتیجه این پژوهش این است که بیمارانی با پیوند والدینی بیش حمایت گر به طرحواره درمانی بهتر پاسخ داده- اند، از این رو به درمانگران توصیه می شود که رویکرد طرحواره را با رویکرد های سیستمی و روابط شیء به صورت تلفیقی به کار گیرند .
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی رفتاری بر تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه در بیماران 16 تا 23 سال مبتلا به پراشتهای عصبی با توجه به پیوند والدینی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: برطبق گزارش سازمان جهانی بهداشت، اختلال خوردن از چالش برانگیزترین بیماری های دوران نوجوانی با شیوع رو به گسترش است. هدف: مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی رفتاری بر بهبود طرحواره های ناسازگار اولیه در بیماران پراشتهای عصبی با توجه به پیوند والدینی بوده است. روش: آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون ، پیگیری با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل بیماران دارای اختلال خوردن مراجعه کننده به مراکز روانپزشکی شهر تهران در رده سنی ۱۶ تا ۲۳ سال می باشد. روش نمونه گیری به صورت هدفمند بوده است. در غربالگری صورت گرفته ۳۹ بیمار پراشتهای عصبی نشخیص داده شد، در نهایت بیماران در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل همتا سازی شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه(پیوند والدینی و طرحواره یانگ) و مصاحبه تشخیصی بر اساس ملاک های تشخیص اختلال خوردن و تشخیص روان پزشک می باشد. یافته ها: بیماران در حوزه بریدگی و طرد، خود گردانی و عملکرد مختل دارای بیشترین مشکل بوده اند.، اما در حوزه گوش به زنگی، دیگر جهت مندی و محدودیت های مختل آسیب پذیری کمتری داشتند. همچنین درمان طرحواره نسبت به درمان شناختی رفتاری دارای اثر بخشی و ماندگاری بالاتری در بیماران دارای پیوند والدینی بیش حمایت گر بوده است. نتیجه گیری: یافته های بدست آمده از پژوهش می تواند در سبب شناسی اختلال پراشتهایی عصبی مبتنی بر نقش خانواده در این اختلال مهر تایید بزنیم.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۲
93 - 111
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری (الگوی بورکوک) و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش علائم و نشانه ها و مولفه های شناختی اختلال اضطراب فراگیر انجام گرفته است. پژوهش فوق یک مطالعه تجربی دارای گروه مقایسه همراه با گمارش تصادفی، پیش آزمون- پس آزمون و پی گیری 4 ماهه است. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر شهر تهران است که دارای فرزند دختری در مقطع ابتدایی باشند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند است بدین صورت که از کلیه مدارس ابتدایی دخترانه شهر تهران، چندین مدرسه به شیوه هدفمند انتخاب شده و از مادران دانش آموزان خواسته شد تا پرسشنامه 7 سوالی اختلال اضطراب فراگیر را تکمیل نمایند. از آن دسته از مادرانی که در پرسشنامه مذکور نمره بالاتر از 7 (نقطه برش) بدست آورده ( 91 نفر) و سپس بوسیله مصاحبه ساختار یافته، مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر تشخیص داده شده بودند (32 نفر) خواسته شد تا در پژوهش شرکت نمایند. در این پژوهش از مقیاس 7 سوالی اختلال اضطراب فراگیر ، پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا و مقیاس چرا نگرانی به منظور سنجش استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که بین اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش علائم و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و نگرانی در مرحله پس آزمون و پی گیریتفاوت معناداری مشاهده نشد. این در حالی است که اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر باورهای مثبت درمورد نگرانی به صورت معناداری بیشتر از درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بوده است. بنابراین از نتایج پژوهش فوق اینگونه استنباط می شود که هر دو روش توانسته اند اثربخشی معناداری بر کاهش علائم و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و برخی از مولفه های های این اختلال داشته باشند.
اثر بخشی درمانگری شناختی رفتاری بر میزان وسوسه، نگرش و سازش پذیری معتادان به شیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش درمان شناختی- رفتاری بر وسوسه، نگرش و سازش پذیری معتادین به شیشه بود. روش: در این طرح آزمایش با اندازه گیری مکرر ترکیبی، پس از مصاحبه با روان پزشک و اجرای آزمون مصاحبه بالینی ساخت یافته برای اختلالات شخصیت و در نظر گرفتن جوانب ریزش، تعداد 36 بیمار با تشخیص وابستگی به شیشه به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه اختصاص داده شدند. همه آزمودنی ها، قبل از شروع درمان (مرحله پایه) و 90 روز پس از پایان درمان(پیگیری) با استفاده از فرم ثبت روزانه وسوسه پرسشنامه بهر هیجانی بار-اُن و نگرش نسبت به مواد، مورد مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 12 جلسه دو ساعته به صورت انفرادی تحت آموزش قرار گرفت. از طریق خودسنجی در شروع هر جلسه درمانی دفعات لغزش، وسوسه و پرهیز(خویشتن داری) آنها سنجیده شد. آزمودنی های گروه آزمایش در جلسه ششم و دوازدهم نیز پرسشنامه های پژوهش سنجیده شدند. از طریق خودسنجی در شروع هر جلسه درمانی دفعات وسوسه آنها سنجیده شد. گروه کنترل در این مدت درمان روان شناختی دریافت نکرد. داده ها به کمک آزمون t همبسته، روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش از وجود تفاوت معنادار بین میانگین ها در کلیه مراحل مداخله و بین مراحل خط پایه و پیگیری دارد و در آزمون فرضیه ها دو گروه آزمایشی و کنترل، از نطر توانایی تحمل استرس، سازش پذیری و سطح اضطراب تفاوت معنادار دارند. نتیجه گیری: درمان شناختی رفتاری بر کاهش وسوسه، تغییر نگرش و افزایش سازش پذیری معتادین موثر است.
اثربخشی بسته تلفیقی درمان شناختی - رفتاری و آموزش مبتنی بر فراشناخت در کاهش وابستگی به شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: وابستگی به شبکه های اجتماعی مجازی توأم با پیامدهای منفی روانشناختی و غیرروانشناختی است؛ اما آیا تلفیق درمان شناختی -رفتاری و آموزش مبتنی بر فراشناخت می تواند نقش مؤثری در کاهش این وابستگی داشته باشد؟ هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تلفیق درمان شناختی - رفتاری و آموزش مبنتی بر فراشناخت در کاهش وابستگی به شبکه های اجتماعی مجازی است. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه وابستگی به شبکه های اجتماعی مجازی (صادق زاده، احدی، درتاج و منشئی، 1397) است. در پژوهش حاضر با استفاده از نمونه گیری در دسترس از بین دانش آموزانی که نمره بالایی در وابستگی به شبکه های اجتماعی کسب کردند 30 نفر داوطلب به طور تصادفی به دوگروه آزمایشی و گواه تقسیم گردیدند. گروه آزمایش از دوازده جلسه ی آموزشی بر اساس یک پروتوکل محقق ساخته (1397) بهره بردند. یافته ها: نتایج تحلیل آماری نشان داد که گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه میانگین نمرات کمتری در مقیاس وابستگی به شبکه های اجتماعی کسب کرده اند که این تفاوت (آلفای 0/05) معنادار تشخیص داده شد. نتیجه گیری: بر این اساس می توان گفت که بسته تلفیقی پژوهش حاضر اثربخش واقع شده و می تواند راهگشای مشاورین، اولیا و سیاست گذاران آموزشی در کاهش وابستگی به شبکه های اجتماعی مجازی باشد.
اثربخشی آموزش شناختی رفتاری گروهی بر بهبود علائم پسآسیبی، کیفیت زندگی، عزت نفس و رضایت زناشویی زنان مواجهشده با خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی بر کاهش علائم پس آسیبی، افزایش رضایت زناشویی، افزایش کیفیت زندگی و افزایش عزت نفس زنان موردخیانت واقع شده صورت گرفت. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرحپیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه موردمطالعه، همه زنان خیانت دیده مراجعه کننده به کلینیک درمانی شهر شیراز بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس ۳۰ نفر که بیشترین نمره را در آزمون تشخیصی PTSD(پرسش نامه مقیاس می سی سی پی) داشتند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به طور برابر (۱۵ نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 11 جلسه، تحت درمان شناختی رفتاری قرارگرفتند. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از روش آماری کوواریانس تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد نشانه های اختلال پس از سانحه کاهش و رضایت زناشویی، کیفیت زندگی و عزت نفس در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافت (001/0p
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش میزان علائم اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
177 - 196
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری ودرمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به شیوه گروهی بر کاهش میزان علایم اضطراب اجتماعی در دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. این مطالعه یک طرح نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش 45 دانشجوی مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود که با روش نمونه گیری در دسترس [1] انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند و به پرسشنامه اضطراب اجتماعی [2] به منظور ارزیابی میزان اضطراب اجتماعی قبل از شروع مداخله و پس از آن پاسخ دادند. نتایج پس از تجزیه و تحلیل با استفاده از آزمون کواریانس نشان داد که تفاوت معناداری میان گروه کنترل و دو گروه آزمایش وجود داشت و هر دو درمان شناختی رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش میزان علایم اضطراب اجتماعی در دانشجویان اثربخش بودند و اگرچه میزان اثربخشی رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بیش از درمان شناختی رفتاری بود، اما این میزان تفاوت از نظر آماری معنادار نبود. یافته های پژوهش نشان می دهند که دو شیوه درمانی در کاهش علایم اضطراب اجتماعی اثربخش هستند و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند جایگزین مناسبی برای درمان شناختی رفتاری در درمان اختلال اضطراب اجتماعی باشد.
اثربخشی مداخله شناختی رفتاری در بیماران مبتلا به اختلال وسواس بی اختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین میزان اثربخشی درمان شناختی رفتاری در درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواس بی اختیاری انجام شده است. روش پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. از میان 62 فرد مبتلا به اختلال وسواس بی اختیاری مراجعه کننده به کلینیک، 10 نفر به گروه آزمایش و 10 نفر به گروه گواه اختصاص یافتند. مداخله شناختی رفتاری برای گروه آزمایش انجام و سپس بیماران توسط سیاهه وسواس بی اختیاری مادزلی (هاجسون و راچمن، 1977) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان دادند میانگین نمره های وسواس در گروه آزمایش به طور معناداری نسبت به گروه گواه کاهش یافته است و از نمره خرده مقیاس شدّت نشانه ها در طول درمان کاسته شد (01/0(P<. بدین ترتیب می توان دریافت درمان شناختی رفتاری در کاهش نشانه های بیماران مبتلا به اختلال وسواس بی اختیاری مؤثر است.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان محور و درمان شناختی رفتاری بر انسجام خانوادگی و رضایت زناشویی همسران جانباز شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هفدهم زمستان (بهمن) ۱۳۹۷ شماره ۷۱
823-829
حوزه های تخصصی:
زمینه: بهبود رضایت زناشویی و انسجام خانواده جانبازان به دلیل هشت سال دوران جنگ و مشکلات جسمی و روانی آنان از اهمیت بالایی برخوردار است. تحقیقات اثربخشی درمان هیجان محور و درمان شناختی رفتاری را بر بهبود عملکرد خانواده در جوامع آماری مختلف اثبات کرده است. هدف: لذا این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان محور و درمان شناختی رفتاری بر انسجام خانوادگی و رضایت زناشویی همسران جانباز شهرستان خرم آباد انجام شد. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی همراه با پس آزمون و پیگیری و نمونه 60 نفر از همسران جانباز بود که به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول، 10 جلسه درمان هیجان محور و گروه آزمایش دوم، 8 جلسه درمان شناختی رفتاری دریافت کرده و گروه گواه در لیست انتظار قرار داده شد. ابزار پژوهش پرسشنامه انسجام خانواده سامانی (1381) و رضایت زناشویی انریچ (1998) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل وریانس اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: در مرحله پس آزمون هر دو مداخله به صورت معناداری باعث افزایش انسجام خانواده و رضایت زناشویی شدند (0/05< p ). در مرحله پیگیری گروه درمان هیجان محور پایداری اثر داشته، ولی نسبت به پس آزمون معنادار نمی باشد (001 > p ). نتیجه گیری: بنابراین، می توان از درمان شناختی رفتاری و درمان هیجان محور در جهت بهبود انسجام خانواده و رضایت زناشویی جانبازان استفاده نمود.
اثربخشی گروه درمانی به شیوه شناختی - رفتاری، بر شاخصه های مدل فرایند دوگانه کنار آمدن با فقدان؛ امیدواری و سلامت معنوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مطالعه اثربخشی گروه درمانی به شیوه شناختی رفتاری، بر شاخصه های مدل کنار آمدن با فقدان امیدواری و سلامت معنوی در دانشجویان سوگ دیده است. پژوهش از نوع شبه آزمایشی و طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. از دانشجویان سوگ دیده در دانشگاه محقق اردبیلی، 30 دانشجوی سوگ دیده، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از پرسش نامه امیدواری اشنایدر و پرسش نامه سلامت معنوی، به عنوان پیش آزمون پس آزمون در این پژوهش استفاده شد. داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل داده ها حاکی از آن بود که درمان شناختی رفتاری گروهی بر افزایش امیدواری و سلامت معنوی افراد سوگ دیده سودمند می باشد و بین دو گروه مورد مطالعه، تفاوت معناداری حاصل شده است (P</001). براین اساس، می توان گفت: گروه درمانی به شیوه شناختی رفتاری، در بهبود شاخصه های مدل کنار آمدن با فقدان اثربخش است و با کمک به افراد سوگ دیده، در تخلیه هیجانی و پذیرش مرگ، امیدواری و سلامت معنوی آنان را می توان افزایش دهد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری با درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در افزایش فعالیت و کاهش وزن افراد چاق مبتلا به بیماری گرفتگی عروق کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
53 - 78
حوزه های تخصصی:
مقدمه: چاقی اختلال متابولیکی و سرمنشأ مشکلات سلامتی همچون بیماری های قلبی عروقی است. هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی درمان های شناختی رفتاری و مبتنی بر ذهن آگاهی در افزایش فعالیت و کاهش وزن افراد چاق مبتلا به بیماری گرفتگی عروق کرونر قلبی بود. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشیِ، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیّه افراد چاق مراجعه کننده به کلینیک چاقی بیمارستان سینای تهران بود که هم زمان به بیماری عروق کرونری مبتلا بودند. 45 نفر با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی با درمان شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و یک گروه کنترل جای داده شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه فعالیت بدنی بک و شاخص توده بدنی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری گردآوری شد. داده ها با روش تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، اثرات درون گروهی درباره شاخص توده بدنی و فعالیت بدنی معنادار بود، اما در ارتباط با اثرات بین گروهی، گروه های آزمایش تنها در فعالیت در اوقات فراغت تفاوت معنادار داشتند. نتیجه گیری: براساس نتایج این مطالعه، می توان این طور بیان کرد که درمان شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی از طریق تغییر سبک زندگی و نیز شناخت های افراد می تواند منجر به کاهش وزن و افزایش فعالیت در افراد چاق مبتلا به بیماری های قلبی شود.
اثربخشی مداخله شناختی رفتاری خانواده محور بر انطباق خانواده و شدت اختلال وسواس بی اختیاری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی مداخله شناختی رفتاری متمرکز بر آموزش خانواده بر کاهش انطباق خانواده و شدت وسواس کودک بود. طرح پژوهش از نوع شبه تجربی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود. با استفاده از مقیاس اختلال وسواس بی اختیاری یل براون کودکان (اسکاهیل و دیگران، 1997)، 20 کودک مبتلا به اختلال وسواس بی اختیاری 8 تا 12 ساله به عنوان نمونه انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه آزمایش (10 نفر) و گواه(10 نفر) قرار گرفتند. سپس مقیاس انطباق خانواده (کالووکورسی و دیگران، 1999) و مقیاس اثر وسواس بر کودک (پیاسنتینی، برگمن، کلر و مک کراکان، 2003) اجرا شدند. سپس، کودکان و خانواده های آنها در گروه آزمایش تحت درمان 12 جلسه ای راهنمای عملی شناختی رفتاری متمرکز بر آموزش خانواده قرار گرفتند. در این بازه زمانی گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. همه مقیاس ها به عنوان پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گدفتند. نتایج نشان داد که پس از این مداخله، انطباق خانواده، شدت وسواس و اختلال درعملکرد کودکان گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه کاهش معنادار داشت. یافته های این پژوهش با روشن ساختن نقش انطباق خانواده در شدت وسواس کودکان، منجر به کاربرد بیشتر الگوی ترکیبی درمان شناختی رفتاری و آموزش خانواده در موقعیت های بالینی خواهد شد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری با هیپنوتراپی شناختی و حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد (EMDR) بر کاهش علایم استرس پس از سانحه زنان سیل زده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: حوادث طبیعی مانند سیل، یکی از تجارب مستقیم حوادث آسیب زا است که می تواند زمینه ساز اختلالات روانشناختی بوده و مستلزم اجرای مداخلات روانشناختی می باشد. از این رو، مسأله پژوهش حاضر تعیین و مقایسه مداخلات اثربخش در زمینه کاهش علایم اختلال استرس پس از سانحه است. هدف: مقایسۀ اثر بخشی درمان شناختی رفتاری با هیپنوتراپی و حساسیت زدایی از طریق حرکات چشم و پردازش مجدد بر کاهش علایم اختلال استرس پس از سانحه زنان سیل زده بود. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون چهار گروهی بود. جامعۀ آماری، شامل کلیه زنان میانسال سیل زده شهر پل دختر استان لرستان در سال 1398بود. 100 نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند و در گروه های آزمایش (3 گروه 20 نفره) و کنترل (یک گروه 20 نفره) به تصادف گمارش شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: جلسات مداخلاتی حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد ( EMDR ) شاپیرو (2001)، جلسات مداخله ای هیپنوتراپی شناختی (علاءالدین، ترجمه ارقبایی و همکاران، 1394) و مقتدر، حسن زاده، میرزاییان و دوستی (1395)، طرح درمان شناختی - رفتاری اهلرز و کلارک (2000) و اهلرز و همکاران (2005) و مقیاس خودسنجی تأثیر رویداد ( IES-R ) هوروویتز و همکاران (1987). تحلیل داده ها با روش تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی بن فرونی انجام شد. یافته ها: سه روش مداخلاتی شناختی رفتاری، هیپنوتراپی شناختی و EMDR بر کاهش اختلال استرس پس از سانحه تأثیر معنادار داشتند (0/01 p< ). درمان شناختی - رفتاری تأثیر بیشتری نسبت به EMDR بر کاهش اختلال استرس پس از سانحه داشت (0/01 p< ). نتیجه گیری: می توان برای کاهش استرس پس از سانحه از درمان شناختی - رفتاری بهره برد.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب و افسردگی افراد مبتلا به بدکارکردی جنسی: یک مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب و افسردگی افراد مبتلا به بدکارکردی جنسی انجام شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی، و به لحاظ نحوه ی جمع آوری داده ها از نوع تجربی تک موردی است و در آن شرکت کنندگان به ترتیب در مراحل خط پایه، درمان و پس از درمان و پیگیری مورد سنجش قرار می گیرند. جامعه آماری این مطالعه را کلیه زنان می باشند که به تشخیص متخصص دارای اختلال کارکرد جنسی می باشند که در سه ماه اول سال 1397 به کلینیک مشاوره و روان درمانی مراجعه کردند. از میان جامعه آماری 2 نفر که در مقیاس افسردگی و اضطراب در طبقه شدید و خیلی شدید قرار داشتند با لحاظ کردن ملاک های ورود و خروج پژوهش انتخاب شدند، هر دو بیمار به مدت 8 جلسه تحت درمان شناختی و رفتاری قرار گرفتند. سنجش در هر مرحله توسط پرسشنامه های افسردگی و اضطراب بک انجام شد. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-18 استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان شناختی رفتاری با میزان اندازه اثر 64/1 (بیمار اول) و 57/0 (بیمار دوم) به ترتیب میزان اندازه اثر بالا و متوسط را برای کاهش علائم افسردگی در بیماران را نشان می دهد. همچنین نتایج دیگر نشان داد که درمان شناختی رفتاری با میزان اندازه اثر 58/1 (بیمار اول) و 55/1 (بیمار دوم) موجب کاهش علائم اضطراب در این بیماران شده است و هر دو اندازه اثر میزان بالایی از تاثیر درمان را نشان می دهد.