مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
نارساخوانی
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
49 - 39
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی آموزش مداخله ای راهبردهای دقت دیداری و شنیداری بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی در پایه دوم دوره ابتدایی است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان نارساخوان ابتدائی پایه دوم شهرستان کاشمر در سال 1400_1399 است. با توجه به جامعه مورد پژوهش، از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. نمونه ای با حجم 16 نفر از مراجعین مرکز اختلالات یادگیری شهرستان کاشمر انتخاب شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. آموزش مداخله ای دقت دیداری و شنیداری طی 12 جلسه 45 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش انجام شد. ابزار پژوهش، آزمون نارساخوانی نما بود. داده های به دست آمده با روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد آموزش مداخله ای دقت دیداری و شنیداری بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان مؤثر است.
بررسی اثربخشی به کارگیری راهبردهای جبرانی مبتنی بر پردازش شناختی نارساخوانان بر روی درک متن، دقت و سرعت خواندن در کودکان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (اسفند) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۲
۲۵۰۱-۲۴۸۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: نارساخوانی یک مشکل پیش بینی نشده ی عصب شناختی است. یکی از مؤلفه ها ی زبانی برای نارساخوانان، استفاده از راهبردهای جبرانی است. با اینکه به کارگیری روش های واج شناختی در بهبود خواندن در میان پژوهش های فارسی زبان بسیار است اما راهبردهای جبرانی در زبان فارسی چندان مورد توجه نبوده است. از اینرو بررسی و به کارگیری این راهبردهای زبانی در زبان فارسی یکی از ضروریات طراحی روش های بهبودبخشی در نارساخوانان است که مطالعات اندکی به آن پرداخته است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی به کارگیری راهبردهای جبرانی شناختی مبتنی بر پردازش خاص نارساخوانی بر روی درک متن، دقت و سرعت خواندن در کودکان فارسی زبان بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر تمامی دانش آموزان پایه ی دوم دبستان نارساخوان شهر سمنان در سال 1402 بود که از آن نمونه ای به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شد. در مجموع 31 نفر برای نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش آزمون ادراک بینایی (فراستیگ، 1996) و آزمون خواندن (شیرازی و نیلی پور، 1380) و آزمون محقق ساخته بود و از پروتکل آموزشی (کلارک ولیون، 2011) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوورایانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد. یافته ها: بررسی کوواریانس سطوح ادراک بینایی (بالا - متوسط) بر نمرات پس آزمون گروه آموزش دیده به روش جبرانی نشان می دهد که تأثیر ادراک بینایی بر کاهش خطای خواندن و همچنین طول زمان خواندن با توجه به سطح معنی داری پایین تر از 05/0 اثربخش است. نتیجه گیری: باتوجه به یافته های حاصل از این پژوهش می توان استنباط کرد که به کارگیری روش های جبرانی و واج شناختی در کنار هم می تواند به بهبودبخشی دقت، سرعت و درک متن نارساخوانان کمک کند؛ بنابراین برای بهبودبخشی مؤلفه های خواندن در نارساخوانان باید توانایی های متفاوت شناختی و راهبردهای جبرانی مورد استفاده در آنان را شناخته و به کار گرفته شود.
اثربخشی ترکیبی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز و توانبخشی شناختی بر ابعاد حافظه فعال و کارآمدی خواندن دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
126 - 140
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نارساخوانی به عنوان شایع ترین اختلال یادگیری خاص با نارسایی حافظه فعال مرتبط است. این پژوهش با هدف تقویت حافظه فعال و کاهش علائم نارساخوانی در دانش آ موزان نارساخوان از طریق تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز (به شکل واقعی و ساختگی) همراه با بسته توانبخشی هوشمند توجه و حافظه آرام انجام شده است.
روش: پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان نارساخوان 8 الی 12 ساله شهرستان بابل در سال 1399 بود. از جامعه مذکور 22 دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی (هر گروه 11 نفر) جایدهی شدند. پس از اجرای پیش آزمون ها، گروه آزمایشی یکم در معرض تحریک الکتریکی واقعی همراه با بسته آرام و گروه دوم در معرض تحریک الکتریکی ساختگی همراه با بسته آرام قرار گرفتند (به مدت 12 جلسه 60 دقیقه ای). برای ارزیابی حافظه فعال دانش آموزان نارساخوان از آزمون حاف بک (ارجمندی نیا، 2017) و برای سنجش کارآمدی خواندن از آزمون خواندن و نارساخوانی نما (مرادی و همکاران، 2016) استفاده شد و برای تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافته ها: تحلیل های آماری نشان داد افزایش نمرات حافظه فعال (0/05>P) و کارآمدی خواندن (0/05>P) در گروه آزمایشی یکم به میزان معنا داری بیشتر از گروه آزمایشی دوم بود.
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت روش تحریک الکتریکی واقعی همراه با بسته آرام در مقایسه با روش تحریک الکتریکی ساختگی همراه با بسته آرام اثربخش تر بود. بنابراین بر مبنای نتایج این پژوهش می توان به متخصصان اختلالات یادگیری خاص پیشنهاد کرد که از روش مذکور در جهت بهبود حافظه فعال وتقویت کارآمدی خواندن دانش آموزان نارساخوان استفاده کنند.
تأثیر آموزش مبتنی بر هوش چندگانه گاردنر بر مهارت های خواندن و انگیزش تحصیلی کودکان نارسا خوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
23 - 38
حوزههای تخصصی:
مهم ترین شاخص نارساخوانی، اختلال در مهارت های خواندن است که موجب کاهش انگیزه تحصیلی می شود. این پژوهش به منظور تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش چندگانه گاردنر بر مهارت های خواندن و انگیزش تحصیلی کودکان نارسا خوان انجام شد. طرح پژوهش، شبه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی کودکان 7 تا ۱۱ساله نارساخوان شهر رشت بودند که در سال 1402 به مراکز اختلالات یادگیری مراجعه کردند. نمونه 30 کودک نارساخوان که با روش در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جای دهی شدند. گروه آزمایش برنامه آموزش مبتنی بر هوش چندگانه گاردنر را طی 12 جلسه 45 دقیقه ای دریافت کردند. در طی این مدت گروه کنترل فقط ابزار ها را در مرحله پیش و پس آزمون تکمیل کردند. ابزار مورد استفاده شامل آزمون رسمی خواندن و نارساخوانی نما، مقیاس سنجش و برآورد هوش های چندگانه عابدی، و مقیاس انگیزش پیشرفت هرمنس بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تحلیل شد؛ نتایج نشان داد آموزش مبتنی بر هوش چندگانه گاردنر به عنوان زبان یادگیری، باتکیه بر توانایی های هوشی، در ارتقای مهارت های خواندن و انگیزش تحصیلی کودکان نارساخوان نقش معناداری داشت؛ بنابراین استفاده از آموزش مبتنی بر هوش چندگانه گاردنر پیشنهاد می شود.
اثربخشی کاربست خانه های الکانین بر بهبود آگاهی واج شناختی و سیالی خواندن دانش آموزان دچار ناتوانی یادگیری خواندن: یک مطالعه مقدماتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
102 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی کاربست اثربخشی خانه های الکانین بر بهبود آگاهی واج شناختی و سیالی خواندن دانش آموزان دچار اختلال یادگیری خواندن بود. به همین منظور در یک طرح آزمایشی تک آزمودنی، 5 دانش آموز (3 دختر و 2 پسر) پایه سوم دبستان انتخاب شدند. با استفاده آزمون تشخیصی خواندن (شیرازی و نیلی پور، 1384) و آزمون آگاهی واج شناختی (دستجردی و سلیمانی، 1384)، سیالی خواندن و آگاهی واج شناختی شرکت کنندگان قبل از مداخله سنجش شد. سپس در طی 11 جلسه انفرادی، 44 کلمه به شرکت کنندگان آموزش داده شد. درنهایت، یک هفته پس از مداخله، دوباره سیالی خواندن و آگاهی واج شناختی شرکت کنندگان سنجش شد. برای تحلیل داده ها، علاوه بر تحلیل دیداری نمودار، از فرمول درصد بهبودی و آزمون آماری ویلکاکسون نیز استفاده شد. یافته ها نشان داد که استفاده از خانه های الکانین باعث بهبود آماری معنادار آگاهی واج شناختی شده است. همچنین، سیالی خواندن دانش آموزان شرکت کننده در پژوهش، هم به لحاظ آماری و هم به لحاظ بالینی به صورت معناداری بهبود یافته بود. خانه های الکانین به عنوان یک روش آوایی و چند حسی می تواند آگاهی واج شناختی و سیالی خواندن دانش آموزان دچار اختلال یادگیری خواندن را بهبود ببخشد.
طراحی و اثربخشی برنامه ارتقاء مهارت های خواندن بر اساس کارکردهای اجرایی ویژه دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی با کاستی توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۴
267 - 286
حوزههای تخصصی:
زمینه: با توجه به تک بعدی بودن پروتکل های موجود درباره کارکرد اجرایی، تدوین مداخلات تکلیف محور مبتنی بر کارکردهای اجرایی و بررسی اثربخشی آن بر مهارت های خواندن دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی با کاستی توجه اهمیت دارد.
هدف: این پژوهش با هدف طراحی و بررسی اثربخشی برنامه ارتقاء مهارت های خواندن براساس کارکردهای اجرایی ویژه دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی با کاستی توجه انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر ترکیبی (کیفی و کمی) بود در بخش کیفی با مرور سیستماتیک از پژوهش های مرتبط با اثربخشی کارکرد اجرایی بر علملکرد خواندن بررسی و 35 مقاله انتخاب و براساس تکالیف استفاده شده در این مقالات یک برنامه درمانی طراحی گردید؛ و اعتبار آن توسط 9 نفر متخصص ارزیابی گردید. روش مرحله دوم پژوهش کمی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان نارساخوان پایه دوم و سوم شهر تهران بود که به مراکز ناتوانی یادگیری شهر تهران مراجعه کرده بودند که براساس فراخوان به روش نمونه گیری داوطلبانه 55 نفر از آن ها انتخاب شد، سپس براساس ملاک های ورود و خروج در نهایت 24 نفر (هر گروه 12 نفر) به صورت تصادفی گمارش شدند. ابزارهای مورد استفاده مقیاس هوشی وکسلر کودکان ویرایش پنجم (کرمی و همکاران، 1395)، مقیاس درجه بندی اسنپ-4 و آزمون نما بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر در نرم افزار 25-SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: شاخص های CVI و CVR به ترتیب برابر با 82/0 و 78/0 بود میانگین آزمون خواندن در گروه آزمایش بین مراحل پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معنی دار داشت (01/0 >P). میانگین آزمون خواندن در گروه آزمایش بین مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی دار نداشت (05/0 <P).
نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که تکالیف مبتنی بر کارکردهای اجرایی در ارتقای مهارت های خواندن دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی با کاستی توجه کارآمد است
مقایسه اثربخشی دو رویکرد تقویت شناختی بر بهبود مهارت خواندن دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
226 - 250
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش آگاهی واج شناسی و توانمندسازی شناختی بر بهبود مهارت خواندن (سرعت خواندن، صحت خواندن، درک متن و آگاهی واج شناسی) دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص با مشکل خواندن بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان نارساخوان پایه ی سوم و چهارم مقطع ابتدایی مراجعه کننده به مرکز اختلال یادگیری شهرستان کاشان (1403 1402) بود. با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 36 دانش آموز انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. برای یک گروه، آموزش آگاهی واج شناسی با کمک برنامه امین و برای گروه دیگر، توانمندسازی شناختی با کمک برنامه سام، هر کدام به مدت 12 جلسه 45 دقیقه ای اجرا شد. برای جمع آوری داده ها از آزمون تشخیصی سطح خواندن اصفهان (1384) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روش آموزش آگاهی واج شناسی بر بهبود مؤلفه های صحت خواندن، درک متن و آگاهی واج شناسی (0.05 >P) و توانمندسازی شناختی بر بهبود مؤلفه های سرعت خواندن، صحت خواندن، درک متن و آگاهی واج شناسی (0.05 >P) در دانش آموزان گروه آزمایش مؤثر بوده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، روش آموزش آگاهی واج شناسی و توانمندسازی شناختی باعث بهبود مهارت خواندن در افراد نارساخوان می گردد و می تواند به عنوان یک روش در درمان اختلال یادگیری توسط مشاوران و متخصصان به کار گرفته شود.
اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه ای کاپیتانز لاگ بر بهبود عملکرد خواندن و کارکردهای اجرایی دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۹۸)
۱۳۴-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه ای کاپیتانز لاگ بر عملکرد خواندن و کارکردهای اجرایی دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر نارساخوان 12-8 سال بود که در سال تحصیلی 1401-1400 به مرکز آموزش و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری شماره 2 ناحیه 1 آموزش و پرورش شهر کرج مراجعه کرده بودند. از بین آنها 30 دانش آموز به صورت هدفمند وارد مطالعه شده و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. دانش آموزان گروه مداخله طی 10جلسه بصورت دو جلسه هفتگی به مدت 45 دقیقه تحت مداخله توانبخشی شناختی رایانه ای کاپیتانر لاگ قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل آزمون خواندن و نارساخوانی (RDT-NEMA)کرمی نوری و مرادی (1384)، فهرست رتبه بندی رفتار عملکرد اجرایی (BRIEF) جیویا و همکاران (2000) و نرم افزار کاپیتانز لاگ (نسخه 2018) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که بین میانگین پس آزمون عملکرد خواندن و کارکردهای اجرایی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود داشت (01/0 > P). علاوه بر این نتایج نشان داد که این مداخله توانسته تأثیر خود را در طول زمان نیز به شکل معناداری حفظ نماید (01/0 > P). درنتیجه می توان گفت به کمک توان بخشی شناختی-رایانه ای کاپیتانزلاگ می توان گام مؤثری در بهبود عملکرد خواندن و کارکردهای اجرایی دانش آموزان نارساخوان برداشت.
اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق بر تاب آوری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان پسر بااختلال نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف و زمینه: اختلال نارساخوانی که به عنوان اختلال خواندن نیز شناخته می شود، نوعی اختلال یادگیری است که فرد با وجود هوش عادی در خواندن مشکل دارد. هدف از انجام این پژوهش اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق بر تاب آوری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان پسر با اختلال نارساخوانی شهر بیرجند بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی با اختلال نارساخوانی شهر بیرجند در سال تحصیلی ۱۴۰۲ - ۱۴۰۱ بود. از بین جامعه آماری تعداد ۲۴ دانش آموز با اختلال نارساخوانی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و همگی به روش نمونه گیری تصادفی در قالب 2 گروه آزمایشی ) ۱۲ نفر ( و گواه ) ۱۲ نفر ( جای داده شدند. گروه آزمایشی به مدت ۱۲ جلسه ۶۰ دقیقه ای تحت آموزش هوش موفق قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه تاب آوری تحصیلی ساموئلز ) 2004( و پرسشنامه حسین چاری و دهقانی زاده ) 1391 ( بود. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر هوش موفق بر تقویت تاب آوری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارساخوانی اثربخش است ) ۰۱ / .)p>۰ بحث و نتیجه گیری: باتوجه به نتایج حاصل از این پژوهش پیشنهاد می شود که از آموزش مبتنی بر هوش موفق در جهت بهبود و تقویت متغیرهای تحصیلی چون: تاب آوری تحصیلی و سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان با اختلال نارساخوانی استفاده شود.
اثربخشی خواندن داستان های محلی آذربایجان بر عملکرد خواندن دانش آموزان تُرک زبان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
93 - 103
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی داستان های محلی آذربایجان بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان انجام گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون بود. بدین منظور 16 نفر (5دختر و 11پسر) دانش آموز نارساخوان پایه ابتدایی که در سال تحصیلی 1400-1401 به مرکز اختلالات یادگیری آموزش پرورش شهر نقده مراجعه کرده و تشخیص نارساخوانی دریافت کرده بودند با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند (هر گروه 8 نفر). دو گروه در ابتدا و انتهای پژوهش به آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) پاسخ دادند. گروه آزمایش طی 8 جلسه، هر هفته یک مرتبه، در جلسات خوانش داستان محلی شرکت کردند. درنهایت تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) و آزمون فرضیه پژوهش نشان داد که میانگین عملکرد خواندن ( خواندن کلمات، زنجیره کلمات، آزمون قافیه، نامیدن تصاویر، درک متن، درک کلمات، حذف آواها، خواندن ناکلمات، نشانه های حرف، نشانه های مقوله)، در گروه آزمایش به طور معناداری افزایش یافته است (05/0 > p ). با توجه به نتایج این تحقیق یکی از روش های مؤثر جهت بهبود عملکرد خواندن در دانش آموزان نارساخوان، خوانش داستان های محلی است.
مروری بر کتاب سنجی های انجام شده: نارساخوانی و بازی آموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
65 - 98
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به دنبال ارائه یک چشم انداز کلی از مقالات مروری کتاب سنجی در زمینه نارساخوانی با بازی آموزی بود. به همین سبب مروری بر مرورهای مرتبط در زمینه نارساخوانی و بازی آموزی داشته است. در این مطالعه 31 مقاله مروری مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند که از نکات پیشنهادشده توسط بلاک و فیش برای تجزیه وتحلیل کتاب سنجی جهت ارزیابی ساختار و توسعه موضوعی و نشان دادن جهت های تحقیقاتی آینده در حوزه نارساخوانی و بازی پیروی و تحلیل انجام شد. جنبه های مختلف تحقیق نارساخوانی با روش کتاب سنجی ازجمله شناسایی مقالات پراستناد، دانشگاه ها و کشورهای پیشرو همچنین تکامل موضوع و روند این حوزه شناسایی شد. نتایج این تحلیل نشان داد که بازی آموزی در مطالعات مرتبط با نارساخوانی به خوبی توسعه پیداکرده و متداول ترین کلمات کلیدی در آنان پس از نارساخوانی، اختلالات یادگیری و اسید امگا 3، مداخله مبتنی بر بازی، بازی های جدی و آگاهی واج شناختی بود.
تدوین پرسش نامه آگاهی معلمان از نارساخوانی و بررسی روایی سازه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: خوانش پریشی یا نارساخوانی رایج ترین اختلال یادگیری در کودکان مدرسه ای است که به دقت مطالعه و بررسی شده است. این بیماری با اختلال بارزی در رشد و پیشرفت مهارت خواندن توصیف می شود. پژوهش حاضر به منظور تدوین و بررسی روایی سازهی پرسش نامه ی آگاهی معلمان از نارساخوانی (TAD) انجام شد.روش پژوهش: پرسش نامه ی حاضر تهیه و بین 416 معلم ابتدایی در مدارس دولتی استان خراسان رضوی که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند، توزیع شد. برای اثبات درستی ساختار آزمون، از نرم افزار SPSS جهت انجام تحلیل عاملی اکتشافی (EFA) و برای برآورد عامل پذیری ماتریس میان همبستگی از دو آزمون کفایت نمونه گیری کایزر- مایر- اولکین (KMO)و آزمون کروی بودن بارتلت استفاده شد. جهت انجام تحلیل عاملی تأییدی (CFA) نیز از نرم افزار LISREL استفاده شد.یافته ها: نتیجه ی آزمون ها نشان داد که مدل عاملی مناسب بوده است. همچنین، نتیجه ماتریس سازه ی چرخشی نشان داد که دانش و شناخت معلمان از مشکلات مربوط به سطح پایین پردازش، مشکلات واژگانی، نداشتن تمرکز و مشکلات رمزگشایی واژگان در دانش آموزان چهار عامل اصلی موجود در این آزمون است.نتیجه گیری: پرسش نامه ی آگاهی معلمان از نارساخوانی تدوین شد و روایی سازه ی آن مورد بررسی قرار گرفت و نتایج آماری به دست آمده بررسی شد که نشان داد پرسش نامه ی تهیه شده دارای پایایی و روایی و اعتبار مناسب جهت سنجش آگاهی معلمان از نارساخوانی می باشد. در نهایت مفاهیم ضمنی ارائه گردید.