مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
سبک تفکر
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه سبک های تفکر و احساس کارآمدی با پذیرش تغییر سازمانی در مدیران مدارس ابتدایی آموزش و پرورش ناحیه 2 کرمان بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه مدیران مدارس ابتدایی ناحیه 2 شهر کرمان به تعداد 192 نفر بود، با روش نمونه گیری تصادفی 124 نفر آن ها انتخاب شدند.ابزار گردآوری داده، سه پرسشنامه ی سبک های تفکر استرنبرگ- واگنر( 1991)، تعیین میزان کارآیی مدیران بنی هاشمی( 1377) و پذیرش تغییر سازمانی ساعتچی، کامکاری و عسکریان( 1389) بود. سنجش میزان پایایی با ضریب آلفای کرونباخ به تربیت 78/0، 92/0 و 87/0 برآورد گردید. داده های تحقیق پس از جمع آوری با نرم افزار SPSS و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، ضرایب چولگی و کشیدگی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شد. بر اساس یافته های تحقیق ضریب همبستگی پیرسون بین سبک های تفکر و پذیرش تغییر سازمانی در مدیران مدارس ابتدایی برابر با مقدار 132/0 حاصل شد که با توجه به سطح معناداری 144/0 میتوان نتیجه گرفت که همبستگی معنی دار وجود ندارد همچنین ضریب همبستگی پیرسون بین احساس کارآمدی و پذیرش تغییر سازمانی در مدیران مدارس ابتدایی برابر با مقدار 157/0 شد که با توجه به سطح معناداری 082/0 می توان نتیجه گرفت که همبستگی معنی دار وجود ندارد.
مدل یابی ساختاری بهزیستی تحصیلی بر اساس مهارت های ارتباطی و سبک تفکر با نقش واسطه گری درگیری تحصیلی دختران نوجوان در ایام شیوع کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
328 - 353
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه رابطه بین بهزیستی تحصیلی با دو متغیر مهارت های ارتباطی و سبک های تفکر با نقش واسطه ای درگیری تحصیلی، هدف پژوهش حاضر بود که هم زمان با شرایط قرنطینه خانگی و اجرای آموزش های مجازی در مدارس، اجرا شد. روش پژوهش: حجم نمونه 373 نفر بود که از جامعه آماری دختران نوجوانان مدارس متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه های بهزیستی تحصیلی تومینین سوینی (2012)، مهارت های ارتباطی کوئیندام (2004)، سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر فرم کوتاه (1992) و درگیری تحصیلی ریو (2013) جمع آوری شد. تحلیل داده ها از طریق روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از آن بود که اثر استاندارد مسیر مستقیم مهارت های ارتباطی (05/0=P، 167/0=β) و سبک های تفکر شامل دسته اول (05/0<P، 004/0=β)، دسته دوم (05/0=P، 13/0=β) و همین طور دسته سوم (05/0<P، 037/0=β) بر بهزیستی تحصیلی معنی دار نبود، اما اثر استاندارد مسیر غیرمستقیم مهارت های ارتباطی (05/0=P، 199/0=β) و سبک های تفکر دسته اول(05/0=P، 317/0=β) و دوم (05/0=P، 176/0=β) با نقش میانجی درگیری تحصیلی بر بهزیستی تحصیلی معنی دار بود. لیکن، این اثر در خصوص دسته سوم سبک های تفکر (05/0<P، 103/0=β) معنی دار نگردید. نتیجه گیری: مدل آزمون شده، از برازش مناسب برای تبیین بهزیستی تحصیلی بر اساس مهارت های ارتباطی و سبک تفکر با واسطه گری درگیری تحصیلی در دختران نوجوان برخوردار است.
رابطه سبک یادگیری و سبک تفکر دانشجویان دانشکده های فنی- مهندسی و روانشناسی- علوم تربیتی دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال هفتم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
۲۱۹-۱۹۳
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین سبک های یادگیری و سبک های تفکر در دانشجویان است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان دانشکده های فنی- مهندسی و روانشناسی- علوم تربیتی دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری طبقاتی، 150 نفر از دانشجویان دانشکده فنی- مهندسی و 50 نفر از دانشجویان دانشکده روانشناسی- علوم تربیتی به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. جهت جمع آوری داده های موردنیاز از پرسشنامه های استانداردشده سبک تفکر استرنبرگ و سبک یادگیری وارک استفاده شد و جهت آزمون فرضیه های تحقیق از روش آماری همبستگی پیرسون و روش رگرسیون گام به گام استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بین سبک یادگیری و سبک تفکر رابطه معناداری وجود دارد. علاوه بر این سبک یادگیری غالب دانشجویان دانشکده فنی- مهندسی، سبک دیداری و سبک یادگیری غالب دانشجویان دانشکده روانشناسی- علوم تربیتی، سبک خواندن- نوشتن بود.
بررسی رابطه بین سبک رهبری تحولی مدیران با سبک تفکر کارکنان با هدف کارآفرینی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سبک رهبری تحولی مدیران با سبک تفکر کارکنان با هدف کارآفرینی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان سیستان و بلوچستانبود. روش تحقیق از نوع توصیفی – همبستگی می باشد که به شکل میدانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه مدیران و کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان سیستان و بلوچستان به تعداد 1300 نفر تشکیل دادند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 296 نفر انتخاب شدند که شیوه نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل، پرسشنامه رهبری تحول آفرین باس و آولیو (2000) ، پرسشنامه کارآفرینی سازمانی رابینز و کولتر(1996) و پرسشنامه سبک تفکر استرنبرگ-واگنر(1998) بود. روایی پرسشنامه ها به تأیید 10 تن از متخصصین رسید و پایایی آن ها در یک آزمون مقدماتی با 30 آزمودنی و با آلفای کرونباخ برای پرسشنامه رهبری تحول آفرین ( 80/0 )، کارآفرینی سازمانی (82/0) و سبک تفکر (74/0) محاسبه شد برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون آماری با نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد نتایج تحقیق نشان داد، بین سبک رهبری تحولی مدیران با سبک تفکر و هدف کارآفرینی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان سیستان و بلوچستان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد، ارتباط معناداری بین سبک تفکر کارکنان با هدف کارآفرینی کارکنان وجود دارد. لذا توصیه می شود، برای ایجاد کارآفرین در کارکنان و ایجاد تفکر خلاق در آنان از سبک های نو رهبری از قبیل رهبری تحول آفرین در ادارات ورزش و جوانان استفاده گردد.
بررسی مقدماتی ساختار عاملی و ویژگی های روانسنجی پرسشنامه جزم اندیشی در بین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
147 - 174
به دلیل اثرگذاری جزم اندیشی بر بسیاری از حوزه های زندگی فردی و اجتماعی، پژوهش های زیادی با تمرکز بر این سازه شناختی انجام می گیرد. اما به دلیل فقدان ابزاری برای سنجش جزم اندیشی برای جامعه ایرانی، هدف پژوهش حاضر آماده سازی پرسشنامه جزم اندیشی روکیچ و بررسی پایایی و روایی آن در دانشجویان ایرانی بود. از میان جامعه دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی،در نهایت تعداد 412 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و نسخه فارسی پرسشنامه های جزم اندیشی روکیچ و زیرمقیاس سبک تفکر محافظه کارانه پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ را تکمیل نمودند. داده ها از طریق تحلیل عامل اکتشافی و با رویکرد مولفه های اصلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل ها نشان داد پرسشنامه جزم اندیشی از 12 عامل دارای ارزش ویژه بالاتر از 1 اشباع شده است که روی هم رفته 56 درصد از واریانس نمرات را تبیین می کنند. آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 75/0 به دست آمد و همبستگی نمرات پرسشنامه با نمرات زیرمقیاس سبک تفکر محافظه کارانه مثبت و معنادار بود. نتیجه پژوهش حاضر حاکی از این است که این پرسشنامه برای اجرا در جامعه دانشجویان ایرانی نسبتا مناسب است.
الگو یابی معادلات ساختاری تأثیر سبک تفکر منطقی _ انتقادی با پیشرفت تحصیلی با نقش میانجی کنترل عمل در دانش آموزان کنکوری(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: تاکنون مدل های چند متغیره روان شناختی و اجتماعی متعددی برای پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در آستانه کنکور مورد بررسی قرار گرفته است؛ این پژوهش با هدف بررسی تأثیر سبک تفکر منطقی _ انتقادی با پیشرفت تحصیلی با نقش میانجی کنترل عمل در دانش آموزان کنکوری انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان کنکوری شهر اصفهان در سال 1399 بود. در ابتدا نمونه ای به حجم 400 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد؛ اما تحلیل نهایی بر روی 356 دانش آموز کنکوری انجام شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سبک تفکر منطقی – تجربی اپشتاین و پاسینی (۱۹۹۹)، پرسشنامه پیشرفت تحصیلی فام و تیلور (1994) و پرسشنامه کنترل عمل دیفندروف و همکاران (۲۰۰۰) بود. داده ها به کمک نرم افزارهای SPSS و LISREL و با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مدل مربوط به رابطه بین سبک تفکر منطقی _ انتقادی با پیشرفت تحصیلی با توجه به نقش میانجی کنترل عمل از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که ۳۴ درصد واریانس مشاهده شده پیشرفت تحصیلی از طریق ترکیب متغیرهای سبک تفکر منطقی-انتقادی و کنترل عمل قابل تبیین است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان دهنده نقش میانجی کنترل عمل در رابطه بین سبک تفکر منطقی _ انتقادی با پیشرفت تحصیلی است؛ بنابراین در نظر گرفتن نقش این متغیرها توسط متخصصان، مشاوران تحصیلی و برنامه ریزان به هنگام کار با دانش آموزان کنکوری و به طور خاص در مراکز و موسسه های تحصیلی و کنکوری، ضروری به نظر می رسد.
تدوین مدل علّی راهبردهای یادگیری بر پایه ادراک از سبک های فرزندپروری و سبک های تفکر با واسطه گری جهت گیری های مذهبی دانشجویان دختر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش واسطه ای جهت گیری های مذهبی در رابطه ادراک از سبک های فرزندپروری و سبک های تفکر با راهبردهای یادگیری صورت پذیرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری شامل تمام دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد بوده است که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 250 دانشجو انتخاب شدند و پرسش نامه سبک های فرزندپروری بامریند (1967)، جهت گیری مذهبی آلپورت و فیگن (1963)، سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر (1992) و پرسش نامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی پینتریچ و دیگروت (1990) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که از بین سبک های تفکر سبک تفکر قضایی و سبک تفکر درونی، و از بین سبک های فرزندپروری سبک فرزندپروری مقتدرانه دارای اثر مثبت و معناداری بر راهبردهای یادگیری بودند. سبک تفکر سلسله مراتبی دارای اثر منفی و معنادار بر مذهب بیرونی، و سبک تفکر بیرونی دارای اثر مثبت و معنادار بر مذهب درونی بودند. سبک فرزندپروری سهل گیرانه اثر مثبت و معناداری بر مذهب بیرونی داشت. همچنین مذهب درونی دارای اثر مثبت و معناداری بر راهبردهای یادگیری بود. نتایج غیرمستقیم مسیرها نشان داد که سبک تفکر بیرونی با واسطه گری مذهب درونی می تواند بر میزان راهبردهای یادگیری دانشجویان بیفزاید.
بررسی عوامل موثر در جهت ارتقا آموزش دروس معماری در راستای پیشرفت تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۵ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
111-118
حوزه های تخصصی:
در آموزش معماری، انتخاب آموزش هایی که یادگیری دانشجویان را افزایش داده و موجب بهبود عملکرد آنها در طراحی و پیشرفت تحصیلی شود، همواره برای دست اندرکاران آموزشی معماری، راهی پرچالش بوده است. این پژوهش قصد دارد با شناسایی سبکهای غالب تفکر و یادگیری در دانشجویان معماری، به بررسی رابطه این سبکها با پیشرفت تحصیلی در دانشجویان معماری بپردازد، تا بتوان با انتخاب بهترین آموزشهای منطبق با سبکها، سبب پیشرفت تحصیلی دانشجویان معماری شده و به این ترتیب دانشجویانی موفق و خلاق تربیت نمود. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان معماری دانشگاه علامه دهخدا در مقطع کارشناسی پیوسته تشکیل میدهند. حجم جامعه نمونه برابر با 112نفر میباشد که به کمک نرم افزار تخمین حجم جی پاور به دست آمده است. جامعه نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده است. به منظور سنجش سبکهای تفکر، از پرسشنامه استرنبرگ- واگنر استفاده شده و سبکهای یادگیری شناختی با پرسشنامه یادگیری کلب و سبکهای یادگیری ادراکی با پرسشنامه راهبردهای یادگیری وارک سنجیده شده اند. به منظور تحلیل داده ها از آزمونهای طرح عاملی و تحلیل رگرسیون و نرم افزار SPSSورژن23استفاده گردیده است. بر اساس نتایج این پژوهش، دانشجویان معماری موردسنجش، اغلب از راهبردهای یادگیری دیداری و شنیداری استفاده میکنند و سبکهای تفکر اجرایی، مرتبه سالار، جزئینگر و بروننگر بیشترین ارتباط با پیشرفت تحصیلی را نشان میدهند. بنابراین به نظر میرسد استفاده از عناصر بصری در محیط آموزشی و نوع تدریس، افزایش ارتباطات و توجه به یادگیری مشارکتی در کلاس درس، شرکت دادن دانشجویان در فرایند تدریس و عدم
ارائه الگوی اضطراب امتحان بر اساس سبک های تفکر و سبک های یادگیری با میانجیگری خودکارآمدی تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: با توجه به اینکه اضطراب به ویژه اضطراب آزمون نقش تعیین کننده ای در یادگیری و عملکرد افراد دارد بررسی عوامل موثر بر آن مورد هلاقه محققان قرار گرفته است، بنابراین؛ هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی اضطراب امتحان بر اساس سبک های تفکر و سبک های یادگیری با میانجیگری خودکارآمدی تحصیلی می باشد. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی میباشد، برای پژوهش نمونه ای به حجم 400 نفر به صورت خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند، برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های پرسشنامه مقیاس اضطراب اهواز، پرسشنامه سبک های یادگیری (ILS)، سیاهه سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر و پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر استفاده گردید. برای تحلیل یافته ها از روش تحلیل مسیر و برنامه ایموس استفاده گردید. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که سبکهای یادگیری و سبک تفکر با میانجیگری خودکارآمدی بر اضطراب آزمون نقش پیش بینی کنندگی دارد. نتیجه گیری: به نظر می رسد الگوی ارائه شده دارای برازش مطلوب بوده و هردوی سبک های یادگیری و سبک نفکر بر اضطراب امتحان با میانجیگیری اضطراب آزمون نقش تعیین کننده ای دارند. تازه های تحقیق داود تقوایی: Google Scholar, Pubmed
مدل یابی نقش میانجی سبک های تفکر در رابطه عاملیت انسانی وخودتنظیمی دانش با انتخاب سبک های مقابله با استرس تحصیلی در دانش آموزان پسر
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: افراد برای مواجهه با شرایط استرس زا از راهبردهای مقابله ای مختلفی استفاده می نمایند و این بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان مؤثر است. به نظر می رسد خودتنظیمی دانش، عاملیت انسانی و سبک های تفکر بر روی انتخاب سبک مقابله با استرس تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل تأثیر عاملیت انسانی و خودتنطیمی دانش بر انتخاب سبک های مقابله با استرس تحصیلی با توجه به نقش واسطه ای سبک تفکر انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم رشته های شاخه نظری شهر کاشان در سال تحصیلی 1399-1400 بودند که تعداد 497 دانش آموز از طریق نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. دانش آموزان به پرسشنامه های چندوجهی ش خصیت عاملیتی کوته (1997)، پرسشنامه خودتنظیمی دانش SRKS-U، پرسشنامه سبک های مقابله ای اندلروپارکر و سبک های تفکر اس ترنبرگ-واگن ر (1992) پاسخ دادند. یافته ها: جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش و به منظور آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی و روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS.26 و LISREL 8.8 استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد متغیر عاملیت و خودتنظیمی دانش به صورت مستقیم و مثبت متغیر سبک مقابله ای مسئله مدار با میانجی گری سبک های تفکر را تحت تأثیر قرار داد. متغیر عاملیت و خودتنظیمی دانش به صورت مستقیم و منفی متغیر سبک مقابله ای هیجان مدار با میانجی گری سبک های تفکر را تحت تأثیر قرار داد. متغیر عاملیت و خودتنظیمی دانش به ترتیب به صورت مستقیم و منفی متغیر سبک مقابله ای اجتنابی را با میانجی گری سبک های تفکر تحت تأثیر قرار داد. نتیجه گیری: بنابراین با توجه به نتایج، برگزاری کارگاه های آموزشی راهبردهای سازگارانه مقابله با استرس را در مدارس برای دانش آموزان پیشنهاد می گردد.
مطالعه تأثیر سبک تفکر حسابداران رسمی بر رعایت آیین اخلاق و رفتار حرفه ای با نقش میانجی استرس شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
123 - 138
حوزه های تخصصی:
هدف: با وجود پیامدها و اثرات مخرب سنگینی که استرس های محیط کار میتوانند بر سلامت جسمی و روانی افراد و در نهایت بر بهره وری سازمان ها داشته باشند، در داخل کشور توجه چندانی به این موضوع نشده است در این راستا سبک های تفکر و تاثیر آن بر آیین اخلاق و رفتار حرفه ای با تاکید بر استرس شغلی به عنوان یک میانجی میتواند مورد توجه قرار گیرد.
روش: این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را 101 نفر از حسابداران رسمی با سابقه بیش از 5 سال تشکیل می دهد که دارای پرونده انتظامی هستند. نمونه گیری از طریق روش تصادفی ساده انجام و 80 نفر تعیین گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه استاندارد بوده که پایایی و روایی آن بررسی و تائید شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد که هر ۵ فرضیه مورد تاثید است باید توجه به این که آماره تی بالای 1. 96 شده است.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان می دهد که افراد با سبک های تفکر مختلف میتوانند بر نوع رفتار حرفه ای در محیط سازمان اثرگذار بوده و به نوعی با رعایت نوع سبک تفکر میتوان به میزان زیادی استرس شغلی را کاهش داد.
ارتباط بین سبک های تفکر و سبک های تصمیم گیری با میانجی گری حل مسئله شاغلین استارت آپ ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی شناختی دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۸)
89 - 104
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط بین سبکهای تفکر و سبکهای تصمیم گیری با میانجیگری حل مسئله شاغلین استارت آپها انجام شد. پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی شاغلین در حوزه استارت آپ های شهر تهران در سال 1401 بود. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 300 نفر انتخاب و به ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های سبک تفکر (استرنبرگ، 1994)، سبک تصمیم گیری (اسکات و بروس، 1995) و مهارت حل مسئله (هپنر، 1988) پاسخ دادند. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روشهای آمار توصیفی و مدل یابی معادلات ساختاری و روش آماری تحلیل مسیر با نرم افزارهای SPSS-26 و آموس انجام شد. بر اساس یافته ها، مدل پیشنهادی در معادلات ساختاری و روابط علّی بین متغیرهای، از برازش خوبی برخوردار بود. به طورکلی مشخص شد که سبک تصمیم گیری هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق مهارت حل مسئله در شاغلین استارت آپ ها با سبک تفکر رابطه دارد . نتایج نشان داد که بین مهارت حل مسئله و ابعاد آن با سبک تصمیم گیری و بین سبک تفکر و ابعاد آن با سبک تصمیم گیری نیز رابطه مثبت و معنادار بود. بنابراین توصیه می شود از یافته های پژوهش جهت استخدام و تصمیم گیری در حوزه استارت آپ ها استفاده شود.
رابطه سبک های تفکر و سبک های تدریس با مدیریت کلاس (مورد مطالعه: استادان دانشگاه ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۱
89 - 111
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه سبک های تفکر و سبک های تدریس با مدیریت کلاس اجرا شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل 421 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی 143 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه؛ سبک های تفکر، سبک های تدریس و سبک مدیریت کلاس استفاده شد. روایی پرسشنامه ها متخصصان موضوعی تأیید کردند. پایایی پرسشنامه ها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که به ترتیب 835/0، 829/0 و 657/0 به دست آمد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون با کمک نرم افزار SPSS انجام گرفت. نتایج نشان داد از بین انواع سبک تدریس، سبک تدریس خبره به طور معنی داری می تواند سبک مدیریت کلاس را پیش بینی کند. همچنین مشخص شد که سبک تدریس می تواند به میزان 10 درصد سبک مدیریت کلاس را پیش بینی کند. دیگر یافته ها نشان داد که سبک تفکر می تواند به میزان 8/2 درصد قدرت پیش بینی کنندگی سبک مدیریت کلاس را افزایش دهد هرچند که این میزان معنی دار نیست.
رابطه عملکرد خانواده با سبک تفکر در تربیت کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین رابطه عملکرد خانواده با سبک تفکر در مادران کودکان مهد کودک شهر قم انجام پذیرفت. روش شناسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی مادران کودکان مهد کودک شهر قم که زیر نظر سازمان بهزیستی شهر قم بودند، صورت گرفت. ۱۴۱ نفر از مادران کودکان مهد کودک به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر(1992) و پرسشنامه استاندارد ابزار سنجش خانواده (1983) استفاده شد. داده ها با آزمون معناداری همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون چند متغیره با استفاده از نرم افزار spss21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد رابطه مثبت و معناداری بین متغیر عملکرد خانواده با سبک تفکر وجود داشت(0/01>p < /span>). سبک تفکر جزئی رابطه منفی و معناداری با عملکرد خانواده در سطح معنادار یک صدم داشت و بین سبک تفکر قضایی با عملکرد خانواده رابطه منفی و معنی داری برقرار بود. سبک های تفکر سلسله مراتبی، کلی، رابطه منفی و معنی داری با عملکرد خانواده برقرار کردند. سبک تفکر اولیگارشی، درونی، محافظه کار، آزاد اندیش، رابطه مثبت و معناداری را با عملکرد خانواده به ترتیب برقرار کردند. نتیجه گیری: تربیت و عملکرد موجود در خانواده بر شکل گیری و پرورش سبک های تفکر افراد از زمان کودکی تأیر بسزایی می تواند داشته باشد.