هدف این پژوهش بررسی رابطه بین سبک های یادگیری و سبک های تفکر در دانشجویان است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان دانشکده های فنی- مهندسی و روانشناسی- علوم تربیتی دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری طبقاتی، 150 نفر از دانشجویان دانشکده فنی- مهندسی و 50 نفر از دانشجویان دانشکده روانشناسی- علوم تربیتی به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. جهت جمع آوری داده های موردنیاز از پرسشنامه های استانداردشده سبک تفکر استرنبرگ و سبک یادگیری وارک استفاده شد و جهت آزمون فرضیه های تحقیق از روش آماری همبستگی پیرسون و روش رگرسیون گام به گام استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بین سبک یادگیری و سبک تفکر رابطه معناداری وجود دارد. علاوه بر این سبک یادگیری غالب دانشجویان دانشکده فنی- مهندسی، سبک دیداری و سبک یادگیری غالب دانشجویان دانشکده روانشناسی- علوم تربیتی، سبک خواندن- نوشتن بود.