مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
سرطان
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
133 - 145
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نشانه های فیزیولوژیک استرس می تواند با تضعیف سیستم ایمنی بدن عامل مزاحمی در درمان بیماران سرطانی باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مواجهه درمانی روایتی بر بهبود شاخص های فیزیولوژیک استرس در زنان مبتلا به سرطان بود. روش: این مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه بیماران زن سرطانی تشکیل دادند که در تابستان 1395 در بخش خون و انکولوژی بیمارستان شهید مطهری فولاد شهر (اصفهان) تحت درمان بودند. 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از دستگاه بیوفیدبک استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 6 جلسه به صورت گروهی مواجهه درمانی روایتی (NET) را دریافت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات پس آزمون دو گروه درمتغیرهای میزان تعریق پوست (002/0 >P )، درجه حرارت پوست (01/0 >P) ضربان قلب (001/0 >P) وجود دارد. نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهد که روش مواجهه درمانی روایتی می تواند درمان مفیدی برای کاهش علایم فیزیولوژیک استرس در بیماران سرطانی باشد.
مقایسه اثربخشی تصویرسازی ذهنی دستوری با بازپردازش و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بیخوابی و افکار خودآیند منفی زنان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
101 - 116
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به منظور مقایسه اثربخشی تصویرسازی ذهنی دستوری با بازپردازش(IRRT) و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) بر بیخوابی و افکار خودآیند منفی زنان مبتلا به سرطان انجام شده است. روش: روش تحقیق این پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل بود. با استفاده از پرسشنامه های افکار خودآیند منفی کندال و هولون و شدت بیخوابی مورین 42 نفر از زنان مبتلا به سرطان که از بیخوابی و افکار خودآیند منفی در رنج بودند، بطور تصادفی ساده انتخاب و بطور داوطلبانه در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هر گروه 14 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایشی اول 7 جلسه (هفته ای یک بار) فنونIRRT را بر اساس بسته آموزشی اسموکر دریافت کرد. گروه آزمایشی دوم 8 جلسه (هفته ای یک بار) فنون MBSR را بر اساس بسته آموزشی کابات-زین دریافت کرد و گروه کنترل آموزشی در این زمینه دریافت نکرد. پس از اجرای IRRT و MBSR ، مجدداً افکار خودآیند منفی و بیخوابی اعضای هر سه گروه مورد اندازه گیری قرار گرفت. یافته ها: از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) برای تحلیل داده ها استفاده شد. F محاسبه شده برای متغیرهای افکار خودآیند منفی و بیخوابی در هر سه گروه تفاوت معنادار را نشان داد. همچنین IRRT در کاهش افکار خودآیند منفی مؤثرتر از MBSR بوده است. اما در مورد بیخوابی بین دو روش درمانی تفاوت معناداری یافت نشد. نتیجه گیری: بطور کلی این پژوهش حاکی از این است، روش IRRT و MBSR را می توان مداخله ای مؤثر در کاهش افکار خودآیند منفی و بیخوابی زنان مبتلا به سرطان به حساب آورد.
پیش بینی رشدپس آسیبی بر اساس علائم یادبود و نشخوار فکری در زنان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
146 - 159
حوزههای تخصصی:
مقدمه:این پژوهش با هدف مطالعه علائم یادبود، نشخوار فکری و رشدپس آسیبی در زنان مبتلا به انواع سرطان مراجعه کننده به بیمارستان های دولتی شهر تهران انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است، بدین منظور 189 نفر از زنان مبتلا به انواع مختلف سرطان که برای درمان به بیمارستان های دولتی شهر تهران مراجعه کرده بودند، به روش دردسترس و داوطلبانه انتخاب شدند و به پرسشنامه های علائم یادبود، فرم کوتاه رشد پس آسیبی و نشخوار مرتبط با واقعه پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش همبستگی و تجزیه و تحلیل رگرسیون همزمان مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد علائم جسمانی یادبود و نشخوار فکری عمدی با رشد پس آسیبی رابطه مثبت و معناداری دارند. همچنین علائم جسمانی یادبود و نشخوار فکری عمدی سهمی برابر در پیش بینی رشد پس آسیبی بیماران دارند. نتیجه گیری: توجه به سیر بیماریِ سرطان در مبتلایان، و فرایندهای روان شناختی که از پی درگیری ذهنی بیمار بر پیامدهای بیماری به وقوع می پیوندد، می تواند در کاهش نشانه های ناگوار جسمی و روانی بیماری موثر بوده و سیر درمان بیماری را برای بیمار آسان تر سازد.
اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده (SDTP) بر ارتقاء امید و شادکامی افراد مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
131 - 151
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر ارتقاء امید و شادکامی افراد مبتلا به سرطان انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد دارای تشخیص پزشکی سرطان و مراجعه کننده به مرکز پرتو درمانی بیمارستان امام رضا شهر کرمانشاه در سال 1395 بود که از بین آن ها 30نفر به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15نفره آزمایش و کنترل گمارده شدند. از پرسشنامه های امید اشنایدر و شادکامی آکسفورد در پیش آزمون و پس آزمون برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد مداخله روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر روی گروه آزمایش به صورت گروهی، هفته ای 2 بار در 20 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد؛ گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیره بر روی نمرات پیش از درمان و پس از درمان درمان نشان اد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون بین دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای امیدواری (9 93/88 =(27 و 1)F؛ 006/0P=) و شادکامی ( 23/89 =(27 و 1) F؛ 01/0P=)، تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های حاص از پژوهش می توان بیان داشت که روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده باعث افزایش سطح امید به زندگی و شادکامی بیماران سرطانی می گردد و می-توان از آن به عنوان روشی کارآمد بهره برد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر علائم روان شناختی بیماران مبتلابه سرطان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سرطان یکی از شایع ترین بیماری های مزمن بوده که بیماران مبتلابه آن با مشکلات مختلف روانی روبرو هستند؛ بنابراین باید به دنبال روش هایی بود تا بتوان از شدت مشکلات روانی این بیماران کم کرد. ازاین رو، پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (Mindfulness-Based Cognitive Therapy یا MBCT) بر علائم روان شناختی بیماران مبتلابه سرطان انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی نیمه تجربی بود که با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل اجرا گردید. جامعه پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلابه سرطان مراجعه کننده به بیمارستان شهید محمدی شهر بندرعباس بود. نمونه پژوهش حاضر را تعداد 30 بیمار سرطانی تشکیل می داد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین گردیدند (هر گروه 15 نفر). اعضای هردو گروه مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (Depression Anxiety Stress Scales یا DASS) را قبل و بعد از جلسات (طی سه ماه) تکمیل نمودند. یافته های پژوهش با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های تحلیل کوواریانس تک متغیره (ANCOVA) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده بین دو گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون افسردگی (11/84 F= و 001/0 p<)، اضطراب (52/47 F= و 001/0 p<) و استرس (51/59 F= و 001/0 p<) تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری : به نظر می رسد که بیماران مبتلابه سرطان علاوه بر مشکلات جسمانی از مشکلات روانی ناشی از بیماری رنج می برند، ازاین رو ضروری است مراکز درمانی و انجمن های حمایتی مرتبط با بیماران مبتلابه سرطان در برنامه ریزی های خود جهت کاهش علائم روان شناختی بیماران، از روش MBCT به صورت گروهی بهره گیرند.
تأثیر آموزش مبتنی بر امید به شیوه شناختی- معنوی بر نگرانی و فشار روانی مادران دارای فرزند مبتلا به بیماری سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بروز بیماری های مزمن مانند سرطان در فرزندان، سلامت روان مادران را با آسیب جدی مواجه می سازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف تأثیر بسته آموزشی مبتنی بر امید به شیوه شناختی- معنوی بر نگرانی و فشار روانی مادران دارای فرزند مبتلا به بیماری سرطان انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. در این پژوهش از میان مادران دارای فرزند مبتلا به بیماری سرطان ساکن استان لرستان در سال 1396، تعداد 30 مادر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند (15 مادر در هر گروه) . گروه آزمایش مداخله آموزشی را طی 3 ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نگرانی (دیوی و ولز، 2006) و فشار روانی (زاریت، تاد و زاریت، 1980) استفاده شد . یافته ها: نتایج تحلیل داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس نشان داد که بسته آموزشی مبتنی بر امید به شیوه شناختی- معنوی باعث کاهش نگرانی و فشار روانی در مادران گروه آزایش شده است ( p<0/001 ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که بسته آموزشی به کار گرفته شده به دلیل برخورداری از روش های امیددرمانی، درمان شناختی و معنویت گرا توانسته است در کاهش سطح نگرانی و فشار روانی مادران دارای فرزند مبتلا به بیماری سرطان مؤثر باشد.
مقایسه اضطراب مرگ، احساس تنهایی و دلبستگی به خدا، در بین بیماران سرطانی، بیماران قلبی و افراد سالم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش ﺑا هدف مقایسه اﺿ ﻄﺮاب ﻣﺮگ، احساس تنهایی و دلبستگی به خدا، در بین بیماران سرطانی، قلبی و افراد سالم اﻧﺠﺎم ﺷﺪه اﺳﺖ. جامعه آماری شامل 612 بیمار سرطانی، 210 بیمار قلبی و 40 نفر افراد سالم بود. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه های اضطراب مرگ تمپلر، احساس تنهایی UCLA و دلبستگی به خدا اثر بک و مک دونالد استفاده شد. آماره های مربوط به سه تحلیل واریانس تک متغیری، پس از تصحیح بنفرونی نشان داد که تفاوت میانگین هر سه متغیر در بین سه گروه معنی دار است. نتایج آزمون تعقیبی LSD نشان داد، میانگین نمرات احساس تنهایی در بیماران سرطانی به گونه معنی دار بالاتر از بیماران قلبی و افراد سالم است. اما میانگین نمره دلبستگی به خدا، در بیماران سرطانی و قلبی بالاتر از افراد سالم است. همچنین میانگین نمره اضطراب مرگ بیماران سرطانی، به گونه معنی داری بالاتر از بیماران قلبی و افراد سالم است.
اثربخشی روان درمانی وجودی به شیوه ی گروهی بر افزایش بهزیستی روان شناختی مادران دارای کودکان سرطانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
125 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر اثربخشی روان درمانی وجودی به شیوه ی گروهی بر بهزیستی روان شناختی مادران دارای کودکان سرطانی می باشد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل مادران کلیه کودکان سرطانی زیر 13 سال تحت پوشش انجمن حمایت از کودکان سرطانی استان مرکزی می باشد. روش نمونه گیری در دسترس می باشد که 24 نفر از بین جامعه انتخاب شدند و به صورت تصادفی12 نفر در گروه گواه و 12 نفر در گروه آزمایش قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته 2 جلسه تحت آموزش قرار گرفتند ولی گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. دادهها با استفاده از پرسشنامه ی بهزیستی روانی کارول ریف، جمع آوری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از از روش تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها نشان می دهد، تفاوت بین میانگین های دو گروه در مقیاس بهزیستی روان شناختی کاملاً معنادار است. این نتایج بیانگر آن است درمان وجودی به شیوه ی گروهی بر افزایش بهزیستی روان شناختی مادران دارای کودکان سرطانی موثر می باشد.
تاثیردرمان تصویرسازی ذهنی دستوری و بازپردازش بر افکار خودآیند منفی و نگرش های ناکارآمد زنان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
155 - 166
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف تأثیردرمان تصویرسازی ذهنی دستوری و بازپردازش(IRRT) بر افکار خودآیند منفی و نگرش های ناکارآمد زنان مبتلا به سرطان انجام شد. روش تحقیق این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح مقایسه گروه کنترل نابرابر بود. با استفاده از پرسشنامه های افکار خودآیند منفی کندال و هولون و نگرش های ناکارآمد ویسمن و بک 28 نفر از زنان مبتلا به سرطان که از افکار خودآیند منفی و نگرش های ناکارآمد برخوردار بودند، بطور تصادفی ساده انتخاب و بطور داوطلبانه در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 14 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه (هفته ای یکبار) فنون IRRT را بطور گروهی و بر اساس بسته آموزشی اسموکر دریافت کردند و گروه کنترل آموزشی در این زمینه دریافت نکرد. پس از اجرای IRRT ، مجدداً افکار خودآیند منفی و نگرش های ناکارآمد اعضای هر دو گروه اندازه گیری شد. از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) برای تحلیل داده ها استفاده شد. F محاسبه شده برای متغیرهای افکار خودآیند منفی و نگرش های ناکارآمد در هر دو گروه تفاوت معناداری را نشان داد. بطور کلی این پژوهش در همگرایی با نتایج پژوهش مشابه حاکی از آن است، روش IRRT را می توان مداخله ای مؤثر در کاهش افکار خودآیند منفی و نگرش های ناکارآمد زنان مبتلا به سرطان به حساب آورد
بررسی نقش واسطه ای حمایت اجتماعی در پیش بینی سلامت روان بر اساس کنترل هیجان در مادران کودکان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرطان یک بیماری مزمن دوران کودکی است و می تواند بر سلامت روانی و کیفیت زندگی کودکان و خانواده - های آنها تأثیر بگذارد. هدف از انجام پژوهش حاضر مطالعه نقش واسطه ای حمایت اجتماعی در پیش بینی سلامت روان بر اساس کنترل هیجان در مادران کودکان مبتلا به سرطان بود . جامعه آماری پژوهش حاضر مادران کودکان مبتلا به سرطان شهر تهران بودند که از بین آنها 205 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های حمایت اجتماعی فیلیپس ( SS-A )، پرسشنامه کنترل هیجان راجر و نشوور ( ECQ )و پرسشنامه سلامت روانی گلدبرگ ( GHQ ) بود. داده ها با استفاده از آمار ضریب همبستگی (معادلات ساختاری) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. شواهد پژوهش و نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی نقش واسطه در پیش بینی سلامت روان بر اساس کنترل هیجان را دارد. همچنین حمایت اجتماعی بر سلامت روان اثر مستقیم معنادار داشته است، که این اثر برابر 75/0- و برای کنترل هیجان، این اثر برابر 36/0است. تأثیر غیر مستقیم کنترل هیجان بر سلامت روان نیز، برابر با 63/0 است. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که حمایت اجتماعی و کنترل هیجان بر سلامت روان مادران کودکان مبتلا به سرطان تأثیر داشته است. بنابراین آموزش این موارد می تواند به افزایش و بهبود سلامت روان مادران کودکان مبتلا به سرطان کمک کند.
الگوهای شخصیت طبیعی و کژکار در بیمار با سرطان خون: یک مورد پژوهی بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرطان می تواند زمینه ساز مشکلات روانی متعددی باشد. تاکنون در اغلب پژوهش های حوزه روانشناسی سلامت، به رخدادهای بعد از ابتلا به سرطان پرداخته شده است؛ اما پژوهش حاضر با هدف فهم فرایندهای طبیعی و کژکار شخصیتی که احتمالاً در سرطان نقش دارند، انجام شده است. این پژوهش با روش مورد پژوهی بالینی براساس الگوی زیستی روانی اجتماعی سلامت و مدل پویشی از شخصیت انجام شده است. با استفاده از آزمون ارزیابی شدلر و وستن یا آزمون سوآپ ( SWAP )، شخصیت بیمار و الگوهای شخصیتی طبیعی و کژکار احتمالی اثرگذار در سرطان در بیمار ارزیابی شده است. نتایج آزمون سواپ با نیمرخ ویژگی های طبیعی و کژکار شخصیتی این بیمار همخوان بود. به عبارتی دیگر، الگوی اختلال شخصیت وسواسی- اجباری، و اختلال شخصیت وابسته در این بیمار با خودشناسی پایین، خودشیفتگی بالا، ماکیاولیسم پایین، ضد اجتماعی پایین، ارزش خود پایین، ساختارگرایی بالا، سرکوب بالا، بهوشیاری و شفقت خود پایین و جامعه پسندی بالا هماهنگ بود. یافته های این پژوهش مدلی جدید از ویژگی های شخصیتی همبسته با سرطان خون ارائه داده است. شناسایی وبرنامه ریزی برای مدیریت اثرات این ویژگی های شخصیتی می تواند غنای برنامه های رواندرمانی را برای بیماران با سرطان خون بالا ببرد و راهبردهای روانشناختی را برای افزایش متابعت درمانی در این گروه از افراد به دست دهد.
نقش سرکوبگری عاطفی و توانمندی ایگو در پیش بینی مصرف و عدم مصرف سیگار در بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مصرف سیگار علاوه بر اینکه یکی از عوامل خطرساز بیماری سرطان می باشد، می تواند نقش مهمی نیز در روند بهبودی بیماران مبتلا ایفا کند. این مسئله تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش سرکوبگری عاطفی و توانمندی ایگو در پیش بینی مصرف و عدم مصرف سیگار در بیماران مبتلا به سرطان می باشد. روش: پژوهش حاضر توصیفی – همبستگی و مقطعی می باشد. جامعه ی آماری پژوهش، کلیه ی بیماران مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان ولیعصر تبریز در طی ماه های فروردین و اردیبهشت سال 1396 بودند. از جامعه ی یاد شده، 120 نفر بیمار، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. ابزارهای ارزیابی پژوهش، پرسشنامه سازگاری وینبرگر و همکاران (WAI) (1979) و پرسشنامه روانی – اجتماعی توانمندی ایگو مارکاستروم و همکاران (PIES) (1997) بودند. داده ها با استفاده از روش رگرسیون لوجستیک و با بهره گیری از نرم افزار SPSS-21 تحلیل گردیدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که از بین مولفه های سرکوبگری عاطفی، تجربه ذهنی پریشانی (12/0-=β) قادر به پیش بینی مصرف سیگار می باشد. مدل رگرسیون برای سرکوبگری عاطفی برای 3/73% از افراد نتایج را به درستی پیش بینی می کند. در خصوص توانمندی ایگو، مولفه های امیدواری (16/0-=β) و هدف (14/0-=β) قادر به پیش بینی مصرف سیگار است. همچنین، مدل توانمندی ایگو برای 5/77% از افراد نتایج را به درستی پیش بینی می کند. نتیجه گیری: تجربه ذهنی پریشانی، امیدواری و هدف، تعیین گرهای مهم مصرف سیگار در بیماران مبتلا به سرطان می باشد. لازم است در مداخلات ترک سیگار بیماران مبتلا به سرطان نقش این متغیرها در نظر گرفته شود.
اثر بخشی درمان ترکیبی مبتنی بر پذیرش و تعهد و امید درمانی بر کیفیت زندگی در بیماران سرطانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
221 - 242
حوزههای تخصصی:
سرطان بیماری است که با تغییر شکل غیرطبیعی سلول ها و از دست رفتن تمایز سلولی مشخص می شود. بیم اران س رطانی دچ ار مشکلات جسمی، روانی و اجتماعی زیادی می شوند که ممکن است این مشکلات باعث اختلال درروند کیفیت زندگی آن ان گ ردد. این پژوهش باهدف اثربخشی درمان ترکیبی مبتنی بر پذیرش و تعهد و امید درمانی در افزایش کیفیت زندگی، در بیماران مبتلابه سرطان در شهر یاسوج تدوین گردیده است روش پژوهش در این تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل می باشد جامعه آماری این تحقیق شامل 100 نفر از بیماران سرطانی که در سه ماهه چهارم1396 و سه ماه اول سال 1397 در بیمارستان شهید بهشتی یاسوج بستری گرفته و دارای پرونده بالینی می باشند. و به روش نمونه گیری تصادفی ساده 30 نفر از بیماران در محدوده سنی 19 تا 55 سال، تحت شیمی درمانی در مرکز انتخاب و به دو گروه 15 نفر آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در این مطالعه محدودیتی ازنظر نوع سرطان وجود نداشت و معیارهای ورود به مطالعه به این شرح بوده هوشیار بودن، سن 19 تا 55 سال، قطعی بودن تشخیص سرطان با تأیید پزشک متخصص، حداقل گذشت یک مرتبه درمان با مواد شیمی درمانی و. جهت گردآوری داده ها و تجزیه وتحلیل آن از پرسشنامه امید به زندگی و تحلیل کوواریانس استفاده گردیده است؛ و یافته های پژوهش نشان داد درمان ترکیبی مبتنی بر پذیرش و تعهد و امید درمانی در افزایش کیفیت زندگی در شهر یاسوج مؤثر است سطح معنی داری برای تأیید فرضیه 5/0>P بود.
ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی ابزار سوگ مزمن کندال در مادران کودکان مبتلا به سرطان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی ابزار سوگ مزمن کندال (KCSI) در جمعیت مادران ایرانی دارای کودک مبتلا به سرطان بود. روش: ابزار سوگ مزمن کندال با استفاده از شیوه وایلد به فارسی ترجمه شد و 15 نفر از اعضای هیأت علمی که در زمینه های مختلف پرستاری و روان شناسی تخصص داشتند، روایی محتوایی و صوری آن را تعیین کردند. سپس 264 نفر از مادران دارای کودک مبتلا به سرطان که به یکی از سه بیمارستان مرکز طبی کودکان، مفید، یا حضرت علی اصغر (ع) مراجعه کرده بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و نسخه فارسی پرسشنامه را تکمیل کردند. روایی سازه ابزار با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی بررسی شد. برای بررسی همسانی درونی از تعیین ضریب آلفای کرونباخ و برای بررسی پایایی از آزمون مجدد 20 شرکت کننده، به فاصله 2 هفته، استفاده شد. یافته ها: تحلیل عاملی وجود سه عامل را تأیید کرد که 9/49 درصد واریانس نمرات ابزار را تبیین می کردند. ضریب آلفای کرونباخ برای کل ابزار 84/0 و ضریب همبستگی پیرسون بین دو بار اجرای ابزار 86/0 (001/0>p) بود. میانگین نمره سوگ مزمن شرکت کنندگان 4/76 (با انحراف معیار 8/15) بود. نتیجه گیری: می توان از ﻧﺴﺨﻪ ﻓﺎرﺳ ﯽ ابزار سوگ مزمن کندال (KCSI) ﺑ ﻪﻋﻨ ﻮان ﯾ ﮏ اﺑﺰار روا و ﭘﺎﯾﺎ برای اندازه گیری شدت سوگ مزمن در مادران دارای کودک مبتلا به سرطان استفاده کرد.
خداوند و معنای زندگی، تجربه زیسته کودکان مبتلا به سرطان: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از این مطالعه، شناخت تجربه و درک معنای زندگی در کودکان مبتلا به سرطان بود که مفهوم خداوند به عنوان یکی از ابعاد مهم آن در این مقاله در نظر گرفته شده است. روش : پژوهش حاضر، کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی است. نمونه پژوهش شامل 7 نفر از کودکان مبتلا به سرطان است که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس بر مبنای بیشترین ناهمگونی نمونه ها، انتخاب و مورد مصاحبه های عمیق قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها، از شیوه ی کولایزی استفاده شد. یافته ها : بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها، « باورمندی به هستی برتر، خداوند» به عنوان یکی از درون مایه های اصلی استخراج شد . این درون مایه شامل دو درون مایه ی فرعی : 1. ایمان به خدا و تامین رضایت او 2. حیات، به عنوان بستر آزمایش های الهی بود. نتیجه گیری : باور به خداوند، نقش مهمی در درک کودکان مبتلا به سرطان، از معنای زندگی و شکل گیری یک جهت گیری مثبت به زندگی دارد. یافته های این مطالعه می تواند به عنوان پایه های مفهومی برای تبیین مفاهیم در سایر تحقیقات و یا طراحی مدل های مداخله ای برای این گروه از کودکان استفاده گردد.
اثربخشی آموزش گروهی راهبردهای سه گانه خودنظم جویی بر کاهش پیامدهای مخرب جسمانی و هیجانی ناشی از تنیدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم بهار (اردیبهشت) ۱۳۹۸ شماره ۷۴
193-203
حوزههای تخصصی:
زمینه: تجربه ء تنیدگی، تعادلِ سازمان روانی انسان را بر هم می زند، در نتیجه فرد هیجان های ناخوشایندی را تجربه می کند که ظرفیت کم برای نظم جویی این هیجان ها منجر به بروز علائم روانی و جسمانی می شود. آیا برای کاهش سطح اضطراب این افراد باید به آنها کمک کرد تا از طریق افزایش ظرفیت روانشناختی، که فرض بر آن است به واسطه ی خودنظم جویی، قابل پرورش است، بهتر بتوانند با تجربه سخت خود کنار بیایند و کارکرد بهتری داشته باشند. هدف: هدف از این پژوهش بررسی آموزش گروهی راهبردهای سه گانه خودنظم جویی شامل آموزش خودشناسی انسجامی، خودمهارگری و شفقتِ خود( قربانی و همکاران، 2012؛ نف، 2009) بر پیامدهای مخرب جسمانی و هیجانی ناشی از تنیدگی، شامل علائم جسمانی، هیجانات ناخوشایند و خود تخریب گری بود. روش: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل مادران دارای فرزند مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان نمازی و درمانگاه امام رضا در شهر شیراز در سال 1396 بود. از بین 245 مادر که مقیاس تنیدگی ادراک شده (کوهن و همکاران، 1983)، چک لیست علائم بدنی (بارتون، 1995)، مقیاس هیجان های ناخوشایند (لیری و همکاران، 2007)، و مقیاس خودتخریب گری مزمن (کلی و همکاران، 1985) را کامل کرده بودند، 30 مادر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در سه گروه همتا شده شامل گروه آزمایش، گروه گواه و گروه لیست انتظار گمارده شدند. داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیری) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که آموزش گروهی خودنظم جویی منجر به کاهش معنادار میانگین نمرات علائم جسمانی، هیجانات ناخوشایند و خود تخریب گری گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به گروه گواه و لیست انتظار پس از کنترل نمرات پیش آزمون شد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، آموزش گروهی راهبردهای سه گانه خودنظم جویی شامل خودشناسی انسجامی، خودمهارگری و شفقتِ خود می تواند ظرفیت روانی افراد درگیر با تنیدگی های مزمن را برای کنار آمدن سازگارانه با تنیدگی افزایش دهد و از این طریق پیامدهای مخرب تنیدگی را در آنها کاهش دهد.
آینه کدر: تصورات قالبی و تبعیض نسبت به بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم بهار (خرداد) ۱۳۹۸ شماره ۷۵
349-354
حوزههای تخصصی:
زمینه: سرطان نامی ترسناک و مرگبار برای بسیاری از افراد جامعه است که باعث می شود این بیماران نه تنها به عنوان تابویی بزرگ ادراک شوند، بلکه احساس طردشدگی کنند. آیا تصورات قالبی و نگرش های تبعیض آمیز در جامعه نسبت به این بیماران موجب کاهش حمایت و طرد آنان از جامعه می گردد؟ هدف: مطالعه تصورات قالبی و تبعیض علیه بیماران مبتلا به سرطان در شهر تهران بود. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود. شرکت کنندگان 134 نفر از ساکنان شهر تهران بودند که پرسشنامه نگرش نسبت به بیماران مبتلا به سرطان که توسط چو و همکاران (2012) ساخته شده بود را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین غیرقابل درمان دانستن سرطان، تصورات قالبی از بیماران مبتلا به سرطان و تبعیض نسبت به آنان رابطه وجود دارد (0/001 p< ). علاوه بر این، کسانی که سابقه کار در مراکز خیریه حمایت از بیماران مبتلا به سرطان داشتند، تبعیض کمتری را نسبت به این بیماران از خود نشان دادند (0/05 p< ). همچنین مردان بیش از زنان نسبت به بیماران مبتلا به سرطان نگرش منفی داشتند، اما میزان اعمال تبعیض آمیز در بین زنان بیشتر از مردان بود(0/001 p< ). نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهد که در مورد بیماران مبتلا به سرطان نگرش های منفی و در نتیجه تبعیض وجود دارد و این امر ممکن است مبتلایان به سرطان را از حمایت اجتماعی محروم سازد.
اثربخشی درمان ذهن آگاهی کودک محور بر افسردگی و اضطراب پس از دارودرمانی کودکان سرطانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم تابستان (تیر) ۱۳۹۸ شماره ۷۶
431-439
حوزههای تخصصی:
زمینه: بیماری سرطان باعث می شود تا کودکان مبتلا، به آسیب های روانشناختی همچون اضطراب و افسردگی دچار شوند . نیاز است با بکارگیری درمان های روانشناختی مناسب همچون درمان ذهن آگاهی کودک محور افسردگی و اضطراب آنها کاهش یابد. هدف: بر این اساس هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان ذهن آگاهی کودک محور بر افسردگی و اضطراب پس از دارودرمانی کودکان سرطانی بود. روش: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام کودکان مبتلا به بیماری سرطان در سال 1396 در شهر اصفهان بودند که جهت درمان به مرکز درمانی امید مراجعه نموده و تحت دارو درمانی قرار داشتند. تعداد نمونه در پژوهش 30 کودک مبتلا به سرطان بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش مداخلات درمانی مربوط به ذهن آگاهی کودک محور (بوردیک، 1396) را در طی دو ماه و نیم به صورت هفته ای یک جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه افسردگی کودکان (کواکس، 1992) و مقیاس چندبعدی اضطراب کودکان (مارچ و همکاران، 1997) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان ذهن آگاهی کودک محور بر افسردگی و اضطراب پس از دارودرمانی کودکان سرطانی تأثیر معناداری داشته است (0/001 p< ). بدین صورت که این درمان توانسته افسردگی و اضطراب کودکان سرطانی را کاهش دهد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که درمان ذهن آگاهی با بهره گیری از فنونی همانند افکار، هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت کاهش افسردگی و اضطراب کودکان سرطانی مورد استفاده گیرد.
پدیدارشناسی افسردگی بیماران نجات یافته از سرطان و راهیابی به فلسفه درمانی به عنوان رویکردی مراقبتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
139-158
حوزههای تخصصی:
سرطان یکی از دلایل اصلی مرگ و میر در دنیاست. ویژگی مقاومت به درمان و پیشرفت سریع آن یکی از دلایل بالا بودن میزان مرگ و میر ناشی از آن است. مبتلایان پس از شنیدن خبر ابتلا به این بیماری به شدت روحیه خود را از دست می دهند که خود این مسئله در روند درمان تاثیر منفی دارد، اما آنچه که در زندگی چنین بیمارانی قابل تامل به نظر می رسد عارضه افسردگی حتی پس از درمان کامل بیماری است. پس از شنیدن خبر ابتلا به این بیماری صعب العلاج، علاوه بر خود فرد، خانواده و اطرافیان وی نیز دچار تشویش و نگرانی می شوند و تا پایان دوره درمان از بیمار حمایت همه جانبه می کنند غافل از اینکه چنین حمایت ناگهانی و در اکثر موارد نابجا می تواند اثرات زیانباری را در پی داشته باشد. ما در این مقاله خواهیم کوشید از منظر فلسفه پزشکی، روان شناسی، و فلسفه به مثابه درمان و مراقبت، وضعیت بحرانی این بیماران بهبود یافته را مورد واکاوی پدیدارشناسانه و توصیفی قرار دهیم تا راه برای آگاهی از وضعیت بنیادین و وجودی چنین بیمارانی گشوده شود زیرا ناسازگاری و یأس بعد از بیماری رابطه اساسی با این وضعیت وجودی بنیادین دارد.
مطالعه کیفی: کاوشی در تجربه زیسته کودکان مبتلا به سرطان درباره بیماری و پیامدهایش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
125-138
حوزههای تخصصی:
سرطان در کودکان ، عامل استرس زای غیر قابل پیش بینی محسوب می شود که بر زندگی کودک تاثیرات روانشناختی بسیاری برجای می گذارد. درک دیدگاه کودکان از شرایطی که در آن قرار گرفته اند به ارائه بهتر خدمات و رفع موانعی که از سوی کودک در پذیرش درمان اثرگذار است، نقش دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی و درک دیدگاه کودکان مبتلا به سرطان در مورد بیماری آنها بود. پژوهش حاضر از نوع کیفی و به روش تحلیل محتوا صورت گرفت و در آن تعداد 20 کودک 4-12 ساله بستری و مبتلا به انواع مختلف سرطان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت. دیدگاه کودکان در خصوص بیماری سرطان و پیامدهای آن، با استفاده از تحلیل محتوای نقاشی ها و مصاحبه های نیمه ساختار یافته ضبط شده، مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها به طور مستمر و همزمان با جمع آوری اطلاعات و به شیوه ی مقایسه ای، با استفاده از نرم افزار MAXQDA صورت گرفت. حدود 1020 کد از پیاده سازی مصاحبه های ضبط شده و نقاشی های ترسیم شده ی کودکان به صورت کدگذاری باز مشخص شد. داده های کدگذاری شده در نهایت در 5 مقوله کلی خلاصه شدند که عبارت بودند از: 1. اشتغال ذهنی نسبت به محل درمان، 2. اشتغال ذهنی با مشکلات جسمانی ناشی از بیماری و درد، 3. رشد پس آسیبی مثبت، 4. پیامدهای منفی ناشی از بیماری، 5. پیامدهای خانوادگی ناشی از ابتلا به بیماری، 6. نگاه کودک به روند بیماری.