مطالب مرتبط با کلیدواژه

سوگ مزمن


۱.

ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی ابزار سوگ مزمن کندال در مادران کودکان مبتلا به سرطان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: سوگ مزمن سرطان مادران روان سنجی ابزار سوگ مزمن کندال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۳ تعداد دانلود : ۲۹۶
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی ابزار سوگ مزمن کندال (KCSI) در جمعیت مادران ایرانی دارای کودک مبتلا به سرطان بود. روش: ابزار سوگ مزمن کندال با استفاده از شیوه وایلد به فارسی ترجمه شد و 15 نفر از اعضای هیأت علمی که در زمینه های مختلف پرستاری و روان شناسی تخصص داشتند، روایی محتوایی و صوری آن را تعیین کردند. سپس 264 نفر از مادران دارای کودک مبتلا به سرطان که به یکی از سه بیمارستان مرکز طبی کودکان، مفید، یا حضرت علی اصغر (ع) مراجعه کرده بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و نسخه فارسی پرسشنامه را تکمیل کردند. روایی سازه ابزار با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی بررسی شد. برای بررسی همسانی درونی از تعیین ضریب آلفای کرونباخ و برای بررسی پایایی از آزمون مجدد 20 شرکت کننده، به فاصله 2 هفته، استفاده شد. یافته ها: تحلیل عاملی وجود سه عامل را تأیید کرد که 9/49 درصد واریانس نمرات ابزار را تبیین می کردند. ضریب آلفای کرونباخ برای کل ابزار 84/0 و ضریب همبستگی پیرسون بین دو بار اجرای ابزار 86/0 (001/0>p) بود. میانگین نمره سوگ مزمن شرکت کنندگان 4/76 (با انحراف معیار 8/15) بود. نتیجه گیری: می توان از ﻧﺴﺨﻪ ﻓﺎرﺳ ﯽ ابزار سوگ مزمن کندال (KCSI) ﺑ ﻪﻋﻨ ﻮان ﯾ ﮏ اﺑﺰار روا و ﭘﺎﯾﺎ برای اندازه گیری شدت سوگ مزمن در مادران دارای کودک مبتلا به سرطان استفاده کرد.
۲.

مقایسه احساس اندوه مزمن و احساس گرفتاری مادران با و بدون کودکان مبتلا به ناتوانی هوشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: احساس گرفتاری سوگ مزمن ناتوانی هوشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۷ تعداد دانلود : ۳۳۰
زمینه و هدف: حضور کودک مبتلا به ناتوانی هوشی (Intellectual disabilities) در هر خانواده ساختار و سلامت روانی آن به ویژه مادران را تحت تأثیر قرار می دهد. ازاین رو هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای احساس اندوه مزمن (Chronic sorrow) و احساس گرفتاری (Entrapment) در مادران با و بدون کودکان مبتلا به ناتوانی هوشی شهرستان کاشان در سال تحصیلی 97-1396 بود. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری آن متشکل از کلیه مادران کودکان مبتلا به ناتوانی هوشی و غیر مبتلا در مدارس استثنایی و عادی شهرستان کاشان بود. نمونه آماری شامل 66 نفر از مادران (31 نفر مادران کودکان مبتلا به ناتوانی هوشی و 35 نفر مادران کودکان غیر مبتلا) بود. مادران کودکان مبتلا به ناتوانی هوشی به روش نمونه گیری در دسترس و مادران کودکان غیر مبتلا به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. جهت سنجش اطلاعات از پرسشنامه های احساس اندوه مزمن کندال (Kendall Chronic Sorrow Instrument یا KCSI) و احساس گرفتاری (Entrapment Questionnaire) استفاده گردید. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس چند متغیره) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که بین احساس اندوه مزمن و احساس گرفتاری در مادران با و بدون کودکان مبتلا به ناتوانی هوشی شهرستان کاشان تفاوت معنادار وجود دارد (0001/0=p)؛ به عبارت دیگر مادران کودکان مبتلا به ناتوانی هوشی احساس اندوه مزمن و گرفتاری بیشتری داشته اند. نتیجه گیری: با توجه به تأثیرات منفی دو احساس اندوه مزمن و گرفتاری در سلامت روان افراد ارائه خدمات روان شناختی به مادران کودکان مبتلا به ناتوانی هوشی ضرورت دارد.