مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
محلات شهری
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
1 - 14
حوزه های تخصصی:
حس تعلق شهروندان به مکان و محل زندگی خود یکی از ابعاد مهم در ارتقای کیفیت محیط های شهری است. و عامل مهمی در شکل گیری پایه های ارتباطی شهروندان در محیط شهری می شود. تحقیق حاضر در پی بررسی و شناخت حس تعلق به مکان در میان شهروندان محلات قنات کوثر و گلشن واقع در منطقه 4 شهرداری تهران و عوامل تأثیرگذار بر آن که زمینه ساز طراحی برنامه ها و سیاست ها در جهت تقویت حس تعلق به مکان است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و روش آن توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان بالای 18 سال محلات گلشن و قنات کوثر منطقه 4 کلان شهر تهران است. که جمعیت برحسب سرشماری سال 1395 برابر 58819 نفر می باشد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 382 نفر تعیین شد. نحوه نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بوده است. تحلیل نتایج نشان می دهد که ساکنین محله قنات کوثر نسبت به ساکنین محله گلشن احساس راحتی بیشتری در محله خود نسبت به سایر محلات احساس می کنند. همچنین پیشرفت و ارتقا محله برای ساکنین هردو محله اهمیت بالایی دارد. در محله گلشن، ساکنین این منطقه به زندگی در این محله افتخار نمی کنند و برایشان ارزش محسوب نمی شود درصورتی که ساکنین محله قنات کوثر به سکونت در این محله افتخار می کنند. ساکنین محله قنات کوثر تمایل بیشتری برای گذراندن زمان در محله خودشان دارند. همچنین مقایسه دو محله نشان می دهد که برای بخش زیادی از ساکنین محله قنات کوثر حضور در خیابان های این محله رضایت بخش است درحالی که این موضوع برای ساکنین محله گلشن کمتر صدق می کند.
واکاوی سطح پایداری در تئوری توسعه و برنامه ریزی محلات (موردمطالعه: محلات منطقه سه شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۶
141 - 158
حوزه های تخصصی:
شهرها از یک سو به عنوان کانون های توسعه اجتماعی، اقتصادی و فضایی به شمار می روند و از سوی دیگر مناسب ترین مکان ها برای بروز مسائل و مشکلات می باشند. لذا، مظاهر اصلی توسعه و دست آوردهای اعم از منفی و مثبت آن، عمدتا در شهرها اتفاق می افتد و یکی از وظایف جوامع امروزی، خلق شهرها و محلات پایدار در زمینه های اقتصادی، محیطی و به ویژه فضایی-کالبدی است. نوآوری پژوهش حاضر استفاده از همه شاخص های توسعه به صورت توامان جهت شناسایی و تدقیق وضع موجود است که در هیچ مطالعه ای برای شهر گرگان صورت نگرفته است. هدف از پژوهش حاضر سنجش و تحلیل سطح پایداری کالبدی، اقتصادی، زیستی، اجتماعی و امنیتی محلات شهری می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی بوده و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی افراد ساکن در منطقه سه شهر گرگان است. در تحقیق حاضر برای محاسبه حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و حجم نمونه مورد مطالعه، 384 نفر برآورد گردید. برای تعیین حجم نمونه محلات از روش انتساب متناسب استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد محله ی گرگان جدید نسبت به سایر محله ها در بهترین وضعیت پایداری قرار دارد، بعد از آن محله کوی خیام قرار دارد و محله های آموزشگاه جنگل، محله میخچه گران، محله سرپیر و دباغان،کوی کیانشهر، کوی جوادیه، کوی حافظ، محله بویه در رتبه های بعدی از نظر پایداری محلی قرارگرفته اند. علاوه بر این نابرابری زیادی در سطح پایداری محله ای در شهر گرگان مشاهده می شود. نتایج این پژوهش برای شهرداری گرگان و شورای شهر و اداره راه و شهرسازی جهت مدخله جهت بازآفرینی و ارائه خدمات مناسب تر به شهروندان می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل و ارزیابی نقش سرمایه اجتماعی در توسعه پایدار محلهای (مطالعه موردی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال سوم بهار ۱۳۹۷شماره ۱ (پیاپی ۹)
123 - 136
حوزه های تخصصی:
در گذر زمان محلات شهری حلقه ای واسط میان شهر و شهروندان بوده که نقشی اساسی در شکل دهی و سازماندهی امور شهری داشته است. محلات با ارائه ی خدمات روزمره القاگر احساس تعلق و هویت، روابط اجتماعی میان ساکنان بوده است و امروزه در طرح های مختلف شهری نقش کم اهمیتی دارد. در این میان با مطرح شدن دیدگاه توسعه محلّه ای پایدار به عنوان دیدگاهی که حل مشکلات کنونی شهرها و زندگی شهری را درگرو بازگشت به مفهوم محلّه می داند، با استفاده از نیروهای توانمند درون زا و سرمایه های اجتماعی موجود در آن به حل مشکلات موجود می پردازد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سرمایه های اجتماعی و مولفه های آن در توسعه پایدار محله ای شهر ایلام است. روش پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی است. در بخش مباحث نظری و ادبیات از روش اسنادی و کتابخانه ای استفاده و از روش های میدانی و پیمایشی(پرسشنامه) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه ساکنان محلات شهر ایلام هستند که تعداد 383 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران به شیوه نمونه گیری خوشه ای برای توزیع پرسشنامه انتخاب شدند. پرسشنامه مورد استفاده در این پژوهش محقق ساخته است که روایی آن به شیوه صوری و پایایی به شیوه آلفای کرونباخ (871/0) مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون آمار توصیفی(فراوانی، میانگین، انحراف معیار و ...) و استنباطی(همبستگی و رگرسیون چندگانه) انجام شد. نتایج حاصل از بررسی فرضیه ها بیان می کند که متغیرهای هنجارگرایی، مشارکت مدنی، انسجام اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری در توسعه پایدار محله ای شهر ایلام دارند. متغیرهای اتصال به شبکه های اجتماعی و امنیت اجتماعی اثر معکوسی در توسعه پایدار شهر ایلام دارند و متغیر اعتماد اجتماعی در توسعه پایدار شهر اثری ندارد.
تحلیل عوامل کلیدی موثر برآینده بافت ناکارآمد شهری در افق 1414 (مطالعه موردی: محله اکبرآباد یزد)
حوزه های تخصصی:
بافت های ناکارآمد، پهنه هایی از فضاهای شهری است که در مقایسه با سایر پهنه های شهر از جریان توسعه و چرخه تکاملی حیات عقب افتاده و به کانون مشکلات و نارسایی های شهری تبدیل شده است. در عصر فناوری اطلاعات و توسعه شبکه های ارتباطی که با عدم قطعیت و نوآوری بسیاری همراه است؛ نظام برنامه ریزی شهری که مبتنی بر رویکرد سیستمی بوده است از توانایی لازم جهت پاسخگویی به معضلات بافت ناکارآمد شهری برخوردار نیست. بنابراین ضروری است نسبت به تحولات آینده بافت های ناکارآمد برنامه ریزی علمی و عملی مناسب که در آینده پاسخگو باشد، صورت بگیرد. در سال های اخیر، رویکرد آینده پژوهی، به عنوان شیوه و روش شناختی با در نظر گرفتن وضعیت گذشته و حال، چشم انداز آینده را برای ما روشن می کند. این رویکرد با شناسایی عوامل موثر بر آینده این بافت ها، به ما کمک می کند که برای امور محتمل و غیرقابل پیش بینی آماده باشیم. از این رو هدف پژوهش حاضر، شناسایی متغیرهای کلیدی موثر بر آینده بافت ناکارآمد و بررسی روابط بین متغیرها و نحوه اثرگذاری بر یکدیگر در افق 1414 می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی می باشد. جهت تجزیه و تحلیل متغیرها، با توجه به ماهیت آینده پژوهی این پژوهش، از روش تحلیل اثرات متقاطع با استفاده از نرم افزار میک مک استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد کلیدی ترین عوامل موثر بر آینده بافت ناکارآمد محله اکبرآباد یزد در افق 1414، به ترتیب بیشترین میزان تاثیرگذاری، شامل گردشگری، نهادهای اجتماعی و مدنی، تمایل به مهاجرت، درآمد و پس انداز و جذابیت های سرمایه گذاری می باشد.
تحلیل عوامل هویت بخش در محلات قدیم شهری با نشانه های مذهبی (مطالعه موردی: محله شاهزاده ابراهیم اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اماکن مذهبی یکی از نشانه های شهری هستند که در پویایی، خوانایی و تعلقداشتن به محلات شهری مؤثرند. نشانه ها و عناصر کالبدی (مساجد، معابر، پل ها و مدارس) شهر اصفهان که به مرور زمان و با تأثیر از فرهنگ ایرانی شکل گرفته، نقش مؤثری در اصالت و غنای فرهنگی این شهر داشته است؛ ولی با این وجود بسیاری از نشانههای فرهنگی آن فراموش شده است. این پژوهش با هدف شناسایی شاخص های هویت بخش، نحوه ارتباطشان با هم و چگونگی اثرگذاری آنها بر هم در محله شاهزاده ابراهیم انجام شده است. نگارندگان جویای تعیین شاخص های هویت بخش این محله و اثرگذاری آنها بر روی یکدیگر هستند. روش پژوهش در این مقاله توصیفی و تحلیلی است. داده ها از طریق توزیع 300 پرسشنامه در بین ساکنان محله جمع آوری شده اند. برای سنجش تأثیر شاخص های هویت بخش و ارتباط بین آنها از روش مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرمافزار آموسگرافیک استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که وضعیت معیارهایی چون تعهد، دلبستگی، احساس مالکیت، تعامل و ارتباط مردم با یکدیگر - از نظر عامل اجتماعی- در فضای امامزاده مناسب است. بار عاملی برخی متغیرها از نظر عملکردی نسبت به متغیرهای دیگر پایینتر است. عاملهایی چون صمیمیت فضای امامزاده و استفاده ساکنین از این فضا مناسبتر و بار عاملی متغیّرها در ابعاد کالبدی، کیفیت بصری، نوع مصالح، تزئینات و الگوی معماری اسلامی رضایت بخش تر است. با اینکه بار عاملی پاکیزگی معابر و حیاط برای مسائل زیست محیطی زیاد است؛ اما محیط امامزاده کمبود فضای سبز دارد. بیشترین بار عاملی و همبستگی برای شاخص ادراکی به قدرت دعوت کنندگی امامزاده و احساس خوب، آرامش و آسایش حاصل از آن مربوط است. اهمیت متغیر آدرسدادن (با استفاده از موقعیت مکانی امامزاده) نسبت به سایر متغیرهای موجود بسیار کم است. ارتباط بین عامل ها نشان می دهد که عامل اجتماعی بر عامل های زیست محیطی، کالبدی و ادراکی؛ عامل زیست محیطی بر عاملهای کالبدی و عملکردی؛ و عامل کالبدی نیز بر عامل ادراکی تأثیرگذار هستند
تحلیل و رتبه بندی بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری از منظر شاخص های اجتماعی با استفاده از تکنیک MABAK (مطالعه موردی: محلات؛ عامری، خزعلیه و حصیرآباد در منطقه 7 کلانشهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۸
323 - 343
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات اساسی در فرایند بازآفرینی بافت های فرسوده و نا کارآمد شهرهای امروز، عدم توجه به اعمال مفهوم مولفه های اجتماعی بعنوان یکی از پتانسیل های محله است. اهمیت مولفه های اجتماعی در فرآیند بازآفرینی از آن جهت محسوس است که مداخله در بافت های فرسوده در بیشتر موارد در ظرف مکانی محله انجام می شود، اما این عنصر معمولاً مغفول باقی می ماند. نظر به اهمیت موضوع، این پژوهش به تحلیل عملکرد بافت های فرسوده و نا کارآمد شهری بر اساس پنج مولفه انتخابی پژوهش (حس تعلق اجتماعی، انسجام اجتماعی، همیاری اجتماعی، امنیت اجتماعی و اعتماد اجتماعی ) و 36 متغیر در سه محله (عامری، خزعلیه و حصیرآباد) در منطقه هفت کلانشهر اهواز پرداخته است. نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق، پیمایشی با تاکید بر پرسشنامه می باشد. جامعه آماری شهروندان ساکن سه محله مورد مطالعه و روش محاسبه حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و شامل 379 نفر بوده است. به منظور بررسی نرمال بودن توزیع داده ها از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف و جهت بررسی وضعیت متغیرهای پژوهش از آزمون علامت ، استفاده شده است. همچنین وزن دهی متغیرها توسط مدل آنتروپی شانون و رتبه بندی محلات با استفاده از تکنیک ماباک انجام شده است. یافته های پژوهش حاصل از نتایج آزمون علامت نشان می دهد: محله عامری با میانگین ضریب تاثیر 16/3 در مجموع پنج مولفه ی انتخابی پژوهش به نسبت دو محله ی دیگر بیشتر بوده است. همچنین نتایج حاصل از رتبه بندی مولفه های اجتماعی انتخاب شده پژوهش در محلات سه گانه با استفاده از تکنیک ماباک، نشان می دهد محله عامری با مقدار Si (مقدار تاثیرگذاری مولفه و شاخص ها) 26/0 در رتبه اول و به ترتیب محله خزعلیه 079/0 و محله حصیرآباد با 164/0- در رتبه های دوم و سوم قرار گرفته اند.
ارزیابی پایداری اجتماعی محلات شهری با تاکید برشاخص ترکیب کاربری اراضی (مطالعه موردی منطقه 15 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۸
363 - 376
حوزه های تخصصی:
در طول چند دهه گذشته توجه به پایدار اجتماعی در سطح محلات شهری تبدیل به یک الگوی برنامه ریزی مهم در کشورهای پیشرفته شده است. هدف این پژوهش ارزیابی پایداری اجتماعی محلات شهری منطقه 15 شهر تهران با تاکید برشاخص اختلاط کاربری اراضی است. اختلاط کاربری ها و توزیع فعالیت ها از عوامل تاثیرگذار بر الگوهای پایداری اجتماعی در سطح محلات شهری است .این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی است و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. در این پژوهش ابتدا از طریق مطالعات کتابخانه ای، شاخص های اختلاط کاربری مؤثر بر پایداری اجتماعی در ۵شاخص دسترسی پذیری به کاربری ها، نحوه توزیع کاربری ها، تنوع و برابری کاربری ها، قدمت و سازگاری کاربری ها، ملاحظات طراحی در برنامه ریزی کاربری ها تعیین شدند. جامعه آماری مدیران و کارشناسان شهری وساکنین محلات مورد مطالعه است. . ابتدا میزان اختلاط کاربری هر یک از محله های شهر از طریق ضریب آنتروپی شانون محاسبه وشاخص های مورد مطالعه در محلات ، با استفاده ازتکنیک کوپراس رتبه بندی شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد مقدار بتای شاخص دسترسی پذیری به کاربری های(485/0β=)، تراکم کاربری ها(482/0β= )و نحوه توزیع کاربری ها(479/0 β= )به ترتیب بیشترین اهمیت را در سطح پایداری اجتماعی محلات مورد مطالعه دارند و محلات مورد مطالعه از نظر پایداری اجتماعی سطوح متفاوتی دارند؛ به طوری که محلات افسریه شمالی (23/98) و افسریه جنوبی (83/96) و کیان شهر شمالی(23/84) از لحاظ شاخص های اختلاط کاربری اراضی بهترین وضعیت را دارند و محلات هاشم آباد با (043/27 NJ= )و مینایی با (43/22 NJ=) در بدترین وضعیت قرار دارند.
تحلیل تباین کیفیت محیط مسکونی محلات شهری بر اساس مؤلفه های زیست محیطی (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۳)
111 - 126
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی، عوامل مهم اختلاف کیفیت زیست محیطی محلات مسکونی شهر مشهد را با توجه به شرایط اجتماعی، مزاحمت های زیست محیطی ارزیابی نموده است. داده ها از نمونه ای به حجم 384 نفر و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. در این بررسی، داده های مرتبط با شرایط زیست محیطی، مزاحمت های آن و تعاملات اجتماعی به دست آمد. داده های گردآوری شده با استفاده از آماره های مختلف به خصوص آزمون کای اسکوئر و رگرسیون لجستیک تعمیم یافته در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آلودگی ناشی از ترافیک در محلات، از گستردگی بالایی برخوردار بوده و سایر آلودگی ها بر اساس نوع، اغلب نقطه ای بوده و هر محدوده شرایط خاص خود را دارد. در تعیین سطوح آلودگی نقطه ای، عوامل زمینه ای چون مدت اقامت در شهر(سطح شهرنشینی)، تحصیلات، سن و وضعیت اجتماعی- اقتصادی، تعیین کننده بودند. به طوری که افراد با سابقه سکونت و شرایط اجتماعی- اقتصادی بهتر، از شدت آلودگی ها به خصوص در ارتباط با ابعاد زیست محیطی (3/2-3/21)، مزاحمت ها(6/3-4/4) و ناهنجاری های اجتماعی(0/2-4/4)، بیش از سایرین اظهار نارضایتی کردند. نظر به تفاوت سطح دریافت آسیب ها در بین ساکنین، چگونگی دخالت ها با چالش اساسی روبروست. در این شرایط، برنامه ریزی و رفع مشکلات محیطی به راحتی ممکن، اما کنترل حساسیت های متفاوت، به شدت دشوار است.
تحلیل فضایی زیست پذیری محلات شهری (مطالعه موردی منطقه 10 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیست پذیری که مفهوم تحت بررسی این پژوهش است، اساسا از اواخر قرن بیستم مورد توجه قرار گرفته است، زیرا فضاهای شهری دچار مسائلی چون کیفیت پایین محیط، آلودگی صوتی و هوا و... شده بودند. درایران رشد شتابان جمعیت و بالتبع جمعیت شهرنشین، و لزوم پاسخگویی به نیازهای آنان از جمله خدمات شهری ضرورت توجه به بخش ها و محلات شهری را دو چندان می کند ، کلان شهر تهران، متشکل از 22 منطقه کلان شهری با ازدیاد جمعیت و اثرات مخرب آن مواجه شده است بعضی محلات شکوفا و پر رونق و برخی محلات روبه زوال و نابودی، درنتیجه زیست پذیری و کیفیت زندگی هم از یک محله به محله دیگر متفاوت است. تحقیق حاضر با هدف شناخت و تحلیل فضایی وضعیت موجود زیست پذیری شهری در محلات منطقه 10شهر تهران بر اساس ابعاد زیست پذیری انجام شده است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است، اطلاعات و داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و تنظیم پرسشنامه با استفاده ازطیف پنج گزینه ای لیکرت صورت پذیرفت. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران384نفر مشخص شد، اعتبار پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصان تایید شد، برای سنجش میزان پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده و آلفای کرونباخ با نتیجه8/0 مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزارSPSS و آزمون های آماری تی تست، آنووا و توکی و ترسیم نقشه ها و تحلیل فضایی با استفاده از نرم افزار Arc GIS انجام شده است. نتایج تحقیق نشان دهنده نامطلوب بودن وضعیت زیست پذیری و ابعاد آن در سطح منطقه، و تفاوت میان محلات به لحاظ زیست پذیری در منطقه 10 و محلات آن می باشد.
تحلیل فضایی زیست پذیری محلات شهری (مطالعه موردی منطقه 10 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیست پذیری که مفهوم تحت بررسی این پژوهش است، اساسا از اواخر قرن بیستم مورد توجه قرار گرفته است ، زیرا فضاهای شهری دچار مسائلی چون کیفیت پایین محیط، آلودگی صوتی و هوا و... شده بودند. درایران رشد شتابان جمعیت و بالتبع جمعیت شهرنشین، و لزوم پاسخگویی به نیازهای آنان از جمله خدمات شهری ضرورت توجه به بخش ها و محلات شهری را دو چندان می کند ، کلان شهر تهران، متشکل از 22 منطقه کلان شهری با ازدیاد جمعیت و اثرات مخرب آن مواجه شده است بعضی محلات شکوفا و پر رونق و برخی محلات روبه زوال و نابودی، درنتیجه زیست پذیری و کیفیت زندگی هم از یک محله به محله دیگر متفاوت است. تحقیق حاضر با هدف شناخت و تحلیل فضایی وضعیت موجود زیست پذیری شهری در محلات منطقه 10شهر تهران بر اساس ابعاد زیست پذیری انجام شده است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است، اطلاعات و داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و تنظیم پرسشنامه با استفاده ازطیف پنج گزینه ای لیکرت صورت پذیرفت. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران384نفر مشخص شد، اعتبار پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصان تایید شد، برای سنجش میزان پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده و آلفای کرونباخ با نتیجه8/0 مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزارspss و آزمون های آماری تی تست ، آنووا و توکی و ترسیم نقشه ها و تحلیل فضایی با استفاده از نرم افزار Arc GIS انجام
تحلیلی بر تأثیر سطح رضایت از پایداری کالبدی- محیطی بر مولفه های کیفیت زندگی ساکنان در محلات شهری. نمونه موردی: محلات مرکزی شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
197 - 218
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی به عنوان مفهومی برای نشان دادن میزان رضایت فرد از زندگی است که از ابعاد مختلف شکل گرفته که متغیرهای رضایت از کیفیت کالبدی- محیطی محلات از مهم ترین مؤلفه های آن می باشد. محلات واقع در هسته اولیه و مرکزی شهر اردبیل به فراخور فضای کالبدی شکل یافته که غالباً بر حسب زمان خود طراحی شده بود و ناتوانی آن در پاسخ به نیازهای ایجاد شده جدید ساکنان، زمینه های نارضایتی و یا کم رضایتی ساکنان از محیط شهری و کیفیت زندگی شان را به وجود آورده است. از این رو پژوهش حاضر به بررسی تأثیر پایداری کالبدی- محیطی محلات شهری بر رضایت از مجموع کیفیت زندگی پرداخته و همچنین در ادامه سهم اثرگذاری هر یک از مؤلفه های کیفیت زندگی (کالبدی- محیطی، اجتماعی، اقتصادی، سلامت فردی و زیست محیطی) بر مجموعه کیفیت زندگی را از نگاه ساکنان تعیین خواهد کرد. برای این منظور ساکنان محلات شش گانه اولیه و مرکزی شهر اردبیل (شامل محله اوچدکان، طوی، گازران، عالی قاپو، سرچشمه و پیرعبدالملک) مورد بررسی و مطالعه قرار خواهند گرفت. پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع کاربردی و توسعه ای و از لحاظ روش انجام پژوهش، توصیفی- تحلیلی به همراه کاوش های میدانی است. حجم نمونه مورد مطالعه بر اساس فرمول کوکران و برای کل شهر اردبیل، 384 نفر برآورد شده که ﺑﺮای ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎی ﭘﺮﺳﺶﻧﺎﻣﻪ از روش ﺧﻮﺷﻪﺑﻨﺪی ﭼﻨﺪ ﻣﺮﺣﻠﻪ ای اﺳﺘﻔﺎده گردید. ابزار گردآوری دادها، پرسش نامه است که داده های گردآمده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. برای این منظور از تحلیل های آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، به ازای یک واحد تغییر در مؤلفه کالبدی- محیطی، رضایتمندی از کیفیت زندگی 351/0 واحد تغییر می یابد و از این رو شاخص های رضایت از بعد کالبدی- محیطی کیفیت زندگی مهم ترین و اثرگذارترین بعد نسبت به سایر ابعاد می باشد.
سنجش و اولویت بندی عوامل مؤثر در پیدایش هویت بخشی محلات شهری (مطالعه موردی: شهر جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳
13-24
حوزه های تخصصی:
احیاء هویت محله ای و تعلقات اجتماعی به منظور مدیریت مطلوب و ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان همواره مورد تأکید محققان و کارشناسان شهری بوده است. بررسی و شناخت عوامل مداخله گر و تأثیرگذار بر احساس هویتمندی محله ای می تواند در جهت حل معضل بحران هویت در شهرها و محلات امروز کارساز باشد. شهروندان ساکن در محلات کلان شهرهای امروزی با فضای محله خود مأنوس نیستند و در تصویر ذهنی آن ها محله بخشی از شهر محسوب شده است. محله ویژگی های سنتی خود را از دست داده و همواره احساس بی هویتی و سرگردانی را بر انسان ساکن در آن القاء کرده است. تلاش اصلی در این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر هویت بخشی در محلات شهری و اولویت بندی عوامل صورت گرفته است. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی است و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه به کمک تکنیک های تلفیق آزمون آماری کوکران و مدل مجموع وزنی ساده 1 مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج به دست آمده نشان داده است که بیشترین عامل تأثیرگذار در هویت بخشی به محلات شهر جیرفت، احساس تعلق و وابستگی به محله با وزن 301/0 بوده است و کمترین عامل، میزان مشارکت در تصمیم گیری های مربوط به محله با وزن 175/0 می باشد.
تحلیل مؤلفه های شهر خلاق در شهر اهواز (مطالعه موردی: محلات منطقه چهار شهرداری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر توجه به مطلوبیت فضاهای شهری باعث جذب طبقات خلاق می شود؛ که برای تبدیل فضاهای شهری باکیفیت و مطلوبیت بالا به فضاهای شهری، عنصر خلاقیت و ابتکار نقش بسزایی دارد شهرهای خلاق مکانی برای کار کردن وزندگی شهروندان خود به خصوص برای نسل جوان، مکانی جذاب برای گردشگران در شکوفایی بخش های مختلف اقتصادی نوظهور (خوشه ها و مراکز تحقیقاتی به ویژه در زمینه فناوری برتر) هستند. هدف این مقاله بررسی و ارزیابی مؤلفه های شهر خلاق در منطقه چهار شهر اهواز در راستای حرکت به سوی ایجاد منطقه خلاق می باشد. با توجه به اهداف تحقیق و مؤلفه های موردبررسی، نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است جامعه آماری منطقه چهار شهر اهواز می باشد و حجم نمونه پژوهش حاضر با توجه به این که آمار دقیقی از متخصصین این حوزه مشخص نبود، به صورت تصادفی یازده نفر از کارشناسان دانشگاهی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی می باشد که پس از مطالعات کتابخانه ایی، مؤلفه های شهر خلاق گردآوری شد و جایگذاری آن ها در یک پرسش نامه بسته بین یازده نفر از متخصصین دانشگاهی توزیع شد روش آنالیز تحقیق بر اساس مدل های کمی بوده که از میان تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره از مدل AHP استفاده شده است سپس میزان برخورداری هریک از محلات منطقه چهار از مؤلفه های شهر خلاق به صورت مشاهده وزن دهی شده اند. پس از جمع آوری پرسش نامه جهت تحلیل نهایی از نرم افزار Expert choice استفاده شده است نتایج تحقیق نشان می دهد در قلمرو موردمطالعه محلات گلستان، منازل منابع طبیعی، سعدی، کوی اساتید، بهارستان، بوستان؛ معین زاده، فرهنگ شهر، کوی سیلو، منازل شهرداری، شهرک دانشگاه، مجتمع مسکونی، شهرک برق، شهرک پیام، لشکرآباد، کوی بیست ودو بهمن، پردیس یک، پردیس سه پردیس دو، شهرک الهایی، چنیبیه علیا، کوی مجاهد، رفش آباد و سایر محلات ترتیب برخورداری از مؤلفه های شهر خلاق می باشند.
تبیین نقش مکان سازی در احیا روابط اجتماعی محلات شهری معاصر(نمونه موردی: محلات منتخب شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : از آنجایی که ضعف روابط اجتماعی در محلات می تواند سبب مشکلاتی از قبیل کم رنگ شده حس تعلق به مکان، روحیه جمعی و ...شود، به منظور بهبود این شرایط، ایجاد بستر و مکان مناسب برای رویارویی افراد محله و برقراری تعاملات اجتماعی و مشارکت آن ها در برنامه های مربوط به محله، امری ضروری می باشد. رویکرد مکان سازی، در طی دهه های اخیر با هدف خلق و تبدیل فضا به مکان های اجتماعی به وجود آمده است. داده و روش : مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد. در این پژوهش سعی شده است جهت بررسی مفهوم مکان سازی در احیا روابط اجتماعی محلات شهری، محلات عباسی، منصور، ماندانا، پرواز و فردوس به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شود. در این مقاله و در بخش تحلیل داده ها، محلات شهری منتخب براساس آزمون های آماری رگرسیون، اسپیرمن ، فریدمن و آنوا ارزیابی گردید. یافته ها : یافته های پژوهش حاکی از این است که بر اساس نتایج بدست آمده از مطالعات آماری، ابعاد کالبدی، ابعاد اجتماعی، ابعاد مدیریتی- سیاست گذاری، ابعاد ادراکی- معنایی و ابعاد اقتصادی دارای ارتباط معنادار با تبیین مفهوم مکان سازی در احیا روابط اجتماعی از دیدگاه شهروندان هستند و بعد کالبدی و اجتماعی بیشترین میزان اثرگذاری را بر میزان تبیین مفهوم مکان سازی در احیا روابط اجتماعی در فضاهای شهری منتخب ایفا می کند. نتیجه گیری : مجموع نتایج حاصل از این پژوهش از یک سو چارچوب لازم جهت بررسی علمی و منطقی مفهوم مکان سازی در محلات شهری را فراهم آورده و از سوی دیگر زمینه اقدامات آینده در راستای احیا روابط اجتماعی در سطح محلات شهری را فراهم آورد. سنجش مدل پژوهش در محلات شهری بیشتر و دیگر شهرهای ایران می تواند درک عمیق تری از مکانیسم تبیین مفهوم مکان سازی در احیا روابط اجتماعی محلات شهری را فراهم آورد.
بررسی تطبیقی معیارهای قابلیت پیاده مداری در سطح محلات شهری (مطالعه موردی: محلات جدید و قدیمی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال دهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۹
183 - 204
حوزه های تخصصی:
حضور حرکت پیاده در فضاهای محله ای و افزایش قابلیت پیاده مداری محلات، افزایش امنیت، ایمنی و روابط اجتماعی، دسترسی ها، هویت محله ای، حس تعلق محله، کیفیت محله و کاهش مشکلات زیست محیطی نظیر آلودگی هوا و صوتی و ... را در پی خواهد داشت. مقاله حاضر در محدوده محلات جدید و قدیمی شهر رشت واقع در استان گیلان در راستای پاسخ گویی به این سوال که قابلیت پیاده مداری در سطح محلات مورد مطالعه چگونه است؟ انجام گرفته است. روش تحقیق، به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ ماهیت توصیفی – تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات، روش کتابخانه ای و میدانی می باشد. بدین منظور ابتدا وضعیت شاخص های پیاده مداری در محلات جدید و قدیمی بررسی و با ضوابط استاندارد هر کدام مورد مقایسه قرار گرفت و سپس راهبرد بهینه در راستای بهبود وضعیت پیاده مداری محلات جدید و قدیمی ارائه گردید. جامعه آماری در این تحقیق ساکنان تعداد 5 محله جدید و 5 محله قدیمی است، این محلات دارای 124382 هزار نفر جمعیت می باشد، که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 366 نفر از ساکنان این محلات به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این راستا با توجه به نزدیک بودن تعداد جمعیت محلات جدید(61722 نفر) و محلات قدیمی(62660 نفر)، تعداد 183 پرسش نامه در محلات جدید و تعداد 183 پرسش نامه در محلات قدیمی تکمیل گردید و برای درک شکاف شاخص های مورد مطالعه از نظر ساکنان بین محلات جدید و قدیمی، با توجه به ماهیت فاصله ای داده ها، از آزمون t مستقل استفاده شده است. نتایج ارزیابی ها در سطح هر یک از محلات جدید مورد مطالعه نشان می دهد که اکثر شاخص های پیاده مداری دارای وضعیت مناسبی نمی باشد و فاصله زیادی با ضوابط استاندارد آن دارند، به جز عرض پیاده رو، جنس کف پیاده رو، دسترسی به حمل و نقل و مراکز آموزشی که فقط در محلات بلوار گیلان، کاکتوس و چمران مناسب می باشد و در سطح هر یک ازمحلات قدیمی مورد مطالعه نیز اکثر شاخص های پیاده مداری دارای وضعیت مناسبی نمی باشد و فاصله زیادی با ضوابط استاندارد آن دارند، به جز اختلاط کاربری ها، تراکم جمعیت مناطق مسکونی، دسترسی به حمل و نقل و مراکز تجاری که فقط در محلات باقرآباد، دباغیان و پاسکیاب مناسب می باشد. نتایج حاصل از آزمون T نشان می دهد که در بسیاری از مؤلفه ها در بین دو جامعه (پاسخ دهندگان) تفاوت معناداری وجود دارد. در مجموع می توان گفت که محلات جدید در بیش تر موارد نسبت به محلات قدیمی طبق مطالعات میدانی و همچنین از نظر پاسخ دهندگان دارای شرایط بهتری از نظر قابلیت پیاده مداری می باشند.
شناسایی و اولویت بندی محلات نیازمند بازآفرینی شهری (مطالعه موردی: منطقه10 کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۹)
111 - 126
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، نبود روابط شهر و روستا در یک بستر متوازن و منطقی باعث سیل عظیمی از مهاجرت های روستایی به شهرها از یک طرف و ناکارآمدی نظام مدیریت و برنامه ریزی از سوی دیگر شده است. به طوری که اکثر شهرهای ایران با معضلات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی حادی گریبان گیر بوده و بافت های ناتوانی را در بدنه خود به همراه داشته اند. شناسایی چنین محدوده هایی اولین اقدام اساسی در راستای ساماندهی و توانمندسازی آن ها می باشد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی محلات نیازمند بازآفرینی شهری منطقه10 کلانشهر تبریز است. این تحقیق از لحاظ هدف، از نوع کاربردی و از حیث ماهیت و روش از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. که با استفاده از شاخص هایی در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی- مخاطراتی مبادرت به شناسایی محدوده ها و محلات نیازمند بازآفرینی نموده است. داده های بکار رفته ز طریق سرشماری مرکز آمار در سال 1395 برای بلوک های شهری و همچنین از داده های مکانی مربوط به طرح توسعه و عمران منطقه شهری تبریز اخذ شده است. بدین منظور از GIS و ترکیب آن با مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) برای شناسایی و اولویت بندی محلات نیازمند بازآفرینی استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین برخی از محلات شهر تبریز از حیث شرایط اجتماعی-اقتصادی و دسترسی به فضاهای خدماتی شکاف عمیقی ایجاد گشته است. که به ترتیب محلات محمدیه، رضوانشهر و شربت زاده محلاتی با بیشترین فراوانی فضاهای ناکارآمد و نیازمند به بازآفرینی شناسایی شدند و شاخص های اجتماعی نسبت به سایر شاخص ها، بیشترین اثرگذاری را در شناسایی محلات داشته اند.
توانمندسازی سکونت گاه های غیررسمی با تأکید بر شاخص های حکمروایی مطلوب شهری (مطالعه موردی: محلات غیر رسمی کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۶)
109 - 122
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از رویکردهای مهم برای کنترل و مدیریت این پدیده، حکمروایی خوب شهری است. حکمروایی خوب شهری شیوه و فرایند اداره امور شهری با مشارکت سازندهی بخش های دولتی، خصوصی و جامعه مدنی به منظور نیل به توسعه پایدار شهری، ایجاد شهر سالم و ارتقای کیفیت زندگی تعریف می شود. در پژوهش حاضر، پهنه های اسکان غیررسمی کلان شهر تبریز با رویکرد حکمروایی مطلوب شهری بررسی شده است. روش پژوهش، شامل توصیفی تحلیلی و محاسبات آماری بوده و برای تحلیل داده های پژوهش، از نرم افزارهای آماری SPSS، EXCEL و تکنیک های آماری ازجمله آزمون T استفاده شده است. اطلاعات پژوهش به دو شیوه کتابخانه ای و پیمایشی (با استفاده از پرسشنامه) گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش، شامل 1400 خانوار ساکن سکونت گاه های غیررسمی کلان شهر تبریز و حجم نمونه 300 نفر سرپرست خانوار است که با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که مقدار محاسبه شده 6/0 به دست آمده است. ارزش گذاری متغیرها با بهره مندی از طیف لیکرت صورت گرفته است. نتایج بررسی ها براساس شاخص های حکمروایی خوب شهری مشارکت، پاسخگویی، قانونمندی، عدالت، شفافیت، مسئولیت پذیری، اثربخشی و کارآمدی نشان دهنده آن است که میزان بهره گیری از حکمروایی مطلوب شهری در تبریز در سطح متوسط و پایینی قرار دارد.
جستاری در تحقق تاب آوری محلات شهری مبتنی بر استانداردهای بین المللی ایزو برای شهرها و جوامع پایدار، مطالعه موردی: محله مقدم، منطقه 17 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها به طور فزاینده ای با شوک هایی ازجمله حوادث شدید طبیعی یا انسانی روبرو هستند که منجر به رخ دادن بحران می شود. برای رفع بحران و مشکلات ناشی از آن راهبرد تاب آوری مطرح شده است. برای ارزیابی میزان تاب آوری تاکنون شاخص هایی ارائه شده که بعضاً قابلیت سازگاری، قیاس در همه شهرها و تداوم کارایی در گذر زمان را نداشته اند، لذا سازمان ایزو استانداردهای بین المللی شهرها و جوامع پایدار (ایزو 37120، 37122) و شهرهای تاب آور (ایزو 37123) را به صورت یکپارچه باهدف ردیابی و نظارت بر پیشرفت شهرهای تاب آور و همسو با چارچوب سندای برای کاهش خطر بحران و اهداف توسعه پایدار تدوین نموده است. پژوهش حاضر توسعه ای کاربردی بوده و طی آن تاب آوری محله مقدم، منطقه 17 تهران ازلحاظ انطباق با استانداردهای بین المللی ایزو برای شهرها و جوامع تاب آور (ابعاد حکمروایی، برنامه ریزی شهری و تأمین مسکن) ردیابی شده است. شاخص های تاب آوری در قالب پرسشنامه های نیمه ساختاریافته و مصاحبه تنظیم و داده های از طریق جامعه آماری پژوهش (مجموعه مدیریت شهری، متخصصان و کارشناسان خبره و آگاه حوزه مدیریت بحران) گردآوری و نقشه های تحلیلی بر اساس ابعاد تاب آوری تهیه شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده تاب آوری متوسط محله در بعد حکمروایی و تاب آوری ضعیف در ابعاد برنامه ریزی شهری و تأمین مسکن (سازه های آسیب پذیر در مواجهه با مخاطرات با ریسک بالا، ساختمان های مسکونی نامنطبق با آیین نامه ها و استانداردهای ساختمانی، زمین های دارای پوشش کف نامتخلخل و نفوذناپذیر و کمبود ارائه خدمات ضروری دارای طرح مصوب تداوم کسب وکار) بوده و در اولویت اقدام برای بهبود تاب آوری می باشد.
واکاوی مبتنی بر اصول نوشهرسازی در محلات شهری با استفاده از تکنیک رتبه بندی براساس تشابه به حل ایده آل (مطالعه موردی: کلانشهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ششم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
599 - 616
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از مسائل اصلی در شهرهای امروز، افول کیفیت محیطی در محله های شهری است. در پاسخ به این مسئله در سال 1980، جنبش نوشهرگرایی مطرح شد. این جنبش بسیار سریع در بسیاری از کشورها مورد بررسی و در برنامه ریزی شهری، مورد استفاده قرار گرفت. هدف: هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی میزان انطباق محله های شهر رشت با اصول نوشهرگرایی بود. روش شناسی: در این زمینه 15 شاخص انتخاب شد. برای گردآوری اطلاعات نیز از نقشه کاربری زمین و همچنین تکنیک پرسشنامه استفاده شد. تحلیل اطلاعات نیز با استفاده از مدل تاپسیس انجام شد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محلات شهری کلانشهر رشت می باشد. یافته ها و بحث: منطقه شماره 2 که در واقع بافت تاریخی و محله های درونی شهر رشت را شامل می شوند با نمره میانگین 466/0 نسبت به سایر مناطق از انطباق بیشتری با اصول نوشهرگرایی برخوردار هستند. منطقه سه و در واقع مناطق دربرگیرنده نواحی و محلات شرقی شهر رشت، با نمره میانگین 345/0 در رتبه دوم قرار گرفت. نهایتاً مناطق چهار، یک و پنج به ترتیب در رتبه های سوم تا پنجم قرار گرفتند. نتیجه گیری: نمره میانگین نهایی برای شهر رشت نیز برابر با 342/0 برآورد شد. از آنجا که امتیازات مدل تاپسیس بین صفر تا 1 است، می توان گفت به طور کلی محلات شهر رشت از انطباق بسیار پایینی با اصول نوشهرگرایی دارند. در پایان پژوهش نیز پیشنهاداتی همچون جلوگیری از افزایش تراکم ساختمانی در محدوده ساختمان های با ارزش و تاریخی، تقویت حمل و نقل عمومی، حفظ و تقویت فضاهای باز عمومی و سبز، افزایش تراکم ساختمانی بهینه در ساخت و سازهای نوین، افزایش کیفیت پیاده روها و افزایش ایمنی و امنیت عابران پیاده برای بهبود وضعیت محله های شهر رشت براساس اصول نوشهرگرایی ارائه شد.
تحلیل عملکرد مدیریت شهری بر دسترسی شهروندان به خدمات رفاه اجتماعی؛ مطالعه موردی: محلات منطقه 18 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
75 - 95
حوزه های تخصصی:
امروزه هدف مدیریت شهری، دستیابی عموم شهروندان به رفاه اجتماعی، یافتن چگونگی ارتقای سطح زندگی و راه های دریافت خدمات عمومی و در نهایت تأمین نیاز اساسی جامعه شهری است. هدف این پژوهش سنجش متغیرهای عملکرد مدیریت شهری در رابطه با دسترسی شهروندان به شاخص های رفاه اجتماعی در محلات منطقه 18 شهر تهران است. روش پژوهش، از نوع «تحلیل محتوا» و «پیمایشی» است. داده ها با استفاده از پرسش نامه گردآوری شده اند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS, GIS استفاده شده است. بر اساس نتایج مدل تلفیقی میانگین رتبه ها در این پژوهش عملکرد مدیریت شهری و تأثیر آن بر میزان برخورداری از رفاه شهروندان با استفاده از مدل های تاپسیس، فازی، ویکور و WASPAS نشان داد که محلات بهداشت، ولیعصر شمالی، صاحب الزمان، ولیعصر جنوبی، در رتبه برخورداری، و محلات شهرک فردوس، شهرک امام خمینی، هفده شهریور، شهید رجایی در رده نیمه برخوردار از رفاه شهری و محلات یافت آباد، شمس آباد، در ردیف برخوردار کم و محلات خلیج فارس و صادقیه نیز در رتبه عدم برخورداری از رفاه شهری قرار می گیرند. اختلاف معناداری بالاتر از 05/0 بیانگر آن است که در محلات صادقیه با اختلاف میانگین 2/5-، خلیج فارس با اختلاف میانگین 88/4- و محله شمس آباد با اختلاف 83/4- بیشترین نارضایتی شهروندان به چشم می خورد. شاخص های بعد کالبدی در محلات موردمطالعه متفاوت است و در محلات بهداشت با اختلاف میانگین (27/0-) ولیعصر شمالی (32/0-)، صاحب الزمان (34/0-)، ولیعصر جنوبی (41/0-) با اختلاف کمتری و در سطح معناداری بالاتر از 05/0 بیانگر آن است که عملکرد مدیریت شهری در رفاه شهروندان بیشتر از محلات دیگر بوده است.