مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
محلات شهری
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
1 - 17
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر، بافت فرسوده شهری و چالش هایی که به دنبال آن شکل گرفته، تبدیل به یکی از مسائل اساسی کشورها شده است. یکی از معضلات جدی بافت های فرسوده شهری، افزایش جرائم شهری در این بافت ها است. احساس ناامنی در جامعه باعث می شود که افراد از حوزه عمومی کناره گیری کرده و زندگی و فعالیت های خود را در انزوا ادامه دهند و درازمدت اثرات نامطلوبی بر کیفیت زندگی، بهره وری اقتصادی و اجتماعی افراد خواهد داشت. زنان نیمی از جمعیت جامعه را به خود اختصاص می دهند و به عنوان مهم ترین و تأثیرگذارترین گروه های اجتماعی، که دارای نقش کلیدی در خانواده و تربیت نسل آینده هستند، می باشند. یکی از عواملی که مانع حضور مؤثر و فعالانه زنان می باشد موضوع امنیت به ویژه در بافت های فرسوده است. بر همین اساس ضروری است تا به مسائل زنان به عنوان سرمایه های اجتماعی و انسانی پرداخته شود. پژوهش حاضر به دنبال کشف عوامل اصلی مؤثر در امنیت زنان بافت فرسوده محلات شهری و سپس تحلیل تأثیر و میزان تأثیر هر یک از عوامل بر امنیت زنان بافت فرسوده محله طرشت می باشد. روش تحقیق پژوهش توصیفی – تحلیلی است و برای کشف عوامل اصلی از تحلیل عامل اکتشافی و نرم افزار Spss؛ سپس برای تحلیل میزان تأثیر هرکدام از عوامل کشف شده از نرم افزار Smart pls بهره گرفته شد. در نهایت یافته های تحقیق نشان دهنده آن است که عوامل کالبدی، نظارتی و اجتماعی به ترتیب بیشترین تأثیر را در زمینه ارتقای امنیت زنان در بافت فرسوده محله طرشت دارا می باشند، نکته حائز اهمیتی که در یافته ها به چشم می خورد جای گیری عامل نظارتی در رتبه دوم و بالاتر از عامل اجتماعی می باشد که خود دلالت بر اهمیت این عامل در بین زنان محله طرشت دارد.
سنجش و ارزیابی زیست پذیری محلات شهری مطالعه موردی: منطقه 15 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
41 - 58
حوزه های تخصصی:
«افزایش جمعیت شهرنشین» در طول چند دهه گذشته، هرچند مزایایی برای ساکنان شهرها به ارمغان داشته، اما این پدیده بسیاری از شهرها و ساکنان را با مسائل و چالش هایی در زمینه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، زیستی و کالبدی روبرو ساخته است. تداوم این وضعیت موجب فاصله گرفتن شهرها از وضعیت پایداری و تنزل کیفیت زیست و زندگی ساکنان شده است.. بر این مبنا، «زیست پذیری شهری» به عنوان یکی از رویکردهای برآمده از مبحث توسعه پایدار، و به منظور حل چالش ها و مسائل شهری مطرح گردید. بر این اساس، تحقیق حاضر به سنجش و ارزیابی زیست پذیری شهری در محلات منطقه 15 شهر تهران پرداخته است. روش تحقیق توصیفی - پیمایشی باهدف کاربردی است و داده های موردنیاز تحقیق از طریق جمع آوری پرسش نامه ساکنان فراهم شده است. نتایج نشان می دهد امتیاز زیست پذیری در منطقه با استفاده از آزمون t تک نمونه ای و با در نظر گرفتن عدد 3 به عنوان حد متوسط، برابر با 46/2 به دست آمده است که در بین ابعاد 5 گانه موردبررسی، بعد مدیریتی با امتیاز 78/1 و بعد اجتماعی - فرهنگی با امتیاز 81/2 به ترتیب دارای بدترین و بهترین وضعیت زیست پذیری در محله بوده اند. همچنین نتایج مدل کوپراس نشان داد در بین محلات منطقه 15، محله ابوذر با امتیاز 0576/0 و محله مینابی با امتیاز 0476/0 به ترتیب بهترین و بدترین محلات منطقه 15 ازنظر شاخص های زیست پذیری بوده است.
تأثیر اختلاط کاربری ها بر تولید سفرهای پایدار در محلات شهری (نمونه موردی: محلات میعاد، تربیت و هاشمی در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به اصول توسعه پایدار در سطح محلات شهری از روش های مدیریت رفتار ترافیکی شهروندان می باشد که علاوه بر ایجاد محله ای پایدار، منجر به تولید نوعی از سفر می شود که در آن پیاده روی و استفاده از وسایل نقلیه غیر موتوری جایگزین وسایل نقلیه موتوری می شوند. از سوی دیگر، تنوع در چیدمان کاربری ها به عنوان راهکاری نوین در برنامه ریزی شهری، از طرق مختلف بر رفتار ترافیکی شهروندان و ایجاد محله ای پایدار اثرگذار است. در این پژوهش سعی شده با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی تأثیر اختلاط کاربری ها بر تولید سفرهای پایدار در محلات شهری و همچنین نقش آن در شکل گیری محله ی پایدار مورد بررسی قرار گیرد. به این منظور اطلاعات پایه و توصیفی محلات میعاد، تربیت و هاشمی مهنه شهر مشهد به روش اسنادی جمع آوری و از طریق تهیه چک لیست، به تدوین شاخص های ارزیابی و تحلیل آنها در نمونه های موردی پرداخته شده است. نتایج بدست آمده از مطالعات حاکی از آن است که تولید سفر در محلات شهری ارتباط تنگاتنگی با اختلاط کاربری ها دارد و به هر اندازه که تنوع کاربری ها در سطح یک محله افزایش یابد به همان اندازه تقاضا برای سفرهای طولانی و با وسیله نقلیه شخصی کاهش می یابد. همچنین تنوع در چیدمان کاربری ها خود مشوقی برای انجام سفر های پیاده و یا با دوچرخه در سطح محلات می باشد. به این ترتیب پیشنهاد می شود که توسعه مختلط کاربری ها به عنوان راهکاری عملیاتی برای افزایش حجم سفرهای پایدار و همچنین دستیابی به شکل پایدار محله مورد استفاده قرار گیرد.
تاب آوری کالبدی و اجتماعی محلات مسکونی بافت تاریخی (نمونه موردی منطقه 12 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاب آوری با توجه به وقوع سوانح طبیعی و یا انسان ساخت در دنیای امروز از مسائل بسیار اساسی است. لیکن توجه به مفهوم تاب آوری صرفا در ابعاد کلان فاقد کارآمدی لازم بوده و شناخت این مفهوم در سطوح خرد می تواند به اجرایی شدن این امر کمک شایانی نماید. از آنجا که ظرف وقوع کلیه رویدادهای اجتماعی در بستر جغرافیایی و مختصات مکانی است، بین تاب آوری اجتماعی و ویژگی های مکان ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف کاربردی و توسعه ای و به روش تحلیلی-توصیفی، نسبت به تبیین اثر متقابل شبکه های اجتماعی و محیط کالبدی بر یکدیگر می پردازد تا به شناخت ویژگی های محلات شهری تاب آور دست یابد. براساس یافته های پژوهش مشخص گردید که ساکنین محلات با تاب آوری بالا تمایل بیشتری برای برقراری رابطه با دوستان، مدارس، کسب وکارها و مؤسسات غیرانتفاعی محلی یا شبکه هایی با پیوندهای محلی متمرکز داشتند. در مقابل، ساکنین محلات با تاب آوری کمتر تمایل داشتند از شبکه های دولتی، دانشگاهی، نظامی و... بهره برند. همچنین نتایج نشان داد که یک محیط کالبدی می تواند به شکل گیری تجمع ها کمک کرده و باعث وابستگی به برخی مکان ها و همچنین افزایش پیوند میان ساکنین شود. لذا توجه برنامه ریزان شهری به چنین فضاهایی اهمیت زیادی دارد و می تواند به تاب آوری بیشتر در آینده کمک کند و بازتعریف کاربردی ابعاد اجتماعی در زندگی شهری ساکنین و تبیین اصول پایه در تاب آوری اجتماعی می تواند در کنار تاب آوری کالبدی به ارتقا سطح محلات شهری کمک شود.
شناسایی و تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار بر محیط پاسخ ده در محلات از منظر جهان بینی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هفتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
21-36
حوزه های تخصصی:
افزایش جمعیت شهرها و تغییر زندگی به زندگی ماشینی افراد، کمرنگ شدن توجه به زندگی جمعی و در نهایت تنزل کیفیت زندگی بشر را به همراه داشته است، بنابراین پاسخ گویی به نیازهای مادی و مهم تر از آن معنوی افراد در محیط شهری از موضوعات مهم در دنیای معاصر است. در این میان با توجه به ساختار سنتی شهرهای اسلامی که از تعدادی محلات تشکیل می شد، وظیفه این محله ها برقراری پیوند، ایجاد همبستگی، پاسخ گویی به نیازهای ساکنین و غیره بود. در این راستا این پژوهش با هدف استخراج مؤلفه هایی برای پاسخ دهی محیطی محلات از منظر اندیشه اسلامی با استناد به منابع معتبر اسلامی تدوین گردیده است. این مقاله در صدد پاسخ گویی به این سؤال اساسی است: از منظر جهان بینی اسلامی محیط پاسخ ده از جنبه حضور انسان ها شامل چه اصول و معیارهایی است؟ و این اصول و معیارها در محلات چگونه معنی می شوند؟ با توجه به ماهیت بنیادی- نظری این پژوهش، ابتدا با رویکرد کیفی به مطالعه محتوای ادبیات موضوع پیرامون رویکرد پاسخ دهی از منظر مطالعات غربی و اندیشه اسلامی پرداخته شد و مؤلفه های این دو رویکرد نیز استخراج گردید، که از این میان می توان به مؤلفه هایی همچون بستری برای شکل گیری امت واحده و برگزاری مراسم ها، پیوند با طبیعت و تجلی بهشت در زمین و غیره از منظر اندیشه اسلامی اشاره نمود. سپس این معیارها در چهار طبقه بندی کلی با عناوین ویژگی های کالبدی، کارکردی ، ادراکی و درنهایت روحانی ارائه شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که برخلاف نگاه غرب گرایانه که تنها بر وجوه جسمانی و گاه نفسانی انسان در طی حیات وی تمرکز نموده است، مؤلفه های اسلامی محلات ایرانی-اسلامی بر سه ساحت جسمانی، نفسانی و روحانی حیات انسان و با نگاه ویژه و حائز اهمیت بر وجه روحانی تأثیرگذار بوده و بهتر خواهد توانست مجموعه نیازهای متعالی شهروندان در سطح محلات را پاسخ گو باشند.
ارزیابی تاثیر شهروندان بر کیفیت زندگی محلات شهری با تاکید بر جنسیت، مطالعه موردی : محلات کارمندان و اسلام آباد شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر شهروندان بر کیفیت زندگی در محلات شهری، نمونه موردی محلات کارمندان و اسلام آباد شهر زنجان می باشد. پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی و تحلیلی است با استفاده از نرم افزار Spss و آزمون های توصیفی نظیر میانگین، آزمون استنباطی پیرسون و آنوا، انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد که در محله کارمندان و اسلام آباد میانگین شاخص های سرمایه های اجتماعی متفاوت بوده، اما در هر دو محله میانگین شاخص های مشارکت در امور محله و اوقات فراغت کم تر از میانگین متوسط حاصل شده است. هم چنین شاخص های کیفیت محیط کالبدی در محله کارمندان در سطح بالایی قرار داشته و در مقابل میانگین شاخص های تسهیلات مسکن و امکانات اوقات فراغت کم تر از متوسط میانگین حاصل شده است. در محله اسلام آباد شاخص های امنیت تردد، وضعیت دفع زباله و دسترسی به خدمات عمومی بیش تر از میانگین و در سطح پایینی ازلحاظ این شاخص ها نسبت به محله کارمندان قرار دارد. هر دو محله بیش تر ین میزان تأثیر در گروه های شغلی خانه دار و بازنشسته بوده است. تفاوت معناداری میان تأثیر اشتغال و کیفیت محیط کالبدی در محله کارمندان وجود دارد. درحالی که در محله اسلام آباد تفاوت معناداری میان اشتغال زنان و کیفیت محیط کالبدی وجود ندارد. اشتغال گروه های مختلف زنان نیز بر کیفیت محیط کالبدی آن تأثیر نداشته است.
تحلیل تطبیقی شاخص های مسکن پایدار در بافت قدیمی و نوساز شهری (مورد مطالعه: بافت محله های اتابک و پونک تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
137 - 152
حوزه های تخصصی:
مسکن پایدار به عنوان زیر مجموعه ای از شاخص های توسعه شهری پایدار از عوامل مهم و تأثیرگذار در کیفیت زندگی شهروندان است، مسکن پایدار دارای ویژگی های آسایش مناسب، فضای مناسب، عوامل بهداشتی مناسب، مکان مناسب و قابلت دسترسی است. این درحالی است که در کشور ما شکل گیری محلات شهری در دوره های مختلف محیط های مسکونی متفاوتی را بوجود آورده است. ضرورت ایجاب می نماید پایداری این محیط ها به لحاظ شاخص های مسکن پایدار مورد پایش و ارزیابی قرار گیرد تا برنامه های آتی حوزه مسکن جهت گیری مناسبی را دنبال نماید. این پرسش مطرح می شود که شاخص های مسکن شهری پایدار در محلات قدیمی و نوساز در چه وضعیتی قرار دارند؟ مطالعه موردی شهر تهران و جامعه آماری سرپرستان خانوار دربافت نوساز محله پونک و بافت قدیمی محله اتابک می باشند. روش تحقیق پیمایشی (توصیفی-تحلیلی) است و در جمع آوری داده ها و اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد میانگین شاخص دسترسی به مراکز خرید 46.6 و میزان رعایت بهداشت در واحد مسکونی با میانگین67.7 و شاخص برخورداری از تجهیزات سرمایشی و گرمایشی با میانگین53.4 از ملاک های برتری بافت نوساز محله پونک به نسبت محله اتابک است. گرچه به طور نسبی محله پونک نسبت به محله اتابک در شرایطی بهتر و مساعدتری قرار دارد اما اختلاف دو محله از نظر متغیرهای مورد بررسی تفاوت چندانی نشان نمی دهد. نتایج حاصل از آزمون های یومن وایتنی و کای دو بیانگر شدت اختلاف و سطح معناداری دو محله در مقایسه با هم هستند. به لحاظ داشتن شاخص های مسکن پایدار شهری در هر دو محله از وضعیت مطلوبی برخوردار نیستند و میانگین های حاصل از آزمون کای دو کمتر از حد متوسط عدد 3 بوده، که با استانداردهای پایداری مطابقت ندارد و باعث شکل گیری محیط های مسکونی ناپایدار شده است. بر این اساس بافت های نوساز و قدیم شهری، الگوها و الویت های متفاوتی از برنامه ریزی مسکن بر اساس نیازسنجی ها و تاکید بر وجوه اجتماعی، اقتصادی و کالبدی با تاکید بر عدالت اجتماعی و فضایی را طلب می کنند.
تحلیل نقش نهادهای اجتماعی در مدیریت محلات شهری با تاکید بر مشارکت شهروندان (نمونه موردی: سرای محله وصال- منطقه 6 شهر تهران)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
506 - 521
حوزه های تخصصی:
امروزه توجه به مدیریت محلی به منظور دستیابی به سیاست های پایدار شهری افزایش یافته است. در واقع به منظور بهبود وضعیت مدیریت شهری، باید هرچه بیشتر به سه عامل توانمندسازی، توان افزایی و بهره مندی از توان شهروندان و نهادهای شهری در مدیریت امور شهری به ویژه در سطح محلات مورد توجه قرار گیرد، که تمامی عوامل مذکور در مناسب ترین شکل آن در سطوح محلی و با تقویت نهادهای اجتماعی امکان پذیر است؛ در نتیجه شناخت ظرفیت ها به منظور بهره مندی از آن ها و شناسایی دقیق مسائل درجهت رفع بهینه امکان خواهد یافت. نوع تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش جمع آوری اطلاعات به دو شیوه اسنادی (کتابخانه ای) و پیمایشی (میدانی) است و ابزار گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه و تحلیل نتایج آن ها با نرم افزار SPSS صورت گرفته است. پس از شناسایی عوامل تاثیرگذار در نقش نهادهای اجتماعی در امور محلی به بررسی شاخص هایی چون اطلاع و اگاهی، مشارکت و تعامل، اعتماد اجتماعی، کیفیت زندگی و عدالت اجتماعی در محله وصال (دانشگاه تهران) پرداخته شد، حجم نمونه بررسی شده بر اساس فرمول کوکران 384 نفر از ساکنان محله وصال بوده است. نتایج بدست آمده از آزمون T تک نمونه ای نشان می دهد، بر اساس نظرات شهروندان میانگین کل بدست آمده 2.70 از 3 در خصوص شاخص های بررسی شده در وضعیت نسبتا نامطلوبی قرار گرفته و مدیریت شهری نهاد محور در محله وصال شکل نگرفته است. در بین شاخص های بررسی شده شاخص عدالت اجتماعی با میانگین 2.28 کمترین و اعتماد اجتماعی با میانگین 2.92 بیشترین میزان را به خود اختصاص داده است. در نتیجه برای افزایش مشارکت نهادهای محلی در مدیریت امور لازم است که مسئولان محلی با توجه به این شاخص ها و بکارگیری آن ها در عرصه مدیریتی و سیاست گذاری ها، زمینه را برای افزایش نقش نهادها فراهم نمایند.
سنجش میزان زیست پذیری محلات شهری (مورد مطالعه : منطقه 11 تهران)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴
344 - 363
حوزه های تخصصی:
زیست پذیری که مفهوم تحت بررسی این پژوهش است، از اواخر قرن بیستم مورد توجه قرار گرفت است، زیرا فضاهای شهری دچار مسائلی چون کیفیت پایین محیط، آلودگی صوتی و هوا، و ... شده بودند. تحقیق حاضر با هدف شناخت تحلیل فضایی وضعیت موجود زیست پذیری شهری در محلات منطقه 11 شهر تهران بر اساس ابعاد زیست پذیری انجام شده است. پژوهش حاضر به لحاظ روش توصیفی - تحلیلی، به لحاظ نوع، کیفی و از نظر زمانی مقطعی و برای گرداوری داده ها از روش اسنادی- پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش ساکنین منطقه 11 تهران می باشد. داده های مورد نیاز برای تحلیل با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و تنظیم پرسشنامه با استفاده از طیف پنج گزینه ای لیکرت صورت پذیرفت. اعتبار پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصان تایید شد، و برای سنجش میزان پایایی ابزار از روش الفبای کرونباخ استفاده و با نتیجه (8/0) مورد تایید قرار گرفت. تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری ( آنوا، فرید من وone sample t test ) و ترسیم نقشه ها و تحلیل فضایی داده ها از روش IDWدر نرم افزار GIS انجام شده است. بر اساس یافته های پژوهش، محله منیریه از لحاظ زیست پذیری دارای وضعیت مطلوب و محله اسکندری دارای وضعیت نامطلوب هستند. نتایج پژوهش در تحلیل آماری و تحلیل فضایی نشان دهنده وضعیت زیست پذیری متوسط منطقه 11با گرایش به سمت وضعیت مطلوب را ارزیابی می کند.
تحلیل زیست پذیری محلات شهری در راستای توسعه پایدار مورد مطالعه منطقه 22 شهرداری تهران
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ ویژه نامه زمستان
320 - 334
حوزه های تخصصی:
زیست پذیری به عنوان زیر مجموعه ای از توسعه پایدار می باشد که به تازگی وارد ادبیات شهرسازی شده است و شامل مجموعه متنوعی از موضوعات است و به وسیله یک سری اصول راهنما بیان می شوند. در این راستا دسترسی، برابری و مشارکت که مفاهیم مربوط به زیست پذیری است بر مبنای آنها شکل می گیرند. هدف پژوهش حاضر بررسی شاخص های زیست پذیری در مناطق 22 شهرداری تهران است. این تحقیق به لحاظ از نوع تحقیقات تحلیلی-کاربردی می باشد و از نوع تحقیقات کیفی می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق عبارت است از محلات منطقه 22 تهران که جمعیت این منطقه براساس سرشماری سال ۱۳۹۰ ایران، ۱۲۸٬۹۵۸ نفر (۳۸٬۱۰۶ خانوار) شامل ۶۵٬۴۷۶ مرد و ۶۳٬۴۸۲ زن می باشد روش نمونه گیری تصادفی و برای برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران و 384 نمونه است. ابزار تجزیه و تحلیل از طریق آزمون تی تک نمونه در محیط نرم افزار spss و مدل تاپسیس هستند. نتایج نشان میدهد که از نظر ساکنین بجز شاخص های زیست محیطی در ابعاد دیگر محلات منطقه بیست و دو شرایطی کمتر از حد متوسط دارند همچنین در بین محلات منطقه بیست و دو محله شهدای خلیج فارس در مطلوب ترین وضعیت و محله هوا نیروز در نامطلوب ترین وضعیت قرار دارد.
بررسی و تحلیل هویت محلات شهری با تاکید بر حس تعلق به مکان (مورد مطالعه: محلات سیزده گانه حاشیه شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر که با هدف بررسی هویت محلات شهری با تاکید بر حس تعلق به مکان در محلات سیزده گانه حاشیه شهر اردبیل انجام گرفته است، از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی تحلیلی بوده و ش یوه گ ردآوری اطلاع ات و داده ه ا، میدانی است. آزمون روایی که در این پژوهش به کار گرفته شده، روایی صوری و محتوایی می باشد. جهت حصول پایایی پرسشنامه تحقیق، از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که با میزان آلفای ۷۷ درصد، مقدار قابل قبولی را نشان داد. تعداد نمونه انتخابی از حجم جامعه آماری پژوهش ۴۰۰ نفر بوده است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از آزمون های آماری مختلفی استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که بین متغیرهای انسجام و تعامل اجتماعی با حس مکان ارتباط معنی دار مثبت و مستقیم برقرار می باشد. اما متغیرهای مشارکت اجتماعی، مسئولیت پذیری و آگاهی و دانش بر متغیر حس مکان تاثیری ندارند.
بررسی تطبیقی میزان و ابعاد فرسودگی در بافت های نیازمند بازآفرینی شهر کاشان
حوزه های تخصصی:
شاخص های شناسایی بافت های فرسوده و تعیین میزان و ابعاد فرسودگی انواع بافت های شهری در راستای ساماندهی بافت های نیازمند بازآفرینی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مقاله حاضر در این راستا درصدد بررسی تطبیقی میزان و ابعاد فرسودگی در بافت های نیازمند بازآفرینی شهر کاشان است. روش پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی-تحلیلی است. در این پژوهش با مطالعه پیشینه و ادبیات موضوع، شاخص های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، خدماتی، کالبدی و زیست-محیطی استخراج و از ابعاد عینی و ذهنی مورد بررسی قرار گرفتند. در بعد عینی از آمارهای مراکز مسئول و در بعد ذهنی از روش پرسشگری استفاده شد. در این خصوص داده های پرسشنامه ها با به کارگیری روش تصادفی طبقه ای جمع آوری و طبقه بندی شد و داده های عینی نیز با استفاده از تکنیک تاپسیس و روش وزن-دهی آنتروپی تجزیه و تحلیل شده است. نتایج بررسی ها نشان داد که در شهر کاشان چهارگونه بافت نیازمند بازآفرینی شامل تاریخی، نابسامان میانی، محدوده های با پیشینه روستایی و سکونتگاه غیررسمی وجود دارد. بر این اساس از هر گونه ها یک محله انتخاب و مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. نتایج کلی بررسی ها حاکی از آن است که محدوده های با پیشینه روستایی از بیشترین میزان فرسودگی و بافت نابسامان میانی از کمترین میزان فرسودگی برخوردار هستند. در این راستا سکونتگاه غیررسمی و بافت تاریخی از نظر شدت فرسودگی در رتبه دوم و سوم قرار دارند. نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن است که بعد خدماتی با ضریب بتا 72/0 نسبت به سایر ابعاد تأثیر بیشتری در میزان فرسودگی دارد. همچنین نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان از رابطه معنی دار میان ابعاد فرسودگی دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بازآفرینی بافت های فرسوده نیازمند نگاه همه جانبه در تمامی ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی است.
بررسی و تحلیل تطبیقی اثرات شاخص های پایداری در محلات شهری مطالعه موردی: شهر جدید رودیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
17 - 32
حوزه های تخصصی:
توسعه شهرهای کوچک همواره به عنوان یکی از سیاست های عمده در امر برنامه ریزی کشورهای درحال توسعه بوده است. تحلیل شاخص های پایداری محلات شهری برای برنامه ریزان شهری امری مهم تلقی می گردد. هدف از پژوهش حاضر سنجش و تحلیل سطح پایداری کالبدی، اقتصادی، زیستی، اجتماعی و امنیتی محلات شهری می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی بوده و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد ساکن در شهر رودیان، در سال 1395 بود که از بین آن ها 359 نفر از افراد به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. بدین جهت یک نمونه اولیه شامل 40 پرسشنامه در بین جامعه موردنظر پیش آزمون گردید و سپس با استفاده از داده های به دست آمده از این پرسشنامه ها و به کمک نرم افزار آماری SPSS میزان ضریب اعتماد با روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید. این روش هماهنگی درونی ابزار اندازه گیری خصیصه های مختلف را ارزیابی می کند. در ادامه به منظور تجزیه وتحلیل داده های حاصل از عملیات میدانی از آزمون آماری t تک نمونه ای برای سنجش وضعیت پایداری، از تحلیل واریانس برای مقایسه گویه ها در قالب نرم افزار SPSS و از مدل های تصمیم گیری ترکیبی WASPAS جهت رتبه بندی استفاده شده است. از یافته های این پژوهش می توان به این نتیجه رسید که محلات شهر رودیان ازنظر شاخص های توسعه پایدار محله ای متفاوت می باشند، شاخص های پایداری می تواند در ساماندهی محلات شهری اثرگذار باشد، محلات شهر رودیان ازنظر جمعیت و مساحت تفاوت های قابل ملاحظه ای با یکدیگر دارند و با شناخت مشکلات محلات و بهبود بخشیدن به آن ها و با قوت بخشیدن به شاخص های محله ای می توان به ساماندهی مناطق شهر دست یافت. نتایج این بررسی نشان می دهند عوامل اجتماعی کالبدی در توانمند کردن محلات شهر رودیان نقش بسزایی دارند بنابراین رشد امنیت، خدمات، کیفیت زندگی، مشارکت و دسترسی در ای ن محلات درگرو س امان دهی کالبدی آن ها اس ت که در جریان آن راهبرد توانمند کردن اجراشدنی است.
تحلیلی بر شکاف دیجیتالی در میان گروه های اجتماعی و اقتصادی مطالعه موردی: محلات کیانپارس، گلستان و عامری شهر اهواز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل شکاف دیجیتالی در میان گروه های اجتماعی و اقتصادی و همچنین نمایان ساختن نقش(ICT) در کیفیت زندگی شهروندان محلات کیانپارس، گلستان و عامری شهر اهواز انجام گرفته است. این پژوهش از لحاظ روش مطالعه، توصیفی- تحلیلی می باشد. داده ها و اطلاعات مورد نیاز برای انجام این پژوهش به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی جمع-آوری گردید. جامعه آماری نیز شامل شهروندان سه محله کیانپارس، گلستان و عامری می باشد. روش نمونه-گیری تصادفی طبقه ای و حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران، 340 نفر بوده است. با استفاده از نرم افزارSPSS ، داده ها و اطلاعات، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین از نرم افزار EXCEL نیز بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که گروه های خاصی از شهروندان یا همان کاربران ICT در محلات مورد مطالعه، متناسب با پایگاه شغلی، درآمدی، سنی و تحصیلی بیشتر از سایر گروه ها در استفاده از ICT مهارت دارند و دارای تفاوت میانگین معناداری از نظر میزان استفاده از ICT هستند، اما از نظر وضعیت جنسی و تأهل، بین گروه مردان و زنان از نظر شاخص «سطح مهارت ICT» و همچنین میانگین استفاده از ICT تفاوت میانگین معناداری وجود ندارد. علاوه بر این شاخص ICTنیز دارای رابطه مثبت و معنی دار با سطح کیفیت زندگی در محلات مورد مطالعه می باشد.
تأثیرات ترافیکی سامانه اتوبوسرانی تندرو بر شبکه حمل ونقل محلات شهری ( موردپژوهی: مسیر خط 7 BRT -منطقه 6 تهران)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی تأثیرات ترافیکی سیستم BRT بر شبکه حمل ونقل محلات شهری انجام پذیرفته است. روش پژوهش اسنادی و میدانی می باشد و داده ها به صورت پیمایشی از طریق پرسشنامه و مصاحبه با افراد محله، کسبه و افراد عبوری که از سیستم BRT استفاده می کنند جمع اوری شده اند. سپس با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل و پردازش اطلاعات صورت گرفته شده است. با توجه به یافته های تحقیق و نظرات شهروندان نسبت به BRT و تأثیر آن بر سطح ترافیک منطقه این گونه می توان نتیجه گرفت که سامانه BRT خط 7 منطقه 6 شهر تهران توانسته است تا حد قابل توجه ای اثرات ترافیکی ناشی از استفاده وسایل نقلیه دیگر در منطقه را کاهش داده و اثر مثبتی بر شبکه حمل ونقل منطقه بگذارد. اثری که به خودی خود نشان دهنده ی قابلیت بالای سامانه اتوبوسرانی تندرو BRT می باشد و ظرفیت قابل استفاده و پنهان آن را برای ما نمایان می کند. در این پژوهش نشان داده می شود که BRT در سطح یک منطقه از لحاظ ترافیکی تأثیرات مفیدی را خواهد گذاشت و هم مکمل وسایل نقلیه دیگر خواهد بود و هم می تواند به تنهایی بر کل شبکه حمل ونقل منطقه اثرگذار باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعی در میان ساکنان محله مسکونی (نمونه موردی: محله برج قربان همدان)
حوزه های تخصصی:
تعاملات اجتماعی یکی از مهم ترین جلوه های فضاهای شهری موفق می باشد. محلات شهری به دلیل نقشی که در زندگی و مناسبات اولیه مردم ایفا می کنند. از اهمیت خاصی در ایجاد روابط اجتماعی برخوردارند. امروزه توسعه و برنامه ریزی بر مبنای محلات شهر در مرکز توجه طراحان و برنامه ریزان شهری قرار دارد این امر مستلزم درک نیازها و خواسته های شهروندان از محیط زندگی شان است. در مقاله حاضر روابط اجتماعی میان ساکنان محله که با افراد بیرون از محله نیز در تماس هستند، موردتوجه قرار می گیرد. این مقاله میزان سطح تعامل اجتماعی بین ساکنین محله برج قربان را موردبررسی قرار می دهد و شاخص های میزان تعامل اجتماعی را برای این محله بازگو می کند. در ابتدا با انجام مطالعات میدانی بر روی نمونه موردی بافت اجتماعی و روابط میان ساکنان بررسی می شود. آزمون و بررسی فرضیات تحقیق با استفاده از آماره استیودنت (t)، همبستگی و رگرسیون صورت گرفته و سپس با طرح ریزی مناسب سعی می شود تا فضای موردنیاز برای شکل گرفتن روابط و تعاملات اجتماعی در محله ارائه شود.
تحلیل شاخص های کیفیت زندگی در محلات شهری (مطالعه موردی: شهر کوهبنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی شهری یکی از مهم ترین حوزه های مطالعات شهری در کشورهای مختلف از جمله در ایران است. این مهم به دلیل اهمیت روزافزون مطالعات کیفیت زندگی در پایش سیاست های عمومی و نقش آن همچون ابزاری کارآمد در مدیریت و برنامه ریزی شهری است. بر این اساس، هدف از این پژوهشتحلیل چگونگی شاخص های کیفیت زندگی محلات شهر کوهبنان در چارچوب روش توصیفی- تحلیلی است. مفهوم کیفیت زندگی در ۴ بُعد، ۸ مؤلفه، و ۲۹ شاخص تعریف عملیاتی شد. داده های مورد نیاز به روش میدانی و با استفاده از پرسشنام» خانوار گردآوری شد. حجم نمونه به روش کوکران و برابر با ۳۷۷ خانوار تعیین شد و نمونه گیری به روش تصادفی - سیستماتیک انجام گرفت. تحلیل داده ها نیز با استفاده از آمار توصیفی، مدل ANP، مدل همپوشانی فازی، تحلیل واریانس یک طرفه، و روش tاستودنت انجام شد. مطابق نتایج، که بیانگر وجود تفاوت در کیفیت زندگی محلات شهر کوهبنان و محرومیت محله دهمیر است، این محله باید در اولویت رسیدگی و برنامه ریزی قرار گیرد. در این زمینه قراردادن متغیرهای سن و درآمد در کانون توجه با توجه به وجود ارتباط مستقیم و معنادار آن با کیفیت زندگی ضروری است. به علاوه، با توجه به اینکه عوامل میزان درآمد، دسترسی به امکانات بهداشتی، و فرصت های شغلی در بین سایر عوامل بررسی شده تأثیر بیشتری در کیفیت زندگی شهر کوهبنان داشته اند، لازم است این عوامل نیز در اولویت رسیدگی و برنامه ریزی قرار گیرند. نتیجه اینکه در شناخت و بهبود کیفیت زندگی لازم است شرایط محلی، اجتماعی، و محیطی هر شهر به خوبی مورد توجه قرار گیرد.
توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی با تأکید بر شاخص های حکمروایی خوب شهری (مطالعه ی موردی: محلات غیررسمی شهر ایلام)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از رویکردهای مهم برای کنترل و مدیریت این پدیده، رویکرد حکمروایی خوب شهری است. حکمروایی خوب شهری را می توان شیوه و فرایند اداره ی امور شهری با مشارکت سازنده ی بخش های دولتی، خصوصی و جامعه ی مدنی به منظور نیل به توسعه ی پایدار شهری، ایجاد شهر سالم و ارتقای کیفیت زندگی تعریف کرد. در پژوهش حاضر، پهنه های اسکان غیر رسمی شهر ایلام با رویکرد حکمروایی خوب شهری مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. برای محاسبات آماری و تحلیل داده های پژوهش، از نرم افزارهای آماری SPSS ،Excel و تکنیک های آماری از جمله آزمونT، آزمون F و روشANOVA استفاده شده است. اطلاعات پژوهش به دو شیوه ی کتابخانه ای و پیمایشی(با استفاده از پرسشنامه) گردآوری شده است. جامعه ی آماری پژوهش، شامل شش هزار خانوار ساکن سکونتگاه های غیررسمی شهر ایلام و حجم نمونه 397 نفر سرپرست خانوار است که با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ، استفاده شده است، که مقدار محاسبه شده 0.86 به دست آمده است. ارزش گذاری متغیرها با بهره مندی از طیف لیکرت صورت گرفته است. نتایج بررسی ها براساس شاخص های حکمروایی خوب شهری مشارکت، پاسخگویی، قانونمندی، عدالت، شفافیت، مسئولیت پذیری، اثربخشی و کارآمدی نشان می دهد که میزان بهره گیری از حکمروایی خوب شهری در ایلام در سطح پایینی قرار دارد. بر این اساس، هر چه حکمروایی خوب شهری و شاخص های آن به خوبی اجرا و نظارت شود، گسترش اسکان غیر رسمی بهتر کنترل می شود.
تحلیل لایه ای علت های تغییر مفهوم محله در ارتباط با حس تعلق و ارایه سناریوهای بدیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
65 - 81
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: محلات شهری سابقه ای به قدمت شهرنشینی دارند و در گذر زمان دچار تغییرات گسترده ای شده اند و در اثنای این تغییرات، تعلق مکانی که یکی از پایه های ارتباطی شهروندان و محیط زندگی است، رو به افول نهاده است. استعاره محله و تغییرات آن در انطباق با دوران معاصر، مسئله ای است که باید مورد توجه برنامه ریزان، طراحان شهری و معماران قرار گیرد.هدف: هدف از این پژوهش، دستیابی به آینده های بدیل بر مبنای استعاره های بدیل از محله در ارتباط با حس تعلق و شناسایی سناریوهای محتمل محله در آینده، به منظور حفظ ارزش های فرهنگی، اجتماعی، کالبدی محله براساس حس تعلق مکانی است.روش:پژوهش حاضر با روش تحلیل لایه ای علت های تغییر مفهوم محله در چهار لایه ی تحلیل شامل لیتانی، علل کلان اجتماعی، گفتمان/ جهان بینی و اسطوره/ استعاره، بر آن است تا ضمن دستیابی به درک روشنی از علت های این تغییرات، سناریوهای بدیلی را برای مفهوم محله در آینده بر مبنای استعاره های بدیل این مفهوم با تمرکز بر حس تعلق مکانی ارایه دهد.یافته ها: با استفاده از نمونه گیری هدفمند، مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با صاحب نظرانی که در زمینه موضوع مورد بحث دارای دانش و تجربه کافی بودند، صورت گرفته و نمونه گیری تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. در نهایت استعاره هایی مانند «فاقد روح و معنا»، « آشفته»، «سیال»، «هرج و مرج»، «بی مرز» ، «بی هویت» از سوی مصاحبه شوندگان مطرح گردید.نتیجه: براساس نتایج تحقیق، چهار سناریوی محله هوشمند، محله جهانی، محله پایدار و محله منعطف ارائه شده اند.
گونه شناسی قمار و آسیب های اجتماعی آن در شهر تهران(مورد مطالعه: محله هرندی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) تابستان ۱۳۹۹ شماره ۸۹
41 - 70
حوزه های تخصصی:
قمار یکی از فعالیت هایی است که از دیرباز وسیله ای برای سرگرمی بشر بوده و در همه فرهنگ ها نمود داشته است. هدف اصلی تحقیق حاضر شناسایی گونه های قمار و آسیب های اجتماعی مرتبط با آن در سطح محله ای است. به طور کلی می توان نظریات قمار را به دو دسته تقسیم نمود. یک دسته نظریه هایی که سعی در فهم فرایند قمار دارند و دیگر، نظریه هایی که قمار را یک آسیب اجتماعی می دانند و تلاش دارند تا مسائل مرتبط با آن را شناسایی کنند. رویکرد دوم مبنای چارچوب مفهومی این پژوهش می باشد. به منظور دست یابی به هدف اصلی تحقیق، از روش کیفی (مردم نگاری) و تکنیک مشاهده و مصاحبه عمیق استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه قماربازان محله هرندی در منطقه 12 شهر تهران می باشد. حجم نمونه برابر با 30 نفر می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تماتیک یا تحلیل مضمون استفاده شد. یافته ها نشان می دهد از لحاظ گونه شناسی می توان قماربازی را در محله هرندی به دو دسته قمار خیابانی و قمار سازمان یافته تقسیم بندی کرد. بعلاوه بر اساس یافته های پژوهش، قمارآمیخته با مسائلی چون اعتیاد، خرید و فروش مواد، خشونت، ازهم گسیختگی خانواده، ازدست دادن شغل، سرقت، طرداجتماعی و بی خانمانی است. بنابراین قمار را نباید یک آسیب اجتماعی واحد تلقی نمود بلکه باید آن را مسئله ای اجتماعی دانست که دامنه پیامدهای آن نه تنها در سطح فردی و خانوادگی وجود دارد، بلکه به سطح محلی اجتماعی نیز تسری پیدا می کند.