مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
بازآفرینی شهری
حوزه های تخصصی:
از ویژگی های جدایی ناپذیر تحول در شهرها، ارزش اقتصادی و نمادینی است که صنایع فرهنگی آنها را به ارمغان آورده است. شهر و خصوصاً مراکز تاریخی آن، به نوبه خود، همچون مجموعه ای از منابع فرهنگی عمل می کنند که عرصه های خلاقانه ای برای تولید و مصرف فرهنگی، زمینه های رقابت با هریک از دیگری، افزایش جذابیت شهر در سرمایه گذاری بالقوه و بهبود تعامل با جوامع محلی و ایجاد مکان خاطره انگیز را فراهم می کند. علاوه بر اینها، توانایی این بخش در رشد شهر می تواند شاخص مهمی در ظرفیت های نوآورانه بخش های دیگر شهر و اقتصاد گسترده آن در سطح منطقه ای و ملی باشد. محله های فرهنگی مبتنی بر نوآوری، انعطاف پذیری، ایده پروری و تغییرپذیری درعین حفاظت ارزش های تاریخی متداوم می توانند راهنما و شاخصی مفید برای مجموعه ای از تحولات گسترده و مؤثر بر اقتصاد محله و شهر و توسعه صنایع خلاق را فراهم کنند. ازاین رو، توسعه صنایع خلاق ازطریق راهکار ایجاد مناطق خلاق و فرهنگی به عنوان کلیدی برای توسعه منطقه و تغییر چشم انداز محله های تاریخی، مهم ترین ضرورت این مقاله است. هدف از مقاله حاضر، تبیین راهکاری در راستای توسعه اقتصاد خلاق در بافت های تاریخی با تأکید بر بن مایه های فرهنگی و تاریخی و همچنین تبیین راهبردی خلاقیت مدار، برای نیل به تکوین نظام یکپارچه بازآفرینی شهری و کسب هویتی جدید و ارتقای تصویر شهر در عرصه های رقابت بوده؛ که با روشی کیفی و شیوه ای توصیفی و تحلیلی مبتنی بر مرور اسناد و مدارک و تبیین در نمونه موردی به آن پرداخته شده است. درنهایت مقاله، محرک های تبیین محله فرهنگی درون بافت های تاریخی را در نمونه مورد مطالعه، لاله زار، پیشنهاد می دهد.
تبین بازآفرینی بافت های فرسوده شهری با روش تلفیقی FEMAو SMART PLS (مورد شناسی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه بافت های فرسوده و تاریخی شهر، قلب تپنده سیستم شهری در دوره های تاریخی بوده اند، ولی با به انزوا رفتن این بافت ها، مجموع شهر نیز تحت تأثیر این بافت ها قرار گرفته و متحمل آثار زیان باری شده است. بافت های فرسوده شهر می توانند آثار زیان بار و با شدت غیرقابل جبران ایجاد کنند. بدین جهت لازم است آثار و پیامدهای احتمالی این بافت ها مشخص شوند و متناسب با آن ها اقدامات لازم درجهت متعادل سازی با دیگر بافت های شهری صورت گیرد. این تحقیق باهدف بازآفرینی بافت های فرسوده شهر زنجان سعی دارد، ازطریق شناسایی پیامدها و خطر های بالقوه بافت های فرسوده، اقدام به استخراج عملگرهایی کند که براساس آن، بافت های فرسوده بازآفرینی شوند. بدین جهت از ارزیابی ریسک امنیتی زیرساخت، درجهت شناسایی ریسک های بافت های فرسوده شهر، مشخص سازی عدد اولویت ریسک و تعیین عملگرها استفاده شده است. همچنین درجهت تأیید قابلیت عملگرها در بازآفرینی بافت های فرسوده از محیط PLS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که بیشترین اثر زیان بار بافت های فرسوده در شهر زنجان مربوط به افزایش آلودگی، افزایش ناهنجاری ها و کاهش تعلق خاطر بوده است؛ در این راستا شش مؤلفه درجهت ساماندهی بافت های فرسوده پیشنهاد شده اند که در این میان توجه به ذی نفعان در ساماندهی بافت ها، بهره گیری از رشد هوشمند شهری و مدیریت شهری با مشارکت شهروندان بالاترین ضریب تأثیر را داشته اند.
تحلیل نقش عوامل مؤثر بر بازآفرینی فضاهای شهری از منظر کاربران (مطالعه موردی: بافت مرکزی شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل نقش عوامل مؤثر بر بازآفرینی شهری به عنوان رویکردی نو در بازسازی و بهسازی بافت های فرسوده مرکز شهر کرمانشاه از منظر کاربران است. روش پژوهش در این مقاله با توجه به ماهیت و اهداف موضوع از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه شهروندان بخش مرکزی شهر کرمانشاه می باشد. در این پژوهش ۳ مؤلفه مورد سنجش قرار گرفت. داده های مورد نیاز به کمک پرسش نامه محقق ساخته گردآوری و سپس تحلیل شد. تعداد پرسش نامه ها شامل ۳۸۴ مورد بود که از فرمول کوکران به دست آمده است. ضریب پایایی کل پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 91/0 محاسبه شد که نشان از اعتبار بالای این پرسشنامه است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری تی تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که عواملی نظیر اختلاط و گوناگونی فعالیت ها، اصل الگوی تراکمی توسعه و دسترسی و نفوذپذیری در حد ضعیفی از منظر مردم در بازآفرینی شهری بخش مرکزی شهر کرمانشاه تأثیر داشته اند. به منظور کارآمد نمودن اقدامات لازم برای بازآفرینی فضاهای شهری هماهنگی میان زمینه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و کالبدی با ظرف زمانی و مکانی فضا ضرورتی اجتناب ناپذیر است. بدین سان هویت افراد حفظ شده و از شیءوارگی آنها جلوگیری به عمل می آید و حیات مدنی حامعه تداوم می یابد.
واکاوی جایگاه اصول پدافند غیرعامل در طرح های بازآفرینی شهری فضا های پیراکلانشهری مورد: شهر قرچک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد و توسعه فیزیکی کلانشهر تهران در طول چند دهه گذشته، ضرورت توجه به اصول پدافند غیرعامل را در چارچوب برنامه ریزی های توسعه در مناطق پیرامونی را دو چندان کرده است و این توجه به مبحث پدافند غیرعامل بر سیاست و عملکرد طرح های شهری بخصوص بازآفرینی بافت فرسوده تأثیر شایانی گذاشت. در این راستا هدف پژوهش حاضر واکاوی جایگاه طرح های بازآفرینی شهری در فضاهای پیراکلانشهری مبتنی بر اصول پدافند غیر عامل (مطالعه موردی: شهر قرچک)، است. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق، پیمایشی است. داده های مورد نیاز تحقیق به روش اسنادی- میدانی (پرسشنامه و مشاهده) گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل ساکنان محلات بافت فرسوده قرچک (داودآباد، فردیس، محمدآباد، مافی آباد و ولی آباد)، (84855 نفر)، می باشد، که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 383 نفر تعیین شد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد، جایگاه موفق بودن طرح های بازآفرینی در راستای دستیابی به اصول پدافند غیرعامل به ترتیب در اصول های (مقاوم سازی و استحکامات و ایمن سازی سازه های حیاتی، مکان یابی بهینه استقرار عملکرد ها در فضا، آموزش و آگاهی و مهارت آموزی، مدیریت بحران دفاعی در عرصه ها و حوزه ها، تعیین مقیاس بهینه استقرار جمعیت و فعالیت در فضا، پراکندگی در توزیع عملکرد ها متناسب با تهدیدات و جغرافیای شهر قرچک، انتخاب عرصه های ایمن در جغرافیای شهر قرچک، انتخاب مقیاس بهینه از پراکندگی و توجیه اقتصادی پروژه ها، کوچک سازی، ارزان سازی و ابتکار در پدافند غیرعامل) است.
اولویت بندی قابلیت ها و جاذبه های گردشگری در محدوده های بازآفرینی شده تاریخی (مطالعه موردی: محدوده تاریخی زندیه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
61 - 74
حوزه های تخصصی:
شناخت قابلیتها و جاذبه های گردشگری، در راستای توسعه شهری و ارتقاء حضور گردشگران، حائز اهمیت می باشد. هدف از این پژوهش شناسایی قابلیتها و جاذبه های گردشگری در محدوده های بازآفرینی شده تاریخی، می باشد. در گام اول، جهت شناسایی اصول بازآفرینی گردشگری محور با روش تحلیل محتوا، به ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﺘﻮن ﻧﻈﺮی شامل ﺗﻌﺎرﯾﻒ و بررسی دﯾﺪﮔﺎه و نظریات اﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪان پرداخته شده است. در گام دوم، با بهره گیری از روش میدانی، معیارهای بازآفرینی شهری گردشگری محور، از طریق پرسشنامه گردشگران شهری در محور بازآفرینی شده زندیه شیراز، مورد آزمون واقع شده که پرسشنامه گردشگران شهری با نرم افزار SPSS و بهره گیری از آزمون فریدمن تحلیل شده و قابلیتهای تاریخی و یادمانی در اولویت اول و قابلیت های فرهنگی، تفریحی و محیطی در اولویت های دوم تا چهارم قرار دارند. این خود راهنمای مناسبی جهت برنامه ریزی های بازآفرینی شهری در محدوده زندیه با محوریت گردشگری خواهد بود.
توسعه گردشگری در محله تجریش با رویکرد بازآفرینی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی شهری به مفهوم احیاء، تجدید حیات و نوزایی شهری و به عبارت دیگر آفرینش مجدد شهر است. بافت های ارزشمند به علت وجود جاذبه های نوستالژیک و معماری و فرهنگی و بازآفرینی آن ها نقش مهمی در توسعه گردشگری در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... دارد. هدف این پژوهش نقش بازآفرینی در توسعه گردشگری محله تجریش می باشد. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی می باشد و هدف آن از نوع کاربردی می باشد. روش جمع آوری مبتنی بر اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی و میدانی است. بر اساس خروجی آزمون تی تک نمونه ای نتایج منعکس کننده این مطلب است که از نگاه کسبه تنها بعد اقتصادی تأثیر مثبتی در توسعه گردشگری دارد درحالی که سایر ابعاد کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی کلاً تأثیر منفی بر توسعه گردشگری دارند و بیانگر میزان اهمیت آن در توسعه گردشگری می باشند. بر اساس آزمون فوق نیز نگاه گردشگران به ابعاد فوق تنها عوامل کالبدی و اجتماعی تأثیر مثبتی در جذب گردشگران دارند درحالی که ابعاد اقتصادی و زیست محیطی نیز تأثیر منفی دارند. در راستای اولویت بندی متغیرهای اثرگذار بازآفرینی شهری در بعد کالبدی از دیدگاه کسبه و گردشگران به ترتیب متغیر تأثیر ساختمان های بلند و مرتفع در منظر بصری و میزان مراکز پذیرایی و اقامتی دارای اولویت اول می باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر پیاده راه سازی از منظر باز آفرینی شهری موردمطالعه :منطقه 12 شهرداری تهران، خیابان باب همایون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محدوده ها و ﻣﺴیﺮﻫﺎی ﭘیﺎده به عنوان ﻋﻨﺎﺻﺮی ﺧﺎﻃﺮه اﻧﮕیﺰ و ﻫﻮیﺖ ﺑﺨﺶ در ﺷﻬﺮﻫﺎی اﻣﺮوز ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ می شوند. قبلاً ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻫﻮیﺖ ﺷﻬﺮی ﺧﻮد را در ﺑﻨﺎﻫﺎی ﺑﻠﻨﺪ، ﮔﻨﺒﺪ و ﺗک ﺑﻨﺎﻫﺎ ﻣی یﺎﻓﺘﻨﺪ. اﻣﺎ اﻣﺮوزه آن ها خود را ﺑﺎ ﺧیﺎﺑﺎن های ﭘیﺎده ﺷﺎن ﻣی ﺷﻨﺎﺳﺎﻧﻨﺪ. هدف از این تحقیق بررسی و ارزیابی مؤلفه های پیاده راه سازی از منظر بازآفرینی شهری می باشد. این مقاله از لحاظ روش توصیفی-تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی می باشد. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از تصمیم گیری های چنده معیاره استفاده شده است و نتایج حاصل از مدل تاپسیس نشان می دهد که در بخش نفوذپذیری و دسترسی شاخص دسترسی پیاده به حمل ونقل عمومی، در بخش سرزندگی و تنوع شاخص استقرار کاربری اوقات فراغت، در بخش اجتماعی شاخص تعلق خاطر مکانی به استفاده از پیاده راه و اشتغال در پیاده راه، در بخش ایمنی شاخص افزایش کیفیت ساختار پیاده رو، در بخش انعطاف پذیری شاخص پرهیز از به کارگیری مصالح صلب در کف، در بخش کالبدی شاخص کف سازی مناسب و پرهیز از اختلاف سطح، در بخش رفتاری شاخص انگیزه ها برای ماندن و خرید کردن در محدوده، در بخش حفظ هویت شاخص حفظ اسامی بناها و مسیرها با نام های دیرپا و در نهایت در بخش زیست محیطی شاخص افزایش ایمنی و امنیت در جایگاه های اول قرار دارند و اهمیت بیشتری نسبت به سایر شاخص ها داشته اند.
بازآفرینی بافت و بناهای تاریخی با تأکید بر توسعه گردشگری (مطالعه موردی: منطقه هفت شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه بافت تاریخی و فرهنگی شهرها آثار گرانبهایی از فرهنگ، دانش معماری و شهرسازی بومی هستند و به عنوان جزئی از هویت اجتماعی هر قوم و کشوری تلقی می شوند. در واقع بازآفرینی و حفظ بافت های تاریخی به عنوان هویت ضروری برای ادامه حیات شهر ها است.که می توان یکی از دلایل بحران هویت در شهرهای امروزی را ناکارآمدی بافت های تاریخی ذکر کرد. یکی از روش های پیاده سازی بازآفرینی شهری، برنامه ریزی گردشگری بافت های تاریخی می باشد بنابراین هدف تحقیق حاضر، بررسی میزان تأثیرگذاری شاخص های بازآفرینی بناها و بافت های تاریخی شهری در منطقه هفت مشهد، به عنوان فرصت هایی برای توسعه گردشگری بررسی شود. روش تحقیق پیمایشی بوده که ابزار اصلی جمع آوری داده ها نیز پرسشنامه می باشد. جامعه آماری در پژوهش حاضر همه ساکنین منطقه هفت شهر مشهد می باشند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه آماری تعیین شد. یافته های تحقیق نشان می دهد میان بازآفرینی بافت و بناهای تاریخی و توسعه گردشگری رابطه مستقیمی وجود دارد (ضریب همبستگی پیرسون میان بازآفرینی بافت و بناهای تاریخی و توسعه گردشگری 0.218 و سطح معناداری آن 0.000 نشان می دهد همچنین با توجه به نتایج آزمون رگرسیون خطی ساده میان بازآفرینی و توسعه گردشگری رابطه خطی وجود داشته (سطح معناداری کمتر از 5درصد بنابراین با توجه به خطی بودن رابطه دو متغیر پذیرفته شد). که در نهایت با استفاده از آزمون فریدمن مشخص شد میان شاخص های مورد بررسی به لحاظ اهمیت تفاوت های معنی دارد وجود دارد و این شاخص ها از ارزش و اهمیت یکسان برخوردار نیستند.
نقش مدیریت شهری در بهسازی بافت های فرسوده شهری (مورد: شهر سراوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع بهسازی بافتهای فرسوده شهرها در یکی دو دهه اخیر مورد توجه برنامهریزان و مدیران شهری قرار گرفته و کم و بیش اقدامهایی هم در این زمینه انجام شده است، و با شناخت نیازها، تنگناها، توانها و فرصتهای احیای بافت فرسوده از طریق تشریک مساعی و توانمندسازی ساکنین به ایجاد محیطی شایسته برای سکونت ساکنین محلی اقدام کردهاند. بهسازی بافتهای فرسوده میتواند ارزش کالبدی را ارتقاء داده و رغبت شهروندان به سکونت در آن افزایش دهد. در این راستا هدف از پژوهش حاضر نقش مدیریت شهری در بهسازی بافت های فرسوده شهری سراوان میباشد. پژوهش حاضر از نظر هدف در حیطه تحقیقات کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، یک پژوهش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید، کارشناسان و متخصصان حوزه مورد بررسی میباشد که با استفاده از تکنیک دلفی، ۲۰ نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش به منظور سنجش و تجزیه و تحلیل از مدلهای TOPSIS فازی و AHP، استفاده شده است. نتایج تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP) فازی نشان داد شاخص بازآفرینی شهری با وزن نرمال ۴۰۸/۰ از بیشترین اولویت را بهسازی بافت های فرسوده شهری دارد. همچنین نتایج تکنیک تاپسیس فازی نشان داد، استراتژی بازآفرینی شهری دارای بالاترین وزن بوده و در جایگاه اول قرار می گیرد.
تحلیلی بر ارتقای امنیت در بافت های تاریخی مراکز شهری با تکیه بر سرمایه اجتماعی و بازآفرینی فرهنگی (نمونه موردی: بافت تاریخی شهر ارومیه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
103 - 120
حوزه های تخصصی:
امروزه موضوع بافت های فرسوده از موضوعات اصلی شهرسازی به حساب می آید. بازآفرینی فرهنگ مبنا رویکردی جدید به بازآفرینی شهری است که در تلاش است با بهره گیری از ویژگی ها و برتری های فرهنگی اجتماعی هر منطقه، به ساخت دوباره شهر و محله پرداخته و فضای کالبدی اجتماعی متمایزی بر اساس فرهنگ محلی ساکنین و خصوصیات ویژه آن محل خلق نماید. این رویکرد تأثیری مثبت بر اقتصاد و ایجاد اشتغال در شهرها دارد و می تواند موجب افزایش پیوستگی اجتماعی و صنعت گردشگری در شهر شده و میزان جرم و جنایت را کاهش دهد. روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و بر مطالعات اسنادی و میدانی استوار می باشد. در بخش کیفی پژوهش، داده های مصاحبه نیمه ساختار با استفاده از نظریه زمینه ای تحلیل شدند، یافته های پژوهش حاکی از آن است که از دیدگاه ساکنان، بازآفرینی در گرو پویایی و سرزندگی اجتماعی و اقتصادی می باشد. در این راستا مقولاتی همچون سهولت دزدی و بی احتیاطی، ایمنی و امنیت، بی کاری و فقر، فضای ساخته شده، اجتماعی، مشارکت ساکنین و نگاه مسئولین، فرهنگی و تاریخی، اقتصادی تسهیلات، تجهیزات و خدمات تاثیر گذارند. همچنین وجود یا نبود اعتماد و انگیزه در نوع نگاه ساکنین به آینده و محله تاثیر ویژه ای دارد. در بخش کمی این پژوهش با تدوین پرسشنامه و تکمیل آنها توسط ساکنین و متخصصین، با تحلیل نتایج داده های پرسشنامه و استفاده از آزمونهای فریدمن و همبستگی، یافته های پژوهش نشان می دهد شاخص فرهنگی رتبه نخست را بدست آورده است. وجود پتانسیل بالقوه فرهنگی (میراث ملموس و ناملموس) نوید خوبی برای بازآفرینی فرهنگی می باشد. در میان شاخص ها شاخص زیست محیطی رتبه ی آخر را کسب نموده است. شرایط آب و هوایی ارومیه و همچنین علاقه ی شهروندان به طبیعت و کشاورزی دو عنصری هستند که با همت بیشتر طراحان و مسئولین می توان این شاخص را ارتقا داد. همچنین مولفه اجتماعی رتبه دوم را کسب نموده است که این نشانگر وجود پتانسیل بالای سرمایه اجتماعی در بافت تاریخی ارومیه می باشد.
تحلیل مقیاس طرح های بازآفرینی شهری و اثرات آن بر کیفیت زندگی ساکنان با تأکید بر تجربه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
99 - 112
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش های کلانشهرهای امروز، وجود محله های شهریِ نابسامان و فقیر شهری در فضاهای حاشیه ای است. مجموعه سیاست ها و برنامه های بازآفرینی برای رویارویی با چنین چالشی، در طی سده بیستم تلاش کرده است تا کیفیت زندگیِ بهتری برای ساکنینِ واقع در چنین فضاهای فقیر شهری ایجاد کند. اما چنین اقداماتی، کمتر با موفقیت قابل توجهی همراه بوده است. پیش فرض پژوهش حاضر این است که یکی از دلایل اصلیِ چنین شکست هایی، کم توجهی به مقیاسِ برنامه ها و طرح های بازآفرینی شهری بوده است. بر این اساس در این پژوهش، دو پرسش اصلی طرح شده است: نخست، چرا مفهوم مقیاس باید در محوریت برنامه های بازآفرینی شهری قرار بگیرد و چنین محوریتی چگونه می تواند به کارآمدترسازیِ برنامه ها و ارتقای کیفیت زندگی ساکنین شهریِ هدف کمک کند؟ و دوم، وضعیت پروژه های بازآفرینی شهری، بر اساس معیارها و شاخص های موردنظر در این پژوهش، چه اثراتی بر کارایی پروژه و وضعیت کیفیت زندگی ساکنین هدف می تواند داشته باشد؟ برای پاسخ به چنین پرسش هایی، از دو روش شناسی زمینه گرا برای تحلیل مفهوم مقیاس و پیمایشی_داده نگر برای سنجش کیفیت زندگی استفاده شده است. منابع داده و اطلاعات، شامل سرشماری ها و پرسشگری و همچنین کتابخانه ای_اسنادی، برنامه ها و طرح ها و تکنیک های تجزیه و تحلیل نیز شامل همبستگی و رگرسیون(برای سنجش کیفیت زندگی) و فرا_تحلیل(در مقیاس شناسی) بوده است. نتایج این پژوهش در چهار نمونه شهر رشت، همدان، سنندج و گرگان نشان می دهد که همبستگی معناداری بین تعداد پروژه های بازآفرینی، انرژی اولیه و موقعیت مکانی آنها (متغیرهای مستقل) و اثرگذاری آنها بر کیفیت زندگی ساکنین هدف (متغیر وابسته) وجود دارد. وجود چنین همبستگی بدین معناست که برنامه های بازآفرینی شهری در ایران می تواند از طریق توجه بنیادی به مقیاس برنامه بازآفرینی، تأثیر بیشتری در ارتقای کیفیت زندگی ساکنین هدف داشته باشد.
تحلیل عوامل موثردر بازآفرینی بافت های فرسوده شهری مطالعه موردی محله 20 منطقه 17 شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
135 - 148
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی شهری به دنبال حل مشکلات فرسودگی بافتهای فرسوده شهری از طریق بهسازی به وسیله مشارکت های مردمی است و هدف ایجاد تفکر و عمل جمعی است که کار مشارکتی در بازآفرینی شهری فراتر از اهداف نوسازی شهری عمل می کند . دراین مقاله عوامل موثر در بازآفرینی بافت های فرسوده شهری را مورد بررسی قرار می دهیم.بدین منظور448پرسشنامه بین ساکنین بافت های فرسوده محله شماره 20 از منطقه 17 شهر تهران تکمیل وارزیابی شده اند.روش تحقیق در پژوهش حاضر ازروش توصیفی-تحلیلی وروش تجربی-پیمایشی است که با استفاده از پرسشنامه صورت می گیرد.ابزار تجزیه وتحلیل آماری وتحلیل آماری،نرم افزار SPSS است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از فنون آماری پارامتری وناپارامتری نیز استفاده شده است.نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد که بین متغیرهای اجتماعی ،فضایی ومیزان مشارکت موثر مردم در طر حهای بازآفرینی بافت های فرسوده شهری رابطه معنی داری وجوددارد.
تبیین سیاست های فرهنگی تاثیرگذار بر بازآفرینی شهری فرهنگ محور (با تاکید بر تجارب بازآفرینی شهری استانبول ترکیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۹
95 - 109
حوزه های تخصصی:
در بیست سال اخیر، سیاست های فرهنگی تأثیرگذار بر برنامه ریزی شهری، نیاز به بازآفرینی مناطق بی رونق شهری و حرکت به سمت فعالیت های خلاق فرهنگی در جهت پیشرفت های اقتصادی و اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش به روش کیفی صورت پذیرفته و ابزار جمع آوری اطلاعات، منابع کتابخانه ای و اسناد بوده است. هدف این پژوهش تبیین مولفه های فرهنگی تأثیر گذار بر بازآفرینی شهری فرهنگ محور می باشد که مولفه هایی چون «کاربری های فرهنگی»، «فعالیت های فرهنگی درفضای عمومی شهری»، «ترکیب فعالیت های فرهنگی با طراحی شهری خلاقانه»، «حفاظت میراث فرهنگی» و «گردشگری فرهنگی» را به عنوان معیارهایی کلیدی معرفی نموده و در سه پروژه بازآفرینی شهری در شهر استانبول ترکیه مورد مقایسه و این نتیجه حاصل گردید که بازآفرینی شهری با بهره گیری از صنایع خلاق فرهنگی منجر به احیای اقتصادی مناطق مورد نظر گردیده و همگرایی اقتصاد و فرهنگ تأثیرات بسزایی بر بازآفرینی بناهای تاریخی داشته است.
تحلیل شاخص های حکمروایی خوب در باز آفرینی شهری از منظر ساکنان محله (مطالعه موردی: محله تجریش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از شهرهای کشور با مشکل بافت فرسوده روبرو هستند. از این رو برای حل مشکل و بازآفرینی بافت های فرسوده رویکردهایی مورد استفاده قرار گرفتند، که صرفا کالبدی بوده و ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی و فضایی کمتر در نظر گرفته شده است. از رویکردهای جدید که به فعالیت کنشگران اجتماعی در فرآیند بازآفرینی اشاره دارد، رویکرد حکمروایی خوب شهری است. با تاکید بر این نگرش، در این تحقیق سعی شده است تا سطح شاخص های حکمروایی خوب شهری، در فرآیند بازآفرینی محله تجریش مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. همچنین اطلاعات حاصل از پرسشنامه ها در محیط نرم افزاری SPSS با روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون های T تک نمونه ای و فریدمن) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان می دهد، وضعیت حکمروایی خوب در فرآیند بازافرینی تجریش نامطلوب قرار دارد و بیشترین میانگین را شاخص های مسئولیت پذیری و کارآمدی و شاخص های قانونمداری و چشم انداز استراتژیک با کمترین میانگین در پایین ترین رتبه قرار گرفته اند.
رویکرد آینده نگاری در بازآفرینی محلات فرسوده شهری با تاکید بر مسکن پایدار (مورد مطالعه: محله سرتپوله سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت های قدیمی شهرها که زمانی از انسجام فضایی و عملکردی مناسب و منسجمی برخوردار بوده اند، اکنون در پی تغییر الگوی زیست و شکل گیری نیازهای جدید دچار نارسایی های کالبدی - فضایی شدیدی گردیده اند. این تنگناها و تبعات اجتماعی و اقتصادی ناشی از آن، به گونه ای دو سویه موجب پایین آمدن کیفیت زندگی در بافت های قدیمی شهری شده است. بنابراین هدف این پژوهش بازآفرینی محله سرتپوله شهر سنندج با رویکرد آینده پژوهی برای دستیابی به مسکن پایدار می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی است و با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن روش توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش به منظور انتخاب آگاهانه ی شرکت کنندگان، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است (انتخاب گروهی از خبرگان شهری). با استناد به توضیحات فوق، جامعه آماری این پژوهش 40 تن از کارشناسان خبره در حوزه ی مسائل شهری، شامل کارشناسان شهرداری سنندج (مناطق شهری مختلف)، مهندسان مشاور و برخی از اساتید دانشگاهی متخصص در حوزه ی مورد مطالعه هستند، سپس داده ها از طریق نرم افزار MICMAC تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از پراکندگی متغیرها در محور تاثیرگذاری و تاثیرپذیری عوامل، حاکی از ناپایداری سیستم در بازآفرینی محله سرتپوله است. و در نهایت با توجه به امتیاز بالای اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم عوامل، 18 عامل اصلی بعنوان پیشران های کلیدی در آینده ی بازآفرینی محله سرتپوله با تأکید بر تأمین مسکن پایدار مورد شناسایی قرار گرفتند. از بین پیشران های مورد بررسی، متغیرهای بخش اقتصادی و مالی بیشترین تأثیر را بر تأمین مسکن در زمینه ی بازآفرینی محله سرتپوله داشتند.
ارائه الگوی بازآفرینی بافت تاریخی شهر گرگان با رویکرد توسعه گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
1 - 18
حوزه های تخصصی:
شهر گرگان با دارا بودن بیش از 150 هکتار بافت تاریخی از مراکز مهم تاریخی کشور به شمار می رود. این شهر، علیرغم ویژگی های مثبت از برخی مشکلات کالبدی، زیست محیطی و زیرساختی از جمله: ناهمخوانی کالبد و فعالیت ها، وجود عناصر ناهمخوان شهری، کمی سرانه برخی از کاربری ها، عدم امکان نفوذپذیری، کاربری های ناسازگار، وجود فضاهای رها شده، نابسامانی در نظام کاربری زمین، خروج تدریجی سرمایه و فعالیت و خروج گروه های با توان مالی بالا از بافت رنج می برد. در این پژوهش با هدف بهسازی و نوسازی بافت تاریخی چندین راهبرد پیشنهادی مدلسازی و سپس اولویت های بهینه برای رسیدن به چشم انداز توسعه بافت (ارتقای کیفیت زندگی، بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی ساکنان و حفظ و احیای منابع با تکیه بر مشارکت مردمی) معرفی می گردد. پژوهش مورد نظر کاربردی بوده و در تحلیل آن، از ترکیب روش های اسنادی و پیمایشی با به کارگیری مدل های کمی و کیفی (ANP-SWOT) استفاده گردید. جامعه آماری مورد مطالعه شامل 50 نفر از خبرگان (کارشناسان دستگاههای اجرایی و اساتید دانشگاهی) بودند که با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند. پس از بررسی اسناد بالادستی از بافت شهر گرگان، 11 نقطه قوت، 12 نقطه ضعف،10 نقطه فرصت و 11 نقطه تهدید استخراج گردید. در ادامه، با تنظیم عوامل راهبردی داخلی و خارجی، پرسش نامه مقایسات زوجی تهیه و در اختیار خبرگان قرار گرفت. در نهایت بر اساس شاخص های به دست آمده، ماتریس راهبردیSWOT تشکیل و با به کارگیری مدل ANP در نرم افزار Super Decision راهبردها ارزیابی و اولویت بندی شدند. نتایج حاصل از مدلسازی نشان داد که از بین راهبرد پیشنهادی، راهبردهای so3، wt2، so2، wo1 اولویت های راهبردی بهینه شناسایی شده و راهکارهایی از جمله: احیاء گذر تاریخی محله سبزه مشهد به پارک شهر، حمایت از جاذبه های تاریخی با هدف رویکرد تجدید حیات، ساماندهی شبکه حمل ونقل عمومی، احداث مسیر پیاده روی نعلبندان، سرچشمه و سبزه مشهد، بهره گیری از اراضی ناکارآمد، ایجاد ردیف بودجه ای مستقل در قوانین سنواتی، اعطای تسهیلات بانکی ارزان قیمت در جهت بهبود وضعیت پیشنهاد می گردد. در نتیجه، در بازآفرینی بافت تاریخی شهر گرگان متولیان امر بر راهبردهای محافظه کارانه متمرکز گردند.
مدل مدیریت تعارض ذینفعان بازآفرینی شهری برپایه حکمروایی همکارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۱
123 - 143
حوزه های تخصصی:
تعارض های بین ذینفعان بازآفرینی شهری موجب ناسازگاری، اختلاف نظر، ناهماهنگی در درون یا بین ذینفعان است که عدم مدیریت آن، مانع بهره گیری از ظرفیت کامل مشارکت و درنتیجه موجب عدم تحقق بازآفرینی شهری می شود. از این رو، شناخت تعارض های موجود بین ذینفعان و ارائه الگوی مدیریت تعارض متناسب از اهمیت بسزایی برخوردار است. شناخت مؤلفه های تأثیرگذار بر مدیریت تعارض ذینفعان بازآفرینی شهری مبتنی بر رهیافت حکمروایی همکارانه، موجب تنظیم روابط متقابل میان ذینفعان (دولت ملی، اجتماع محلی، بخش عمومی و خصوصی) می شود و با بهره گیری از هم رأیی حاصل از این رهیافت، اتحاد و قدرت اجرایی ذینفعان درگیر، بیشتر و زمینه تحقق اهداف بازآفرینی اجتماع محلی فراهم می گردد. هدف این مقاله، ارائه مدل مفهومی «مدیریت تعارض ذینفعان بازآفرینی شهری بر پایه حکمروایی همکارانه» است. به منظور دستیابی به این مدل، مفاهیم پایه، شامل طراحی نهادی بازآفرینی شهری، رهیافت های مدیریت تعارض و حکمروایی همکارانه که بر تعارض بین ذینفعان بازآفرینی اجتماع محلی و روابط متقابل بین ذینفعان تأثیرگذار است، تبیین شده و عناصر و اجزای مرتبط با هرکدام و روابط حاصل از آن مشخص شده است. برپایه مدل پیشنهادی، پس از شناخت انواع تعارض بین ذینفعان اجتماع محلی، یعنی تعارض های شناختی، منافع، هنجاری، رفتاری، متناسب با سبک های مختلف مدیریت تعارض اعم از رقابت، همکاری، سازش، اجتناب، مصالحه، وضعیت هریک از انواع تعارض در روند مدیریت مداخله طرح بازآفرینی شهریِ اجتماع محلی مشخص می شود. متغیرهای اعتماد، درک، مشروعیت و تعهد از اساسی ترین مؤلفه های تأثیرگذار در فرآیند همکارانه است که در نهایت موجب ظرفیت سازی نهادی و اثربخشی فرآیند حکمروایی همکارانه در مدیریت مؤثر تعارض بین ذینفعان بازآفرینی در اجتماع محلی می شود.
کاربست رویکرد طب سوزنی شهری در اولویت بندی نواحی هدف بازآفرینی؛ بررسی موردی: محله پامنار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۴
93 - 111
حوزه های تخصصی:
به رغم تصویب قوانین و طرح های مختلف برای نوسازی بافت های فرسوده شهری، مشکلات و مسائل ناشی از شکاف عمیق بین طرح های پیشنهادی و فرایندهای اجرایی آنها قابل مشاهده است. هدف از این پژوهش ارائه روشی برای اولویت بندی نواحی مداخله در محلات فرسوده شهری برای کاهش هزینه ها، کوتاه کردن زمان اجرای پروژه ها و افزایش بازده و اثرگذاری آنها بر اساس رویکرد طب سوزنی شهری است. برای کاربست این روش، محله پامنار تهران به عنوان نمونه مطالعه انتخاب شد. مصاحبه های نیمه ساختاریافته، تشکیل گروه های بحث متمرکز، مطالعه اسناد توسعه مرتبط با محله، تحلیل چیدمان فضا با استفاده از نرم افزار Depth Map و تحلیل و همپوشانی اطلاعات با استفاده از نرم افزار Arc GIS، از جمله روش ها و ابزارهای جمع آوری اطلاعات و تحلیل آنها در این تحقیق است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اولویت بندی نواحی محله پامنار، از طریق تحلیل جریان های حرکتی و طراحی و اجرای فرایندهای مشارکتی در همه مراحل مطالعه و تحلیل، قابلیت کاربست دارد و می تواند جدای از ایجاد درک عمیق تر از مناسبات درون و برون فضایی، به اولویت بندی نواحی مداخله نیز کمک نماید. بر این اساس و بر پایه نتایج حاصل شده به ترتیب اولویت مداخله مربوط به نواحی درونی بافت، نواحی اطراف خیابان پامنار، نواحی اطراف خیابان مصطفی خمینی و در نهایت نواحی اطراف خیابان های پانزده خرداد، ناصر خسرو و امیرکبیر تعیین شدند.
شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی بافت تاریخی شهر تبریز با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بافت های تاریخی اکثر کلانشهرها در حال تخریب و فرسودگی است و بر این مبنا مدیریت شهری جهت جلوگیری از آسیب های بیشتر در این بافت ها روش های مختلفی را برای مداخله و ساماندهی این گونه مناطق در پیش گرفته است که رویکرد بازآفرینی بافت های ناکارآمد یکی از جدیدترین رویکردهای مطرح شده در این زمینه است. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی شاخص های کلیدی بازآفرینی در بافت تاریخی کلانشهر تبریز است. این پژوهش از نظر روش شناختی توصیفی تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است. جهت جمع آوری اطلاعات از روش آمیخته مبتنی بر مصاحبه و تکنیک دلفی و همچنین روش اسنادی و بررسی میدانی بهره گرفته شده است. تعداد 12 نفر از متخصصان و مسئولان اجرایی که باید در بحث مشارکت داشتند، شناسایی و انتخاب شدند و سپس با روش دلفی و از طریق پرسشنامه به شناسایی و امتیازدهی مهمترین پیشرانهای مؤثر بر بازآفرینی اقدام شد. در این تحقیق، 40 شاخص در قالب پنج مؤلفه زیست محیطی، کالبدی فضایی، اجتماعی فرهنگی، اقتصادی، و مدیریتی نهادی جهت تبیین وضعیت بازآفرینی محدوده، مورد استفاده قرار گرفته است که برای بررسی رابطه و اثرات و استخراج عامل ها از نرم افزار MICMAC و جهت تعیین وضعیت های محتمل آینده، بازآفرینی این عامل ها و ارتباطات بین آنها تجزیه و تحلیل و رتبه-بندی شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهند که از 40 شاخص مورد بررسی، 10 شاخص شامل سرمایه گذاری دولتی و تزریق اعتبارات پروژه ها، قوانین و ضوابط شهری، جلب مشارکت شهروندان، طرح های توسعه شهری، قیمت زمین و مسکن، مدیریت واحد شهری، نظارت و بازرسی، اقتصاد محلی، توسعه شبکه معابر و تورم به عنوان کلیدی ترین شاخص ها شناخته شده اند. همچنین در ارتباط با عوامل کلیدی، 10 سناریوی برتر مطلوب، میانه و بحرانی در ارتباط با نفوذ ناپذیری و ریزدانگی بافت، کاربری اراضی و ناپایداری بناهای تاریخی ارائه شد که توجه به رفع موانع ناپایداری وافزایش اقدامات نوسازی، بهسازی و بازآفرینی نسبت به کل بناها، در هر زون و افزایش مشارکت جمعی و تخصیص منابع اقتصادی و تسهیلات بیشتر به ساختمان هایی که اقدامات بهسازی لرزه ای در آنها انجام شده نسبت به کل بناها (به صورت موضعی یا کلی) دارای اهمیت بالاتری بوده اند.
تدوین الگوی برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه بافت های تاریخی در راستای بازآفرینی (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
219 - 236
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بافت تاریخی شهرها به واسطه قدمت تاریخی و وجود عناصر و ارزش های نادر زیبایی شناختی، تداوم خاطرات جمعی و مؤلفه های هویت بخشی واقعیت انکارناپذیر شهرهایی بشمار می روند که واجد پیشینه ی تاریخی هستند. این بافت ها در طول زمان با تحولات متعددی مواجه شده و به تدریج دچار نارسایی و اختلال در ابعاد گوناگون کارکردی، اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، ارتباطی و زیست محیطی شده اند. با توجه به اهمیت بافت های تاریخی، این پژوهش در پی توسعه دانش کاربردی در زمینه شناسایی و تدوین الگوی برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه در بازآفرینی بافت های تاریخی کلان شهر تبریز است. روش: روش پژوهش در این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. هم چنین، جامعه آماری پژوهش شامل مدیران شهری، نخبگان دانشگاهی و کارشناسان آشنا به مسائل بافت های تاریخی است و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 383 نفر به دست آمده که با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران به تعداد 344 کاهش یافته است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نیز از روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart-pls استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که 8 متغیر اصلی و 38 متغیر فرعی مورد بررسی، تأثیر برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه در بازآفرینی بافت های تاریخی را 911/0 درصد و تنها با از دست دادن 089/0 درصد تبیین می کنند. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که بیش ترین اثرگذاری در بین مؤلفه های مورد بررسی برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه در راستای بازآفرینی بافت های تاریخی مربوط به مدیریت واحد و حمایت کننده، انسجام و هم افزایی نهادی، ساختار تشکیلاتی یکپارچه و دیدگاه سیستمی به ترتیب با امتیاز 864/0، 732/0، 551/0 و 447/0 می باشد. از سوی دیگر، شاخص نیکویی برازش مدل GOF برای اندازه گیری برازش مدل های اندازه گیری و ساختاری مقدار 549/0 به دست آمده است که از مطلوبیت کلی مدل ساختاری پژوهش حکایت دارد.