مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
علم گرایی
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۴
141-162
حوزه های تخصصی:
ایدئولوژی در فرآیند جنبش ها و نهضت ها نقش مهمی دارد و در دنیا موتور محرک بسیاری از تحولات فکری و سیاسی بوده است. در جهان اسلام و ایران نیز ایدئولوژی اسلامی نقش مهمی در تحولات سیاسی دوران معاصر داشته است. اما این ایدئولوژی چرا و چگونه شکل گرفت؟ به نظر می رسد مهم ترین معیارها در شکل گیری این ایدئولوژی متاثر از اندیشه های سیدجمال الدین اسدآبادی بوده است. وی دوری از اسلام را سبب انحطاط مسلمین دانست و برای اولین بار سعی نمود ایمان دینی و اسلام را تبدیل به ایدئولوژی نموده و آن را وارد زندگی مردم نماید. او معیارهایی را برای این ایدئولوژی تبیین و ارائه داد که دیری نپائید منجر به رنسانسی در ایران و جهان اسلام گردید و تقریباً عمده قیامها و نهضتهای اصلاحی و اسلامی را تا انقلاب اسلامی تحت تاثیر خود قرارداد. در این مقاله از روش «تحلیل محتوا» و تجزیه و تحلیل داده ها براساس آن، استفاده شده است.
تأثیر ساختارهای اجتماعی «مطالعه موردی همنشینان» بر تفسیر نمونه و تفهیم القرآن
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ششم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
45 - 74
حوزه های تخصصی:
با دقت در تفاسیر قرآن می توان دریافت که هر کدام از این تفاسیر بر اساس روش و گرایش خاصی به رشته تحریر در آمده اند که منجر به برداشت های تفسیری متفاوت و گاه متناقض بین مفسران از یک آیه قرآن گردیده است. تحقیق حاضر به روش تحلیلی توصیفی و با جمع آوری کتابخانه ای به بررسی تأثیر ساختارهای اجتماعی با مطالعه موردی هم نشینان در دو تفسیر اجتماعی معاصر و مطرح جهان اسلام تفسیر نمونه و تفهیم القرآن پرداخته است. نتایج حاصله حاکی از آن است که اختلاف و تفاوت دیدگاه ها در تفاسیر، متأثر از ساختارهای اجتماعی است و زمینه ها و هم نشینان جامعه در برداشت های تفسیری مفسر قرآن مؤثر واقع می شوند، گرچه ساختارهای اجتماعی علت اصلی و تامه در فهم های تفسیری به شمار نمی روند ولی در تحول و تکامل فهم و برداشت های تفسیری نقش دارند، همچنان که در تفاسیر نمونه و تفهیم القرآن، برداشت های تفسیری مؤلفان و توجه به مقتضیات زمان و مکان، اصلاح گرایی و علم گرایی از جمله موارد تأثیرگذار هم نشینان و هم دوره ای ها بر این تفاسیر می باشد.
تأمل در توسعه علم گرایی برپایه عقلانیت وحیانی از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۳ بهار ۱۴۰۲شماره ۱ (پیاپی ۹)
94 - 114
حوزه های تخصصی:
توسعه علم گرایی بر اساس عقلانیت و متناسب با فرهنگ جامعه در علوم اجتماعی توصیه شده است؛ اما توسعه علم گرایی در جهان معاصر به علوم تجربی منحصر شده و بر اساس عقلانیت سکولار است؛ ازآنجاکه علم گرایی در فرهنگ اسلامی اتخاذشده از وحی است، توسعه علم گرایی در جامعه اسلامی بایست بر اساس عقلانیت وحیانی باشد. هدف مقاله، توسعه علم گرایی همراه با پاکی و درک حقیقت و فهم عصری متن متناسب با نیاز جامعه و بومی سازی علم به صورت جامعیت بخشی مفهوم علم گرایی است. این نوشتار از روش تفهمی تحلیل متن استفاده کرده است. یافته های تحقیق دربرگیرنده توسعه علوم رسمی در جهت اطاعت الهی، علم گرایی همراه با پاکیزگی از پستی ها، انحرافات جسمی و روحی و رشد در امور دنیایی و آخرتی و آموزش حکمت برای رسیدن به حقیقت توسط علم و عقل و نجات از گمراهی و جهالت است. گسترش مفهوم متخصصان علمی (راسخون فی العلم، اوتوالعلم و اهل الذکر) به مفسران در تحلیل آیات، متناسب با نیاز جامعه با رعایت شرایط تفسیری و توسعه علم گرایی در جامعه توحیدی با در نظر داشت استقلال الهی است. نتیجه تحقیق، توسعه بخشی علم گرایی بر پایه عقلانیت وحیانی در داشتن اطاعت الهی، پاکیزگی، حکمت آموزی و گسترش فهم تخصصی علمی در تفسیر و قابل فهم بودن محتوای آیات الهی است؛ ازاین رو، علم گرایی منحصر به علوم مادی و تجربی نیست؛ بلکه شامل علم تجربی و غیرتجربی، مادی و معنوی، جسمانی و روحانی، دنیا و آخرت است.
خردگرایی و علم گرایی مدرن در شعر شاعران مشروطه و انعکاس ان در معماری دوران پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
78 - 97
حوزه های تخصصی:
«خردگرایی» و «علم گرایی» از مظاهر مدرنیته اند و دوران مدرن، بر پایه عقل استوار شده است. از منظر «خردگرایی مدرن»، نیروی عقل تنها منبع شناخت حقیقت است و بر این اساس، مدرنیسم شناخت شهودی و دیگر انواع شناخت را نمی پذیرد. مدرنیسم، اساس خود را بر علم گرایی جدید نهاده است و علوم عقلانی و طبیعی در این دوره ارج نهاده می شود. خردگرایی و علم گرایی به عنوان ارکان اساسی تمدن مدرن غربی، هم زمان با آشنایی ایرانیان در دوره مشروطه با غرب، در آراء و افکار روشنفکران و روشنگران این دوره دیده می شود. شاعران دوره مشروطه که پیشاهنگان روشنگری و روشنفکری در عصر مشروطه بودند هم زمان با دیدگاه های سیاسی-اجتماعی مدرن غربی، خردگرایی و علم گرایی را نیز در مرکز توجه خود قرارا داده اند. آن ها باور عمیق خود به خرد و عقلانیّت و علم و لزوم آموزش علوم عقلانی نوین را بیان داشته اند و دیدگاه های خردگرایانه و اعتقاد خود به علم و یافته های علمی را ابراز داشته اند. پژوهش حاضر تلاش دارد تا خردگرایی و علم گرایی را در شعر شاعران سرآمد مشروطه مورد پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. بررسی اجمالی در اشعار این شاعران، نشان از رسوخ گسترده اندیشه های نوگرایانه در مورد خردگرایی و علم گرایی در اشعار این شاعران دارد و شعر مشروطه را شعری خردگرا و علم گرا، نشان می دهد.اهداف پژوهش:واکاوی مظاهر خردگرایی و علم گرایی در شعر شاعران مشروطه.بررسی مدرنیته و مظاهر علم گرایی در معماری دوران پهلوی.سؤالات پژوهش:خردگرایی و علم گرایی نوین در شعر شاعران دوره مشروطه چه بازتابی یافته است؟مدرنیه و علم گرایی چه تأثیری بر معماری دوران پهلوی داشته است؟
نقد و بررسی مبانی فلسفی نظریۀ «اِم» بر اساس فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استیون هاوکینگ، فیزیکدان انگلیسی معاصر، با انتشار کتاب طرح بزرگ و ارائه نظریه «اِم»، نزاع دیرین علم و دین را وارد مرحله جدیدی کرد. به رغم ادعای هاوکینگ، مبنی بر «مرگ فلسفه»، او در نظریه اش از برخی مبانی فلسفی بهره برده که این مقاله در صدد ارزیابی و نقد آنها است. مهم ترین مبانی فلسفی ای که نظریۀ اِم بر آنها استوار است عبارت اند از (1) علم گرایی، که بنیادی ترین مبنای نظریۀ اِم تلقی می شود، و در آن مراد از علم به طور خاص علم جدید یا علم تجربی است؛ (2) ابزارگرایی، که مطابق آن قوانین و نظریه ها صرفاً ابزارهایی برای پیش بینی پدیده ها هستند و اساساً واقعیت فیزیکی موضوعیت ندارد؛ (3) نفی اصل علیت، که با استفاده از «اصل عدم قطعیت» و «اصل تصادف» صورت گرفته است. در این مقاله، که با روش توصیفی-تحلیلی نگاشته شده است، پس از تبیین مبانی فوق نشان داده می شود که بر هر یک از این مبانی نقدهای جدی وارد است. علم گرایی، بدون توجه به محدودیت های روش تجربی، سایر منابع معرفتی و از جمله عقل را نادیده می گیرد. ابزارگرایی نهایتاً منجر به پذیرش نظریات متناقض می گردد و واقع گرایی علمی را نفی می کند. انکار اصل علیت نیز، که ریشه در فهم نادرست این مفهوم فلسفی دارد، مستلزم نفی هر گونه ارتباط واقعی میان موجودات جهان است. این نقدهای مبنایی در کنار اشکالات دیگری که در مقاله به آنها پرداخته شده حاکی از ضعف و بی اعتباری نظریه اِم است.
علم یا علم گرایی؟! بررسی انتقادی علم باوری انحصار گرایانه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۶
5 - 38
حوزه های تخصصی:
نقش دانش تجربی در ساخت تمدن جدید و تحولات زندگی بشر از جهات مختلفی قابل بررسی بوده و رویکردهای مختلفی را سبب شده است. از جمله جریانهایی که همپای خیزش علمی جدید پا به عرصه ظهور گذاشته و تاثیرات درخور توجهی در عرصه فکر، فرهنگ و معرفت بشری، بویژه در جهان غرب گذاشته علم گرایی است. جریان یاد شده لوازم و اقتضائاتی در حوزه هستی-شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی در پی دارد که همه اندیشمندان حوزه معرفت، از جمله فیلسوفان علم و فیلسوفان دین را به تامل و ژرفنگری در آن فرامی خواند. این، بویژه از آن رو است که رویکرد یاد شده به طور ضمنی دلالتهای حایز اهمیتی نیز در حوزه دین شناسی و رابطه علم و دین داشته و کم ترین تاثیر آن چیرگی مطلق علم بر ساحت دین و معرفت دینی است. بدین روی مقاله حاضر بر آن است تا رویکرد فوق و دلایل حامیان آن را به روش توصیفی بیان و سپس آن را به روش عقلی-تحلیلی در معرض داوری قرار دهد. ماحصل تحقیق این است که حساب علم از علم گرایی جدا است، علم گرایی نه از پایگاه منطقی و معرفتی استواری برخوردار است، نه کارکرد مثبتی در حوزه علم و معرفت خواهد داشت.
بیّنه بودن قرآن کریم برای انسان عصر مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۰ «ویژه باورشناخت»
۱۳۳-۱۱۹
حوزه های تخصصی:
در گفتمان دینی، ارائه معجزات همواره به عنوان یکی از نشانه های پیامبری مطرح بوده است. با ختم نبوّت، این مسأله مطرح می شود که چگونه می توان برای انسانی که عصر پیامبران را درک نکرده است، الهی بودن دعوت آنان و بالاخص آخرین پیامبر را آشکار کرد تا در پِی آن، آدمیان را نسبت به تبعیّت از آموزه های ایشان متقاعد ساخت؟ برای پاسخ به این سؤال باید این نکته ی مهم را در نظر داشت که آنچه هیچگاه با گذشت سالها و قرنها، کهنه و مندرس نمی گردد و همواره جاذبه های نامحدودی برای انسانها به همراه دارد،"علم و معرفت" است. از مهمترین ویژگی های انسانی که در عصر مدرن زندگی می کند نیز توجّه تام و تمام او به ساحات مختلف علمی است. چنین است که خدای متعال برای تایید رسالت و حقانیّت دعوت، با عنصر علم و معرفت، انسانهای تمام اعصار پس از خاتم النبیین(صلّی الله علیه و آله) را در کتاب نازل شده خویش رهنمون ساخته است. قرآن کریم در ساحات مختلف علمی، بیّنات روشنی برای آدمیان ارائه کرده است که حاکی از این حقیقت است که وحی نازل بر رسول اکرم(ص) برای مردمان گذشته و زمانه ی محدودی نیست؛ بلکه چراغ راه تمامی انسانها در همه ی ادوار تا قیامت است. اشارات قرآن کریم به حقایق عالم تکوین که در شمار مکشوفات انسان در دوران مدرن است؛ نیز مطالب بنیادینی که در ساحات علوم انسانی مطرح ساخته است، دلایل کافی و روشنی برای اهل تحقیق و انصاف در دوران مدرن است که به الهی بودن این کتاب پِی برده و آموزه های آن را راهنمای سعادت خود قرار دهند.نظر به این اغراض مهم است که هیچگاه در قرآن کریم، از چنین دلایلی، تعبیر به معجزه نشده است؛ بلکه به جای آن، کلماتی همچون آیه، بیّنه، نور، برهان که همگی از سنخ دانایی و آگاهی است، به کار رفته است.
نقد رویکرد طبیعت گرایی علمی در خصوص رابطه علم و متافیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: طبیعت گرایان، متافیزیک را به عنوان معرفتی پیشینی و مقدم بر علم نمی پذیرند و معتقدند مسیری فراعلمی برای فهم متافیزیکی وجود ندارد. در این دیدگاه، علم به عنوان مطالعه تجربی بر «متافیزیک» مقدّم است و متافیزیکدانان، متافیزیک خود را در «درون» مرزهای علم معاصر شکل می دهند. هدف این محقق در این مقاله، بررسی این مسئله بود که آیا دیدگاه طبیعت گرایان در این خصوص، دیدگاهی منسجم است؟ و آیا در عمل، نظریه های علمی منطبق با الگوی طبیعت گرایان شکل می گیرند و رشد می یابند؟ روش: در این مقاله از روش اسنادی- تحلیلی استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: ادعای طبیعتگرایان در خصوص رابطه علم و متافیزیک، خود شکن است؛ به این معنا که برای توجیه دیدگاه خود چاره ای جز توسل به متافیزیک ندارند. همچنین بر خلاف نگرش طبیعت گرایان، نظریه های علمی در عمل، هماهنگ با دیدگاه طبیعت گرایان شکل نمی گیرند و متافیزیک به عنوان چارچوبی برای علم، نقشی اساسی در شکل گیری و رشد نظریات علمی ایفا می کند.
الحاد جدید و عقل گرایی، بهره برداری از شیوه ناموجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۹)
103 - 116
حوزه های تخصصی:
الحاد جدید یک جنبش جدید التأسیس است که از اوایل قرن جاری شروع به فعالیت کرده است. این جنبش که توسط کسانی مانند داوکینز، دنت، سم هریس، و هیچنز تأسیس شده است برای توجیه الحاد جدید از مفاهیم بنیادینی مانند عقل گرایی بهره برده است. بانیان این جنبش تلاش کرده اند با استفاده از این مفهوم بنیادین خداناباوری را عقلانی و خداباوری را کاملاً غیر عقلانی جلوه دهند. آن ها این کار را با بیان محاسن و فواید خداناباوری و معایب و مضرات خداباوری انجام داده اند. در این نوشتار، که به شیوه تحلیلی توصیفی نگاشته شده، سعی می کنیم، ضمن پذیرش اصل احترام به عقل، عقل گرایی را مورد نقادی قرار دهیم. بدین منظور، ابتدا با چیستی عقل گرایی آشنا می شویم. سپس نشان خواهیم داد که چگونه خداناباوران جدید از این مفهوم به نفع خداناباوری و در رد خداباوری استفاده کرده اند. در پایان با تکیه بر اندیشه فیلسوفان عقل گرایی را مورد نقادی قرار می دهیم. عقل گرایی به مثابه قرائت دیگری از علم گرایی، عقل گرایی نسخه دیگری از حداکثرسازی سود، عقل گرایی به مثابه زمینه جدایی دانش از ارزش و عدم توجه به هدف تنها برخی از نقدهایی است که بر این مکتب وارد است. با مطرح شدن این نقدها همه اشکالاتی که بر علم گرایی، سودگرایی، و دیدگاه جدایی دانش از ارزش وارد است بر این مکتب نیز وارد خواهد شد و با این وصف این مکتب نمی تواند توجیه کننده خوبی برای الحاد جدید باشد.
چالشگری پاندمی کرونا در مواجهه با برخی مولفه های فلسفه سیاسی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبسوطمقدمه و اهداف: از مهمترین مباحثی که با وقوع همه گیری کرونا مطرح شد، تأثیر آن بر فلسفه سیاسی است. کرونا در این باب توانست فضای آنتاگونیستی را بر مولفه های موجود فلسفه سیاسی بگشاید و آنها را به چالش بکشد. در واقع، همه گیری کرونا بستری انتقادی جهت به چالش کشیدن هنجارهای مستقر را فراهم آورد و سخن از ضرورت بازاندیشی و بازپرسش از آنها به میان آورد. هدف این مقاله پاسخگویی به این پرسش اساسی است که همه گیری کرونا چگونه باعث فراهم شدن فضای آنتاگونیستی با مولفه های فلسفه سیاسی مدرن شد.روش ها: روش مورد استفاده در این مقاله، انتقادی است. روش انتقادی به دنبال طرح و گسترش فهم و آگاهی است که از سطح ظاهر، به عمق واقعیت وارد می شود تا قدرت تشخیص درست مردم، به خصوص انسان های ناتوان یا طبقات زیر سلطه را افزایش دهد. اتخاذ وجه انتقادی این مقاله، به نویسنده این فرصت را می دهد که مناسبات برآمده از کرونا ویروس در جامعه های انسانی را نپذیرفتنی و جایگزین پذیر جلوه دهد. این روش به شناسایی و به چالش کشیدن مسائل اجتماعی و فرهنگی در جامعه کمک می کند و در جهت بهبود و توسعه مناسبات انسانی در دوره پاندمی ها مؤثر است. روش گردآوری اطلاعات نیز به صورت کتابخانه ای و اینترنتی است.یافته ها: از مهمترین چالش های کرونا برای فسلفه سیاسی جدید می توان به اثرات آن (هرچند به صورت موقت) بر مقولات خردگرایی، انسان گرایی و فردگرایی اشاره کرد. می توان گفت، این ویروس، تمایز دوست/دش من را دربرداشته و روایت اش میت از امر سیاس ی در ش رایط کرونایی، خود را در قالب هم اوردی کروناویروس با بش ریت به نمایش گذاش ت و انسان که مسلط بر طبیعت و جهان تعبیر می شد، به واسطه کرونا به موجودی ضعیف و ناتوان در مقابل آن تبدیل شد. همچنین خردگرایی و علم زدگی که فلسفه مدرنیته تلقی آن را داشت که انسان به واسطه آن می تواند در تمامی امور دخالت کرده و بدون توجه به جهان بیرونی، یک تنه مشکلات خویش را حل کند، به چالش کشید. همه گیری کرونا این مولفه را نیز به چالش کشاند و یادآور شد که خرد انسانی از ضعف و ناتوانی برخودار است. مقولاتی نظیر هوش مصنوعی به راحتی توانسته خود را در لباس دشمن خرد انسانی جا بیندازد و به تعبیر فرید زکریا، در جریان همه گیری، ما امروز هوش مصنوعی را همانند خدا مورد پرستش قرار می دهیم. بنابراین علیرغم خدمات فروان علم و عقلانیت به انسان، کرونا این مسأله مهم را یادآور شد که علم و عقلانیت همچنان از محدودیت های غیرقابل انکاری برخوردارند و نمی توانند یگانه راه حل مشکلات بشری باشد.نتیجه گیری: خطر ویروس کرونا، خطر دستکاری فناوری منابع انسانی و طبیعی است که به عنوان ابزاری با استدلال محاسباتی برای منافع اقتصادی و مطلوبیت کلی در خدمت قدرت های مسلط مورد استفاده قرار می گیرد. تخریب محیط زیست اعمال خشونت علیه طبیعت است که منجر به خودویرانگری بشر از طریق ایجاد بیماری های همه گیر در طبیعت می شود که زندگی انسان را به چالش می کشد. بنابراین، تلاش برای جلوگیری یا حل معمای همه گیری نیازمند چیزی بیش از دانش محاسباتی مدرنیته است.
چالش های فراروی مبانی تمدن غرب از دیدگاه غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶
250 - 274
حوزه های تخصصی:
درحالی که اندیشمندان غربی، با تأکید بر نظریات خطی و نظریه «تطور انواع» داروین، معتقد بودند روح کلی حاکم بر جهانیان توانسته به حداکثر ترقی خود برسد و بشر سعادتمند عصر مدرن -به عنوان ظاهر این روح- به خودآگاهی رسیده است و حتی فوکویاما لیبرال دمکراسی را سرنوشت محتوم جوامع بشری می داند، اما به مرور چالش های فراروی تمدن غرب آشکار شد و حتی افرادی چون اشپنگلر، با تمرکز بر سیر دَوَرانی تاریخ، برای تمدن غرب اضمحلال و فروپاشی پیش بینی کردند! سؤال اصلی این پژوهش آن است که: چه بر سر تمدن غرب آمده که اندیشمندان غربی آن را پروژه ای ناتمام توصیف کرده و درصدد تحول در مبانی فکری خود برآمده اند؟ این مقاله بر آن است که این مبانی را برشمرده و چالش های فراروی آن ها را بررسی کند. نوع این مطالعه توصیفی-تحلیلی بوده و با روش کتابخانه ای صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد بسیاری از چالش های تمدن غرب ریشه در مبانی نظری این تمدن دارد. اومانیسم، سکولاریسم، عقل گرایی و علم گرایی -که مبانی لیبرال دمکراسی هستند- موجب بروز چالش های جدی در تمدن غرب شده است.