واکاوی مفهوم انسان شناسانۀ وطن در شاهنامه (براساس تحلیل ساختارهای مکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پناهگاه یکی از کهن الگوهای بنیادین بشر است که در وطن تجسد می یابد؛ کالبدی برای ظهور جهان بینی و ساختار اجتماعی مردمانی که ویژگی های مشترک فرهنگی، سیاسی، زبانی و تاریخی دارند. انسان شناسان دو مؤلفه برای تعریف وطن ارائه کرده اند: اصالت مرز و آنچه درون مرزها دیده می شود. با توجه به این مسئله، زمین، حکومت و دشمن مؤلفه هایی هستند که هرکدام سهمی در خلق این مفهوم دارند و با توجه به الگوی هر دوران تاریخی، اهمیت بیشتر یا کمتری می یابند. در شاهنامه، ایران و ایرانشهر وطنی هستند که همه روایات در ارتباط با این دو شکل می گیرد، اما آمیختگی مکان های واقعی و فراواقعی، حکومت های اسطوره ای و تاریخی و دشمنان گوناگون در شاهنامه، تشخیص وطن را دشوار می کند. مکان مهم ترین و بدیهی ترین مؤلفه برای تعریف مفهوم وطن است؛ بنابراین در این پژوهش برای دست یافتن به تعریف وطن، مکان های شاهنامه تقسیم بندی، توصیف و تحلیل شده اند. مکان های فراواقعی، انعکاس ذهنیت ایرانیان درباره سکونتگاه و شاه آرمانی است و مکان های واقعی ساختارهای حکومتی و اجتماعی را به تصویر می کشد. بررسی مکان های واقعی و فراواقعی، این حقیقت را آشکار می کند که وطن در شاهنامه، مفهومی ذهنی، جمعی و شامل حوزه ای تمدنی است؛ یعنی مجموعه ای از شهرها و مردمان که با یکدیگر ارتباط دارند و یک حکومت مرکزی قدرتمند آن ها را اداره و از آسیب دشمن حفظ می کند.