مطالب مرتبط با کلیدواژه

شاهنامه


۷۶۱.

تخیل اجتماعی در شاهنامه: مطالعه ای روایت نگارانه در جهت تشکیل تخیلی جامعه شناختی از روایت های شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تخیل اجتماعی روایت تاریخی ایران شاهنامه روایت نگاری و جستار نظری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۴ تعداد دانلود : ۲۲۱
مهم ترین موضوع در این مقاله به دست آوردن تحلیلی اجتماعی از روایت های تاریخی ایران به روایت شاهنامه است. نگارنده با استفاده از مدل هگل از تخیل اجتماعی در پی یافتن مفاهیمی از روایت های تاریخی شاهنامه در محتوای هستی شناسی ، روش شناسی، ایستایی شناسی و پویایی شناسی است. پس از مقوله بندی و کد بندی مفاهیم نتایج نشان داد از نظر هستی شناسی، انسان مورد روایت شاهنامه مسئول، خلاق و کنشگر است و روش شناسی بررسی پدیده ها و روایت ها در شاهنامه، نوعی تحلیل دیالکتیکی است که در فضای کنش متقابل نمادین انجام می شود، جامعه ای که در شاهنامه ترسیم شده به شدت نیازمند رهبران کاریزمایی است که در اثر گناه و اشتباه فرهی خود را از دست نداده اند، در چنین جامعه ای با پیدایش مسئله و مشکل، هم کنشی مردم  در زمینه خرد، دیانت و ایدئولوژی که معنای عمومی مردم را در کنش متقابل وهم فهمی با یکدیگر تشکیل می دهد، و این هم کنشی می تواند منجر به  پویایی اجتماعی و یا شورش و دگرگونی اجتماعی باشد.
۷۶۲.

ویژگی های اژدها در نگارگری عصرصفوی با تأکید برتوصیفات فردوسی در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اژدر اژدها اژدهاک شاهنامه صفویه نگارگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۰ تعداد دانلود : ۲۲۴
فرم و صورت اژدها بارها در طول تاریخ هنر ایران، در قالب های گوناگون و با مضامین رمزگونه ظاهر شده است. اتصال این نقش به فرهنگ، باورها، جهان بینی اساطیری از یک طرف و ادبیات غنی و سرشار ایرانی از سوی دیگر، جایگاه آن را بیش از پیش اهمیت می بخشد. در این میان به نظر می رسد نگارگران با توجه به قصص اساطیری و منابع ادبی موجود خصوصاً شاهنام? حکیم ابوالقاسم فردوسی، در نمایش این موجود، به دستور زبان خاصی دست یافته اند؛ لذا این مقاله سعی دارد به شیوه توصیفی و تحلیلی ضمن بررسی معانی اژدها و توجه به توصیفات بصری فردوسی از این موجود در شاهنامه ازطریق مقایسه این اوصاف با اژدهای ترسیم شده در نگارگری عصر صفوی، نگرش و ساختار بیانی و بصری هنرمندان نگارگر را مورد کنکاش قرار دهد. و از طریق مقایسه و تطبیق تمهیدات به کارگرفته شده در شکل اژدها در این دوره با ادوار گذشته روی کردهای نوین آنها را در نمایش این موجود، مشخص نماید. در ضمن تلاش شده است تا علاوه بر توجه به این نگرش، از طریق مطالع? شکل و سیمای اژدها، اندازه و موقعیت آن در کادر و تزیینات و نوع بافت و رنگ های به کارگرفته شده در نمایش اژدها، چگونگی دلالت آن بر مفهوم نیروی شرورنفس اماره مشخص شود.
۷۶۳.

روایت شاهنامه بر جام سفالین بیژن و منیژه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سفالنگاره جام سفالین بیژن ومنیژه شاهنامه داستان بیژن ومنیژه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶ تعداد دانلود : ۲۵۴
جلوه های بارز هنر تصویری کهن را می توان برروی سفالنگاره های به جای مانده از قرون مختلف تاریخی ایران یافت. این آثار در گستره تاریخ، تمام سنن تصویر نگاری ایرانی راحفظ و انتقال داده اند، سننی که با روح هنر نقاشی ایرانی آکنده گشته و هویت تاریخی و ملی ایرانی را به تصویر کشیده اند. مورد مطالعاتی سفالنگاره بیژن و منیژه در راستای این تلاش نمونه مناسب و بستری جهت تحقیق معرفی می شود. جام سفالی با بهره گیری از زبان تصویری و رمزگونه به روایت داستان بیژن و منیژه از شاهنامه فردوسی پرداخته است. نوشتار حاضر می کوشد، با بررسی و شرح تصاویر جام سفالی در تطبیق آن با متن کلامی شاهنامه به رمز گشایی نقوش سفالنگاره بپردازد. جهت نیل به این مقصود، روایت داستان بیژن و منیژه از یک سو و خوانش متن تصویری سفالنگاره از سوی دیگر مورد بررسی قرار می گیرد. در این روند مشخص می شود، که چگونه متن کلامی شاهنامه از بستر نوشتار بربستر سفالینه انتقال یافته و هنرمند نقاش به گونه ای هنرمندانه دوازده فرم تصویری از داستان شاهنامه را منتخب و بر جام سفالی منقوش کرده است.مولف مقاله تلاش دارد با آنالیز و تحلیل دوازده فرم تصویری و تطبیق آن با داستان شاهنامه به هدف مقاله که همانا خوانش تصویری جام سفالین بیژن و منیژه است، نائل آید.
۷۶۴.

فرهنگ و تاریخ ایران باستان در آرا و آثار مجتبی مینوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۲۲۱
تحقیق درباره فرهنگ و تاریخ ایران باستان در چند دهه نخست سده چهاردهم هجری بیش از پیش رونق گرفت و چند تن از استادان و پژوهشگران معاصر کشور تمام یا بخشی مهم از پژوهش های خود را به آن اختصاص داده اند. مجتبی مینوی از همان نخستین پژوهش هایش تا واپسین آنها همواره توجهی خاص به ساحت های مختلف تاریخی، فرهنگی، ادبی و زبانی این دوره داشته و آثار متنوعی در این زمینه ها تألیف، تصحیح و ترجمه کرده است. در پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی، مجموع آثار مینوی در حوزه ایران باستان، دسته بندی و تحلیل می شود. در علاقه مندی و گرایش مینوی به ایران باستان، عواملی چون ترویج ملّی گرایی از سوی دستگاه حاکم، بهره مندی از محضر چندتن از استادان مطرح معاصر، حشر و نشر با جمعی از مستشرقین علاقه مند به این دوره تاریخی، و عضویت در گروه ربعه نقش داشتند. او ضمن تأکید بر پیوستگی و مداومت فرهنگ و تاریخ ایران، زبان ایرانیان در تمام ادوار تاریخی، از زبان فارسی باستان تا فارسی جدید و تمام گویش ها و زبان های وابسته به آن را ستون و رکن عمده فرهنگ و تمدن ایرانی، و زبان فارسی جدید را یکی از پایه ها و رکن های استوار ملّیت ایران می دانست. با این رویکرد، بخشی از پژوهش های مینوی در شرح و تحلیل یا تصحیح متون برآمده از فرهنگ و تاریخ ایران باستان، به ویژه شاهنامه فردوسی است و بخشی دیگر به قلمرو زبان فارسی تعلق دارد.
۷۶۵.

الگوهای مینویِ شخصیت های گیتی؛ مطالعه موردی: زردشت، جم و اژی دهاک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۷۳ تعداد دانلود : ۲۳۷
در اوستا دو دنیای مینوی و مادی قابل تشخیص است. دنیای مینوی شامل هستندگان مقدسی است که اهوره مزدا، امشاسپندان و ایزدان را شامل می شوند و از میان آنها اهوره مزدا در رأس و آشکارا تواناتر از سایرین است. درست پس از اهوره مزدا سپندمینو بسیار نزدیک به اهوره مزدا ظاهر می شود. انگره مینو نیز به صورت همزاد اما در تقابل با سپندمینو است. دنیای مادی نیز شامل شخصیت هایی است که زردشت در رأس آنها قرار می گیرد. زردشت والاترین شخصیت زمینی است و جم و اژی دهاک در مقابل یکدیگر در دنیای زمینی جزو شخصیت های شناخته شده اوستایی اند. به نظر می رسد که در شخصیت زردشت الگویی آسمانی دیده می شود که بر پایه الگوی شخصیت اهوره مزدا ساخته شده و همین موضوع در مورد سپندمینو و انگره مینو با جم و اژی دهاک دیده می شود. هدف از این مقاله بررسی این شخصیت ها و یافتن شباهت های آنها برای اثبات وجود الگویی مینوی در شخصیت های مادی اوستاست. بدین منظور ابتدا ویژگی های اهوره مزدا، زردشت، سپند مینو و انگره مینو، جم و اژی دهاک بررسی شده، سپس شباهت های آنها استخراج می شود. در پایان خواهیم دید که این شخصیت های زمینی در اوستا از الگویی آسمانی و مینوی پیروی می کنند. داده های این پژوهش به صورت کتابخانه ای گردآوری و از روش توصیفی-تحلیلی برای تجزیه و تحلیل و نتیجه گیری استفاده شده و اساس پژوهش بر شواهد اوستایی قرار گرفته اما در مورد جم و اژی دهاک از شاهنامه نیز کمک گرفته شده است.
۷۶۶.

گمانه زنی هایی در باب مادر ضحاک در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۴۵ تعداد دانلود : ۲۸۴
ضحاک در شاهنامه با راهنمایی های ابلیس کارویژه های اهریمنی چون کشتن پدر، گوشت خواری، انسان اوباری و جهان آشوبی را تحقق می بخشد. این ابلیس در چارچوب تفسیر برون گرایانه از اسطوره با قراینی، مادر ضحاک است. در روایت شاهنامه، کنش های انسانی او، بازتاب توطئه ای خانگی همراه با پسر علیه همسر است. در نمود اساطیری و متون دینی زرتشتی، مادر ضحاک «اودگ» است که با کنش های ابلیسِ همراه ضحاک در شاهنامه همخوان است. به لحاظ تاریخِ اجتماعی نیز حکومت ضحاک بازتاب حکومت های مادرسالاری است که قدرت در دستان مادر است. در این قبایل، مادر (ابلیس) شاه کهن (مرداس) را به کمک شاه جوان (ضحاک) می کشد و برای باروری زمین کشاورزی خون او را بر زمین می ریزد (کشته شدن مرداس در بوستان). به لحاظ تاریخی نیز طبق نظر قاطبه محققان ضحاک یادآور هجوم اقوام غربی ایران است. گویا حکومت ضحاک و ابلیس (مادرش) بازتاب یکی از هجوم های گسترده اقوام غربی به مرزهای ایران است که از مرزهای باختری تا بلخ امتداد داشته است. داستان ضحاک در شاهنامه به نوعی بازتاب دهنده هجمه ملکه سمیرامیس در دوران حکومت پسرش است که با کشتن یا برکناری همسرش محقق شده است. در این مقاله تلاش بر این است که مشروحاً و با روش تحلیلی-تطبیقی چهره مادر ضحاک نمایان گردد.
۷۶۷.

کیهان باوری و اشاراتی به فرهنگ عامه و احکام کیفریِ ایران باستان در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۲۷۰
حماسه ملّی ایران در برگیرنده باورها و سنّت های دینی و اجتماعی روزگاران کهن تری است که بستر وقوعِ حوادثِ داستانیِ آن بوده و به طورِ استطرادی در ضمنِ بیانِ داستان ها مطرح شده است. از جمله اعتقاد به تأثیرِ ستارگان و صور فلکی در ظهورِ رویدادها که به نوعی دنیای مادی را به عالم ماوراءالطبیعه پیوند می دهد. همچنین توسّل به نیروهای فراطبیعی نظیر سحر و جادو راهی بود تا آدمی به کمکِ آن بر عجز خویش در برابر مقدرّات فایق آید. برخی از شعایر و مناسک آیینی مزدیسنا در این اثر جلوه گر شده است که جزوی از فرهنگ و معتقداتِ عامه آن روزگار به شمار می آید. احکامِ کیفری و شیوه های رایج مجازات ها در آن دوران، مقوله دیگری است که به عنوان رفتاری اجتماعی با این اثر ادبی و حماسی پیوند خورده است. در این مقاله که به شیوه کتابخانه ای فراهم آمده، موضوعات مطرح شده در حدّ امکان مورد بحث قرار گرفته است.
۷۶۸.

بررسی اسمای نیکوی خداوند و کارکردهای آن در شاهنامه فردوسی با تأکید بر فرهنگ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۷۰ تعداد دانلود : ۲۲۵
معرفت وجود، مقدمه رسیدن به معرفت الهی است؛ صفات حیات، علم، اراده و قدرت از مهم ترین مراتب وجود و در شمار امهات اسماء یا مفاتیح غیب اند. برخی محققان، صفات سمع، بصر و کلام را نیز بر آن افزوده و معتقدند بدون این صفات، معنای ربوبیت تمام نیست. فردوسی شاعری موحد بوده که در لابه لای رویدادهای خرد و کلان اساطیری، تاریخی و پهلوانی به امهات اسما از زبان شاهان و پهلوانان اشاره کرده است. بررسی جایگاه امهات اسماء ( قدرت، علم، حیات، اراده، سمع، بصر، کلام ) درمیان اسماء 99 گانهروایی از طریق شیعه و سنی، 127 نام الهی در قرآن مجید و هزار و یک اسم الهی در دعای جوشن کبیر از دستاوردهای این پژوهش است. نتایج نشان داد که فردوسی از برابرهای فارسی نزدیک به مفاهیم قرآنی استفاده کرده و در شاهنامه، بسامد امهات اسما ازسایر اسما بیشتر است. در این پژوهش از نرم افزار maxqda برای تحلیل آماری و محتوایی اشعار فردوسی از این منظر استفاده شده و بر اساس آمارها، فردوسی برخلاف عده ای از متکلمان که اسم حیات را اسم اعظم دانسته؛ از اسم «قادر» بیشتر استفاده کرده و آن را بر «حیات » مقدم دانسته است.
۷۶۹.

تکمله ای بر معنای دیگری از واژه «آزار» در شاهنامه و ضرورت تصحیح سه مصراع از این اثر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۱۸۷
بر پایه اطّلاع نگارنده، شاهنامه پژوهان از معنای دیگری از واژه «آزار» در مصراع «برین خستگی ها بر آزار کیست»، سخن گفته و «آزار» را به «نوعی داروی سوزاننده یا مرهم که بر روی زخم می مالیده اند»، معنا کرده اند. نویسنده در مقاله حاضر، از رهگذر گیاهی دارویی با نام «آزارچوب» که در استان فارس به کرّات از ریشه آن به عنوان تسکین دهنده درد ناشی از کوفتگی ، ضرب دیدگی یا شکستگی استفاده می شود، «آزارچوب» را تلفّظی گویشی از واژه «آزار» در مصراع مورد بحث از شاهنامه دانسته و «آزارچوب» را به عنوان شاهدی دیگر بر معنای «آزار» به «مرهم» در این مصراع از شاهنامه دانسته است. بنابراین بایسته است ضبط کلمه «کیست» در مصراع مورد بحث نیز، که در برخی از چاپ های شاهنامه به ویژه چاپ استاد خالقی مطلق آمده است، با نظر به معنای «آزار» و نیز مطابق با ضبط برخی از نسخه بدل های این کلمه در چاپ خالقی مطلق، به صورت «چیست»، تصحیح و ضبط شود، افزون بر این که بایسته است ضبط «تن آزار» در مصراع «برین خستگی ها تن آزار چیست»، مطابق با ضبط برخی از نسخه بدل ها در چاپ خالقی مطلق به صورت «بر آزار» تصحیح و ضبط شود و نیز گزاره « آزارِ کیست» در مصراع «بر آن خستگی ها بر آزارِ کیست»، مطابق با ضبط برخی از نسخه بدل ها در چاپ خالقی مطلق، به «آزارْ چیست»، تصحیح شود.
۷۷۰.

بازتاب اساطیر مادر تباری در داستانهای شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۲۴۸
طبق برخی نظریه های مردم شناختی، مادرتباری به دورانی در هزاره های پیشین اطلاق می شود که زنان در جامعه، جایگاهی برتر از مردان داشتند؛ تبار فرزندان به واسطه مادر تعیین می شد و بدون حضور زنان، زندگی اعضای قبیله به خطر می افتاد. در برخی از داستانهای شاهنامه می توان نشانه هایی منطبق با آنچه عصر مادرتباری نامیده می شود، مشاهده کرد. در این جستار تلاش شده است این داستانها با رویکرد ریخت شناسی طبقه بندی، و یک الگوی مشترک برای آنها ارائه شود؛ به این منظور پس از معرفی ویژگیهای عصر مادرتباری از دید مردم شناسان، تعدادی از روایتهای اسطوره ای که در فرهنگهای گوناگون ساختار روایی همسانی، و چهارچوب آنها با رویدادهای تحت تأثیر دوران مادرتباری همانندیهایی دارد، مختصر معرفی شده است. در بخش اصلی پژوهش با بررسی چهار داستان از شاهنامه یعنی کیکاووس و سودابه، سیاوش و سودابه، بیژن و منیژه و اسفندیار و کتایون از دیدگاه ریخت شناسی، الگویی مشترک را در آنها نشان داده ایم. حضور مؤثر الهه عشق در این داستانها موجب مرگ یا گرفتاری شخصیت اصلی داستان به عنوان ایزد نباتی می شود و در ادامه بازگشت یا به تعبیری رستاخیزی برای ایزد نباتی اتفاق می افتد. به نظر می رسد تمام این حوادث، روایتی تمثیلی از اسطوره تغییر فصول به عنوان یک اسطوره مادرتباری است.
۷۷۱.

بررسی برخی از گزینشها و گزارشهای شاهنامه با محوریت تصحیح و گزارشهای خالقی مطلق(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۲۰۳
از آنجا که در تصحیح شاهنامه محقق و مُصحِح با نسخ و وجوه فراوان، عناصر اسطوره ای، تاریخی، زبانی، گستردگی زمانی-مکانی روبرو است، دشواری کار او در تصحیح متن به نسبت دیگر متون دوچندان می گردد. اصولاً این دشواریها، لغزشگاه محققان و مصححان این متن گرانسگ بوده است. در این پژوهش یکی از معتبرترین طبع های شاهنامه یعنی تصحیح خالقی مطلق مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و به طرح برخی از این ایرادات این متن پرداخته شده است. نگارنده با برجسته سازی چند بیت از متن مُصحَح و بررسی برخی از گزینشهای خالقی مطلق و مقایسه با دیگر وجوه مضبوط در نسخ، اشکالاتی را در زمینه گزینش آشکار و نمودار ساخته است. بی توجهی به سیر روایت، معنا، نکات زبانی، نکات نسخه شناختی و حضور وجوه غریب باعث شده گزینشهای سقیمی وارد متن مصحح خالقی مطلق گردد. جدا از بررسی نسخه شناختی، بررسی و تحلیل برخی از گزارشهای خالقی مطلق نیز مورد تحقیق و تدقیق واقع بوده و کاستی ها و کژیهای آن آشکار گردیده است.
۷۷۲.

معرفی و شناسایی دو نسخه خطی شاهنامه مصور کاخ موزه سعدآباد از نظر ساختار بصری نگاره ها(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۲۳۴
نسخه های خطی از جمله آثار بسیار ارزشمندی هستند. مطالعه آنها کمک شایانی در کشف زوایای پنهان فرهنگ و هنر دارد. در این میان، موزه به عنوان یکی از مهم ترین مکان هایی است که در حفظ آثار نفیس همچون نسخه های خطی و سایر آثار تاریخی که از گذر ایام به یادگار مانده اند، نقش بسزایی دارد؛ آثاری همچون نسخ خطی و مصور که در حوزه نگارگری ایرانی، جایگاه ویژه ای از نظر مطالعه هویت و هنر ایرانی-اسلامی دارد. در این مقاله که بخش عمده آن براساس پژوهش کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است، ساختار تصویری ۱۰ نگاره از دو نسخه خطی بررسی می شود. از نگاره های دو شاهنامه فردوسی، از نسخ خطی ارزشمند ادبی و هنری محفوظ در کاخ موزه سعدآباد بررسی می شود. هدف از بررسی نگاره های این دو شاهنامه مصور، در واقع بررسی و شناساندن این دو نسخه کمیاب و ناشناخته است و از طرف دیگر معرفی گنجینه هایی از هنر فاخر ایران زمین که تاکنون شرایط معرفی آنها نبوده و این مقاله مجالی برای آشنایی مختصری با آنهاست. دو نسخه شاهنامه مورد نظر یکی مربوط به اواخر دوره تیموری و اوایل صفوی و دیگری مربوط به دوره قاجار بوده که به وضوح دارای ویژگی هایی هستند که از نظر جلوه های ویژه بصری کاملاً قابل مطالعه هستند. بررسی ساختار ظاهری و ویژگی های منحصر به فرد این دو شاهکار هنری، که نتیجه نهایی آن آشنایی بیشتر با عناصر تشکیل دهنده نگاره ها، نوع رنگ و رنگ آمیزی، ترکیب بندی و... به کاررفته در هر دو اثر برای مطالعات بیشتر در آینده است، حائز اهمیت است. علی رغم موضوع های مشابه در هر دو شاهنامه، هریک دارای ویژگی های منحصربه فردی است که نشان از هویت مستقل هریک در جایگاه خود دارند.
۷۷۳.

تطبیق بن مایه های اسطوره ای بینایی و دانایی در مصر و ایران با تاکید بر شاهنامه محفوظ در بنیاد کورکیان نیویورک(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۱۶ تعداد دانلود : ۳۰۱
اسطوره، داستان هایی با توجه به تاریخ و اعتقادات و باورهای مذهبی روزگار قدیم ملت ها و بیانگر تمدّن و فرهنگ آنان است. شاهنامه فردوسی، حماسه ای اساطیری، پهلوانی و تاریخی است. حوادث غیر عادی و موجودات غیر طبیعی درحماسه با اسطوره درآمیخته شده است. فردوسی داستان های شاهنامه را با زیبایی و هنرمندی به تصویرکشیده که هرکدام با توجه به موضوع خود، مضامینی چون حکمت و شجاعت و ...  را به مخاطب منتقل می کنند. پژوهش هایی که تاکنون در رابطه با اسطوره و شاهنامه انجام شده، به طور متفرقه با مواردی چون کهن الگو با بن مایه اساطیری یا نمادهای اسطوره ای و مواردی مشابه، تا حدی به مبحث اساطیر در شاهنامه پرداخته اند؛ اما اساطیری با عنوان بینایی و دانایی در شاهنامه مورد توجه قرار نگرفته و از منظرهایی نزدیک به موضوع چون دین و خردورزدی در این زمینه بررسی شده است. در پژوهش حاضر بن مایه های بینایی و دانایی در شاهنامه بررسی شده و به این پرسش پاسخ داده شده که بن مایه های اسطوره ای بینایی و دانایی در مصر و ایران (در شاهنامه فردوسی) چیست؟ نتایج نشان می دهد که اساطیر ایران در شاهنامه فردوسی، جلوه یافته و در ارتباط با بن مایه بینایی و دانایی باید به وجود برخی شخصیت های تاریخی درشاهنامه اشاره نمود که با اساطیر مصر نیز مشابهت هایی دارند. اهداف پژوهش: بررسی بینایی و دانایی از منظر اسطوره های شاهنامه و مصر باستان. تطبیق و قیاس، تشابهات و افتراق بینایی و دانایی از منظر اسطوره های شاهنامه و مصر باستان. سؤالات پژوهش: بینایی و دانایی چه جایگاهی در اسطوره های شاهنامه و مصر باستان دارد؟ وجه تشابه و افتراق بینایی و دانایی در شاهنامه و اسطوره های مصری چیست؟
۷۷۴.

توصیف نمادین انسان ها و موجودات افسانه ای در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۱۵ تعداد دانلود : ۳۸۷
شاهنامه سرشار از تقابل اسطوره و افسانه با انسان است. درواقع، روایتی است از موجودات عجیب و غریب، انسان های قدرتمند و پهلوان، حیوانات و گیاهان خاص که همه نشان دهنده ساحت زیست اساطیری انسانی است. مسئله ای که این پژوهش دنبال می کند بازشناسی فرم و شمایل هنری و نمادین انسان و موجوات افسانه ای در شاهنامه فردوسی است. شاهنامه آیینه خاطرات مردمی است با چشم انداز جغرافیایی وسیع و آداب و رسوم و پهلوانان سترگ گذشته  است. هر بیت از شاهنامه ما را با شخصیت ها و موجودات اساطیری و افسانه ای، پهلوانان، جوامع، سلاح ها، تدابیر جنگی، رویکردها و اندیشه ها و زندگی های خاصی آشنا می کند. فردوسی روایت گر صرف اساطیر ایرانی نیست، بلکه او با تلفیق اسطوره و تاریخ، تلاش می کند روایتی هنری از عناصر اسطوره ای تاریخ ایران را بیان کند. در پژوهش حاضر، تلاش شده است تا براساس مکتب پدیدارشناختی میرچا الیاده، فرم و شمایل هنری موجودات اساطیری و عجیب و غریب مورد بررسی قرار گیرند. چنین به نظر می رسد، فردوسی در شاهنامه با بهره گیری از تمهیدات هنری و زیبایی شناسانه از یک سو، و نیز بیان خصیصه های کارکردی موجودات و عناصر اساطیری از سوی دیگر، توانسته است ساحت های اسطوره ای، حماسی و تاریخی شاهنامه را براساس ویژگی های روایی و هنری هر دوره به تصویر بکشد. اهداف پژوهش: بررسی توصیفات نمادین انسان و موجودات افسانه ای در شاهنامه فردوسی. بررسی فرم و شمایل موجودات افسانه ای شاهنامه با تکیه بر مکتب پدیدارشناسی میرچا الیاده. سؤالات پژوهش: فردوسی انسان ها و موجودات افسانه ای را چگونه به شکلی نمادین توصیف کرده است؟ فرم و شمایل انسان ها و موجودات افسانه ای شاهنامه را چگونه می توان با تکیه بر مکتب پدیدارشناسی میرچا الیاده توصیف کرد؟
۷۷۵.

تحلیل عناصر اساطیری در هفت خان های طومار نقّالان و مقایسه آن با شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۲۲۵
طومارهای نقالی یکی از منابع بسیار غنی فرهنگ و ادب ایرانی است که در قالب داستان های اساطیری و حماسی مفاهیم اساطیری، آداب و رسوم فراموش شده، نکات زبانی و ... را در خود جای داده اند. در طومارهای نقالی به علت تأکیدی که بر داستان های پهلوانان سیستان شده است، معمولاً از هفت خان اسفندیار خبری نیست، ولی در عوض در کنار هفت خان رستم دو هفت خان نیز برای اعقاب او یعنی فرامرز و جهانبخش ذکر شده که قابل توجه است. پژوهش حاضر  به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای  انجام شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد هفت خوان فرامرز و جهانبخش براساس الگوی هفت خان رستم و اسفندیار  ساخته شده اند و نکاتی اساطیری مانند وجود «عقاب» به عنوان جانور مشتری و وجود گرگ نشانگر مرحله سرباز در آیین مهر از پیشینه غنی اساطیری این هفت خان ها حکایت دارد. اما به جز مسائل اساطیری، طومارها از دیدگاه داستان پردازی نیز قابل بررسی می باشند؛ خصوصاً طومار کهن شاهنامه فردوسی (صداقت نژاد) به شخصیت پردازی و روابط علی و معلولی و جزئیات داستان و تصویر حالات روحی و جسمی بیشتر توجه دارد و از این جهت قابل توجه است. اهداف پژوهش: بررسی عناصر اساطیری در هفتخان های موجود در طومارهای نقالی. تطبیق عناصر اساطیری در هفت خان های طومار نقالان با شاهنامه. سؤاالات پژوهش: آیا هفت خوان فرامرز و جهانبخش براساس الگوی هفت خان رستم و اسفندیار ساخته شده است؟ چه تفاوتی میان هفت خان های طومار نقالان با شاهنامه وجود دارد؟
۷۷۶.

اخلاق و خویشکاری خویشاوندی خویشاوندان( شاه، پهلوان) شاهنامه فردوسی

تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۴۳۵
خویشکاری و خویشاوندی فرمانروا یا پهلوان در ایران دیرین سازنده روحیه سازندگی و نیز، سلحشوری مردمان ایران بوده است. شکل گیری اسطوره های نوین در روند جامعه انسانی به عناصری نیاز دارد که بتوانند هماهنگ با طرح کلی داستان و باور های فرهنگی، روابط گسترده تری را در طرح ها به نمایش بگذارند. عناصر اسطوره باید با سازه های متناسب شکل بگیرند. اساسی ترین باور فرهنگی جامعه اسطوره پرداز بیان ذهنی مساله خیر و شر در روابط انسانی و کنش های اجتماعی است. عناصر طبیعی و ذهنی از عناصر آغازین شکل گیری اسطوره بوده اند. اخلاق و خویشکاری شاه یا پهلوان از عناصری که در تفکر سیاسی و نیز، اخلاق آنان بوده، در شرح حال خویشکاری حاکمان با خویشاوندی پیوند داشته است. زیرا، سیاست را بسان اخلاق نوعی فضیلت می دانسته اند که برای حفظ استقلال سرزمین و پایداری انسان در برابر رفع مشکلات مهم و بهترین چتر محافظتی در تشخیص نیک و بد است. خویشکاری در خویشاوندی از اساطیر به حماسه و از آنجا به متن داستان های دگرسان راه پیدا کرده است. شاه و فرمانروایان با خون و خویشاوندی ارث سلطنت به یاد گذاشته اند. پهلوانان با نام و ناموری خویشکاری خویشاوندی را با نام مروت و مردانگی رواج داده اند. پهلوانان همیشه در برپایی داد و دادگری به حاکمان کمک کرده اند. در نتیجه برای بقا و ماندگاری منش انسانی و پایداری سیاست توام با اخلاق نیک، همیشه مردمان ایران خویشاوند خوبی ها بوده اند.
۷۷۷.

الابن والأب في القصتین «رستم وسهراب» و«بدرالدین وعجیب» (دراسه عناصرهما)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۱۷۲
یلفتنا دراسه الأساطیر والأعمال الأدبیه القدیمه والحدیثه، أنّنا نقرأ قصصاً موضوعها الصراع بین الأقارب؛ وخاصه بین الابن والأب. یعبّر عن هذا الموضوع بأشکال عدّه منها: الأسطوره والمأساه والسرد الدینی والملحمه والخرافه. وهی قریبه من بعضها البعض فی العناصر، والبنیه ولدیها فی الوقت عینه خصائصها الخاصه التی تقسّم بها وتمیّزها عن غیرها، لذلک نظراً لأهمیه هذا الموضوع، تشیر الدراسه هذه، إلی دراسه الابن والأب فی القصتین؛ قصه رستم وسهراب من قصص شاهنامه الفارسی وقصه بدر الدین وعجیب من قصص ألف لیله ولیله العربی. وبما أنّ هاتین القصتین تمثلان نوعین مختلفین من الأدب. اعتمدنا فی هذه الدراسه علی المنهج التحلیلی- الوصفی حسب منهج المقارنه علی طریقه المدرسه الأمریکیه فی الأدب المقارن. یمکننا رؤیه الهیکل العام للقصتین من خلال الترکیز علی موضوعهما وهو دراسه الابن والأب، علماً بأنّ أحدهما یمثل مأساه والأخری هی أسطوره. تشیر نتائج دراستنا إلی أنّ القصتین اشترکتا فی توظیف عناصر القصه، وتشابهت فی بدایتهما وفی التنویر النهائی أمّا الاختلاف فی کیفیه المعالجه التی بدات قضیه وطنیه عند سهراب، وفی حین بدات صراعا شخصیا عند عجیب، فخاتمه قصه رستم وسهراب تراجیدیه مأساویه بعد أن عرف الأب ابنه وقصه بدر الدین وعجیب کانت نهایتها مفرحه سعیده. وفی النتیجه لاتخلو القصتان معاً من الفوائد التعلیمیه والأخلاقیه.
۷۷۸.

بررسی ارزش های اجتماعی زنان شاهنامه فردوسی با رویکرد جامعه شناختی امیل دورکیم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۲۰ تعداد دانلود : ۲۸۶
آشنایی با رفتار و منش زنان یک امری جمعی و نیازمند فهم جامعه شناختی است. دورکیم نظریه هم بستگی را از طریق نمودهای وجدان جمعی مطرح و ادعا می کند که با تراکم مادّی و اخلاقی، جامعه بشرّی مراحل تکامل خود را به سوی پیشرفت و تکثرگرایی طی می کنند. تعارض هویّتی، حالتی فردی اما انعکاسی از حیات جمعی ارزش های ساختاری-اجتماعی و بازتاب دهنده مسائل جمعی است. هدف از انجام این نوشتار بررسی ارزش های اجتماعی در رفتار و منش زنان شاهنامه فردوسی با رویکرد جامعه شناختی امیل دورکیم می باشد که با نظر به هویّت اجتماعی زنان، ازدواج و حجاب نگاشته شده است. روش پژوهش در این نوشتار از نوع (توصیفی -تحلیلی –تطبیقی) است. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که زنان در شاهنامه فردوسی براساس هویّت زنانه خویش در مقاطع مختلف زندگی نقش های متفاوتی را ایفا می کنند. برخی از دیدگاه های فردوسی که در اشعارش منعکس شده با دیدگاه دورکیم همسو بوده که هر دو، زن و مرد را یکسان در نظر می گیرند. بر طبق نظریه همبستگی اجتماعی و همسویی آن با شاهنامه می توان گفت که عوامل اجتماعی از جمله تحصیلات، طبقه اجتماعی، میزان استفاده از رسانه های جمعی و خردگرایی با ازدواج زود هنگام و یا ازدواج بی پایه مانند: ازدواج با محارم رابطه معکوسی دارند. همچنین عواملی چون سنتّی بودن خانواده، بی اعتمادی به خانواده پدری و نابرابری های جنسیتی با ازدواج زود هنگام و بی پایه رابطه مستقیم دارد.
۷۷۹.

بازتاب هفت خان رستم، اسفندیار و دوازده خان هرکول(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۲۱ تعداد دانلود : ۲۹۴
اسطوره ها، حکایت های روزگار کهن و ماجرای ماقبل تاریخ هستند که بن مایه ای از حقیقت دارند و از طریق نقل، از پیشینیان به آیندگان منتقل شده اند. اقوام ایرانی و یونانی در گذشته به دلیل مبادلات فرهنگی، دارای اسطوره های نزدیک به هم و مشترک بوده اند. به همین دلیل است که نسبت به پهلوانانی چون: رستم، اسفندیار در ایران، و هرکول در یونان، با نگاهی احترام آمیز و حتی تقدس می نگریسته اند. بخشی از اساطیر در اعداد نمود پیدا کرده اند از آن جمله: عدد هفت و دوازده، در شاهنامه فردوسی به هفت خان رستم و اسفندیار اشاره شده که مضمون های این حکایت ها، با دوازده خان هرکول می تواند مرتبط باشد. کنکاش در خان های اساطیری، باعث کشف اشتراک های فرهنگی ایران و یونان می شود. اختلافات و اشتراکات  میان آن ها، روند توسعه فرهنگی این ملت ها را تا حد زیادی روشن می کند. سه پهلوان اساطیری- رستم، اسفندیار و هرکول- دارای ظرفیت های فراطبیعی بوده اند. اشتراک عمل سه پهلوان، گزینش راه دشوار به جای راه سهل و آسان بوده است.
۷۸۰.

بازنمایی شخصیت مهرک نوشزاد در آیینه متون حماسی، تاریخی و فرهنگ عامه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۳۳ تعداد دانلود : ۲۰۰
مهرک نوشزاد یکی از شخصیت های شاهنامه و کارنامهٔ اردشیر بابکان است که در برخی متون تاریخی صدر اسلام نیز به وی اشاره شده و نقشی مهم را در آغاز پادشاهی ساسانیان ایفا می کند. دختر مهرک نیز با شاپور پسر اردشیر بابکان، ازدواج می کند و مادر هرمز، شاه بعدی است. داستان زندگی مهرک و دخترش، به اندازه ای در دوران اسلامی شهرت داشته که در متون تاریخی از آن یاد شده است. این داستان به تفصیل در شاهنامه آمده، ولی در متون تاریخی، جزئیاتی دربارهٔ زندگی وی کم شده یا تغییر کرده است، مثلاً روایاتی دختر مهرک را کُردزاده یعنی زادهٔ شبانان می دانند. این مقاله ضمن اینکه می کوشد به صورت توصیفی تحلیلی، چهرهٔ مهرک را در آثار ادبی و تاریخی با مقایسهٔ روایات محلی و آثار جغرافیایی بازآفرینی کند، سعی کرده نام، محل زندگی، حکومت و علت طرح داستان مهرک را در شاهنامه به صورت مقایسه ای بیابد. بر اساس نتایج این تحقیق، مهرک شخصیتی تاریخی با نسب اشکانی، فرمانروای دولت شهر جهرم و مناطق جنوبی فارس و ایراهستان بوده است که پیوند خاندان وی با ساسانیان منجر به آرامش ایرانشهر و از بین رفتن آشوب های محلی می شود. جهرم و ایراهستان در متون تاریخی و حماسی در واقع یکی هستند و هردو به نواحی گرمسیر ایران و حاشیهٔ دریاهای جنوب اطلاق می شدند.