مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
شهر کرمان
حوزه های تخصصی:
امروزه ایمنی در پارک ها به دلیل تأثیر زیادی که بر ابعاد مختلف کیفیت زندگی و پایداری اجتماعات شهری دارد، بسیار بااهمیت است. براین اساس، در این پژوهش به بررسی وضعیت شاخص های ایمنی در پارک های منطقه ای شهر کرمان پرداخته شده است. این پژوهش به لحاظ هدف، از نوع کاربردی است که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. در این پژوهش ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای شاخص های مؤثر بر ایمنی در پارک ها شناسایی شدند. سپس، با استفاده از 287 پرسش نامه و بهره گیری از محیط نرم افزاری SPSS و آزمون های آماری و روش تصمیم گیری چند معیاره وایکور، وضعیت پارک های منطقه ای شهر کرمان از نظر شاخص های ایمنی مورد بررسی و سنجش قرار گرفت. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که پارک شورا و پارک مادر به ترتیب با مقدار Q=0.947 و Q=0.936 در بهترین شرایط از نظر ایمنی و پارک نشاط با مقدار Q=0 در بدترین وضعیت از نظر شاخص های ایمنی قرار دارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون آماری دبلیو کندال نشان داد که پارک های مورد مطالعه از نظر شاخص ایمنی بهداشتی با میانگین رتبة 56/5 در بهترین وضعیت و از نظر شاخص روشنایی با میانگین رتبة 37/1 در بدترین وضعیت قرار دارند.
سطح بندی میزان آسیب پذیری بافت های شهر کرمان بر اساس معیارهای منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت های فرسوده و مسأله دار شهری در کشورهای در حال توسعه همانند ایران بیشتر از سایر بافت های شهری در معرض خطر زلزله قراردارند. شهر کرمان به دلیل وجود گسل های متعدد فعال و وقوع زمین لرزه های ویرانگر با تلفات انسانی زیاد به زلزله خیزترین استان کشور تبدیل شده است. از کل مساحت بافت فرسوده استان کرمان که حدود چهارهزار و شصت و دو هکتار می باشد، 1589 هکتار آن در شهر کرمان قرار دارد. ضرورت کاهش آسیب پذیری شهر در برابر زلزله، یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی کالبدی و شهری محسوب می گردد. هدف تحقیق شناسایی و سطح بندی میزان آسیب پذیری بافت های شهری است. مسأله ی اساسی این است که شهر کرمان مناطق آسیب پذیر زیادی دارد و شناسایی سطوح آسیب پذیر و کاهش ضریب آسیب پذیری می تواند کمک مؤثری به مدیریت بحران نماید. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است، داده های تحقیق به روش اسنادی و میدانی تهیه شده، از اطلاعات مدیریت بحران شهرداری کرمان استفاده گردیده و شاخص هایی چون نوع مصالح، تراکم جمعیّت، عرض معابر، نوع کاربری و تراکم سازه ای مورد بررسی قرار گرفته است و نقشه های هر کدام از این معیارها با استفاده از نرم افزارSDM FUZZY در محیط Arc GIS تهیه شده است. نقشه ی آسیب پذیری نهایی نشان می دهد که بافت های شهر کرمان با 7/11 درصد آسیب پذیری بسیار زیاد، 1/14 درصد آسیب پذیری زیاد، 3/13 درصد آسیب پذیری متوسط، 5/15 درصد آسیب پذیری کم، 9/45 درصد آسیب پذیری خیلی کم روبرو هستند که وضعیت نامناسب بافت ها را نشان می دهد.
ارزیابی شاخص های شهر الکترونیک در راستای توسعه پایدار شهری از دیدگاه مدیران شهری (مطالعه موردی: مناطق چهارگانه شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بحث توسعه شهرها در شبکه جهانی نیز مطرح شده است و هر روز، شهرها و شهرک های جدیدی در فضای مجازی ساخته می شوند که نه تنها بر عوامل اجتماعی، اقتصای، فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی تأثیر می گذارند، مسائل و مشکلات شهری را نیز حل می کنند؛ این پیشرفت سبب ارایه نظریه شهر الکترونیک و شهر پایدار در سراسر جهان شده است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی شاخص های شهر الکترونیک در راستای توسعه پایدار شهری از دیدگاه مدیران شهر کرمان است. نوع پژوهش با توجه به هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - تحلیلی است. اطلاعات و داده های لازم با روش های اسنادی و میدانی (پرسش نامه) جمع آوری شده اند. جامعه آماری شامل 40 مدیر شهری ساکن در مناطق چهارگانه شهر کرمان است که با روش دلفی و تصادفی انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss، آزمون کلموگروف اسمیرنوف و آزمون آماری تی تک نمونه ای، برای وزن دهی از مدل آنتروپی و برای رتبه بندی مناطق شهر کرمان از مدل ویکور (vikor) استفاده شده است. یافته های پژوهش با توجه به آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهند که از دیدگاه مدیران، شهر کرمان از لحاظ شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی شهر الکترونیک در راستای توسعه پایدار، شهری نامطلوب و نامناسب است. در نهایت، با روش رتبه بندی به ترتیب منطقه های 2، 1، 4 و 3 بر اساس چهار شاخص (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی) پژوهش رتبه بندی شدند و منطقه 2 شهر کرمان وضعیت مطلوب تری داشت.
تحلیل تطبیقی دسترسی به فضاهای عمومی و کارکرد سیمای شهری با رویکرد توسعه پایدار (مطالعه موردی: مناطق 1 و 2 شهر کرمان)
حوزه های تخصصی:
شهر، فضایی کالبدی- کارکردی برای انجام انواع فعالیت های انسانی است و آراستگی و زیبایی محیط آن آرامش روح و روان را برای شهروندان در بر دارد. دستیابی به عدالت فضایی در توزیع فضاهای عمومی شهری هدف برتر و با اهمیّتی برای برنامه ریزان شهری بوده است، از این رو هدف این پژوهش، تحلیل تطبیقی دسترسی مناسب به فضاهای عمومی و سیمای شهری بافت قدیم واقع در منطقه یک و بافت جدید واقع در منطقه دو شهر کرمان با رویکرد توسعه پایدار می باشد. روش انجام این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده که اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، برداشت های میدانی، گردآوری شده است. معیارهای دسترسی مناسب به فضاهای عمومی، سیمای شهری و کیفیت مسکن مشخص گردید و محدوده مورد مطالعه، منطقه 1 و 2 شهر کرمان مشخص گردید و داده ها و اطلاعات با استفاده از نرم افزار 10.3 ArcGIS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت رتبه بندی محلات مورد مطالعه از مدل AHP بهره برده شده است. نتایج نشان می دهد که محلات مورد مطالعه بافت جدید (سرجنگلداری با 428/0 امتیاز و الغدیر2 با 304/0) در رتبه های اوّل و دوم و محلات مورد مطالعه بافت قدیم (ناصریه با 169/0 و قلعه محمود با 084/0 امتیاز) در رتبه های سوم و چهارم قرار گرفته اند؛ در نهایت دسترسی مناسب به فضاهای عمومی و سیمای شهری بافت جدید شهر کرمان با توجه به نتایج به دست آمده از وضعیت مطلوبی نسبت به بافت قدیم برخوردار می باشند و ضرورت دارد برنامه ریزی مناسبی برای بالا بردن مطلوبیت فضاها در بافت قدیم صورت گیرد.
شناسایی و اولویت بندی شاخص های سازنده برنامه ریزی شهری در زیست پذیری شهری (مطالعه موردی: مناطق چهار گانه شهر کرمان)
حوزه های تخصصی:
رشد فزاینده و شتابان شهرنشینی در چند دهه اخیر موجب شده، تا شهرها با چالش هایی همچون، کاهش زیست پذیری و کیفیّت زندگی، کم رنگ شدن حس تعلق اجتماعی، نابرابری های اجتماعی- اقتصادی و گسترش مشکلات اکولوژیکی مواجه گردند. از این رو هدف پژوهش حاضر شناسایی و تعیین تأثیرگذارترین شاخص سازنده برنامه ریزی شهری به منظور زیست پذیری مناطق چهار گانه شهر کرمان است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است. با توجّه به موضوع تحقیق و منطقه مورد مطالعه روش گردآوری داده ها، با استفاده از پرسشنامه است که به این منظور از 40 کارشناس مشرف بر وضع موجود شهر با استفاده از تکنیک دلفی انتخاب شده است. پایایی داده های مورد استفاده با بهره گیری از آلفای کرونباخ به میزان 0.842 محاسبه شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون One Sample T-test و مدل رگرسیون گام به گام و برای سطح بندی سهم هر یک از شاخص های مورد پژوهش در مناطق چهار گانه شهر کرمان از نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. نتایج به دست آمده از آزمون T نشان می دهد که نظر کارشناسان در مورد شاخص های سازنده برنامه ریزی شهری در زیست پذیری مناطق چهار گانه شهر کرمان، با توجّه به در نظر گرفتن مقدار آزمون که در اینجا عدد 3 است در حد متوسط می باشد؛ همچنین، نتایج مدل رگرسیون حاکی از آن است که، از میان شاخص های مورد بررسی، شاخص کالبدی با ضریب بتا 486/. سپس شاخص اقتصادی و زیست محیطی یا ضریب بتا 341/. در انتها شاخص اجتماعی با ضریب بتا 278/0 به ترتیب بیشترین سهم را در زیست پذیرتر نمودن شهر کرمان داشته اند.
ارزیابی سطح آمادگی فیزیکی–کالبدی خانوارهای شهر کرمان در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زلزله از مهم ترین سوانح طبیعی است که بر تمامی ابعاد زندگی جوامع تأثیر می گذارد و در صورت عدم آمادگی جامعه در برابر آن، تلفات انسانی و خسارات اقتصادی بسیاری را موجب می شود. در حقیقت در زمان بروز سانحه زلزله آنچه بیشتر موجب تلفات می شود، تخریب های ناشی از محیط فیزیکی–کالبدی جوامع است که بدون استاندارد ساخته شده اند؛ بنابراین آمادگی از نظر بستر فیزیکی، قبل از وقوع سانحه مهم ترین مقوله ای است که می تواند آسودگی خاطر شهروندان، امنیت جانی و مالی آن ها و ایمنی زیرساخت های شهری را فراهم آورد. در این راستا هدف از این پژوهش، تبیین تفاوت های آمادگی از نظر بستر فیزیکی–کالبدی در سطح مناطق شهر کرمان و ارتباط میزان آمادگی خانوارها با پایگاه اقتصادی–اجتماعی است. روش تحقیق، توصیفی–تحلیلی و از نوع کاربردی است. گردآوری داده ها مبتنی بر روش اسنادی–کتابخانه ای و بررسی های میدانی به کمک ابزار پرسشنامه می باشد. جامعه آماری این پژوهش ۱۴۱۸۶۷ خانوار ساکن در چهار منطقه شهر کرمان است که حجم نمونه طبق فرمول کوکران معادل ۳۵۰ خانوار برآورد شده است. روش نمونه گیری نیز خوشه ای متناسب با حجم است. نهایتاً پس از گردآوری و ورود داده ها در محیط نرم افزار SPSS، با انجام آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه، توکی و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین مناطق ازلحاظ سطح آمادگی تفاوت وجود دارد به طوری که منطقه یک با میانگین 73/107 بیش ترین و منطقه چهار با میانگین 73/97 کم ترین آمادگی از نظر بستر فیزیکی–کالبدی قبل از وقوع سانحه را دارد، همچنین آمادگی خانوارها با سطح معنی داری ۰۰۲/۰ و مقدار ضریب پیرسون ̽ ̽ ۱۶۳/0 با پایگاه اقتصادی–اجتماعی آن ها دارای همبستگی معنی داری است یعنی هر چه پایگاه اقتصادی–اجتماعی خانوارها بهبود یابد به همان نسبت وضعیت آمادگی آن ها در برابر سوانح نیز افزایش می یابد.
شناسایی و سطح بندی میزان آسیب پذیری راه ها و معابر اضطراری اولیه و ثانویه شهر کرمان با استفاده از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویدادهای پیش بینی نشده هرساله سهم عمده ای در ایجاد خسارات مالی و جانی در جهان دارند. یکی از ارکان مدیریت بحران در زمان وقوع زلزله، پیش گیری و کاهش تلفات ناشی از زلزله است. برای حصول به این اهداف، تسریع در رسیدن گروه های امداد و نجات به حادثه دیدگان، اهمیت ویژه ای می یابد. با توجه به کاهش گنجایش راه ها بر اثر خرابی و افزایش خروج از منطقه زلزله زده، ترافیک سنگینی که بر شبکه معابر تحمیل می شود، شبکه معابر را به عامل تعیین کننده در مدیریت بحران تبدیل می کند. این مقاله بخشی از زیرساخت های شهری کرمان در هنگام بحران، تحت عنوان شبکه معابر اضطراری را تحت مطالعه قرار می دهد. هدف تحقیق، شناسایی معابری است که در شرایط اضطراری می توانند بیشترین کمک را در مدیریت بحران داشته باشند. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد نیاز به روش میدانی و اسنادی جمع آوری شده و با استفاده از نظریات کارشناسان، پارامترهای مؤثر بر آسیب پذیری راه ها مشخص شد. بر اساس اکستنشن SDM Fuzzy در محیط Arc GIS نقشه آسیب پذیری راه ها و معابر اضطراری اولیه و ثانویه شهر کرمان تهیه شد. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان می دهد که از بین چهار عامل مؤثر (تراکم جمعیتی، فضای باز و خالی، عرض معابر، تعداد طبقات سازه ها(، عامل عرض معابر با وزن نهایی692/0، بیشترین وزن و عامل فضای باز و خالی با وزن نهایی171/0، کمترین وزن را داشته اند. به این ترتیب عرض معابر بیشترین تأثیر را در تعیین معابر اضطراری اولیه و ثانویه گذاشته است.
تحلیل یادمان های تاریخی گردشگری شهری با استفاده از تکنیک سوات(مطالعه موردی: شهرکرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری با درآمد سالانه1000میلیارد دلار در جهان، یکی از مهم ترین پدیده های قرن حاضر است که علاوه بر فقرزدایی، عدالت گستری و اشتغال زایی، درآمد بالایی را ایجاد کرده است. در این میان شهر کرمان نیز به دلیل شرایط خاص جغرافیایی دارای استعدادهای فراوانی در زمینه گردشگری می باشد، که می توان به جاذبه های تاریخی، فرهنگی و طبیعی آن اشاره نمود. هدف این مقاله، شناخت جاذبه های شهر کرمان و تحلیل آن بر مبنای مدل سوات می باشد. در این راستا، فرضیه تحقیق به صورت کاربست ذیل تدوین شده است: به نظر می رسد، شهر کرمان از توانمندی های لازم جهت ارتقای گردشگری تاریخی برخوردار است. روش تحقیق مقاله حاضر، توصیفی- تحلیلی مبتنی بر شیوه اسنادی می باشد. یافته های تحقیق حاکی از این واقعیت است که این شهر به لحاظ موقعیت جغرافیایی خاص خود ظرفیت تبدیل شدن به یکی از قطب های بزرگ گردشگری تاریخی در جنوب شرقی کشور را داراست، که مانع اساسی و ضعف بزرگ در راه رسیدن به این هدف، به تعدد تصمیم گیران و مسائل مدیریتی وضع موجود و ضعف در زیر ساخت ها باز می گردد. نتایج تحقیق نشان می دهد، شهر کرمان ظرفیت لازم برای تبدیل شدن به قطب گردشگری را دارد و بین عوامل جاذب گردشگری، عوامل راهبردی و زمینه های قدرت، ضعف، فرصت و تهدیدها در شهر کرمان رابطه معنی داری وجود دارد.
سنجش رضایت مندی کیفیت محیط سکونت و واحد مسکونی در محلات شهری با تأکید بر اصول نوشهرگرایی مورد نمونه: محله شهید همتی فر شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اولین گام در جهت دستیابی به محیط زندگی مطلوب، شناسایی عوامل مؤثر بر رضایتمندی ساکنین از کیفیت محیط سکونتشان است. این پژوهش در صدد است وضعیت رضایتمندی از کیفیت محیط سکونت و مسکن را بر حسب گونه های موجود (ویلایی، آپارتمانی- مجتمع های مسکونی و ...) با توجه به تصورات ذهنی و عینی شهروندان در محله جدید و نوساز شهید همتی فر شهر کرمان و با تأکید بر اصول نوشهرگرایی تعیین کند. روش پژوهش توصیفی، مقایسه ای و پیمایشی است. داده های عینی و ذهنی در سه بُعد محیط اجتماعی، محیط کالبدی و شبکه های ارتباطی و نحوه دسترسی به دو روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شد و با استفاده از آزمون T تک نمونه ای، فریدمن و T دو نمونه مستقل و تحلیل عاملی تائیدی در نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شد. بنا بر نتایج تحقیق محله همتی فر از نظر رضایت مندی از کیفیت محیط سکونت با توجه به معیارهای نوشهرگرایی شرایط مورد قبولی را از نظر ساکنان خود دارد. میزان رضایت مندی از کیفیت محیط سکونت در ساکنین منازل ویلایی بالاتر از منازل آپارتمانی قرار دارد. با توجه به اختلاط و تنوع گونه های مسکن در این محله، تنها در معیار شرایط آرامش و آسایش تفاوت معنادار مشاهده شد و واحدهای ویلایی در اولویت بیشتری قرار گرفتند. همچنین مهم ترین عامل تأثیرگذار در ایجاد رضایت مندی از واحد مسکونی ویژگی های کالبدی بنا و تسهیلات و امکانات سکونتی می باشد. نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد از دید ساکنان محله معیارهای محیط اجتماعی و سپس کالبدی در رضایت مندی از کیفیت محیط سکونت عوامل تأثیرگذارتری به نسبت دسترسی و شبکه های حمل ونقل هستند. لذا، ضرورت دخالت برنامه ریزان و طراحان نسبت به بهبود وضعیت شبکه حمل ونقل مهم می نماید.
نقش سرمایه اجتماعی در آمادگی افراد قبل از وقوع زلزله(مطالعه موردی: شهروندان شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بروز سوانح طبیعی از قبیل زلزله موضوعی جهانی است که عدم آمادگی در این زمینه می تواند منجر به خسارات فراوانی شود. در این بین سرمایه اجتماعی با پیوند افراد، گروه ها و فراهم آوردن امکان مشارکت مردم در اقدامات جمعی از عوامل تأثیرگذار در میزان آمادگی جوامع در برابر زلزله به شمار می رود. پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای – کاربردی و روش توصیفی – تحلیلی با بهره گیری از روش های کمی و آماری به بررسی نقش سرمایه اجتماعی در آمادگی شهروندان قبل از وقوع زلزله در شهر کرمان پرداخته است. داده های مورد نیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی در سطح خانوار گردآوری شده است. جامعه آماری خانوارهای شهر کرمان است که حجم نمونه طبق فرمول کوکران معادل ۳۵۰ خانوار برآورد شده است. پس از گردآوری داده ها، تحلیل تفاوت در میزان برخورداری از سرمایه اجتماعی با آزمون های تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی و همبستگی بین میزان سرمایه اجتماعی و پایگاه اقتصادی– اجتماعی خانوارها با همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین مناطق به لحاظ برخورداری از مؤلفه های سرمایه اجتماعی با مقدار F برابر 956/5 تفاوت وجود دارد که منطقه چهار با میانگین 66/22، کم ترین و منطقه دو با میانگین 73/26، بیش ترین میزان سرمایه اجتماعی را دارند. اما این مقدار سرمایه اجتماعی در سطح پایین برآورد شده است. به طوری که میانگین سرمایه اجتماعی کل خانوارهای نمونه برابر با 60/24 در مقیاس 10 تا 46 است که این مقدار در مقایسه با میانگین نظری سرمایه اجتماعی (Mean= 30)، در سطح پایین می باشد، از طرفی بین میزان برخورداری خانوارها از سرمایه اجتماعی با سطح پایگاه اقتصادی – اجتماعی آ ن ها در سطح معناداری (000/0) و مقدار ضریب پیرسون ، ̽ ̽ 190/0، همبستگی معنی داری وجود دارد. یعنی هر چه بر سرمایه اجتماعی جوامع افزوده شود مدیریت سوانح طبیعی و آمادگی افراد نیز در حد مطلوب تری خواهد بود.
ارزیابی روابط آلومتریک مؤلفه های فیزیکی و کالبدی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های شناخت و مدیریت سیستم های محیطی، مطالعه و ارزیابی مؤلفه های مورفومتری و تعیین آلومتری بین آنها است. آلومتری مطالعه میزان نسبی تغییر در دو جزء از سیستم بوده و رشد قسمتی از سیستم را در مقایسه با رشد کل سیستم و یا بعضی قسمت های دیگر آن بیان می کند. بنابراین تسلط بر چنین علمی خواهد توانست بسیاری از مسائل مدیریتی حاکم بر رفتار سیستم های محیطی و از جمله سیستم های شهری را برطرف نماید. در همین راستا این پژوهش سعی دارد روابط آلومتریک مولفه های فیزیکی و کالبدی شهر کرمان را تحلیل نماید. بدین منظور داده های مورد نیاز شامل ویژگی های جمعیتی و ساختاری- کالبدی شهر کرمان، از اسناد منابع شهرداری و نهادهای مربوطه مانند آموزش و پرورش جمع آوری گردید. پس از اندازه گیری خصوصیات مورفومتری ویژگی های ساختاری کالبدی و همچنین ویژگی های جمعیتی شهر کرمان، از طریق آنالیز رگرسیون رابطه بین ویژگی های ساختار- کالبدی مورد بررسی قرار گرفت و نهایتاً نوع رابطه بین آنها مشخص شد. نتایج تحقیق حاکی از آنست که در شهر کرمان مولفه های جمعیتی سریعتر از سایر ابعاد رشد می کند به این معنی که در طی رشد شهر مؤلفه هایی مثل کاربری های ورزشی، فضای سبز و بهداشتی- درمانی افزایش می یابد. همچنین نتایج نشان می دهد که از بین مولفه های اندازه گیری شده فقط بین مولفه های جمعیتی و کاربری های ورزشی، فضای سبز و بهداشتی- خدماتی روابط آلومتریک برقرار است. و رابطه بین سایر مولفه ها از نوع آلومتریک نیست. این بدان معناست که عدم اولویت بندی مناسب در اجرای پروژه های عمرانی از یک طرف و همچنین توسعه نامتوازن فیزیکی شهر کرمان از طرف دیگر باعث رشد نامتوازن در سیستم شهری این شهر شده که همین امر موجب عدم شکل گیری روابط آلومتریک مناسب در ساختار فیزیکی- کالبدی این شهر می باشد.
اثربخشی آموزش سواد رسانه ای بر دانش آموزان در شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای زیستن در جهان کنونی به سواد رسانه ای نیاز داریم. با توجه به اهمیت سواد رسانه ای، کشورهای مختلف، آموزش های لازم را از مدارس آغاز کرده اند. بر این اساس، در پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش سواد رسانه ای بر دانش آموزان شهر کرمان بررسی شده است. پژوهش به روش شبه آزمایشی و با نمونه گیری خوشه ای و انتخاب گروه های آزمایش و کنترل، هر کدام شامل 120 دانش آموز پسر دبیرستانی در شهر کرمان انجام گرفت و دوره آموزشی برای گروه آزمایش طی یک ترم به اجرا درآمد. بر اساس نتایج، میانگین نمره کلی سواد رسانه ای دانش آموزان در هر دو گروه آزمایشی و کنترل، در پیش آزمون 2/2 از 5 بوده که در سطح «ضعیف» قرار داشت. با اجرای دوره آموزش، میانگین نمره سواد رسانه ای، دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل، با 99 درصد اطمینان افزایش یافت و به 65/3، یعنی سطح «خوب» رسید. میانگین نمره دانش آموزان گروه آزمایش درتوانایی های سواد رسانه ای یعنی، توانایی استفاده از رسانه، تجزیه و تحلیل، تولید و ارسال پیام های رسانه ای و تفکر انتقادی نیز پس از اجرای دوره آزمایشی به طور معناداری افزایش یافت. از این رو می توان گفت که آموزش سواد رسانه ای بر میزان و سطح توانایی های مرتبط با سواد رسانه ای در دانش آموزان مؤثر است و توسعه آن در مدارس ضرورت دارد.
مکان یابی پارک های محله ای با رویکرد توسعه پایدار(مورد شناسی: منطقه 3 شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
199 - 216
حوزه های تخصصی:
شهرها به عنوان کانون های تمرکز فعالیت و زندگی انسان ها برای اینکه بتوانند پایداری خود را تنظیم کنند، چاره ای جز پذیرش ساختار و کارکردی متأثر از سیستم های طبیعی ندارند. در این میان فضاهای سبز شهری به عنوان جزء ضروری شهرها، در رشد و توسعه آن ها نقش اساسی دارند که کمبود آن می تواند اختلالات جدی در حیات شهرها به وجود آورد. هدف تحقیق حاضر، مکان یابی پارک های محله ای با رویکرد توسعه پایدار در منطقه سه شهر کرمان است. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ روش، توصیفی- تحلیلی است. به منظور انجام تحقیق، ﻻﯾﻪ های ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ مکان یابی ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش فاصله یابی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی ﺗﻬﯿﻪ و ﺳﭙﺲ با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی به لایه ها وزن داده شد. ﺑﺪﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ با استفاده از دستور کلاس بندی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی، ﻫﺮ ﻻﯾﻪ ﺑﻪ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﮐﻼس ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪی ﺷﺪه و ﻫﺮ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻫﻤﯿﺖ آن وزن دﻫﯽ ﺷﺪ و نقشه ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ آن ﺗﻬﯿﻪ شد. ﺳﭙﺲ ﺑﺮای به دﺳﺖ آوردن نقشه ﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه مکان مناسب برای ایجاد پارک های محله ای است، وزن ها ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻫﻤﯿﺖ و اﺛﺮﮔﺬاری ﻫﺮ ﯾﮏ از ﻻﯾﻪ ﻫﺎ اﻋﻤﺎل شد. در نهایت ﺑﺎ همپوشانی ﻻﯾﻪ ﻫﺎی وزن دﻫﯽ ﺷﺪه با استفاده از دستور پوشش فازی، نقشه نهایی ایجاد شد. نتایج حاصل از اولویت بندی شاخص ها نشان می دهد که زمین های بایر با وزن نسبی 474/0 و فاصله از مراکز مسکونی با وزن نسبی 129/0 بیشترین اولویت را در مکان یابی پارک محله ای دارند. همچنین با توجه به استاندارد ها و سرانه های موجود، بهترین مکان مناسب برای ایجاد پارک های محله ای، مربوط به قسمت های شمال، شمال شرقی و مرکز منطقه سه شهر کرمان است. بر این اساس بایستی مکان یابی پارک های محله ای در منطقه 3 شهری کرمان با رعایت اصول صحیح مکان یابی برای رسیدن به توسعه پایدار مورد توجه جدی برنامه ریزان شهری قرار گیرد.
ارزیابی مؤلفه های مبنایی آمادگی ذهنی-نگرشی خانوارهای شهر کرمان در برابر سوانح طبیعی (زلزله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سوانح طبیعی هرساله به بروز خسارات متعدد جانی و مالی می انجامد. آمادگی خانوارها پیش از وقوع زلزله، یکی از ضروری ترین اقداماتی است که به عنوان روشی کارآمد و کم هزینه، خسارات ناشی از زلزله را کاهش می دهد. دلیل این امر، موقعیت ایران و قرارگیری برخی شهرها در نقاط آسیب پذیر است که توجه به ابعاد مختلف مکانی–فضایی، این آسیب پذیری را کاهش می دهد. مطالعه توصیفی و هم بستگی حاضر، با هدف بررسی میزان آمادگی ذهنی–نگرشی خانوارهای شهر کرمان انجام شده است. داده ها با مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی و به کمک ابزار پرسشنامه به دست آمد. جامعه آماری شامل 141،867 خانوار ساکن شهر کرمان است. حجم نمونه براساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای ۳۵۰ خانوار است. پس از گردآوری داده ها، با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس یک طرفه، تفاوت میان مناطق در برخورداری از آمادگی ذهنی–نگرشی مشخص شد. هم بستگی میان دو متغیر آمادگی ذهنی-نگرشی و پایگاه اقتصادی–اجتماعی نیز با استفاده از ضریب هم بستگی پیرسون به دست آمد. براساس نتایج، میزان آمادگی ذهنی-نگرشی خانوارهای ساکن در چهار منطقه شهر با هم تفاوت دارد. همچنین میزان آمادگی کم است؛ به طوری که میانگین آمادگی کل خانوارهای نمونه، ۵۵/۵۴ در مقیاس ۲۵ تا ۱۰۲ است که بیشترین و کمترین آن به ترتیب متعلق به خانوارهای منطقه 1 با 88/60 درصد و منطقه 4 با ۷۸/۴۳ درصد است. از سوی دیگر، میزان آمادگی ذهنی-نگرشی خانوارها با پایگاه اقتصادی-اجتماعی هم بستگی دارد؛ یعنی هرچه وضعیت اقتصادی-اجتماعی خانوارها بهبود یابد، آمادگی ذهنی-نگرشی آن ها بیشتر می شود.
اولویت بندی شاخص ها در فرایند هوشمندسازی شهرها (مطالعه ی موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
21 - 30
حوزه های تخصصی:
فرآیند هوشمند سازی در شهرهای دنیا شامل ایجاد شهرهای جدید و هوشمند کردن شهرهای موجود است. شهر هوشمند دارای شش مؤلفه ی اقتصاد، مردم، حکمرانی، محیط زیست، پویایی و زندگی هوشمند است. مجموع این مؤلفه ها دارای 33 معیار و مجموع معیارها دارای 74 شاخص است. به استناد پروژه های هوشمندسازی شهرهای دنیا، کمتر شهری را می توان یافت که به یکباره و یکجا شرایط هر شش مؤلفه از شهر هوشمند را دارا باشد؛ لذا اولویت بندیِ شاخص های هوشمندسازی مذکور در فرایند هوشمندسازی شهر کرمان از نگاه کارشناسان خبره ی این حوزه، مسأله ی اصلی این تحقیق است که از نوع تحلیلی- توصیفی بوده، تحلیل های آن ترکیبی از تحلیل های کیفی و کمّی است. اطلاعات به دست آمده به ترتیب از طریق فرآیند سه مرحله ایِ عملیات کتابخانه ای- اسنادی، مصاحبه ی هدفمند اوّل و مصاحبه ی هدفمند دوم به روش فوکوس گروپ صورت گرفت و نتایج مصاحبه ی دوم با استفاده از آزمون رتبه بندی فریدمن تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد رتبه های 1 تا 4 مربوط به شاخص نرخ فقر و شاخص میزان آمادگی در برابر فقر (هر دو زیر مجموعه ی مؤلفه ی زندگی هوشمند)؛ شاخص میزان اشتغال و شاخص نرخ بیکاری (هر دو زیرمجموعه ی مؤلفه ی اقتصاد هوشمند) است. این چهار شاخص، همگی دارای ضریب فریدمن 15/63 و انحراف معیار نزدیک به صفر بوده اند. این وضعیت نشان می دهد مسائل اقتصادی و معیشتی مردم باعث شده تا اولویت های اصلی هوشمندسازی شهر کرمان از نگاه کارشناسان خبره ی حوزه های مرتبط با هوشمندسازی کرمان بر این شاخص ها متمرکز شود و این همان واقعیتی است که در هوشمندسازی شهرهای جهان سوم خصوصاً در شهر مورد مطالعه باید در نظر گرفته شود. این در حالی است که شاخص میزان اهمیت و فعالیت های سیاسی شهروندان و شاخص اهمیت سیاست برای ساکنان (هر دو با ضریب فریدمن 68/6 و انحراف معیار 51/0)، شاخص تعداد رایانه های شخصی (با ضریب فریدمن 9/5 و انحراف معیار 51/0) و شاخص میزان ساعت آفتابی (با ضریب فریدمن 25/5 و انحراف معیار 489/0) به ترتیب در اولویت های پایانیِ 71 تا 74 قرار گرفتند.
ارزیابی عملکرد مدل میان یابی کریجینگ در توزیع فضایی کاربری اراضی شهری ( مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل اکتشافی داده های فضایی روشی برای بررسی الگوهای فضایی تصادفی و غیرتصادفی توزیع متغیرهای فضایی است و همبستگی فضایی از کاربردی ترین و مهمترین ابزارهای تحلیلی برای پژوهش در مورد داده های فضایی است. هدف از این پژوهش، ارزیابی عملکرد روش های درون یابی در توزیع فضایی کاربری اراضی شهرکرمان می باشد. برهمین اساس از روش درون یابی کریجینگ معمولی با مدل های دایره ای،گاوسی، کروی و نمایی برای درون یابی داده ها استفاده شده و با معیارهای خطا شامل ریشه دوم مربعات خطا( RMS ) و مقدار استاندار شده آن( SRMS )، میانگین استاندارد ( Ms )، میانگین Mean) ) و متوسط مربعات خطا ( ASE ) به ارزیابی صحت و دقت آنها پرداخته شده است. روش تحقیق حاضر، توصیفی – تحلیلی برمبانی تحلیل فضایی با استفاده از نرم افزار GIS می باشد. نتایج تحلیل بیانگر وجود الگوی خوشه ای در کاربری های آموزشی، اداری و تجاری و الگوی پراکنده برای کاربری بهداشتی – درمانی در شهر کرمان است. دربین چهار الگو کاربری آموزشی از نظم بهتری پیروی می کند. همچنین نتایج صحت سنجی،آشکار ساخت که روش درون یابی کریجینگ معمولی با مدل نیم پراش نگارگاوسی (دارای آستانه) به بهترین شکل الگوی توزیع فضایی کاربری ها را در شهر کرمان تبیین می کند.
ارزیابی توزیع فضایی و نقش محیط در وقوع جرم سرقت در مناطق چهارگانه شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
117 - 138
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: جرم یک پدیده نامناسب اجتماعی است که پیامدهای منفی اقتصادی و اجتماعی زیادی به همراه دارد. برای کنترل جرم در کشور، شناسایی ریشه های وقوع جرم از اهمیت زیادی برخوردار است. آمار نشان می دهد عوامل مهمی در بروز جرم نقش دارند که یکی از مهم ترین آنها، عوامل محیطی است. عوامل محیطی، زمینه ساز انواع مختلفی از جرایم می باشد که یکی از مهم ترین آنها جرم سرقت می باشد. هدف اصلی این تحقیق ، بررسی و شناسایی عوامل مؤثر بر سرقت در شهر کرمان در سال 1395 می باشد که در چهار منطقه بررسی شده است .<br /> روش شناسی: این پژوهش، از نوع مطالعات تحلیلی- توصیفی و در جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای، اسنادی (استفاده از اسناد، اطلاعات و آمار دستگاه ها و سازمان ها) و پیمایشی استفاده شده است و تهیه نقشه و تجزیه تحلیل اطلاعات نیز با استفاده از نرم افزار GIS انجام شده است.<br /> یافته ها: دلایل اصلی سرقت در شهر کرمان؛ بیکاری، فقدان یا کمبود مراقبت های پلیسی، موقعیت مکانی، بافت کالبدی - محیطی و عامل زمان می باشد.<br /> نتایج: با تحلیل های فضایی به دست آمده در پژوهش حاضر مشخص شد که جرم سرقت بیشتر در حواشی کرمان اتفاق می افتد. البته در بعضی از مناطق مرکزی و بافت قدیم نیز به دلایل محیطی-کالبدی، وقوع این جرم زیاد است. بیشترین وقوع جرم سرقت از جمله سرقت خودرو به ترتیب در مناطق چهار، یک ، سه و دو اتفاق افتاده است.
بررسی توزیع خدمات شهری در راستای عدالت فضایی (مطالعه موردی: مناطق چهارگانه شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه خدمات شهری، یکی از مهم ترین محورهای تصمیم گیران برنامه ریزان شهری است. در این میان توزیع فضایی، عادلانه و پایدار یکی از ساختارهای کلیدی برنامه ها و طرح ها برای همه انسان هاست. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق مناطق چهارگانه شهر کرمان می باشند. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، شاخص های بهداشتی و درمانی (کلینیک و بیمارستان های اصلی)، شاخص های فرهنگی-مذهبی (سینما و مسجد) و شاخص های تأسیسات و تجهیزات شهری (مراکز اصلی پست، ایستگاه های اصلی آتش نشانی و جایگاه های سوخت) در نظر گرفته شده اند که با استفاده از نرم افزار Geoda مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند و سپس با استفاد از مدل saw مناطق بر حسب برخورداری از خدمات، رتبه بندی شده اند. نتایج به دست آمده نشانگر این موضوع است که جز کاربری مذهبی، تأسیسات و تجهیزات شهری، توزیع بقیه خدمات در شهر کرمان در راستای عدالت فضایی نیست. همچنین طبق رتبه بندی که با مدل saw انجام شد، منطقه 3 در بین مناطق در برخورداری از خدماتِ مورد مطالعه، حائز رتبه نخست شد.
سنجش مطلوبیت پیاده مداری بر اساس مؤلفه های کیفی پیاده روی (مطالعه موردی: مرکز تجاری شهرکرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۷
197-221
حوزه های تخصصی:
پیاده راه ها نقش مهمی در حیات مدنی جامعه دارند و می توانند سرزندگی به مناطق مرکزی شهر آورده و مردم را تشویق به حضور داوطلبانه در شهر کند. با ورود اتومبیل به شهرها نقش پیاده در شکل گیری فضاهای شهری کمتر شده و از اهمیت آن کاسته شده است. با توجه به این امر، هدف پژوهش حاضر، سنجش مطلوبیت پیاده مداری در مرکز تجاری شهر کرمان می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر شیوه میدانی(پرسش نامه) می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل افراد پیاده رو و ساکن مرکز تجاری شهر کرمان می باشد که به صورت تصادفی، 284 نفر از افراد پیاده رو و ساکن در طول یک هفته و 30 نفر از متخصصین، به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. پایایی داده ها بوسیله آزمون کرونباخ 818/0 محاسبه شد. برای تحلیل داده ها از رگرسیون گام به گام و تی دو نمونه ای مستقل، همچنین جهت اولویت بندی و ضریب اهمیت معیارها، از تکنیک BWM در قالب نرم افزار LINGO استفاده شد. نتایج رگرسیون گام به گام حاکی از آن است که مؤلفه فعالیت اجتماعی با بتای 249/ بیشترین تأثیر و مؤلفه ایمنی و امنیت با ضریب بتای 138/ کمترین تأثیر را بر پیاده روی مرکز تجاری شهرکرمان دارد. نتایج تی دو نمونه مستقل نشان می دهد در سطح معناداری (05/0) درصد بین میانگین سنجش وضعیت پیاده روهای مرکزی تجاری از دید دو جامعه افراد پیاده(28/2) و متخصصین(29/2) اختلاف معناداری وجود ندارد و هر دو جامعه وضعیت پیاده مداری مرکز تجاری شهر کرمان را بر اساس مؤلفه های کیفی پیاده روی، در وضعیت نامطلوب سنجیده اند. نتایج مدل BWM نشان می دهد که شاخص ایمنی و امنیت با مقدار 169/0 در رتبه اول و نفوذ پذیری و دسترسی با مقدار 147/0 در رتبه دوم، ساختار، فرم با مقدار 1426/0در رتبه سوم، جذابیت و سرزندگی با مقدار 1422/0در رتبه چهارم، تسهیلات با 138/0مقدار در رتبه پنجم، کاربری های مختلط با مقدار 135/0در رتبه ششم و نهایتاً معیار فعالیت های اجتماعی یا مقدار 123/0در رتبه هفتم قرار گرفت.
تحلیل توزیع فضایی خدمات عمومی شهری با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری Vikor و WasPas (مطالعه موردی: کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
695 - 715
حوزه های تخصصی:
عدالت فضایی از مباحثی است که در سال های اخیر در میان برنامه ریزان شهری اهمیت ویژه ای یافته است. از آنجا که خدمات عمومی شهری ساختاردهنده شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر است، بی عدالتی در نحوه توزیع آن، تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار، ماهیت شهر و جدایی گزینی طبقاتی محله های شهر گذاشته و مدیریت شهری را با چالش های جدی روبه رو کرده است. شهر کرمان از جمله شهرهایی است که در سال های اخیر با رشد بسیار چشمگیری همراه بوده است. به همین دلیل هدف پژوهش تحلیلی-توصیفی حاضر بررسی و شناخت نحوه توزیع جمعیت و خدمات شهری در میان مناطق شهری شهر کرمان و تحلیل نحوه توزیع خدمات شهری از دیدگاه عدالت فضایی در یک نمونه تجربی (شهر کرمان) است. گردآوری داده های پژوهش با ترکیبی از روش های اسنادی و میدانی صورت گرفت. برای تحلیل کمی ارزیابی نحوه پراکنش جمعیت از مدل آنتروپی و برای بررسی چگونگی توزیع فضایی خدمات در چهار منطقه شهری شهر کرمان از مدل WasPas و Vikor استفاده شد. همچنین برای محاسبه هم بستگی میان دو متغیر میزان جمعیت و دسترسی به خدمات در مناطق شهری کرمان، مدل اسپیرمن کاربرد داشت. نتایج نشان می دهد توزیع فضایی خدمات در مناطق چهارگانه شهر کرمان نامتعادل و اختلاف میان مناطق در برخورداری از خدمات شهری مشهود است. براساس نتایج هر دو مدل، مناطق 1 و 2 بهترین وضعیت و مناطق 3 و 4 وضعیت ضعیفی را از نظر داشتن خدمات شهری دارند.