مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
شهر کرمان
حوزه های تخصصی:
گردشگری موتور محرک توسعه اقتصادی و یکی از عوامل کاهش فقر در مناطق شهری وروستایی محسوب می شود و اثرات منفی و مثبتی در مقاصد گردشگران داشته است. در این راستا برنامه ریزی راهبردی می تواند به عنوان پاسخی به مشکلات پیش آمده به علت عدم برنامه ریزی صحیح در گردشگری نیز مطرح گردد. در هسته گردشگری مانند همه فعالیت های تجاری دیگر باید «راهبرد گردشگری» تجسم یابد و از جمله مدل های برنامه ریزی راهبردی مورد استفاده در توسعه گردشگری به ویژه در گردشگری شهری، مدل استراتژیک qspm می باشد. در مقاله حاضر، سعی شده تا ضمن شناخت و معرفی برخی از جاذبه های گردشگری شهر کرمان و نقش آن در توسعه شهر، به ارائه راهبرد و راهکارهای فراروی صنعت توریسم شهر کرمان نیز پرداخته شده است. این تحقیق از لحاظ روش از نوع تحلیلی و از لحاظ هدف، کاربردی می باشد و بررسی سنجه ها و شاخص های مورد نظر در قالب گردشگری شهر کرمان، با استفاده از مطالعات میدانی و جمع آوری داده از طریق بررسی اسنادی و کتابخانه ای، پرسش نامه (از دیدگاه 50 نفر از مسئولان و گردشگران) انجام شده است. سپس داده ها در نرم افزار exel وارد و تحلیل شده و پس از آن با استفاده از مدل راهبردی qspm مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج حاصل از تحلیل نهایی ماتریس های ارزیابی عوامل داخلی و خارجی بیانگر است که با توجه به میانگین امتیازات نهایی به دست آمده برای عوامل داخلی با امتیاز برابر با 2.713 و برای عوامل خارجی با امتیاز برابر با 2.98 است، راهبرد استراتژیک مورد مطالعه، راهبرد رسوخ در بازار و راهبرد توسعه محصول می باشد. در نهایت اینکه بر اساس ارزیابی میانگین نمرات استراتژی های رقابتی در ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی، راهبرد توجه بر توسعه گردشگری فرهنگی، طبیعی و بومگردی به دلیل وجود مزیت های نسبی برای توسعه این نوع گردشگری به عنوان مهم ترین استراتژی برای پایداری توسعه گردشگری شهر کرمان به منظور توسعه پایدار گردشگری شهری در شهر پیشنهاد می گردد.
مستندنگاری فضاهای باز شهری براساس اصول منشور صوفیه نمونه موردی: فضای باز محله پامنار کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
199 - 225
حوزه های تخصصی:
فضاهای باز در شهرهای تاریخی ایران، فارغ از کاربری خاصی که هر یک داشته اند نقش ویژه ای در ساختار شهری ایفا کرده و سازمان دهنده گذرهای اطراف، ابنیه مجاور و بافت منسجم محلات بوده اند. این فضاها از جمله آثاری هستند که دستخوش تغییرات زیاد ناشی از توسعه شده و نه تنها نقش ساختاری-عملکردی خود را از دست داده اند بلکه گاهی از دیدگاه شهرسازی معاصر به عنوان معضل شهری تلقی می شوند. از سوی دیگر فقدان روشی جامع و کارا در مستندنگاری این فضاها، حفاظت آن ها را با چالشی جدی روبرو ساخته است. پژوهش حاضر با روش های توصیفی-تحلیلی و توصیفی- تاریخی درصدد تدوین الگویی استاندارد جهت مستندسازی فضاهای باز مبتنی بر رهنمودهای بین المللی (منشور صوفیه 1996م) است و برای این منظور، فضاهای باز شهری درون محله ای در بافت قدیم کرمان و به طور خاص فضای باز محله پامنار را به عنوان نمونه، مورد شناخت و مستندسازی قرار می دهد. شایان ذکر است که بسیاری از این فضاها تا کنون مورد مطالعه جدی واقع نشده، دگرگونی های بسیاری داشته اند و ضرورت ورود به بحث مستندنگاری آن ها بیش از پیش احساس می شود.نتیجه عملی این پژوهش، ارائه قالبی است که با تعهد به یک دستورالعمل بین المللی معتبر می تواند جهت مستندنگاری فضاهای باز شهری مورد استفاده واقع شود. بهره گیری از این الگو مانع انجام پژوهش های پراکنده و بی پایه و اساس می شود، قابلیت تغییر و انطباق با شرایط گوناگون را دارد و به مدیریت اطلاعات جهت حفاظت بافت های تاریخی کمک می کند.
ارزیابی میزان تاب آوری بافت تاریخی شهر کرمان در برابر زلزله و ارائه راهبردهای ارتقاء آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال بیستم بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۲
37 - 59
حوزه های تخصصی:
تاب آوری شهری به جایگاهی از شهر اشاره دارد که به دلیل مدیریت و برنامه ریزی درست قدرت تحمل خود را در برابر بحران های طبیعی و انسانی افزایش داده و با کم ترین میزان خسارت مالی و جانی می تواند بحرانی را پشت سر گذاشته و در کوتاه ترین زمان به حالت طبیعی خود بازگردد. در همین راستا پژوهش حاضر نیز به دنبال ارائه راهبردهای برای ارتقا میزان تاب آوری در بافت تاریخی شهر کرمان می باشد. روش پژوهش توصیفی –تحلیلی و با استفاده از روش های مشاهده ای، مصاحبه ای و پرسشنامه صورت گرفته جامعه آماری آن تمامی ساکنان بافت تاریخی کرمان می باشد که در سرشماری سال1395جمعیتی بالغ بر51087 نفر بوده است. برای تخمین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شده است، که مطابق این جدول 381 نمونه برآورد شد. این پرسشنامه های به صورت تصادفی ساده در سطح محدوده پخش گردید. بعد از استخراج اطلاعات موردنظر با استفاده از برنامه SPSS تجزیه وتحلیل گردیدند. وضعیت موجود نشان داد که بافت تاریخی کرمان ازنظر شاخص اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، نهادی تاب آوری وضعیت نامطلوبی دارد. به همین دلیل ماتریس SWOT تشکیل شده و نقاط قوت، ضعف، فرصت، تهدید بافت تاریخی ازنظر تاب آوری در آن تدوین گردید. سپس با استفاده ازنظر متخصصین و کارشناسان مطلع از وضعیت بافت تاریخی کرمان امتیازبندی گردید. و بعد از تجزیه وتحلیل های مربوط مشخص گردید، که موقعیت استراتژیکی بافت تاریخی کرمان موقعیت استراتژی های بازنگری، انطباقی است. ازاین رو بعد از تدوین استراتژی های مطلوب و مناسب با وضعیت تاب آوری بافت تاریخی کرمان ماتریس برنامه ریزی کمی (QSPM) تشکیل شده و در این مرحله نیز با استفاده ازنظر متخصصین استراتژی ها اولویت بندی شدند. مهم ترین استراتژی ها در رده اول توجه به توسعه میان افزا برای تسریع درروند نوسازی بافت و مکان یابی و ایجاد پایگاه های مدیریت بحران در فضاهای خالی بافت برای تسریع در عملیات امداد و نجات در شرایط اضطراری می باشد.
آینده پژوهی تعیین اراضی بالقوه جهت توسعه شهری و ارائه الگوی بهینه توسعه شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی توان اراضی جهت توسعه شهری به معنای عینیت بخشیدن به قابلیت بالقوه سرزمین در قالب کاربری های انجام پذیر و مورد انتظ ار اس ت و از طرفی افزایش روزافزون جمعیت شهرنشین و در پی آن رشد شهرها، توجه به چگونگی گسترش توسعه شهرها و گام برداری در راستای اصول توسعه ی پایدار را الزامی می نماید. شهر کرمان نیز به عنوان یکی از شهرهای بزرگ و مهم ایران با محدودیت های طبیعی و انسانی جهت توسعه مواجه است که از این قاعده مستثنی نمی باشد؛ بنابراین توجه به چگونگی توسعه آن، ضرورت دارد. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی اراضی مستعد جهت توسعه آتی شهر کرمان می باشد. این پژوهش از نظر هدف تحقیقی کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی، تحلیلی می باشد. به منظور رسیدن به هدف پژوهش، از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی و منطق بولین استفاده شده و در نهایت با تلفیق نهایی نقشه ها، اراضی مناسب جهت توسعه آتی شهر کرمان شناسایی شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که اراضی واقع در جنوب، جنوب غرب، شمال و شمال غرب شهر کرمان از موقعیت بهتری جهت گسترش آینده شهر نسبت به سایر بخش ها برخوردار می باشند.
واکاوی کیفی تجربه کودک همسری در بین زنان جداشده از همسر شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به دنبال واکاوی کیفی تجربه کودک همسری در بین زنان جداشده از همسر در شهر کرمان است. هدف پژوهش، رسیدن به مدل پارادایمی بر اساس برداشت های ذهنی و تفاسیر کنشگران از پدیده کودک همسری در بین زنانی است که از همسر خود جداشده اند. این پژوهش با روش نظریهٔ زمینه ای انجام شده است. مشارکت کنندگان با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. بر مبنای اصل اشباع نظری، با 14 نفر از زنان مطلقهٔ شهر کرمان که در سن کمتر از هجده سالگی ازدواج کرده بودند مصاحبه شد. مقوله های به دست آمده عبارت اند از نبود خانواده به عنوان پناهگاهی امن، ضعف قوانین در ازدواج، فقر و تنگدستی، پدرسالاری و استیلای قدرت پدر، سنت ها و باروهای مذهبی و فرهنگی، نداشتن درک روشن از هویت خود، دردمندی روحی و جسمی، تجربه خشونت، ناتوانی در مسئولیت های زناشویی، بی قدرتی و ناتوانی در تصمیم گیری، بی علاقگی به زندگی مشترک، ترک و طلاق. مقوله هسته بازاندیشی «خود» در جداشدن از زندگی زودهنگام کودکانه است.
ارزیابی فضاهای شهری برای کودکان بر اساس اصول شهر دوستدار کودک (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : کودکان به عنوان قشر کم توان جامعه در فضاها و مکان هایی آموزش می یابند یا به تفریح می پردازند که نه تنها مناسب نیست، بلکه در پاره ای موارد خطراتی را نیز در بردارد؛ و نیازمند مکان هایی مناسب و درخور نیازهای روحی و روانی کودکان هستند. بنابراین برای اینکه کودکان بتوانند در مکان های موردعلاقه خود زندگی کنند و مشارکت خود را در شهر بالا ببرند و حقوق آنها ضایع نشود، شهر دوستدار کودک مطرح شده است. داده و روش : مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده که در گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری در نرم افزار SPSS و مدل چندشاخصه AHP فازی استفاده شده است. یافته ها : یافته های حاصل از تی تک نمون ه ای برای سنجش وضعیت بعد کالبدی-فضایی مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان بر اساس اصول شهر دوستدار کودک در محلات مدیریت، رسالت، ادیب و ناصریه با توجه به میانگین به دست آمده کمتر از حد مبنا (3) نشان داد که وضعیت بعد کالبدی-فضایی مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان بر اساس اصول شهر دوستدار کودک در این محلات در وضعیت مناسب و قابل قبولی نیست و فقط در محله شفا دارای وضعیت قابل قبولی از نظر کالبدی-فضایی قراردارد. نتایج حاصل از از مدل AHP فازی نشان داد که شاخص مشارکت موثر با ابزار وجود و بیان عقیده در بعد سازمانی- نهادی با وزن نرمال 331/0 در رتبه اول و بیشترین تاثیر را در مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان براساس اصول شهر دوستدار کودک در شهر کرمان دارد. نتیجه گیری : نتایج حاصل از تی تک نمونه ای نشان داد که مناسب سازی فضاهای شهری برای کودکان بر اساس اصول شهر دوستدار کودک در شاخص های هویت بخشی تاریخی، فرهنگی و مذهبی، مشارکت مؤثر با ابزار وجود و بیان عقیده با کسب میانگین کمتر از حد مبنا در وضعیت نامطلوبی قرار دارند. نتایج حاصل از این پژوهش لازم می داند که به کودکان در شهر کرمان احترام گذاشته شود و در برنامه ریزی های شهری نظرات آن ها اعلام شود تا فضاهایی مناسب و موردپسند آن ها ایجاد شود.
برنامه ریزی توسعۀ میان افزا در منطقه 3 شهر کرمان با رویکرد توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : توسعه میان افزا، بازتوسعه اراضی خالی، رهاشده یا استفاده نشده و همچنین اراضی که نسبت به کاربری های مجاور به صورت مطلوبی مورد استفاده قرار نگرفته اطلاق می شود. رشد و گسترش افقی شهرها موجب شده تا از اراضی درون بافت شهرها استفاده مطلوبی نشده و این اراضی خالی یا رها شده ویا به کاربری های غیر مرتبط تبدیل شود وسعت شهر ها افزایش یافته درحالیکه امکان توسعه در درون بافت شهری وجود دارد. هدف پژوهش شناسایی و امکان سنجی توسعه میان افزا در منطقه 3 شهری کرمان است. داده و روش : این تحقیق از نظر ماهیت، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده ها مبتنی بر روش کتابخانه ای و میدانی می باشد. برای بررسی میزان گسترش شهری از آنتروپی شانون و همچنین برای تهیه و تولید نقشه ها از نرم افزار GIS Arc استفاده شده است. یافته ها : در این تحقیق کاربری اراضی منطقه 3 شهر کرمان مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفته، اراضی که قابلیت کاربری شهری دارند شناسایی شده، در منطقه 3 شهر کرمان بیش از 5 درصد اراضی به کاربری های غیر مرتبط اختصاص داده شده و یا به اراضی خالی رها شده اند که درصورت توسعه میان افزا از این ظرفیت خالی می توان برای توسعه شهری استفاده نمود. نتیجه گیری : نتایج حاصل از مدل آنتروپی شانون نشان دهنده این امر است که طی سال های اخیر گسترش فیزیکی شهر کرمان به صورت پراکنده و غیرمتراکم بوده است، ظرفیت های موجود اراضی بایر بلااستفاده (میان فضاها) و کاربری های ناسازگار (کارگاهی، متروکه و نظامی) که در درون نواحی چهارگانه منطقه سه وجود دارد به عنوان اولویت های توسعه میان افزا جهت توسعه پایدار در نظر گرفته شدند.
جایگاه فضای فیزیکی در شکل گیری حوزه عمومی، مطالعه موردی بوستان نشاط در شهر کرمان
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال اول زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱
149 - 169
حوزه های تخصصی:
حوزه عمومی، مفهومی است که به فضاها و فرآیندهای ارتباطات اجتماعی آزاد، به لحاظ سیاسی برابر و در عین حال مستقل دلالت می کند. حوزه عمومی را قلمرویی از حیات اجتماعی دانسته اند که در آن می توان مسائل و موضوعات مورد علاقه را به بحث گذاشت. قلمرویی که در آن می توان اختلاف نظرات را از طریق بحث منطقی و نه توسل به جزمیات جاافتاده و یا با توسل به احکام سنتی صادره از سوی عرف و عادات، طرح کرده و به نتیجه رساند. از مولفه های اصلی شکل گیری حوزه عمومی مشارکت است. مؤلفه سرمایه اجتماعی برای شکل گیری مشارکت پایدار در حوزه عمومی تعیین کننده به نظر می رسد. سرمایه ای که اعتماد افراد را برای ورود به گفت وگو فراهم کرده و درنتیجه احتمال رسیدن به توافق را ممکن می سازد. این مقاله با روش مطالعه موردی و با استفاده از دو ابزار مشاهده میدانی و پرسشنامه بوستان نشاط واقع در شهر کرمان را مطالعه می کند تا سرمایه اجتماعی و شاخص های شهر انسانی را دریک فضای فیزیکی به عنوان بستر مناسب برای تعامل پایدار اجتماعی مورد سنجش قرار دهد و نشان می دهد که چگونه فضای فیزیکی مناسب برای تحقق جنبه های اساسی حوزه عمومی تعیین کننده است.
ارزیابی تناسب زمین و مدیریت پسماندهای بیمارستانی با استفاده از روش های کمی، مطالعه موردی: شهرستان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
1453 - 1471
حوزه های تخصصی:
بیمارستان ها منابع مهمی از آلاینده های ناشی از فعالیت های تشخیصی، آزمایشگاهی و تحقیقاتی و همچنین دفع دارو توسط بیماران هستند. این نوع از پسماند در مراحل مختلف مشکلات عدیده ای را ایجاد می نماید. هدف از این پژوهش تعیین مکان بهینه جهت دفع پسماند و بررسی شاخص های اثرگذار و همچنین وضعیت مدیریت پسماندهای بیمارستانی شهر کرمان می باشد که می تواند در روند مدیریت صحیح و کارآمد و کنترل پسماندهای بیمارستانی اثرگذار و یاری رسان باشد. در این مطالعه از روش ای اچ پی-فازی جهت تعیین مکان بهینه دفع پسماند از ارزیابی اثرات سریع و تئوری فازی جهت بررسی سناریوهای موجود برای مدیریت پسماند بیمارستانی شهر کرمان استفاده گردید که با تکمیل پرسشنامه، مصاحبه و نمونه برداری از پسماندهای 10 بیمارستان در سطح شهر کرمان صورت گرفت. بر این اساس بهترین مکان برای دفع پسماند بیمارستانی در شمال غربی منطقه موردمطالعه قرار دارد و مساحت زیادی از منطقه موردمطالعه در محدوده طبقات نامناسب جهت دفع پسماند قرار رفته است. مساحت طبقات نامناسب بیش از 40 درصد از منطقه موردمطالعه را در برمی گیرد. نتایج ارزیابی پسماندها به روش فازی-ریام نشان داد که روش پلاسما در روش مدیریت پسماندهای بیمارستانی کمترین اثر منفی زیست محیطی ازنظر اجزای فیزیکی- شیمیایی و ازنظر اجزای بیولوژیکی- اکولوژیکی را دارد و همچنین بیشترین اثر منفی ازنظر اجزای اقتصادی- فنی (عملیاتی) مربوط به پلاسما می باشد. لذا در صورت تأمین هزینه های ناشی از روش پلاسما این روش برای مدیریت پسماندهای بیمارستانی شهر کرمان توصیه می گردد. کمترین اثر منفی ازنظر اجزای اقتصادی- فنی (عملیاتی) مربوط به محل دفن می باشد
تحلیل پیشران های کلیدی اثرگذاری مولفه های رقابت پذیری بر شکل گیری اقتصاد دانش بنیان با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
212 - 227
حوزه های تخصصی:
شهر به عنوان کانون اصلی زیست بشر، در حال حاضر یکی از مهم ترین مقوله ها در حوزه برنامه ریزی به شمار می رود. شهرها از پیدایش تاکنون، با افزایش شهرنشینی و پیچیدگی نظام شهری در حال رقابت با یکدیگر می باشند. باتوجه به کاربردی بودن پژوهش حاضر، هدف تبیین پیشران های تاثیرگذار بر ارتقا مولفه های رقابت پذیری در راستای اقتصاد دانش بنیان شهر کرمان می باشد که از منظر ماهیت انجام کار ترکیبی از توصیفی_تحلیلی و استفاده از روش های اقتصاد سنجی در تطبیق داده ها با رویکرد آینده پژوهی توسط خبرگان و کارشناسان شهری انجام گرفته است. یافته های تحقیق حاضر مشخص کرد که از بین شاخص های 29 گانه، شفافیت و انسجام در سیاست ها، قوانین و مقررات اقتصادی حاکم، اشتغال زایی و ایجاد زمینه های جدید فعالیت برای نیروی کارآ و متخصص، آموزش منابع انسانی تامین سرمایه انسانی لازم برای اقتصاد دانش محور، شفاف سازی اقتصاد و سالم سازی آن و جلوگیری از اقدامات، فعالیت ها و زمینه های فسادزا در حوزه های پولی، تجاری، ارزی و...، افزایش استفاده مردم از کالاهای داخلی و ایجاد مزیت رقابتی در قیمت برای صادرات محصولات در بازارهای جهانی، توانمندسازی نیروی کار و افزایش سهم سرمایه انسانی از طریق ارتقا آموزش، مهارت، خلاقیت و کارآفرینی با محوریت رشد بهره وری و رقابت پذیری در اقتصاد و توسعه و تقویت خلاقیت در جامعه (اتکای توسعه به خلاقیت در جامعه) موثرترین پیشرانها در شکل گیری و ارتقا اقتصاد دانش بنیان شهر کرمان می باشند.
توزیع فضایی مراکز خدماتی شهر کرمان نسبت به پدیده های ژئومورفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال نهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳۵
43 - 70
حوزه های تخصصی:
شهرها، زمین های وسیع و گسترده ای را به خود اختصاص می دهند، که این زمین ها از ترکیب واحدهای مختلف توپوگرافی و ژئومورفولوژی تشکیل شده اند. هر اندازه شهرها توسعه و گسترش یابند، برخورد آنها با واحدهای مختلف ژئومورفولوژی و موضوعات مربوط به آنها زیادتر می شود. از آنجا که واحدهای ژئومورفولوژی همیشه با پویایی و دینامیسم محیط طبیعی در ارتباط است، هر گونه اقدام در راستای توسعه و عمران شهرها به نحوی با پویایی و دینامیسم مذکور و در نتیجه با پدیده های ژئومورفولوژی تلاقی می کند. در همین راستا این پژوهش، توزیع فضایی مراکز خدماتی نسبت به واحدهای ژئومورفولوژی را در شهر کرمان بررسی نموده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که با توجه به موقعیت طبیعی شهر کرمان تقریبا تمامی مراکز خدماتی در سطوح هموار با شیب صفر تا 2 درصد قرار داشته و فقط تعداد معدودی از مراکز تجاری در سطوح محدب با شیب 8 تا 100 درصد قرار گرفته اند. همچنین نتایج حاکی از آنست توزیع مراکز خدماتی شهر کرمان نسبت به محدوده های دارای خطر لرزه خیزی اصلا مناسب نیست. بطوریکه 1/23 درصد از مراکز آموزشی، 5/34 درصد از مراکز بهداشتی- درمانی، 2/22 درصد از مراکز اداری، 14 درصد از مراکز تجاری و 9/18 درصد از مراکز ورزشی در محدوده های با شدت تخریب شدید و بسیار شدید قرار دارند. همچنین نتایج نشان می- دهد که 50 درصد مراکز آموزشی، 56 درصد مراکز بهداشتی- درمانی، 4/57 درصد از مراکز اداری، 2/62 درصد از مراکز تجاری و 3/70 درصد از مراکز ورزشی در محدوده های دارای فرونشست قرار گرفته اند. باید توجه داشت که وجود 5/34 درصد از مراکز بهداشتی- درمانی و 1/23 درصد از مراکز آموزشی در محدوده های با شدت تخریب شدید و بسیار شدید برنامه ریزی اسسی را برای مقابله با خطرات احتمالی می طلبد.
مطالعه تطبیقی سطح پایداری در محلات قدیم و جدید شهری (نمونه موردی: محلات بافت قدیم و جدید شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال دهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۹
77 - 104
حوزه های تخصصی:
توسعه ی شهری پایدار به عنوان کلیدی ترین مقوله برنامه ریزی شهری دنیای امروز، بر این اصل استوار است که فضای یک شهر درون محله شکل می گیرد و برپایه آن تداوم می یابد، از این رو توسعه محله، اقدامی کلیدی در جهت نیل به توسعه پایدار قلمداد می شود. در این راستا ارزیابی سطح پایداری با استفاده از شاخص های مختلف پایداری در محلات مختلف شهری گامی مؤثر در جهت رسیدن به پایداری شهری قلمداد می شود. هدف این پژوهش ارزیابی و بررسی تطبیقی پایداری در محلات قدیم و جدید شهر کرمان است که با توجه به توسعه ادواری آن ترکیبی است از محلات بر جای مانده از دوره های پیشین و توسعه های جدید شهری. در این میان هر یک از این محلات دوگانه با توجه به شرایط و ویژگی های خود درجه ای از سازگاری با هر یک از اصول توسعه پایدار را نمایش می دهند. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و نتایج حاصل از پژوهش کاربردی – توسعه ای است. در این پژوهش پس از بررسی ادبیات موضوع و همچنین مطالعات اکتشافی در سطح محلات شهر کرمان، پنج بعد کلی پایداری: زیست محیطی، کالبدی- فضایی، اجتماعی – فرهنگی، اقتصادی و نهادی- سیاسی در قالب 49 شاخص مورد بررسی قرار گرفت و پس از تکمیل پرسش نامه، برای تحلیل میزان پایداری از روش ها و تکنیک های آماری همچون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون T تک نمونه ای، آزمون کی دو، تحلیل رگرسیونی در محیط نرم افزار spss، آزمون کولموگروف اسمیرنوف استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که پایدارترین بعد در هر دو محله بعد اقتصادی است، در مجموع وضعیت پایداری در بافت قدیم و جدید کرمان پایین تر از مقدار متوسط است و در محله مسجد ملک (بافت قدیم شهری) در وضعیتی وخیم تر از محله مطهری (بافت جدید شهری) قراردارد.
تحلیل نقش موانع انسانی در توسعه گردشگری پایدار شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
162 - 186
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل نقش موانع انسانی بر توسعه گردشگری پایدار شهر کرمان می باشد. نوع تحقیق با توجه به هدف؛ کاربردی و از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی و تحلیلی است. اطلاعات و داده های مورد نیاز با استفاده از روش های اسنادی و میدانی(پرسشنامه) جمع آوری شده است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل دو گروه گردشگران داخلی و خارجی شهر کرمان بوده که با استفاده از تکنیک دلفی به طور تصادفی و نمونه انتخاب شده اند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS، از آزمون آماری کلموگروف اسمیرنوف و آزمون تی تک نمونه ای و همچنین جهت اولویت بندی و ضریب اهمیت معیارها از تکنیک DEMATEL با استفاده از نرم افزار MATLAB استفاده شده است. یافته های تحقیق با توجه به آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهدکه درشهرکرمان تاثیر نقش موانع انسانی برای توسعه گردشگری پایدار نامطلوب بوده و باعث کاهش صنعت گردشگری شده است. همچنین نتایج حاصل از تکنیک دیمتل نشان می دهد از بین شاخص های تحلیل نقش موانع انسانی بر توسعه گردشگری پایدار شهرکرمان، شاخص اقتصادی – مالی بامقدار698/1 مؤثرترین عامل و شاخص فناوری با مقدار 622/2- تأثیر پذیرترین عامل هستند
نقش فضای چندگانه حسی بر هویّت اجتماعی در بازار سنّتی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدّمه: یکی از مشکلات اجتماعی انسان در روزگار معاصر، «فقدان هویّت» بخصوص در مواجه با معماری مدرن است که نتیجه تعامل انسان با این نوع معماری است. در مقابل معماری مدرن، معماری سنّتی شهرها، «حس بودن» را در مخاطب ایجاد می کند. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه فضای چندگانه حسی بازار سنّتی کرمان به عنوان یک نمونه از معماری سنّتی- در شکل گیری هویّت در فرآیند ادراک مخاطب است.
داده و روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش، ابتدا شاخص های قابل سنجش با پرسشنامه سنجیده می شوند و سپس داده ها در نرم افزار SPSS و GIS بررسی می شوند. از روش درون یابی معکوس فاصله برای تحلیل داده های مکانی و از روش استدلال منطقی برای استنباط از خروجی های نرم افزارGIS وSPSS استفاده می شود که به ترتیب به شکل نقشه های پهنه بندی، جداول و نمودار های آماری نشان داده می شود.
یافته ها : از مقایسه فضاهای چندگانه حسی بازار سنّتی کرمان از طریق نقشه های خروجی GIS، که پهنه بندی پراکنش شدّت مناظر حسی در بازار سنّتی را نشان می دهد فهمیده می شود که وزن و شدّت مناظر حسی (مؤلفه های محیطی-ادراکی) از دیدگاه مخاطبان متفاوت است و منظر بویایی-چشایی بیشترین شدّت و منظر بینایی در کنار منظر بساوایی کمترین شدّت را دارند؛ از طرفی، از مقایسه فضاهای چندکارکردی بازار از منظر مؤلفه های محیطی-ادراکی این نتیجه به دست می آید که شدّت این مؤلفه ها در این فضاها به ترتیب از زیاد به کم، متعلق به 1- قدمگاه، 2- چهارسوق، 3- بازار گنجعلی خان، 4- بازار اختیاری، 5- بازار حاج آقا علی، 6- قیصریه ابراهیم خان، 7- میدان گنجعلی خان، 8- بازار وکیل، 9- بازار مظفری و 10- بازار نقّارخانه و سراجی است.
نتیجه گیری: فضای چندگانه حسی و فضای چندکارکردی بازار سنّتی کرمان با هم افزایی حسی در راستای تشدید میزان مؤلفه های محیطی- ادراکی در روند ادراک چندحسی، سبب هویّت مندی بازار سنّتی در ذهن مخاطب می شوند و از طرفی، هویّت اجتماعی فرد را نیز، در این نوع معماری افزایش می دهند. این امر به دلیل ویژگی های خاص کالبدی-کارکردی-اجتماعی بازار سنّتی کرمان و نیز، ساختار سیستماتیک این بازار است؛ همچنین در فرآیند شکل گیری ادراک چندحسی، علاوه بر اینکه تک تک فضاها برای مخاطب هویّت مند می شوند، برآیند هویّت مندی کل فضاهای بازار سنّتی نیز اتفاق می افتد.
تحلیل فضایی رشد هوشمند مناطق شهری (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
رشد هوشمند شهری بیان کننده آن نوع از توسعه است که در آن ترویج حیات مدنی و سرزندگی اجتماعی، حمل و نقل عمومی و کاستن از اثرات نامطلوب زیست محیطی، در صدر ملاحظات برنامه ریزان و طراحان شهری قرار می گیرد و احیای شهر به عنوان محیط سالم و فعال که بتواند آینده ای مطلوب را برای تمام شهروندان تامین نماید. هدف مقاله حاضر، سنجش توزیع فضایی شاخص های رشد هوشمند شهری در شهر کرمان می باشد. روش شناسی تحقیق، توصیفی - تحلیلی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل های کمی وکیفی برنامه ریزی Waspas و FuzzyTopsis استفاده شده است. نتایج به دست آمده از تکنیک چند شاخصه fuzzytopsis نشان می دهد، مناطق شهر کرمان از نظر رشد هوشمند شهری به ترتیب منطقه یک (رتبه 3) با مقدار (462/0)؛ منطقه دو( رتبه 1) با مقدار (643/0)؛ منطقه سه (رتبه2) با مقدار (559/0)؛ و منطقه چهار (رتبه4) با مقدار (441/0) را داراست. نتایج به دست آمده از تکنیک Waspas نشان می دهد از نظر شاخص های کالبدی، مناطق4،3،2،1 به ترتیب رتبه های 4،2،1،3؛ از نظر شاخص های اقتصادی - اجتماعی، مناطق 3،2،1 و4 به ترتیب رتبه های 4،3،1،2 ؛ از نظر شاخص های زیست محیطی، مناطق 1،2،3،4 به ترتیب رتبه های 2،3،4،1 و در نهایت با استفاده از شاخص های دسترسی، مناطق 4،3،2،1 به ترتیب رتبه های 2، 1، 3، 4 را به دست آوردند.
تحلیل پیامدهای خزش شهری و الحاق روستاها به شهر(نمونۀ موردی: روستاهای پیراشهری کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
147 - 182
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر، خزش شهرها و توسعه فیزیکیِ بدون برنامه شهرها، پیامدهای مثبت و منفی متعددی را بر سکونتگاه های پیراشهری تحمیل کرده است. در همین رابطه، پژوهش حاضر با هدف تحلیل پیامدهای اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و کالبدی-فضایی خزش شهری و الحاق روستاها به شهر در سکونتگاه های روستایی پیرامون شهر کرمان است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، در زمره تحقیقات توصیفی-تحلیلی است. گردآوری اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل خانوارهای ساکن در سکونتگاه های روستایی پیرامون شهر کرمان است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 372 خانوار به دست آمد و نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های گردآوری شده با استفاده از آمون های تی تک نمونه ای، فریدمن و تکنیک ماباک در محیط نرم افزارهای SPSS و Excel تجزیه وتحلیل شدند. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد که پیامدهای منفی اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و کالبدی-فضایی خزش و الحاق روستاها به شهر در منطقه مورد مطالعه با میانگین 67/3 از پیامدهای مثبت با میانگین 26/3 بیشتر است. نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد که از میان پیامد های مثبت، شاخص آگاهی های محیطی با میانگین رتبه ای 30/12 و شاخص بهبود زیرساخت ها با میانگین رتبه ای 08/10، رتبه بالاتری نسبت به سایر شاخص ها دارند. همچنین از میان پیامدهای منفی نیز شاخص آلودگی های محیطی با میانگین رتبه ای 8/5، تغییر کاربری اراضی با میانگین رتبه ای 54/5 و تعارضات فرهنگی با میانگین رتبه ای 38/5، رتبه بالاتری نسبت به سایر شاخص ها دارند. به طورکلی نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد روستاهای پیرامونی شهر کرمان تحت تأثیر خزش شهری و الحاق روستاها به شهر کرمان قرار گرفته اند. درنهایت نتایج مدل ماباک نیز نشان می دهد که در میان روستاهای پیرامون شهر کرمان، روستای قائم آباد با مقدار Si 221/0 رتبه اول و روستای سعادت آباد با مقدار Si 103/0 در رتبه ششم قرار گرفته اند.
بررسی و ارزیابی نقش فضاهای شهری در ایجاد حس نشاط و شادی آفرینی شهروندان (مطالعه موردی: میدان گنجعلی خان شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی و ارزیابی نقش میدان گنجعلی خان شهر کرمان در ایجاد حس نشاط شهروندان می باشد. شیوه گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش، شهروندانی می باشد که جهت گذراندن اوقات فراغت به میدان گنجعلی خان مراجعه کرده اند. در این راستا محقق در طول یک هفته مجموعاً 140 پرسش نامه را تکمیل کرد. همچنین متخصصین، که با استفاده از تکنیک دلفی 25 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های مقایسه میانگین وضعیت موجود و ایده آل و رگرسیون گام به گام و همچنین جهت ضریب اهمیت معیارها از تکنیک SWARA، استفاده شده است. مقایسه وضعیت موجود و ایده آل در شاخص های حس نشاط و شادی-آفرینی میدان گنجعلی خان نشان می دهد که میدان گنجعلی خان شهر کرمان به لحاظ شادی آفرینی در وضعیت مطلوب قرار ندارند. به عبارتی میزان میانگین تمامی شاخص ها از حد مبنا (3) پایین تر است. نتایج مدل رگرسیون گام به گام نشان می دهد شاخص عاطفی با ضریب بتا 0/517 بیشترین تأثیر و شاخص امنیتی با ضریب بتا 0/287 کمترین تأثیر را شادی آفرینی میدان گنجعلی خان شهر کرمان داشته است. نتایج مدل SWARA حاکی از آن است از بین شاخص های مؤثر بر شادی آفرینی میدان گنجعلی خان شهر کرمان، شاخص امنیتی با وزن نهائی 0/339 در رتبه اول، شاخص اجتماعی با وزن 0/271 در رتبه دوم، شاخص فضایی کالبدی با وزن 0/217 در رتبه سوم و نهایتاً شاخص عاطفی با وزن نهایی 0/174 در رتبه چهارم قرار گرفت.
امکان سنجی ایجاد کتابخانۀ دیجیتال درکتابخانه های عمومی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: کتابخانه دیجیتال مجموعه ای از اشیای دیجیتالی مانند کتاب ، مجله ، فایل شنیداری، ویدئو و سایر اسنادی است که به صورت الکترونیکی در دسترس هستند. کتابخانه های عمومی نیز برای بهبود کیفیت خدمات خود از کتابخانه های دیجیتال استفاده می کنند. هدف این پژوهش، امکان سنجی ایجاد کتابخانه دیجیتال در کتابخانه های عمومیِ زیرنظر نهاد کتابخانه های عمومی کشور، مستقر در سطح شهر کرمان است.روش : پژوهش حاضر با روش پیمایشی از نوع توصیفی- تحلیلی انجام شد. جامعه آماری شامل 62 نفر از مسئولان و کارمندان شاغل در 9 کتابخانه عمومی شهر کرمان بود. به علت محدود بودن حجم جامعه، نمونه گیری انجام نشد و تمام افراد به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از سیاهه وارسیِ محقق ساخته، که اعتبار ساختاری و محتوایی آن به تأیید رسیده، انجام شد. سؤالات سیاهه وارسی، باتوجه به اهداف پژوهش و منطبق با پرسش های اساسی تهیه و تنظیم شد. اعتبار این سیاهه وارسی ازطریق کسب نظر متخصصان موضوعی و بررسی ابعاد مؤلفه های پژوهش و انطباق با متون و پژوهش های مشابه تأیید شد. برای بررسی فرضیه های پژوهش از روش تاپسیس استفاده شده است. امکان سنجیِ ایجاد کتابخانه دیجیتال با استفاده از شاخص اولویت بندی و بر اساس شباهت به راه حل ایدئال (تاپسیس) در کتابخانه های عمومی شهر کرمان انجام شد. برای این منظور مشخصه های مختلفی ازجمله مهارت های کتابدار دیجیتال، امکانات و تجهیزات سخت افزاری، زیرساخت های مخابراتی، وضعیت منابع و وضعیت بودجه بررسی و پس از وزن دهی به معیارهای رتبه بندی کتابخانه ها، مؤلفه ها در پنج گام تبیین شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که کتابخانه ملی مرکزی با ضریب نزدیکی 0/590 به ضریب ایدئال، در مقایسه با سایر کتابخانه ها، در اولویت اول؛ و کتابخانه یزدانی فر با ضریب 0/248 در رتبه نهم قرار دارد. تقویت فناوری دیجیتالی، تبیین ماهیت، کارکرد، مزایا و معایب کتابخانه دیجیتال، حفاظت دیجیتال و امنیت اطلاعات، حفاظت از حریم خصوصی کاربران، روش های اشتراک منابع و برنامه های آموزشی از مسائل مهم در ایجاد کتابخانه های دیجیتال هستند.نتیجه گیری: باتوجه به نتایج پژوهش، مشخص شد که کتابخانه های عمومی شهر کرمان ازلحاظ زیرساخت های مخابراتی در وضع مطلوبی نیستند. آموزش استفاده از فناوری های مرتبط، بالا بردن سرعت اینترنت، مهیا ساختن زیرساخت های ضروری و تهیه تجهیزات لازم از پیشنهادهای پژوهش است.اصالت/ارزش: ایجاد کتابخانه دیجیتال در استفاده مؤثر از منابع اطلاعاتی سودمندی بالایی دارد. توجه به زیرساخت های ضروری و مؤلفه های اساسی در دیجیتال سازیِ کتابخانه های عمومی شهر کرمان برای استفاده از فناوری اطلاعات یکی از سودمندی های این پژوهش است.
تبیین الگوی مداخله شهرسازی تاکتیکال در فضاهای مرتبط با بافت تاریخی شهرهای ایران (نمونه مورد مطالعه: محله پامنار، بافت تاریخی شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
54 - 78
حوزه های تخصصی:
این پژوهش سعی در یافتن پاسخ پرسش هایی نظیر، پروژه های شهرسازی تاکتیکال در راستای ارتقای عملکرد بافت های تاریخی کشور (با تأکید بر محله پامنار شهر کرمان) دارد. اینکه چگونه می توان خلأها و ناکارآمدی های بافت های تاریخی ایران (با تأکید بر محله پامنار شهر کرمان) را با استفاده از رویکرد شهرسازی تاکتیکال شناسایی و مرتفع ساخت؟ روش انتخاب شده برای دستیابی به اهدف مذکور، با رویکرد کیفی و ابزار جمع آوری اطلاعات نیز شامل دو بخش مصاحبه و برداشت میدانی بوده و تحلیل بخش مصاحبه با استفاده از نرم افزارMaxQDA2020 به انجام رسیده است. تجزیه وتحلیل داده های مصاحبه به شناسایی حوزه ها و مقوله های متنوعی در ارتباط با مسائل، مشکلات و راه کارهای مقابله با آنان انجامید. همچنین برداشت های میدانی به شناسایی 9 گونه فضا در سطح محله ختم گردید. لذا ترکیب دو بخش تحلیلی یاد شده منجر به خلق پروژه های شهرسازی تاکتیکال در بافت تاریخی محله پامنار شهر کرمان شد. از این رو عمده فضاهای شناسایی شده در محله جزء فضاهای مورد غفلت و باقی مانده بود، فضاهایی که ریشه بسیاری از مشکلات محله را شکل داده است. بنابراین، راه کار رویکرد شهرسازی تاکتیکال قابل اجرا در محدوده مورد پژوهش، استفاده موقت از فضاهای یاد شده و تبدیل آن ها به فضاهای چند عملکردی جهت رونق بخشی به زیست اجتماعی-اقتصادی شهروندان محله تشخیص داده شده است.اهدف پژوهش:شناسایی شیوه مداخله شهرسازی تاکتیکال در فضاهای شهری بافت های تاریخی کشور (با تأکید بر نمونه مورد مطالعه).ظرفیت سنجی نظام محلات سنتی ایران (با تأکید بر نمونه موردمطالعه) به منظور کاربست رویکرد شهرسازی تاکتیکال.سؤالات پژوهش:پروژه های شهرسازی تاکتیکال در راستای ارتقای عملکرد بافت های تاریخی کشور (با تأکید بر نمونه موردمطالعه) کدامند؟چگونه می توان خلأها و ناکارآمدی های بافت های تاریخی ایران(با تأکید بر نمونه موردمطالعه)را با استفاده از رویکرد شهرسازی تاکتیکال شناسایی و رفع نمود؟
نقش مدیریت منابع انسانی پایدار مبتنی بر ابعاد فرهنگی گفتمان مقاومت اسلامی در رشد گردشگری (مطالعه موردی: جهان شهر مقاومت، کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه گردشگری از بخش های پیشرو در اقتصاد جهانی است و منبع عظیمی از درآمدها، اشتغال زایی و... را در بر می گیرد. مدیران گردشگری معتقدند؛ منابع انسانی و مدیریت آن عاملی موثر در موفقیت است، کرمان به عنوان یکی از پایگاه های موثر گفتمان مقاومت اسلامی و مدفن شهید سلیمانی؛ می تواند پذیرای گردشگران تاریخی-مذهبی باشد.داده و روش: روش پژوهش توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی است. در بخش کیفی با رویکرد اکتشافی ابعاد فرهنگی گفتمان مقاومت اسلامی شناخته می شوند. جامعه آماری شامل فعالان گردشگری کرمان است. با استفاده از فرمول کوکران و در سطح خطای 5/. تعداد نمونه آماری 384 نفر برآورد شده است. از نرم افزار spss در بخش آمار توصیفی، از pls جهت تحلیل عامل تاییدی و MAXQDA برای دستیابی به ابعاد فرهنگی گفتمان مقاومت اسلامی استفاده شد.یافته ها: ابعاد فرهنگی گفتمان مقاومت اسلامی شامل؛ آرمان گرایی،اخلاق حرفه ای، تواضع و احترام، خدمت، مدیریت میدانی، هویت ملی و واقع بینی و ابعاد مدیریت منابع انسانی پایدار شامل؛ ارتقا سلامت، آموزش، خود مسئولیتی، دیدگاه ذینفعان، مدیریت عملکرد، مزیت رقابتی و نوآوری است.نتیجه گیری: ارتباط مثبت و معنی دار میان ابعاد فرهنگی گفتمان مقاومت اسلامی و مدیریت منابع انسانی پایدار در حوزه گردشگری مذهبی وجود دارد، پیشنهاد می شود مدیران گردشگری کرمان را به عنوان جهان شهر مقاومت و الگویی نمونه در گردشگری مذهبی معرفی نمایند.