مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
محدودیت جریان خون
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه مقایسه تمرینات ترکیبی با و بدون انسداد عروق بر عوامل منتخب آمادگی جسمانی زنان یائسه غیر ورزشکار بود. روش ها: برای این منظور تعداد 28 زن یائسه غیر ورزشکار (سن بالاتر از 50 سال) انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه کنترل (9 نفر) ، تمرینات ترکیبی (قدرتی - هوازی) با انسداد عروق (10 نفر) و تمرینات ترکیبی (قدرتی - هوازی) بدون انسداد عروق (9 نفر) تقسیم شدند. بخش قدرتی تمرینات ترکیبی با انسداد عروق و تمرینات بدون انسداد به ترتیب با شدت 1RM 30-20% و 1RM 80-65% و بخش هوازی تمرینات ترکیبی با شدت 70-50% ضربان قلب بیشینه انجام شد. همچنین برنامه تمرین هشت هفته و هر هفته سه جلسه بود. قبل و بعد از تمرینات، آزمون های قدرت عضلانی، استقامت عضلانی و استقامت قلبی تنفسی به عمل آمد. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس چندگانه (MANOVA) بر تفاضل نمرات، به وسیله نرم افزار SPSS (نسخه 16) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معنی داری 05/0 P ≤ در نظر گرفته شد. یافته ها: افزایش معنی دار قدرت عضلانی، استقامت عضلانی و استقامت قلبی تنفسی در دو گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد، اما بین دو گروه تمرین تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: تمرینات ترکیبی با شدت پایین همراه با انسداد عروق اثری مشابه تمرینات ترکیبی سنتی با شدت بالا بر قدرت و استقامت عضلانی و استقامت قلبی تنفسی زنان یائسه دارد. بنابراین تمرینات ترکیبی همراه با انسداد با شدت پایین می تواند جایگزین تمرینات ترکیبی با شدت بالا در زنان یائسه گردد
تأثیر یک جلسه تمرین روی نوارگردان با محدودیت جریان خون بر سطوح سرمی هورمون های رشد، عامل رشد شبه انسولین-1 و کورتیزول در دانشجویان دختر غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمرین ورزشی با محدودیت جریان خون، تمرینی مفید و مؤثر برای ارتقای سطح عملکرد ورزشکاران است. هدف این تحقیق، بررسی اثر یک جلسه تمرین روی نوارگردانبا محدودیت جریان خون بر سطح سرمی هورمون های رشد، عامل رشد شبه انسولین-1 و کورتیزول در دانشجویان دختر غیرفعال بود.سی دانشجو ی دختر سالم با دامنه سنی 19 تا 24 سال که داوطلب شرکت در مطالعه بودند، به عنوان نمونه آماری انتخاب و به طور تصادفی درسه گروه قرار گرفتند: 1. تمرین روی نوارگردانبا محدودیت جریان خون (با شدت دو مایل بر ساعت، پنج مرحله دودقیقه ای با یک دقیقه استراحت بین هر مرحله)؛ 2. تمرین روی نوارگردانبدون محدودیت جریان خون (با همان حجم ورزش)؛ 3. کنترل (با محدودیت جریان خون و بدون ورزش). سطح سرمی هورمون ها در شرایط ناشتایی قبل و بلافاصله بعد از ورزش اندازه گیری شد. در پایان مطالعه، برای مقایسه تفاوت میانگین متغیرها در بین گروه ها از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی و برای مقایسه تفاوت ها قبل و بعد از ورزش از آزمون t همبسته استفاده شد. سطحمعنا داری آماری 05/0P<تعیین شد. بر اساس تحلیل داده ها یک جلسه تمرین روی نوارگردانبا محدودیت جریان خون، باعث افزایش معنا دار سطح سرمی هورمون رشد، عامل رشد شبه انسولین-1 و کورتیزول در مقایسه با مقادیر پیش از ورزش شد (05/0P<). نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نیز بین میانگین سطح سرمی هورمون رشد، عامل رشد شبه انسولین-1 و کورتیزولِ سه گروه، پس از یک جلسه ورزش، تفاوت معناداری نشان داد (05/0P<). به طور کلی می توان نتیجه گرفت که یک جلسه تمرین روی نوارگردان همراه با محدودیت جریان خون می تواند باعث افزایش بیشتر هورمون های کاتابولیک آنابولیک در دختران جوان غیرفعال شود، از این رو به لحاظ کاربردی به نظر می رسد محدودشدن جریان خون در تمرینِ راه رفتن روی نوارگردان، خود عامل مهمی در ایجاد پاسخ های حاد هورمونی است و محدودیت اجرایی کمتری در مقایسه با تمرینات قدرتی با شدت بالا دارد و در عین حال، اهدافی را که از تمرینات با شدت بالا انتظار می رود، برآورده می کند و برای طیف وسیع تری از مردم، از جمله افراد غیرفعال، ضعیف، بیمار و مسن قابل اجراست.
مقایسه پاسخ های هورمونی به دو نوع تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، مقایسه پاسخ های هورمونی به دو نوع تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون بود. به این منظور چهارده دانشجوی دختر در یک طرح تحقیق متقاطع شرکت کردند. آزمودنی ها در سه هفته متوالی و به طور تصادفی، در سه حالت کنترل، تمرین مقاومتی سنتی و تمرین مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون شرکت کردند. تمرین شامل سه حرکت باز شدن زانو، پرس پا و هاک پا در چهار ست بود. نمونه های خونی قبل، بلافاصله و نیم ساعت پس از تمرین گرفته شد. برای تحلیل داده ها از آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. سطح معنا داری 05/0 P< در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد هر دو نوع تمرین موجب افزایش معنا دار لاکتات بلافاصله پس از ورزش شد؛ اما در مقادیر تستوسترون، هورمون رشد، کورتیزول و انسولین تفاوت معنا داری بین گروه ها وجود نداشت. این مطالعه تا حدودی از سودمندی و اثربخشی تمرینات مقاومتی همراه با انسداد جریان خون حمایت می کند.
اثر حاد و مزمن فعالیت رکاب زدن زیربیشینه همراه با محدودیت جریان خون برBDNF و TNFα سرمی مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به منظور تعیین اثر حاد و مزمن فعالیت رکاب زدن زیربیشینه همراه با محدودیت جریان خون بر سطح سرمی BDNF، TNF-α و نسبت BDNF به TNF-αدر مردان فعال انجام گرفت. 24 نفر از دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه خوارزمی داوطلب شرکت در پژوهش شدند و به سه گروه رکاب زدن همراه با انسداد عروق پا (8n=)، رکاب زدن بدون انسداد (8n=) و کنترل (8n=) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تمرین با انسداد و تمرین بدون انسداد به مدت 3 هفته، هر هفته 3 جلسه و در مجموع 9 جلسه تمرین کردند. هر جلسه تمرین شامل 3 وهله سه دقیقه ای رکاب زدن با شدت50 درصد Wmax بود و بین هر وهله 45-30 ثانیه استراحت وجود داشت (میزان فشار روی ران در گروه انسداد،170-140 میلی متر جیوه بود). برای تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون های تحلیل واریانس یکسویه، t مستقل و t وابسته استفاده شد. نتایج نشان داد انسداد عروق پا هنگام فعالیت زیربیشینه رکاب زدن بر پاسخ سطوح BDNF(290/0 P=)، TNF-α(338/ 0P=) و نسبت BDNF به TNF-α(384/0 P=) در مقایسه با گروه بدون انسداد تفاوت معناداری ندارد. از طرفی به هنگام سازگاری، در سطوح BDNF(254/0 P=)، TNF-α(338/ 0P=) و نسبت BDNF به TNF-α(384/0 P=) بین گروه های انسداد، بدون انسداد و کنترل نیز تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج نشان داد که محدودیت جریان خون موضعی اثر مثبت یا منفی بر میزان BDNF، TNF-αو نسبت آنها ندارد.
اثر میزان محدودیت جریان خون هنگام فعالیت ایزومتریک بر غلظت هورمون رشد و تستوسترون مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر میزان محدودیت جریان خون (کاآتسو) هنگام فعالیت ایزومتریک بر غلظت هورمون رشد و تستوسترون مردان فعال بود. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه تجربی بوده و 10 مرد فعال (دارای یک تا سه جلسه فعالیت در هفته، میانگین سنی 32/2 ± 8/23 سال و شاخص توده بدنی 80/1 ± 26/24 کیلوگرم بر مترمربع) که سابقه انجام تمرین مقاومتی را داشتند، به صورت داوطلبانه در آن شرکت نمودند. ابتدا، فشار سیستولی پای آزمودنی ها به وسیله دستگاه سونوگرافی داپلر رنگی تعیین گردید و سپس، آزمودنی ها پروتکل پژوهش را که شش انقباض ایزومتریک 10 ثانیه ای با بار 65 درصد و حداکثر انقباض ارادی با 60 ثانیه استراحت بین هر انقباض و با چند فشار مختلف محدودیت جریان خون (صفر (بدون فشار)، 70، 100 و 130 درصد فشار سیستولی پا) بود، اجرا کردند. لازم به ذکر است که نمونه های خون پیش از فعالیت، بلافاصله پس از فعالیت و 15 دقیقه پس ازآن گرفته شد. نتایج تحلیل داده ها تعامل معناداری را در هورمون رشد، تستوسترون و لاکتات بین فشارهای مختلف محدودیت جریان خون (جلسه × زمان) نشان نمی دهد ( P>0.05 ). علاوه براین، نتایج حاکی از آن است که میزان هورمون رشد، تستوسترون و لاکتات بلافاصله پس از فعالیت نسبت به پیش از آن در تمامی فشار های محدودیت جریان خون افزایش یافته است ( P<0.05 )؛ اما به جز هورمون تستوسترون ( P=0.074 )، میزان هورمون رشد و لاکتات در 15 دقیقه پس از فعالیت نسبت به پیش از آن در تمامی فشارهای محدودیت جریان خون معنادار می باشد ( P<0.05 ). می توان گفت باوجوداینکه با افزایش فشار محدودیت جریان خون، میزان هورمون های رشد و تستوسترون افزایش یافته است؛ اما تفاوت معنادار در مقدار هورمون های تستوسترون و رشد بین فعالیت با فشارهای مختلف محدودیت جریان خون در یک شدت برابر مشاهده نمی شود .
تاثیر برنامه های تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون بر غلظت سرمیCAF ،P3NP و عملکرد عضلانی در زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۸)
359 - 375
حوزه های تخصصی:
سالمندان، علیرغم نیاز به تمرینات مقاومتی، معمولاٌ از انجام این تمرینات بخصوص در شدت بالا امتناع می کنند، یکی از روش های جایگزین، تمرین مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون می باشد. لذا هدف از مطالعه، بررسی تاثیر تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون بر قدرت، استقامت عضلانی، غلظت سرمیCAF و P3NP در زنان سالمند بود. بدین منظور 40 زن سالمند با میانگین سنی 3±62 سال برای مطالعه انتخاب شدند. آزمودنی ها به طور تصادفی به چهار گروه مساوی 10 نفره، تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون (4 ست 30،15،15،15 تکراری با شدت 30-20 درصد 1RM)، تمرین مقاومتی بدون محدودیت جریان خون (4 ست 30،15،15،15 تکراری با شدت 30-20 درصد 1RM)، تمرین سنتی (4 ست 12-8 تکراری با شدت 80 درصد 1RM) و گروه کنترل تقسیم شدند. آزمون ها و نمونه گیری خونی قبل و پس از دوره تمرینی 12 هفته ای گرفته شد. از روش تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه-گیری مکرر برای بررسی اثرات تمرین استفاده گردید. قدرت و استقامت عضلانی پایین تنه و بالاتنه به طور معنی داری در هر سه گروه تمرین، در مقایسه با گروه کنترل افزایش داشت (در همه موارد 05/0p). همچنین هیچ کدام از برنامه های تمرینی تاثیر معنی داری بر سطوح سرمی CAF (94/0=p) و P3NP (49/0p=) نداشتند. در نتیجه بین سه روش تمرینی در بهبود اثرات ناشی از تمرین مقاومتی اختلاف معنی داری مشاهده نشد، لذا احتمالاً بتوان گفت تمرین مقاومتی با شدت پایین، با و بدون محدودیت جریان خون مساوی با تمرین سنتی باعث تغییرات مطلوب در فاکتورهای جسمانی سالمندان زن می شود.
مقایسه پاسخ برخی هورمون های متابولیکی به تمرین مقاومتی با شدت های مختلف با محدودیت و بدون محدودیت جریان خون در دختران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۷
185 - 202
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه پاسخ برخی هورمون های متابولیکی به تمرین مقاومتی با شدت های مختلف با محدودیت و بدون محدودیت جریان خون در دختران فعال بود. در این پژوهش که با روش نیمه تجربی و طرح متقاطع انجام شد، 11 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان با میانگین سنی 19 سال در سه وضعیت تمرین مقاومتی کم شدت با محدودیت و بدون محدودیت جریان خون و تمرین مقاومتی با شدت بالا بدون محدودیت جریان خون با فواصل یک هفته ای قرار گرفتند. جلسه های تمرین شامل حرکات فلکشن، اکستنشن بازو و زانو در سه نوبت با 15 تکرار بود. در گروه با محدودیت جریان خون، ناحیه پروکسیمال اندام موردنظر با تورنیکت (فشار 120-100 میلی متر جیوه) هنگام تمرین بسته می شد. نمونه خونی، قبل و بلافاصله بعد از تمرین حاد با هدف تعیین غلظت هورمون رشد، عامل رشد شبه انسولینی، تستوسترون، کورتیزول و لاکتات گرفته شد. برای تحلیل داده ها از آنالیز واریانس با اندازه گیری تکراری در سطح معناداری P≤ 0.05استفاده شد. برمبنای یافته ها، هورمون رشد و لاکتات در هر سه وضعیت تمرینی افزایش معناداری نسبت به پیش آزمون نشان دادند (P<0.001)؛ اما تفاوت معناداری در مقادیر تستوسترون (P=0.307) و عامل رشد شبه انسولینی (P=0.831) مشاهده نشد. همچنین، هورمون کورتیزول در هر سه وضعیت تمرینی کاهش معناداری نسبت به پیش آزمون داشت (P<0.001). به نظر می رسد که تمرین مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون با شدت کم، به اندازه تمرین مقاومتی با شدت زیاد و بدون محدودیت جریان خون، بر پاسخ های هورمون رشد و فاکتورهایی مانند لاکتات (که می تواند باعث افزایش قدرت و هایپرتروفی شود) تأثیر داشته باشد.
فعال نشدن مسیر پیام رسانی MAPK عضله اسکلتی مردان غیرفعال با پیاده روی حاد تناوبی همراه با محدودیت جریان خون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
47 - 60
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر پیاده روی حاد تناوبی با محدودیت جریان خون بر غلظت پروتئین های 4EBP1 ، ERK و P38 عضله اسکلتی مردان غیرفعال بود. پنج مرد غیرفعال سالم در دو جلسه پیاده روی حاد تناوبی با محدودیت جریان خون (پنج وهله سه دقیقه ای و یک دقیقه استراحت بین هر وهله با 55 درصد بیشینه ضربان قلب همراه با فشار شریان بند از فشار اولیه 120 به 160 میلی متر جیوه بالای عضله چهارسرران) و پیاده روی حاد تناوبی بدون محدودیت جریان خون (پنج وهله سه دقیقه ای و یک دقیقه استراحت بین هر وهله با 55 درصد بیشینه ضربان قلب) شرکت کردند. نمونه برداری از عضله پهن خارجی ران در قبل و سه ساعت پس از تمرین از پای راست آزمودنی ها، با فاصله پنج تا 10 سانتی از هم انجام گرفت. میزان پروتئین های 4EBP1 ، ERK و P38 به وسیله تکنیک وسترن بلات بررسی شد. از آزمون های تی وابسته و تی مستقل پس از کسر نمره پس آزمون از پیش آزمون، برای تحلیل داده های هر دو گروه استفاده شد ( P ≤ 0.05 ). نتایج آزمون تی وابسته تفاوت معناداری را بین پیش آزمون و پس آزمون 4EBP1 ( 0.001 = P ) و ERK ( 0.049 = P ) و نبود تفاوت معناداری را در P38 ( 0.452 = P ) در گروه پیاده روی تناوبی با محدودیت جریان خون نشان داد. تفاوت معناداری نیز بین پیش آزمون و پس آزمون ERK ( 0.012 = P ) و نبود تفاوت معنادار 4EBP1 ( 0.064 = P ) و P38 ( 0.122 = P ) در گروه پیاده روی تناوبی بدون محدودیت جریان خون مشاهده شد. نتایج آزمون تی مستقل تفاوت معناداری را بین دو شیوه تمرینی برای متغیرهای 4EBP1 ( 0.068 = P )، ERK ( 0.091 = P ) و P38 ( 0.827 = P ) نشان نداد ( P ≥ 0.05 ). نتایج پژوهش نشان داد که پیاده روی حاد تناوبی همراه با محدودیت جریان خون مسیر پیام رسانی MAPK را فعال نمی کند.
مقایسه اثر ترکیب هشت هفته تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون و سنتی براساس زمان بندی خطی و موجی بر هایپرتروفی، قدرت، استقامت عضلانی و توان انفجاری دختران فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۴۱)
209 - 224
حوزه های تخصصی:
بیشتر مطالعات اغلب تمرینات مقاومتی سنتی را در زمان بندی تمرین به کار برده اند و اثر تمرینات مقاومتی با محدودیت جریان خون در زمان بندی تمرین روشن نیست. بنابراین، هدف از تحقیق حاضر، مقایسه تأثیر ترکیب هشت هفته تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون و تمرین مقاومتی سنتی به صورت زمان بندی خطی و موجی بر هایپرتروفی، قدرت، استقامت و توان عضلانی دختران فعال بود. 26 دختر فعال به صورت تصادفی در سه گروه تمرین مقاومتی بدون زمان بندی، زمان بندی خطی و زمان بندی موجی قرار گرفتند. شدت تمرین مقاومتی سنتی 75 درصد و شدت تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون 30 درصد یک تکرار بیشینه بود. در گروه زمان بندی خطی، 4 هفته اول تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون و 4 هفته دوم تمرین مقاومتی سنتی و در گروه زمان بندی موجی، یک روز تمرین با محدودیت جریان خون و روز دیگر تمرین مقاومتی سنتی و در گروه بدون زمان بندی، تمرین مقاومتی سنتی با شدت ثابت انجام گرفت. برای تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد. نتایج نشان داد که افزایش معنا داری از پیش آزمون به پس آزمون در تمام گروه ها برای سطح مقطع عضلات راست رانی و پهن داخلی، قدرت و استقامت عضلات چهارسرران و همسترینگ و توان انفجاری پاها مشاهده شد. تفاوت معنا داری بین گروه ها در هیچ یک از متغیرها به غیر از سطح مقطع عضله پهن میانی وجود نداشت. ترکیب تمرین مقاومتی سنتی و تمرین با محدودیت جریان خون به هر دو شکل زمان بندی خطی و موجی تأثیرات مشابهی با تمرین مقاومتی بدون زمان بندی بر هایپرتروفی، قدرت، استقامت و توان انفجاری پاهای دختران فعال دارد.
مقایسه تأثیر تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون بر میزان IGF-1، تستوسترون و مایونکتین سرمی مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
93 - 107
حوزه های تخصصی:
شیوه های تمرینی متفاوت م ی توان د اث ر متف اوتی ب ر میزان و پاسخ هورمون ها داشته باشد. تمرین مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون، یکی از روش های تمرینی است که به افزایش عملکرد و قدرت عضلانی منجر می شود. بنابراین هدف از این پژوهش، مقایسه تأثیر تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون بر میزان IGF-1، تستوسترون و مایونکتین سرمی مردان جوان بود. گروه های پژوهش شامل دو گروه تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون (10 نفر) و تمرین مقاومتی بدون محدودیت جریان خون (10 نفر) بود. برنامه تمرین مقاومتی به مدت چهار هفته انجام گرفت. در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون، غلظ ت س رمی IGF-1، تستوسترون و مایونکتین به روش الایزا اندازه گیری شد. به منظور تعیین معنا داری تفاوت بین متغیرهای پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس یکطرفه در سطح معنا داری 05/0 استفاده شد. یافته ها نشان داد که میزان IGF-1 و تستوسترون در گروه تمرین با محدودیت جریان خون نسبت به گروه تمرین بدون محدودیت جریان خون، افزایش معنا داری (001/0P=) دارد، با این حال، در میزان مایونکتین افزایش غیرمعنا داری مشاهده شد (08/0P=). این یافته ها نشان می دهد که تمرین مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون، در بهبود عوامل مرتبط با افزایش حجم عضلانی بسیار مؤثر است.
مطالعه تأثیر تمرین شدید تناوبی رکاب زدن همراه با محدودیت جریان خون بر عملکرد هوازی و بی هوازی مردان جوان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین تناوبی شدید همراه با محدودیت جریان خون بر عملکرد هوازی و بی هوازی مردان جوان فعال است. به این منظور، 24 نفر از دانشجویان رشته تربیت بدنی 23-19 ساله دانشگاه خوارزمی (میانگین وزن 6 ± 67/8 کیلوگرم، قد 5/4 ± 173/9 سانتی متر و شاخص توده بدنی 6/84 ± 22/7) به سه گروه تمرین تناوبی شدید همراه با محدودیت جریان خون، تمرین تناوبی شدید بدون محدودیت جریان خون، و گروه گواه تقسیم شدند. پروتکل تمرینی شامل دو هفته تمرین رکاب زدن هر هفته شش جلسه و هر جلسه ده مرحله یک دقیقه ای، با شدت 85-80 درصد W max بود که بین هر مرحله، دو دقیقه ریکاوری فعال با شدت 50 درصد W max صورت گرفت (مجموع زمان تمرین اصلی در هر جلسه 30 دقیقه بود). پیش و پس از دوره تمرین، پروتکل آزمون آستراند برای بررسی عملکرد هوازی و آزمون وینگیت برای بررسی عملکرد بی هوازی اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی وابسته، آزمون تحلیل واریانس یک سویه و آزمون تعقیبی ال.اس.دی استفاده شد. نتایج نشان دهنده تفاوت معنی دار در عملکرد هوازی گروه های تمرینی نسبت به گروه گواه (0/000 = p vo 2max ، 0/000 = p w max ، 0/001 = p زمان رسیدن به خستگی) بود. دیگر یافته پژوهش، گویای افزایش معنادار مؤلفه های عملکرد هوازی در گروه تمرین همراه با محدودیت جریان خون نسبت به گروه تمرین بدون محدودیت جریان خون بود، اما، تفاوت معناداری در عملکرد بی هوازی بین هیچ یک از گروه ها (0/064 = p اوج توان بی هوازی، 0/058 = p میانگین توان بی هوازی،826 /0 = p حداقل توان بی هوازی) مشاهده نشد. به طور کلی، نتایج نشان داد اعمال محدودیت جزئی بر جریان خون حین تمرین تناوبی رکاب زدن، بر سازگاری هوازی در یک دوره کوتاه اثر معنی داری دارد، اما بر عملکرد بی هوازی بی تأثیر است.
مقایسه پاسخ های تستوسترون، کورتیزول و کراتین کیناز به دو نوع تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون در پسران ژیمناستیک کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۵)
127 - 142
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه پاسخ های تستوسترون، کورتیزول و کراتین کیناز به دو نوع تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خ ون ب ود. ب ه این منظور 36 پسر ژیمناستیک کار 10 تا 14 ساله در یک طرح تحقیق نیمه تجربی شرکت کردند. آزمودنی ها با میانگین وزن 11/8±11/37 کیلوگرم، قد 58/11±16/145 سانتی متر، شاخص توده بدن 77/1±40/17 کیلوگرم بر مترمربع به طور تصادفی به سه گروه کنترل (12n=)، تمرین مقاومتی سنتی (12n=) و تمرین مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون (12n=)، تقسیم شدند. تمرین شامل سه حرکت باز شدن زانو، خم شدن آرنج و پرس سینه بود. نمونه های خونی قبل و نیم ساعت بعد از اجرای تمرین گرفته شد. از آزمون آماری تی وابسته برای بررسی نتایج درون گروهی و از آنالیز واریانس یکراهه با آزمون تعقیبی LSD برای بررسی نتایج بین گروهی استفاده شد. نتایج درون گروهی نشان داد که پس از یک وهله فعالیت ورزشی متغیر تستوسترون در هیچ یک از گروه های قدرتی (653/0P=) و انسدادی (107/0P=) معنا دار نشد، لیکن متغیر کورتیزول در هر دو گروه قدرتی (015/0P=) و انسدادی (015/0P=) افزایش معنا دار داشت. همچنین کراتین کیناز تنها در گروه قدرتی (001/0P=) معنا دار شد. نتایج بین گروهی نشان داد در هر دو نوع تمرین در مقادیر تستوسترون و کورتیزول تفاوت معنا داری بین گروه ها وجود نداشت؛ اما در متغیر کراتین کیناز تفاوت معنا دار بود (05/0P=). این مطالعه با پاسخ آنابولیک برابر در دو نوع تمرین و شاخص آسیب کمتر در گروه تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون تا حدودی از سودمندی این نوع از تمرین مقاومتی حمایت می کند.
تأثیر چهار هفته تمرین تناوبی شدید همراه با محدودیت جریان خون بر آمادگی قلبی عروقی و سطوح سرمی سایتوکاین های التهابی اینترلوکین-6 و اینترلوکین-17 در مردان جوان فعال فعالیت های ورزشی شدید، محدودیت جریان خون و التهاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۵)
235 - 247
حوزه های تخصصی:
تمرینات تناوبی شدید و محدودیت جریان خون سبب ایجاد تغییرات فیزیولوژیکی زیادی در ورزشکاران می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر 4 هفته تمرینات تناوبی شدید همراه با محدودیت جریان خون بر آمادگی قلبی عروقی و سایتوکاین های التهابی اینترلوکین-6 و اینترلوکین-17 در دانشجویان مرد جوان فعال بود. 18 دانشجوی فعال شهر تهران با دامنه سنی 20 تا 30 سال به صورت نمونه گیری در دسترس به سه گروه 1. تمرین به همراه محدودیت جریان خون، 2. تمرین و 3. محدودیت جریان خون تقسیم شدند. آزمودنی ها تمرین به همراه محدودیت جریان خون را به مدت 4 هفته و 3جلسه در هفته اجرا کردند. نمونه های خونی، پیش و پس از آزمون به صورت ناشتا گرفته شد. براساس نتایج تمرینات ورزشی به همراه محدودیت جریان خون سبب ایجاد تغییرات معناداری در مقدار Vo2max یا vVo2max در گروه های پژوهش نشده است. با توجه به نتایج، آزمون های آماری در مورد میزان اینترلوکین 6 و اینترلوکین 17 در حالت استراحت بین گروه ها متفاوت بود. میزان این دو شاخص در گروه تمرین با دو گروه تفاوت معناداری را نشان داد (05/0>P). IL-6 در گروه تمرین به تنهایی، کاهش یافته و میزان IL-17 افزایش داشته است. کاهش میزان سایتوکاین التهابی IL-6 در حالت استراحت در گروه تمرین می تواند نشان دهنده کاهش نسبی میزان استرس در این گروه باشد. از سوی دیگر، کاهش مقادیر اینترلوکین-17 در گروه های محدودیت جریان خون را شاید بتوان به ضعف نسبی سیستم ایمنی و افت عملکرد سلول های T کمکی 17 در این گروه ها نسبت داد.
پاسخ نشانگرهای متابولیسم استخوانی به تمرینات هوازی با محدودیت جریان خون و مکمل گیری ویتامین D در زنان بالای 35 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پوکی استخوان با کاهش موادمعدنی استخوان ها مشخص شده و موجب شکنندگی استخوان ها می شود. هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر 8 هفته تمرین هوازی با محدودیت جریان خون و مکمل گیری ویتامین D بر بعضی از نشانگرهای متابولیسم استخوانی زنان میانسال بود. در این پژوهش 30 زن با سن 7.44 ± 42.76 سال، قد 5.74 ± 157.90سانتی متر، وزن 9.68 ± 70.55 کیلوگرم و توده بدنی 3.87 ± 28.33 کیلوگرم بر متر مربع که برای تندرستی تمرین می کردند، در سه گروه 10 نفری شامل دوگروه تمرین هوازی با و بدون محدودیت جریان خون که هر دو مکمل ویتامین D مصرف می کردند و یک گروه کنترل بدون فعالیت با مصرف شبه دارو تقسیم شدند. گروه های تجربی به مدت 8 هفته، هفته ای 3 روز و روزی یک ساعت همراه با مصرف 400 واحد ویتامین D تمرین کردند. غلظت نشانگرهای کلسیم و فسفر به روش فتومتریک و آلکالین فسفات به روش DGKc (استاندارد انجمن بیوشیمی آلمان) پیش و پس از تمرینات با آزمایش سرم خون اندازه گیری شدند. جهت بررسی توزیع داده ها، از آزمون کولموگروف اسمیرنوف و برای بررسی میزان تاثیر گذاری تمرینات و تفاوت میان گروه ها از تحلیل واریانس با اندازه های تکراری استفاده شد. تاثیر تمرینات هوازی با محدودیت جریان خون و مصرف ویتامین D بر آلکالین فسفاتاز و فسفر، با وجود تاثیرات خوب، معنی دار نبوده، اما بر کلسیم معنی دار بوده است. همچنین مقایسه میان گروهی نشان داد تفاوت میان آلکالین فسفات و فسفر گروه ها غیرمعنی دار، اما در کلسیم به نفع گروه محدودیت جریان خون معنی دار بوده است. هر دو روش تمرین هوازی با و بدون محدودیت جریان خون با مکمل گیری ویتامین D تاثیرات مفیدی بر املاح استخوانی داشته و از روند پوکی استخوان در بانوان جلوگیری نموده اما، روش با محدودیت جریان خون تاثیر بیش تری دارد.
تغییرات سطوح پایه تستوسترون و کورتیزول و نسبت آنها بعد از چهار هفته تمرین سنگ نوردی با محدودیت جریان خون در سنگ نوردان مرد نخبه ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۸)
75 - 88
حوزه های تخصصی:
تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون (BFR) به منزله راهبرد تمرینی پیشگیری کننده از آسیب های مفصلی و بافتی به افزایش هورمون های آنابولیک و افزایش هایپرتروفی و قدرت عضلانی منجر می شود. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ۱۲جلسه تمرین سنگ نوردی با BFR بر تستوسترون، کورتیزول و نسبت آنها در خون سنگ نوردان نخبه ورزشی است. در این تحقیق نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون۲۰ مرد از سنگ نوردان (وزن ۶۹/۴ ± ۵۵/۶۴ کیلوگرم، چربی ۵۰/۸± ۳۰/۱۵ درصد و سن ۶/۲ ±۲۶سال) به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تمرین (هر کدام ۱۰مرد) با BFR و بدون BFR تقسیم شدند. پروتکل تمرین ۴ هفته و هر هفته ۳ جلسه تمرین سنگ نوردی بود. فشار بر عروق حدود ۴۰ تا ۱۰۰میلی متر جیوه بود. خون گیری به طور ناشتا ۲۴ساعت قبل و بعد از دوره تمرین به منظور تعیین میزان هورمون تستوسترون، کورتیزول انجام گرفت. همچنین عملکرد سرعت صعود و قدرت پنجه دست برتر سنجیده شد. داده ها با استفاده از آزمون تی همبسته و مستقل با سطح معناداری ۰۵/۰P< ارزیابی شد. نتایج نشان داد که در گروه BFR مقادیر تستوسترون (۰۲/۰=P)، نسبت تستوسترون به کورتیزول (۰۳/۰=P)، قدرت پنجه دست (۰۰۶/۰=P) و سرعت صعود (۰۳/۰=P) بعد از تمرین سنگ نوردی نسبت به قبل از آن افزایش معنا داری داشت. همچنین میزان کورتیزول خون بعد از دوره تمرینی در هر دو گروه نسبت به قبل از آن تغییر معنا داری نداشت (۵۴/۰=P، ۸۵/۰=P). به نظر می رسد تمرین سنگ نوردی با BFR به افزایش هورمون های آنابولیکی منجر می شود و از آن می توان به منظور بهبود عملکرد ورزشی سنگ نوردان استفاده کرد.
تأثیر چهار هفته تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون بر عوامل هورمونی آنابولیک، نیتریک اکساید و لاکتات مردان سنگ نورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمرینات مقاومتی (RT) از مهم ترین برنامه های تمرینی در بیشتر ورزش ها از جمله ورزش سنگ نوردی است. این تمرینات از طریق افزایش قدرت و استقامت عضله نقش مهمی در بهبود عملکرد ورزشی دارد. به تازگی استفاده از محدودیت جریان خون (BFR) به عنوان روشی برای بهبود کارایی RT پیشنهاد شده است. ازاین رو هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر 4 هفته تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون بر عوامل هورمونی آنابولیک، نیتریک اکساید و لاکتات مردان سنگ نورد بود. در این تحقیق نیمه تجربی، به صورت هدفمند 20 سنگ نورد مرد نخبه با میانگین سنی 42/1±3/23 سال و درصد چربی 25/2±1/13درصد و حداقل 2 سال سابقه تمرینی با تخصیص تصادفی در دو گروه تمرین با BFR و تمرین بدون BFR قرار گرفتند. برنامه تمرین مقاومتی 3 جلسه در هفته و به مدت 4 هفته و هر جلسه به مدت 80 دقیقه با شدت تمرین30 درصد حداکثر قدرت بیشینه با یا بدون BFR بود. خون گیری در چهار مرحله حالت پایه، پس از آزمون ورزشی اولیه، پس از 4 هفته تمرین در حالت پایه و بلافاصله پس از قرارداد سنگ نوردی پس آزمون به منظور تعیین سطوح سرمی IGF-1، NO، هورمون رشد و لاکتات خون اخذ شد. در نهایت، داده های حاصله با آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در سطح معنا داری کمتر از 05/0 تجزیه وتحلیل شدند. در مرحله پیش آزمون، افزایش غلظت IGF-1، NO، هورمون رشد و لاکتات در گروه BFR بیشتر از بدون BFR بود (05/0>P). علاوه بر این، افزایش مقادیر استراحتی NO تنها در گروه BFR معنا دار بود (05/0>P)، اما مقادیر استراحتی IGF-1، GH و لاکتات خون در گروه بدون BFR تغییر معنا داری نداشت (05/0<P). همچنین، پاسخ ورزشی IGF-1، NO و GH صرفاً در گروه BFR به طور معنا داری افزایش یافت (05/0>P). به نظر می رسد تمرین با BFR احتمالاً روشی مناسب برای دستیابی کارامدتر و موثر به سازگاری های تمرینی است، لیکن تا زمان انجام مطالعات بیشتر نتایج تحقیق حاضر باید بااحتیاط استفاده شود.
تاثیر یک دوره تمرین پیاده روی-شناختی همراه با انسداد جریان خون بر کیفیت عضله و تراکم معدنی استخوان زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: فعالیت دوگانه به سالمندان توصیه می شود، در حالی که این تمرینات بار متابولیکی اندکی بر ساختار عضلانی اسکلتی تحمیل می کند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر تعیین اثر هشت هفته فعالیت پیاده روی- شناختی همراه با محدودیت جریان خون بر کیفیت عضلانی و تراکم استخوانی سالمندان زن بود. روش تحقیق: تعداد 28 زن سالمند (90/2±1/63 سال) واجد شرایط و داوطلب در تحقیق، به صورت تصادفی در سه گروه (10=n) تمرین هوازی - شناختی (CAG)، هوازی - شناختی با محدودیت جریان خون (CAOG)، و کنترل (CG) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه های تجربی تمرین پیاده روی - شناختی شامل 20 دقیقه فعالیت پیاده روی - شناختی را با شدت 45 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره به مدت هشت هفته با تکرار سه جلسه در هفته اجرا کردند. در گروه انسداد جریان خون، دو جفت کاف به قسمت بالای هر دو ران بسته شد. فشار کاف 50 درصد فشار انسداد شریانی بود و به میزان 10 درصد، هر دو هفته یک بار افزوده شد. فعالیت های شناختی شامل شمارش معکوس، یادآوری اشیا و بازی کلمات بود. کیفیت عضلات بالا و پایین تنه، قدرت عضلانی بالا و پایین تنه و آزمون شناختی و عملکرد جسمانی قبل و بعد از اجرای پروتکل تحقیق بررسی شد. از آزمون تحلیل کوواریانس برای تحلیل یافته ها در سطح معنی داری 05/0>p استفاده گردید. یافته ها: بهبود معنی دار در شاخص های کیفیت عضلات پایین تنه (001/0=p)، قدرت پایین تنه (001/0=p)، آزمون عملکردی (001/0=p)، توده چربی (001/0=p) و درصد چربی (001/0=p) در گروه CAOG نسبت به دو گروه دیگر مشاهده شد. به علاوه، بهبود معنی دار در توده بدنی (001/0=p)، شاخص توده بدنی (001/0=p) و آزمون شناختی (001/0=p) در دو گروه تجربی نسبت به گروه کنترل مشاهده گردید. با این وجود، اختلافی در تراکم معدنی استخوانی (08/0=p)، توده بدون چربی (19/0=p) و کیفیت عضلات بالاتنه (09/0=p) بین گروه ها بدست نیامد. نتیجه گیری: افزودن انسداد جریان خون به فعالیت پیاده روی، موجب افزایش قدرت عضلات و متعاقباً بهبود کیفیت عضله می گردد. فعالیت شناختی در حین پیاده روی نیز با بهبود عملکرد شناختی مغز همراه است. از این رو، به سالمندان توصیه می شود برای کسب مزایای بیشتر حین فعالیت پیاده روی، از فعالیت های شناختی و محدودیت جریان خون استفاده نمایند.
اثر تمرین استقامت در سرعت تولیدی به همراه محدودیت جریان خون در تناوب های استراحتی بر سطوح سرمی VEGF و HIF-1α و عملکرد هوازی و بی هوازی مردان فوتبالیست(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: تمرین هوازی و استفاده از محدودیت جریان خون (BFR) در بهبود توان هوازی ورزشکاران اثر مثبت دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر پنج هفته تمرین استقامت در سرعت تولیدی با و بدون BFR در تناوب های استراحتی بر سطوح سرمی عامل رشد اندوتلیال عروقی (VEGF)، عامل القای هایپوکسی-1 آلفا (HIF-1α) و عملکرد هوازی و بی هوازی مردان فوتبالیست بود. روش تحقیق: تعداد 39 مرد فوتبالیست (میانگین سنی 49/0±17 سال، قد 32/3±177 سانتی متر و وزن 24/1±68 کیلوگرم) به صورت تصادفی به سه گروه مساوی شامل 1) تمرین استقامت در سرعت تولیدی با BFR (SEPB)، 2) تمرین استقامت در سرعت تولیدی بدون BFR (SEP) و 3) کنترل (C، تمرین معمول فوتبال) تقسیم شدند. برنامه تمرین (دویدن با حداکثر سرعت در تناوب های 30 ثانیه ای و استراحت 150 ثانیه ای بین آن ها) و BFR (اعمال شده در قسمت بالای ران و با امتیاز هفت از 10 در مقیاس فشار درک شده) به مدت پنج هفته و سه جلسه در هفته انجام شد. سطوح سرمی VEGF و HIF-1α، حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max)، عملکرد هوازی، توان بی هوازی، شاخص خستگی و سرعت دویدن، قبل و بعد از برنامه تمرین اندازه گیری شد. آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری جهت تحلیل های آماری در سطح معنی داری 05/0≥p مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: VO2max و عملکرد هوازی در گروه های SEPB و SEP و سرعت دویدن 30 متر در گروه های SEP و C بهبود معنی داری داشت، به گونه ای که افزایش VO2max و عملکرد هوازی در گروه SEPB نسبت به گروه SEP، به طور معنی داری بیشتر بود. سطوح VEGF و HIF-1α در هر سه گروه نسبت به پیش آزمون کاهش معنی داری یافت. توان بی هوازی و شاخص خستگی نیز در هر سه گروه نسبت به پیش آزمون، به ترتیب کاهش و افزایش معنی داری یافت. نتیجه گیری: تمرین استقامت در سرعت تولیدی، منجر به بهبود VO2max، عملکرد هوازی و سرعت دویدن 30 متر در مردان فوتبالیست می شود و استفاده از BFR در تناوب های استراحتی، می تواند بهبودی بیشتری در برخی از این شاخص ها ایجاد نماید. مطالعات بیشتری جهت شناسایی دلایل کاهش سطوح سرمی VEGF و HIF-1α همراه با بهبود شاخص های هوازی متعاقب تمرین استقامت در سرعت تولیدی مورد نیاز است.
چهار هفته تمرین استقامتی از افزایش سطوح سایتوکاین های پیش التهابی هیپوکامپ پس از محدودیت جریان خون- خون رسانی مجدد مغز در موش های صحرایی نر جلوگیری می کند(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف : محدودیت جریان خون با تغییرات فیزیولوژیکی متعددی در نورون ها همراه است که در نهایت به مرگ سلولی منجر خواهد شد. شواهد نشان می دهد که فعالیت بدنی اثرات محافظت عصبی دارد و می تواند از مغز در برابر آسیب های ناشی از محدودیت جریان خون محافظت کند. این مطالعه با هدف بررسی اثر 4 هفته تمرین استقامتی بر سطح عامل نکروزیس تومور آلفا، اینترلوکین-6 و اینترلوکین-1 بتا هیپوکامپ پس از محدودیت جریان خون- خون رسانی مجدد مغز در موش های صحرایی نر صورت گرفت. روش تحقیق : تعداد 21 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به سه گروه کنترل، محدودیت جریان خون و تمرین- محدودیت جریان خون تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت 4 هفته، 5 روز در هفته بر روی نوارگردان دویدند. ایسکمی مغزی با انسداد شریان های کاروتید مشترک به مدت 20 دقیقه ایجاد شد. سطح سایتوکاین ها با روش الایزا اندازه گیری شد. داده ها با آزمون تحلیل واریانس یک سویه و آزمون تعقیبی شفه در سطح معنی داری 0/05≥p، مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. یافته ها : تمرین استقامتی موجب کاهش معنی دار سطح عامل نکروزیس تومور آلفا (0/04=p)، اینترلوکین-6 (0/003=p) و اینترلوکین-1 بتا (0/004=p) شد. نتیجه گیری : تمرین بدنی استقامتی می تواند با کاهش التهاب ناشی از محدودیت جریان خون، در مقابل آسیب ها و اختلالات ناشی از محدودیت جریان خون- خون رسانی مجدد مغز در ناحیه هیپوکامپ، اثر محافظتی داشته باشد.
اثر یک دوره فعالیت زیر بیشینه رکاب زدن همراه با محدودیت جریان خون بر تغییرات خون شناسی مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف : تمرین انسدادی روش تمرینی نسبتا جدیدی است که می تواند آثار تمرین در شرایط هایپوکسی را تا حدودی شبیه سازی کند و اثر مطلوبی بر سلول های خونی بگذارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر یک دوره کوتاه مدت فعالیت رکاب زدن زیربیشینه همراه با محدودیت جریان خون بر سطح سرمی هموگلوبین، گلبول های قرمز خون و هماتوکریت در مردان فعال انجام شد. روش تحقیق: برای این منظور 24 نفر از دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه خوارزمی به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به سه گروه رکاب زدن همراه با محدودیت جریان خون (8=n)، رکاب زدن بدون محدودیت جریان خون (8=n) و کنترل (8=n) تقسیم گردیدند. آزمودنی های گروه تمرین با انسداد و تمرین بدون انسداد به مدت 3 هفته، هر هفته 3 جلسه و در مجموع 9 جلسه تمرین کردند. هر جلسه تمرین شامل 3 وهله سه دقیقه ای رکاب زدن با شدت 50 درصد توان حداکثری بود که بین هر وهله 45-30 ثانیه استراحت وجود داشت. میزان فشار روی ران در گروه انسداد 170-140 میلی متر جیوه بود. متغیرهای وابسته با استفاده از دستگاه سلول شمار هماتولوژی و کیت های جمع آوری کننده خون که حاوی ماده ضد انعقاد بودند، اندازه گیری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های t وابسته، تحلیل واریانس یک طرفه، و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 0/05≥p استفاده گردید . یافته ها: نتایج درون گروهی نشان داد 3 هفته تمرین زیر بیشینه رکاب زدن همراه با انسداد عروق پا در مقایسه با پیش آزمون، باعث تغییرات معنی داری در مقادیرگلبول های قرمز (RBC)، هموگلوبین (HGB)، هماتوکریت (Hct) می شود (0/05>p)؛ اما این تغییرات در گروه های بدون انسداد و کنترل معنی دار نبودند. از طرف دیگر، نتایج بین گروهی نشان داد که 3 هفته فعالیت زیربیشینه رکاب زدن همراه با انسداد عروق پا در مقایسه با سایر گروه ها، میزان HGB (p=0/02)، RBC (p=0/002) و Hct (p=0/03) را به طور معنی داری افزایش می دهد. نتیجه گیری: محدودیت جریان خون موضعی هنگام فعالیت زیر بیشینه رکاب زدن اثر مثبتی بر میزان HGB، RBC و Hct خون دارد؛ از این رومی توان انتظار داشت تمرین انسدادی تا حدی بتواند اثر تمرین در شرایط هایپوکسی را ایجاد نماید.