مطالب مرتبط با کلیدواژه

عامل رشد شبه انسولین-1


۱.

تأثیر یک جلسه تمرین روی نوارگردان با محدودیت جریان خون بر سطوح سرمی هورمون های رشد، عامل رشد شبه انسولین-1 و کورتیزول در دانشجویان دختر غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کورتیزول هورمون رشد محدودیت جریان خون عامل رشد شبه انسولین-1

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی مدیریت ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۹۴۲ تعداد دانلود : ۱۱۴۴
تمرین ورزشی با محدودیت جریان خون، تمرینی مفید و مؤثر برای ارتقای سطح عملکرد ورزشکاران است. هدف این تحقیق، بررسی اثر یک جلسه تمرین روی نوارگردانبا محدودیت جریان خون بر سطح سرمی هورمون های رشد، عامل رشد شبه انسولین-1 و کورتیزول در دانشجویان دختر غیرفعال بود.سی دانشجو ی دختر سالم با دامنه سنی 19 تا 24 سال که داوطلب شرکت در مطالعه بودند، به عنوان نمونه آماری انتخاب و به طور تصادفی درسه گروه قرار گرفتند: 1. تمرین روی نوارگردانبا محدودیت جریان خون (با شدت دو مایل بر ساعت، پنج مرحله دودقیقه ای با یک دقیقه استراحت بین هر مرحله)؛ 2. تمرین روی نوارگردانبدون محدودیت جریان خون (با همان حجم ورزش)؛ 3. کنترل (با محدودیت جریان خون و بدون ورزش). سطح سرمی هورمون ها در شرایط ناشتایی قبل و بلافاصله بعد از ورزش اندازه گیری شد. در پایان مطالعه، برای مقایسه تفاوت میانگین متغیرها در بین گروه ها از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی و برای مقایسه تفاوت ها قبل و بعد از ورزش از آزمون t همبسته استفاده شد. سطحمعنا داری آماری 05/0P<تعیین شد. بر اساس تحلیل داده ها یک جلسه تمرین روی نوارگردانبا محدودیت جریان خون، باعث افزایش معنا دار سطح سرمی هورمون رشد، عامل رشد شبه انسولین-1 و کورتیزول در مقایسه با مقادیر پیش از ورزش شد (05/0P<). نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نیز بین میانگین سطح سرمی هورمون رشد، عامل رشد شبه انسولین-1 و کورتیزولِ سه گروه، پس از یک جلسه ورزش، تفاوت معناداری نشان داد (05/0P<). به طور کلی می توان نتیجه گرفت که یک جلسه تمرین روی نوارگردان همراه با محدودیت جریان خون می تواند باعث افزایش بیشتر هورمون های کاتابولیک آنابولیک در دختران جوان غیرفعال شود، از این رو به لحاظ کاربردی به نظر می رسد محدودشدن جریان خون در تمرینِ راه رفتن روی نوارگردان، خود عامل مهمی در ایجاد پاسخ های حاد هورمونی است و محدودیت اجرایی کمتری در مقایسه با تمرینات قدرتی با شدت بالا دارد و در عین حال، اهدافی را که از تمرینات با شدت بالا انتظار می رود، برآورده می کند و برای طیف وسیع تری از مردم، از جمله افراد غیرفعال، ضعیف، بیمار و مسن قابل اجراست.
۲.

تاثیر مکمل HMB-FA بر پاسخ های هورمونی و ریکاوری کشتی گیران نخبه حین پروتکل شبیه سازی شده کشتی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۱۵۲
زمینه و هدف : به نظر می رسد استفاده از مکمل های تغذیه ای می تواند ترشح هورمون های آنابولیک را در فرآیند تمرین-ریکاوری متاثر سازد. هدف از تحقیق حاضر، تعیین تأثیر مکمل بتا هیدروکسی بتا متیل بوتیرات به شکل اسید آزاد (HMB-FA) بر پاسخ های هورمونی و ریکاوری حین پروتکل شبیه سازی شده کشتی در کشتی گیران به مدت یک شب و یک روز بوده است. روش تحقیق : تعداد 20 کشتی گیر مرد انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه مکمل - تمرین (10 نفر) و دارونما - تمرین (10 نفر) قرار گرفتند. هر یک از گروه ها، مکمل یا دارونما را به میزان 3 گرم/روز دریافت کردند. شرکت کنندگان یک پروتکل اختصاصی شبیه سازی شده کشتی را  پنج بار و هر بار مشتمل بر چهار بخش تکرار کردند. نمونه های خونی جهت اندازه گیری مقادیر سرمی عامل رشد شبه انسولین-۱ (IGF-1)، کورتیزول (Cort) و نسبت IGF-1/Cort قبل از مصرف مکمل، بعد از مصرف مکمل، بلافاصله بعد از تکرار اول پروتکل اختصاصی کشتی، بلافاصله بعد از تکرار سوم پروتکل اختصاصی کشتی و بلافاصله بعد از تکرار پنجم پروتکل اختصاصی کشتی؛ اخذ گردید. وضعیت ریکاوری درک شده (PRS) بلافاصله قبل از تکرارهای اول، دوم، سوم، چهارم و پنجم پروتکل اختصاصی کشتی، ارزیابی شد. نتایج با استفاده از آزمون های تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در سطح معنی داری 0/05>p استخراج گردید. یافته ها : مقادیر سرمی IGF-1 بعد از مصرف مکمل (0/001=p) و بعد اولین (0/004=p)، سومین (0/004=p) و پنجمین (0/01=p) پروتکل اختصاصی کشتی در گروه HMB-FA نسبت به گروه دارونما، بیشتر افزایش یافت. همچنین مقادیر سرمی IGF-1/Cort بعد از مصرف مکمل (0/001=p) و بعد اولین (0/001=p)، سومین (0/003=p) و پنجمین (0/001=p) پروتکل اختصاصی کشتی در گروه HMB-FA نسبت به گروه دارونما، بیشتر افزایش یافت؛ اما مقادیر Cort در گروه داورنما نسبت به گروه HMB-FA بعد از مصرف مکمل (0/006=p) و بعد اولین (0/002=p)، سومین (0/008=p) و پنجمین (0/002=p) پروتکل اختصاصی کشتی افزایش بیشتری پیدا کرد. از طرف دیگر، PRS در گروه دارونما نسبت به گروه HMB-FA  قبل از اولین، دومین، سومین، چهارمین و پنچمین پروتکل اختصاصی کشتی کاهش بیشتری نشان داد (0/05>p). نتیجه گیری : به نظر می رسد مکمل گیری HMB-FA پاسخ های هورمونی کشتی گیران را حین اجرای یک پروتکل شبیه سازی شده کشتی بهبود می بخشد. 
۳.

اثر تمرین مقاومتی همراه با تحریک الکتریکی عضله بر سطوح سرمی PGC-1α، IGF-1 و مایوستاتین پس از جراحی رباط صلیبی قدامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مایوستاتین گیرنده فعال کننده تکثیر پروکسی زوم گاما هم فعال ساز-1 آلفا عامل رشد شبه انسولین-1 تمرین ورزشی تحریک الکتریکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۳۴
زمینه و هدف : مطالعات محدودی اثر تحریک الکتریکی عضله (EMS) بر عوامل رشدی در دوره بازتوانی ورزشکاران بعد از عمل جراحی رباط صلیبی قدامی (ACL) را مورد بررسی قرار داده اند. هدف از تحقیق حاضر، مقایسه اثر تمرین مقاومتی همراه با EMS و تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی گیرنده فعال کننده تکثیر پروکسی زوم گاما هم فعال ساز-1 آلفا (PGC-1α)، عامل رشد شبه انسولین-1 (IGF-1) و مایوستاتین در ورزشکاران مرد پس از جراحی ACL بود. روش تحقیق : تعداد 20 داوطلب مرد با میانگین سنی 12/1±01/26 سال، قد 59/9±10/177 سانتی متر، و وزن 65/6±16/71 کیلو گرم به طور تصادفی به دو گروه 10 نفری شامل گروه تمرین مقاومتی همراه با EMS و تمرین مقاومتی تقسیم شدند. آزمودنی های هر دو گروه برنامه تمرین مقاومتی را به مدت 12 هفته در سه نوبت با شدت 70-30 درصد 10 تکرار بیشینه انجام دادند. آزمودنی های گروه تمرین مقاومتی یه همراه با EMS، حرکات ورزشی را همراه با تحریک الکتریکی با فرکانس 70-35 هرتز به اجرا درآوردند. نمونه های خونی قبل و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی از همه آزمودنی ها اخذ گردید. برای اندازه گیری سطوح PGC-1α، IGF-1 و مایوستاتین سرمی از روش الایزا استفاده شد. مقایسه بین گروهی با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معنی داری 0/05>p انجام شد. یافته ها : در مقایسه با تمرین مقامتی تنها، تمرین مقاومتی همراه با EMS، موجب افزایش معنی دار غلظت سرمی IGF-1 و کاهش معنی دار سطوح سرمی مایوستاتین، بدون تغییر معنی دار در PGC-1α سرمی شرکت کنندگان شد. نتیجه گیری : تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته دال بر آن است که تمرین مقاومتی همراه با EMS در مقایسه با تمرین مقاومتی تنها، منجر به بهبود عوامل حجم دهنده و تقویت کننده عضلات چهار سر ران و همسترینگ ورزشکاران بعد از جراحی ACL می شود و از این روش می توان در دروه بازتوانی ACL استفاده کرد.