مطالب مرتبط با کلیدواژه

محدودیت جریان خون


۲۱.

تأثیر تمرینات مقاومتی با و بدون انسداد عروقی بر سطوح سرمی برخی هورمون های آنابولیکی و کاتابولیکی در دختران فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۶۰
زمینه و هدف : اثر تمرینات انسدادی در فواصل زمانی مختلف بر عوامل رشد عضلانی در دختران به عنوان موضوعی جدید، مطرح می باشد.  از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر تمرینات مقاومتی با و بدون انسداد عروقی، بر سطوح سرمی برخی هورمون های آنابولیکی و کاتابولیکی در دختران فعال به اجرا درآمد. روش تحقیق : بدین منظور 36 دانشجوی دختر تربیت بدنی با میانگین شاخص توده بدنی 79/2 ± 32/23 کیلوگرم بر متر مربع به سه گروه (هر گروه 12 نفر) شامل گروه تمرین مقاومتی بدون انسداد عروق، تمرین مقاومتی با انسداد عروق،  و کنترل تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت 6 هفته و هر هفته 3 جلسه و هر جلسه به مدت 30 دقیقه تمرینات مقاومتی را اجرا کردند و انسداد عروقی به صورت بستن تورنیکت به دور ناحیه پروگزیمال بازو با فشار 100 میلی لیتر جیوه اعمال گردید. نمونه های خونی قبل از شروع تمرین و 24 ساعت بعد، پس از جلسه ششم و جلسه هجدهم پروتکل تمرینی؛ در حالت ناشتا جمع آوری شد. سطوح هورمون های رشد شبه انسولینی-1، رشد، کورتیزول، تستوسترون و انسولین سرمی به روش الایزا اندازه گیری شدند. برای استخراج نتایج از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح 05/0>p بهره برداری شد. یافته ها : نتایج نشان داد که پس از 6 هفته مداخله، تمرین مقاومتی با و بدون انسداد عروقی، موجب کاهش معنی دار هر دو شاخص کورتیزول (10/0=p) و انسولین (10/0=p) شد؛ در حالی که هورمون تستوسترون (95/p=0) و هورمون رشد شبه انسولینی-1 (28/0=p) تغییر معنی داری نکردند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تمرینات مقاومتی انسدادی با شدت کم، می تواند تغییراتی مشابه با تمرینات مقاومتی بدون انسداد با شدت زیاد؛ در هورمون های انسولین و کورتیزول ایجاد نماید.
۲۲.

تأثیر چهار هفته تمرین با و بدون محدودیت جریان خون بر ویژگی های روانشناختی و اضطراب بدمینتون بازان ماهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محدودیت جریان خون ویژگی های روانشناختی اضطراب بدمینتون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۲۷
این پژوهش به مقایسه تأثیر چهار هفته تمرینات تخصصی بدمینتون به همراه انسداد جریان خون بر ویژگی های روانشناختی و اضطراب در بدمینتون بازان ماهر می پردازد. در این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون، بدمینتون بازان نخبه پسر و دختر استان آذربایجان شرقی انتخاب و به صورت کاملاً تصادفی در دو گروه تمرین با محدودیت جریان خون و تمرین بدون محدویت جریان خون قرار گرفته و برنامه تمرینی سه جلسه در هفته (چهار هفته، هر جلسه 60 دقیقه) را انجام دادند. در پیش آزمون پرسشنامه های آمادگی روانی و اضطراب اجتماعی واتسون و فرند مورد برسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اجرای تمرینات بدمینتون با و بدون محدودیت کالریایی باعث ایجاد تفاوت در نمره کل آمادگی روانی آزمودنی ها شد اما در میزان اضطراب هیچ تفاوتی مشاهده نشد. شیوه تمرینی انسداد جریان خون می تواند مسیر نوینی در تمرینات ورزشی بوجود آورده و باعث ایجاد تغییرات در سطح آمادگی روانی ورزشکاران حرفه ای می شود.
۲۳.

تاثیر تمرین مقاومتی روی سطح ناپایدار همراه با محدودیت جریان خون بر الگوهای زمانی و تعداد سینرژی عضلانی سالمندان با سابقه افتادن در حین راه رفتن: مطالعه مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راه رفتن سینرژی عضلانی شاخص های زمانی محدودیت جریان خون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۰۳
مقدمه و هدف: با افزایش سن، سازگاری های عصبی - عضلانی کاهش و میزان سقوط افراد افزایش می یابد. تجزیه و تحلیل الگوهای زمانی سینرژی عضلات می تواند چارچوب مفیدی را برای توصیف و تفسیر سازگاری سیستم عصبی - عضلانی فراهم آورد. لذا هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرین مقاومتی ناپایدار همراه با محدودیت جریان خون بر الگوهای زمانی و تعداد سینرژی عضلانی سالمندان با سابقه افتادن درحین راه رفتن بود.مواد و روش ها: 27 مرد سالمند (1.5±62 سال) با سابقه افتادن به صورت تصادفی در سه گروه تمرین مقاومتی ناپایدار بدون محدودیت جریان خون، تمرین مقاومتی ناپایدار با محدودیت جریان خون و کنترل قرار گرفتند. برنامه تمرینی شامل 4 هفته و هر هفته سه جلسه تمرین اسکات با وزن بدن روی سطح ناپایدار بود. قبل و بعد از مداخله، سیگنال های الکترومیوگرافی از هشت عضله اندام تحتانی در حین راه رفتن برای استخراج تعداد سینرژی، میزان به کارگیری عضلات، مدت زمان به کارگیری عضلات و ثبات و پایداری فرمان های عصبی ثبت گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون کروسکال-والیس، آزمون جفت شده ویلکاکسون و تحلیل کوواریانس با آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد (0.05>P < span lang="FA">).یافته ها: نتایج نشان داد که اگرچه در تعداد سینرژی عضلانی بین گروه کنترل با گروه تمرین مقاومتی روی سطح ناپایدار با محدودیت جریان خون (0.002=P < span lang="FA">) و بدون محدودیت جریان خون (0.013=P < span lang="FA">) تفاوت معنادار آماری وجود دارد؛ ولیکن بین دو گروه تمرینی تفاوت معنی دار آماری مشاهده نشد (0.23=P < span lang="FA">). هم چنین میزان به کارگیری عضلات و مدت زمان به کارگیری عضلات در هر دو گروه تمرین با محدودیت جریان خون (0.0001=P < span lang="FA">) و بدون محدودیت جریان خون (0.0001=P < span lang="FA">) کاهش یافته است. تفاوت معنی دار آماری تنها در متغیر پایداری فرمان های عصبی بین دو گروه تمرین با و بدون محدودیت جریان خون  مشاهده شد (0.005=P < span lang="FA">).بحث و نتیجه گیری: تمرینات مقاومتی ناپایدار همراه با محدودیت جریان خون تنها منجر به بهبود شاخص پایداری فرمان های عصبی حین راه رفتن نسبت به تمرینات مقاومتی ناپایدار بدون محدودیت جریان خون در افراد مسن با سابقه افتادن می گردد.
۲۴.

تاثیر دوازده هفته تمرینات ترکیبی همراه با کاتسو بر برخی فاکتورهای رشدی زنان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرینات ترکیبی زنان جوان فاکتورهای رشدی محدودیت جریان خون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۹۴
مقدمه: امروزه تمرینات ورزشی برای بهبود بسیاری از افراد جامعه مطلوب شناخته است. موضوع این پژوهش تأثیر 12 هفته تمرینات ترکیبی همراه با کاتسو بر برخی فاکتورهای رشدی زنان جوان بود.روش پژوهش: جامعه آماری این پژوهش زنان جوان غیرفعال شهر مشهد بودند. از بین آنها 45 نفر از افراد غیرفعال به صورت تصادفی به سه گروه تمرین ترکیبی+ کاتسو (15 نفر)، گروه تمرین ترکیبی + بدون کاتسو(15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. روش کار حاضر از نوع نیمه تجربی است و با طرح پیشآزمون-پسآزمون. گروه تمرین ترکیبی هفتهای سه جلسه تمرین مقاومتی و هوازی انجام دادند به این صورت است که این تمرینات در روزهای متوالی صورت گرفت. گروه تمرین ترکیبی با کاتسو، تمرین مقاومتی را با بستن کاف و شدت تمرین %20 RM1 در ابتدای تمرین و تمرین هوازی را با %45 HRmax و گروه تمرین ترکیبی بدون کاتسو، تمرین مقاومتی با %80 RM1و تمرین هوازی را با %45 HRmax و گروه تمرین ترکیبی با کاتسو و گروه تمرین ترکیبی بدون کاتسو، فقط تمرینات ترکیبی را انجام دادند. داده ها با استفاده از «تی همبسته»، «آزمون تحلیل واریانس یکطرفه» و «آزمون تعقیبی بونفرونی»؛ در سطح معناداری 0/05≥P با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 22 تحلیل شدند.یافته ها: نتایج آماری نشان داد 12 هفته تمرینات ترکیبی با کاتسو و بدون کاتسو، سبب افزایش سطوح -1IGF، فولیستاتین و کاهش مایوستاتین در زنان جوان شد (0/05=P)نتیجه گیری: بنابر نتایج این پژوهش، تمرینات ترکیبی همراه با کاتسو در افزایش فاکتورهای رشدی زنان جوان مطلوب است و در ارتقای وضعیت سلامتی آنها تأثیرگذار است
۲۵.

تاثیر هشت هفته تمرین ورزشی در وضعیت هایپوکسی و محدودیت جریان خون بر برخی شاخص های آسیب میوکارد مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محدودیت جریان خون تمرین ورزشی هایپوکسی آسیب میوکارد افراد فعال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۱۱۵
زمینه و هدف: غلظت بالای نشان گرهای آسیب میوکارد در برابر غلظت نسبتا کم در بافت غیر قلبی، ویژگی قلب را حفظ می کند. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر هشت هفته تمرین ورزشی در وضعیت هایپوکسی و محدودیت جریان خون بر برخی شاخص های آسیب میوکارد مردان فعال بود. روش تحقیق: تعداد 30 نفر از مردان فعال شهرستان اردبیل  (میانگین سن 3/46 ± 38/56 سال و شاخص توده بدنی 1/77 ± 24/45 کیلوگرم/مترمربع) انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه تمرین هوازی در وضعیت هایپوکسی (10 نفر، A-Hypo)، تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون (10 نفر، R-BFR) و کنترل (10 نفر، Con) قرار گرفتند. دو گروه تمرین در وضعیت هایپوکسی (از 25 تا 40 دقیقه) و تمرین با محدودیت جریان خون (از شدت 50 درصد تا 85 درصد یک تکرار بیشینه) به مدت هشت هفته و سه جلسه در هفته به انجام تمرینات منتخب با شرایط ویژه گروه خود پرداختند. تروپونین T درون سلولی قلب (cTnT)، تروپونین I قلبی (cTnI)، هموسیستئین (HCY) و نسبت LDL/HDL پلاسما با روش های استاندارد اندازه گیری شدند. جهت تجزیه و تحلیل نتایج از آزمون تحلیل کوواریانس، آزمون تعقیبی بونفرونی، و آزمون t زوجی در سطح 0/05>p استفاده گردید. یافته ها: پس از هشت هفته تمرین در وضعیت هایپوکسی و محدودیت جریان خون، cTnI، cTnT و HCY مردان فعال افزایش معنی دار و نسبت LDL/HDL آنان، کاهش معنی داری داشت (100/0=p).  نتیجه گیری: هر دو مداخله اعمال شده، بهبود عوامل آسیب میوکاردی (cTnI، cTnT) و HCY که در شیوع آسیب های میوکاردی نقش دارند، را در پی داشت؛ لذا می تواند اثرات سازگاری بر میوکارد قلبی داشته باشد.