مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
ساسانیان
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال هجدهم فروردین ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
127-145
هدف پژوهش حاضر بررسی و نقد کتاب جنسیت در آرای اخلاقی از قرن سوم پیش از اسلام تا قرن چهارم هجری است که گسترۀ زمانی هفت قرن در دو مقطع مهم از تاریخ ایران، یعنی باستان و قرن های نخستین دورۀ اسلامی، را در بر می گیرد. مؤلف اثر در نظر دارد تا آرا، نظریات، و مسائل حقوقی و فقهی را که در این حوزۀ زمانی دربارۀ جنسیت مؤنث در آثار و متون این دوره یافت می شود به عنوان آرای اخلاقی مشخص و تأثیرات آن را تبیین کند. ازاین رو، با تعریف موسع از آرای اخلاقی به بحث و نظر دربارۀ دو مقطع مهم از تاریخ ایران، که نقطۀ عطف آن پایان دورۀ باستان و ورود اسلام است، می پردازد. یافته های پژوهش در زمینۀ نقد و بررسی این اثر است که در عین مسئله مند بودن و طرح سئوالات متعدد مواردی نیز در نقد شکلی و ساختاری، نقد روشی، محتوایی، و ادبی آن دیده می شود که قابل تأمل و طرح است.
دبیران و سنت دبیری در دوره ساسانیان
حوزه های تخصصی:
یکی از کارهای بزرگی که اردشیر بابکان (۲۲۴–۲۴۰ م) بنیانگذار شاهنشاهی ساسانی انجام داد، این بود که با وضع قوانین و ایجاد سازمان اداری تازه ای برای کشور، دولت خود را بر شالوده های استواری بنیان نهاد. پیش از ساسانیان، جامعهٔ ایرانی به سه طبقه تقسیم می شد، امّا اردشیر طبقهٔ دیگری به آن افزود که کار آنها ادارهٔ امور اداری کشور بود. این طبقه، دبیران یا نویسندگان بودند و «کارمندان دولت» هم نامیده می شدند و در طبقهٔ سوم جامعهٔ ساسانی قرار می گرفتند. رئیس این طبقه «ایران دبیربد» یا «دبیران مهشت» نامیده می شد که دارای قدرت اداری زیادی بود و گهگاه حتی در امور سیاسی نیز دخالت می کرد. بزرگ ترین هنری که طبقهٔ دبیران را از دیگر طبقات ممتاز می کرد و آنها را در رأس کارهای دولت قرار می داد، آگاهی ها و دانش و ورزیدگی آنها در نویسندگی بود چون دبیران تنها کسانی بودند که دربارهٔ امور مختلف خواندن و نوشتن می دانستند و برای آموختن نکات لازم و رسیدن به این مقام باید مراحل مختلفی را طی می کردند و در «دبیرستان»، درس هایی ویژه می آموختند تا در نظام گسترده و منسجم اداری آن روزگار، در کنار سایر صاحب منصبان به شاهنشاهی ساسانی و سرزمین خود خدمت کنند. در این جستار، کوشش خواهد شد با استفاده از منابع تاریخی و پژوهش های تازه، به بررسی طبقات گوناگون دبیران و وظایف و مسئولیت های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی که هر یک از آنها در سازمان اداری دورهٔ ساسانیان بر عهده داشته اند، پرداخته شود.
از ساسان خدای تا نیای اردشیر
حوزه های تخصصی:
نام ساسان سردودمان سلسلهی ساسانیان برای نخستین بار در کتیبهی شاپور یکم بر بنایی در نقش رستم با عنوانی که هیچ نسبت مستقیمی را با بابک و اردشیر، بنیاگذاران این پادشاهی تأیید نمی کند به میان آمده است. به غیر از این در هیچ کتیبه ای به صورت ذکر شجره نسب نام او به عنوان سرسلسلهی این دودمان به میان نیامده است و هر چه از این نام بر کتیبه ها و اسناد مکتوب پهلویک و پارسیک هست به ایزدی زرتشتی و صاحب منصبان ساسانی اشاره دارد. در کتیبهی پایکولی نرسی هم تنها به «تخمهی ساسانیان» اشاره شده است. در منابع هم عصر ساسانی هم اشارات روشنی از نسبت ساسان با بابک و اردشیر بدست نمی آید. موسی خورنی و آگاثیاس که از جملهی این منابع اند به واقع مشابه همان اشارتی را دارند که منابع ایرانی چون کارنامهی اردشیر بابکان، بندهش و شاهنامهی فردوسی با اندکی تغییر نسبت به دیگری ثبت کرده اند. این نسبت در منابع ایرانی نامبرده به ترتیب به شکل های اردشیر پسر بابک و نوهی دختری ساسان، اردشیر پسر ساسان و نوه ی دختری بابک و غیره که در مقالهی حاضر به طور مشروح بررسی شده اند به میان آمده است. منابع اسلامی چون طبری، مسعودی و غیره نیز گزارشات متفاوتی داشته و اردشیر را پسر بابک و نوه ساسان شمرده اند، که جملگی اشارات منابع فوق هیچ یک همسو با گفتهی خود شاپور در کتیبهی خویش که نزدیک ترین شخص به تاریخ زندگانی ساسان است نمی باشد. در این مقاله نیز همهی گزارشات منابع یاد شده و بررسی های پژوهشگران مورد بررسی و نتیجه ای جهت روشن شدن پیوند ساسان با دودمان ساسانیان ارائه داده شده است.
بررسی نام و لقب فرایین/شهربراز در شاهنامه و دیگر منابع تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بخش ساسانیان شاهنامه فردوسی از شخصیت های تاریخیِ بسیاری نام برده شده که در دیگر منابع با ریخت های گوناگون و گاه تحریف شده ثب ت شده اند یا القاب و عنوان های رسمیِ آنان به جای نامِ آن ها نشسته است. گاه میزان تفاوت بسیار بوده است و می تواند پژوهش گر را در ریشه شناسی، یافتن معنای نام و تبارشناسی آن شخصیت گم راه کند و به خطاهای بزرگ تر علمی بیانجامد. برخی نام /لقب های به کار رفته در شاهنامه یگانه است و در دیگر منابع دیده نمی شود. نام/لقب شهربراز در هیچ یک از منابع تاریخی «ف رایین» نیست و ای ن ن ام/لقب تن ها در شاهنامه ثبت شده است. این جستار ب ه ریشه شناسی و سنجش این نام/لقب ها در منابع گوناگون می پردازد و برای این کار، این شخصیت و نام، عناوین و القاب او در منابع کهن پهلوی، فارسی، عربی، سریانی، ارمنی و یونانی ردیابی، واکاوی و سنجش شده و درباره چراییِ ثبت «فرایین» از سوی فردوسی و میزان درستی یا تحریف آن و نقش فردوسی، منبع او، کاتبان و ویراستان در این تغییرات بحث شده است. «گراز» و «فرایین» در شاهنامه یک شخص هستند و هر دوی این نام ها در منبع شاهنامه وجود داشته و فردوسی هر دو را با کمی تغییر به کار برده است.
نظم کیهانی و نسبت آن با عدالت در اندیشه سیاسی ساسانیان مطالعه موردی نامه تنسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظم و عدالت از مهمترین مفاهیم اندیشه سیاسی است که ریشه در جهان بینی هر ملّت و حکومت دارد.بر همین اساس اندیشه ساسانیان و تنسر، متأثر از دین و دیدگاه ایشان به کیهان است. نظمی کیهانی، غایتمند و قائم محور که آیینه آن در زمین، سیستم رئیس محوری می شود که شاه آرمانی، سلسله مراتب اجتماعی و قانون اَزلی به نام اَشه، ارکان آن هستند و موجد نظم و عدالت. بنابراین در این مقاله سوأل این است که نظم کیهانی حاکم بر نامه تنسر چه ارتباطی با عدالت برقرار می کند؟ و فرضیه مقاله هم این است که در بررسی هستی شناسانه نامه تنسر با توجه به هرم هستی، مؤلّفه هایی چون شاه فرهمند، دین رسمی تحت نظر شاه، اندیشه طبقاتی و قانون اَزلی موجد نظم هستند و عدالتی می سازند که در آن هر کس و هر چیز بر اساس استعدادش در جای خود با وظیفه ای خاص در کمال خرسندی برای محقق شدن غایت دنیا یعنی پیروزی خیر بر شر فعالیت می کنند.روﺷﻰ ک ﻪ در این مقاله با استناد بر نامه تنسر از آن اﺳ ﺘﻔ ﺎده ﺷﺪه، روش هرمنوتیک ترکیبی متن محور– زمینه محورِ اسکینراﺳ ﺖ.با ارائه مدل بسیار کوچکی تلاش کرده ایم تا نشان دهیم که اندیشه تنسر را همزمان باید در دو سطح متن و زمینه به فهم درآورد.نشان دادیم اندیشه تنسر مانند هر متفکر دیگری در درون دوران و زمانه خودش است . اندیشه متحول کننده ای که هنجار مرسومِ قبلی که همانا تکثرگرایی و عدم تمرکز بود را به هنجار مرسومِ متمرکز، منظم و مقدس تغییر داد و عدالتی شکل گرفت بر اساس اَشه، که نتیجه چندین دهه تحقیق و فعالیت فکری او بوده و از آبشخورهای زیادی مانند دین، فلسفه، حکمت و سنّت بهره برده است که اثرش تا به امروز ماندگار است.
تعاملات و تقابلات اقوام گیل و دیلم با دولت ساسانی (224-651م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود اینکه گیلانیان و دیلمیان به عنوان یکی از مهم ترین اقوام ساکن مناطق جلگه ای و کوهستانی جنوب دریای کاسپین در آغاز حکومت ساسانیان با سرسختی حاضر به اطاعت از آنان شدند، اما در طول دوران حکومت ساسانیان، مناسباتشان با فراز و فرودهایی همراه بوده است. فرضیه مقاله پیش رو این است که ساسانیان با توجه به نیروی جنگی دیلمیان، سعی داشتند از مهارت این اقوام در جنگ های خود با رومیان و سایر مخالفان و دشمنان شان سود جویند؛ اما با وجود وابستگی نظامی به این اقوام، آنان در برنامه های خود تلاش داشتند سرزمین گیلان و دیلم به عنوان بخشی از شاهنشاهی ساسانی باقی بماند. هدف پژوهش حاضر،تجزیه و تحلیل دلایل همگرایی و واگرایی دیلمیان و گیلانیان با ساسانیان در مناسبات سیاسی و نبردهای آنان بوده است. روش پژوهش مطالعه حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای است.نگارندگان در مناسبات ساسانیان با اقوام گیل و دیلم درصدد پاسخ دادن به این پرسش اند که با توجه به اهمّیتی که دیلمیان و گیلانیان در ساختار سیاسی و نظامی عصر ساسانی داشتند، ساسانیان چه سیاستی در برابر دیلمیان و گیلانیان اتخاذ نمودند؟ نتیجه این پژوهش نشان می دهد که ساسانیان، دیلمیان را به چشم جنگجویانی می دیدند که تسلط و به کارگیری آنان در ساختار نظامی شان موجب تقویت توان نظامی و برتری آنان می شد.
شخصیت حقوقی دولت در دوران ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
131 - 169
حوزه های تخصصی:
ساختار اجتماعی سیاسی دوران ساسانی مورد پژوهش های بسیاری قرار گرفته است. بیشتر آن ها این جامعه را به عنوان نمونه ای از جوامع فئودالی یا استبدادی شرقی توصیف کرده اند؛ اما شواهد تاریخی با این دو نظریه به طور کامل همخوانی ندارند. به نظر می رسد که وجود اشرافیت قدرتمند در کنار دولت مقتدری که به دنبال تمرکز بیشتر قدرت است، این جامعه را نمونه برجسته ای از امپراتوری های بوروکراتیک موردنظر آیزن اشتادت می کند. در این صورت، می توان از برخی مفاهیم مرتبط با حقوق عمومی سخن گفت که در دو گونه پیشین امکان شکل گیری آن ها وجود ندارد. نضج هویت های ملی اولیه و در نتیجه استقلال شخصیت حقوقی دولت از شخصیت حقیقی فرمانروا که آثار قابل توجهی بر سنت های سیاسی مانند سنت جانشینی و روابط قدرت میان شاه، اشراف، مردم و بوروکراسی دارد، ازجمله این موارد هستند. به نظر می رسد در ساختار سیاسی حقوقی ساسانی، امکان برخورد با قدرت همچون دارایی شخصی فرمانروا منتفی است. درعین حال ماهیت دوگانه امپراتوری های بوروکراتیک به مثابه نظامی نه سنتی و نه مدرن و هم سنتی و هم مدرن و داشتن نگاهی پویا (در برابر نگاهی ایستا) به خوبی می تواند ناسازگاری های موجود در دولت ساسانی و شواهد تاریخی متناقض را توجیه کند.
پیشنهادی درباره ی قرائت علامت اختصاری GWDAN برروی سکه های عرب ساسانی و شناسایی محل ضرب این سکه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویرانه های به جا مانده در سر مشهد نشان دهنده شهری بزرگ مدفون شده ساسانی اسلامی است. در سال ۱۹۷۹ ویتکام ( Whitcomb) موفق به شناسایی ویرانه های شهر باستانی غندیجان در جنوب کازرون و در مسیر تاریخی شیراز به توج نایل گردید. امروز به طور قطع مشخص است که غندیجان همان سر مشهد امروزی است که در ۸۴ کیلومتری جنوب کازرون است. با توجه به آثار باقی مانده از این محوطه باستانی به نظر می رسد که این شهر در دوران ساسانی از رونق زیادی برخوردار بوده است و در اوایل دوره اسلامی یعنی قرن دوم و سوم از رونق آن کاسته و در قرن هفتم و هشتم از سکنه خالی شده است. هدف از نوشتن این مقاله ارائه قرائتی برای علامت اختصاری GWDAN منقور بر روی تعدادی از سکه های عرب ساسانی متعلق به خلیفه عمربن عبیدالله بن معمر ضرب شده، می باشد. این علامت اختصاری اگر به صورت GNDAN خوانده شود می تواند با توجه به شواهد زبانشناسی و باستانشناسی با شهر باستانی غندیجان که در ایالت پارس و درنزدیکی شهر توج واقع شده انطباق داده شود.
آسیب شناسیِ مطالعات مزدک شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش و تحقیق در موضوع نحله ها، فرقه ها و جنبش های دینی یا اجتماعی که با مسائل اعتقادی ارتباط دارند، مشکلات خاص خود را دارد. معمولا پیروان هر فرقه یا نحله درصددند آموزه ها و تعالیم خود را بر حق جلوه دهند، اما توسط دشمنان و رقبای شان باطل و منحرف معرفی می شوند. آموزه های مزدکی از جمله این آیین هاست که در زمان پادشاهی قباد ساسانی مطرح شد. آیین مزدکی در آغاز چنان مورد استقبال قرار گرفت که حتی دیانت زرتشتی و حکومت ساسانی را به چالش کشاند. در پیِ سختگیری های خسروانوشیروان نسبت به مزدکیان، از این فرقه تا پایان دوره ساسانی خبری ذکر نشده است. از قرن دوم هجری بار دیگر مزدکیان در پیوند با برخی فرقه ها، شورش ها و قیام ها با عناوین: خرم دین، زندیق، باطنی، بدعت گر و غیره در تاریخ ایران مطرح شدند. تحقیق و مطالعه درباره آیین مزدک و پیروان آن، علاوه بر مشکلات پژوهشی متداول در موضوع فِرق، به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی خاص دوره ساسانی و سده های نخست اسلامی، مشکلات منحصر به فرد خود را دارد. هدف این نوشتار تحلیل و تبیین مشکلات و آسیب هایی است که درباره مطالعات مزدک شناسی وجود دارد. نوشته حاضر به روش تاریخی با توصیف و تحلیل داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام گرفته است.
مناسبات ایران وچین در دوره ساسانی و تاثیر آن بر فرهنگ چین با استناد به منابع چینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به طور کلی مناسبات چین و ایران در دوره ساسانی را می توان به دو دوره تقسیم کرد: از ابتدا تا حکومت یزدگرد سوم و از حکومت یزدگرد و پناهندگی بازماندگانش به دربار تانگ در چین. روابط چین و ایران پیش از حکومت یزدگرد سوم ساسانی به لحاظ تأثیر آن بر فرهنگ چین از اهمیت بسیار برخوردار است، اما تاکنون پژوهش مستقلی در این زمینه در ایران صورت نگرفته و تنها در چند مقاله به سیر کلی مناسبات ایران و چین در دوره ساسانی پرداخته شده است. این امر به دلیل دسترسی اندک محققان ایرانی به متون تاریخی و داده های باستان شناختی در چین است. از این رو، در مقاله حاضر تلاش شده است تا با روش گردآوری اطلاعات از میان داده های باستان شناختی و به صورت کتابخانه ای از معتبرترین متون چینی مربوط به ساسانیان، به بررسی مناسبات این دو تمدن در دوره ساسانی و تأثیر ساسانیان بر فرهنگ چین پرداخته شود. مدعای اصلی نویسنده آن است که به دنبال روابط سیاسی- فرهنگی دربار ساسانیان با دربار سلسله های چینی، به میزان بسیار زیادی بن مایه های فرهنگ ایران ساسانی، به ویژه در زمینه پوشش، کالاهای لوکس و دیگر عرصه های هنری وارد فرهنگ چین شده و بر آن تأثیر گذاشته است.
چگونگیِ به شاهی رسیدن یزدگرد سوم (ارزیابی منابع تاریخی با تاکید بر شاهنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از منابع عربی- فارسی و منابع خارجی به آغاز پادشاهی یزدگرد پرداخته اند که در این روایات آشفتگی و ناهماهنگی نیز دیده می شود. در این پژوهش داده ها و جزئیات تاریخیِ این منابع سنجش و تحلیل شده و همچنین تفاوت ها و همانندی های آنها آشکار شده است. شاهنامه نیز یکی از منابع تاریخ ساسانیان است و فردوسی با امانتداری و دقت، روایت منبع خود را با جزئیات به نظم کشیده است. برخی ایران شناسان بر ارزش تاریخی شاهنامه پافشاری کرده، اما گروهی آن را غیرتاریخی دانسته اند. فردوسی در این بخش، به منبعِ خود شاهنامه ابومنصوری وفادار بوده و با وجود محدویت های وزن، زبانِ منظوم و نیز چارچوب روایی/داستانی، امانتدارانه و دقیق جزئیات را روایت کرده است. بسیاری از داده های منابع دیگر نیز در شاهنامه وجود دارد که برخی از آنها را فقط فردوسی گزارش کرده است. دیگر منابع، تاریخ بر تخت نشینی یزدگرد را که فردوسی ثبت کرده است، نیاورده اند. آشفتگی های داخلی و ورود تازیان به مرزها، در آغاز داستان و گفت وگوها به خوبی آشکار است. روایت موجود در خدای نامه با یک میانجی به شاهنامه راه یافته و از نگرش های غیرایرانی پیراسته است. این پژوهش می تواند برای پژوهش های این حوزه سودمند باشد و جایگاه شاهنامه را در منابع تاریخی ساسانی پژوهی معتبرتر سازد.
نقش و کارکرد نیروهای کمکی در ارتش حکومت ساسانی
حوزه های تخصصی:
توسعه طلبی حکومت ساسانی و گسترش مرزها و متصرفات خارجی و همچنین کشمکش های درون تشکیلات حکومتی بر سر قدرت و نفوذ در هرم قدرت سیاسی بین اشرافیت درباری با شاه، رویکرد گرایش به استفاده از نیروهای کمکی و پشتیبان را افزایش داد. این سیاست گزینه ای موقتی بود و براساس موقعیت زمانی و مکانی خاص صورت می گرفت. در پیش گرفتن چنین رویکردی نتایج و پیامدهای مثبت و منفی برای ساسانیان در بعد داخلی و خارجی برجای گذاشت. ادامه چنین سیاستی در دراز مدت نه تنها موجبات تنش و تقابل در دستگاه حکومتی را ایجاد نمود، بلکه مقدمات شورش و ناآرامی در جامعه را نیز فراهم کرد؛ زیرا عناصر تازه وارد به تدریج در دسته بندیهای سیاسی و نظامی بین شاهان و اشرافیت درباری و به ویژه در زمان جلوس شاهان بر اریکه سلطنت وارد عرصه سیاسی و نظامی می شدند. در این مقاله تلاش می شود؛ نقش و تاثیرگذاری نیروهای کمکی در ارتش حکومت ساسانیان و دلایل در پیش گرفتن چنین رویکردی، مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
ریزش های حکومتی و تاثیر آن بر ساختار سیاسی و نظامی حکومت ساسانی
حوزه های تخصصی:
نظام حکومتی ساسانی علارغم قدرت نظامی و ایدئولوژیک و دوام زمانی حکومت و برخورداری از ثروت و قدرت و تسلط بر بخش های شرقی و غربی حکومت فرامرزی خودش، از همان روزهای نخستین چهره آسیب پذیری داشت. این پدیده، نخست در چهره مذهبی و بعد در سیاست آن و همچنین در روابط داخلی بزرگان کشور و دستگاه سلطنتی هویدا بود. این آسیب پذیری بیانگر این حقیقت است که نظام حکومت ساسانی با وجود قدرت و استیلای سیاسی و نظامی، قادر به حل مشکلات خویش در درون مایه سیاسی ایران زمین نبود. وجود چنین تنشها و تضادهایی در سطوح بالای طبقات قدرتمدار حکومتی و دربار شاهی، دستگاه حکومتی را به کانون توطئه های درباری مبدل نمود،و منجر به ریزش بخش اعظم اشرافیت درباری، نظامیان و روحانیان و شاهزادگان از بدنه دولت و بروز مشکلات عدیده ای در فرایند تحولات آن نظام گردید و دولت را از حل بحرانهای داخی ناتوان و روند اقتدار آن را به زیر سایه چنین تقابل ها و تضادهایی کشاند و بر ساخت دولت و جامعه تاثیرات منفی جبران نشدنی گذاشت.پژوهش تلاش دارد زمینه و علل تضاد و تنش و کشمکشهای درون دستگاه حکومتی و میزان تاثیرگذاری آن بر ساختار سیاسی و نظامی دولت ساسانی را در بوته نقد و بررسی و تحلیل قرار دهد.
بررسی تحولات تاریخی خراسان در عهد ساسانی بر اساس آثار تاریخی و یافته های باستان شناسی
حوزه های تخصصی:
خراسان کهن سرزمینی است باستانی که مهد پیدایش یکی از درخشان ترین و کهن ترین تمدن های منطقه ایران بوده است. خراسان طبق نوشته های اوستا و کتیبه بیستون یکی از مهمترین ایالت ها و کوست های ایران در قبل از اسلام بوده که یکی از مقاطع حساس و مهم تاریخی آن مربوط به عصر ساسانی می باشد. سرزمین خراسان در دوره ساسانی بنابر موقعیت تاریخی، جغرافیایی و ژئوپولیتیکی کانون فرهنگی مهم و اصلی منطقه و تلاقی گاه فرهنگ های خاور و باختر به شمار می رفته است. گستردگی قلمرو، عبور جاده ابریشم، فرمانروایی برخی پادشاهان ساسانی بر خراسان، وجود چندین ضرابخانه معروف در شهرهای خراسان، مرکز مبادلات فرهنگی و اقتصادی شرق و غرب، سپر مخاطره اقوام وحشی و بیابانگرد مرزهای شمالی و شرقی ایران و ...دلایل اهمیت خراسان در این دوران می باشد. خراسان با همه این نقش آفرینی ها، سابقه تاریخی درخشان و جایگاه کلان فرهنگی هنوز تجولات عصر باستان وبالاخص دوره ساسانی آن ناشناخته و نیاز به بررسی همه جانبه دارد. لذا در این پژوهش سعی شده ضمن بررسی تحولات تاریخی، فرهنگی و اقتصادی خراسان و استفاده از متون معتبر و مشاهدات میدانی، از منظر آثار تاریخی و باستان شناسی به تاریخ خراسان پرداخته شود. آثار تاریخی عصر ساسانی خراسان و همچنین یافته های باستان شناسی این دوران، توانسته در غیاب منابع مکتوب جایگاهی مهم و اساسی در شناخت تاریخ منطقه بر عهده گیرند و نشان دهنده عظمت و رشد روزافزون شهرنشینی خراسان در دوره ساسانی و تاثیرگذاری فرهنگی، هنری، اقتصادی بر مناطق دیگر و حتی دوران اسلامی باشد.
اسطوره هفتواد
حوزه های تخصصی:
در آغاز حکومت ساسانیان در ایران، در منطقه کجاران در بم، شاهی که دست نشانده اشکانیان بود، حکومت می کرد. در منطقه ای که زیر سیطره اوبود، مردی به نام هفتواد می زیست و دارای هفت پسر (واد) بود. او از بخت یک کِرم بسیار ثروتمند شد تا اینکه اردشیر ساسانی، تصمیم به نابودی او گرفت. اردشیر با سپاه بزرگی که فراهم کرد، راهی کجاران یا کلالان (در کارنامه اردشیر بابکان) گشت و با کمک خیانت در باریان، کرم را کشته، هفتواد را نابود کرد و در آن محل آتش بهرام را نشانید از این جهت کرمان را منسوب به کرم دانسته اند. این مقاله در پی ارائه اسطوره هفتواد و دلیل انتساب آن به کرمان و بم می باشد. در پایان نیز، اثبات می نماید که نام کرمان، به کرم هفتواد مربوط نمی شود و نام این شهر، پیش از شکل گیری اسطوره هفتواد وجود داشته است.
تاثیر اعتقادات دینی بر جامعه ساسانی به روایت ماتیکان هزار دادستان با تاکید بر مبحث ستوری زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران فراز ساسانیان دین زرتشتی در مشروعیت بخشی به نظام ساسانی نقش قابل ملاحظه ای داشت. این مساله در افزایش دامنه تاثیر و بازخوردهای دینی در عرصه های مختلف خود را نشان داد. در این راستا مسایل حقوقی نیز به تبع دیگر حوزه ها تحت الشعاع قرار گرفت. در این اثنا حقوق زنان و بویژه مساله ستواری (قیمومیت) به استناد کتاب ماتیکان هزار دادستان که مهمترین متن حقوقی و قضایی بر جای مانده از این دوره است نیز تحت تاثیر قرار گرفت. جستار حاضر بر اساس روش توصیفی تحلیلی بر آن است تا تاثیر آیین زرتشتی بر مباحث حقوقی زنان بویژه مبحث ستواری و چگونگی تحول در احکام ستوری را مورد واکاوی قرار دهد و در پی پاسخ گویی به این پرسش است که آیین زرتشتی چه تاثیراتی بر مباحث حقوقی زنان به ویژه بر مبحث ستواری داشته است؟ بررسی احکام ستوری نشان می دهد که زنان در ابتدا با قابلیت زایش و در ادامه با شایستگی توانستند به مقام ستواری در خانواده و اجتماع برسند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که وضعیت حقوقی زنان ستوار در این عصر با وجود کاستی هایی، موجب بهبود شرایط اجتماعی آنان شد بطوری که زنان توانستند به بهره مندی هایی همچون تن ستواری و سالاری خویش بر خانواده برسند.
بررسی، تبیین و تحلیلِ مضامین پایانِ جهانی در متون پساساسانی (سده نخست تا چهارم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سقوط ساسانیان افزون بر پیامدهای سیاسی، دارای پیامدهای گسترده اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بود که جامعه زردشتی را در سده های نخستین اسلامی تحت تأثیر قرار داد. بازتاب بسیاری از این تغییر و تحولات، در متون پساساسانی قابل بررسی است که از منظر آسیب شناسی و به منظور حفظ انسجام و وحدت درونی، آموزه های گوناگونی را به جامعه مذکور تعلیم می دادند. بسیاری از این آموزه ها متأثر از مضامین پایانِ جهانی بود که در متون پساساسانی مورد توجه قرار داشت. با فرض این که مضامین پایانِ جهانی زردشتی با توجه به شرایط جامعه ایرانی در نخستین سده های اسلامی، دارای آموزه های گوناگون در حوزه های دینی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بوده است، این پژوهش به روش تاریخی و شیوه توصیفی-تحلیلی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای به بررسی این مضامین در متون پساساسانی می پردازد و نگرش های پایانِ جهانی دین زردشتی را در حوزه های مختلف بررسی می کند.
گونه شناسی قلعه های اشکانی و ساسانی شمال خراسان و تعیین جایگاه سیاسی و اجتماعی منطقه براساس تعاملات فرهنگی آن
حوزه های تخصصی:
خراسان، علاوه بر اهمیت جغرافیایِ سیاسی، به عنوان کانون شکل گیری حکومت اشکانیان و سپس حضور مقتدر ساسانیان همراه با توسعه و حفظ قلمرو از تهاجمات اقوام شرقی، از اهمیت زیادی در دوران تاریخی برخوردار بوده است. بررسی های باستان شناختی در بخش میانی گذرگاه کپه داغ- آلاداغ در شمال خراسان منجر به شناسایی محوطه های گوناگونی از دو دوره اشکانی و ساسانی شد. در میان تپه ها و محوطه های بررسی شده، شانزده ساختار معماری در قالب «تپه قلعه» و «قلعه» شناسایی شدند. شناخت کارکرد و نقش اجتماعی این قلعه ها در بستر تاریخی خود می تواند بر طرف کننده برخی از ابهامات تاریخی باشند؛ در نتیجه در این مقاله با طرح پرسش هایی چون: معماری قلعه سازی در دوران اشکانی و ساسانی چگونه بوده است؟ چگونه می توان براساس ویژگی های معماری و یافته های فرهنگی، گاهنگاری نسبی برای قلعه ها ارائه داد؟ قلعه ها را براساس ویژگی های جغرافیایی و معماری به چند دسته می توان گروه بندی کرد؟ فرم و شکل قلعه ها تأثیری در نقش کارکردی آن ها داشته است؟ محدوده جغرافیایی مورد مطالعه در بستر تاریخی اشکانی و ساسانی از چه جایگاه سیاسی و اجتماعی در ساختار حکومتی برخوردار بوده است؟ سعی شده به این پرسش ها پاسخ داده شود. در این پژوهش ابتدا با روش های میدانی اطلاعات گردآوری و سپس با استفاده از روش استدلال عقلانی-قیاسی به پردازش و تحلیل اطلاعات پرداخته می شود. ݣݣمهم ترین نتایج این پژوهش تشخیص ویژگی ها، تفاوت ها و شباهت های معماری قلعه ها با یکدیگر و سپس مقایسه آن ها با دیگر نمونه های مشابه در داخل و خارج از مرزهای ایران بود که منجر به شناخت بیشتر درخصوص سبک های قلعه سازی و گروه بندی آن ها در این منطقه گردید. در این پژوهش، علاوه بر شناسایی قلعه ها و شناخت ویژگی های معماری آن ها، با بهره مندی از علوم میان رشته ای چون: سنجش از راه دور، مطالعات زیست بوم و چگونگی پراکنش قلعه ها از یکدیگر، پیشنهاداتی درخصوص نقش سیاسی-اجتماعی محدوده مورد مطالعه به عنوان آخرین سرحد دسترسی به فلات مرکزی ایران ارائه می گردد.
تحلیل نسبت فرهنگ عمومی و بنیادی بوییان بر اساس نظریه سه وجهی فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو به تحلیل نسبت دو لایه فرهنگ عمومی و بنیادی در جامعه تحت حاکمیت آل بویه در سه شاخه فارس، جبال و عراق عرب بر اساس نظریه سه وجهی فرهنگ می پردازد. در این پژوهش، لایه های فرهنگ عمومی و بنیادی آل بویه به صورت یک سیستم، یعنی سیستم فرهنگ در نظر گرفته شده و تحلیل گردیده است. به منظور انتخاب چارچوب نظری برای تحلیل موضوع، از یک روش تحقیق الگویی که به تبیین چیستی و چرایی این دو لایه می پردازد استفاده شده و با ترسیم جدولی سه بعدی، به شناسایی و تعیین مصادیق خانه های جدول پرداخته شده است. مزیت روش انتخاب شده، به کارگیری مبانی تازه معرفت شناختی است که در این پژوهش با استفاده از آن، فرهنگ عمومی و بنیادی بوییان و نوع ارتباط و چگونگی تعامل آن دو، نسبت به یکدیگر تحلیل شده اند. دستاورد پژوهش گویای آن است که دو لایه فرهنگ بنیادی و عمومی بوییان، نسبت به یکدیگر خصلت زیربنایی روبنایی دارند و در تعاملی به شدت تنگاتنگ با یکدیگرند. به دیگر سخن، فرهنگ بنیادی این دوره که حکم زیر بنا را دارد، خطوط اصلی نظام اعتقادی ارزشی ایشان را ترسیم کرده و شکل عملیاتی و اجرایی شده آن در فرهنگ عمومی که در حکم روبناست انعکاس یافته است. به بیان دیگر، اگر به دقت و بر پایه شواهد به تحقیق در فرهنگ بنیادی و عمومی سده های چهارم و پنجم در عراق عرب و غرب ایران پرداخته شود، به روشنی شاهد التقاطی و تلفیقی بودن لایه فرهنگ بنیادی (اسلامی زرتشتی) و انعکاس آن در لایه عمومی به شکل تأثیرگذاری شدید فرهنگ ایران عصر ساسانی خواهیم بود. در این راستا، اطلاعات موجود با تکیه بر اسناد و منابع کتابخانه ای و مبتنی بر رویکرد تحلیلی توصیفی گردآوری شده است.
تحریف تاریخ اشکانیان در روایت ملی - حماسی و علل آن
حوزه های تخصصی:
با آنکه سلسله اشکانی، طولانی ترین دوره حکومتی در تاریخ ایران را دارند، در روایت ملی- حماسی ایرانی که در منابع اسلامی مندرج است، تاریخ این سلسله با اختصار زیادی آمده است. چنان که در بیشتر موارد، جز ذکر نام شاهان و اشاره به عدد سالهای حکومتشان، چیز دیگری درباره آنها ندارد. این اختصار تا آن حدّ است که مدت زمان حکومت اشکانیان، به نصف زمان واقعی تقلیل یافته است. این قضیه تا کنون ، فکر محققان بسیاری را به خود مشغول داشته و درباره علت این اختصارگویی نظراتی ابراز شده که فصل مشترک همه آنها، انتساب این امر به سیاست تعمدی ساسانیان است، ولی در خصوص علّت اتّخاذ این سیاست از سوی ساسانیان، تا کنون تعمق زیادی به عمل نیامده است. این مقاله در صدد است تا با روش تحقیق تاریخی و از طریق به پرسش کشیدن دادههای موجود، چگونگی و علل این قضیه را مورد بررسی قرار دهد. این مقاله نشان میدهد که بر خلاف مشهور، این تحریف نه معلول اعتقادات دینی و نه به دست موبدان، بلکه به دست اشراف دربار ساسانی و برای رفع مشکلات سیاسی – اجتماعی که دربار ساسانی و اشراف ایرانی ، به صورت همزمان به آن گرفتار بودند، انجام شده است.