مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
یزدگرد سوم
بررسی تاریخی ورود اسلام و تشیع به یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یزد شهری است دارای میراثی درخشان از فرهنگ و تمدن اسلامی. نفوذ اسلام به عنوان آخرین دین آسمانی در این منطقه به قرن اول هجری باز میگردد.
بررسی تاریخ ورود اسلام به این سرزمین به صورت نظری، به محققان و دانش پژوهان کمک میکند تا بتوانند مطالعات خود را در این زمینه بسط دهند. نیز درآمدی بر تطبیق مسئله یادشده نسبت به سایر شهرهاست. از رهگذر این مطلب میتوان پی برد که آنچه در اسلام آوردن مردم ایران نقش مؤثرتری داشته، همان سادگی تعالیم اسلام و مساواتی است که برای همه مقرر نموده است؛ مسئله ای که موجب گردید مردم این سرزمین با آغوشی باز از اسلام و تعالیم آن استقبال نمایند و با رغبت به آن بگروند. مردم ایران از همان آغاز دوستدار اهل بیت علیهم السلام بودند و آن را، چه به صورت تقیه و چه بعدها رسما، اثبات نموده اند.
این مقاله میکوشد به صورت مستدل و با تحلیل منطقی به موضوع مزبور بپردازد.
تحلیل انتقادی روایات منابع پیرامون عملکرد رستم فرخزاد در نبرد قادسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رستم فرخزاد چهره تأثیرگذار اواخر عهد ساسانی است. وی که در گزینش یزدگرد سوم به شاهنشاهی نقشی اساسی ایفا نموده بود، به مرتبة بالاترین سپهسالار ساسانیان ارتقاء یافت. رستم فرخزاد در نبرد با اعراب نقش مؤثری داشت و در نبرد قادسیه که در فاصله سال های 14 ه . ق / 636 م تا 16 ه . ق/638 م میان ایرانیان و مسلمانان رخ داد، شخصاً رهبری سپاه را بر عهده داشت. مورخان مسلمان طرحی از رستم فرخزاد به تصویر کشیده اند که وی موافق مسلمانان و در هراس از جنگ با اعراب بوده است. حتی در برخی از روایات از تمایل وی به دین اسلام سخن به میان آمده است و این که به سبب ترس از مخالفت سایر بزرگان این مسئلة را ابراز نداشته است که مسئلة اصلی تحقیق حاضر، تحلیل انتقادی این روایات می باشد. اهمیت تحقیق بدان سبب است که بررسی انتقادی روایات مورخان مسلمان در مورد شخصیت، عملکرد و سیاست رستم فرخزاد در مذاکره با اعراب تا به حال صورت نگرفته است؛ لذا در این مقاله به بررسی و پژوهش این مهم پرداختیم. یافته-های پژوهش نشان می دهد که روایت های مورخان مسلمان در مورد عدم تمایل رستم فرخزاد به جنگ با اعراب ناصحیح بوده و وی تنها در پی شیوه های متفاوت برای دفع اعراب بوده است. پژوهش حاضر بر آن است تا با روشی توصیفی- تحلیلی بر پایة روایات مورخان مسلمان، ضمن تبیین عملکرد رستم فرخزاد، به بررسی انتقادی روایات پیرامون عملکرد وی در نبرد قادسیه بپردازد.
نبرد نهاوند واپسین مقاومت حکومت ساسانی در برابر تازیان مسلمان
حوزه های تخصصی:
نبرد نهاوند آخرین حلقه ی زنجیره ی جنگ های ایران و تازیان مسلمان بوده که در روز 5 ربیع الاول سال 21 هجری برابر با 25 بهمن 20 خورشیدی (637 م) اتّفاق افتاده و به پیروزی اعراب منجر گردیده است. این جنگ چنان کوبنده و قاطعانه صورت گرفت که بر اثر آن کشوری به نام ایران با تمدّن اسلامی ایرانی خلق شد و دیگر هیچ وقت نظام ساسانی و کشوری پارسی به صحنه پا نگذاشت. در این پژوهش سعی شده دلایل و عوامل حاصل شدن این امر تشریح شود. اوّلین دلیل جنگ نهاوند، پیروزی تازیان مسلمان در جنگ های قبلی؛ قادسیه و جلولاء بوده که با شکست ایرانیان همراه بود و اعراب، خزائن و اموال زیادی را از شهرهای ایران غارت نمودند. دوّمین دلیل و پیشینیه ی جنگ نهاوند، عزل و برکناری سعد بن ابی وقاص از فرمانداری کوفه توسّط عمر، به دلیل قصر نشینی او بوده است که به خاطرآن مردم شکایات و نامه های زیادی را علیه سعد به عمر نوشتند. با توجّه به این دلایل، یزدگرد آخرین پادشاه ساسانی، سپاه بزرگی را در نهاوند به فرماندهی مردان شاه گردآوری کرد و دور شهر را خندق کندند. تازیان مسلمان هم نیرویی فراهم نمودند و به سمت نهاوند حرکت کردند. در نزدیکی نهاوند در ناحیه ای کوهستانی دو سپاه با هم جنگیدند که در نهایت جنگ به نفع اعراب به پایان رسید. بعد از این ایرانیان دیگر نتوانستند جنگ بزرگی با اعراب داشته باشند و تمامی دروازه های ایران به روی اعراب گشوده شد، به همین علّت اعراب این جنگ را «فتح الفتوح» نامیدند. ما در این پژوهش در پی پاسخ این پرسش هستیم که چرا ایرانیان در جنگ نهاوند با توجّه به فرصت مناسب برای تجدید قوای نظامی، باز هم دچار شکست شدند. فرض ما این است که تعداد سپاهیان ایرانی در این جنگ خیلی بیشتر از اعراب بودند، آن ها دور تا دور قلعه و اردوگاه خود را خندقی بزرگ حفر نمودند و پشت سر محوطه ی خود را با سیم های خاردار محصور کردند.
چگونگیِ به شاهی رسیدن یزدگرد سوم (ارزیابی منابع تاریخی با تاکید بر شاهنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از منابع عربی- فارسی و منابع خارجی به آغاز پادشاهی یزدگرد پرداخته اند که در این روایات آشفتگی و ناهماهنگی نیز دیده می شود. در این پژوهش داده ها و جزئیات تاریخیِ این منابع سنجش و تحلیل شده و همچنین تفاوت ها و همانندی های آنها آشکار شده است. شاهنامه نیز یکی از منابع تاریخ ساسانیان است و فردوسی با امانتداری و دقت، روایت منبع خود را با جزئیات به نظم کشیده است. برخی ایران شناسان بر ارزش تاریخی شاهنامه پافشاری کرده، اما گروهی آن را غیرتاریخی دانسته اند. فردوسی در این بخش، به منبعِ خود شاهنامه ابومنصوری وفادار بوده و با وجود محدویت های وزن، زبانِ منظوم و نیز چارچوب روایی/داستانی، امانتدارانه و دقیق جزئیات را روایت کرده است. بسیاری از داده های منابع دیگر نیز در شاهنامه وجود دارد که برخی از آنها را فقط فردوسی گزارش کرده است. دیگر منابع، تاریخ بر تخت نشینی یزدگرد را که فردوسی ثبت کرده است، نیاورده اند. آشفتگی های داخلی و ورود تازیان به مرزها، در آغاز داستان و گفت وگوها به خوبی آشکار است. روایت موجود در خدای نامه با یک میانجی به شاهنامه راه یافته و از نگرش های غیرایرانی پیراسته است. این پژوهش می تواند برای پژوهش های این حوزه سودمند باشد و جایگاه شاهنامه را در منابع تاریخی ساسانی پژوهی معتبرتر سازد.
تبارشناسی خاندان کامکار: کارگزاران خراسان در سدۀ سوم و چهارم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰۴
28 - 9
حوزه های تخصصی:
کامکاران از خاندان های ایرانی سده های نخستین هجری و از دهقانان بنام خراسان بودند (حدود 31 309ق). نام این خاندان برگرفته و منتسب به کامکار، دهقان مروی و از فرزندان یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی (632 651م)، است. برخی از اعضای این خاندان در دستگاه حکومتی طاهریان (205 259ق)، صفاریان (247 393ق) و سامانیان (261 395ق) جایگاه و مناصبی داشته اند. در پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی به معرفی آنان و مناصب کشوری و لشگری ایشان پرداخته خواهد شد. این خاندان امارت بخش هایی از خراسان و فرماندهی لشکر امرای خراسان را بر عهده داشتند. معروف ترین شخصیت این خاندان، احمد بن سهل بن هاشم (د.307ق) بود. پدر و برادران او نیز دبیر و منجم بودند. این خاندان علاوه بر نقش سیاسی نظامی، با حمایت از ادبا و دانشمندان در ماندگاری علم و فرهنگ ایران نیز مؤثر بودند.