مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
خودکشی
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴
104-117
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: امروزه در برخی از مراکز درمانی به جای حفظ سلامتی و حیات افراد به بهانه ی ترحم، به بیماران صعب العلاج پیشنهاد تسریع مرگ انتخابی داده می شود. پیشینه ی اتانازی به روم باستان بازمی گردد و در سال های اخیر از جمله مباحث جنجالی است که در محافل علمی از جهات مختلف از جمله از منظر حقوقی و فقهی درباره ی آن بحث می شود. در این مقاله با انگیزه ی تبیین حکم فقهی اتانازی ضمن طرح برخی از مباحث مقدماتی تلاش شده است بر خلاف تقسیمات رایج در محافل علمی، تقسیمی نو بر اساس ملاک و معیاری مؤثر در احکام فقهی معرفی شود. روش کار: این پژوهش کتابخانه یی از نوع توصیفی - تحلیلی است که برای انجام آن مقاله های بین سال های 75-76 مطالعه و بررسی شد. روش کار بدین صورت بود که جستجو بر اساس کلیدواژه های اتانازی، قتل نفس، قصاص، خودکشی، حفظ نفس، حکم تکلیفی و وضعی صورت گرفت و در ادامه از قرآن کریم و همچنین کتاب هایی با مضامین فقهی - استدلالی مثل فقه و حقوق تحفظی آیت الله سیستانی، وسائل الشیعه و مستدرک بهره گرفته شد. یافته های به دست آمده پس از تجزیه و تحلیل در کلاس های حوزوی طی 10 جلسه تدریس؛ و مطالب آن به بحث گذاشته شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها : مجموع اقسام هشت گانه ی اتانازی و زیرشاخه های آن تحت عنوان سه کبرای کلی قرار می گیرد: الف) سه مورد مصداق قتل عمد است و افزون بر حکم تکلیفی حرمت، حکم وضعی قصاص نیز بر آن مترتب می شود؛ ب) یک مورد مصداق کبرای کلی خودکشی است که فقط محکوم به حرمت تکلیفی است و ج) چهار مورد مصداق کبرای کلی وجوب حفظ نفس است که ترک آن محکوم به حرمت تکلیفی است و به جهت عدم قتل نفس حکم وضعی بر آن مترتب نمی شود. نتیجه گیری: تمام اقسام هشت گانه ی اتانازی حرام است و توصیه می شود به جای آن تلاش به احیاگری شود و پژوهش های لازم برای یافتن درمان بیماری های صعب العلاج صورت گیرد.
بررسی تطبیقی مبانی قانونی، فقهی و اخلاقی اتانازی در حقوق ایران و سوئیس
منبع:
پژوهش ملل اسفند ۱۴۰۰ شماره ۷۳
110-127
مقاله حاضر درصدد بررسی تطبیقی مبانی قانونی و فقهی و اخلاقی اتانازی در حقوق ایران و سوئیس است. از این منظر پس از بسط فضای مفهومی موضوع و بیان جنبه مسئله مند بودن آن، به بررسی اهمیت مبانی قانونی و فقهی و اخلاقی اتانازی خواهد پرداخت. مطابق با مستندات موضوعی ارائه شده در این مقاله، روش تحقیق، تطبیقی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای می باشد. در ادامه این سوال مطرح است که چه تفاوت هایی از حیث مبانی قانونی، فقهی و اخلاقی درخصوص اتانازی در حقوق ایران و سوئیس دیده می شود؟ یافته های این مطالعه، حاکی از آن است که: در کشور ایران برخلاف سوئیس، انجام اتانازی از لحاظ اخلاقی نادرست تلقی شده که با نظم عمومی، اخلاق حسنه و دین اسلام در تضاد است و انجام آن قتل عمد محسوب می شود و مجازات شخصی که دست به این اقدام بزند براساس روح سایر مواد در قانون مجازات، مجازات خواهد شد. درنهایت یافته ها نشان می دهد که نبود مواد قانونی مستقلی همانند کشور سوئیس در رابطه با اتانازی در قانون ایران خالی از ایراد نیست، لذا در این راستا پیشنهاد می شود تا قانونگذار ایران در رابطه با اتانازی اقدام به قانونگذاری نماید و مبحث مستقلی را به آن اختصاص دهد، که در صورت انجام آن می توان شاهد کاهش بسیاری از سردرگرمی های قانونی مربوط به این مسئله بود.
بازنگری در ادلّه فقهیِ وجوب تقدّم جان خود بر جان دیگری و کارکرد تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
93 - 120
حوزه های تخصصی:
حفظ جانِ خود و دیگران، از مهمّ ترین واجبات شرعی و بایسته های اخلاقی به شمار می آید؛ در عین حال، گاه حفظ جان دیگران منوط به اقدامات منجرّ به مرگ خویشتن خواهد بود. روایی یا ناروایی چنین اقداماتی، مورد اتّفاق فقیهان نیست و تحت عناوین «ایثار» یا «خودکشی» مورد ستایش یا نکوهش قرار گرفته اند. عمده استدلال ها در این مورد، معطوف به نسبت میان دو آیه از قرآن کریم است. ادلّه عقلی و نقلی دیگر نیز مورد استفاده قرار گرفته اند. در این نوشتار، ضمن نقد استدلال های باورمندان به حرمتِ اقدامات فداکارانه، مبانی نظر دیگر مورد تقویت قرار گرفته است؛ همچنین اصلِ وجود اختلافات دامنه دار در این مسأله، مبنایی برای قائل شدن به روایی آن به دست داده است. تبیین درست مسأله یاد شده، افزون بر ردّ شائبه های پیرامون مشروعیّت اقدامات فداکارانه، الگویی تربیتی و مبتنی بر زیست اخلاق مدار را فراروی جامعه می نهد.
بررسی مشروعیت انجماد بیماران صعب العلاج
حوزه های تخصصی:
میل به جاودانگی در سرشت آدمی است؛ از این رو انسان تمام تلاش خود را جهت زیستن ابدی بکار می گیرد. از جمله فرضیه های علمی مربوط به اطاله عمر، سرمازیستی بیماران صعب العلاج است. در این روش دانشمندان با منجمد نمودن بدن بیمار، وی را به خوابی عمیق فرو می برند به این امید که پس از کشف طرق درمان قطعی وی در آینده، او را دوباره به زندگی بازگردانند. این عمل به عنوان پدیده ای نوظهور مباحث گوناگونی را از منظر اخلاقی، حقوقی و فقهی برانگیخته است. برخی از فقها با این استدلال که اجرای کرایونیک به معنای پایان دادن به حیات بیمار صعب العلاج بوده و قطعیتی در احیای دوباره بیمار در آینده وجود ندارد، مبادرت به آن را از طرف بیمار مصداق وقوع در تهلکه و خودکشی و اجرای آن توسط پزشکان را مصداق دیگرکشی دانسته اند. برخی از فقها نیز با فرض زنده بودن بیمار سرما زیست، از آن جهت که ایجاد عمدی وضعیت مزبور مانع از انجام تکالیف شرعیه وی است، آن را حرام دانسته اند. در مقابل برخی از فقها با استناد به قاعده لزوم حفظ حیات و سلطنت انسان بر نفس، اجرای این عملیات را به شرط اطمینان از حیات بیمار و ضرورت حفظ نفس وی جائز شمرده اند. به نظر می رسد از آنجا که سرمازیستی به معنای سلب حیات از بیمار زنده نبوده بلکه گامی بلند برای حفظ حیات وی به شمار می آید و از آنجا که اجرای این روش به عنوان تنها راه استمرار حیات وی ضروری است، قول فقهای دسته اخیر مقدم می باشد.
مقایسه ی رفتارهای خودکشی گرایانه، رفتارهای خودآسیب رسان و ظرفیت شرم و احساس گناه در میان افراد با «صفات چهارگانه تاریک شخصیت» و افراد با «سه گانه آسیب پذیر شخصیت»؛ یک مطالعه مقطعی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رفتارهای خودآسیب رسان و خودکشی گرایانه و ظرفیت شرم و احساس گناه از جمله موضوعاتی هستند که از دیرباز مورد توجه روانشناسان بالینی بوده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی رفتارهای خودکشی گرایانه، رفتارهای خودآسیب رسان و ظرفیت شرم و احساس گناه در میان افراد با «صفات چهارگانه تاریک شخصیت» و افراد با «سه گانه آسیب پذیر تاریک شخصیت» انجام شد. روش: این پژوهش از نوع مطالعات معادلات ساختاری است. جامعه آماری در بخش «جمعیت عمومی» شامل کلیه جوانان ۱۸ تا ۴۰ ساله شهر تهران و در بخش «بالینی» نیز شامل کلیه افراد دارای رفتارهای خودکشی گرایانه و خودآسیب رسان در همان بازه سنی بود، در بخش عمومی با استفاده از روش نمونه گیری آنلاین ۱۶۹۶ نفر و در بخش بالینی نیز به شکل حضوری از میان بیمارستان های روانپزشکی و زندان های شهر تهران ۱۸۰ نفر و مجموعاً اطلاعات ۱۸۷۶ نفر جمع آوری و در تحلیل وارد شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس چهارگانه کوتاه شخصیت (SD-۴)، مقیاس های سه گانه صفات آسیب پذیر تاریک شخصیت، مقیاس ظرفیت تجربه ی احساس گناه و شرم (GASP)، پرسشنامه خودآسیب زنی (SHI) و پرسشنامه رفتارهای خودکشی- تجدیدنظر شده (SBQ-R) بود. داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه ۲۶ و AMOS نسخه ۲۴ و با استفاده از مقایسه ضرایب مسیر و آزمون تغییر ناپذیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که به لحاظ آماری تفاوت معنادار بین صفات تاریک شخصیت و سه گانه ی آسیب پذیر تاریک شخصیت بر رفتارهای خودآسیب رسان (P<۰/۰۰۱, t=۶/۶۰۳, ∆β=۰/۱۳) و (نه خودکشی) وجود داشت و همچنین افراد با سه گانه ی آسیب پذیر تاریک شخصیت شرم بیمارگونه بیشتری (P<۰/۰۰۱, t=۷/۳۴۶, ∆β=۰/۲۱) از افراد با صفات تاریک شخصیت داشتند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که صفات سه گانه آسیب پذیر تاریک شخصیت (فاکتور دو جامعه ستیزی، خودشیفتگی آسیب پذیر و اختلال شخصیت مرزی) در مقایسه با صفات چهارگانه تاریک (سادیسم، جامعه ستیزی، ماکیاولیانیسم و خودشیفتگی) با خطر بیشتر گرایش به رفتارهای خودآسیب رسان و تجربه شرم بیمارگونه همراه است.
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری شناختی، افکار خودکشی، افسردگی و ناامیدی در سربازان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری شناختی، افکار خودکشی، افسردگی و ناامیدی در سربازان انجام شد. مواد و روش ها: در یک طرح آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل، شصت سرباز به صورت نمونه گیری در دسترس از پادگان های نظامی در خراسان رضوی در سال 1398 انتخاب و به طور تصادفی به گروه های سی نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها در گروه های آزمایش به مدت هشت جلسه هفتگی 90دقیقه ای تحت گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند و گروه کنترل این درمان را دریافت نکرد. در پیش آزمون و پس آزمون، پرسش نامه های انعطاف پذیری شناختی (CFI)، مقیاس افکار خودکشی بک (BSSI)، پرسش نامه افسردگی بک ویرایش دوم (BDI-II) و مقیاس ناامیدی بک (BHS) روی تمام آزمودنی ها اجرا شد. داده ها با استفاده از آزمون t گروه های مستقل و تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد به طور معنی داری منجر به افزایش انعطاف پذیری شناختی و مؤلفه های آن (0/001=P)، کاهش افکار خودکشی (0/001=P)، افسردگی (0/001=P) و ناامیدی (0/002=P) در مقایسه با گروه کنترل می شود. نتیجه گیری: گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد احتمالاً با افزایش انعطاف پذیری شناختی منجر به کاهش افسردگی، افکار خودکشی و ناامیدی در سربازان می شود.
رفتارهای خودآسیب رسان در دختران نوجوان: احتمال خودکشی، نقش عوامل روان شناختی و تأثیر همسالان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: نوجوانان به دلیل عدم رسش کامل شناختی ممکن است نسبت به سایر گروه های سنی در معرض مشکلات آسیب روان شناختی مانند خودکشی و خودآسیب رسانی قرار بگیرند و بررسی عوامل مرتبط با این موضوع از ضروریات مطالعات امروزی است. بنابراین این مطالعه با هدف بررسی رفتارهای خودآسیب رسانی در دختران نوجوان، احتمال خودکشی و نقش عوامل روان شناختی و همسالان صورت گرفت. روش: این مطالعه به روش توصیفی همبستگی صورت گرفت. جامعه آماری شامل نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت مشهد بود که در بازه زمانی سه ماهه اول سال 1399 در مراکز زندان مشهد، به سر می بردند. تعداد 148 نفر بر اساس فرمول کوکران انتخاب و با استفاده از سیاهه خودآسیب رسانی، مقیاس انگیزه های خودآسیب رسانی (سانسون و همکاران،1994)، مقیاس مشکلات تنظیم هیجانی (گارنفسکی و همکاران، 2001)، مقیاس خودانتقادی (گیلبرت، کلارک، همپل و میلز، 2004)، پرسشنامه قلدری/قربانی (آلوئوس، 1996) و مقیاس الگوگیری از خودجرحی همسالان (کلایتر، نیکسون (2003) ارزیابی شدند. داده های پژوهش با استفاده از روش های آماری پیرسون و رگرسیون در نرم افزار آماری SPSS نسخه 20 صورت گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که نقایص تنظیم هیجانی، خودانتقادی و الگوگیری از خودجرحی همسالان به صورت معناداری خودآسیب رسانی مستقیم را پیش بینی می کنند (0.05>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های مطالعه می توان نتیجه گرفت مشکلات در تنظیم هیجانات، خودانتقادی و همسالان در افزایش رفتارهای خودآسیب رسان نقش دارند و می بایست در پیشگیری از رفتارهای آسیب زا در نوجوانان مدنظر قرار گیرند.
بررسی و تحلیل خودکشی در متون حماسی بر اساس نظریه های قربانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
105 - 128
حوزه های تخصصی:
باور داشتند با پیش کش کردن جان خود به خدایان، خدمت می کنند و مرگشان باعث بهره مندی و رفاه جامعه می شود یا با معشوق و ولی نعمت خود در جهان پس از مرگ، پیوند می یابند و به بهشت می روند. به همین دلیل با اعتماد قلبی و اشتیاق به استقبال مرگ می رفتند. این پژوهش می کوشد به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی شیوه های خودکشی در متون حماسی (تا قرن هفتم) بپردازد. نتایجِ نشان می دهد: خودکُشی، عملی خودخواسته و یکی از مصادیق قربانی انسان است و مصادیق آن در شاهنامه و گرشاسپ نامه نسبت به سایر متون حماسی برجسته تر است. خودکشی در متون حماسی به پنج روشِ زَهر خوردن، خون ریختن (بریدن سَر و دریدن پهلو)، پایین انداختن خود از بارو (دژ)، خودسوزی، و امتناع از خوردن و آشامیدن (گرسنگی) انجام می شود و از این میان، خودکشی به شیوه خون ریختن نسبت به سایر شیوه های آن نمود بیش تری دارد و به نظر می رسد این امر، ریشه در اندیشه تأثیر خون در حاصل خیزی و باروری طبیعت دارد. در مورد بسامد و تفاوت مقاصد خودکشی در شاهنامه و گرشاسپ نامه نیز می توان گفت: موارد خودکشی در شاهنامه بسامد بیش تری نسبت به گرشاسپ نامه دارد؛ اما اهداف آن در گرشاسپ نامه نسبت به شاهنامه متنوع تر است؛ خودکشی در شاهنامه اغلب به منظور سوگواری فرزند و نزدیکان و دفع تهمت انجام می شود در حالی که این عمل در گرشاسپ نامه اغلب با هدف باروری و فراوانی طبیعت، رضایت بتان، پیش بینی حوادث آینده و جلبِ رضایت خداوند انجام می گیرد.
دین داری و خودکشی در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
120 - 146
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که تحقیق درباره تأثیر دین داری بر خودکشی در ایران بیشتر در سطح پیمایش و با حجم نمونه اندک در بین گروه های خاص بوده و کمتر در سطح استانی انجام یافته است؛ این مقاله سعی دارد تا رابطه بین میزان دین داری و خودکشی را در سطح استانی مورد واکاوی قرار دهد. روش پژوهش در این تحقیق، روش تطبیقی درون کشوری است. نتایج تحقیق نشان داد که در سال 1379 تنها رابطه معنادار، رابطه بین انجام اعمال دینی فردی و میزان خودکشی است. تحقیق نشان داد که می توانیم ادعا کنیم که دین مستقیماً بر خودکشی تأثیر ندارد؛ بلکه تأثیر آن از طریق ایجاد ارزش های اخلاقی درباره نا همنوایی های اجتماعی و دینی بر خودکشی است. تحلیل سال های 1394، 1395 و 1396 نشان داد که مهم ترین عامل تأثیرگذار از بین مؤلفه های دین داری، دین داری فردی به خصوص میزان روزه گرفتن است که تأثیر کاهنده و معنادار بر خودکشی دارد.
بررسی تجربی ارتباط تجانس مذهبی با خودکشی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
131 - 147
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از تحقیقات انجام گرفته در جامعه شناسی کلان نشان داده شده است که دین و دینداری موجب کاهش نرخ های خودکشی هم در سطح بین کشوری و هم درون کشوری می شود. با این حال، در ادبیات نظری و پژوهشی مربوط به ارتباط دین و خودکشی چندان به این نکته پرداخته نشده است که تجانس مذهبی چگونه بر نرخ های خودکشی تأثیر می گذارد. در جامعه شناسی، میراث علمی دورکیم در خودکشی پژوهی با مقایسه تأثیر سنت های مذهبی مختلف بر نرخ های خودکشی تداوم یافته است، اما یک جایگزین نویدبخش برای تکمیل و پیشرفت این حوزه مطالعاتی عبارت از بررسی تأثیرات تجانس مذهبی بر نرخ های خودکشی است. در همین راستا، برخی جامعه شناسان ادعا نمودند که تجانس مذهبی کانون مناسب تری برای مطالعات جامعه شناختی خودکشی در سطح کلان است. لذا، مطالعه حاضر در بسط میدان پژوهشی مربوط به ارتباط دین و خودکشی و با تمرکز بر جامعه ایران حول محور این پرسش کلیدی یا سوال اصلی سازمان داده شد که چه ارتباطی بین تجانس مذهبی و نرخ های خودکشی در ایران وجود دارد؟ روش تحقیق این مطالعه، «تطبیقی درون کشوری» بوده که از داده های جمعی سال 1395 (آخرین سرشماری در ایران) برای مقایسه کمّی استان های ایران استفاده نموده است. در مجموع، نتایج تحقیق نتوانست حمایت تجربی برای این مدعا فراهم آورد که تجانس مذهبی تأثیر کاهشی بر نرخ های خودکشی دارد. به عکس، یافته های تحقیق نشان داد که تجانس مذهبی ارتباط مثبت یا تأثیر افزایشی بر نرخ های خودکشی در استان های ایران داشته است. در بخش پایانی این مقاله، کوشش شد ضمن ارایه تحلیلی پسینی بر پایه یک دیدگاه نظری متأخر در جامعه شناسی دین (نظریه بازار دین) تفسیری نظری برای توجیه یک چنین یافته ناسازگار و غیرمنتظره ای ارایه شود.
اثربخشی بسته بومی مبتنی بر ادبیات کهن فارسی بخشش بر ناگویی هیجانی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
97 - 108
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی بسته بومی مبتنی بر ادبیات کهن فارسی بخشش بر ناگویی هیجانی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی پرداخته است. روش : روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان گروه سنی 16 تا 18 سال اقدام کننده به خودکشی شهر اصفهان و حجم نمونه شامل 30 نفر که بطور تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل جایگیری و به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. بسته بومی مبتنی بر ادبیات کهن فارسی بخشش(مبتنی بر اشعار فردوسی، نظامی، خیام، مولوی، سعدی و رودکی) برای نوجوانان اقدام کننده به خودکشی گروه آزمایش(در 8 جلسه) اجراء شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه 13 سوالی ایمنی هیجانی مرکز خدمات خانواده کیسی(2007) و پرسشنامه 20 سوالی ناگویی هیجانی بگبی، پارکر و تیلور (1994) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس با اندازه گیریهای مکرر استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات پس آزمون ناگویی هیجانی و ایمنی هیجانی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی گروه آزمایش و کنترل وجود داشت. نتیجه گیری : با توجه به کاهش ناگویی هیجانی و بهبود ایمنی هیجانی، برای بهبود وضعیت روانی و شخصیتی افراد اقدام کننده به خودکشی، از بسته بومی مبتنی بر ادبیات کهن فارسی بخشش استفاده کنند.
شناسایی عوامل موثر بر وقوع خودکشی در بین ساکنین استان سمنان و ارائه راهکارهاى کاهش ان با تاکید بر آموزه های دینی
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
49 - 84
حوزه های تخصصی:
خودکشی معضلی است که امروزه گریبانگیر جوامع بشری شده است و متاسفانه آمار آن به شدت رو به افزایش می باشد. اگر چه آمار خودکشی در ایران نسبت به کشورهای صنعتی پایین می باشد اما در سالهای اخیر شاهد افزایش آمار آن می باشیم که موجبات نگرانی مسئولان و شناخت عوامل آن و راهکارهای برخورد با آن را به وجود آورده است. نتایج تحقیقات نشان داده است که آموزه های دینی می تواند به عنوان راهکاری در پیشگیری از مشکلات روانی از جمله خودکشی موثر باشد. این پژوهش که در استان سمنان انجام شده است به دنبال شناسایی عوامل موثر بر وقوع خودکشی در بین ساکنین استان سمنان و ارائه راهکارهاى کاهش ان با تاکید بر آموزه های دینی می باشد و از نظر هدف کاربردی بوده و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات، توصیفی و از نوع پیمایشی - تحلیلی می باشد. جامعه مورد مطالعه خانواده کسانی است که به نوعی با پدیده خودکشی درگیر بوده اند که تعداد آن ها حدود 500 نفر می باشد و نمونه آماری 217 نفر می باشد که به طور تصادفی انتخاب شده اند. یافته های پژوهش نشان داد که عوامل فرهنگی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، عوامل خانوادگی، عوامل فردی بر وقوع خودکشی در استان سمنان تاثیر دارد. همچنین آموزه های دینی بر رابطه عوامل فرهنگی و عوامل اقتصادی و عوامل اجتماعی و عوامل خانوادگی و عوامل فردی با کاهش وقوع خودکشی در استان سمنان تاثیر معنادار دارد.
بررسی مبانی نظری خودکشی و راهکارهای پیشگیری از آن
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۱
9 - 33
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی مبانی نظری خودکشی و راهکارهای پیشگیری از آن می باشد. خودکشی مسئله ای پیچیده است،که از گذشته تا کنون در جوامع بشری اتفاق افتاده است. پدیده خودکشی در جهان به عنوان یک مشکل روز افزون، اهمیت ویژه ای را به خود اختصاص داده است. بر اساس تخمین های سازمان بهداشت جهانی Word Health Organization (WHO) نزدیک به هشتصد و پنجاه هزار مرگ ناشی از خودکشی، در سال 2000 میلادی در سرتاسر کره خاکی رخ داده است. این در حالی است که تخمین زده می شود که در سال 2020 میلادی، تقریبا یک میلیون و پانصد و سی هزار نفر، خودکشی خواهند کرد. اگرچه برای خودکشی عوامل و سطوح مختلفی وجود دارد اما از مهمترین آنها می توان به فقر، طلاق، اختلافات خانوادگی، مشکلات روانی، نداشتن اعتقادات مذهبی و .... نام برد. این پژوهش که به روش علمی ترویجی و با مطالعه تحقیقات انجام شده است به بررسی مبانی نظری خودکشی و راهکارهای پیشگیری از آن پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد کشورهایی با اعتقادات مذهبی در مقایسه با کشورهای سکولار میزان خودکشی کمتری را داشته اند. همچنین شواهد نشان می دهد با شناخت عوامل خودکشی و راهکارهای پیشگیرانه می توان از وقوع آن جلوگیری کرد.
تفاوت های جنسیتی در خودکشی و همسرکشی در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۹
101 - 152
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل خودکشی و همسرکشی در دوران قاجار بوده است. این مطالعه با روش تحلیل محتوا (کمی و کیفی) انجام گرفته است. متن مورد تحلیل، «گزارش های نظمیه از وضعیت محلات تهران در عصر ناصری» بود. در بخش تحلیل محتوای کیفی، مقوله ها و مضامین مرتبط با خودکشی و همسرکشی در گزارش های نظمیه از عصر قاجار، مورد شناسایی و طبقه بندی قرار گرفتند. در بخش تحلیل محتوای کمی نیز، به شمارش فراوانی خودکشی ها برحسب جنسیت، محل سکونت و علت خودکشی اقدام شد. یافته ها نشان داد که خودکشی در عصر قاجار، پدیده ای فراگیر است. در تمام موارد (به جز یک مورد) ابزار خودکشی بین مردان و زنان، «خوردن تریاک» بود. با این حال، تفاوت های جنسیتی متعددی در الگوهای خودکشی وجود داشت. در عصر قاجار، زنان، بیشتر از مردان «اقدام به خودکشی» می کردند ولی میزان «خودکشی های منجر به مرگ»، در مردان، بیشتر از زنان بود. از طرفی، «فقر اقتصادی»، مهمترین عاملی بود که مردان را به کام خودکشی می کشاند. نیمی از خودکشی مردان، ناشی از فقر اقتصادی بود. این در حالی است که مهمترین عاملی که زنان را به ورطه خودکشی می رساند تجربه «خشونت خانگی» بود. هیچ زنی به دلیل مسائل اقتصادی خودکشی نکرده بود. غالب زنان بعد از نزاع و درگیری با همسر خویش و احساس استیصال از تغییر وضعیت موجود، در خانه شوهر خودکشی می کردند. همچنین الگوی همسرکشی نیز از جنس «شوهرکشی» بود و نه زن کشی. برطبق گزارش های نظمیه، هیچ مردی، اقدام به همسرکشی نکرده بود. این در حالی است که موارد متعددی از گزارش شوهرکشی توسط زنان ثبت گردیده است.
حرمت خودکشی در قرآن و سنت و راهکارهای قرآنی برای پیشگیری آن
حوزه های تخصصی:
خودکشی یکی از معضلاتی است که با تاریخ بشریت عجین شده است؛ و عوامل مختلفی در حوزه های مختلف در آن تأثیرگذار است. در ایران نیز به موازات تغییرات سریع زندگی مردم و کم رنگ شدن اعتقادات مذهبی این پدیده روبه فزونی است؛ چراکه طبق تحقیقات صورت گرفته در سراسر جهان رابطه نزدیکی بین باور مذهبی و خودکشی وجود دارد؛ دلیل این مدعا آن است که خودکشی در کشورهای اسلامی در سطح بسیار پایینی قرار دارد. بر اساس دیدگاه اسلام حیات به عنوان امانتی از جانب خداوند در اختیار انسان قرار داده شده است و او مالکیت نسبی بر تن خویش دارد که نمی تواند بدون جواز از مالک مطلق آن، در آن تصرف کند و اقدام به خودکشی نماید و زمینه نابودی خود را فراهم سازد. علاوه بر این، هیچ کس هم نمی تواند کسی را حتی اگر بیماری لاعلاجی هم داشته باشد به کام مرگ فرستد. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر این است تا این مسئله را از چشم انداز مکتب اسلام مورد بازبینی قرار دهد و راهکارهایی که در آن برای بهبود زندگی که خود مانع خودکشی است را معرفی کند؛ بنابراین پژوهش حاضر که به صورت کتابخانه ای تدوین یافته نشان داد که خودکشی در قرآن و کلام معصومین علیهم السلام ازجمله گناهان کبیره محسوب می شود که درنهایت عذاب ابدی را در پی دارد و همچنین می توان با تقویت دینی و بخصوص تبیین آیات قرآنی در این مورد و ایجاد بسترهای مختلف اقتصادی، جامعه شناسی در پی کاهش این عمل مذموم برآمد.
مقایسه اختلالات روانی و تاب آوری در مقابل خودکشی در افراد با و بدون تجربه اقدام به خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۲
۱۴۰-۱۱۴
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش اختلالات روانی و تاب آوری در مقابل خودکشی در اقدام به خودکشی انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، پس رویدادی است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه جوانان پسر شهر قزوین بود و نمونه آماری با توجه به روش مطالعه پس رویدادی شامل 80 نفر از این افراد بود که به شیوه هدفمند انتخاب و در دو گروه اقدام کنندگان به خودکشی و افراد عادی قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از چک لیست نشانه های اختلالات روانی تجدید نظرشده (SCL-90-R) و پرسشنامه تاب آوری در مقابل خودکشی (عثمان و همکاران، 2004) استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد میانگین نمرات افرادی که اقدام به خودکشی داشته اند، در نمره کلی اختلالات روانی و خرد مقیاس های پرخاشگری، اضطراب، وسواس، حساسیت فردی، شکایات جسمانی، روان پریشی، تصورات پارانوئیدی، افسردگی و ترس مرضی به طور معناداری بالاتر از افراد عادی بود. همچنین میانگین نمرات افرادی که اقدام به خودکشی داشته اند، در نمره کلی تاب آوری و خرده مقیاس های محافظ درونی، ثبات هیجانی و محافظ بیرونی به طور معناداری کمتر از گروه عادی بود (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود با آموزش های روان شناختی تاب آوری در مقابل خودکشی را افزایش داده و با مداخلات مبتنی بر نظریه های رواندرمانی، می توان با کاهش اختلالات روانی که در پژوهش حاضر نقش مهمی در اقدام به خودکشی داشتند، خطر خودکشی را کاهش داد. شماره ی مقاله: ۵
مدل سازی بین طرحواره های ناسازگار اولیه و ویژگی های شخصیتی گرایش به خودکشی: میانجی گری معنای زندگی در دانش آموزان متوسطه شهرستان گچساران
زمینه و هدف: در پژوهش حاضر رابطه ی طرحواره های ناسازگار اولیه و ویژگی های شخصیتی با گرایش به خودکشی با میانجی گری معنای زندگی مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی (مدل یابی معادلات ساختاری) بود. 420 دانش آموز دوره متوسطه دوم شهرستان گچساران (215 نفر دختر و 205 نفر پسر) با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار یانگ و همکاران (1998)، ویژگی های شخصیتی نئو (مک کری و کاستا، 1985)، معنای زندگی استگر و همکاران (2006) و گرایش به خودکشی مهرابی (1389) استفاده شد. در این پژوهش الگویابی معادلات ساختاری ( SEM ) با نرم افزار AMOS ویراست 26 استفاده شد. روابط واسطه ای در الگوی پیشنهادی با استفاده از روش بوت استراپ آزموده شدند. یافته ها: یافته ها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. طرحواره های ناسازگار اولیه اثر منفی و معنی داری بر معنای زندگی داشته (11/0-= β ؛ 017/0= P ) ولی اثر آنها بر گرایش به خودکشی معنی دار نبود. همچنین یافته ها نشان دادند که ویژگی های شخصیتی روان رنجوری (23/0-= β ، 001/0 > P )، برون گرایی (19/0 = β ، 002/0 > P )، توافق پذیری (17/0 = β ، 003/0 > P )، و وجدانی بودن (48/0 = β ، 001/0 > P )، دارای قدرت پیش بینی کنندگی معنی دار معنای زندگی در بین دانش آموزان بوده اند. نتیجه گیری: نتایج مربوط به روابط غیر مستقیم نیز نشان دادند، طرحواره های ناسازگار اولیه و ویژگی های روان رنجوری، برون گرایی، توافق پذیری و وجدانی بودن از طریق معنای زندگی اثرات غیر مستقیم معنی داری بر گرایش به خودکشی داشتند، ولی مسیر غیرمستقیم ویژگی تجربه گرایی به گرایش به خودکشی از طریق معنای زندگی، معنی دار نشد.
بازسازی معنایی خودکشی زنان به روش نظریه زمینه ای (مطالعه موردی زنان خودسوخته بستری در بیمارستان سوختگی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
پدیده خودکشی افزون بر زیان های شخصی و خانوادگی، یک زیان اجتماعی نیز شمرده می شود. هدف از انجام پژوهش حاضر، بازسازی معنایی خودکشی در زنانی است که اقدام به خودکشی کرده اند. روش شناسی استفاده شده برای نیل به هدف فوق، نظریه زمینه ای است. مشارکت کنندگان 18نفر از زنان خودسوخته بستری در بیمارستان سوختگی امام موسی کاظم (ع) شهر اصفهان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. یافته های به دست آمده شامل 15 مفهوم بود. براساس این مفاهیم، 6 مقوله عمده (خشونت، ناسازگاری و تعارضات زناشویی، نبود سرمایه اقتصادی- اجتماعی، اختلاف در شبکه خویشاوندی، سوء مصرف مواد مخدر و انزوای اجتماعی)، به دست آمد. پس از ترکیب و تلفیق مقولات، «عدم توانمندی زنان» به عنوان مقوله هسته شناسایی شد. براساس یافته های به دست آمده، توانمندنبودن زنان در همه ابعاد آن، پیامدهای منفی بسیاری در حوز ه های مختلف زندگی زنان (خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و...) به همراه دارد.
ادله حرمت خودکشی وجایگاه آن درحقوق کیفری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
خودکشی یا انتحار عبارت است از قتلی که فاعل جرم (قاتل)، مفعول جرم (مقتول) نیز می باشد. به عبارت دیگر، هرگاه مجنی علیه (بزه دیده) قتل، خودش قاتل باشد عمل خودکشی تحقق می یابد. در واقع خودکشی نوعی از قتل همراه با وحدت قاتل و مقتول است. از دیدگاه اسلام خودکشی حرام بوده و حرمت آن از نظر کتاب، سنّت و اجماع ثابت گشته و برای مرتکب آن کیفر اخروی وعده داده شده است. معاونت در خودکشی نیز از دیدگاه حقوق جزای اسلام"اعانت بر اثم" تلقی گشته و مرتکب آن مستوجب تعزیری می باشد. در حقوق جزای ایران، خودکشی و شروع به آن جرم نیست و معاونت در خودکشی هم جرم نبوده و قابل کیفر نمی باشد. البته اخیراً بر طبق قانون مجازات جرایم رایانه ای، برخی از صور از معاونت در خودکشی به وسیله سیستم های رایانه ای و مخابراتی، جرم محسوب شده و قابل مجازات هستند
تحلیل موجّهات خودکشی از منظر فقه امامیه و حقوق کیفری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
در حرمت خودکشی به اقتضای حکم اولیه شرعی تردیدی نیست. این حکم مستظهر به آیات و روایات بسیاری بوده و بر آن ادعای اجماع نیز شده است. مع الوصف مواردی را می توان برشمرد که مبادرت به خودکشی نه به دلایل و انگیزه های معمول بلکه در نتیجه قرار گرفتن فرد در موقعیت های خاص صورت می پذیرد. مواردی همچون خودکشی در مقام اجرای مجازات، خودکشی ناشی از هیجان و وحشت، خودکشی به دلیل بزه دیدگی، خودکشی جهت حفظ ناموس، خودکشی های مرتبط با شکنجه و خودکشی جهت حفظ منافع عالیه را نمی توان همچون سایر انواع خودکشی ها دانست. در اینجا تحقق مفهوم خودکشی و قبول آثار آن، با تردید رو به رو است. چنانچه مبادرت به خودکشی در نتیجه زوال اراده واقعی و یا حتی حکمی قربانی بوده باشد، آثار فقهی و حقوقی خودکشی منتفی بوده و عامل زوال اراده ضامن نتیجه خواهد بود. فقها در جواز خودکشی در نتیجه اضطرار اختلاف دارند. برخی جریان اضطرار را در مادون نفس دانسته و برخی این قاعده را حاکم و وارد بر تمامی ادله حرمت و از جمله خودکشی می دانند. نگارنده به همین نظر اخیر ملتزم است. در خصوص خودکشی جهت حفظ منافع عالیه، چنانچه منفعت مزبور، حفط اسلام و حکومت اسلامی باشد، در تزاحم دو حکم حرمت (خودکشی و افشای اسرار) با رعایت قاعده تقدم اهم بر مهم، مبادرت به خودکشی جایز خواهد بود.