مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
برساخت گرایی اجتماعی
مقاله حاضر دربرگیرنده بحثی فشرده و کلی درباره معرفی برساخت گرایی اجتماعی به عنوان یک رویکرد و روش پژوهش در علوم اجتماعی و سیاسی است. انتخاب این عنوان برای واژه انگلیسی social constructionismبه دلیل تمرکز این رویکرد بر روند برساخت معنا و کنش، در بستر و بافت فرهنگی تاریخی جامعه (به عنوان متنی که کنش در آن صورت گرفته) است. تمرکز اصلی این رویکرد، بیش از توجه به پارادایم های مربوط به ساخت، ساختار و کارگزار در تحلیل وقایع اجتماعی و سیاسی (مانند آنچه مورد تأکید ساختارگرایی یا نهادگرایی است). بر برساخت های معنایی و رفتاری (و آنچه موجد معنا در فرایند تعاملات اجتماعی و سیاسی می باشد) است. به نوعی، جابه جایی تأکیدها از ساخت و ساختار به برساخت و معنا و توجه به نقش آن در فرایند شکل دهی به کنش های اجتماعی یا حتی فردی، رویکرد مورد علاقه برساخت گرایی اجتماعی است.
نقش زبان، صدا و کلیشه در بازنمایی هویت سیاسی (یک خوانش برساخت گرایانه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
هدف مقال حاضر ارائه مدلی مفهومی از فرایند برساخت هویت سیاسی از مجرای زبان و صدا، بر مبنای رویکرد پژوهشی برساخت گرایی اجتماعی است. به باور برساخت گرایان اجتماعی، هیچ واقعیتی، امکان و توان حضور مستقل از بازنمایی های زبانی را ندارد. از این رو زبان، نه تنها ابزار ما برای درک واقعیت و فهم معنا، که مجرایی برای برساخت، معنادهی و هویت بخشی به آن است. در این رویکرد، هویت، خصوصا هویت سیاسی به عنوان واقعیتی نهادی، مفهومی کاملا برساخته و دلالتی معنایی زبانی تلقی می شود که جز در بستر بازنمایی های زبانی، امکان وجود ندارد. از دید نویسنده این متن، با درک فرایندهای بازنمایی و چگونگی برساخت کلیشه ها و صداهای غالب و مغلوب در هر نظم گفتمانی سیاسی، می توان نحوه برساخت هویت سیاسی از مجرای زبان را درک کرد، چرا که هویت سیاسی فردی و اجتماعی، خود را در صداهای سیاسی اجتماعی برساخت شده و کلیشه های سیاسی (که برساخته هایی گفتمانی ایدئولوژیک هستند)، بازنمایی می کند.
تحلیل برجسته سازی مسائل اجتماعی در سازمان های مردم نهادِ فعال در حوزه آسیب های اجتماعی استان تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۴
368-325
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سازمان های مردم نهاد در جهان امروزی تبدیل به عناصر مهم و اثرگذاری شده اند. سمن های حمایتی به عنوان یکی از مهم ترین انواع تشکل های غیردولتی که تعدادشان در ایران نیز گسترش یافته است، با تمرکز بر محله های حاشیه ای، به دنبال بهبود وضعیت زندگی محرومان و گروه های آسیب پذیر جامعه هستند. مقاله حاضر با هدف شناخت مهم ترین انواع مسائل اجتماعی مرتبط با گروه های آسیب پذیر که توسط سمن های حمایتی برجسته می شود و نیز شیوه های برساخت آنها نگاشته شده است. روش: این تحقیق با استفاده از روش کیفی نظریه مبنایی و با تکنیک های مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده به بررسی وضعیت سازمان غیردولتی فعال در حوزه آسیب های اجتماعی در استان تهران در سال 1396 پرداخته است. مصاحبه ها و مشاهده ها (23 مصاحبه و 24 مشاهده) از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و با رسیدن به اشباع نظری و کسب تنوع کافی، نمونه گیری پایان یافت. یافته ها: طبق یافته های پژوهش، «کار کودکان»، «بهره کشی و سوءاستفاده از کودکان» و «حاشیه نشینی» مهم ترین آسیب های اجتماعی موردتوجه سمن ها است. همچنین «کودکان کار و خیابان»، «کودکان ساکن مناطق آسیب خیز و فقیرنشین» و «کودکان محروم از تحصیل» اصلی ترین گروه های آسیب پذیر هستند که سمن ها به دنبال حل مشکلات آنها هستند. ازجمله مهم ترین شیوه های برساخت مسائل اجتماعی در سمن های حمایتی نیز عبارت است از «ملموس سازی آسیب ها»، «رفع ابعاد خُرد آسیب»، «رفع ابعاد وخیم آسیب»، «طرح ابعاد جدید مسئله»، «ادعاسازی زبانی، نمایشی و رفتاری»، «پیوند مسائل با زندگی روزمره»، «ایجاد موج توجه به مسئله» و «نزدیکی عاطفی به گروه های آسیب پذیر». بحث: سمن ها سعی دارند برخی مسائل و آسیب های اجتماعی را مشکلاتی نامطلوب و شایع جلوه دهند؛ به نوعی که در اعتقاد عمومی قابل حل باشد و بتوان برای آن اقدامات مؤثری انجام داد. این عمل درواقع برساخت و برجسته سازی مسائل اجتماعی از سوی سمن ها است. سمن ها به عنوان گروه های فعال اجتماعی به دنبال مداخله در آسیب های اجتماعی هستند و آنچه بدان توجه می کنند، بازتابی از مسائل و معضلات اجتماعی مهم جامعه است.
سازمان های غیردولتی و برساخت مسائل محیط زیست: توقف طرح بایوجمی در تالاب انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: مقاله حاضر با هدف مطالعه نقش سازمان های غیردولتی در برساخت مسائل محیط زیست و با تمرکز به پروژه رسوب زدایی بایوجمی در تالاب انزلی، از منظری اجتماعی نوشته شده است. با آغاز مراحل آزمایشی پروژه بایوجمی، جنبش ضد بایوجمی در استان گیلان با مرکزیت شهر انزلی به راه افتاد که سازمان های غیردولتی یکی از مدعیان اصلی این جنبش بودند. ادعاسازی به عنوان بخشی از رویکرد برساخت گرایی اجتماعی، شیوه ای را که مشکلات محیط زیستی و همچنین ابزارها و شیوه های رسیدگی به آن ها از نظر اجتماعی ساخته شده و مورد مناقشه قرار می گیرند، برجسته می کند. این نوع برداشت از مشکلات محیط زیست به معنای تعریف این مسائل بدون توجه به ابعاد عینی آن ها نیست. بلکه منظور این است که باید به فرآیندهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تاریخی مربوط به پیدایش چنین مشکلاتی نیز توجه کرد. روش مطالعه: پژوهش با روش مطالعه موردی کیفی و مبتنی بر تحلیل مضمون متون حاصل از مصاحبه، مشاهده و اسناد انجام شده است. مشارکت کنندگان 26 نفر از مؤسسان و هیأت مدیره سازمان های غیردولتی محیط زیستی استان گیلان هستند و اطلاعات مورد نیاز به کمک مصاحبه عمیق از مشارکت کنندگان، مطالعه اسناد و مشاهده میدانی گردآوری شد. یافته ها: بر اساس مطالعه فعالیت های سازمان های غیردولتی در زمینه محیط زیست، بالاخص در زمینه مقاومت علیه اجرای بایوجمی، شش مضمون فراگیر شامل عملکردهای علمی، بلاغتی، آموزشی- ترویجی، رسانه ای، ارتباطات سازمانی و تاکتیک های عملی در مناقشه سیاسی، از داده های حاصل از تحقیق استخراج شد که بیانگر شیوه عمل سازمان های غیردولتی در فرآیند برساخت مسائل محیط زیستی است. نتیجه گیری: طی فرآیندی که شامل عملکرد سازمان ها در مضامین مذکور است، مسأله بایوجمی در عرصه عمومی مورد توجه قرار گرفته و تصمیم مبتنی بر خواست و ادعای سازمان های غیردولتی، برای حل آن گرفته می شود. با این وصف نتیجه کنشگری سازمان های غیردولتی در زمینه پروژه بایوجمی، در نهایت دستور توقف اجرای آن را به همراه داشت.
در دفاع از جامعه؛ واکاوی انتقادی انگاره فروپاشی اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
۷۸-۴۱
حوزههای تخصصی:
فروپاشی اجتماعی ازجمله انگاره های ناظر به مسئله همبستگی اجتماعی در ایران است که از اواخر دهه هفتاد تاکنون توسط برخی ادعاسازان وارد فضای تحلیلی جامعه ایران شده و با تشدید تنش ها و تضادهای سال های اخیر مجدداً مورد اقبال قرار گرفته است. در این نوشتار تلاش شده است مبتنی بر رویکرد برساخت گرایی اجتماعی، دعاوی طرح شده در خصوص فروپاشی اجتماعی مورد واکاوی و ارزیابی انتقادی قرار گیرد. برای دستیابی به این هدف، متن در سه بخش انتظام یافته است؛ در بخش نخست با مرور کلی ادبیات فروپاشی اجتماعی در سپهر گسترده تر جهانی، تمایزات کاربست آن در ادبیات داخلی مورد تأکید قرار می گیرد. در بخش دوم نیز زمینه های مختلف اجتماعی و سیاسی شکل گیری انگاره فروپاشی اجتماعی در درون رویکرد کلان تر زوال اندیشی و نحوه پیدایی آن در تحلیل جامعه ایران در کانون بحث قرار دارد. درنهایت از طریق مرور انتقادی دعاوی ناظر به انگاره فروپاشی اجتماعی، نحوه برساخت انگاره مزبور به بحث گذاشته می شود. نتایج نشان داد انگاره فروپاشی اجتماعی فاقد دلالت های دقیق نظری و مفهومی بوده و در فضای عمومی جامعه ایران، در قالب «ادعای مسئله»، با هدف حساس کردن نظام سیاسی برای بازبینی در سیاست های کلان و نیز نحوه حکمرانی صورت بندی شده است. بااین حال، غلبه «رویکرد آسیب شناختی به جامعه» در کنار «متهم کردن نهاد سیاست به ایجاد مسئله»، مانع از راه یابی انگاره مزبور به سیاست اجتماعی شده است. انگاره فروپاشی اجتماعی علاوه بر اینکه دستاوردهای مفهومی و سیاستی چندانی نداشته و از حیث ارائه راهکار سترون و دچار لکنت است، از طریق گسترش ادبیات «اغراق آمیز و نمایشی»، در کنار برتری دادن به «تحلیل و کردار مبتنی بر امر سیاسی»، عملاً در برابر امر اجتماعی و جامعه سامان یافته است.
حکمت متعالیه: سرشت نهادهای سیاسی و مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
مسئله نهادهای سیاسی و مدنی برای حکمت متعالیه آن است که چگونه می توان آن را تبیین کرد که با هستی شناسی آن حکمت منطبق باشد. ازاین رو هدف مقاله حاضر تبیین نهادهای مزبور براساس آموزه هستی شناختی حکمت متعالیه است. مدعای این مقاله آن است که نهادهای مورد بحث برگرفته از حقیقت وجودی «خود» است و ازاین رو پدیده ای معنادار می باشد و می توان آن را از منظر هستی شناختی تبیین کرد. در مقابل این ادعا نظریه های مکاتب ساخت گرایی اجتماعی قرار دارند که معتقد هستند که نهادهای سیاسی و مدنی پدیده هایی زبانی و برساختی هستند. برای بررسی مدعای فوق در این مقاله از روش اسنادی و تحلیل متون حکمت متعالیه استفاده شده است و نتیجه حاصل از این نوشته تبیین هستی شناختی نهاد سیاسی و مدنی و نشان دادن امتداد حکمت متعالیه در علم سیاست است. از دستاوردهای این مقاله می توان در نظریه پردازی سیاسی و فلسفه علم سیاست و فلسفه علوم اجتماعی استفاده کرد.
پارادایم برساخت گرایی اجتماعی، روش شناسی هرمنوتیک دیالکتیک، و ارزشیابی نسل چهارم: چشم انداز کاربرد در گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
213 - 234
حوزههای تخصصی:
در این مقاله پارادایم برساخت گرایی اجتماعی، روش شناسی هرمنوتیک دیالکتیک و ارزشیابی نسل چهارم توضیح داده می شود. همچنین، چشم انداز کاربرد این رویکرد انتقادی و مشارکتی در ارزشیابی پدیده گردشگری، که دارای ذی ربطان متعدد و متنوع است، بررسی خواهد شد. نوع مقاله پژوهشی مروری روایتی است که جنبه آموزشی و تلخیصی قدرتمندی دارد، به ویژه برای معرفی و تشریح مفاهیمی که پیش از این پژوهش های چندانی درباره آن ها صورت نگرفته مناسب است. در این مقاله، نخست پارادایم برساخت گرایی اجتماعی و زیربناهای فلسفی هستی شناختی، معرفت شناختی و روش شناختی آن تشریح می شود؛ سپس پرسش گری و انواع آن، ارزشیابی و انواع آن از حیث زمان و هدف، سه نسل ابتدایی ارزشیابی و ارزشیابی نسل چهارم به اجمال معرفی خواهد شد. تقسیم بندی ارزشیابی به شش نوع متمایز پیشنهاد نویسندگان این مقاله است. در ادامه، مسئولیت های ارزشیاب در این روش آورده شده است. همچنین، برای سنجش کیفیت پرسش گری برساخت گرایانه، دو نوع معیار ارائه شده و درنهایت، پس از نقد مدل ارزشیابی نسل چهارم، به چشم انداز کاربست پاردایم برساخت گرایی اجتماعی و ارزشیابی نسل چهارم در مطالعات گردشگری پرداخته می شود. رویکرد برساخت گرایانه به ارزشیابی گردشگری، نسبت به رویکردهای پیشین، دارای مزایای متعددی است و قابلیت بهبود کیفیت و اثربخشی ارزشیابی گردشگری را دارد.
برساخت اجتماعی مصرف مواد مخدر و اعتیاد در شهرستان رودبار جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲
273 - 296
در این مقاله با به کارگیری رویکرد برساخت گرایی اجتماعی و روش نظرییه زمینه ای سعی شده است از منظر افراد بومی و درگیر با پدیدیه مصرف مواد مخدر و اعتیاد، شرایط، تعاملات و پیامدهای اعتیاد و مصرف مواد مخدر در شهرستان "رودبار جنوب" فهمیده شود. روش مورد استفاده در پژوهش، کیفی است و در فرایند پژوهش از نظرییه زمینه ای استفاده شده است. داده ها با استفاده از روش مشاهدیه مشارکتی و تکنیک مصاحبیه عمیق گردآوری شده اند. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری نظری و با معیار اشباع نظری، 18 نفر از مطّلعان محلی و یا به اصطلاح دروازه بانان اجتماع در مطالعه شرکت کردند. یافته های حاصل از روش نظرییه زمینه ای شامل هشت مقولیه عمده به شرح زیر است: رسوم و سنت های محلی، ارزیابی مثبت از مواد – ارزیابی منفی- با غلبیه ارزیابی مثبت، مشکلات نظام اقتصادی و معیشتی، پایین بودن شناخت و آگاهی، دسترسی آسان، فقدان امکانات لازم برای اوقات فراغت، فقدان کنترل انتظامی مؤثر و بسترهای اکولوژیک منطقه. مقولیه هسته نیز "بهنجار بودن موقعیتی" است که سایر مقوله ها را در بر می گیرد. نظرییه زمینه ای تحقیق، در قالب مدل پارادایمی شامل شش بعد شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، پدیده، تعامل و پیامدها بیان شده است.