الگوسازی فرانظری پارادایم برساخت گرایی- تفسیری در تبیین مسائل محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محیط زیست، حوزه ای میان رشته ای است که مطالعه آن بینشی تلفیقی می طلبد. بسیاری از اندیشمندان این حوزه برای مطالعه مسائل محیط زیست، رویکرد برساخت گرایی را به کار می گیرند. چرا که این نظریه به نقش عوامل اجتماعی در کنار عوامل فنی و اکولوژیکی در تبیین مسائل محیط زیستی تأکید دارد. هدف مقاله حاضر این است که با رویکردی فرانظری، به مطالعه پارادایم برساخت گرایی- تفسیری و تعیین قضایای شناختی آن و همچنین ارائه الگویی برای مطالعه برساخت مسائل محیط زیست بپردازد. این مقاله در بستری نظری، با کمک روش فرانظری و ابزار فرانظریه پردازی ریتزر، در جهت نیل به اهداف مذکور انجام شده است. یافته های حاصل از مطالعه سیر تحول فکری پارادایم برساخت گرایی، در اندیشه های کلاسیک و معاصر نشان می دهد، مبانی فلسفی این پارادایم در اندیشه فیلسوفانی قرار دارد که به مطالعه برهمکنش ابژه ها و سوژه ها تأکید دارند. این مکتب در جامعه شناسی برهمکنش ها و زمینه های اجتماعی آن را مطالعه می کند. اندیشمندان حوزه جامعه شناسی مسائل اجتماعی و به طور خاص مسائل محیط زیست، دیدگاه برساخت گرایی را برای مطالعه کشف، ظهور و موفقیت طرح مسائل محیط زیستی به کار می گیرند. با تشکیل مکاتب مطلق و متنی در برساخت گرایی، این رویکرد از ذهن گرایی محض، به سمت توجه به عوامل عینی و ذهنی روی می آورد. بنابراین همچون بسیاری از متفکران دیگر، صاحب بینش تلفیقی شده و به ترکیب سطوح چندگانه واقعیت های اجتماعی مورد اشاره ریتزر، می پردازند. سطوح واقعیت های محیط زیستی در اندیشه برساخت گرا، ارتباط و همپوشانی دارند. در مطالعات اجتماعی باید به ترکیب این قضایا توجه شود. نتایج مقاله حاضر، ارتباط و تعامل قضایای محیط زیستی را در الگوی پارادایمی سطوح عمده واقعیت های محیط زیستی، در نظریه برساختی تفسیری مسائل محیط زیست نشان می دهد.