مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
انزوای اجتماعی
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۷
24 - 39
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی مدل نظری رابطه سالمندی با از خود بیگانگی در بین سالمندان در سال 1398 انجام گرفته است. مطالعه حاضر یک بررسی مقطعی از روش آماری بر مبنای مدل رگرسیون چندگانه است. جامعه آماری این تحقیق نیز شامل سالمندان زن و مرد ساکن در آسایشگاه های شهر رشت می باشد که شامل شش آسایشگاه، معلولین، کوثر شالیزار، مریم، رنگین کمان زندگی و ماندگار بود،که بصورت شبانه روزی اداره می شوند. بطور کلی تعداد 603 سالمند در این آسایشگاه ها ساکن بودند که بر اساس نمونه گیری مورگان و کریسی تعداد 235 نفر به نمونه انتخاب شده و مورد پرسشگری قرار گرفتند. پس از توزیع پرسشنامه استاندارد سالمندی، داده های مورد نظر در مورد متغیرهای مستقل و شاخص های تأثیرگذار بر متغیر وابسته ، جمع آوری و بر اساس روش رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. پس از آزمون متغیرهای فرضیه های تحقیق و کاربرد روش های آماری مناسب به این نتیجه رسیدیم که متغیر انزوای اجتماعی دارای بیشترین تأثیر در گرایش سالمندان به طرف از خود بیگانگی اجتماعی بود و شاخص هویت دینی دارای کمترین تأثیر بوده است. شاخص های مربوط به تنهایی و افسردگی از نظر تأثیر بر خود بیگانگی در مرتبه دوم و سوم قرار گرفتند. درنتیجه اگر چه سالمندان به دلیل تمایل آنها انزوای اجتماعی، تنهایی و سرانجام افسردگی به طرف از خودبیگانگی اجتماعی گرایش بیشتری دارند، اما هویت دینی سالمندان و اعتقاد آنها به خدا، مرگ و قیامت تأثیر بسیار کمتری بر از خود بیگانگی اجتماعی سالمندان مورد مطالعه داشته است. این نتیجه در حالی حاصل شد که اعضای جامعه آماری از سطح تحصیلات بالایی نیز برخوردار بودند و از لحاظ جنسیت در سطح تعادل بودند.
نقش تشخیصی سیستم های مغزی-رفتاری، ویژگی های شخصیتی هگزاکو و انزوای اجتماعی در پیشبینی تحمل پریشانیِ افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: سطح پایین تحمل پریشانی می تواند زمینه ساز وابستگی به مواد مخدر شود و عوامل بسیاری از جمله ویژگی های رفتاری، شخصیتی و اجتماعی با آن در رابطه است. بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی نقش تشخیصی سیستم های مغزی-رفتاری، ویژگی های شخصیتی هگزاکو و انزوای اجتماعی در پیش بینی تحمل پریشانی افراد وابسته به مواد مخدر بود. روش: طرح پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تابع تشخیص دو گروهی بود. جامعه آماری این پژوهش 1452مرد وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1399 بودند؛ که از این میان 400 نفر، به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس بر اساس دیدگاه کلاین(2015) انتخاب شدند. با توجه به اهداف پژوهش، 136 نفر (71 نفر دارای تحمل پریشانی بالا و 65 نفر دارای تحمل پریشانی پایین) به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه های پژوهش شامل مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر(2005)، مقیاس سیستم های مغزی/رفتاری کارور و وایت(1994)، سیاهه ویژگی های شخصیتی هگزاکو اشتون و لی(2009) و مقیاس انزوای اجتماعی راسل(1996) بود. داده های پژوهش به کمک نرم افزار آماری SPSS نسخه 24 و با استفاده از روش تابع تشخیص (ممیزی) تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل ممیزی نشان داد که با کمک متغیرهای پیشبین میتوان تحمل پریشانی را پیش بینی کرد و تحلیل ممیزی میتواند با 1/89 درصد پیش بینی صحیح افراد وابسته به مواد مخدر را به دو گروه دارای تحمل پریشانی بالا و پایین طبقه بندی نماید. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر عواملی همچون سیستم های مغزی-رفتاری، ویژگیهای شخصیتی هگزاکو و انزوای اجتماعی بر تحمل پریشانی تاثیرگذار است و میتوان در تدوین برنامه های پیشگیری از وابستگی به مواد مخدر و مداخلات برای ترک وابستگی، در سازمان های ذیربط مانند مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی، مراکز ترک اعتیاد و غیره از نتایج این پژوهش استفاده کرد.
چالش های شبکه های مجازی در تعاملات اجتماعی: مطالعه موردی دانش آموزان دبیرستان های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
310-289
حوزه های تخصصی:
امروزه حضور شبکه های اجتماعی و برقراری ارتباطات میان فردی از نوع مجازی، به جزئی جدایی ناپذیر از زندگی بیشتر انسان ها به ویژه دانش آموزان بدل شده است. هدف مطالعه حاضر تبیین رابطه بین چالش های شبکه های اجتماعی با تعاملات اجتماعی دانش آموزان دبیرستانی بوده است. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان مقطع دبیرستان شهر تهران در نیمه اول سال 1398 بوده است. بر همین اساس حجم نمونه در این تحقیق با توجه به جمعیت آماری و بر اساس فرمول کوکران 384 نفر به دست آمد. نمونه گیری به شیوه تصادفی انجام شد. داده ها در این پژوهش، به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی جمع آوری گردید. برای جمع آوری داده های پیمایشی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی پرسش نامه محقق ساخته از نوع اعتبار صوری و سازه ای بوده است. پایایی پرسشنامه توسط آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد. بر اساس نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون، با اطمینان 95 درصد بین متغیرهای کیفیت رابطه و کیفیت ساختار شبکه های اجتماعی با اختلال در تعاملات اجتماعی دانش آموزان و همچنین انزوای اجتماعی در آنان رابطه معنی دار معکوس و منفی وجود دارد. در تحلیل رگرسیون مشخص گردید دو متغیر «کیفیت روابط شبکه ای» و «کیفیت ساختار شبکه ای» در مدل باقی می مانند و مجموعاً 1/42 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند.
تجربه زیسته مراقبه گران ویپاسانا و پیامدهای اجتماعی مراقبه گری با تأکید برگرایش به خشونت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال هفدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
261 - 233
حوزه های تخصصی:
مراقبه ویپاسانا به عنوان یکی از جریان های اصلی مراقبه گری در ایران، هدف اصلی خود را مبتنی بر کنترل خشم، پرهیز از خشونت و ایجاد آرامش برای پیروان می داند. بررسی چنین پیامدهایی نیازمند مطالعه علمی است و خلاء مطالعات جامعه شناختی در این زمینه وجود دارد. بر همین اساس این پژوهش، به دنبال مطالعه تجربه زیسته مراقبه گران و یپاسانا و پیامدهای اجتماعی آن با تأکید بر گرایش به خشونت می باشد. خشونت مورد مطالعه شامل خشونت کلامی، فیزیکی، نمادین و سیستمی است. مراقبه گران نیز شامل افرادی هستند که حداقل یک دوره ده روزه مراقبه ویپاسانا را گذرانده اند. روش شناسی پژوهش کیفی بوده و از روش تحلیل تماتیک استفاده شده است. روش نمونه گیری، هدفمند است و با چهارده نمونه مصاحبه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مراقبه گران ویپاسانا در مواجه با خشونت نمادین و سیستمی به دو گروه تقسیم می شوند، گروه اول این دو بعد از خشونت را ادراک می کنند و گروه دوم ادراکی از آن ندارند. مراقبه گران گروه اول و همچنین تمامی مراقبه گران در برابر خشونت کلامی و فیزیکی به دو صورت منفعل و فعال همراه با ساز و کارهای خاص خود به خشونت پاسخ می دهند. مراقبه گران ویپاسانا، در مراحل مختلف مراقبه گری با آموزه هایی که در خصوص عدم وابستگی مادی و معنوی و عدم واکنش به خوشایندها و ناخوشایندها کسب می کنند، زندگی خود را در جهت پذیرش و تسلیم وضعیت موجود هدایت می کنند. تعاملات اجتماعی درون گروهی مراقبه گران علاوه بر اینکه سبب کاهش سرمایه اجتماعی برون گروهی آن ها شده است، زمینه جدایی خودخواسته و آگاهانه مراقبه گران و انزوای اجتماعی آن ها را فراهم آورده است.
بررسی پدیدارشناختی انزوای اجتماعی و آسیب های اجتماعی خانواده جانبازان از منظر همسران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به منظور ارائه تصویری از چگونگی وضعیت انزوای اجتماعی و آسیب های اجتماعی خانواده جانبازان از منظر همسران طراحی و اجرا شده و در جریان آن با ۳۰ نفر از همسران جانبازان ساکن شهر تهران مصاحبه شده است. رویکرد پدیدارشناسی تجربی در تحلیل مصاحبه با همسران جانبازان، چند مضمون اصلی و فرعی در زندگی خانوادگی آنها را آشکار کرد. تردد محدود و خانه نشینی، شبکه حمایت اجتماعی رسمی و غیررسمی ناکافی به انزوای خانواده های جانبازان می انجامد و احتمال وقوع آسیب های اجتماعی چون خشونت خانگی، اعتیاد و طلاق را افزایش می دهد. این نتایج ضمن تأیید یافته های پژوهش های پیشین حاوی نکته ای مهم است: با آنکه تأثیر متغیر شدت جانبازی بر زندگی خانوادگی امری پذیرفته شده است؛ اما نتایج تحقیق آشکار کرد که نوع جانبازی متغیر مهمتری است که جایگاه نقشی فرد جانباز و نیز تعاملات او با خانواده و خانواده در اجتماع را تعیین می کند.
نسبت طرد اجتماعی و فقر شهری در میان کارتن خواب های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف پیدا کردن رابطه ی فقر شهری و طرد اجتماعی در میان کارتن خواب های شهر تهران انجام شد. پژوهشگر با مصاحبه ی میدانی از کارتن خواب ها که تعداد 12048 نفر در گرمخانه ها به سر می بردند، اقدام به گردآوری داده نمود. پس از 38 مصاحبه که به اشباع نظری رسید، نتایج نشان داد که سه گروه از کارتن خواب ها در چرخه ی طرد اجتماعی و فقر شهری گرفتار آمده اند. گروه اول، به دلیل مهاجرت خودخواسته و بدون برنامه ریزی برای پیدا کردن فرصت های بهتر زندگی همزمان و در رابطه ای متقابل، طرد اقتصادی و فقر شهری را تجربه کرده اند که پس از آن به دلیل ناسازگاری با مقصد مهاجرت و کمبود روابط سالم، طرد فرهنگی و طرد اجتماعی هم در این چرخه وارد شده است. گروه دوم، به دلیل مهاجرت خانواده با مهاجرتی ناخواسته و اجباری مواجه بوده اند که سکونت در مناطق آسیب زای شهر فرصت های مناسبی برای تجربه ی موقعیت های پرخطر فراهم نموده و در نهایت با طرد خانواده، ابتدا طرد اجتماعی را تجربه کرده اند و به مرور زمان وارد چرخه ی فقر و طرد اجتماعی- اقتصادی شده اند. گروه سوم، هرگز طرد اجتماعی را تجربه نکرده بودند و در عین حال از موقعیت اقتصادی و اجتماعی خوبی هم برخوردار بودند که اعتبار اجتماعی هم به همراه موقعیت های مطلوب داشتند. اما سرخوردگی های ناشی از شرایط اجتماعی و گاهی انتقام گیری سبب ورود این افراد به گروه کارتن خواب ها بود؛ این گروه به انزوای اجتماعی و دوری گزینی پناه برده بودند.
بررسی نقش رویکرد شهر نرم در جهت ارتقای تعاملات اجتماعی در فضاهای شهری پس ازکرونا (نمونه موردی: محله هاشمیه مشهد)
حوزه های تخصصی:
شیوع کرونا و اعمال سیاست فاصله گذاری اجتماعی در شهرها سبب کاهش تعاملات اجتماعی و در نتیجه تغییر الگوی رفتاری شهروندان شده است، گسترش این ویروس در شهرها باعث تعطیلی بسیار از مراکز خرید و اماکن عمومی شد و همین موضوع باعث ایجاد ضربه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی بر بستر جامعه شهری و شهروندان آن شد. فاصله گذاری اجتماعی سبب کاهش ایجاد گفتمان های شهری در فضاهای عمومی و در بسیاری از موارد همین موضوع باعث ایجاد انزوای اجتماعی و افسردگی در شهروندان شد، در حال حاضر که جهانی متفاوت در حال تجربه شدن است، لزوم احیا و توزیع عادلانه فضاهای جمعی پیش از پیش احساس می شود تا تعاملات اجتماعی در بستری که متعلق به همه گروه ها و ساکنان شهر است، دوباره از سر گرفته شود، این مقاله به تبیین و به کارگیری رویکرد شهر نرم در جهت ارتقای تعاملات اجتماعی در دوران کرونا پرداخته است، روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع تطبیقی میباشد و با بررسی چارچوب نظری معیارهایی در جهت افزایش حضور پذیری در فضاهای شهری با رویکرد شهر نرم در دوران کرونا و پسا کرونا تالیف میشود. با تکمیل پرسشنامه باز و بسته، مشاهده، مصاحبه و نیز مطالعات میدانی به شناخت معیارهای موثر بر روی موضوع در محله هاشمیه مستخرج شد و در روش مولفه های کمی از نرم افزار Spss در جهت تحلیل داده ها و در مولفه های کیفی از دسته بندی و تجزیه تحلیل داده ها و در نهایت هم پوشانی آن در جهت اعتیار بخشی به داده های کمی استفاده شد و در نهایت میزان حضور پذیری فضاهای شهری با معیارهای استباط شده در دو دوره قبل کرونا و بعد کرونا بررسی شده است و با توجه به رویکرد شهر نرم میزان تاثیر گزاری هر معیار در محله هاشمیه بررسی شد.
نقش سبک مصرفی شبکه های اجتماعی مجازی بر انزوای اجتماعی (مورد مطالعه: جوانان 18 تا 30 سال ساکن تهران)
هدف این تحقیق بررسی نقش سبک مصرفی شبکه های اجتماعی مجازی بر انزوای اجتماعی است. انزوای اجتماعی به عنوان متغیر وابسته بر اساس مدل سیمن(احساس تنهایی، احساس یاس و بی طاقتی) عملیاتی گردیده است. چارچوب نظری مبتنی بر نظریه شبکه ولمن و نظریه انزوا دریفوس روش تحقیق مورد استفاده کمی- پیمایشی و ابزار پژوهش پرسشنامه است. شیوه نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای و حجم نمونه برابر با 384 نفر است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین انزوای اجتماعی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی(0.501=r)، میزان حمایت دریافتی از شبکه های اجتماعی مجازی(0.441=r) و وابستگی به شبکه های اجتماعی مجازی(0.408=r) رابطه معناداری وجود دارد. به عبارتی میزان انزوای اجتماعی بستگی به سبک مصرفی(میزان، نحوه و تعلق خاطر به این فضا) دارد و استفاده افراطی و بیمارگونه از این فضا زمینه ساز یا تشدید کننده انزوای اجتماعی هستند و با نتایج آزمون تحلیل واریانس با 0.000=Sig و 6.32=F ،کاربرانی که به منظور کسب ارتباط با جنس مخالف و سرگرمی از شبکه های اجتماعی مجازی استفاده می کنند بیشتر دچار احساس تنهایی، یاس و کم طاقتی(انزوا) هستند.
بررسی آسیب پذیری اجتماعی امدادگران در حوادث طبیعی با تأکید بر زلزله های بم، ورزقان و اهر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات) دوره نهم تابستان ۱۳۹۶ (۲۰۱۷ م) شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
۱۳-۱
مقدمه: زلزله از غم انگیزترین و مخوف ترین بلایای طبیعی به شمار می آید که هرساله جان عده زیادی را در سراسر جهان می گیرد و خسارات زیادی به بار می آورد. این خسارات فقط محدود به خسارات مادی نبوده و صدمات و آسیب های اجتماعی زیادی نیز به جامعه وارد می کند. بنابراین اگرچه زلزله یک حادثه طبیعی است، اما به سبب آثار اجتماعی گوناگون آن به یک موضوع جامعه شناختی تبدیل شده و گروه های آسیب پذیری را به وجود می آورد که یکی از این گروه ها امدادگران می باشند. هدف از این پژوهش بررسی آسیب پذیری اجتماعی امدادگران در زلزله بود. روش: پژوهش حاضر از نوع کیفی- کمّی بود که به صورت مقطعی انجام شد. جامعه آماری شامل امدادگران استان های آذربایجان شرقی و کرمان بود. در بخش کیفی، به منظور شناخت آسیب های اجتماعی امدادگرانی که زلزله را تجربه کرده اند، از طرح تحقیق پدیدارشناسی با بهره گیری از گروه های کانونی استفاده شد. بدین منظور سیزده نفر به روش نمونه گیری هدفمند برای گروه کانونی امدادگران انتخاب و آسیب های اجتماعی زلزله شناسایی شدند. در مرحله کمّی، نود نفر از امدادگرانی را که زلزله های بم، ورزقان و اهر را تجربه کردند انتخاب و سپس نود نفر را که زلزله را تجربه نکردند به طور همتا با گروه اول انتخاب شدند و به سؤالات پرسشنامه انزوای اجتماعی، پرسشنامه بی هنجاری اجتماعی و پرسشنامه فرسودگی شغلی را تکمیل کردند. داده های گردآوری شده با نسخه 21 نرم افزار SPSS و آزمون T تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: در بخش کیفی، آسیب های اجتماعی زلزله شامل بی هنجاری اجتماعی، انزوای اجتماعی و فرسودگی شغلی از طریق مصاحبه ها شناسایی شدند. در بخش کمّی نتایج نشان داد میانگین بی هنجاری اجتماعی امدادگران حاضر در زلزله (78/23± 46/74) و سایر امدادگران (27/22± 2/50)، میانگین انزوای اجتماعی امدادگران حاضر در زلزله (63/2± 9) و سایر امدادگران (34/2± 7)، میانگین فرسودگی شغلی امدادگران حاضر در زلزله (91/18± 93/80) و سایر امدادگران (77/17± 03/40) بود. بنابراین یافته ها نشان داد که میزان بی هنجاری اجتماعی، انزوای اجتماعی و فرسودگی شغلی امدادگران حاضر در زلزله بیش از سایر امدادگران بود. (01/0>P) نتیجه گیری: براساس یافته های مطالعه حاضر، امدادگران ازجمله گروه های اجتماعی آسیب پذیر در زلزله می باشند که علاوه بر آسیب های روانی اضطراب، احساس گناه، افسردگی و درماندگی، دچار آسیب های اجتماعی نیز خواهد شد که این آسیب ها کمتر مورد توجه قرارگرفته است؛ بنابراین برنامه ریزی و اتخاذ تدابیر لازم برای کاهش و کنترل این گونه آسیب ها، یکی از مهم ترین ضرورت های پیش روی خواهد بود.
بررسی نقش مراکز مذهبی در کاهش انزوای اجتماعی محله های شهری با رویکرد سرمایه اجتماعی، نمونه موردی: (محله تجریش و محله شاه عبدالعظیم تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال بازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
74 - 92
حوزه های تخصصی:
الگوی ساخت کالبدی را می توان ساده ترین راه در راستای دستیابی به شکل گیری همبستگی اجتماعی و کاهش انزوای اجتماعی دانست. بی تردید کیفیت کالبدی شهر در میزان و چگونگی برقراری روابط اثرگذار خواهد بود؛ به عبارت دیگر، روابط اجتماعی موجود در شهر که مقداری از آن ها ناشی از نقش مراکز مذهبی موجود در محله است؛ روح محله را زنده می سازد و بدون شک، کمیت و کیفیت آن، درگرو سلامت کالبد محله خواهد بود. هدف این تحقیق بررسی و شناسایی شاخص های نقش مراکز مذهبی در کاهش انزوای اجتماعی محله های تجریش در منطقه 1 و شاه عبدالعظیم در منطقه 20 تهران با رویکرد سرمایه اجتماعی که می تواند با کاهش انزوای اجتماعی این محله با رویکرد سرمایه اجتماعی منجر شود. در این پژوهش از روش پیمایشی استفاده شده است. داده ها به صورت پرسشنامه و مصاحبه سازمان یافته در میان شهروندان محله تجریش در منطقه 1 و محله شاه عبدالعظیم در منطقه 20 تهران برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و lisrel8.8 و Excel استفاده شد. بررسی نقش مراکز مذهبی در کاهش انزوای اجتماعی محله های شهری با رویکرد سرمایه اجتماعی، از طریق معیارهای؛ (ساختاری، ارتباطی، شناختی) بررسی شدند. از طریق تجزیه وتحلیل داده های پرسشنامه با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مشخص شد که زیرمعیارها و سؤالات تحقیق به طور کامل معرف مؤلفه های 3 گانه ب نقش مراکز مذهبی در کاهش انزوای اجتماعی محله های شهری با رویکرد سرمایه اجتماعی، نمونه موردی: (محله تجریش در منطقه 1 و محله شاه عبدالعظیم در منطقه 20 تهران) هستند. بر اساس آزمون پیرسون؛ مؤلفه ی ارتباطی بالاترین تأثیر را بر روی کاهش انزوای اجتماعی محله های تجریش و شاه عبدالعظیم می گذارد (beta=0.779)( beta=0.698) دارد. بیشترین تأثیر و ارتباط بین سرمایه اجتماعی و مؤلفه های 11گانه نقش مراکز مذهبی بر کاهش انزوای اجتماعی محله های شهری به ترتیب زیر است: مشارکت، حضور پذیری، هویت، اعتماد، صداقت، دین داری، روایات مشترک، ترکیب روابط، همگونی اجتماعی، نهادی، الزامات و انتظارات.مدل مفهومی تحقیق با استفاده از مدل لیزرل تدوین و برازش آن از طریق ضرایب تی استانداردشده بر روی نشانگرهای مدل( که بزرگ تر از قدر مطلق 1.96) تائید گردید. مؤلفه های تحقیق نیز بر اساس میانگین رتبه ای آزمون فریدمن اولویت بندی شدند که عبارت اند از؛ بعد ارتباطی(1.17)،بعد ساختاری (2.87)، بعد شناختی (3.16). نتایج نهایی حاصل از بررسی شاخص کلِ نقش مراکز مذهبی در کاهش انزوای اجتماعی محله های شهری با رویکرد سرمایه اجتماعی، میانگین محله ی تجریش 2.95 محله ی شاه عبدالعظیم 2.82 می باشد. هر دو محله ازنظر نقش مراکز مذهبی در کاهش انزوای اجتماعی محله های شهری با رویکرد سرمایه اجتماعی در وضعیت نزدیک به میانه نظری می باشد و تأثیرگذاری مراکز مذهبی در کاهش انزوای اجتماعی این دو محله مشهود است. در پایان پس از تدوین مدل مفهومی و ارائه پیشنهاداتی جهت کاهش انزوای اجتماعی محله های شهری با رویکرد سرمایه اجتماعی با استفاده از نقش مراکز مذهبی، در محله های تجریش و شاه عبدالعظیم ارائه شد.
بررسی تأثیر عوامل جامعه پذیری بر انزوای اجتماعی شهروندان شهرستان کاشان
حوزه های تخصصی:
با گسترش وکاربرد وسیع فناوری های جدید و تغییر سبک زندگی افراد ،پدیده انزوای اجتماعی بیشتر از قبل مورد توجه قرار گرفت و در سطح فردی و اجتماعی پیامدهایی به همراه داشته است. هدف اصلی این پژوهش مطالعه نظری و تجربی انزوای اجتماعی و بررسی ارتباط آن با عوامل جامعه پذیری در میان شهروندان شهرستان کاشان است .در این پژوهش که از روش پیمایش استفاده شده است جامعه آماری کلیه زنان و مردان 18 تا 45 ساله شهرستان کاشان را شامل می شود که تعداد آنها برابر با 164124 است و براساس فرمول کوکران حجم نمونه 400 نفری به دست آمده است و پرسشنامه ها به روش نمونه گیری طبقه بندی در نقاط جغرافیایی مختلف شهرستان توزیع شده است .برای متغیر انزوای اجتماعی 12 سوال مطرح شده است و به بررسی تاثیر متغیرهایی چون جنس،سن، وضعیت تاهل، پایگاه اقتصادی اجتماعی ، میزان دینداری ،وسایل ارتباط اجتماعی،تربیت خانوادگی ،میزان ارتباطات اجتماعی پرداخته شده است. نتایج حاصل از بررسی نشان می دهد که به استثنای متغیرهای سن،جنس، وضعیت تاهل،پایگاه اقتصادی اجتماعی بقیه متغیرها با انزوای اجتماعی رابطه معناداری در سطح اطمینان 95% دارند، نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که متغیرهای مورد نظر در این تحقیق می تواند 8/75% از واریانس متغیر وابسته را پیش بینی کنند.
بررسی اثرات بیگانگی و شبکه های اجتماعی بر سلامت اجتماعی زنان مناطق 22 گانه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ابعاد اثرگذار بر سلامت اجتماعی افراد، بیگانگی اجتماعی و انزوای اجتماعی است. بیگانگی اجتماعی نقش مهمی در سطح سلامت اجتماعی افراد جامعه دارد و می تواند بر کیفیت زندگی زنان اثرگذار باشد. لذا هدف مقاله بررسی نقش بیگانگی اجتماعی در سلامت اجتماعی زنان مناطق 22 گانه تهران است. چارچوب نظری استفاده از نظریه سلامت اجتماعی کییز و نظریه بیگانگی اجتماعی دورکیم است. روش تحقیق، پیمایشی بوده و با ابزار پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری زنان بالای 18 ساله شهر تهران می باشند. طبق فرمول کوکران، حجم نمونه 384 نفر بوده و از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد. از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده که دارای اعتبار صوری و پایایی است. یافته ها نشان داد میانگین سلامت اجتماعی در بین زنان تهرانی برابر با 2.87 بوده که کمی پایین تر از حد متوسط است. در بین مولفه های سلامت اجتماعی بعد انطباق اجتماعی با 3.10 از بیشترین و بعد مشارکت اجتماعی با 2.66 از کمترین میانگین برخوردار بوده است. بین بیگانگی اجتماعی و سلامت اجتماعی رابطه منفی و معکوس(0.523- ) وجود دارد. اگر میزان بیگانگی اجتماعی در بین زنان افزایش یابد، میزان سلامت اجتماعی کاهش می یابد. بیشترین میزان این رابطه مربوط به بعد انطباق اجتماعی(0.583-) و کم ترین رابطه مربوط به بعد شکوفایی اجتماعی(0.455-) می باشد. نتیجه این است که جهت افزایش سلامت اجتماعی در بین زنان تهرانی، بایستی از خودبیگانگی اجتماعی و ابعاد آن مانند احساس بی قدرتی، احساس بی هنجاری، احساس بی معنایی، انزوای اجتماعی، بیگانگی از خود و احساس بیگانگی فرهنگی را کاهش داد.
رابطه بین شبکه های اجتماعی و انزوای اجتماعی با سلامت روان دانشجویان دانشگاه آزاد واحد خرم آباد
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
179 - 193
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه ی بین شبکه های اجتماعی و انزوای اجتماعی دانشجویان دانشگاه آزاد واحد خرم آباد پرداخته است. جامعه ی آماری شامل 135 دانشجوی کارشناسی دانشکده ی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد در سال 1399 می باشد. حجم نمونه با فرمول کوکران به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب و با استفاده از پرسشنامه به بررسی موضوع مورد تحقیق پرداخته و میزان پایایی آن با استفاده ازضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. داده ه ای تحقی ق پ س از جم ع آوری ب ر اس اس فرضیه ه ای پژوه ش، ب ا آزمون ه ای ضری ب همبس تگی پیرس ون و ت ی مس تقل تحلی ل ش دند. نتای ج ضری ب همبس تگی پیرس ون ب ر وج ود رابط ه مثب ت و معن اداری بی ن س لامت روان و اس تفاده از اینترن ت و ش بکه های اجتماع ی در س طح ( 01/0 α≤ ) دلالت دارد. نتای ج آزم ون آم اری ت ی مس تقل از دی دگاه نمون ه تحقی ق حاض ر نش ان داد ک ه بی ن مولفه ه ای تحقی ق، تف اوت معن اداری بی ن میانگی ن متغیره ای (آس یبهای روان ی، کنت رل اجتماع ی، خش ونت، ع دم تمرک ز) ب ا توج ه ب ه تفکی ک جنس یت (دخت ر وپس ر) وج ود دارد. ول ی در خص وص مولفه ه ای (پرخاش گری، دروغگوی ی، اخت ال خ واب) تف اوت معن اداری وج ود ن دارد. بنابرای ن میت وان نتیج ه گرف ت ک ه اس تفاده زی اد از اینترن ت و ش بکه های اجتماع ی میتوان د ب ر س لامت روان دانشجویان تأثی ر منف ی قاب ل توجه ی داش ته باش د ک ه ج ای تأم ل دارد. در تحلیل رگرسیونی چندگانه، مؤلفه های حمایت اجتماعی، انزوای اجتماعی و مشارکت در شبکه های اجتماعی 32 درصد توانستند جایگاه متغیر سلامت روان را تبیین کنند که مؤلفه ی حمایت اجتماعی با توجه به بزرگتر بودن ضریب بتا، دارای سهم بیشتری در تبیین سلامت اجتماعی و روانی می باشد. نتیجه اینکه سلامت روان دانشجویان به عنوان سازه ای اجتماعی از کمیت و کیفیت حضور و فعالیت در شبکه های اجتماعی تأثیر می پذیرد.
تحلیل عوامل اجتماعی فرهنگی مؤثر بر انزوای اجتماعی: مورد مطالعه، شهر باغبهادران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
157 - 187
حوزه های تخصصی:
جوانان سرمایه های ارزشمند جامعه بوده و آینده آن جامعه را رقم خواهند زد. شناخت ابعاد و عوامل مختلف مؤثر بر جوانان امری ضروری و چاره جویی و حل مشکل آنان از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف این مقاله تحلیل جامعه شناختی عوامل اجتماعی فرهنگی مؤثر بر انزوای اجتماعی با مطالعه موردی شهر باغبهادران بوده است. روش تحقیق توصیفی و پیمایشی است و جامعه آماری، جوانان 17 تا 25 سال باغبهادران است. این جامعه آماری شامل 2000 نفر است که 322 نفر به روش نمونه گیری سهمیه ای متناسب انتخاب گردیدند. چارچوب نظری این پژوهش با استفاده از اندیشمندان مختلف چون دورکیم، هاری آلپر، مرتن، زیمل، آلموند، پاول، اینگلهارت، گوئن، گیدنز و مارکوزه است. یافته ها نشان داد بین دین داری، مشارکت اجتماعی و انزوای اجتماعی رابطه مستقیم وجود دارد ولی معنادار نیست. بین پایگاه اجتماعی اقتصادی و انزوای اجتماعی رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. بین میزان تماشای رسانه های جمعی و انزوای اجتماعی رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. هم چنین بین پایگاه اجتماعی اقتصادی و میزان تماشای رسانه های جمعی با انزوای اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد دو متغیر مستقل و یک متغیر وابسته مدل خوبی بوده و قادر هستند انزوای اجتماعی را تبیین کنند. همچنین در مدل یابی معادلات ساختاری رسانه و پایگاه اقتصادی اجتماعی توانسته بودند برازش مناسبی ارائه نمایند. در نتیجه، عوامل اجتماعی فرهنگی تبیین کننده انزوای اجتماعی است.
تبیین جامعه شناختی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر میزان احساس امنیت اجتماعی (موردمطالعه: شهرستان دامغان)
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۲
102 - 134
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، نقش مؤلفه های سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انزوای اجتماعی) مؤثر در احساس امنیت اجتماعی شهروندان شهرستان دامغان موردبررسی قرارگرفته است. این مطالعه به دنبال تبیین نقش مؤلفه های سرمایه اجتماعی مؤثر بر احساس امنیت اجتماعی شهروندان است. روش تحقیق کمی و از نوع پیمایش است. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان بالای 18 سال ساکن در شهرستان دامغان می باشد. حجم نمونه این تحقیق تعداد 200 نفر برآورد و از رایانه و نرم افزارهای SPSS برای آزمون فرضیه ها، نرم افزار AMOS برای مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار WORD برای تایپ گزارش نهایی استفاده شده است. یافته های پژوهش رابطه معناداری را بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی بااحساس امنیت اجتماعی نشان می هد. بدین صورت که بین متغیرهای مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی بااحساس امنیت اجتماعی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد و با افزایش میزان مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی، میزان احساس امنیت اجتماعی شهروندان هم افزایش پیدا می کند. اما در مورد رابطه متغیر انزوای اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی یافته ها حاکی از معکوس بودن رابطه است. بدین صورت که با افزایش میزان انزوای اجتماعی، میزان احساس امنیت اجتماعی افزایش می یابد و با کاهش میزان انزوای اجتماعی، امنیت اجتماعی افزایش می یابد. درنهایت تغییرات متغیر وابسته ما به میزان 36 درصد توسط متغیرهای مستقل مورد تبیین و پیش بینی قرارگرفته اند.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان برروابط متقابل مادر- نوجوان، انزوای اجتماعی و پرخاش گری در نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
توانایی تنظیم هیجان از زمره ی متغیرهایی است که برای نوجوانان از اهمیت ویژه ای برخواردار است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان برروابط متقابل مادر- نوجوان، انزوای اجتماعی و پرخاش گری در نوجوانان دختر انجام شد. در یک طرح نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و دوره ی پیگیری دوماهه، 40 نوجوان دختر به شیوه ی هدف مند مبتنی بر معیارهای ورود در پژوهش شرکت نمودند. نمونه انتخاب شده سپس به صورت تصادفی در گروه آزمایش (20 نفر) و گروه (20 نفر) گمارش شدند. شرکت کنندگان در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به مقیاس رابطه والد- فرزندی (1994)، پرسش نامه ی انزوای اجتماعی (1978) و پرسش نامه ی پرخاشگری (1992) پاسخ دادند. گروه آزمایش آموزش تنظیم هیجان را طی 8 جلسه 60 دقیقه ا ی دریافت و گروه کنترل آموزشی را دریافت نکرد. نتایج نشان داد آموزش تنظیم هیجان در کاهش پرخاش گری و در افزایش روابط متقابل مادر- نوجوان اثربخش است و این اثربخشی تا مرحله ی پیگیری پایدار بوده است. اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر کاهش انزوای اجتماعی تأیید نشد. به نظر می رسد از طریق آموزش تنظیم هیجان می توان زمینه ی تقویت رابطه ی مادر- نوجوان و کاهش پرخاش گری نوجوانان دختر را فراهم نمود. شماره ی مقاله: 1
اثربخشی آموزش مهارت های هیجانی- اجتماعی بر انزوای اجتماعی و آشفتگی روانشناختی با تعدیل گری سبک های مقابله ای در نوجوانان دارای نشانه های افسردگی
مقدمه: اختلال افسردگی با پیامدهای مختلفی مانند آشفتگی روانشناختی و انزوای اجتماعی همراه است که رفع آن ها از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های هیجانی- اجتماعی بر آشفتگی روانشناختی و انزوای اجتماعی در نوجوانان دارای نشانه های افسردگی با تعدیل گری سبک های مقابله ای انجام شد. روش: تحقیق حاضر از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه آزمایشی بود. جامعه آماری دانش آموزان پسر مبتلا به افسردگی شهرستان بانه با دامنه سنی ۱۶- ۱۸ سال، در سال ۱۳۹۹ بودند که ۳۰ نفر به صورت هدفمند و غربالگری براساس نتایج مقیاس سبک های مقابله ای لازاروس و فولکمن به عنوان نمونه آماری انتخاب و به دو گروه ۱۵ نفری (هیجان مدار و مسئله دار) تقسیم شدند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل: پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس و پرسشنامه انزوای اجتماعی بود. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره با کمک نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های هیجانی- اجتماعی بر بهبود آشفتگی روانشناختی و انزوای اجتماعی اثربخش بود. همچنین سبک های مقابله ای اثر آموزش مهارت های هیجانی- اجتماعی را بر آشفتگی روانشناختی و نشانه های انزوای اجتماعی تعدیل می کند (۰/۰۵> P ). نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد که آموزش مهارت های هیجانی و اجتماعی به نوجوانان دارای نشانه های افسردگی مفید و باعث کاهش آشفتگی روانشناختی و انزوای اجتماعی می شود و در این تغییرات نوع سبک های مقابله ای نیز تأثیرگذار بود. پیشنهاد می شود آموزش مهارت های هیجانی- اجتماعی در برنامه درمانی نوجوانان مبتلا به افسردگی گنجانده شود.
بررسی جامعه شناختی ارتباطِ انزوای اجتماعی و سلامت معنویِ نابینایان (جامعه نابینای شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
اهداف: پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان انزوای اجتماعی و سلامت معنوی و همچنین ارتباط این دو متغیر در افراد با آسیب بینایی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق نابینایان شهر شیراز تحت پوشش بهزیستی بودند. روش نمونه گیری اتخاذشده، نمونه گیری تصادفی بود. برای تحلیل آماری این پژوهش از نرم افزار SPSS استفاده شد. دو دسته پردازش اصلی روی داده ها انجام شد و برای این کار از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. یافته ها نشان داد که انزوای اجتماعی پاسخگویان در حد متوسط به بالا است. همچنین یافته ها نشان داد که در سطح تحلیل استنباطی، آزمون های بین متغیرهای سن، جنسیت، شدت معلولیت، علت معلولیت و مدت معلولیت با انزوای اجتماعی معنادار نیست. ولی آزمون های بین متغیرهای درآمد، وضعیت اشتغال، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات، حمایت اجتماعی و سلامت معنوی با انزوای اجتماعی معنادار است. همچنین در تحلیل چند متغیره مشخص شد که تنها سه متغیر سلامت معنوی، درآمد و اشتغال، تغییرات انزوای اجتماعی نابینایان را تبیین می کند. در مجموع، نتایج این پژوهش نشان می دهد که در تبیین انزوای اجتماعی افراد دارای آسیب بینایی در شیراز، سطح تبیین کنندگی عوامل اجتماعی اکتسابی بسیار بیشتر از سایر عوامل است و از این رو، سیاست گذاری ها بایستی به سمت بهبود شرایط اجتماعی زندگی این قشر پیش رود.
انزوا و سلامت: بررسی ارتباط میان انزوای اجتماعی و سلامت روان شهروندان 18+ سال تهرانی با عطف توجه به نقش میانجیگرانه ی حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلامت روان به عنوان یکی از اساسی ترین اجزاء رفاه اجتماعی، صرفاً واقعیتی زیست شناختی و یا روانشناختی نیست، بلکه دارای ابعاد و ماهیت اجتماعی بوده و متأثر از عواملی چون انزوای اجتماعی و حمایت اجتماعی می باشد. لذا هدف این مطالعه بررسی تأثیر انزوای اجتماعی بر سلامت روان شهروندان تهرانی با توجه به نقش میانجیگرانه ی حمایت اجتماعی می باشد. روش تحقیق، پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه می باشد. جهت انتخاب حجم نمونه، از فرمول کوکران استفاده شده و 524 نفر از شهروندان 18+ سال تهرانی در سال 1393 به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای گزینش شدند. یافته های توصیفی نشان داد که 59% از شهروندان تهرانی، انزوا را در سطح متوسط به بالا تجربه می کنند، 69% افراد در وضعیت سلامت روانی مطلوبی قرار داشته و میانگین دریافت حمایت اجتماعی، 60/61 ارزیابی شد. در بُعد تحلیلی، آزمون فرضیات نشان داد که رابطه معنادار و منفی میان انزوای اجتماعی با حمایت اجتماعی و سلامت روان وجود داشته و حمایت اجتماعی نیز رابطه ای معنادار و مثبت با سلامت روان دارد. همچنین نتایج تحلیل مسیر مدل تحقیق بیانگر این بود که متغیر انزوای اجتماعی در مقایسه با متغیر حمایت اجتماعی، تأثیر مستقیم و غیرمستقیم بیشتری (45/0-) بر میزان سلامت روان شهروندان تهرانی دارد. در مجموع، نتایج مطالعه حاضر دلالت بر این دارد که با افزایش میزان انزوای اجتماعی، از سطوح حمایت اجتماعی کاسته شده و وضعیت سلامت روان شهروندان در حالت آسیب پذیر قرار می گیرد.
بررسی تأثیر بیگانگی از کار، انزوای اجتماعی و رفتارهای انحرافی بر اخلاق کار (مورد مطالعه کارمندان دانشگاه شهید چمران اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بیگانگی از کار، انزوای اجتماعی و رفتارهای انحرافی با اخلاق کار می باشد. مورد مطالعه کارمندان دانشگاه شهید چمران اهواز در سال 1395 که تعداد آنها مطابق گزارش دفتر بودجه دانشگاه 762 نفر می باشد. روش تحقیق، پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است. نمونه گیری به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب و حجم نمونه، با استفاده از فرمول کوکران 198 نفر تعیین شد. چارچوب نظری با استفاده از دیدگاه جامعه شناسان کلاسیک ازجمله دورکیم، وبر و مرتن طراحی شده است. تعریف مرایک و مدل او از اخلاق کار به عنوان تعریف مفهومی و عملیاتی در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد رفتارهای انحرافی در محیط کار، انزوای اجتماعی، بیگانگی از کار رابطه ی معناداری با اخلاق کار دارند. در نتیجه عدم توجه به تقویت مبانی رفتار اخلاقی در سازمان منجر به پیامدهای منفی و هزینه های اقتصادی برای سازمان خواهد شد و نیز اثرات روانی و اجتماعی آن بر روی نیروی انسانی تحمیل می گردد.