مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
توحید
منبع:
قبسات سال بیست و پنجم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹۸
105 - 132
حوزه های تخصصی:
فطرت از مفاهیمی است که در قرآن و روایات اهل بیتb جایگاه رفیعی دارد و شناخت دقیق آن می تواند بسیاری از گره های معرفتی انسان را بگشاید و جهت زندگی او را معلوم و او در مسیر رستگاری قرار دهد. پرسش اصلی این نوشته آن است که آیا می توان با بررسی آرای مفسّران و مُحدّثان به شناخت جامعی از این مهم دست یافت؟ برای این منظور تلاش کرده ایم ضمن بررسی معنای لغوی و اصلاحی واژه فطرت، آن را از دیدگاه فیض کاشانی و علامه طباطبایی و با استفاده از روایات، به روش اسنادی- تحلیلی واکاوی کنیم. یافته های پژوهش نشان می دهد دیدگاه هر دو مفسّر در راستای فطرت توحیدی، مقصد نهایی و نقش انبیا در به کمال رساندن آن و رابطه فطرت و شرع تا حدّی به هم نزدیک است؛ اما در موضوع رهاشدن مردم در ترک اکتساب معرفت به خدا در امور فطری، همچنین علّت فطری بودن نبوّت و امامت و زبان فطرت در عالم ذرّ نظر یکسانی ندارند.
ایمان فیلسوفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۳۸۸ شماره ۷ و ۸
16 - 39
در نوشته حاضر، نویسنده به صورت عمده دو مدعا را دنبال میکند و تلاش دارد که برای هر کدام شواهدی از تاریخ و مستندات منقول بیاورد . نخست اینکه ترجمه و رواج فلسفههای مختلف در جهان اسلام و در سدههای آغازین تاریخ اسلام، ریشه در احساس عجز بیگانگان در برابر فلسفه توحیدی و توحید قرآنی این دین مبین و تلاشی هدفدار برای از کار انداختن آثار حیاتبخش آموزههای وحیانی اسلام بود؛ تحلیل این حقیقت نیاز به بازخوانی تاریخ اسلام به خصوص در سه سده اول هجری دارد . مدعای دوم اینکه عموم دانشوران حوزه علوم معقول در جهان اسلام نخست، مسلمانانی سخت پایبند به اصول و ارزشهای الهی اسلام بودهاند و سپس فیلسوف یا متکلم و مانند آن. بدین روی به استناد اعترافات و توصیه های آنان میتوان بدین باور رسید که هیچکدام ایمان خود را از فلسفههای وارداتی نگرفتهاند و جز از رهگذر آنچه از قرآن و سنت آموختهاند، به چیزی پایبندی نشان ندادهاند.
تبیین عرفانی ارتباط ولایت با باورهای کلامی از منظر امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۸
77 - 98
حوزه های تخصصی:
کانونی ترین مقوله ی مطرح در عرفان امام خمینی (ره) ولایت است، ولایت روح و جان مایه ی عرفان ناب اسلامی وحقیقت ورود به دارالسلام معرفت های باطنی و داراللقای توحید شهودی و کشفی است که با عنصر ایمان که فراگیرترین شأن سالک است، همسویی و توازی و حتی اتحاد دارد. کیفیت این رابطه یکی از مسائل مهم تحلیل های عرفانی اهل نظر است و می توان بازخوانی و تبیین آن را در قواره ی یک مسأله ی مهم پژوهشی واکاوی است. مقاله ی حاضر با هدف مداقه و تبیین این ترابط و همسویی، تلاش کرده است با روش توصیفی-تحلیلی، متون و معارف در این زمینه را بررسی کند. یافته های تحقیق از آن حاکی است که در میان عارفانی که به بحث ولایت پرداخته اند، امام خمینی(ره) در تبیین رابطه ی میان ولایت عرفانی با ایمان به توحید، نبوت و امامت، توفیق شایانی داشته است. درواقع جهان بینی عرفانی امام خمینی (ره) تبیینی عرفانی از ایمان به مقوله های به ظاهر کلامی به دست می دهد که جای تأمل دارد.
تحلیل محتوای روایات امام رضا علیه السام در باب توحید با محوریت کتاب عیون اخبار الرضا علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
87 - 121
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مورد توجه ائمه (ع) به تبعیت از نوع رویکرد قرآنی و به دلیل انحرافات به وجود آمده پس از رحلت پیامبر (ص)، مباحث اعتقادی به ویژه توحید و مسائل مرتبط با آن بوده است. در این پژوهش تلاش شده است با روش تحلیل محتوای کمی کیفی، روایات امام رضا (ع) در موضوع توحید از کتاب عیون بررسی شود تا آشکار گردد جهت گیری امام (ع) در پاسخ به سوالات توحیدی مبتنی بر چه اصولی بوده و در تبیین و اثبات توحید چه مسیری را پیموده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که امام (ع) همزمان با تشویق افراد به شناخت خداوند و تبیین امکان، اهمیت، ابزارها، عوامل و مبنای اصلی شناخت، با دو جهت گیری مهم به تبیین توحید می پردازد: 1. معرفی صفات نقص در انسان و نفی آن از خداوند متعال که در این بخش تمرکز امام (ع) بر نفی تجسیم و رویت خداوند و جبر و تفویض است. 2. معرفی اسماء الهی و تفاوت آن با صفات کمالی در انسان و در این بخش امام (ع) ضمن معرفی اسماء الله و تبیین آن، سه ویژگی علم، اراده و قدرت درباره خداوند متعال را مورد تاکید و تبیین خود قرار داده است.
کفر «ثالِثُ ثَلاثَهٍ» و توحید «رابِعُ ثَلاثَهٍ» از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
203-222
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم با تعبیرهای مختلف از یک سو، به نفی شرک و چندگانه پرستی می پردازد و از سوی دیگر، مردم را به توحید و یکتاپرستی دعوت می نماید. نفی اعتقاد به « ثالِثُ ثَلاثَهٍ » درباره خدا و تاکید بر « رابِعُ ثَلاثَهٍ » بودن او، یکی از این راه هاست. ازمنظر قرآن کریم، تعبیر « ثالِثُ ثَلاثَهٍ » درباره خدا، بیانگر محدودیت، جسمیت و هم عرض بودن خدا با سایر موجودات و به تبع آن، اِسناد وحدت عددی به خداست؛ به طوری که اگر خدا به همراه دو نفر باشد، با آنها به شمارش درآمده، مجموع آنان سه نفر می شود. از این جهت، « ثالِثُ ثَلاثَهٍ » کفر و باطل است. این در حالی است که « رابِعُ ثَلاثَهٍ »، خدا را از محدودیت و هم عرضی با سایر موجودات دور داشته، وحدت او را غیر عددی می داند و به همین دلیل، اگر خدا با دو موجودی، معیت داشته باشد، سومی آن دو بوده، بر آنان احاطه قیّومی و عملی دارد، نه اینکه با آنها شمارش شود و به عدد و رقم آنان اضافه گردد. به همین دلیل، « رابِعُ ثَلاثَهٍ » نشانه توحید ناب بوده، درباره خدای سبحان به کار می رود.
نقش توحید در صورت بندی گفتمان سیاسی امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۴
۱۰۵-۱۲۶
حوزه های تخصصی:
مفهوم توحید در اندیشه اسلامی یک مفهوم محوری است به گونه ای که مفاهیم دیگر چون معاد، نبوت و امامت در پرتو اصل توحید معنا می یابند. ادعای این پژوهش بر آن است که اندیشه سیاسی الهی امام خمینی+ نیز از جهان بینی توحیدی مستخرج است. پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی و در چارچوب نظریه گفتمان، به ماهیت توحیدی گفتمان سیاسی امام خمینی+ پرداخته است. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که توحید به مثابه دال مرکزی گفتمان سیاسی حضرت امام ویژگی های خاصی به گفتمان مطروحه توسط ایشان بخشیده است که در بعد ایجابی به برداشت های متفاوتی از اندیشمندان سیاسی دیگر نسبت به مفاهیم آزادی، عدالت و استقلال انجامیده و در بعد سلبی به مرزبندی با هر چه غیر خداست، منجر شده که نتیجه آن خود باوری و خود اتکایی است. واژگان کلیدی امام خمینی+، توحید، گفتمان سیاسی، غیریت سازی، اندیشه سیاسی.مفهوم توحید در اندیشه اسلامی یک مفهوم محوری است به گونه ای که مفاهیم دیگر چون معاد، نبوت و امامت در پرتو اصل توحید معنا می یابند. ادعای این پژوهش بر آن است که اندیشه سیاسی الهی امام خمینی+ نیز از جهان بینی توحیدی مستخرج است. پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی و در چارچوب نظریه گفتمان، به ماهیت توحیدی گفتمان سیاسی امام خمینی+ پرداخته است. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که توحید به مثابه دال مرکزی گفتمان سیاسی حضرت امام ویژگی های خاصی به گفتمان مطروحه توسط ایشان بخشیده است که در بعد ایجابی به برداشت های متفاوتی از اندیشمندان سیاسی دیگر نسبت به مفاهیم آزادی، عدالت و استقلال انجامیده و در بعد سلبی به مرزبندی با هر چه غیر خداست، منجر شده که نتیجه آن خود باوری و خود اتکایی است.
رویکرد عقلانی - فلسفی به توحید در سخنان امام سجاد(ع)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مبانی نظری توحید ذاتی و صفاتی با روش فلسفه صدرایی در فرمایشات امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه و سایر آثار ایشان است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که دعاهای صحیفه سجادیه می تواند آینه حق نمایی باشد تا دوست داران معرفت ناب، باورها و اندیشه های خود را با آن محک زده و عیار درستی آن را معلوم کنند. اگرچه اطلاق نام فیلسوف بر معصومین(ع) نشاید، ولی به دلیل بهره مندی از عقل پاک وحیانی، عقلانیت دینی را برتر از عقل فیلسوفانه و به بهترین وجه بیان نموده اند. عقل فلسفی محض، عقل بشری بوده، در حالی که عقل انسان کامل، عقل وحیانی و الهی است؛ به همین دلیل از قداست و نزاهت ویژه ای برخوردار می باشد که جایگزینی در میان عقول بشری ندارد. امام سجاد(ع) با عقل فطری، با زبانی رسا و دور از پیچیدگی معارف را به مخاطبش ارائه می دهد.
بررسی و تحلیل مسألهی وحدت و علم واجبتعالی از منظر علامه خفری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۹
85 - 104
حوزه های تخصصی:
علامه خفری (م. 942 ه. ق.) وحدت واجبتعالی را بر مبنای وجوب وجود و اوصاف وجود حقیقی و با ارائهی ده برهان به اثبات میرساند. وی در مسألهی علم الهی نیز با نقد و رد نظریهی صوَر مرتسمهی ابنسینا و با مطرحکردن علم کمالی اجمالی و تفصیلی بر آن است که علم باریتعالی عین ذات اوست و ذات واجب به اعتبار ذاتش، منشأ انکشاف و ایجاد تمامی موجودات بوده و عین آن چیزی است که در خارج ایجاد کرده است. از دیدگاه علامه خفری نظریهی صور مرتسمه به علت توالی فاسدی که دارد، همچون لزوم محل واقع شدن ذات باریتعالی، انفعال و استکمال ذات باری با آن صور، مردود است. شواهد و قرائن نشان میدهدکه ملاصدرا در مسألهی علم باریتعالی، قبل و بعد الایجاد اشیاء، از آرای علامه خفری تأثیر پذیرفته است. ردیابی و معرفی این تأثیرپذیری و نیز نقد تقسیمبندی علامه خفری در براهین اثبات وحدت واجب، از نوآوریهای این جستار محسوب میشود. روش تحقیق در این مقاله توصیفی و تحلیلی است.
بازخوانی تحلیلی براهین فلسفی توحید ربوبی با تکیه بر مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
157 - 168
حوزه های تخصصی:
فلسفه، در تبیین اصول اعتقادى از جایگاه ویژهاى برخوردار است. از جمله اصول اعتقادى، اصل توحید است که در بخش الهیات بالمعنیالاخص مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. از میان معانى گوناگون توحید، آنچه که در آموزههاى دینى روى آن بسیار تاکید شده و اساس دعوت پیامبران را تشکیل داده است، توحید ربوبى مىباشد. با این وجود، براهین فلسفی توحید ربوبی از سوی پژوهشگران به صورت منسجم و مستقل مورد تحلیل و بررسی قرار نگرفته و استدلالهای عقلی و فلسفی آن در قالب مجموعهای مستقل گردآوری نگردیده است. ازاینرو در جستار حاضر، تلاش شده است با تکیه بر روش تحلیل فلسفی، که بر مبانی حکمت متعالیه استوار است، و با هدف بازخوانی دقیق دلایل توحید ربوبی و اعتبارسنجی برخی از دلایل، استدلالهای عقلی توحید ربوبی، مورد بازخوانی و تحلیل قرار گیرد. در پایان این نتیجه به دست آمده است که بر اساس اصل تعلقى بودن وجود معلول، که از مبانی حکمت متعالیه شمرده میشود، همه معلولها، عین فقر و وابستگى به واجب الوجود بوده و هیچگونه استقلالى ندارند، از اینرو خالقیت و ربوبیت حقیقى و استقلالى منحصر به خداوند متعال خواهد بود. همچنین برخی از براهین توحید ربوبی که بر اصول فلکیات قدیم، استوار شده است، مورد نقد قرار گرفته و در همین راستا، برای تصحیح برهان، حد وسط «وحدت نظام عالم» جایگزین حد وسط «وحدت عالم»، گردیده است.
سلفی گری در رویکرد تفسیری جمالالدین قاسمی با محوریت بحث توحید(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال بیست و ششم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۹۸)
137 - 157
حوزه های تخصصی:
جمال الدین قاسمی صاحب تفسیر محاسن التأویل ، مفسری منتسب و مشهور به سلفیگری است. رویکرد وی نسبت به بحثی چون فتح باب اجتهاد و استنادات گسترده به سلفیها در تألیفات وی مؤید این امر است. هرچند رویکرد نهچندان هماهنگ وی با سلفیه در موضوعاتی چون تصوف و بدعت نیز در این راستا میتواند مورد توجه قرار گیرد. پژوهش حاضر با توجه به اندیشهها و آراء متعددی که پیرامون انتساب جمالالدین قاسمی به سلفیه وجود دارد، تفسیر محاسن التأویل وی را با روش توصیفی- تحلیلی، با هدف بررسی اندیشه توحیدی مفسر و میزان هماهنگی اندیشه وی با سلفیه، مورد مطالعه و واکاوی قرار داده تا بهطور یقین بتوان پیرامون سلفی یا غیر سلفی بودن تفسیر سخن گفت. یافتههای حاصل از پژوهش حکایت از آن دارد که وی در حوزه توحید بهعنوان مهمترین مؤلفه مورد تأکید سلفیه، همسویی قابل توجهی با اتباع این جریان دارد، بهگونهای که در تبیین توحید الوهی و ربوبی و لوازم آن کاملاً همسو با سلفیه اظهار نظر نموده است، اما در حوزه توحید صفاتی به سبب گرایش به مجاز و صنایع ادبی و دلبستگی به نظر مفسرانی چون زمخشری و آلوسی، برخلاف سلفیها، به سمت تأویلگرایی صفات خبریه میل نموده است.
طرح کلی اسلام از منظر آیت الله خامنه ای(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
35 - 59
حوزه های تخصصی:
طرح کلی دین اسلام یکی از دغدغههای آیتالله خامنهای است و در آثار مختلف به تبیین این مهم پرداختهاند. ایشان بر پایه کتاب و سنت، سعی کرده است تا مهمترین معارف اسلام را در ساختاری هندسی و هماهنگ طبقهبندی کند تا از این طریق بتواند اسلام را به عنوان طرح و مسلکی اجتماعی دارای اصولی منسجم و یک آهنگ و ناظر به زندگی جمعی انسانها تبیین کند و از این طریق زمینه برای کشف نظریه اسلام برای جامعه و حکومت اسلامی و هویتبخشی به مسلمین فراهم شود. ایشان با استناد به قرآن کریم و سیره معصومین؟عهم؟، توحید را محور طرح کلی دین میداند که در اطراف آن شبکهای از مفاهیم و معارف زندگیساز در سه عرصه جهانبینی، انسانشناسی و خط مشی اجتماعی شکل میگیرد.
طرح کلی دین از نظر علامه محمدتقی مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
61 - 75
حوزه های تخصصی:
در این نوشته درصدد تحقیق این مسئله هستیم که آیا در آثار آیتالله محمدتقی مصباح از طرح کلی دین بحث شده است یا خیر؟ و اینکه در آثارشان به این عنوان تصریح کردند یا از کنار هم قرار دادن جملاتشان چنین استفادهای میشود؟ و آیا بیانشان در این موضوع یکی است و یا متعدد میباشد؟ و در فرض اختلاف هر کدام از آنها چه تفاوت و اشتراکی با بقیه موارد دارند؟ شاید بتوان گفت که اگرچه ایشان به عنوان «طرح کلی دین» در آثارشان تصریح نکردند، اما از مجموع عباراتشان استفاده میشود که درصدد بحث از طرح کلی دین بودهاند و آن را عبارت از نظامی هماهنگ و به هم پیوسته و براساس محور واحد میدانند. ایشان در چهار اثر از آثار خود با رویکردهای متفاوت به این مسئله پرداختهاند، بنابراین از مجموع مباحث ایشان میتوان اینگونه نتیجه گرفت که: بین اجزاء این طرح کلی باید هماهنگی و ارتباط و به هم پیوستگی بوده و محور در میان همه اجزاء باید امر واحدی باشد و رابطه اجزاء هم باید طولی بوده و ارتباط منطقی و ترتبی بین آنها وجود داشته باشد. طرح باید اللهمحور باشد نه انسانمحور که بوی اومانیستی دارد. محتوای قرآن از نظر ایشان همان محتوای دین بوده و فرقی ندارند. محور دعوت انبیاء؟ع؟ به عنوان یک طرح کلی ایمان است و لذا لازم است کشف این محور مستند به دین باشد. در نوشته حاضر جمعآوری دادهها به صورت کتابخانهای بوده و تحقیق به گونه توصیفی تحلیلی انجام شده است، بنابراین در مواردی صرفاً آراء ایشان نقل و تبیین شده و در پارهای موارد نقد و بررسی مطالب هم انجام شده است.
طرح کلی اسلام از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
77 - 93
حوزه های تخصصی:
ارائه طرح کلی دین از ضروریات فهم نسبتاً جامع از مبانی و اصول و امتدادهای دین در عرصه حیات فردی و اجتماعی انسان محسوب میشود. از منظر آیتالله جوادی آملی، دین مجموعه عقاید و باورها، اخلاق و نظام ارزشی، و احکام و نظام رفتاری میباشد. بر این اساس الهیات توحیدی ایشان در قالب شناخت مبدا و توحید در عرصه نظر و عمل و نیز تربیت موحد، دستهبندی میشود و در مسئله قلمرو دین نیز ایشان قایل به بسط قلمرو دین در عرصههای اجتماعی و سیاسی و تشکیل حکومت با همه ابعاد و حیثیات آن میباشند. نقش مردم در این نظام سیاسی بسیار تعیینکننده و قوامبخش حرکت توحیدی اسلام به سمت اهداف عالیه آن میباشد.
طرح کلی دین از منظر ابوالاعلی مودودی و سید قطب(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
129 - 157
حوزه های تخصصی:
ابوالاعلی مودودی و سیدقطب با توجه به روند مبارزه با طاغوتها و تغییر حاکمیت جاهلی به این نتیجه رسیده بودند که بدون حکومت اصیل اسلامی نمیتوان در برابر فساد ایستاد؛خصوصاً اینکه در ممالک اسلامی زمام حکومتها به دست کسانی است که از حقایق اسلام بیخبرند؛ لذا عالمان باید به این مهم اقدام کنند به همین دلیل خود این دو هم به سیاست و الهیات روی آوردند؛ مودودی و سیدقطب جامعه را به دو دسته تقسیم میکردند: جامعه اسلامی و جامعه جاهلی. ایشان برای رسیدن به جامعه اصیل اسلامی نیاز اساسی را این میدانستند که اسلام حقیقی شناخته شود زیرا مشکل اصلی جوامع اسلامی و عدم قیام در برابر طاغوتها فاصله گرفتن از اسلام حقیقی است، لذا شروع کردند اصطلاحات کلیدی قرآنی (الله، رب، عبادت، دین) را که به نظر آنها دستخوش تحریف شده بود در کتب خود تبیین و در ادامه مودودی در کتاب مبادی الاسلام و نظام الحیاه الاسلامی و سیدقطب در کتب معالم فی الطریق و المستقبل لهذاالدین طرحی را از اسلام حقیقی با عنوان النظام الشامل الکامل تبیین که نگاهی جامع و شامل به اسلام شود تا تصویری از آن نگاه کامل به اسلام صورت گیرد و مقدمهای شود تا به آن هدف (مجتمع اسلامی) برسند. به علت اینکه سیدقطب افکارش متاثر از مودودی میباشد طرح هر دو را در یک مقاله بررسی میکنیم طرحی که از توحید و ایمان به لا اله الا الله شروع میشود به نبوت میرسد به عنوان کسانی که علم به قوانین عالم را میرسانند و عبادات مهمترین آورده پیامبران که باعث عبودیت انسانها میشود و همه اینها در شریعت الهی محقق میشود شریعتی که فقه و احکام و حقوق واخلاق و نظامات دینی را در جامعه برقرار میکند و مجتمع اسلامی را میسازد. این طرح در یک جمله توحید نبوت عبادات و شریعت میباشد که ذیل شریعت هم احکام حقوق و نظامات دینی است.
فرایند حرکت تکاملی انبیاء (ع) در اندیشه آیت الله خامنه ای(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
159 - 177
حوزه های تخصصی:
حرکت انبیاء یک حرکت تکاملی است و در صدد رشد و ترقی انسان به شکوفایی استعدادها و ظرفیتهای وجودی انسان است. حرکت تکاملی انبیای الهی بر پایه مفهوم مرکزی و بنیادین «توحید» است. توحید و معرفت خدا همه مایه تکامل و تعالی روح انسان و رشد و تعالی وجودی اوست که هدف عالی و نهایی انبیاء است و هم طرح توحید به معنای ایجاد یک محیط الهی و سالم و پیشنهاد ساختار جامعه و نظم الهی، عادلانه، بدون ظلم، بدون استثمارِ اجتماع است. با استفاده از قرآن کریم و اطلاعات تاریخی و تحلیل عقلی، این حرکت در سه مرحله مهم طی شده است: مرحله اول: تحول و رستاخیز درونی؛ مرحله دوم: رستاخیز وانقلاب اجتماعی؛ مرحله سوم: ساختن و بنیانگذاری یک اجتماع نو. هر کدام از این مراحل از گامهای مختلفی تشکیل شده است.
مبانی و اصول هستیشناختی نظام انقلابی با تأکید بر نقش انسان کامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
219 - 238
حوزه های تخصصی:
گزارههای کلی دینیای از جنس «هست و نیست» درباره «هستی» ریشه و اساس همه دستورالعملها و واکنشهای نظام انقلابی است. این گزارههای کلی، مبانی هستیشناختی نظام انقلابیاند که عبارتاند از: توحید باوری، معادباوری، نبی باوری، ولایت باوری و عدالت باوری. از بطن این مبانی، گزارههایی کلیای از جنس «باید و نباید» بیرون کشیده میشود که اصول ثابت نظام انقلابی است. برای رهیافت به نظام ولایی آرمانی و تداوم نظام انقلابی - طبق بحث از مبانی و اصول هستیشناختی نظام انقلابی - راهبردهای کلانی از این دست قابلعرضه است: 1. ترسیم هدفهای آرمانی و والای نظام انقلابی 2. شناخت کارکردهای دین، تهیه فقه نظام و کاربست دین در عرصههای اجتماعی 3. محوریت ولایت در تداوم نظام انقلابی و تحقق تمدن نوین اسلامی 4. بسط عدالت، و تأمین رفاه و امنیت اجتماعی. روش نگارنده در این نوشتار توصیفی - تحلیلی و مستند به آیات یا روایات همنوا با آیات است. در تمام مراحل، الگوهای رفتاری مناسبی از انسان کامل ارائه شده است.
کارآیی تمثیل در حوزه توحید
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۳
101 - 112
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف به کار بردن تمثیل در کلام القای اندیشه های دینی، صوفیانه و اخلاقی است. بنابراین متون صوفیه مشحون از انواع تمثیل هاست. صوفیّه اگرچه برای بیان مفاهیم و موضوعات دینی از تمثیل بهره گرفته اند؛ امّا بنا بر برخی تعاریف که از برخی از اصطلاحات دینی به دست داده اند از این عنصر زبانی کارآمد بهره نبرده اند. یکی از این اصطلاحات که تقریباً در هر متن عرفانی از آن صحبت به میان آمده، توحید است. چون صوفیّه توحید را در عدم تشبیه و تمثیل خداوند به چیزی تعریف کرده اند، هیچ گاه برای تعریف و تبیین این اصطلاح از تمثیل بهره نبرده اند. مؤلّفان گفتار حاضر در پی آن بوده اند که نظرات متصوّفه را درباره تمثیل به روش تحلیلی و توصیفی بیان کنیم. از اینرو به سراغ آثار بزرگان این طریقت یعنی قشیری، محمّد غزالی، عین القضات همدانی، سهروردی و روزبهان بقلی رفته اند تا بدانند آنها تا چه اندازه با به کار گرفتن تمثیل موافق بوده اند. آنها گاه تمثیل را ضروری و گاه مخالف یقین دانسته اند.
تصویرهای توحیدی در حدیقه الحقیقه و مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵(پیاپی ۹۰)
۹۶-۷۵
حوزه های تخصصی:
آموزش مباحث توحیدی و تلاش برای تفهیم مفاهیم غامض معرفتی، همواره دغدغه اندیشمندان بوده است. علیرغم وجود بن مایه های مشترک در تعالیم توحیدی، دستیابی به مفاهیم و معانی غنی برای همگان میسر نیست و چه بسا در ادراک آن تناقض های بسیاری درگیرد. حدیقه الحقیقه و مثنوی از جمله متون تعلیمی هستند که از صور خیال فراوانی به سان تشبیه، استعاره، مجاز، تشخیص و کنایه در بیان مفاهیم توحیدی بهره برده اند. در این نوشتار سبک تعلیمی سنایی و مولانا در آموزش مفاهیم توحیدی و نحوه برخورداری این دو عارف از صورخیال، مورد بررسی قرار گرفته است. زبان توحیدی مثنوی و حدیقه الحقیقه گرچه زبانی تقریبا یکدست و واحد است، اما سنایی در طرح کلیات و در سطح عالی به بیان توحید پرداخته و مولانا بیشتر وارد جزییات مفاهیم توحیدی شده است. تصویرهای حدیقه الحقیقه بیشتردر محور افقی طراحی شده، اما در مثنوی مولانا، در محور عمودی نیز تصاویر بسیاری یافت می شوند. مولانا در مواردی از تصاویر ایجاد شده از نمادهای سنایی بهره برده و در بسیاری از موارد با نمادهایی کاملا ابتکاری به آموزش مفاهیم توحیدی پرداخته است. برخورداری از شکل ترسیمی حروف (سمبولیسم الفبایی) و تشبیه به حروف در هر دو اثر مشترک است.
تحلیل و بررسی مراتب خداشناسی توحیدی در آیین زرتشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۰
49-68
حوزه های تخصصی:
بحث توحید یا ثنویت زرتشتیان از مباحث پرچالش در آیین زرتشت است. توحید به معنای یگانه دانستن یا یکتاشمردن خداوند، مراتب و مظاهری مانند توحید در وجوب وجود، خالقیت، عبادت، ربوبیت و... دارد. ذکر مراتب و مظاهر توحید اهمیت بسزایی در بحث حاضر دارد؛ زیرا بیشتر نویسندگانی که پژوهشی درباره ی موضوع توحید در دین زرتشت داشتند ، روشن نکرده اند که کدام یک از مراتب توحید را م عیار در ن ظر گرفته اند. این امر ازیک سو به دیدگاه های گوناگون و حتی متناقض منجر شده و ازسوی دیگر، انکار نویسندگان زرتشتی را به دنبال داشته است. مقاله ی پیش رو با روش تحلیلی انتقادی به بحث از سه مرتبه از مراتب توحید، یعنی توحید در وجوب وجود، خالقیت و عبادت اختصاص یافته و با تکیه بر متون دینی زرتشتیان، به ویژه گاهان منسوب به زرتشت، نشان داده است که پذیرش ادعای توحید با تمام مراتب آن، در آیین زرتشت دشوار است؛ نمونه ای که می توان به آن اشاره کرد، مرتبه ی توحید در خالقیت است که در آیین زرتشت نفی شده است. ذکر مراتب خداشناسی زرتشتی به صورت مجزا و تحلیل و بررسی هریک از مراتب، نوآوری تحقیق حاضر است.
تربیت سیاسی فطرت محور در اندیشه آیت الله شهید بهشتی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مبانی و اصول تربیت سیاسی در اندیشه آیت الله شهید بهشتی است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که گرچه در راهبرد تربیتی آیت الله بهشتی، تربیت انسان و جامعه، مقوله ای صعب محسوب می شود، با این حال انسان همواره نیازمند تربیت و اکتساب مولفه های تربیت سیاسی در مواجهه مطلوب با نظام سیاسی حاکم می باشد. در این منظر، جایگاه اولی و اصیل از آنِ الگوهای بسترساز است، نه قالب ساز. به عبارت دیگر، شهید بهشتی معتقد است تربیت انسان توأم با فرایند آموزش تدریجی، نضج و تعالی می یابد و ادراکات قالبی از تربیت، ناتوان از پرورش متربیان اسلامی است. پذیرش چنین الگویی از تربیت سیاسی، مبتنی بر مبانی و اصول خاصی می باشد که می توان به انگاره های آن در نظریات اجتماعی- سیاسی شهید بهشتی دست یافت. در سازه تربیت سیاسی شهید بهشتی، انسان، موجودی محق و مکلف، به شمار رفته که غایت وی، وصول به حیات ایمانی در دنیا و سعادت اخروی می باشد. در این رویکرد، تربیت سیاسی اسلامی برخلاف الگوهای غربی، با نظر به ابعاد درونی و بیرونی انسان، سه حوزه بینش، نگرش و مهارت های سیاسی شهروندان جامعه اسلامی را تحت الشعاع قرار می دهد.