در ایران، هفتاد هزار نفر کودک کار و در شهر تهران، دوازده هزار نفر مشغول به کارند و انواع تبعیض ها را تجربه می کنند. هدف از نگارش این مقاله، بررسی وضعیت کودکان کار و چرایی شکل گیری پدیده کودک کار است. بنابراین مبتنی بر طرح تحقیق تلفیقی و در قالب دو بخش مطالعاتی کمّی و کیفی، ابتدا مبتنی بر روش پیمایش، 128 پرسشنامه 115 سؤالی تهیه شد که کودکان کاری که با نمونه گیری غیر تصادفی و هدفمند انتخاب شدند، آن را تکمیل کردند. سپس در بخش دوم با انجام هفت مصاحبه عمیق و نیمه ساختمند با فعالان و نخبگان اجتماعی و تحلیل تماتیک مصاحبه های آنها، تلاش شد تا یافته ها تفسیر شود. یافته ها نشان می دهد که بیشترین کودکان کار، پسر هستند و در سنین 10-14 سال قرار دارند. اکثر آنها بی سوادند یا برای کمک به خانواده، به اجبار خانواده و نیاز مالی، ترک تحصیل کرده، کار می کنند. هرچند والدین اکثر آنها در قید حیات هستند، آنها بین ده تا پانزده ساعت در روز کار می کنند و بیشتر به دست فروشی مشغولند. یافته های بخش دوم تحقیق، بیانگر استخراج سه مقوله اصلی، هشت مقوله فرعی، ده مفهوم و 67 کد بود. مهم ترین یافته های کیفی در این مقاله نشان می دهد که پدیده کودک کار به مثابه پدیده پنهان و مغفول است که داده ها و اطلاعات معتبری درباره آن وجود ندارد و در فرهنگ جامعه تبعیضی چندلایه و متکثر، نهادینه شده و در قالب باورهای فرهنگی بازتولید می شود.