مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۹٬۱۴۱ تا ۹۹٬۱۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۹۴۲ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
99 - 112
حوزههای تخصصی:
پدیده مشارکت عمومی- خصوصی در صنایع مختلف به دلیل عدم توانایی بخش دولتی در تأمین نیازهای عمومی و دسترسی محدود آن به منابع مختلف، موضوعی قابل بحث در صنایع متفاوت به شمار می رود. اما در برخی از صنایع خدماتی ازجمله گردشگری، این موضوع به مراتب از جایگاه ویژه تری برخوردار می باشد. چرا که لازمه موفقیت صنعت گردشگری- با ماهیت ازهم گسسته و تعدد ذینفعان از هر دو بخش دولتی و خصوصی- شکل گیری مشارکت هایی ازاین دست می باشد. بدین جهت، مطالعات متعددی در زمینه مشارکت عمومی- خصوصی انجام شده است. بااین وجود، هنوز خلأ پژوهشی که با شیوه ای نظام مند مطالعات پیشین را مرور کرده و به احصاء ابعاد مختلف این مطالعات به خصوص در زمینه عوامل مؤثر بر مشارکت عمومی- خصوصی بپردازد، احساس می شود. ازاین جهت، مطالعه حاضر، این مهم را در کانون هدف اصلی پژوهش، قرار داد. پس ازآنتخاب مقالات بر اساس سازوکاری دقیق و از پیش تعیین شده، 40 مقاله منتخب بر اساس شاخص های موقعیت پژوهش، حیطه مشارکت، نوع تحقیق بر اساس هدف، شیوه گردآوری داده، ابزار گردآوری، زمان، جامعه تحقیق و روش نمونه گیری و عوامل مؤثر بر مشارکت عمومی- خصوصی در گردشگری، مورد غربال گری قرار گرفتند. خروجی پژوهش، ما را در شناخت الگوی پژوهشی رایج در مطالعات مشارکت عمومی- خصوصی در گردشگری یاری می رساند. الگویی که از یک سو می تواند مبنایی برای انجام این گونه مطالعات در داخل کشور قرار گیرد و از سوی دیگر، با تغییر در الگوی مزبور، به خلاقیت های پژوهشی در این زمینه منجر گردد. در زمینه عملیاتی نیز، توجه به ابعاد شناسایی شده مرتبط با مشارکت عمومی- خصوصی در گردشگری- از سوی هر دو گروه فعالین بخش عمومی و بخش خصوصی- می تواند موفقیت هرچه بیشتر این گونه مشارکت ها در صنعت گردشگری کشور را تضمین نماید.
ترکیب شاخص های EVI و SPI برای پهنه بندی مناطق حساس به خشک سالی (مطالعه موردی: استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی خشک سالی، ازنظر زمانی و مکانی، برای برنامه ریزی های کاهش خسارات در استان کردستان اهمیت بسیاری دارد. در این تحقیق، از شاخص بارش استانداردشده و همچنین، شاخص پوشش گیاهی بارزشده استخراجی از تصاویر ماهواره ای، به منزله پارامتر تعیین کننده خشک سالی، استفاده شده است. به این منظور، داده های آماری ایستگاه های هواشناسی شامل حداکثر دمای ماهیانه، مجموع بارش سالیانه و نیز تصاویر سنجنده مادیس به کار رفته است. با مقایسه پارامترهای هواشناسی شامل میانگین دمای سالیانه، میزان بارش سالیانه و همچنین مقایسه نقشه های شاخص بارش استاندارد و شاخص پوشش گیاهی بارزشده، وضعیت خشک سالی منطقه در دوره زمانی هفده ساله ای بررسی شده است. نتایج بررسی دو شاخص بارش استانداردشده و پوشش گیاهی بارزشده نشان می دهد که خشک سالی ناشی از تغییرات بارشی دارای راستای غرب به شرق است و پدیده خشک سالی در مناطق شرقی شدت بیشتری دارد. در این راستا، مناطق جنوبی حساسیت بالاتری نشان داده اند که در مجموع، مناطق جنوبی، به ویژه جنوب شرق استان، بیشترین آسیب پذیری را در پدیده خشک سالی داشته اند. مناطق دارای حساسیت بسیار بالای خشک سالی حدود 10% مساحت اراضی استان را پوشش می دهد و این درحالی است که 91% از مساحت مناطق با حساسیت بسیار زیاد خشک سالی در کاربری کشت گندم دیم قرار دارد.
تحلیل و بررسی مبانی در بکارگیری قواعد عقلی در استنباط فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استناد به قواعد عقلی در استنباط فقهی، مورد مناقشه بسیاری از حکیمان و فقیهان متأخّر واقع شده و عمدتاً با اشکال خلط میان حقایق و اعتباریات، به استدلال های عقلی مجتهدان در آثار فقهی و اصولی مناقشاتی وارد کرده اند. با استقراء در این خصوص به سه دیدگاه مهم دست می یابیم: منع کلّی استفاده از قواعد عقلی در استنباط فقهی، عدم منع از استناد به قواعد عقلی، و قول به تفصیل میان قواعد عقلی. اتّخاذ مبنا در این مسأله، مبتنی بر تحلیل دو بحث صغروی و کبروی است؛ بحث صغروی از این که آیا گزاره های اصولی و فقهی، حقیقی است یا اعتباری؟ و در فرض اعتباری بودن، بحث کبروی پیرامون این که آیا استناد به قواعد عقلی در اعتباریّات صحیح است یا خیر؟ در این نوشتار، با هدف تمرکز بر جایگاه قواعد عقلی در استنباط فقهی، به دفاع از اصولیان عقل گرا برآمده و ضمن تحلیل مبانی و ادلّه در دو بحث صغروی و کبروی، به اشکال خلط حقایق و اعتباریّات پاسخ داده و درصدد اثبات این فرضیه بر می آئیم که در راستای استنباط احکام فقهی، بر اساس پشتوانه حقیقی ای که اعتباریّات شرعی دارند می توانیم از قواعد علوم حقیقی و عقلی استفاده کنیم و در این راستا، ضابطه و نظریّه تفصیلی جدیدی را برای استناد به قواعد عقلی در استنباط احکام شرعی بیان خواهیم کرد.
بررسی فرا نیارها و فرا آسیب ها در شخصیت صائب تبریزی بر اساس ابیات تمثیلی غزلیات شاعر با تکیه بر نظریه روان شناسان انسان گرا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر علم نوبنیاد روان شناسی توانسته است با تکیه بر نظریه های متنوع اندیشمندان این علم، دریچه های تازه ای پیش روی پژوهشگران و منتقدان قرار دهد که از جمله آن تحلیل عوالم درونی نویسندگان متون کلاسیک و معاصر در عرصه ادبیات فارسی است. بر همین اساس، ساختار اصلی این مقاله با رویکرد فوق شکل گرفته و دو هدف عمده را دنبال می کند. اول کشف و شناسایی فرانیازها و فراآسیب های شخصیت صائب تبریزی بر اساس نظریه انسان گراها و دوم بررسی رویکرد تمثیلی صائب در بیان این ویژگی ها. برای دست یابی به این دو مقصود نیز از سخنان و اشعاری که شاعر با توجّه به دو خصیصه مهمّ سبک هندی یعنی بسیارگویی و کشف مضمون های تازه، در دیوان غزلیّاتش به این موضوع پرداخته، استفاده شده است. در این روش 364 غزل از دیوان مذکور بر اساس جدول مورگان و استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده از بین 6995 غزل، انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است. بر همین اساس بعد از بیان مطالبی درمورد تمثیل، کارکرد و شاخه های آن، موضوع شخصیت و مفهوم آن تبیین شده و سپس 18 مورد فرانیاز و فراآسیب عنوان شده توسط مزلو، از دیوان صائب استخراج شده و رویکرد تمثیلی او در بیان این ویژگی ها مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در این تحقیق که رویکردی توصیفی- تحلیلی دارد ضمن تبیین فرانیازها و فراآسیب های شخصیت شاعر به عنوان یک انسان خودشکوفا سعی شده است به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که آیا صائب در استفاده از رویکرد تمثیلی برای بیان موارد فرانیاز و فراآسیب شخصیت خود موفق بوده است؟
بررسی تشبیه تمثیل و کارکردهای آن در مثنوی «کارنامه زندان» ملک الشعرای بهار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تشبیه تمثیل از گونه های خاصّ تشبیه است. در یک طبقه بندی ساده، می توان آن را به سه نوع گسترده، نیمه فشرده و فشرده (اسلوب معادله) تقسیم کرد. بهار در مثنوی کارنامه زندان از این عنصر بلاغی برای اقناع و استدلال مُخاطب به اندازه زیادی استفاده کرده است. تعداد و تنوّع به کارگیری این تشبیهات تمثیلی در مثنوی کارنامه زندان، می تواند برای این اثر بهار، یک ویژگی سبکی برجسته و شایسته بررسی به حساب آید. ضرورت و اهمیّت این بررسی از آن روی است که می تواند نقش استدلالی و قدرت القایی بسیار بالای تشبیه تمثیل در مثنوی کارنامه زندان بهار را نشان دهد. سؤال اساسی این مقاله که درصدد پاسخ بدان برآمده ایم آن است که گونه ها و کارکردهای تشبیه تمثیل در مثنوی کارنامه زندان بهار چگونه است؟ در این نوشته که به روش کتاب خانه ای و به شیوه توصیفی تحلیل محتوا فراهم آمده است با در نظر گرفتن ساختار بلاغی ابیاتی که تشبیه تمثیلی دارند، نوع جملات آنها از نظر خبری یا انشایی بودن، بررسی شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، تشبیه تمثیل نیمه فشرده با ساختار خبری به قصد تاکید کلام یا همان استعاره تمثیلیّه و ضرب المثل، فراوان ترین نمونه های تشبیه تمثیل در این مثنوی می باشد. غیر از این، موارد دیگری در ارتباط مستقیم تشبیه تمثیل با الگوری، اسلوب معادله، استعاره تمثیلیّه و تصویر و استدلال هنری در این مثنوی وجود دارد که در متن مقاله به آنها پرداخته شده است.
مورد پژوهی اجتناب از اطلاعات در دانشجویان پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رفتار اطلاعاتی اصطلاحی است که برای توصیف بسیاری از روش های تعامل انسان با اطلاعات استفاده می شود. اجتناب از اطلاعات نیز یکی از وجوه رفتار اطلاعاتی و روش های تعامل انسان با اطلاعات است. اجتناب از اطلاعات مجموعه ای از رفتارها و اقدامات گزینشی به منظور متوقف کردن، محدود کردن، تأخیر جستجو، مواجهه، پردازش، و استفاده از اطلاعات است. هدف اصلی این پژوهش بررسی اجتناب از اطلاعات دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی همدان در مطالعه مقاله های علمی است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی پیمایشی است. جامعه پژوهش دانشجویان پزشکی در سال تحصیلی 98-99 دانشگاه علوم پزشکی همدان بودند. روش نمونه گیری تصادفی بود. دانشجویان پرسشنامه های الکترونیکی اجتناب اطلاعات و نیاز به شناخت را تکمیل کردند. از آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه، رگرسیون خطی ساده، رگرسیون چند متغیره برای تحلیل آماری استفاده شد. یافته ها: میانگین اجتناب از اطلاعات دانشجویان 21/2 و میانگین نیاز به شناخت آنها 55/3 بود. یافته ها حاکی از تفاوت معنادار میزان اجتناب از اطلاعات دانشجویان برحسب پایه تحصیلی آنان بود. بین اجتناب از اطلاعات و نیاز به شناخت رابطه معنادار مشاهده شد. متغیر پایه تحصیلی در رابطه بین اجتناب از اطلاعات و نیاز به شناخت نقش کاهشی داشت. نتیجه : میزان نیاز به شناخت دانشجویان با اجتناب از اطلاعات آنان رابطه عکس دارد، همچنین با افزایش پایه تحصیلی آن ها نیاز به شناخت آنها افزوده می شود. می توان برای دانشجویان پایه های پایین تر این روند را تسریع نمود. پیشنهاد می شود که برای آن ها دوره های آموزش سواد اطلاعاتی، تور کتابخانه، و معرفی پایگاه های اطلاعاتی تخصصی برگزار شود.
بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش نرم افزارهای کاربردی فهرست نویسی اجتماعی توسط دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان بر اساس مدل ثانویه نظریه یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری (UTAUT2)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نرم افزارهای کاربردی فهرست نویسی اجتماعی یک فناوری نوین هستند که پذیرششان می تواند از جنبه های متعددی بر حوزه ی علمی، پژوهشی، کاربردی و تجاری تأثیر گذارد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری مذکور توسط دانشجویان تحصیلات تکمیلی به عنوان قشری پژوهشگر، بر اساس مدل ثانویه نظریه یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری (یوتی ای یوتی 2) انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی است که با روش مدل سازی نقش میانجی انجام گرفته است. نمونه پژوهش، شامل 184 نفر از دانشجویان رشته های زبان و ادبیات انگلیسی، علم اطلاعات و دانش شناسی و مهندسی کامپیوتر، گرایش فناوری اطلاعات دانشگاه اصفهان بودند که به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی و به دلیل داشتن اطلاعات به ترتیب در سه زمینه انگلیسی، فهرست نویسی و فناوری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه پذیرش فناوری نرم افزارهای کاربردی ونکاتش بود که بعد از بومی سازی[1] و تعیین روایی و پایایی مورد استفاده قرار گرفت. فرضیه ها و سؤالات بر اساس روابط موجود در مدل مفهومی پژوهش طراحی شدند. مدل مفهومی پژوهش، مدل یوتی ای یو تی 2 به اضافه سه متغیر تعدیلگر افزوده تخصص، آمادگی برای فناوری و آشنایی با زبان انگلیسی بود. فرضیه های پژوهش با بکارگیری مدل رگرسیون بلوکی، مدل رگرسیون پروبیت و مدل مسیر مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که از میان هفت عامل موجود در مدل اصلی، انتظار عملکرد و انگیزه ی لذتی بیشترین تأثیر مثبت و معنادار را بر قصد رفتاری داشتند. بعد از آن به ترتیب اثر اجتماعی، ارزش قیمتی و انتظار تلاش، از زیاد به کم بر قصد رفتاری تأثیر داشته اند. سن، تعدیلگر رابطه ارزش قیمتی و انگیزه ی لذتی بر قصد رفتاری بود. تخصص، تعدیلگر رابطه انتظار تلاش بر قصد رفتاری بود و تجربه، تعدیلگر رابطه قصد رفتاری بر رفتار استفاده بود. قصد رفتاری رابطه مثبت و معنادار بسیار قوی ای را بر رفتار استفاده نشان داد. لازم به ذکر است که سه تعدیلگر آشنایی با زبان انگلیسی، آمادگی برای فناوری و جنسیت هیچ تأثیری بر روابط مدل نداشتند. نتیجه : به نظر می رسد برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی، آنچه بیشتر از همه در استفاده از فناوری نرم افزارهای کاربردی فهرست نویسی اجتماعی اهمیت دارد، سودمندی و لذت بخش بودن استفاده از آن می باشد. هرچه سن دانشجویان بیشتر باشد، به همان میزان، بیشتر به هزینه ای که در ازای کارکرد این نرم افزار می پردازند بها می دهند. درک آسانی استفاده از این فناوری در دانشجویانی که دارای تخصص در فهرست نویسی هستند بیشتر پیش بینی کننده قصد رفتاری در استفاده از این قبیل نرم افزارها می باشد. [1]. منظور از بومی سازی، تطبیق اصطلاحات پرسشنامه با فرهنگ و شرایط جامعه می باشد.
امکان سنجی استفاده از شبکه استنادی فهرست منابع موجود در پیشنهاده پژوهشِ (پروپوزالِ) دانشجویان تحصیلات تکمیلی برای پیشنهاد مقاله های مرتبط به آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف اصلی این پژوهش امکان سنجی استفاده از شبکه استنادی فهرست منابع موجود در پیشنهاده پژوهش دانشجویان تحصیلات تکمیلی برای پیشنهاد مقاله های مرتبط به آنهاست. روش شناسی : این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث روش شناختی، پژوهشی شبه آزمایشی است. تعداد 60 دانشجوی کارشناسی ارشد و دکتری از حوزه علوم انسانی در رشته های تحصیلی گوناگون دانشگاه شیراز، به صورت هدفمند و داوطلبانه به کار گرفته شدند. در پژوهش حاضر پایگاه اطلاعاتی «وب آو ساینس» و نرم افزار VOSviewer به ترتیب برای گردآوری و تحلیل داده های پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها : یافته ها نشان داد فراوانی تعداد مقاله های تا حدی مرتبط قضاوت شده با اختلافی مثبت بیشترین فراوانی را بین سه طبقه (مرتبط، تا حدی مرتبط، نامرتبط) دارد. کاربران مقاله های مرتبط پیشنهادی از طریق شبکه استنادی منابع پیشنهاده پژوهش را اثربخش دانستند؛ همچنین، دانشجویان دکتری بیش از دانشجویان ارشد مقاله های پیشنهاد شده از طریق شبکه استنادی منابع پیشنهاده پژوهش را اثربخش دانستند؛ به عبارتی، دانشجویان دکتری مقالات پیشنهاد شده را مرتبط تر تشخیص دادند. همچنین دانشجویان با سطوح متفاوت دانش زبان انگلیسی به یک میزان مقاله های پیشنهادی بر اساس شبکه استنادی را مرتبط تشخیص دادند. اطلاعات استنادی پیشنهاده پژوهش می تواند برای یافتن منابع مرتبط و در نتیجه، غنی تر ساختن پژوهش ها به کار گرفته شود و سامانه های پیشنهاددهنده مدارک علمی می توانند از شبکه استنادی منابع مورد استفاده در پیشنهاده پژوهش ها، برای پیشنهاد مدارک مرتبط به کاربران استفاده کنند.
The Tail Mean-Variance Model and Extended Efficient Frontier(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In portfolio theory, it is well-known that the distributions of stock returns often have non-Gaussian characteristics. Therefore, we need non-symmetric distributions for modeling and accurate analysis of actuarial data. For this purpose and optimal portfolio selection, we use the Tail Mean-Variance (TMV) model, which focuses on the rare risks but high losses and usually happens in the tail of return distribution. The proposed TMV model is based on two risk measures the Tail Condition Expectation (TCE) and Tail Variance (TV) under Generalized Skew-Elliptical (GSE) distribution. We first apply a convex optimization approach and obtain an explicit and easy solution for the TMV optimization problem, and then derive the TMV efficient frontier. Finally, we provide a practical example of implementing a TMV optimal portfolio selection in the Tehran Stock Exchange and show TCE-TV efficient frontier.
Mīr Dāmād on Essence, Existence and Priority(مقاله علمی وزارت علوم)
الگوی چندسطحی برندسازی ملی: فراترکیب مطالعات موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بازار رقابتی جهان کنونی، یکی از مهمترین دارایی های هر کشوری برند ملی است که می تواند کشور را در جذب سرمایه گذاری، توسعه ی صادرات و همچنین جذب گردشگر کمک کند، از این رو دولت ها، تاجرین و کسب وکارها می بایست مراحلی را طی نمایند تا مطئمن شوند که برند ملی کشورشان به صورت راهبردی مناسب بوده، به خوبی مدیریت شده و مداوما مورد ارزیابی قرار می گیرد. این پژوهش با بررسی سیستماتیک مطالعات موردی حوزه برندسازی ملی به دنبال ارائه ی مدلی چندسطحی از عوامل تاثیرگذار، فرآیندی و خروجی های برندسازی ملی است. روش پژوهش فراترکیب براساس مدل هفت مرحله ای هون (۲۰۱۳) است که در طول آن با بررسی ادبیات حوزه "برندسازی ملی" ۹۸۷ مقاله اولیه در بازه زمانی سال های ۲۰۰۳-۲۰۱۹ یافت شد و در هر مرحله مقالاتی که معیارهای مورد نظر را کسب نکردند از پژوهش کنار گذاشته شد، در نهایت ۳۷ پژوهش مطالعه ی موردی با کسب تمامی معیارهای مورد نظر مورد تجزیه و تحلیل نهایی قرار گرفت. پس از تحلیل محتوا و کدگذاری مطالعات موردی بررسی شده نتایج پژوهش در قالب یک مدل مفهومی نشان می-دهد که مطالعات حوزه برندسازی ملی در دوسطح مردم و دولت عوامل درگیر برندسازی ملی را مورد بررسی قرار داده اند که در این فرآیند برنامه ریزی و اجرای برندسازی ملی در سطح دولت رخ داده و مردم و دارایی های هرکشور براین فرآیند تاثیرگذارند و از طرفی دیگر فرآیند برندسازی ملی خروجی های ارزشمندی را برای تمامی سطوح به همراه دارد. مهمترین جنبه های نوآوری این پژوهش نگاه چندسطحی و سیستماتیک به برندسازی ملی و همچنین شناسایی عناصراصلی برندسازی ملی هرکشور است.
مدلسازی تاثیر انقلاب صنعتی چهارم بر زنجیره تامین خدمات بانکی با استفاده از رویکرد پویایی سیستم و تکنیک دیماتل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در انقلاب صنعتی چهارم، ظهور تکنولوژی های بزرگی نظیر هوش مصنوعی و اینترنت اشیاء، منجر به تغییرات گسترده در مدلهای کسب و کار شده است که در این میان، بانکها، سهم بزرگتری را از این تحولات داشته اند. علی رغم تحقیقات انجام شده در زمینه تغییر مدل کسب و کار در انقلاب صنعتی چهارم، موضوع تحول در زنجیره تامین خدمات بانکی در انقلاب صنعتی چهارم تقریباً مغفول مانده است. از این رو در این مقاله تلاش شده است پس از بررسی تحقیقات انجام شده در این زمینه، به منظور شناخت متغیر های تاثیرگذار و درک روابط موجود، با به کارگیری تکنیک دیماتل فازی و رویکرد مدلسازی پویایی سیستم، یک مدل پویا ارائه شود، که با ترسیم نمودارهای علی حلقوی ، به شناخت بهتر نقش انقلاب صنعتی چهارم بر زنجیره تامین خدمات بانکی کمک نماید. نتایج نشان دهنده این است که اتصال بازیگران جدید به زنجیره تامین خدمات بانکی، همکاری بین سازمانها، اشتراک سیستماتیک اطلاعات مشتریان بین شرکا، سرمایه گذاری در بخش فناوری اطلاعات بانک و توسعه زیرساخت های بانکداری دیجیتال توسط بانک مرکزی، به ترتیب دارای بیشترین تاثیرگذاری و اعتماد از طریق سودمندی درک شده و پایداری زنجیره تامین دارای بیشترین تاثیر پذیری در مدل تاثیر انقلاب صنعتی چهارم بر توسعه بانکداری دیجیتال می باشد.
مقایسه «وضع الفاظ برای ارواح معانی ملاصدرا» و «نظریه تفسیر پل ریکور»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تطبیق نظریه تفسیری پل ریکور و وضع الفاظ برای ارواح معانی ملاصدرا گویای آن است که دو اندیشمند علی رغم اشتراک های لفظی فی مابین دیدگاه ها از نظر معنایی چندان همسو نبوده و تمرکز پل ریکور بر مادی گرایی و ملاصدرا بر ماوراءالطبیعه سبب شده تا پل ریکور جهان را همین جهان ماده فرض کند در حالی که ملاصدرا مراتب لایتناهی را برای جهان متصور است و این امر سبب شده تا ریکور در حوزه روش به پدیدارشناسی هرمنوتیک توجه کند و ملاصدرا در چارچوب متافیزیک سنتی پیش رود در نتیجه ریکور در پی کشف مراد مؤلف نبوده اما ملاصدرا به دنبال کشف مراد مؤلف است تا فهم خود را به بالاترین مرتبه نظام لایتناهی هستی نزدیک کند و این خود پل ریکور را در زمره قائلان به نسبی گرایی در فهم متن و ملاصدرا را موافقان عدم نسبی گرایی در فهم متن سوق می دهد.
فناوری RFID در قفسه بندی انبار و مزایای استفاده از آن
حوزههای تخصصی:
شناسایی از طریق فرکانس رادیویی ، یک واژه متداول برای فناوری هایی است که از امواج رادیویی برای شناسایی خودکار اشیا فیزیکی استفاده می کنند. (سیستم کد الکترونیکی کالا)مرتبط می شود، یکی از موثرترین ابزارها در RFIDبه ویژه در زمانی که با شبکه جهانی EPC ردیابی اقلام در زنجیره تامین به شمار می آید. بهره مندی به عنوان یکی از به روزترین تکنولوژی در انبارداری جهت شناسایی و ردیابی کالاهای موجود در قفسه بندی rfid از فناوری انبارکمک می کنند راه حل rfidبه روز کردن لیست موجودی در انبارها و مراکز توزیع بر اساس ورود و خروج کالاها یکی از چالش هایی است که مناسبی برای آن محسوب میشود. در قفسه بندی انبار در این مقاله که ابتدا به طور مختصر به شرح این فناوری و rfidدروازه های آشنایی با چگونگی عملکرد اجزای آن بپردازیم و همچنین تاثیر مثبتی که در قفسه بندی انبار دارد و مزایا و معایبی که این فناوری دارد بررسی شود
تأثیر بازخورد خودکنترل بر یادگیری تولید نیروهای کم، متوسط و بیشینه در شرایط خستگی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خستگی ذهنی، حالتی روان شناختی است که به واسطه فعالیت مداوم شناختی ایجاد شده و سبب کاهش عملکرد جسمانی می شود، اما تأثیر آن بر یادگیری حرکتی کمتر بررسی شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازخورد خودکنترلی بر یادگیری تولید نیروهای کم، متوسط و بیشینه در شرایط خستگی ذهنی بود. نمونه پژوهش 28 نفر از داوطلبان واجد شرایط بودند که به صورت تصادفی به دو گروه بازخورد خودکنترل و جفت شده تقسیم شدند. ابزار اندازه گیری شامل دینامومترالکتریکی، آزمون استروپ، پرسشنامه چند بعدی خستگی ذهنی و مقیاس VAS بود. هر دو گروه ابتدا تحت پروتکل خستگی ذهنی به مدت یک ساعت آزمون استروپ را انجام دادند و پس از اطمینان از ایجاد خستگی ذهنی، وارد مرحله اکتساب تکلیف تولید نیرو شدند. آزمون یادداری فوری با تأخیر 10 دقیقه و یادداری تأخیری 48 ساعت بعد از پایان مرحله اکتساب اجرا شد. یافته های پژوهش نشان داد که در شرایط خستگی ذهنی تفاوت معناداری بین گروه های بازخورد خودکنترل و جفت شده در اکتساب و یادداری نیروهای مختلف وجود ندارد. همچنین در شرایط خستگی ذهنی خطای تولیدشده در یادگیری نیروی متوسط نسبت به نیروی کم و بیشینه کمتر است، به طوری که یادگیری نیروی متوسط به طور معناداری نسبت به نیروی کم بهتر بود. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که خستگی ذهنی سبب کاهش اثربخشی بازخورد خودکنترل می شود و یادگیری تولید نیروهای کم و بیشینه را بیشتر از متوسط تخریب می کند.
بررسی عملکرد مدل هیبریدی در ارزیابی ریسک نکول شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۲
155 - 176
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری ریسک اعتباری و برآورد احتمال نکول شرکت ها از مهم ترین چالش های مطرح در حوزه اعتباری است. مدل های ساختاری و مدل های غیرساختاری دو چارچوب اصلی برای برآورد ریسک نکول و ریسک های اعتباری هستند؛ اما هرکدام از این مدل ها دارای نقاط قوت و ضعف هستند و به نظر می رسد ترکیب این دو چارچوب و ارائه یک مدل هیبریدی بتواند پیش بینی دقیق تری از ریسک نکول شرکت ها ارائه کند. در پژوهش حاضر از یک مدل هیبریدی برای سنجش ریسک نکول شرکت های بورسی و فرابورسی در فاصله زمانی 1397-1386 که طبق قوانین بازار سرمایه ایران به بازار پایه انتقال یافته اند استفاده شده است. ابتدا از مدل مرتون (از مدل های ساختاری) برای سنجش ریسک نکول این شرکت ها استفاده شد و سپس نتایج این مدل با مدل Z آلتمن (از مدل های غیرساختاری) مقایسه شده است. سپس با تحلیل رگرسیونی نسبت های مالی مختلف، متغیرهای معنی دار شناسایی شده و مدل مرتون و Z آلتمن به صورت جداگانه و ترکیبی از نظر آماری مقایسه شدند. یافته ها نشان می دهد که مدل هیبریدی نسبت به مدل های ساختاری و مدل های غیرساختاری، پیش بینی دقیق تری از ریسک نکول ارائه می دهد. با وارد کردن نتایج هریک از این دو مدل به مدل هیبریدی، توان آماری مدل هیبریدی افزایش پیدا می کند؛ بنابراین بهره گیری از مدل ترکیبی به بانک ها و مؤسسات اعتباری کمک خواهد کرد تا منابع را با ریسک کمتری در اختیار شرکت های سالم تر قرار دهند.
بازخوانی نگاه سلفیان به اجتهاد و تقلید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
461 - 483
حوزههای تخصصی:
در قرون اولیه اسلامی باب اجتهاد باز بود، اما رفته رفته باب اجتهاد انسداد یافت و اجتهاد در چارچوب چهار مذهب فقهی الزامی شد. در این میان افرادی مثل ابن تیمیه به این رویکرد انتقاد کردند و باب اجتهاد را مفتوح دانستند. از سده دوازدهم و به پیروی از ابن تیمیه، جریان های سلفی، انفتاح باب اجتهاد را مطرح کردند و امروزه وهابیان، اخوان المسلمین و سلفیان جهادی به انفتاح باب اجتهاد معتقدند، اما میان این گروه ها اختلافات فراوانی در موضوعات اجتهاد و تقلید وجود دارد. بیشتر علمای وهابی از اینکه خود را مجتهد مطلق بدانند، دوری می کنند و بیشتر خود را مجتهد منتسب به فقه احمدبن حنبل می دانند و در این زمینه نظریه تمذهب را مطرح کرده اند که مورد انتقاد ناصرالدین البانی قرار گرفته است. وی معتقد است علمای وهابی باید به سمت اجتهاد مطلق بروند. بزرگان اخوان المسلمین مثل سید سابق و یوسف قرضاوی خود را مجتهد مطلق دانسته، اما تقلید یا اتّباع از دیگر مذاهب را جایز می دانند. نویسندگان سلفیه جهادی نیز خود را مجتهد مطلق می دانند و بر همین اساس به تکفیر دیگران می پردازند. این مقاله به صورت کتابخانه ای و با روش توصیفی_تحلیلی به بررسی اجتهاد و تقلید در نگاه سلفیان می پردازد و اختلافات بزرگان سلفی در این زمینه را بررسی می کند و در انتها به برخی از پیامدهای این دیدگاه اشاراتی دارد.
اثربخشی طرحواره درمانی مبتنی برشیوه های والدگری بر ادراک استرس تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم تابستان (تیر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
521-532
حوزههای تخصصی:
زمینه: طبق پژوهش های انجام شده ادراک استرس تحصیلی یک متغیر مؤثر در سلامت روانشناختی نوجوانان است، از سوی دیگر طرحواره درمانی یکی از درمان های نسل سوم است که روش مناسبی برای درمان اختلال های روانشناختی از نظر کارآمدی و هزینه درمانی می باشد، اما پژوهش های کمی در مورد تأثیر این درمان بر ادراک استرس تحصیلی انجام شده است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر کاهش ادراک استرس تحصیلی در دانش آموزان بود، اما ابتدا رابطه متغیر مزاحم شیوه های والدگری مادران با ادراک استرس تحصیلی دانش آموزان بررسی و کنترل شد. روش: این پژوهش مطالعه ای نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم دبیرستان های شهر تهران بود که در سال تحصیلی 98-97 مشغول به تحصیل بودند. از بین این افراد با شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای 300 نفر و از بین آنها 30 نفر بر اساس معیارهای ورود انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش طی شانزده جلسه یک ساعته طرحواره درمانی گروهی دریافت کردند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه ادراک استرس تحصیلی بدیاوی و گبریل (2015) و پرسشنامه شیوه های والدگری بامریند (1991). برای بررسی ارتباط بین متغیرهای کمی از نرم افزار SPSS16 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته ها: در پس آزمون بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر ادراک استرس تحصیلی با کنترل شیوه های والدگری تعامل معنی دار وجود داشت. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از تحقیق نشان داد طرحواره درمانی گروهی در کاهش ادراک استرس تحصیلی دانش آموزان در طول زمان مؤثر بود. بنابراین می تواند جزء برنامه های مداخلاتی مراکز مشاوره ی وابسته به آموزش و پرورش در نظر گرفته شود.
تدوین بسته ارتقای تحمل پریشانی و مقایسه اثربخشی آن با درمان مبتنی بر شفقت بر خودانتقادی، ترس از ارزیابی منفی و اضطراب در زنان مبتلا به سردرد های تنشی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم تابستان (تیر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
621-634
حوزههای تخصصی:
زمینه: تحمّل پریشانی نقش بسزایی در سلامت روانی و جسمانی دارد؛ با این وجود، تاکنون توسعه مداخلات مختص افزایش تحمل پریشانی کمتر مورد توجه بوده است. همچنین تأثیر مداخلات مبتنی بر شفقت نیز بر ویژگی های روانشناختی افراد مبتلا به بیماری های روان تنی (مانند سردردهای تنشی) کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین بسته ارتقای تحمل پریشانی و مقایسه اثربخشی آن با درمان مبتنی بر شفقت بر خودانتقادی، ترس از ارزیابی منفی و اضطراب در زنان مبتلا به سردرد های تنشی مزمن بود. روش: طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان مبتلا به سردردهای تنشی مراجعه کننده به کلینیک های مغز و اعصاب شهر اصفهان در بازه زمانی سه ماهه در تابستان سال 1398 تشکیل می دادند. تعداد 48 زن مبتلا به سردرد های تنشی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایشی بسته ارتقای تحمل پریشانی (16 نفر) و درمان مبتنی بر شفقت (16 نفر) و یک گروه گواه (16 نفر) به طور تصادفی گمارده شدند. افراد در دو گروه بسته جدید ارتقای تحمل پریشانی که توسط نویسندگان این مقاله طراحی شده و درمان مبتنی بر شفقت گیلبرت (2010) به مدت ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای (هر هفته یک جلسه) مداخلات مربوطه را دریافت کردند، ولی افراد در گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند. شرکت کنندگان با استفاده از مقیاس های خودانتقادی (گیلبرت و همکاران، 2004)، ترس از ارزیابی منفی (لیری، 1983) و اضطراب (بک و همکاران، 1998) در مراحل پیش و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد . یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که با کنترل پیش آزمون، بسته ارتقای تحمل پریشانی و درمان مبتنی بر شفقت نسبت به گروه گواه موجب بهبود معنادار در میزان خودانتقادی (0/001 > p ، 0/67 = η ، 42/37 = F )، ترس از ارزیابی منفی (0/001 > p ، 0/52 = η ، 23/04 = F ) و اضطراب (0/001 > p ، 0/61= η ، 33/51 = F ) زنان مبتلا به سردردهای تنشی مزمن شدند. همچنین یافته ها نشان داد که بسته ارتقای تحمل پریشانی نسبت به درمان مبتنی بر شفقت به میزان بالاتری منجر به کاهش خودانتقادی در زنان مبتلا به سردردهای تنشی می شود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه، اثربخشی بسته جدید طراحی شده به منظور ارتقای تحمل پریشانی و همچنین درمان متمرکز بر شفقت بر خودانتقادی، ترس از ارزیابی منفی و اضطراب زنان مبتلا به سردردهای تنشی مزمن مورد تأیید قرار گرفتند .
اولویت بندی مولفه های اقتصاد مقاومتی در شهرداری شیراز با استفاده از روش TOPSIS
منبع:
پژوهش های علوم مدیریت سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶
75 - 56
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات اساسی در اقتصاد ایران، نداشتن الگویی مناسب برای رشد و توسعه اقتصادی است. سیاست های اقتصاد مقاومتی می تواند یکی از بهترین الگوها در شرایط فعلی باشد. بر این اساس، هر سازمان باید برنامه ها و ماموریت های خود را در راستای این الگو پیش ببرد. یکی از سازمان های مهم و برجسته در پیشبرد اقتصاد ایران، شهرداریها می باشند. از این رو، در پژوهش حاضر، ضمن تشریح مفهوم اقتصاد مقاومتی، به دو مساله پرداخته شد. مساله اول، منطبق کردن برنامه های شهرداری ها مطابق با سیاست های اقتصاد مقاومتی و مساله دوم، اولویت بندی مولفه های اقتصاد مقاومتی در شهرداری ها. این امر از طریق مطالعات کتابخانه ای (بررسی فعالیت های شهرداری ها و سیاست های 24 گانه اقتصاد مقاومتی) و با استفاده از نظر خبرگان و ابزار پرسشنامه صورت گرفت. بدین منظور، ابتدا مولفه های اقتصاد مقاومتی در شهرداری شیراز (به عنوان نمونه پژوهش) استخراج شد و جهت اولویت بندی آن ها از تکنیک تاپسیس استفاده شد. نتایج نشان داد که فعالیت های شهرداری شیراز با مقایسه سیاست های اقتصاد مقاومتی، در قالب 7 مولفه اصلی تبیین می شود. این مولفه ها عبارتند از بهبود و توسعه اقتصاد شهری، توسعه منابع درآمدهای پایدار، مدیریت منابع و صرفه جویی در هزینه ها، رعایت عدالت اقتصادی در اجرای پروژه ها در مناطق شهری، توسعه اقتصادی از طریق توسعه کاربرد فناوری های نوین، توسعه مشارکت های شهروندان در طرح های اقتصادی و استفاده از ظرفیت اقتصاد دانش بنیان. در این میان، از نظر پاسخ دهندگان مولفه بهبود و توسعه اقتصاد شهری به عنوان اولین و مهم ترین اولویت اقتصاد مقاومتی در شهرداری شیراز انتخاب شد.