مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۷٬۰۸۱ تا ۴۷٬۱۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
سالانه تعداد زیادی از گردشگران به منظور معالجه به کشورهای دیگر سفر می کنند و ضمن استفاده از خدمات درمانی و پزشکی، به بازدید از نقاط دیدنی کشورها می پردازند. این شیوه از گردشگری در حال حاضر در اکثر کشورهای دنیا معمول شده است و به عنوان یکی از ابعاد گردشگری به توسعه پایدار و پویایی اقتصاد کشور کمک می نماید. با توجه به کم هزینه بودن و پر درآمد بودن این صنعت، بسیاری از کشورهای در حال توسعه، توجه خود را بر این بخش از صنعت متمرکز و برای آن برنامه ریزی می کنند.این پژوهش با هدف ارزیابی عوامل موثر بر میزان رضایتمندی گردشگری پزشکی در شهر اهواز از نظر گردشگران انجام گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه پژوهش از آزمون Tاستفاده شده است. تجزیه و تحلیل های آماری با استفاده ازنرم افزارSPSS انجام گرفت.یافته های پژوهش نشان میدهدپاسخ ها به سوالات زیرساخت های درمانی، خدماتی و رفاهی در شهراهواز برابر 3.41 شده است که نشان می دهد تمرکز پاسخ ها از مقدار حد متوسط(3)فاصله زیادی دارد که نشان دهنده اختلاف زیاد بین میانگین نمونه و مقدار آزمون(3) است بنابراین فرضیه تایید می شود. نتایج حاکی ازآن است که گردشگری پزشکی به عنوان یکی از ارکان گردشگری در دهه های اخیر مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است.در ایران نیز در این پدیده در برنامه چهارم و پنجم توسعه مورد توجه کارشناسان حوزه بهداشت و درمان و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری قرار گرفته است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر در گردشگری خلاق (نمونه موردی: هورامان استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
122 - 139
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری در سطح جهان به شدت توسعه یافته است و بسیاری از کشورها با استفاده از آن توانسته اند بر مشکلات خود، به ویژه مشکلات اقتصادی، غلبه کنند و وضعیت خویش را بهبود ببخشند. در صنعتِ رقابتی گردشگری، کلید موفقیت در تأمین و برآورده ساختن تقاضای گردشگران، ارائه محصولات و خدمات خلاق است. به همین دلیل، توجه به عوامل مؤثر در توسعه گردشگری خلاق و برنامه ریزی در این بخش ضروری است. در همین خصوص، هدف پژوهش حاضر بررسی مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار در توسعه گردشگری خلاق در منطقه هورامان از استان کردستان است. پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی و، از نظر روش، توصیفی - تحلیلی است. برای بررسی گردشگری خلاق در هورامان، 7 عامل و 34 شاخص با توجه به ادبیات گردشگری خلاق و مطالعات پیشین استخراج شدند. تحلیل ها با استفاده از روش معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی و در PLS انجام شد. برای اولویت بندی عوامل، از آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که عامل تجربه و تعامل در اولویت اول و بعد از آن به ترتیب عامل های اصالت، کیفیت خدمات، حمایت از جنبه های گردشگری خلاق، آگاهی و اطلاع رسانی، میراث بومی، مشارکت در اولویت های بعدی برای برنامه ریزی و راهکارهای توسعه گردشگری خلاق در منطقه هورامان قرار دارند.
تدوین الگوی معماری ماندگار در طراحی مجتمع های تجاری عصر پساکرونا (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: معماری به عنوان ظرفی برای زندگی انسان در نظر گرفته می شود و در این راستا نیاز است که تداوم/تحول در ابعاد ماندگاری بناهای معماری و تأثیرگذاری عوامل بیرونی مورد توجه طراحان و معماران شهری قرار گیرد تا تعامل و کنش متقابل اجتماعی میان فرد و آن اثر بر مبنای تعامل میان ویژگی های اثر و تصویر ذهنی مخاطب شکل یابد.هدف: با توجه به اهمیت مانایی معماری در بستر زمان و تأثیرپذیری از عوامل مختلف، هدف از پژوهش حاضر تدوین الگوی معماری ماندگار (تداوم/تحول) در طراحی مجتمع های تجاری شهر تبریز در عصر پساکرونا می باشد.روش شناسی تحقیق: روش تحقیق نیز آمیخته (ترکیبی از روش های کمّی-کیفی) با هدف کاربردی و ماهیت تحلیلی- زمینه یابی بوده و در راستای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS استفاده شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش شامل شهر تبریز و مجتمع های تجاری آن می باشد.یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد که در بین متغیرهای درونی (خود معماری) بیشترین تأثیرگذاری بر ماندگاری معماری مربوط به استحکام سازه ای، توجه به تکنولوژی و فناوری در معماری و تأکید بر ارزش ها و فرهنگ جامعه به ترتیب با ارزش 92/0، 88/0 و 85/0، و در بین متغیرهای بیرونی (تأثیر کرونا) مربوط به تنوع در خدمات به منظور بهره مندی ساکنان حوزه (منطقه) و عدم جابه جایی های گسترده، در نظر گرفتن یک پیش فضا در ورودی مجتمع برای ضدعفونی کردن و به کارگیری مصالح نوین با ویژگی آنتی باکتریال به ترتیب با ارزش 84/0، 70/0 و 66/0 می باشد.نتایج: نتایج حاکی از آن است که الگوی معماری ماندگار مجتمع های تجاری بر مبنای توجه به عوامل زمینه ای (خود معماری) و بیرونی (تأثیرات همه گیری) در سه بعد کالبد، عملکرد و هویت- معنا قابل تدوین است.
شناسایی عناصر موثر بر مبلمان شهری در جهت کاهش رفتارهای وندالیسم شهری (مطالعه موردی: افراد بالای 18 سال ساکن در شهر سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اهمیت مبلمان شهری در اغلب شهرهای کشور به عنوان یکی از موضوعات مهم برنامه ریزان و زیبا سازان شهری است. توجه به عناصری همانند طراحی مناسب، ابعاد، جایابی و نظارت های مناسب و ...، توانایی کاهش رفتارهای خرابکارانه را دارد.هدف: این تحقیق با هدف شناسایی بهتر این عناصر تلاش کرده است تا مدل مناسبی را در این خصوص در اختیار برنامه ریزان و زیباسازان شهری با هدف کاهش رفتارهای وندالیسمی قرار دهد.روش شناسی تحقیق: این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری تحقیق در بخش دلفی و به منظور دستیابی به اشباع نظری لازم تعداد 11 خبره از بین خبرگان دانشگاهی و مسئولان سازمان زیبا سازی شهری سمنان بود و برای آزمون مدل در نمونه آماری بزرگتر نیز افراد بالای 18 سال ساکن در شهر سمنان به تعداد 386 نفر انتخاب شدند. داده های لازم از طریق ابزار پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل های رگرسیونی در قالب تکنیک معادلات ساختاری و سیستم استنتاج فازی استفاده شد.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر سمنان می باشد.یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد مدل طراحی شده دارای برازش مناسب است و در بین ابعاد اصلی، بعد "عوامل روانی" با بار عاملی 96/0 دارای بیشترین همبستگی با مفهوم اصلی تحقیق است. ترکیب بندی عوامل اصلی مدل نیز مشخص کرد که در بهترین میزان کاهش رفتارهای وندالیسم شهری زمانی محقق خواهد شد که میزان توجه به بعد جایابی 68/1، بعد عوامل روانی 83/2، نظارت 59/2 و طراحی 62/2 باشد.نتایج: کاهش رفتارهای وندالیسم شهری تحت تاثیر عناصر مبلمان شهری است و مدل طراحی شده تا 39 درصد رفتارهای وندالیسم شهری را کاهش خواهد داد.
بررسی عرفانی اخلاق و ارتباط های چهارگانه انسانی در حدیقه الحقیقه و منطق الطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
297 - 316
حوزههای تخصصی:
پا به پایِ سیر تاریخیِ دغدغه تربیت انسان، ارتباط او با خدا، خود، دیگران و طبیعت نیز به عنوان زمینه رشد عقلانی و منش اخلاقی مطرح بوده است. متون منظوم ادب فارسی سرشار از مفاهیم اخلاقی و ارزش های والای تربیتی است که دو اثر گران سنگ ادبیات عرفانی یعنی حدیقه سنایی و منطق الطیر عطار از امهات آن محسوب می شود. در مقاله حاضر به بررسی اخلاق و ارتباط چهارگانه بشری در این دو اثر پرداخته ایم. روش پژوهش کتابخانه ای و نوع تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. نتیجه به دست آمده از پژوهش این است که ارتباط انسان برپایه وحدت وجود در منطق الطیر نسبت به حدیقه بارزتر و بیشتر است؛ این مسئله به نوع ماهیت این دو اثر بازمی گردد.
در حدیقه سنایی رابطه انسان با خدا بیشتر بر مبنای رابطه وجودشناختی و خدا- بنده استوار است که نتیجه آن می شود که فضای خوف (از عقوبت الهی در انجام تکلیف) و ترک مالکیّت، بیشتر بر رابطه انسان با خدا استوار باشد تا رابطه عاشق و معشوق که در منطق الطیر عطار نمایان است. در منطق الطیر پیوندی که از راه عشق با معشوق حاصل می کند چنان است که او را با تمام کائنات، با تمام آنچه ماورای کائنات و با تمام آنچه برتر از کائنات تصور می شود، پیوندمی دهد
عوامل رفتاری مطلوب بانوان در همسرداری از نگاه قرآن و روایات
منبع:
مطالعات تفسیری آلاءالرحمن سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴
57 - 83
حوزههای تخصصی:
بی تردید، یکی از مهم ترین عوامل تحکیم خانواده، عوامل رفتاری درست در همسرداری است؛ زیرا عدم پای بندی عملی نسبت به آن ها، موجب فروپاشی زندگی مشترک و نفوذ هجمه های فرهنگی در این عرصه می شود. بدین جهت، در این راستا شاهد نکاتی سودمند در قرآن کریم، و نیز در روایات هستیم؛ از آنجا که نقش زنان در زندگی مشترک بسیار کلیدی و حساس است، این مقاله (که به شیوه توصیفی – تحلیلی تدوین یافت)؛ در پی پاسخ به این پرسش است که: از نگاه قرآن و حدیث، عوامل رفتاری مطلوب بانوان در همسرداری، چیست؟ حاصل تحقیق این است: اعتقادات و باور های نیک بانوان، خلقیات شایسته و خصوصیات فردی و کارکرد های درست آنان، می تواند در محیط خانواده، آثار رفتاری مطلوبی نظیر: دین مداری، آرامش، تعاون و همدلی، تربیت فرزندان صالح و عفیف و ... برجای نهد؛ و در صورت بروز مشکلات در محیط خانه، بانوان و همسرانشان می توانند با تمسک به راهکار های قرآنی و روایی به رفع آن بپردازند.
ارائه الگوی پویایی سازمانی در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی پویایی سازمانی در وزارت ورزش و جوانان انجام شد. این پژوهش دارای رویکرد کیفی بود که با به کارگیری نظریه داده بنیاد به اجرا درآمد. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید مدیریت ورزشی و مدیران وزارت ورزش و جوانان بود که نمونه گیری از آنها به صورت هدفمند و با روش گلوله برفی انجام شد و داده ها بعد از اجرای 14 مصاحبه به اشباع نظری رسید. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش کدگذاری در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد که تعداد کدهای باز، 382 عدد و کدهای محوری، 40 عدد بود: شرایط علی (نیروی انسانی، زمینه های رشد، سبک مدیریت، فرهنگ سازمانی، فناوری، پذیرش تغییر، رقابت پذیری، سیاست های سازمانی، راهبرد، ساختار و انعطاف پذیری)، شرایط زمینه ای (خودشکوفایی، طوفان فکری، تحولات سریع، صلاحیت، ارزیابی و کنترل، همکاری، ارتباطات و خلاقیت)، شرایط مداخله گر (سبک رهبری، ضعف منابع انسانی، عدم پذیرش تغییر، پیچیدگی پویایی، سرعت بالای تغییرات، ضعف پاسخگویی و عدم انعطاف پذیری)، راهبردها (به کارگیری مدیران خلاق، آموزش مستمر، سبک های نوین رهبری، ساختارهای مسطح، ایده های نو و فناوری های نوین) و پیامدها (بهره وری سازمان، عملکرد سازمان، پاسخگویی سریع، انعطاف پذیری، چابکی سازمان، بهره گیری از فرصت های جدید، بقا در صحنه رقابت و مشتری مداری).
لذا به مدیران وزارت ورزش و جوانان و سازمان های زیرمجموعه آنها توصیه می گردد الگوی پیشنهادی برگرفته از این پژوهش را به منظور توسعه پویایی در سازمان های خود به کار گیرند تا ضمن پاسخگویی سریعتر و هماهنگی با قوانین و شرایط جدید، با خلاقیت و کشف فرآیند های ابتکاری به اهداف مورد نظر سازمان دست یابند.
اثر همزمان تمرین هوازی و مصرف عصاره سبوس برنج بر بیان ژن های التهابی بافت چربی سفید در رت های ماده چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: چاقی و التهاب یک ریسک فاکتور مهم بیماری هاست. تمرینات هوازی (AE) و گیاهان دارویی می توانند التهاب ناشی از چاقی را کاهش دهند. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر AE و سبوس برنج (RBE) بر بیان ژن های التهابی در بافت چربی سفید موش های صحرایی ماده چاق بود.روش پژوهش: 30 موش صحرایی ماده ویستار به طور تصادفی به پنج گروه کنترل تغذیه شده با رژیم غذایی طبیعی، کنترل رژیم غذایی پرچرب (HFD)، HFD+(AE)، HFD+(RBE) و HFD (AE)+(RBE) تقسیم شدند. موش ها به مدت چهار هفته روی تردمیل دویدند و (RBE) دریافت کردند. به منظور القای چاقی از روغن سرخ کردنی پالم استفاده شد (0.5 ml/g). پس از قربانی سازی، بافت چربی سفید برای اندازه گیری بیان ژن های IL6، TNF-α و TLR4 استخراج شد. یافته ها: HFD سبب افزایش معنا داری در بیان ژن IL-6، TNF-α و TLR4 شد (P=0.001). تم)رین هوازی بیان ژن های IL-6(P=0.001)، TNF-a(P=0.041) و TLR-4(P=0.032) را به طور معنا داری کاهش داد. عصاره سبوس برنج بیان ژن های IL-6(P=0.001)،TNF-α (P=0.003) وTLR-4 (P=0.011) را به طور معناداری کاهش داد. بیان ژن IL-6(P=0.002)، TNF-α (P=0.005) وTLR4 (P=0.011) در گروهAE + RBE نسبت به گروه کنترل HFD به طور معنا داری کمتر بود. تعامل AE و RBE بر بیان این ژن ها معنادار نبود.نتیجه گیری: (AE) و (RBE) بیان ژن واسطه های التهابی ناشی از HFD را در بافت چربی سفید کاهش می دهند. استفاده از مصرف AE و RBE به عنوان یک راه حل پیشگیرانه و درمانی در شرایط چاقی توصیه می شود.
ولایت نامه؛ گونه ای برجسته در ادبّیات شیعیِ قرن نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرن نهم دوره اوج گیری شعر شیعی در قالب ترکیب بند و قصیده و حماسه مذهبی است. در آن میان، شکلی از قصیده دیده می شود که شاعران آن عصر به آن «ولایت نامه» می گویند. تا کنون افزون بر شصت مورد از این شکل قصیده در دیوان شاعرانی چون سلیمی تونی، ابن حُسام خوسفی، آذری اِسفَراینی و... دیده شده است. این قالب به دو دلیل در تاریخ قصیده فارسی بی سابقه بوده است؛ نخست اینکه تعلّق به گروه مذهبی و فکری خاصّی دارد و دیگر آنکه دارای نام خاص و محتوای مشخّص واحدی است. این مقاله در پی آن است تا ولایت نامه را به مثابه گونه ادبی خاصّ شیعی در قرن نهم معرّفی کند و به نقش این گونه ادبی در شکل گیری گفتمان شیعی شاعران در قرن نهم بپردازد. در این پژوهش، ابزارهای زبانیِ مورداستفاده شاعران، از قبیل لقب دهی، اغراق و مبالغه، خیالی شدن عقاید و همچنین استناد به آیات و احادیث، امامت، عصمت، علم و مفهوم کلیدی ولایت در نزد تشیّع، خطابی بودن ولایت نامه ها و غیره، با نگرشی تاریخی و تحلیل گفتمانی، مورد مُداقّه قرار گرفته است تا تلاش شاعران برای رواج گفتمان شیعی و ترویج نظام اعتقادی تشیّع در قرن نهم بررسی شود. همچنین، در این مقاله به ساختار این گونه ادبی اشاره شده است.
نقش نمای مفعولی «را» در زبان فارسی: توصیفی پیکره بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: «را» در زبان فارسی، به لحاظ نحوی، نقش نمای مفعولی است. همراهی نقش نمای مفعولی «را» با مفعول صریح برای برخی از افعال الزامی است ، اما در سایر موارد به نظر می رسد که امکان حضور یا عدم حضور آن در جمله با توجه به مفهوم گذرایی قابل تعریف باشد. در رویکرد هاپر و تامپسون (1980) گذرایی مفهومی پیوستاری و به عنوان ویژگی بند (و نه فقط به عنوان ویژگی فعل) در نظر گرفته می شود. براین اساس، علاوه بر ویژگی های افعال، ویژگی های فاعل و مفعول هم در میزان گذرایی نقش دارند. طبق تعریف هاپر و تامپسون، اگر مفعولِ کنش پذیر، اسم خاص، انسان (جاندار)، عینی، مفرد و اسم قابل شمارش و ارجاع پذیر باشد، بند مورد نظر گذراتر است. در این پژوهش با اتکا به این رویکرد تلاش شد تا وضعیت «را» در زبان فارسی مورد بررسی قرار گیرد. فرضیهٔ این پژوهش بر این استوار بود که باید میان حضور «را» و گذرایی بند رابطه ای وجود داشته باشد. برای بررسی این فرضیه از پیکره وابستگی نحوی زبان فارسی (Rasooli et al., 2013) استفاده شد. این پیکره با حجمی حدود نیم میلیون کلمه و سی هزار جمله، حاوی برچسب های مختلف نحوی است که به صورت دستی برچسب گذاری شده اند. تعداد مفعول های مشخص شده در این پیکره حدود بیست هزار مورد است. بررسی های این پژوهش نشان داد پربسامدترین مفعول «را»یی، مفعول های اسمی مفرد بی جان است و در بحث معرفگی، اسم های معرفه و ضمایر مفعولی تمایل دارند که با «را» همراه شوند.
شش دهه دستورنویسی آموزشی برای مدارس ایران (از سال 1298 تا 1357ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میرزا حبیب اصفهانی با انتشار دستور سخن ، اولین کتاب مستقل آموزش دستور زبان فارسی را در 1289ق تألیف کرد. پس از او نویسندگان دیگری به تأثیر از قواعد عربی یا دستور زبان های فرنگی، نگارش کتاب های آموزش دستور زبان فارسی را ادامه دادند. از این رهگذر، کتاب های دستور زبان آموزشی نگارش یافتند. در این پژوهش بیست کتاب درسی دستور زبان فارسی (از سال 1298 تا 1357ش)، که در مدارس ایران تدریس می شدند، مطالعه شد. ابتدا بازه زمانی 1298 تا 1357ش به سه دوره تقسیم و ویژگی های هر دوره بیان و سپس موارد اختلافی مباحث دستوری هر کتاب و چند مثال از آنها با کتاب دستور مفصّل امروز [1] بررسی و مقایسه شد. همچنین تأثیرپذیری هر کتاب از دستور زبان های دیگر، مانند عربی و فرنگی، مورد توجه قرار گرفت. براساس پژوهش حاضر به این نتیجه رسیدیم که اغلب کتاب های دستوری مورد بررسی به تأثیر از دستور عربی، اقسام کلمه را به سه بخش اسم، فعل و حرف تقسیم کرده و نکات هر مبحث را شرح و تفصیل داده اند. گرچه هر نویسنده، در عین تأثیرپذیری از نویسندگان پیشین یا معاصر، نظرات خود را هم آورده، اما کمتر کتابی دارای روش متمایز و خاص بوده و بیشتر کتاب ها رویکردی مشابه یکدیگر داشتند. البته، برخی کتاب ها در دوره خود تأثیر بیشتری گذاشتند و رویکرد خود را با دیدگاه غالب هم عصران خود متناسب و همراه کردند. دستور زبان هایی که عبدالعظیم قریب، پنج استاد، پرویز ناتل خانلری، انوری و احمدی گیوی و صادقی و ارژنگ نوشتند، ازجمله کتاب های پیشتاز این بازه زمانی بود. .[1] خسرو فرشیدورد، دستور مفصّل امروز ، سخن، تهران ۱۳۸۲.
مطالعه مضامین دعاهای دعاکنندگان در قرآن کریم و آموزه های تربیتی مبتنی بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دعاپژوهی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵
191 - 215
حوزههای تخصصی:
دعا در نگاه قرآنی، رویکردی است برای تقرب و تعالی به خداوند و در بعد دنیایی، اثرات تربیتی فراوانی برای انسان دارد. توجه به دعا به عنوان رویکردی تربیتی می تواند در راستای تأمین اهداف و آموزه های مرتبط با تربیت، راهگشا باشد. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر، شناخت دسته بندی دعاکنندگان در قرآن، جهت استخراج توصیف محتوای دعاهای آن ها و استنباط آموزه های تربیتی مرتبط می باشد. برای دست یابی به این منظور و به دلیل چندوجهی بودن مقاله حاضر، روش پژوهش، ترکیبی از روش های توصیفی در بخش رجوع به آیات قرآن، تحلیل و کدگذاری داده ها به روش تجزیه و تحلیل کلایزی و از طریق نرم افزار MAXQDA و استنباط در بخش آموزه های تربیتی است. به عبارتی، محققان در مرحله اول، خوانشی کامل از کلیه آیات قرآن داشته و سپس داده های مستخرج مرتبط با بحث دعاکنندگان را کدگذاری و دسته بندی نموده و توصیفات نهایی استخراج شده مربوط به هر دسته را جهت استنباط آموزه های تربیتی مرتبط، مورد استناد قرار داده اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که 106 کد باز در رابطه با دعاکنندگان در آیات قرآن وجود دارد که در قالب سه دسته پیامبران، عامه انسان ها و غیر انسان ها کدگذاری شده اند. سه دسته فوق در مرحله بعد به شانزده دسته تقسیم شده اند. سپس از این داده ها، ده نکته تربیتی استخراج گردید که در قالب شامل موارد زیر می باشد: آموزه آموزش دعا، آموزه جمع گرایی در دعا، آموزه دعای دسته جمعی، آموزه خانواده گرایی در دعا، آموزه بیان غیرمستقیم، آموزه بیان شرطی، آموزه نهی محال در دعا، آموزه کمال گرایی، آموزه محتوای مهم و آموزه جلب رأفت.
واکاوی فقهی- حقوقی شخصیت حقوقی شرکت سهامی و آثار آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی سال ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
150 - 164
حوزههای تخصصی:
ا ز ویژگی های بارز یک شرکت سهامی، داشتن شخصیت حقوقی مستقل است و وجود اهلیت، حق اقامه دعوی، اقامتگاه، تابعیت و حقوق و التزامات مستقل، از آثار این شخصیت حقوقی است که به نظر برخی از فقها وجود چنین آثاری، تنها برای انسان متصور است و نمی توان آنها را برای یک موجود اعتباری در نظر گرفت و فرض وجود شخصیت حقوقی، از نظر فقهی موجب سلب مسئولیت شرکا و سهامداران نمی شود؛ نظر دیگر بر این است که اعتبار داشتن شخصیت حقوقی (معنوی) مستقل برای شرکت سهامی آن را از ماهیت شرکتهای فقهی خارج نمی سازد؛ اما برخی فقها به جای قبول یا نفی مطلق شخصیت حقوقی شرکت سهامی، برای آن شخصیت حقوقی با مسئولیت محدود در نظر گرفته اند. مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی نگاشته شده، ضمن بیان و نقد دیدگاهها درباره شخصیت حقوقی شرکت سهامی و آثار آن از منظر فقه مذاهب اسلامی و حقوق، بر این باور است که با تحلیلی دقیق از «ذمه» می توان وجود شخصیت حقوقی را در فقه اسلامی ثابت کرد و این را پذیرفت که همان گونه که ذمه، وصفی قائم بر انسان است، منعی ندارد که این وصف بر غیرانسان (شرکت سهامی) هم باشد و به تبع آن، آثار چنین شخصیتی را مطابق با موازین فقهی دانست.
امکان سنجی حمل ونقل عمومی در رشد هوشمند شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۶
37 - 56
حوزههای تخصصی:
گرایش روزافزون مردم به خودروهای شخصی در شهرها، سبب افزایش حجم ترافیک و آلودگی های زیست محیطی شده است. از اینرو، در دیدگاه های معاصر شهرسازی، رویکرد « توسعه حمل و نقل هوشمند» با گرایش به گسترش حمل و نقل عمومی، یکی از راهکارهای مقابله با این جریان است. تحقیق حاضر سعی در بررسی عملکرد حمل ونقل عمومی در تحقق رشد هوشمند در شهر خوی داشته است. 24 شاخص در 8 مؤلفه برپایه مطالعات کتابخانه-میدانی استخراج شده اند و با استفاده از نرم افزارهای Smart PLS و SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. نمونه موردبررسی 383 نفر بوده است که با استفاده از فرمول کوکوران محاسبه شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که رابطه معنی داری در سطح 0/01 درصد بین مؤلفه های حمل ونقل عمومی و رشد هوشمند وجود داشته است. به طوری که بیشترین اثرگذاری مربوط به مؤلفه های حفظ آثار تاریخی، ایمنی و اجتماعی به ترتیب به میزان 0/92 و 0/84 درصد بوده است. همچنین، در سطح عامل ها نیز عدم آسیب به فضای باز و آلودگی هوا، تشویق به رشد از درون و کاهش رشد اسپرال و ایجاد فرصت های شغلی بیشترین اثرگذاری را داشته اند. ارتباط با هوشمندسازی، سیاستگذاری و ایمنی به ترتیب با مقادیر 19 و 68 بوده و در مقابل بیشترین سطح مربوط به حفاظت آثار تاریخی و اقتصادی 145 و 105 بوده است. در سطح بارهای عامل ها نیز بیشترین سطح معنی داری مربوط به ایجاد فرصت های شغلی، اصلاح قیمت ها و شبکه حمل ونقل به هم پیوسته با مقادیر 291، 262 و 207 بوده، در مقابل مشارکت بخش خصوصی، تنوع مسیرها بین دو نقطه و همسوی سیاست های کاربری زمین با حمل ونقل به ترتیب با مقادیر 8/11، 2/16 و 9/17 کمترین سطح معنی داری را داشته اند.
اثربخشی محتوای الکترونیکی درس علوم تجربی بر اشتیاق و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان هفتم متوسطه بر پایه مدل اسکورم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی میزان اثربخشی محتوای الکترونیکی درس علوم تجربی بر اشتیاق و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان هفتم متوسطه بر پایه مدل اسکورم انجام پذیرفت. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر متوسطه هفتم شهر همدان در سال تحصیلی 1399-1398 بودند که از بین آن ها تعداد 30 نفر به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای انجام پژوهش ابتدا در شرایط یکسان از هر دو گروه پیش آزمون با استفاده از پرسشنامه اشتیاق تحصیلی Fredricks(2004) و سرزندگی تحصیلی Dehghanizadeh and Hossein Chari(2010) به عمل آمد و سپس محتوای الکترونیکی درس علوم تجربی براساس استاندارد اسکورم به گروه آزمایش آموزش داده شد بدین صورت که که گروه کنترل در کلاس درس به شیوه متداول آموزش دیده و گروه آزمایش همان مطالب را در قالب استاندارد اسکورم فرا گرفتند.. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش محتوای الکترونیکی سبب افزایش اشتیاق و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان می شود. به طور کلی نتیجه این پژوهش نشان داد برای افزایش اشتیاق تحصیلی و سرزندگی در دانش آموزان، استفاده از آموزش راهبردهای محتوای الکترونیکی موثر است.
بررسی نقش میانجی ادراک شایستگی در ارتباط بین ادراک حمایت معلم با بی انگیزگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای ادراک شایستگی در ارتباط بین ادراک حمایت معلمان با بی انگیزگی تحصیلی دانش آموزان نوجوان بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی با روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان نوجوان دوره دوم متوسطه شهر یزد بود که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. از این میان، 421 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه های انگیزش تحصیلی هارتر (1981)، ادراک حمایت معلم متنی، مک وایرتر و اونیل (2008) و خود ادراکی هارتر (1989) بود. برای تحلیل آماری از مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) و از نرم افزارهای SPSS-21، LISREL-8.72 استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین بی انگیزگی تحصیلی با ادراک حمایت معلمان و ادراک شایستگی همبستگی معناداری وجود دارد (05/0p<). همچنین نتایج تحلیل مسیر حاکی از آن بود که ادراک حمایت معلمان با بی انگیزگی تحصیلی از طریق ادراک شایستگی مرتبط است. براساس یافته های پژوهش، ادراک شایستگی و ادراک حمایت معلمان نقش مؤثری بر کاهش بی انگیزگی تحصیلی در دانش آموزان دارند.
تجارب زیسته جوانان معتاد از نقش حمایت اجتماعی در پیشگیری از عود اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
67 - 101
حوزههای تخصصی:
عود اعتیاد پدیده ای پیچیده، چند وجهی و پویا است که تحت تاثیر عوامل زیستی ، روانی و اجتماعی قرار می گیرد. هدف این پژوهش واکاوی تجارب زیسته جوانان معتاد از نقش حمایت اجتماعی در پیشگیری عود اعتیاد بود. به منظور کشف تجارب زیسته جوانان از نقش حمایت اجتماعی در بازگشت مجدد آنان به اعتیاد از روش پدیدار شناسی توصیفی هوسرل بهره گرفته شد. جامعه هدف را کلیه جوانانی تشکیل داد، که در فاصله سنی بین 18 تا 35 سالگی قرار داشتند؛ و جهت ترک اعتیاد مجدد به مراکز ترک اعتیاد استان گلستان مراجعه کردند. مشارکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت؛ که این هدف در نمونه 15 تحقق یافت. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته بود؛ که بین 50 تا 70 دقیقه طول کشید. داده ها با استفاده از روش 7 مرحله ای کلایزی تحلیل شدند. به منظور دستیابی به روایی و پایایی مصاحبه ها از معیارهای پیشنهادی لینکلن و گوبا استفاده شد. از تحلیل تجارب زیسته جوانان از نقش حمایت اجتماعی در عود اعتیاد 5 مضمون اصلی و 38 مضمون فرعی بدست آمد. مضمون های اصلی عبارت بودند از: دوستان ناباب، حمایت و پشتوانه ناکافی خانوادگی، کنترل ضعیف خانواده، اجبار خانواده و ناسازگاری زناشویی. حمایت اجتماعی در پیشگیری از اعتیاد از اهمیت زیادی برخوردار است؛ و توجه ویژه ای را به خصوص از سوی خانواده ها طلب می کند.
تحلیل فضایی مهاجرت و خشک سالی در کشور با استفاده از تحلیل لکه داغ و شاخص استاندارد بارش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
81 - 100
حوزههای تخصصی:
مهاجرت از عوامل متعددی ناشی می شود که نقش هر یک از این عوامل در نقاط مختلف جهان متفاوت می باشد. یکی از این عوامل خشک سالی است که در مناطق خشک و نیمه خشک می تواند تأثیر بیشتری داشته باشد. در کنار این واقعیت شناسایی نقاط کانونی مهاجرت نیز می تواند بر سیاست های اتخاذی مهاجرت مؤثر واقع شود. در مقاله پیش رو از شاخص استاندارد بارش برای پایش خشک سالی کشور در سه دهه اخیر (95-1365) استفاده شد. ابتدا، با استفاده از فراوانی رخداد ماه های خشک سال، گستره کشور در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی پهنه بندی گردید. سپس وجود خودهمبستگی فضایی در داده ها با استفاده از شاخص جهانی موران مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه تحلیل لکه داغ با استفاده از داده های میزان خالص مهاجرت در کشور صورت گرفته و کانون های مهاجرتی شناسایی شد. یافته ها نشان داد که الگوی مکانی فراوانی رخداد ماه های خشک سال در طی سه دهه اخیر عموماً از جنوب و جنوب شرقی کشور به سمت شمال و غرب کشور افزایشی است. همچنین مقادیر شاخص موران برای میزان خالص مهاجرت در دوره های مورد بررسی بین 0.17 تا 0.45 قرار داشت که نشان از خوشه بندی در داده های مهاجرت است. تحلیل لکه داغ نیز نشان داد که کانون های مهاجرتی در کشور در مرکز و غرب کشور قرار دارند. تطبیق کانون های مهاجرتی با الگوی رخداد ماه های خشک سال نشان می دهد که کانون های مهاجرتی اعم از مهاجرفرست و مهاجرپذیر در نقاطی با فراوانی رخداد ماه های خشک متوسط تا زیاد قرار دارند که این امر بر شناسایی رابطه این دو مؤثر بوده و آن را می تواند پیچیده سازد.
بررسی و پایش تغییرات کاربری اراضی حوضه آبریز رود زرد با استفاده از سنجش از دور و مدل زنجیره مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۳
49 - 61
حوزههای تخصصی:
برای استفاده بهینه از زمین، آگاهی از تغییرات کاربری اراضی و نوع استفاده از آن امری ضروری است؛ که این کار با ارزیابی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی امکان پذیر می گردد. هدف از این مطالعه بررسی روند تغییرات کاربری اراضی در بازه زمانی 18 ساله (2018-2000) و پیش بینی آن با استفاده از مدل زنجیره مارکوف برای سال های 2025، 2050 در حوضه رود زرد شهرستان باغملک واقع در استان خوزستان می باشد. برای رسیدن به این هدف ابتدا تصحیحات (هندسی، رادیومتریک و اتمسفری) و پردازش های لازم بر روی تصاویر ماهواره لندست سال های 2000، 2006، 2012، 2018 انجام گرفت؛ سپس نقشه های کاربری برای چهار مقطع زمانی به پنج کلاس: فضای سبز و باغات، زمین های بایر، زمین های زراعی، سطوح آب (سدجره) و مناطق مسکونی-انسان ساخت طبقه بندی گردید. پس از آشکارسازی کاربری اراضی و تغییرات آن به پیش بینی روند این تغییرات با استفاده از مدل زنجیره مارکوف برای سال های 2025، 2050 پرداخته شد. پس از انجام تصحیحات لازم بر روی تصاویر لندست برآورد کاربری اراضی نشان داد که بیشترین درصد منطقه مورد مطالعه را اراضی بایر و زمین های زراعی تشکیل داده است دقت کلی و ضریب کاپا برای سال های 2000 ،2006 و 2018بالای 80/0 و 92/0 می باشد. نتایج حاصل از آشکارسازی تغییرات بین بازه زمانی 2000 تا 2018نشان داد که اراضی بایر به میزان 51/823، فضای سبز و باغات 85/157 هکتارروند کاهشی داشته است. در مقابل نواحی ساخته شده-59/439 هکتار، زمین های زراعی 56/135 هکتار سطوح آبی 94/404هکتار با روند افزایشی مواجه بوده است. همچنین نتایج حاصل از پیش بینی با استفاده از مدلCA-Markov تغییرات اراضی منطقه برای سال 2025 و 2050 نشان داد که در صورتی که سرعت تغییرات کاربری همچون سال های گذشته باشد در سال 2025 کاربری نواحی ساخته شده به 54/1089، هکتار کاربری زمین زراعی به 52/1154 هکتار و کاربری آب های سطحی به 54/666 افزایش خواهند یافت، کاربری فضای سبز و باغات به 42/201، کاربری زمین بایر به 59/85279 هکتار کاهش می یابند و در سال 2050 کاربری فضای سبز و باغات به 62/192 هکتار کاهش، کاربری زمین بایر به 69/84387 هکتار کاهش، کاربری زمین زراعی به 73/1243 هکتار افزایش و کاربری آب های سطحی به 59/895 کاربری نواحی ساخته شده به 98/1671 هکتار، افزایش پیدا می کنند. با بررسی تغییرات کاربری اراضی میتوان اطلاعات ارزشمندی درمورد تغییرات صورت گرفته توسط انسان و عوامل طبیعی به دست آورد از سوی دیگرنقشه پیش بینی حاصله از مدل زنجیره مارکوف برای ارائه دیدی کلی به منظور مدیریت بهتر منابع طبیعی بسیار حائز اهمیت است.
ارزیابی مخاطره زمین لغزش و واکاوی علل آن در جاده جدید سردشت- بانه حد فاصل سردشت- دارساوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از این مخاطرات مهم ناپایداری دامنه ای و به صورت موردی زمین لغزش ها هستند. در این بین ناپایداری دامنه ای در جاده هایی که بعد از احداث سدها و در مجاورت این سازه آبی و به ویژه بدون توجه به ماهیت فرم های ژئومورفیک ساخته می شوند، قابل توجه است. بر این اساس جاده سردست- بانه تا دارساوین که بعد از احداث سد سردشت در چند سال اخیر بخشی از آن دچار تغییر مسیر گردید و مسیر جدید آن منطبق بر بازه میانی این محدوده است، از منظر ناپایداری دامنه ای و زمین لغزش مورد ارزیابی، پهنه بندی و واکاوی به صورت مقایسه ای قرار گرفت. در این پژوهش از مجموعه مطالعات تئوریک، میدانی چند نوبته و نیز روش فازی بر مبنای عملگر Gamma0/9 با به کارگیری حداکثر متغیر تاثیر گذار شامل 16 مورد با یک رویکرد سیستمی استفاده گردید. نتایج نهایی نشان داد که بر اساس مدل مذکور بازه های یک و دو به ترتیب دارای پتانسیل ناپایداری و در سطح خطر بالایی قرار دارند. نتایج اعتبارسنجی نیز با مقدار 811/0 دال بر کارایی مدل بود. با این وجود مطالعات میدانی نیز ضمن تایید این مساله گویای آن بود که بازه دو به لحاظ رخداد زمین لغزش بعد از احداث سد و ایجاد جاده جدید که منطبق بر آن است، یک نمونه تیپیک از ناپایداری شده است که واکاوی دلایل آن گویای نقش واحد ژئومورفیک حساس شامل احداث جاده بر روی پادگانه آبرفتی کواترنری با رسوبات سست در مجاورت بلافصل رودخانه زاب با قدرت جریان و نیز زیربری بالا می باشد.